✿✿الهه احساس...✿✿ من دلم می‌خواهد خانه‌ای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛ هر کسی می‌خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد… یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند. شرط وارد گشتن شست و شوی دل‌هاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست… بر درش برگ گلی می‌کوبم روی آن با قلم سبز بهار می‌نویسم ای یار خانه‌ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست!!! (فریدون مشیری) نظرات تبلیغاتی تایید نمی شوند . نه به خودتون زحمت بدین نه به من . http://elaheehsas.mihanblog.com 2020-12-10T20:58:02+01:00 text/html 2019-10-04T14:45:52+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور #سیدعلی_صالحی http://elaheehsas.mihanblog.com/post/358 مهم نیست پل‌ها را<br> از کدام سویِ رودِ بزرگ بنا می‌کنند<br> ما به آب خواهیم زد..<br> ما<br> از پرده‌هایِ تو در تویِ این تقدیرِ مزخرف<br> عبور خواهیم کرد...<br> <br> #سیدعلی_صالحی text/html 2019-10-01T16:09:36+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور تک بیت http://elaheehsas.mihanblog.com/post/357 دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین<br><div> خود نعش خود به شانه گرفتم گریستم.. <br></div><div><br></div><div><a href="https://net.tebyan.net/index.aspx?pid=191553&amp;&amp;ViewStatus=TaggedPost&amp;p=عفیف_باختری" class="snv3_posttag">عفیف باختری</a></div><div><br></div><div><img src="http://img.tebyan.net/Big/1398/07/b3518574ea6b4ea6a2c75190c5488ab2.jpg" width="619" height="600"></div> text/html 2018-06-25T09:36:48+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور ع ش ق http://elaheehsas.mihanblog.com/post/356 <div align="center"><font size="2">آنهایی که عمیقا<br> یکدیگر را دوست دارند<br> هرگز پیر نمی شوند<br><br> آنها ممکن است<br> از سالخوردگی بمیرند<br></font></div><font size="2"> </font><div align="center"><font size="2"> ولی جوان میمیرند... <br></font></div><div align="center"><font size="2"><br></font></div><div align="center"><font size="2"><img class="postAttachmentImage" id="postAttachmentImage" data-isalbumimage="false" data-showname="mahigoli" data-username="mahigoli" src="http://img1.tebyan.net/Medium/1397/04/199715a95a7346a3abb3a9f44a611254.jpg" data-width="398" data-height="600" data-imagepath="http://img1.tebyan.net/Big/1397/04/199715a95a7346a3abb3a9f44a611254.jpg" width="298" height="450"></font></div> text/html 2018-06-13T05:25:11+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور همه آمده اند که یک روز بروند http://elaheehsas.mihanblog.com/post/355 <div style="text-align: center;"><span style="font-size: 13px; text-align: justify; font-family: Mihan-Yekan;">بالاخره در زندگی هر آدمی ،...</span></div><span style="background-color: rgb(255, 255, 255);"><div style="text-align: center;"><span style="font-size: 13px; text-align: justify; font-family: Mihan-Yekan;">یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده، مدتی مانده....</span></div><font face="Mihan-Yekan"><div style="text-align: center;"><span style="font-size: 13px; text-align: justify;">قدمی زده وبعد اما بی هوا غیبش زده و رفته .</span></div><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست ...</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه بعد از روزی روزگاری ، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ،</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است.</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه بعد از گذشت چندسال ، چه ذهنیتی از هم دارید مهم است .</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه آن ذهنییت مثبت است یا منفی.....