دل نوشته های یک آریاییخواستم بگویم که کیستم... دیدم نگفتن بهتراست !... چه سود آنکه با من نمی ماند ، همان بهتر که نشناسد مرا...... آنکس که می ماند ، خود ،خواهد شناخت .
دوست دارم در مورد همه چیز فکر کنم
در باره کلبه متروک وسط باغ
درباره رودی که تبدیل شده به یک جاده
درباره چوپانی که بره اش را در کوهها گم کرده است
درباره حسرت پیرزن بیمار برای رفتن به امامزاده بالای تپه
درباره کارگری که دوست دارد یک روز مرخصی با حقوق بگیرد
و درباره خودم که چقدر بی فکرم ......
http://aryaeeman.mihanblog.com
2020-12-12T03:43:04+01:00text/html2015-07-11T15:49:26+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI باید یاد بگیریم تا وقتی از عشق کسی...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/132
<div class="_5pbx userContent" data-ft="{"tn":"K"}"><p><font size="3">باید یاد بگیریم تا وقتی از عشق کسی مطمئن نشدهایم؛</font></p><p><font size="3"> با او خاطرهای نسازیم. <br></font></p><p><font size="3"> چرا که تاوان خاطرات جنون است و بس!</font></p><p><font size="3"> - گابریل گارسیا مارکز</font></p></div>
text/html2015-05-25T01:19:35+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI زنده بودن حرکتی است افقی...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/129
<font size="3">زنده بودن حرکتی است افقی<br> از گهواره تا گور ......<br> اما زندگی کردن حرکتی است عمودی<br> از فرش تا عرش......<br> زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست.<span class="text_exposed_show"><br> ماموریت ما در زندگی<br> "بی مشکل زیستن " نیست<br> "با انگیزه زیستن " است.</span></font>
text/html2015-03-12T16:30:28+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI هرگز در مسیر پیموده شده گام برندارید...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/127
<font size="3">هرگز در مسیر پیموده شده گام برندارید<br><br>زیرا این راه تنها به همان جایی می رسد که دیگران رسیده اند...
</font>text/html2015-02-14T01:49:52+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI توماس آلوا ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/126
<p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">ادیسون به خانه بازگشت یاد داشتی به مادرش داد</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> گفت : این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند:</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">
سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع
قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را <br></font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار
اورا کنجکاو کرد آن را دراورده و خواند</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> ادیسون ساعتها گریست</font></p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> ودر خاطراتش نوشت :<br><br> توماس آلوا ادیسون<br><br> کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد....</font>text/html2015-02-01T18:47:39+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻥ...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/125
<font size="3">
<font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﺪﻩ<br> ﮐﺠﺎﯾﯽ؟<br> ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻡ<br> ﮐﺎﻓﯿﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ !<span class="text_exposed_show"><br> ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ،ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﻼﯾﻨﻪ ﭼﺖ ﻧﮑﻦ<br> ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺸﺪ،<br> ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﯾﻬﻮﯾﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﻧﺮﻭ<br> ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺖ ﭘﯿﺸﺖ ﻣﯿﻤﻮﻧﺪﻥ،<br> ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺑﺪﻩ،ﭼﻮﻥ ﺍﮔﻪ<br> ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺕ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ،ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ<br> ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﺪﻩ<br> ﺗﻮ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﯿﺴﺘﯽ .<br> ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﺳﻮﻧﯽ ﺁﺷﺘﯽ<br> ﻧﮑﻦ<br> ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﻣﻘﺼﺮﻩ ﻭﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ<br> ﺍﮔﺮ ﻗﺪﺭﺗﻮ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺖ ﺩﺭ ﺣﻘﺖ ﺑﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ<br> ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﺳﺨﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻠﺒﯽ ﻗﻮﯼ ﻭﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻗﻮﯼ ﺗﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ<br> ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺸﻨﻮ<br> ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﻧﻔﺴﺖ ﻋﺰﺕ ﻣﯿﺒﺨﺸﯽ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﺖ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﯿﮑﻨﯽ<br> ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﻮﺑﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﮕﯽ ﺑﺎﺯ ﺁﯾﺪ ...</span></font>
