درباره وبلاگ این جا یه وبلاگ برای دل نوشته هامه که همه متناش رو خودم می نویسم. از این که به وبلاگم سر می زنید سپاسگزارم. مدیر وبلاگ : رها ... مطالب اخیر آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه نویسندگان آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
|
من و شعرهام
شنبه بیست و پنجم دیماه سال 1395 :: نویسنده : رها ...
هعی زندگی... از اون روزی که من این وبلاگ رو راه انداختم چیزی نزدیک پنج سال میگذره... و من، دانش آموز راهنمایی حالا انگار واقعا بزرگ شده ام! حتی این روزها مرا دانشجو می خوانند! از اون روز چقدر اتفاق افتاد چقدر اشتباه کردم چقدر چیزهای خوب یاد گرفتم و چقدر تغییر کردم
بر لب وبلاگ نشین و گذر عمر ببین:) نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او دفتر شعرمـ چهـ پر از نامـ توستـ قلبـ، اسیری استـ کهـ در دامـ توستـ تشنهـ ی یکـ جرعهـ ی پر واژهـ استـ میشود از بودنـ تو مستـ مستـ شاید اگر گاهـ دلـ آشفتهـ گشتـ اشکـ شد و رفتـ بهـ دامانـ دشتـ دستـ خودشـ نیستـ کهـ دیوانهـ استـ در خمـ اینـ کوی تو ویرانهـ استـ داد، و فریاد زنمـ خستهـ امـ گوشهـ نشینمـ همهـ در بستهـ امـ خردهـ مگیرید بهـ غمـ خانهـ امـ نیستـ حرجـ بر دلـ دیوانهـ امـ دلـ زدهـ از منـ مشو لبخند زنـ بر قلممـ قافیهـ ای چند زنـ باشـ کنار دلـ منـ در زمانـ دوستـ تو را دارمتـ ای مهربانـ نوشتهـ شدهـ در خرداد نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او خوبـ در آیینهـ ی شادی نگر چهرهـ ی تو نیستـ پر از غمـ دگر لیکـ فقط حسرتـ تلخی بهـ جاستـ درد تو آخر چقدَر بی صداستـ بغضـ شدهـ همرهـ هر روز تو شکوهـ کنمـ باز ز اینـ سوز تو دلـ بکنـ از همرهـ هر روزهـ اتـ بحر شود جای در اینـ کوزهـ اتـ کوزهـ ی تو، سادهـ چهـ لبریز گشتـ فلسفهـ اتـ گمـ شدهـ در فکر دشتـ حسّـ تو همـ حبسـ در اینـ واژهـ هاستـ واژهـ ی تو، واژهـ ی بی انتهاستـ گاهـ و بی گاهـ نویسمـ ببافـ موی پریشانـ دلمـ، سادهـ صافـ دستـ بکشـ بر سر منـ کمـ شود حسـ خطر، قافیهـ شبنمـ شود گشتـ پر از شعر و نوا قلبـ ما ضربـ، و آهنگـ مرا حسـ نما شعر شو پر رنگـ تر از پیشـ باشـ در گذر تلخـ زمانـ کیشـ باشـ کیشـ شدنـ، بیکسـ و تنها شدنـ گیجـ شدنـ، اندر خمـ ها شدنـ بهتر از آنـ استـ کهـ بی غمـ شوی یا تو ز شطرنجـ زمانـ کمـ شوی رنگـ خودتـ باشـ ولی دمـ نزنـ شاد شو و حرفـ ز اینـ غمـ نزنـ نوشتهـ شدهـ در خرداد نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او از دستـ شقایقـ بهـ دلـ باغـ رسیدمـ از شاخهـ ی تنها شدنمـ قافیهـ چیدمـ آغوشـ چمنـ باز شود روی نگاهمـ رود استـ کهـ شوید ز دلـ منـ غمـ و آهمـ اینـ چهرهـ ی خورشید مرا یاد تو انداختـ از نور امیدی کهـ دمد، قافیهـ ای ساختـ ای پشتـ و پناهـ دلـ بیچارهـ ی تنها شادی کنـ و هر دمـ نشو آوارهـ ی غمـ ها یکـ لحظهـ بخند ای نفسـ جاری دریا معنا شود آرامشـ منـ در دلـ رویا نوشتهـ شدهـ در خرداد نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او