.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)











سلام
با نتیجه نظر سنجی اومدم
سوال:برای فصل جدید چه کاری انجام میدی؟
1-درس خوندن - 33 رای
2-تفریح در مدرسه - 21 رای
3-تفریح با دوستان - 19 رای
4-بیخیال درس :) - 15 رای
کل شرکت کنندگان : 69 نفر
آفرین به درس خونا (لطفا توی نظرسنجی جدیدم هم شرکت کنین) 









سلام خوبین؟؟
منم خوبم
این هفته کلی اتفاق جالب افتاد
یک شنبه ازمایشگاه شیمی رفتیم
درواقع من و دوستم و معلم شیمی
+ روپوشای سفید ازمایشگاهیمون :) 
و ازمایش اتش فشان و تغییر رنگ شعله بخاطر عناصر مختلف رو
انجام دادیم
در ازمایش اتش فشان از امونیوم دی کرومات استفاده کردیم
که بعد از اتش زدنش شروع به سوختن میکنه
که بعد از سوختن مثل اشغال تراش میشه
این ازمایش نتایج زیادی داره مثلا :
اینکه این واکنش شیمیاییه چون رنگ ماده از نارنجی
به سبز تغییر کرده و چون کاغذ شناساگرو روش قرار دادیم
ابی رنگ شد پس واکنش اسیدیه نه بازی
روز بعدش قلب گوسفند تشریح کردیم !!!!!
و من کلی با قلب ور رفتم اونم بدون دست کش!!!
اصلا هم چندشم نشد به نظرم خیلی هم خوشگل بود
یه چند تا هم اتفاق افتاد راستش یادم نیست
+ دلم میخواد از این اخر هفتم خیلی خوب استفاده کنم
در کنار درس خوندن ها و ازمون قلم چی روز جمعه م
+ کتاب کسوف قسمت سوم گرگ و میش رو شروع کردم
دوستتون دارم
بای بای
پ.ن : یک ماه و 10 روز مانده تا تولدم :)






ســــلام
عاشورا و تاسوعای حسینی تسلیت
چهلمین پستم مصادف با محرم شد :)
خیلی جالبه :)
و اما امروز خیلی خوشحالم بی دلیل
شاید بخاطر تموم شدن یه هفته سخت و 
شروع یه اخر هفته شاد و حسابی
که البته به علاوه آزمون قلم چی روز جمعه م
که تو دانشکده دامپزشکی برگذار می شه :)
امروز هم نیم ترم زبان دارم ... حسابی باید بخونم :)
راستی منم طرفدار 1D شدم ...
هوراااا
هر کی هم که وان دیرکشنر هست بهم بگه
بوس بوس بای بای
+21 روز مانده تا تولد وبم


ســـــــــلام
حال و احوال ؟؟
منم عالــــیم مثل همیشه شاد و پر انرژی
توی این 22 روز غیبت انقدر اتفاق خوب و بد افتاد 
که نمیدونم از کدوم شروع کنم؟؟!!
خب روز اول مهر خوبی بود
اکثر دبیر هامون عوض شدن
و مدرسمون خیلی خیلی خلوته
کلاس ماهم 20 نفریه...
درسامون سنگین اما شیرینه و من با علاقه کامل به درسا گوش میدم
و خیلی خوب هم میخونم ... ساعت 3 هم تعطیل میشیم
و امسال داخل خود مدرسمون ازمون های قلم چی برگذار میشه :)
اما خاطره ی بد...روز عید قربان طبق معمول
خونه مامان جون جمع بودیم
که یه دفعه اخبار فاجعه منا به گوشمون رسید
همه شکه شدیم چون پدر بزرگ من هم اونجا بودن
ما همه همزمان به بابابزرگم زنگ میزدیم
اما جواب نمیداد:(
بالاخره بعد از 5 ساعت بی قراری فهمیدیم بابابزرگم سالم اند
خدا به خانواده هاشون صبر بده چون ما کاملا درکشون میکنیم
شنبه هم ولیمه بابا بزرگم بود
خب حالا خاطرات خوب
دیروز از طرف مدرسه یه اردو یا بهتره بگم سفر کوتاه به دماوند رفتیم
که باغ یکی از معلم ها بود و خیلی خوش گذشت
و ساعت 8 شب رسیدیم...
خلاصه این مدت خیلی خوش گذشت
راستی دیشب مرحله اخر خندوانه بود :)
فرا رسیدن ماه محرم روهم تسلیت میگم...
دندون عقلم هم در اومده
دوستتون دارم و خدافظ






