Dark_Side سه تا دختر دیوونه که یه وبلاگ افتاده دستشون...(هک نکردیم:/)... http://darkvita.mihanblog.com 2020-12-11T05:28:31+01:00 text/html 2019-06-30T07:50:55+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita :| hi http://darkvita.mihanblog.com/post/14 با سلام و دورود خدمت هیچ کس . چون هیچ کس قرار نیست به احتمال زیاد این رو ببینه ...<div>اهم... ولی به هر حال&nbsp;</div><div>اگر این پست رو میبینید یعنی من هنوز زندم ...</div><div>و ، همش در این فکرم که حالا که وبلاگ های سونیکی ( اکثریت اونها) کلا نیست و نابود شد ، نمیشه حداقل اگر هم دیگه فکر وب ندارید با این حال ایدی تلگرامتونو تو نظرا به جا بگذارید؟&nbsp;</div><div>چون وبامون نابود شده ، دوستی هامون که نیست و نابود نشده که /(•~•)\ ... من کلی از شما رو میشناختم و الان باهاتون هیچ ارتباطی ندارم .&nbsp;</div><div>اینجاست که شبکه های اجتماعی باید به کمک ما بیاد... و از این حرف های گنده گنده ...</div><div>خلاصه که بیاید مثل یه دختر / پسر خوب ایدی هاتونو تو نظرات تسلیم کنید . به ویژه اونهایی که میشناختم . خوب لعنتی ها ، ادم دلش تنگ میشه :|&nbsp;</div><div>اگرم خیلی ناز دارید . نا محسوس میخواید باشید این ایدی اینستاگرام من :&nbsp;</div><div>_meh_ara_</div> text/html 2018-10-11T01:53:05+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita ??? http://darkvita.mihanblog.com/post/13 <div style="text-align: center;">من خیلی وقتی هیچ اشتیاقی رو در مورد شخصیتان حس نمیکنم...</div><div style="text-align: center;">خیلی وقته هیچی در موردشون نکشیدم و ننوشتم</div><div style="text-align: center;">شما هم اینطورین؟ هنوز شوق و اشتیاقی دارید؟ حالا کلا خارج از ظاهرشون ، از ویژگی های باطنیشون و کلا خودشون صحبت میکنم...</div><div style="text-align: center;">شما هنوز دوستشون دارید؟</div><div style="text-align: center;">به نظرتون من چطور میتونم شوقم به نوشتن و کشیدنشون رو برگردونم؟</div> text/html 2018-09-20T14:51:53+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita اون شاین بود http://darkvita.mihanblog.com/post/12 <div><br></div><div style="text-align: center;">ادامه مطلب</div> text/html 2018-09-05T15:51:17+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel او تیفانی بود http://darkvita.mihanblog.com/post/11 قلب : هوووممم<div>شاه:..</div><div>قلب: هووووووممممم</div><div>شاه:....</div><div>قلب: باشه حالا که متوجه شدی میگم.این مورد جدیده و .... خوب خاصه!</div><div>شاه:خاص؟</div><div>قلب: اون یه نابودگره</div><div>شاه: نابودگری توی این دنیا وجود نداره!</div><div>قلب : اره ولی ابن از یه دنیای دیگه اومده! اون پرنسس یه دنیای وحشیه! به خاطر نژاد خاصش انرژی زیادی توی وجودش داره که حتی جسدشم میتونه سالیان سال انرژی یه جهانو تامین کنه!ولی خیلیا این انرژی رو میخوان! مثل. ..گرگینه ها!</div><div>شاه: گرگینه های اون دنیا؟</div><div>قلب : اره دنبالشن... حتی مردم خودشم میخوان بکشنش! ولی قدرتش خیلی به دردبخوره! اتیشش سفیده و میتونه درون هر کسیو &nbsp;تجزیه کنه البته همه چیز به جز پوست و استخونش! اندازه ی شعلش توی تاثیرات تفادت ایجاد میکنه میتونه &nbsp;حافظه پاک کنه یا توانایی ای رو از بین ببره یا بکشه! خیلی به دردبخوره چون اثری از خودش نمیزاره!</div><div>شاه: نمیخوامش!</div><div>قلب: هاه؟؟؟ چرا؟</div><div>شاه: من یه کابوس و یه فرد پیچیده میخوام کسی که بشه دردسر بقیه نه دختر بچه ای که بشه دردسر خود من! ریسک نگه داشتنش با وجود اون دشمناش خیلی بالاس! تیفانی تو حیطه ی مورد نیاز من نیست ...به درد اون پرنده میخوره!</div><div>قلب : اممم پس مطمئنی که نمیخوایش؟</div><div>شاه فقط نگاش کدد</div><div>قلب : بسیار خوب&nbsp;</div><div>و عکس تیفانیو در اتش شومینه به خاکستر تبدیل کرد.</div> text/html 2018-08-26T02:43:45+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita اون شای بود http://darkvita.mihanblog.com/post/10 <div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;">ادامه ی مطلب</div> text/html 2018-08-17T18:47:27+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel او رون بود http://darkvita.mihanblog.com/post/9 یهو روی میز پرید.