منـ نهـ خودمـ شاعر غمـ ها شدمـ شعر تو را دیدمـ و غوغا شدمـ شعر وجودتـ چهـ سر از شعر بود قافیهـ آزاد شد از دلـ چهـ زود خواستـ بگوید کهـ دلتـ شاد باد از قفسـ سرد غمـ آزاد باد کاشـ کمی بغضـ دلتـ کمـ شود با تپشمـ قافیهـ بی غمـ شود لیکـ نگاهمـ چقَدَر سادهـ استـ شعر مرا قافیهـ ای بستهـ دستـ نطقـ مکنـ نوبتـ بارانـ رسد بیتـ تمامـ استـ بهـ پایانـ رسد نوشتهـ شدهـ در اردیبهشتـ نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او روز بهـ نامـ خودشـ آغاز شد هر نفسی عاقبتـ ابراز شد فکر مرا قافیهـ ویرانهـ ساختـ شعر شدمـ،عقلـ بهـ احساسـ باختـ کولهـ ی منـ پر شد از اینـ حسـ گنگـ قلبـ منـ اینجاستـ چو ماهی بهـ تنگـ می تپد او،ذرهـ ی شعری بهـ جاستـ لیکـ بگو قافیهـ ی دلـ کجاستـ؟ نامـ نهمـ بر دلـ خود بینوا سختـ مریضـ استـ.و خواهد دوا تنگـ شود اینـ نفسمـ تنگـ تر قلبـ زمینـ باز شود سنگـ تر می چکد از چتر نگاهـ زمانـ خیسـ ترینـ بیتـ کهـ گوید: امانـ پهنهـ ی دنیا چقدر تنگـ شد رنگـ جهانـ طرد ترینـ رنگـ شد کاشـ دلمـ باز بهـ دریا زند ریشهـ ی غمـ را ز بُنشـ برکند کاشـ رها از دلـ دنیا شومـ دستـ بهـ دستـ خود رویا رومـ نوشتهـ شدهـ در اردیبهشتـ نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او دستـ هایتـ را چو دریا باز کنـ باز هم از نو غزلـ را ساز کنـ شورشی از رنگـ ها تصویر کنـ ذهنـ منـ را با خودتـ درگیر کنـ آسمانـ محبوسـ،در احساسـ گشتـ منـ رها از فکر، در آغوشـ دشتـ میدومـ آرامـ همسوی نسیمـ انتهای دشتـ روزی میرسیمـ یکـ بغلـ رویاستـ، یکـ دامنـ خیالـ دوری از احساسـ می گردد محالـ منـ فقط رویای تو می پرورمـ از دلـ شبـ بغضـ بارانـ آورمـ می نوازد نمـ نمـ بارانـ مرا از میانـ ابر غمـ گاهی درآ واژهـ هایمـ بوی تو دارد ببینـ از نگاهمـ هر دمی شادی بچینـ هیچـ از غمـ از نگاهی پر ز درد باز در شعرمـ نباید دورهـ کرد بیشتر گویمـ به غصهـ میرسمـ نقطهـ.پایانـ.بیتـ آخر.بی کسمـ نوشتهـ شدهـ در اردیبهشتـت نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او میانـ اینـ دلتـ دردیستـ کهـ آنـ را دوستـ میداری میانـ نالهـ اتـ بغضیستـ کهـ آنـ را خوبـ پنداری گهی اشکتـ کهـ می بارد دلتـ را شستهـ میخوانی ولی شیونـ از آنـ اشکی نهـ می بارد نهـ می دانی نگاهتـ می کنمـ گاهی، تو را پر اشکـ میبینمـ ولی وقتی بهـ خود آیمـ، گلـ لبخند میچینمـ خدا داند کهـ اینـ لبخند، چهـ غمـ هایی بهـ خود دارد فقط بغضی عجیبـ اینـ جا ، میانـ هر دلی کارد گهی گویمـ بهـ اینـ منطقـ، کهـ لعنتـ بر حسابتـ باد سرتـ ای سنگـ بی احساسـ،دوبارهـ می زنمـ منـ داد در آنـ دمـ در خوشی هامانـ، همینـ احساسـ نجوا کرد کهـ تنها لحظهـ ای دیگر، ز چشمشـ باز بارد درد ولی اینـ فکر بی احساسـ،کهـ او گستاخـ و همـ پرروستـ بهـ رویمـ ایستاد و گفتـ: توهمـ می زنی ای دوستـ ببینـ احساسـ گوید راستـ، خودتـ گفتی کهـ اشکی بود برایمـ هر غمتـ ملموسـ، و شادی کاشـ آید زود نوشتهـ شدهـ در اردیبهشتـ نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او تو را میبینمـ و آرامـ می گیرمـ میانـ گریهـ اتـ هر لحظهـ میمیرمـ قدمـ در کوچهـ با فانوسـ شبـ گردی دلمـ با توستـ گر یادی ز منـ کردی چرا حالتـ پریشانـ استـ؟