ئاماوه وه هار، وه هار شادی
بوی عه تر نه سیم غو نچه ی ئازادی
خیل خانه ی خه فه ت با ربه نی یش که رده ن
مه ینه ت روو نی یان وه ماوای مه رده ن
خه م وینه ی که مان قامه ت خه م بی یه ن
هه وار گه ی قه دیم نه ده سش شی یه ن
به زم شه وق و عه یش نه ده روون جه مه ن
ئانه هیچ نه بو نه ده روون ،خه مه ن
ئینه نه تیجه ی دیای بالای توون
نیشانه ی ویسال خال ئالای توون
ماموستا مه وله وی
]]>
١.ترسناك ترین جاى جهان ذهن شماست.
٢.عمل باشید نه عكس العمل، صدا باشید نه انعكاس صدا.
٣.مراقب بدن خود باشید ، زیرا تنها جایى است كه تا آخر عمر در آن زندگى مى كنید.
٤.اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونى شما را بهم بزند.
٥.آرزو كردن براى اینكه جاى شخص دیگرى باشید، یعنى نادیده گرفتن خودتان.
٦.ارزش شما با رفتار دیگران با شما ، تعیین نمى شود.
٧.اگر كسی كار اشتباهی انجام داد ، همه خوبی هایش را فراموش نكنیم.
٨.قهرمان بودن یعنى ایمان به خود، وقتى دیگران به شما اعتقادى ندارند.
٩.كسانى كه در گذشته زندگى مى كنند ، آینده خود را محدود مى كنند.
١٠.هیچ یك از ما برنده یا بازنده به دنیا نیامده ایم، انتخاب كننده به دنیا آمده ایم.
]]>گاهی میشه زندگی کرد
گاهی میشه لبخند زند
گاهی میشه نفس کشید
گاهی هم میشه امید داشت
ولی بیشتر وقت ها می توان گریه کرد
میگی چرا؟
چون همیشه دلیلی برای گریستن هست.
ز کنار جویبار خاطرات
برصفحه ی سرد دل
در پس نگاه بارونیت
نفس هایت را
نقاشی می کنم
تاکه دوباره بشوید
بارون
یاد خاطراتت را از نگاهم
هم نفس باد شدم که ازاین خاک بگریزم
رو به آسمانی که ستاره هایش زیباست
آنجا باغی باشد که خونه لیلی بناست
نه این زمین که خیمه مجنون برپاست
باهر هنر و زبانی که گفتم کارگر نشد
بگریزم ز دوست داشتن که بی معناست
منظورم تویی که بارها حرف دل راندم برات
گفتی آه و ناله نکن که زاینها دلم در جفاست
وقتی با شهاب فنا از جلویت رد شدم
پشیمان اگرشدی نگو خطااز ماست
]]>از کنار پنجره، ز پشت پرده دلم
صبحگاهی خواستم دوباره ببینمت
یا چشمان من ز بی خوابی دیشب ،ندید
یا تو حایلی چون ترس به تن داشتی
که هر چه دنبالت کردم نبودی
گرمای هوای کوچه نشانی از
خنکای مهر وجودت نداشت
یاکه کوچه پربود از گرمای آتشین تیرها
یاتو دیگه هوای آمدن نداشتی؟؟؟؟
]]>