کانون دختران آفتاب دانشکده شریعتیtag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com2020-12-13T07:44:51+01:00mihanblog.comتلنگر2015-03-17T02:43:18+01:002015-03-17T02:43:18+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/388زهرا ن
]]>شیعه2015-03-15T03:02:13+01:002015-03-15T03:02:13+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/393زهرا ن
در این تصویر، یکی از رزمندگان دفاع عراق در برابر داعش، در حال دادن آب به اسیر وفادار به داعش است.برای این عکس می توان از طرف سرباز شیعه خطاب به تروریست داعشی نوشت: «اگر حرمله به تو چنین آموخته که کودکان شیرخوار را سر ببُری؛ من از [امام] حسین آموخته ام که همه را - حتی حیوانات - را سیراب کنم.»
در این تصویر، یکی از رزمندگان دفاع عراق در برابر داعش، در حال دادن آب به اسیر وفادار به داعش است. برای این عکس می توان از طرف سرباز شیعه خطاب به تروریست داعشی نوشت: «اگر حرمله به تو چنین آموخته که کودکان شیرخوار را سر ببُری؛ من از [امام] حسین آموخته ام که همه را - حتی حیوانات - را سیراب کنم.»
]]>بهترین ورزش برای قلب2015-03-14T02:58:29+01:002015-03-14T02:58:29+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/392زهرا ن
هیچ ورزشی برای قلبمفیدتر ازخم شدن و گرفتن دست "افتادگان" نیست....
هیچ ورزشی برای قلب
مفیدتر از
خم شدن و گرفتن دست "افتادگان" نیست....
]]>بی خوابی های شبونه.2015-03-13T02:56:55+01:002015-03-13T02:56:55+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/391زهرا ن
آیت الله بهجت (ره) فرمود: هر وقت نیمه شب بی اختیار بیدار شدید، سریع نخوابید.چون ملکی به اذن خدا شما رو بیدار کردهتا با خدا هم صحبت بشی ...اگه خیلی برات سخته بیدار شدن،لااقل بلند شو بهشون سلام کن، بعد دوباره بخواب ...
آیت الله بهجت (ره) فرمود:
هر وقت نیمه شب بی اختیار بیدار شدید، سریع نخوابید. چون ملکی به اذن خدا شما رو بیدار کرده تا با خدا هم صحبت بشی ... اگه خیلی برات سخته بیدار شدن، لااقل بلند شو بهشون سلام کن، بعد دوباره بخواب ...
]]>اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا2015-03-12T02:52:03+01:002015-03-12T02:52:03+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/390زهرا ن
در ccu کنار تخت پدربزرگش مرد پیری بستری بود. نزدیک ساعت هشت ونیم حس کرد حال پیرمرد خیلی بد شده. پیرمردناتوان داشت جان میداد و کسی کنارش نبود.به هر زحمتی بود تخت پیرمرد را رو به قبله گذاشت، هنوز هوش و حواس پیرمرد بر جا بود و چشمهایش را یکی درمیان باز میکرد.جوان شهادتین را برایش آرام خواند و پیرمرد تکرار کرد.سپس اسم ائمه ع رایکی یکی آرام شمرد و پیرمرد تکرار کرد.سپس دستهای پیرمرد را گرفت و خواست که با او یاحسین ع بگوید. پیرمرد یاحسین را هم گفت و جان داد. پرستار وارد اتاق ش
در ccu کنار تخت پدربزرگش مرد پیری بستری بود. نزدیک ساعت هشت ونیم حس کرد حال پیرمرد خیلی بد شده. پیرمردناتوان داشت جان میداد و کسی کنارش نبود. به هر زحمتی بود تخت پیرمرد را رو به قبله گذاشت، هنوز هوش و حواس پیرمرد بر جا بود و چشمهایش را یکی درمیان باز میکرد. جوان شهادتین را برایش آرام خواند و پیرمرد تکرار کرد. سپس اسم ائمه ع رایکی یکی آرام شمرد و پیرمرد تکرار کرد. سپس دستهای پیرمرد را گرفت و خواست که با او یاحسین ع بگوید. پیرمرد یاحسین را هم گفت و جان داد. پرستار وارد اتاق شد و با دادو فریاد به جابجایی تخت پیرمرد اعتراض کرد. جوان توضیح داد که این پیرمرد داشته جان میداده و ما با هم شهادتین گفتیم و رو به قبله اش کردم . پرستار چند لحظه مات و مبهوت به جوان و پیرمرد نگاه میکرد و از چشمانش اشک میریخت. او سپس گفت: این پیرمرد مسیحی بود.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
ای آقایی که امسال برای اربعینت،، ، قوانین عبور را درمرزهابهم زدی ،،،، کنارپل صراط منتظرکرمت میمانیم،،، تادوباره قوانین عبوررا برهم بزنی،،،، وعاشقانت رابی حساب عبوردهی.... "السلام علی الحسین"
]]>خیلی زود دیر میشود.2015-03-12T02:46:34+01:002015-03-12T02:46:34+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/389زهرا نمبادا چنان غرق دنیا شویم، که زندگانی اصلی فراموشمان گردد!
مبادا چنان غرق دنیا شویم، که زندگانی اصلی فراموشمان گردد!
]]>چشم بد به دور....2015-03-09T02:33:59+01:002015-03-09T02:33:59+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/385زهرا ن]]>یادت باشه.......2015-03-08T02:36:26+01:002015-03-08T02:36:26+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/386زهرا ن
]]>وضعیت خیلی وقته که قرمزه....2015-03-08T02:31:47+01:002015-03-08T02:31:47+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/384زهرا ن
]]>حدیث عشق2015-03-07T02:28:04+01:002015-03-07T02:28:04+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/383زهرا نجنازه پسرشونُ که آوردندچیزی جزء دو سه کیلو استخون نبودپدر سرشو بالا گرفت و گفت :حاج خانم غصه نخوری ها !!!دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادِش
جنازه پسرشونُ که آوردند
چیزی جزء دو سه کیلو استخون نبود
پدر سرشو بالا گرفت و گفت :حاج خانم غصه نخوری ها !!!
دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادِش
]]>فارغ التحصیل دانشگاه جبهه واحد شلمچه2015-03-06T02:25:54+01:002015-03-06T02:25:54+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/382زهرا ن
]]>بدون شرح.....2015-03-05T02:09:06+01:002015-03-05T02:09:06+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/381زهرا ن
]]>خدا جونم ...2015-03-02T12:27:13+01:002015-03-02T12:27:13+01:00tag:http://dokhtaraneaftab-sh.mihanblog.com/post/380سارا .وقتی خدا دستهایش را از پشت بر روی چشمانم گذاشتاز لای انگشتانش چنان محو دیدن دنیا شدمکه فراموش کردم منتظر است تا ....نامش را صدا کنم ...