غمـ داری چرا آرامشی لبریز کمـ داری؟ تپشـ می گیرد اینـ قلبمـ بهـ هنگامی کهـ میفهممـ میانـ بغضـ و ابهامی دلمـ هر دمـ ز تو می خواند ای ماهمـ منـ از اینـ درد تو اینـ بار آگاهمـ بهـ منـ این چشمـ هایتـ راستـ می گویند و غمـ ها مثلـ پیچکـ باز می رویند و منـ میدانمـ اینـ دردی کهـ حسـ کردی فراتر بود، غمگینـ تر ز هر دردی چرا دیگر همانـ لبخند اینجا نیستـ کهـ گاهی دلـ کنمـ خوشـ،غمـ دگر کیستـ؟ تو را منـ دوستـ می دارمـ ولی ای کاشـ خودتـ باشی کنار منـ، نهـ غمگینـ باشـ نوشتهـ شدهـ در اردیبهشتـ نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ او چهـ میترسمـ از اینـ کابوسـ طولانی چهـ درگیرمـ در اینـ تاریکـ نورانی چهـ بی اندازهـ گیجمـ، ماتـ و منـ حیرانـ غمینـ آهستهـ تر از درد و اینـ درمانـ کمی آشفتهـ تر از قلبـ دریایمـ نفسـ گیرد چهـ دنیاییستـ تنهایمـ تو هستی، ترسـ! اما میروی روزی دوبارهـ چشمـ هایتـ را بهـ منـ دوزی فقط درد استـ در چشمی کهـ می بارد فقط بغضـ استـ اینجا بینـ چهـ غمـ دارد منـ از اینـ خستگی آخر چهـ می دانمـ سرایمـ، شعر گویمـ گاهـ می خوانمـ تو می خندی و منـ اینـ بار خوشحالمـ چهـ اینـ لبخند را منـ دوستـ می دارمـ نوشتهـ شدهـ در فروردینـ نود و دو نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه بیست و پنجم خردادماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
بهـ نامـ خدای طراوتـ امروز بهاری رسد از جانبـ دوستـ دانمـ کهـ فقط دار و ندارمـ همهـ اوستـ با عطر نسیمی کهـ وزد مستـ کنمـ در خاطر خود غیر ورا پستـ کنمـ آرامـ نشینمـ بهـ کناری، لبـ آبـ گویا کهـ ورا یافتهـ امـ دور ز خوابـ از پستـ جهانـ خاطر منـ باز جداستـ در قلبـ چمنـ، رنگـ، فقط رنگـ خداستـ من باز چهـ محسوسـ خدایی شدهـ امـ فارغـ ز همینـ بهتِـ جدایی شدهـ امـ باز اینـ چهـ بهاری استـ کهـ دلـ غمزدهـ استـ؟ دانمـ غمـ دوری خدا سرزدهـ استـ آید دلـ تو باز بَرد پیشـ خدا دلتنگـ شوی، سرزدهـ، بی هیچـ صدا دوری لغتی سختـ بُوَد، سادهـ و سرد در فصلـ شکفتنـ دلـ منـ زمزمهـ کرد: نوروز شد این بار کمی شاد تریمـ از شوقـ رسیدنـ بهـ تو ای خوبـِ کریمـ با ثانیهـ ها تاکـ شدیمـ، تیکـ شدیمـ «یکـ سالـ بهـ دیدار تو نزدیکـ شدیمـ» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه بیست و دوم فروردینماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
این روزها بیشتر از همیشه شعر می نویسم! ولی خب اینجا نمیذارم! میذارم تو یه وب دیگه! حالا بماند! اگه کسی دوست داره شعر «یکسال به دیدار تو نزدیک شدیم» رو براش بخونم زنگ بزنه خونمون! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه سوم فروردینماه سال 1392 :: نویسنده : رها ...