</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه تورا چطور آدمی شناخته ، مهم است.</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">منطقی هستی و میشود روی دوستی ات حساب کرد !؟</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">می گوید دوست خوبی بودی برایش ، یا مهمترین اشتباه زندگی اش شدی.....</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه خاطرات خوبی از تو دارد ، یا نه..</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">اینکه رویایی شدی برای زندگیش ، یا نه درسی شدی برای زندگی....</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند ، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد.</div></span><span style="font-size: 13px; text-align: justify;"><div style="text-align: center;">وگرنه همه آمده اند که یک روز بروند.</div><div style="text-align: center;">**صمد بهرنگی**</div><div style="text-align: center;"><img src="https://scontent-sea1-1.cdninstagram.com/vp/e6411a44f8b841d0c950594ad5cfaf17/5B7DDE06/t51.2885-15/s480x480/e35/29718353_1799118457051119_6910163291872428032_n.jpg" alt="Image result for ‫همه آمده اند که یک روز بروند‬‎"></div></span></font></span> text/html 2018-03-28T14:51:57+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور کاش آموخته بودیم، http://elaheehsas.mihanblog.com/post/353 <h1 class="post-text" align="center"><font size="2" face="Mihan-IransansLight">سیلی معلم را دوست دارم !<br>بهانه ی خوبی ست که میتوانی در میان همه ی دوستانت گریه کنی، بی آنکه کنجکاوانه دلیلش را مدام بپرسند <br>و هرگز نخواهند فهمید این کدام بغض بود؟<br><br>آنچه در مدرسه آموختیم، اگر اهمیتی داشت، تدریس نمی شد. هر چند تنها چیزی که حقیقتا آموختیم، نیاموختن بود.<br>کاش یاد گرفته بودیم، برای اینکه انسان باشیم، پذیرفتنِ همین که دیگران انسان اند، کفایت میکند.<br>کاش به جای جدول ضرب، کسی به ما آموخته بود، چگونه نان را قسمت کنیم و عشق را و هوا را ... و چه کار کنیم ، که مهتاب به همه برسد، زندگی به همه برسد.<br><br>کاش آموخته بودیم، <br>وقتی از کسی که خودِ تو شادش کرده ای شادی را بگیری، بسیار غمگین تر از گذشته خواهد شد....<br>بخاطر همین از "دیدار" که بازمیگردیم، دلتنگتریم ... بخاطر همین همیشه شنبه ها خسته تر از پنجشنبه ایم. حالا به گمانم عصر جمعه را بهتر بفهمی...<br>بخاطر همین ها ست، که دیدنِ یک "خوابِ خوب" ، از "کابوس" آزاردهنده تر است. <br>ترجیح میدهم هر شب کابوس ببینم. ترجیح میدهم هر صبح، نجات یافته از رنج ها باشم؛ نه اینکه هر بار گمت کنم... <br><br>کاش به جای لبخندها و کاغذ رنگی ها و سرودهای دروغین، به ما آموخته بودند، <br>که خوشحال بودن یعنی دلت، لبهایت را برای خندیدن متقاعد کند. خوشحال بودن یعنی اگه دلت گرفت، راحت گریه کنی.<br><br>آری میدانم؛ روزهای نسبتا خوبی خواهند آمد و من سرانجام گریه خواهم کرد، بعد از سالها...<br>و کاش حتی تو هم معنای این حرف را نفهمی.<br>پیش از آنکه از کسی حقیقت را سوال کنی، از خودت بپرس آیا تحملِ شنیدنِ آن را داری ...؟؟<br><br>حالا که این سطرها را برای تو مینویسم، نیمه شب است. خوابیدن آن قدر سخت شده، که بیدار شدن <br>نمی ارزد ........<br><a class="tag-item" href="http://www.wisgoon.com/hashtag/%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86_%D8%AF%D9%87%D8%A7%D8%B2/">#معین_دهاز</a><br></font></h1><font size="2" face="Mihan-IransansLight"> </font> text/html 2018-03-28T00:55:18+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور فیلم پیش از آنکه بمیرم http://elaheehsas.mihanblog.com/post/352 <div align="center">شاید برای شما فردایی باشه،<br>شاید برای شما 1000 یا 3000 تا ،یا 10 تا فردا باشه.<br>اما بعضی از ما فقط امروزو داریم و کاری که امروز میکنی مهمه و در این لحظه شاید تا بی نهایت.<br>من فقط بهترین لحظه هامو میبینم <br>چیز هایی رو که میخوام به خاطر بسپارم رو می بینم.