<div>+( سرش را از توی برگه ها بیرون میاورد و به اون مینگرد )....</div><div>-منم از دیدن دوبارت خوشحالم!چه خبر؟</div><div>+....</div><div>- خوبه! ولی من بی خبر نیستم امروز میخوام یه عجوبه رو بهت معرفی کنم! ( عکس نوجوان دوازده ساله را روی میز میگذارد )این پسر!</div><div>+وقت بچه داری نداریم!</div><div>-میدونم!</div><div>+و من تورو برای گیر اوردن یه توله نفرستادم...ازت به دردبخورا رو خواستم!</div><div>- ولی همین توله ها میتونن خیلی به درد بخور تر باشن!</div><div>+هم؟</div><div>-هنوز یاد نگرفتی از روی ظاهر نباید قضاوت کرد؟</div><div>+( چشم غره ی ترسناکی میرود )فقط بنال!&nbsp;</div><div>- چیزی درمورد امپراطور هک شنیدی؟ &nbsp;همونی که هیچ سیستمی نیست که نتونه بهش نفوذ کنه و هیچ چیزی نیست که نتونه هکش کنه و و روی همه چیز نفوذ داره و قشنگ امپراطوری میکنه تو نتو سیستما؟</div><div>+اوهوم</div><div>-این پسره اس!</div><div>+( سرش را در برگه ها فرو میکند ) وقتی براب جوک گفتنای تو ندارم&nbsp;</div><div>-خودشه</div><div>+نیست</div><div>-هست</div><div>+( به اون مینگرد و منتظر توضیح میشود)</div><div>-رونالد جرالدون! ترد شده از طرف والیدین و ذاتا خوراک کامپیوتر و همه چیزش! اطلاعات زیادی ازش نیست ولی میگن یه مدت توی کارخونه ی کامپیوتر سازی کار میکرده! &nbsp;ولی الان پول میگیره هک میکنه!</div><div>+useful</div><div>-yup very much</div><div>+ found him!</div><div>-I will</div><div><br></div><div><br></div><div>خیلی خوب نظر یادتون نره قشنگا</div> text/html 2018-08-17T18:34:24+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel اون کیت بود http://darkvita.mihanblog.com/post/8 -خوب با مورد جدید اومدم!<div>+....</div><div>- این قدر که تو موقع شنیدن کیسای جدید هیجان نشون میدی بیشتر مشتاق میشم برات کیس پیدا کنم باور کن!</div><div>+ اگه مزه پرونیت تموم شد ادامه بده.</div><div>- اوکی اوکی ...اسمش کیته...کیت آیپو.دختر یه محقق ! که البته برخلاف هر بچه های بقیه ی محققا این توی باباش شانس نیاورده!</div><div>+؟</div><div>-خوب وقتی این دختر به دنیا میاد مادرش میمیره پدره میزنه به سرش فکر میکنه تقصیر این دختره اس ووووو میکنتش پوش ازمایشگاهیش و کلی ازمایش روش انجام میده آزمایشاتی که میتونه باعث کشتنش بشه!دختره هم تو سن نه سالگیش کل ازمایشگاهو از بین میبره و پدره رو هم میکشه! !و فرار میکنه و دزد میشه! البته باید اضافه کنم نتیجه ی این ازمایشای باباش &nbsp;چیز به درد بخوری براش شد...این ازمایشا باعث تغییرات ژنتیکی شد و دی ان ای های جدیدیو توی چشمای این دحتر به وجود اورد یعنی اون همه ی قدرتای جهانو تو چشماش داره و فقطم یه بار میتونه فعالشون کنه و ازشون استفاده کنه!</div><div>عکس کیتو روی میز گذاشت: میبینی برای همین چشماش سفیده! مثل نور خورشید که سفیده ولی وقتی از منشور بگذره هفت رنگ میشه! لقبش شکارچی نوره! قسمت نورش که معلومه ولی قسمت شکارچیش اون مثل یه شکارچی عمل میکنه یه ببره و مثل یه ببر شکار میکنه! ولی &nbsp;نمیره شکار آهو این میره شکار چیزای با ارزش!</div><div>+تموم شد که مزه میریزی؟</div><div>-نوچ!</div><div>با چشم غره نگاش کرد.</div><div>-باشه باشه نمیخواد از این نگاها نشونم بدی! خلق و خوی یه ببرو داره در حین زیبایی محتاط و ارومه! کمین میکنه میتونه با محیط یکی بشه! و تاحالا هرچی خواسته رو گیر اورده! ...خوب نظرت چیه؟ میخوایش؟</div><div>+find her!&nbsp;</div><div>-حتما....قربان!&nbsp;</div><div><br></div><div>بهله با تشکر نظرم یادتون نره!</div> text/html 2018-08-17T18:25:31+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel Dimensions http://darkvita.mihanblog.com/post/7 <div>خوب کلا یادم رفته بود چیزی به نام وب دارم خیلی خیلی خیلی ببخشید!</div><div>تا اخر تابستوت هفته سه تا چهار بار پست میزارم امیدوارم حدافل حداقلش هفته ای بار ...و بازم امیدوارم!&nbsp;</div><div><br></div><div>خیلی خیلی خیلی خیلی ببخشید.