به نام خدای زهرا امشب این جا کلبه ی احزان شدست در میان غم دلم ویران شدست این سیاهی می دهد از غم نشان جان و روحم می شود با وی وزان درد زهرا درد غربت بود و بس درد غم های علی بی هیچ کس خانه ای سوزان که از دور آشناست دیگر این یاسی که می بینی، رهاست هیچ سیلی، هیچ دردی، با خدا دور از غم های دنیا، بی صدا می نوشت آرام برگی از زمان: فاطمه دریا بُوَد تا بی کران فاطمه سِحــر سَحَـر در عالم است دل شود از عطر یاسش مست مست فاطمه یــعنی نشـان از بی نشـان دل ســپردن در خفـــا و در نهـــان فاطمه نامــی به ســان آســمان فاطـــمه را فاطـــمه تنــــها بخـــوان فاطمیه تسلیت باد نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه سی ام اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
می رسد بهار... نرم و خوشگوار... در پس نسیم... غنچه ای سوار خنده بر لبان... حس بی نشان... آسمان خوش است... شادی جهان می دهد خدا... هدیه ای جدا... شکر او کنم... من چه بی صدا شادی و سرور... ساده، بی غرور... کاش باشد این... عیدمان ظهور سال نو مبارک!!! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه بیست و پنجم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
نه آغوشی... نه گرمایی... چه دنیایی... چه دنیایی... فقط تنها و تنهایی... چه سرمایی... عجب غمگین نواهایی... عجب گویم به این آغوش سرد زندگانی... آه غمگینم... عجیب اینجا دلم را می فشارد... آه تنهایی... بیست و سه اسفند نود و یک نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه بیست و یکم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
دست او می لرزد بیشتر این قلبم نفسش می گیرد با نوای نم نم آتشی بر پا شد گونه هایش می سوخت غصه را با لبخند در نگاهم می دوخت او فقط می خندید لیک رخسارش زرد برق غم پیدا بود می کشید آن جا درد سرفه ها بی پایان خستگی می بارید در نبردی آرام غم به خود می بالید کاش باشد یارش خنده و شادی ها دورتر باشد غم دور از آن وادی ها اسفند91 کاش هیچ وقت کسی مریض نباشه... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه بیست و یکم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
قفسی ساخته ام یاد تو از سازه ی اوست... تپشم با تپشی از دل دیوانه ی توست... در زمین هیچ کسی باز نداست ولی... قفسم لانه ی من لیک همان خانه ی توست... چقدر این لحظاتی که زمان می گذرد... نفسم همره عاشق دل دیوانه ی توست... گل من کاش بدانی که منم همنفست... ذره قلبم ضربان باز چه ویرانه ی توست... ی ذره بی مزه بود... نه؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه بیست و یکم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
امان امان امان امان از این زمان گرفته قلب من به وسعت کران بدان که نبض من زند ز بی نشـان فقـط بـرای تـو کنـار مـن بـمان اسفند91 فقط دلم گرفته بود... کوتاه بود... و با یه وزن من در آوردی... وزنش: U-U-U- نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه دهم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
امروز ...ده اسفنده...امروز... هیچی خبری نیست! اگرم باشه من که نباید بگم... :( نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه دوم اسفندماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
به نام خدایی که در فهم ها نگنجد غــــم بـرود ز قلـــب او، کــــاش خــدای مهربان ســایه ایـــن ســـایه سرد، دور شود ز بی کران بغـــض! مســـافر غمــش، رخــت ببند از دلش باز دوبــاره نقـــش زن غنچـــه خنـــده بر لبــش غـــم ز نگـــاه او زدای، بـــرق نشـــاط را بکــار تنگ شده است این دلم، شاد کنش تو روزگـار این شعر رو برای یه عزیزی گفتم! براش دعا کنید... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه یکم دیماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
به نام خدایی در همین نزدیکی ها باز هم عاشق شدم، این بار معشوقم خداست در میـان عشق بازی هم صـدای من دعاست ای خــدایم! مـن تـو را تنهــا خیالـم یافتـم نام تـو آمـد میــان، آســان خودم را باختـم جز تو در این بارگه غمگین دلـم را یار نیـست جز به تو دل را سپـردن درجهانت کـار نیـست هـم مـرا از بـودنت سـرشار تر سیراب کـن هم بیا غـم های من را در نگاهت آب کن یـاد خــود را دلـــم انـداز، عاشــق تـر شـوم با همه حتی خـودم در عشـق صادق تر شـوم
نوشته شده توسط من آذر نود و یک نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه یکم دیماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