<br>و چیزایی که دیگران از من به خاطر می سپارن.<br>اون وقت بود که فهمیدم لحظات خاص تا ابد ادامه دارن ،حتی بعد از اینکه تموم میشن ادامه دارن <br>هدف اونا هستن.<br><br>-کتاب/فیلم پیش از آنکه بمیرم<br><img class="irc_mi" src="http://hypernel.com/wp-content/uploads/2017/12/Beforn-i-fall-2017-400x600.jpg" style="margin-top: 0px;" alt="Image result for ‫فیلم پیش از آنکه بمیرم‬‎" width="237" height="356"><br></div> text/html 2017-08-09T04:31:47+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور خلقت http://elaheehsas.mihanblog.com/post/351 <div class="postbody">دنیا لجن نبود و خدا جانشین نداشت <p>روزی که شیخ دردِ دروغینِ دین نداشت</p> <p>تعریف عمر را کسی از من سوال کرد</p> <p>گفتم امانتی است که هرگز امین نداشت</p> <p>ای کاش در مقابل ما ذره های پست</p> <p>تقدیرِ روزگار دلی آهنین نداشت</p> <p>از پس که عمرمان به تباهی گذشت و درد</p> <p>حس میکنم که خلقتمان آفرین نداشت</p> <p>خود را در آسمان به حقارت نمیرساند</p> <p>ابلیس اگر به ذلت انسان یقین نداشت</p> <p>&nbsp;</p> <p>#محمد شمس</p></div> text/html 2017-03-17T10:21:31+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور عید... http://elaheehsas.mihanblog.com/post/350 <div align="center"><font size="3"><img src="http://photos03.wisgoon.com/media/pin/photos03/images/o/2017/3/17/14/500x327_1489749953223726.jpg" alt="عکس و تصویر در روبوسی های عید مواظب باشید شک بین دو و سه براتون حاصل نشه که ..."></font><br><br></div><h1 class="post-text" align="center"><font size="3">در روبوسی های عید مواظب باشید شک بین دو و سه براتون حاصل نشه که اونوقت این مدلی میشید ...&nbsp;&nbsp;&nbsp; خخخ<br></font></h1><div align="center"><br><font size="3"> </font></div> text/html 2017-03-17T10:06:29+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور سالِ ۹۵ جانِ عزیزم، http://elaheehsas.mihanblog.com/post/349 <h1 class="post-text" align="center"><img src="http://photos03.wisgoon.com/media/pin/photos03/images/o/2017/3/17/14/500x408_1489749852483609.jpg" alt="عکس و تصویر آسمان غرق خیال است،کجایی آقا آخرین هفته سال است کجایی آقا؟ یک نفرعاشق اگربود زمین ..."></h1><h1 class="post-text" align="center"><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3">سالِ ۹۵ جانِ عزیزم،<br>رو به پایانی،<br>تمام شدنت مبارک!</font></h1><h1 class="post-text" align="center"><font size="3"><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">.</font></font><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"><br>تشکر بخاطرِ همهء ۳۶۵ روزی که ساختی برایمان...<br>اما فصل سردت اصلا خوب نبود خبرهایش؛<br>یک روز خبرِ فوت محبوب های کشور به گوش میرسید،<br>و روز دیگر آوار شدنه سقف های گوناگون...<br>و یک روز خبرِ رفتنه عشق هایشان...<br>اما بی انصافی ست اگر از خوبی هایت هم نگویم<br>بزرگم کردی در این یک سال،<br>صبوری یادم داده ای...<br>فهمیدم نباید از سرنوشتی که برایمان ساختند پیروی کنم،<br>خودم سرنوشتم را بسازم!<br>فهمیدم مادر و پدر تنها آدم های باارزشِ تکرار نشدنی زندگی هستند!<br>امسال خیلی از اطرافیان و غریبه های هم نوعم را خوشحال کردم!<br>امسال درونِ تو فهمیدم خدایی دارم که با حرف های بنده هایش فرق دارد و حواسش به من است...<br>ممنونم از تو بخاطر این فهمیدن ها!</font></h1><h1 class="post-text" align="center"><font size="3"><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif">.</font></font><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"><br>اما!یک سوال!<br>۹۵ جان تو کمرت درد نمیگیرد،<br>این همه آرزوی براورده نشده ب دوش میکشی و داری میروی!؟<br>حداقل به سالِ بعد بگو ما چشم انتظار برآورده شدن آرزوهایمان هستیم...<br>به سال بعد بگو<br>حالا که دارد می آید،عشق تمام آنهایی که رفته اند را هم با خودش بیاورد...<br>بیاورد تا همه چیز تکمیل شود!