</font>text/html2014-11-05T10:08:39+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI انسان نمی تواند چیزی را بدست بیاورد مگر ...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/124
<p dir="rtl"><br><font size="3">انسان نمی تواند چیزی را بدست بیاورد</font></p><font size="3">
</font><p dir="rtl"><font size="3">مگر اینكه اول بداند</font></p><font size="3">
</font><p dir="rtl"><font size="3"> كه به جز خودش به روی هیچكس دیگری نمی تواند حساب كند؛</font></p><font size="3">
</font><p dir="rtl"><font size="3"> باید بداند كه تنهاست،</font></p><font size="3">
</font><p dir="rtl"><font size="3"> در این جهان در میان مسئولیتهای بی پایانش رها شده است، </font></p><font size="3">
</font><p dir="rtl"><font size="3">بدون كمك،</font></p><font size="3">
هدف وسرنوشتش را تنها خودش باید برای خودش تعیین كند.<br><br></font>Jean-Paul Sartre<br>
text/html2014-11-05T10:05:42+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI سعی کن انقدر کامل باشی که...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/123
<font size="3">سعی کن انقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران ،<br><br>گرفتن خودت از آنها باشد<br><br></font>Paulo Coelho<br>text/html2014-10-27T19:50:39+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI تنهایی چه دلچسب تر می شود...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/122
<font size="3" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">تنهایی<br><br>چه دلچسب تر می شود<br><br>وقتی میفهمی آدمها آنگونه که نشان می دهند نیستند !<br></font><br>Ernesto Sabato<br>
text/html2014-10-27T19:47:35+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI آدمها مثل کتابند...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/121
<font size="3">آدمها مثل کتابند برگرفته از مطالب مختلف<br><br>از روی بعضی ها باید مشق نوشت ، از روی بعضی ها جریمه<br><br>بعضیها را باید چند بار خواند<br><br>تا مطالبشان را درک کرد<br><br>ولی بعضی ها را باید نخوانده کنار گذاشت</font><br><br>Victor Hugo<br>
text/html2014-10-27T19:42:20+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI خدایا مرا ببخش..
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/120
<font size="3">خدایا برای تمام لحظاتی که تو با من بودی و من بی تو <br><br>مرا ببخش !</font>
text/html2014-10-27T19:39:35+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI هیچ کودکی نگران...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/119
<font size="3" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست !<br><br>زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد<br><br>ای کاش ما هم مثل او<br><br>به خدایمان ایمان داشتیم<br></font><br>آیت الله بهجت<br>
text/html2014-10-27T19:36:01+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI پیش رفت بدون تغییر...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/118
<font size="3" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">پیش رفت بدون تغییر غیر ممکن است و <br><br>کسانی که نمی توانند دیدگاه و افکار خود را تغییر دهند ،<br><br>نمی توانند چیزی را تغییر دهند !<br></font><br>George Bernard Shaw<br><br>
text/html2014-10-18T18:37:59+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI چه زیبا گفت دکتر شریعتی...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/117
<p> <font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">چه زیبا گفت دکتر شریعتی :</font></p><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> در دنیایی که روزی روح خودم مرا ترک میکند انتظار از</font></p><div class="text_exposed_show"><p><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> دیگران نباید داشت....!</font></p></div>
text/html2014-09-08T04:18:32+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI جهان سوم جایی است که ...
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/115
<font size="3">جهان سوم جایی است که :<br><br> هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند ، خانه اش خراب می شود<br> <br>و هر کس بخواهد خانه اش را آباد کند باید در ویرانی مملکتش بکوشد !<br><br></font><font size="2">professor hesabi</font><br>text/html2014-08-04T14:03:58+01:00aryaeeman.mihanblog.comMEHDI حاضر جوابی کارمند ..
http://aryaeeman.mihanblog.com/post/114
<font size="3" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif"><span class="userContent">کارمندی به دفتر رئیس خود میرود و میگوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق<br><br>کرده بودیم به من پرداخت کردید.»<br> <br> رئیس پاسخ می دهد: «خودم میدانم، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی<br><br>نکردی.»<br> <br>
کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی
می گذرم اما وقتی تکرار<br><br>می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.»</span>
</font>