</div><div><br></div><div>خوب این فصل اول و قسمت اوا از داستان ابعاد میباشه برین بخونین و اگه دوست داشتینو حوصله داشتینو اینا نظرم بدین با تشکککررر</div> text/html 2018-07-14T12:22:58+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita اون راکسل بود http://darkvita.mihanblog.com/post/6 ادامه مطلب&nbsp; text/html 2018-07-01T04:22:38+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita اون انتونیو بود! http://darkvita.mihanblog.com/post/4 ادامه مطلب&nbsp; text/html 2018-06-28T15:12:12+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel او دانی بود! http://darkvita.mihanblog.com/post/3 <font face="arial, helvetica, sans-serif" size="4">بچه ها این پستایی که فعلا منو راکسل میزاریم به جای بیوگرافی شخصیتامونه! عملا یه معرفی خیلی خیلی خلاصه شده اس</font><div><font face="arial, helvetica, sans-serif" size="4"><br></font></div><div><font face="arial, helvetica, sans-serif" size="4">ادامه مطلب&nbsp;</font></div> text/html 2018-06-25T05:24:35+01:00 darkvita.mihanblog.com Roxsana from darkvita اون رکس بود! http://darkvita.mihanblog.com/post/2 <div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;"><br></div><div style="text-align: center;">ادامه مطلب</div> text/html 1999-11-29T20:30:00+01:00 darkvita.mihanblog.com tiffany cruel welcome to the Dark_Side http://darkvita.mihanblog.com/post/1 <div style="text-align: center;"><img hspace="0" border="0" align="absmiddle" vspace="0" src="https://orig00.deviantart.net/0a48/f/2011/005/0/d/0dbebfb0f0aa7febdfde4b678afce194-d36i0te.png" alt=""></div><font face="Mihan-Koodak" size="4"><div style="text-align: center;"><br></div></font><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">برخلاف چیزی که توی عکس نوشته باید بگیم:&nbsp;</font></div><div style="text-align: center;"><font size="7" color="#660000"><font face="Mihan-Koodak"></font><font face="Mihan-Koodak" style="">welcome to our world, honey</font></font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">خیلی خوب!! موضوعاتی که توی این وب میزاریم متنوع اس!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">طرحامون</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">داستانامون</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">متنامون</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">و هرچیزی که دلمون بخواد!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">ولی این وب مثل همه ی وبا قوانینی داره که عمل بهشون تاحالا کسیو نکشته!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">پس خواهشا قوانین کوچولویی که مینویسیمو بخونین و درصورت توان بهشون عمل کنین!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4"><br></font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">1)کپی با ذکر منبع</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">تبصره:در این وب <font color="#ff0000">هیچ کس</font> حق</font><font face="Mihan-Koodak" size="6" color="#ff0000"> کپی</font><font face="Mihan-Koodak" size="4"> از داستان ها،کارهای هنری و شخصیتا </font><font face="Mihan-Koodak" size="6" color="#ff0000">ندارد!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">2)بگو مگو آزاد ولی توهینو فحاشی ممنوع!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">3)نظرم اگه به نظرتون پستی که دارین میخونین ارزششو داره بدین لطفا!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4"><br></font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">خیلی خوب اگه در توان بود حتما بهشون عمل کنین!</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4">با تشکر !</font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="5">((برید تو وب بچرخین))</font></div><div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="5"><br></font></div><div style="text-align: center;"><font face="Mihan-Koodak" size="4"><br></font></div></div>