<br><font color="#003300">آی ۳۶۵ روزِ دوست داشتنی،سفر ابدی ات به سلامت... </font></font></h1><font face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" size="3"> </font> text/html 2017-01-10T08:01:29+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور امسال هم گذشت ولی سال ما نبود ... http://elaheehsas.mihanblog.com/post/348 <div align="center"><font size="2"></font><br><font style="font-size: 15pt" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" color="#010101"><font style="font-size: 8pt" color="#010101"><font color="#313131"><font color="#313131"><font color="#313131"><p><img alt="Image result for ‫باران پاییزی‬‎" src="http://s3.picofile.com/file/7507230428/paeiz.jpg" class="irc_mi iJaYfj1s7n9Q-pQOPx8XEepE" style="margin-top: 0px;" width="419" height="422"></p><p><span style="font-size: large;">پاییز رفت و عشق در اقبال ما نبود</span></p> <p><span style="font-size: large;">آن حس و حال خوب در احوال ما نبود</span></p> <p>&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">چندین و چند بار شمردیم جوجه را</span></p> <p><span style="font-size: large;">آمارها مطابق امیال&nbsp;ما نبود</span></p> <p>&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">ما در پیاله عکس کسی را ندیده ایم</span></p> <p><span style="font-size: large;">دیدار یار ، لایق امثال ما نبود</span></p> <p>&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">گفتند نیست هیچ نگاری در این دیار</span></p> <p><span style="font-size: large;">گشتیم و یافتیم ! ولی مال ما نبود</span></p> <p>&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">گم کرده ایم راه و ... دروغ است هرکه گفت :</span></p> <p><span style="font-size: large;">آن خط و خال&nbsp;عامل اغفال ما نبود</span></p> <p>&nbsp;&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">ما بافتیم از لب او شعرها ، ولی</span></p> <p><span style="font-size: large;">آن شال ِ دور ِ گردن او &nbsp;شال&nbsp; ما&nbsp; نبود </span></p> <p>&nbsp;</p> <p><span style="font-size: large;">امسال هم گذشت به هرحال ، بگذریم !</span></p> <p><span style="font-size: large;">امسال هم گذشت ولی سال ما نبود ...</span></p><p><span style="font-size: large;">حامد نصیری</span></p></font></font></font></font></font></div><br><font style="font-size: 15pt" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif" color="#010101"><font style="font-size: 8pt" color="#010101"><font color="#313131"><font color="#313131"><font color="#313131"><p><span style="font-size: large;"></span></p></font></font></font></font></font><font size="2" face="tahoma,arial,helvetica,sans-serif"> </font><font size="2"> </font> text/html 2016-10-11T06:00:39+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور سقای آب و ادب،عباس. http://elaheehsas.mihanblog.com/post/347 <div align="center"><font size="2">عباس باید هم از مشک محافظت کند ،هم از حال خویش.حفظ جان برای حفظ آب و حفظ آب برای حفظ جانان.<br>اگر عباس بماند چه کسی آب را به خیمه ها برساند و اگر آب نماند ،عباس با چه رویی خودش را به خیمه ها برساند؟<br>آنچه اکنون در آغوش عباس است،فقط یک مشت آب نیست،حیثیت عباس است.<br>یک خواهش نگفته سکینه است که عالمی با آن برابری نمی کند.<br>آنچه اکنون در آغوش عباس است،عصاره حیات سی و پنج ساله عباس است،بهانه تولد عباس است،انگیزه حیات عباس است.<br>آنچه عباس امروز در نگاه حسین دید برای این فرمان یا خواهش،در همه عمر عباس بی سابقه بوده است:<br>_عباس جان !اگر می توانی کمی آب بیاور.<br>و عباس عاشق ،عباس ماموم،عباس مرید،عباس ادب،آب شده در مقابل این خواهش آب...