به نام خدای زندگی ما زندگی من همین ترانه هاست در نگاه من ز بی کــرانه هاست می گذارمــش که بگـــذرد ولــی تا همیشه پر ز عاشـــقانه هاست من برای آن تلاش می کنـم این سخن شعار آن زمانه هاست عصـــر دیگری رسیده بی کــلام زندگـی به دیـده و شــنیده هاست من نه اختیار بینــم و نه جبـــر در گذر فقط همیـن بهـــانه هاست دست دیگری مـرا به خود بـرد بی هدف شدن زاین نشانه هاست یک کسی نهیب می زند به من «زندگـــی نه دست تازیانه هاست رنگ خود بمان و هیچ دم مزن بوم زندگــی فقط کشیــده هاست»
نوشته شده توسط من آبان نود و یک نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه یازدهم آبانماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
سلام پیشاپیش عید قشنگ غدیرتون مبارک... بچه ها نمی دونید چقدر خوشحالم! این بهترین عید عمرمه... حالا هم می خوام با تمام وجودم بگم: امیدوارم هر چی که می خواید تو این عید قشنگ از خدا بگیرید... خدا که به من داده... اول از همه می خوام از خدا تشکر کنم که توی عید به این بزرگی منو خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحال کرد... بعدشم از امام مهدی (ع) و امام رضا (ع) تشکر می کنم که سلام منو بی پاسخ نذاشتند و بعد از همه کسانی که برام دعا کردند... خدایا! ممـــــــــنون!!! خیلی شادم خیلی خیلی... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه سوم آبانماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
وای نمی دونید چقدر دلم برای همه تون تنگ شده برای شما اینجا و برای وب نویسی!!! من نمی دونم این مدرسه چرا همه زندگی آدم رو بهم می زنه؟! ما تا ساعت چهار باید تو مدرسه باشیم و بعدش باید درس بخونیم... و فقط آخر هفته ها می مونه که طبق برنامه ای که بهمون پنجشنبه سه ساعت و ربع و جمعه چهار ساعت و خرده ای باید درس بخونیم!! من که قبلا هفته ای دو ساعت به زور در می خوندم فکر می کنند می تونم هفته ای نوزده ساعت درس بخونم؟ اه اه اه!!! راستی بگم من امروز از بین کاندید های شورای دانش آموزی با سی رای انتخاب شدم... من و یکی از دوستام (زهرا) می خوایم پول رو هم بذاریم و چون نماینده شدیم چهار تا پیتزا بخریم و بچه ها رو مهمون کنیم... بای بای!!! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه سی ام شهریورماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه بیست و نهم شهریورماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
خدا جونم! شاید دوسم نداشته باشی ولی می خوام بگم: ممنون که این قدر دوست خوب دارم که بتونند آرومم کنند... خدا جونم مرسی... نمی دونم چرا گاهی وقتها تورو یادم میره... ولی می گن خدا همه بنده هاشو دوست داره... پس منم دوست داری... دوستمو ازم نگیر... و البته دوستامو... گاهی وقتا یه سری آدم ها میان تو زندگی آدم و یه تیکه از قلب آدم رو برای خودشون میبرن و بعد میرن... قلب آدم تیکه تیکه میشه... بعد قراره بهشون فکر نکنی... ولی نمیتونی... یه روز تو زندگیت بوده...با تک تک لحظه هات... بعد دیوونه میشی... دعا می کنم اگه قراره دوستاتون رو از دست بدید، یکی یکی برن... تا دیوونه نشید... دعا کنید زندگیم دوباره قشنگ بشه مثل همیشه... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وای این چند روزه دارم از افسردگی می میرم... به هیچ کس هم نمی تونم بگم چه مرگمه فقط از خدا می خوام کمکم کنه... از شما دوستای گلم هم می خوام برام دعا کنید... غــم گرفته در نگاهـم خانه ی ویــرانه ای وز وجودم ساخته غمگین ترین دیوانه ای من رها گشتم ازین کاشانه بی رنگ و آب من رهایم در فضـا چون گشتن پروانه ای *** حال و روزم این است... یک دعا شاید تواند من به خود باز آورد... یا به پرواز آورد... تا که از دیوانگی چیزی نماند در وجود... "یک دعا" در حق این دیوانه بود...* پ.ن: این دوتا جواب اس ام اس یه آشنایی بود که بداهه نوشتم...خیلی Top نیست... دعا فراموش نشود... راستی ی وب ساخته بودم که دیگه نمی خوام توش بنویسم.ولی اگه آدرسش رو خواستید، بهم بگید... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه بیستم شهریورماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
خدایا دنیایم چه رنگی دارد... همه چیز نو شده است... همه چیز همه چیز! ولی بعضی از دل نمی روند... حتی اگر کنارم نباشند... برای آن هایی که هنوز خودشان را دوست من می دانند و کاری به فاصله ها ندارند... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه هجدهم شهریورماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
دنیا رهایم کن... می خواهم زندگی کنم... شاید بی تو... ولی کاش می شد... کاش می شد بی آن که در بند تو باشم، عشق را نفس بکشم... اما تو نمی گذاری... آخر چــــــــــــــــرا؟! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه دهم شهریورماه سال 1391 :: نویسنده : رها ...
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||