ستاره سربی |
||
سلام دوستان گرامی خوشحالم از اینکه به وبلاگ من سر زدید لطفا نظر فراموش نشه منتظرم نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : شبها مترسک کتش را
روی شانهی آدمبرفی میاندازد
سیگاری با هم میکشند
و پرندهها را به هویج مهمان میکنند.
ما که خوابایم،همه با هم رفیقاند نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : میخواهم بروم جایی که خدا هم برای پیدا کردنم ... کمی درگیر دنیاییش شود.... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : من عقابی بودم که نگاه یک مار، سخت ازارم داد...! بال بگشودم وسمتش رفتم از زمینش کندم به هوا اوردم اخر عمرش بود، که فریب چشمش سخت جادویم کرد در نوک یک قله اشیانش دادم که همین دل رحمی چه به روزم اورد! عشق،جادویم کرد زهر خود بر من ریخت از نوک قله به زمین افتادم تازه امد یادم... من عقابی بودم بر فراز یک کوه اشیان خود را به نگاهی دادم...! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
شهامت میخواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها،مردانه بازندگی میجنگد اما،شبها...بالشش از هق هق گریه های دخترانه خیس است! نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد !
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد !
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست . . .
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد !
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد !
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست . . .
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : میان دلتنگی هایم باش! تا فراموشت نکنم! تا به یاد داشته باشمت! تا بویت را حس کنم! تا بدانم که هستی! تمام دنیام قلب منه! دنیام باشه واسه تو! تابدانی!!! میان ثانیه های دل تنگی هام! تو وجود داری! فقط توووووو......... نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط :
اگربخواهم صادق باشم دیگربه دنبال کسی نیستم که درکم کند من از ابتدای کودکی روروکم را شکستم تا روی پاهای خودم بایستم! نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : ضرورت بودنت همیشگی است... فرقی نمیکند... چه در کنار من! چه در خاطرمن! نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : سکــــوتــــــــ ... رســا تــرین فــریــاد یک " زن " است ... وقتی سکوتـــــ میکند ... وقتی بحث نمیکند ... وقتی برای به کرسی نشاندن عقایدش تلاش نمیکند ... بــفــهــم ..! که واقعــا آسیب دیده است ... نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻢ ﺑﺪﻩ ﺗﻮﭖ ﺑﺨﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺧﺮﻭﺳﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻭ ﺑﻔﺮﻭﺷﺶ ﭘﺴﺮﻩ ﺧﺮﻭﺳﻮ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺨﺮﯾﺪ . ﺭﻑ ﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﺩ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ. ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﺨﺮﯼ . ﺯﻥ ﮔﻒ ﻓﻌﻼ ﺑﯿﺎ ﺩﺍﺧﻞ . ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻑ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺮﻭﺱ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻦ ﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ . ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻨﻪ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ. ﺩﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺲ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮﺷﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﺩﺭﻭ ﺯﺩﻥ . ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮﻣﻪ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ،ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ . ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﻮﺩ. ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﻨﻮ،ﻣﯿﺨﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﺻﺪﺍﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻨﻮﻥ . ﭘﺴﺮﻩ : ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ،ﻣﯿﺰﻧﻢ. ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﻗﺒﻮﻝ ﭼﻨﺪ؟ ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﺮﺩ : ﻧﻤﯿﺨﺮﻡ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﭘﺴﺮﻩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﺑﮕﯿﺮ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻝ ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ ﻣﺮﺩ : ﭼﻨﺪ ﻣﯿﺨﺮﯼ ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﺮﺩ : ﺗﺎﺯﻩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ ﭘﺴﺮﻩ :: ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﭘﻮﻟﻮ ﺑﺪﻩ ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ، ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯽ ﺧﺮﯼ؟ ﻣﺮﺩ : ﭼﻘﺪ؟ ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﺮﺩ : ﮔﺮﻭﻧﻪ. ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪﺍﻣﻮ ..... ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻟﺶ ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ،: ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ،ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ؟ ﻣﺮﺩ : ﺑﮕﯿﺮ ﭘﻮﻝ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﻓﻘﻂ ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻒ،ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺖ ﻫﻢ ﺗﻮﭖ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﻢ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ. ﺧﺮﻭﺳﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪ ﭼﺸﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻗﺮﻣﺰﻩ ﮔﻔﺖ،ﺑﺎﺑﺎ ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﺨﺮﯼ. ﭘﺪﺭﺵ : ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺻﺪ ﻭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺎﻓﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯﻡ ﺑﺮﺩﯼ؟ ﭘﺴﺮﻩ : ﻣﯿﺨﺮﯼ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻢ . . ..... ن
نوع مطلب : طنز، برچسب ها : لینک های مرتبط : سه شنبه 17 تیر 1393 :: نویسنده : ستاره
یکی میون ادماس که زندگیش پر از غمه گریه ی اون نشونه ای پر از عذاب و ماتمه گاهی دعایی می خونه که مشکلش رو حل کنه دعا برای اون ادم،یه جور دوا و مرهمه قلک چوبی می سازه یه قلک خیلی قشنگ غصه هاشو توش میریزه قلکشم پر از غمه یه روز میشه یه جورایی،قلک اون شکسته شه خودش میدونه نمیشه،احتمالش خیلی کمه ولی روزهاشو میشمره تا غصه هاش تموم بشن خودش میدونه نمیشه اینم براش مسلمه خلاصه توی ادما هرکسی دنیایی داره زندگی یکی خوشه،یکی دیگه جهنمه نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : در آغــــوش خـدا گــریــستم…. تـا نـوازشــم کـــند... پرســــید: فـرزنـدم پـــس آدمـت کـــــــــو؟؟؟! اشـکهایـــم را پـــــاک کـــــردم و گــفــتـم: در آغـــوش حـــوای دیـــگریــســـت ” نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : شهامت میخواهد دوست داشتن کسی که هیچ وقت هیچ زمان سهم تو نخواهد شد نوع مطلب : عاشقانه، برچسب ها : لینک های مرتبط : درباره وبلاگ مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه نویسندگان آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
||