<br><br></font><div><font size="2">*بخشی از کتاب سقای آب و ادب*<br>*نوشته:سید مهدی شجاعی*<br></font></div><div><font size="2"><img src="http://sangariha.com/getfile/pid:public_2042321/tp:image/ya_kashef_by_shiaphoto.jpg" class="irc_mi ioYS_9QM1V9k-pQOPx8XEepE" alt="نتیجه تصویری برای کاشف الکرب" style="margin-top: 32px;" width="478" height="359"></font></div><font size="2"><br></font></div><div align="center"><font size="2">به دریا پا نهاد و خشک لب بیرون شد از دریا<br>بزرگی بین،جوانمردی نگر،غیرت تماشا کن<br></font></div><div align="center"><font size="2"><br>*****************************************************************<br></font><div><font size="2">پ.ن:<br>خوندن این کتابو به شدت توصیه میکنم.<br></font></div></div><font size="2"> </font> text/html 2016-10-06T04:19:03+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور دنج ترین گوشه ی دنیا نصیبتان... http://elaheehsas.mihanblog.com/post/346 <div align="center"><font size="2"><b>دنج ترین گوشه ی دنیا نصیبتان...<br></b></font><br><img class="postAttachmentImage" id="postAttachmentImage" data-isalbumimage="false" data-showname="aboa1358com" data-username="aboa1358com" src="http://img1.tebyan.net/Medium/1395/07/ffe0c49b1f924f5e95352c05484da87d.jpg" data-width="606" data-height="600" data-imagepath="http://img1.tebyan.net/Big/1395/07/ffe0c49b1f924f5e95352c05484da87d.jpg" width="454" height="450"><br><br>*اتماس دعا*<br></div> text/html 2016-08-04T09:12:35+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور روزمون مبارک... http://elaheehsas.mihanblog.com/post/345 <div align="center"><font size="3">دختران سرزمین من کاش می دانستند<br>دختر بودن چه حرمتی دارد.<br>کاش می دانستند<br>امید از چشمانشان<br>شوق از خنده هایشان <br>و عشق از بودنشان <br>آغار میشود.<br>دختران سرزمین من کاش می دانستند<br>هر رنگی شدن افتخار نیست.<br>هر حرفی زدن با هر لحنی ،نشانه آزاد بودن نیست.<br>کاش می دانستند<br>اعتماد،تکیه گاه ،حامی،گاهی<br>&nbsp;از دامن یک دختر می آید<br>از دامن یک مادر<br>یک زن.<br>دختران سرزمین من ،<br>کاش...<br>کاش...<br>کاش...<br><br><font size="2">*عادل دانتیسم*</font><br><br>ولادت حضرت معصومه و روزمون مبارک...<br></font><img src="http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/5/13/4936456_817.jpg" class="irc_mi iXCyQnW9UVT8-pQOPx8XEepE" alt="" style="margin-top: 44px;" width="478" height="334"><br></div> text/html 2016-07-26T05:05:02+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور تنهایی http://elaheehsas.mihanblog.com/post/344 <div align="center"><br><font size="3">از خواب بیدار شدم.ساعت "سه" صبح بود،خواستم باز بخوابم ،ولی هر کاری کردم خوابم نبرد.<br>چراغو روشن کردم و نشستم روی تخت.<br>به دور و برم نگاه کردم،به کتاب خونه وبه فیلمای کنار میز.<br>نمیشد با کسی حرف بزنم یا به کسی پیام بفرستم.سرمو چرخوندم و خوب به دور و برم نگاه کردم.ولی وقت مناسبی برای هیچ کاری نبود.<br>.<br>.<br>.<br>یه زمان هایی هس که مثله ساعت "سه"صبح میمونه!<br>هر کاری میکنی تنهایی و بدتر اینکه "تنهاییتو"...نمیتونی با هیچ چیزی پر کنی...<br><br></font><div align="center"><font size="2">#حمید جدیدی#<br></font><img src="http://www.wisgoon.com/media/pin/images/o/2014/3/500x765_1394469999184336.jpg" alt="عکس و تصویر زندگی ارزش دویدن دارد ، حتی با کفشهای پاره !" width="476" height="729"><br></div></div> text/html 2016-07-22T11:10:11+01:00 elaheehsas.mihanblog.com زهرا علی پور وای به من... http://elaheehsas.mihanblog.com/post/343 <div align="center"><font size="4">تنگ شد از غم دل ،جای به من...</font><br><font size="4">یک دل و این همه غم،وای به من...<br><br></font><img alt="http://hw8.asset.lenzor.com/lp/12922425-2417-l.jpg" src="http://hw8.asset.lenzor.com/lp/12922425-2417-l.jpg"><br><font size="4"> </font></div>