دوستت دارم مادر
دوستت دارم پدر
فردا روز اول مدرسه ست
روزی که رسما دانش اموز تجربی میشم
مامان و بابا !! واسم دعا کنید...
برای سلامتی همه پدرا و مادرا 
یک صلوات
و برای سلامتی روح همه پدرو مادرای از دست رفته
یک صلوات...
( پدرو مادر من زنده هستند )
خدافظ



سلام امروز میخوام دوستانم رو معرفی کنم..
.
اما اول از دوستانی شروع میکنم که پیشم نیستن
و نت رو ترک کردن :(
و یه خبر بدتر : فاطمه جون هم از نت رفته 

زری جون یا همون دخی دینامیتی و میوسا
و میس پشمک ورعنا و عسل
و رها همزادم که خبری ازش نیست :(
دوستتون دارم هرجا که باشید...
و حالا دوستان حاضر در نت:)
کیمیا که نزدیک 3 ساله باهم دوستیم و خیلی کمکم کرده:)
(لطیفه)ازت ممنونم...
ملیکا یا دخملی که یکی از بامعرفت ترین هاست...
و زهرا و مهسا جون که دوستای صمیمی دنیای واقعیم
هم هستن...
و دوستان جدیدم :(اسم همتون اینجا هست )
همتون رو دوست دارم ببخشید اگه اسمتون جا مونده گل دخملا
خدافظ


دلم تنگ میشه برای...
دلم تنگ میشه برای روزای بیکاری
دلم تنگ میشه برای پارک رفتن و دوچرخه سواری
دلم تنگ میشه برای کلاس زبان رفتنای تابستونی
دلم تنگ میشه برای کلاس گل کریستال سازی
دلم تنگ میشه برای زیاد خوابیدنا
دلم تنگ میشه برای تصوراتم
دلم تنگ میشه برای اهنگ گوش کردنا
دلم تنگ میشه برای سریال کره ای دیدنا
دلم تنگ میشه برای نت گردی و پست گذاشتن
دلم تنگ میشه برای مسافرت های یه روزه
دلم تنگ میشه برای پو و موی بازی کردنا
دلم تنگ میشه برای عروسی دایی
دلم تنگ میشه برای لحظات خوشم با مامان و بابام
دلم تنگ میشه برای تک تک لحظات تابستونیم
دلم تنگ میشه برای تابستون
اما بیشتر از همه حسرت میخورم که...
دوستت دارم تابستون قشنگم 

سلام خوبین؟؟
اول از همه اینکه یه نگاه به آمار بازدیدم بندازین :)
دومین اینکه میخوام نظرسنجی جدید بذارم...
برای همین نتیجه این نظرسنجی رو آوردم...
سوال : به کدومشون بیش از حد وابسته ای؟
رتبه اول: آهنگ 19 رای
رتبه دوم : مامان و بابام 16 رای
رتبه سوم :موبایلم و دوستام 12 رای هر کدوم 
رتبه چهارم:گریه؟؟!!و عروسکام 9 رای هر کدوم
کل شرکت کننده ها:50 نفر
نظر خودم (مامان و بابام ) ـــه
توی نظر سنجی جدیدم شرکت کنید...نظر جبرونی هم بدین...
دوست دار شما...مریم فلشی گرل

سلام عزیزان خوبین؟
منم خوبم...
با دوستم کیمیا قرار گذاشتم هرروز پست بذارم
تا باهم مچ شیم 
و قراره 6 روز دیگه تغییرات وبمو نشون بدم
از عنوان پست معلومه هفت روز تا کی مونده
هفت روز تا پایان تابستون و شروع مدرسه ها
اگه بگم از باز شدن مدرسه ها ناراحتم دروغ گفتم...
ته ته دلم شادم
کلاسای گل کریستال سازی هم دارن به خوشی میگذرن
و به پایانشون نزدیک میشن
و من هر دفعه یه شاخه پر گل , گل کریستالی میسازم
مامانم هم کلی ذوق میکنه
اما واقعا امکان گذاشتن عکساشون نیست...
چون اپلود عکسام خیلی طول میکشه
(کیفیت خوبی دارن)
بهرحال,این هفته استراحت کامله...
کلاس زبانم از امروز تا هفته دیگه جمعه تعطیله
بهمون تعطیلات تابستونی دادن...
الان هم تهران داره بارون میاد...
با چاشنی صدای رعد و برق و بوی نم
من رفتم
خدافظ
