شنبه 22 اردیبهشت 1397
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
در چارچوب دیدار فینال رقابت های جام ملت های آسیا، تیمهای ملی فوتسال بانوان ایران و ژاپن در امروز «شنبه» از ساعت ۱۵:۳۰ به میزبانی تایلند به مصاف هم رفتند.
- سرمربی تیم ملی کشورمان شهرزاد مظفر است.
- بیش از ۳۰۰ تماشاگر ایرانی و ژاپنی در ورزشگاه حضور داشته و به تشویق تیمهای خود پرداختند.
- بازیکن شماره ۳ ژاپن با خطا بر روی فاطمه اعتدادی از داور بازی کارت زرد گرفت.
- در دقایق ابتدایی این دیدار بازیکنان ژاپن به دلیل تکنیک بالای فاطمه اعتدادی چند مرتبه روی او خطا کردند.
- فرزانه توسلی، دروازه بان ایران در نیمه اول توانست تمام شوتها و حملات تیم ژاپن را مهار کند.
- نیمه نخست این دیدار با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید.
- نیمه دوم را ملی پوشان کشورمان با قدرت بیشتری آغاز کردند.
- دقیقه یازده سارا شیربیگی توانست گل اول را وارد دروازه حریف کند.
- دقایقی بعد فرشته کریمی توانست گل دوم ایران را بازیرکی تمام وارد دروازه ژاپن کند.
- پس از ۲ گل اول ایران شیرازه تیم ملی فوتسال ژاپن بهم ریخت و سارا شیربیگی توانست گل دوم خودش و سوم ایران را به ثمر برساند.
- گل چهارم کشورمان را بازهم سارا شیربیگی به ثمر رساند و توانست هتریک کند.
- بعد از دریافت ۴ گل توسط ژاپنی، آنها توانستند یکی از گلهای خورده را جبران کنند.
- گل پنجم ایران توسط فهمیه زارعی به ثمر رسید.
- در دقایق آخر این دیدار تیم ژاپن توانست دوم گل را وارد درواره توسلی کند.
- در پایان مسابقات فوتسال زنان آسیا ۲۰۱۸ سارا شیربیگی با ۹ گل به عنوان خانم گل این رقابتها شناخته شد.
- فرشته کریمی برای دومین دوره متوالی جایزه با ارزشترین بازیکن جام (MVP) را از آن خود کرد.
- گفتنی است در دیدار رده بندی این مسابقات تیمهای تایلند و ویتنام به مصاف هم رفتند و تیم میزبان توانست با نتیجه ۳ بر ۲ حریف خود را شکست دهند و روی سکوی سوم بایستند.
علی لاریجانی در پیامی کسب عنوان قهرمانی تیم بانوان در بازیهای فوتسال آسیا را تبریک گفت:
- بسم الله الرحمن الرحیم
کسب مجدد عنوان قهرمانی در رقابتهای فوتسال آسیا توسط بانوان شایسته کشورمان موجب خوشحالی و مسرت گردید. این شایستگی نشان داد دختران جمهوری اسلامی با حفظ حجاب میتوانند به قلههای قهرمانی دست یافته و توانمندی خویش را در عرصههای بینالمللی به اثبات برسانند.
اینجانب ضمن تبریک این همت و تلاش درخشان به بازیکنان، کادر فنی و مسئولان تیم، موفقیت بانوان سرافراز کشورمان را از خداوند متعال مسئلت میکنم. - علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی
مسعود سلطانی وزیر ورزش جوانان قهرمانی تیم ملی دختران فوتسال ایران را تبریک گفت:
- نشان عزت و عظمت ایران اسلامی در هویت بخشی به بانوان این سرزمین در افتخارآفرینی تیم ملی فوتسال بانوان ایران به منصه ظهور رسید.
- آنچه در رقابتهای فوتسال بانوان جام ملتهای آسیا از تیم ملی ایران در عرصه بین الملل به اثبات رسید و جامعه جهانی را وادار به تحسین کرد، شایستگی بانوانی است که با تکیه بر فرهنگ و تمدن غنی ایرانی آمیخته با آموزههای دینی، افتخاری بزرگ برای کشور به ارمغان آوردند و طلایه دار عزت و اقتدار بانوان ایرانی شدند.
- قهرمانی تیم ملی فوتسال ایران که با افتخار بزرگ راهیابی به المپیک جوانان ۲۰۱۸ نیز همراه شد نشانی از بالندگی جامعه ایرانی و بانوان و زنان ایران اسلامی است که در فضای همراه با امنیت و آرامش؛ آزادانه در فعالیتهای اجتماعی مشارکت دارند و فرصت ابراز توانمندیهای خود را در عرصه بین المللی ورزشی نیز مییابند و این مهم، سندی تاریخی از بزرگی کشوری است که جوانان و بانوان آن به عنوان سرمایه اجتماعی همواره در میدان عمل پاسخ قاطعانهای به یاوه گوییهای دشمنان و بد عهدان داده اند
- این قهرمانی مقتدرانه همراه با بازتاب اجتماعی و فرهنگی مثبت در دنیا باعث خشنودی ملت شریف ایران شد و شایسته تقدیر و تشویق است.
- به تک تک دختران ملی پوش فوتسال ایران، مربیان آنها که در مسیرآمادگی از ابتدا تا کنون نقش غیر قابل انکاری داشتند و خانوادههای این عزیزان و مسولان فدراسیون فوتبال و جامعه بزرگ ورزش کشور تبریک میگویم.
تبریک اینستاگرامی علیرضا جهانبخش برای قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان
انتهای پیام/
سه شنبه 14 آذر 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
سازمان هواشناسی کشور با صدور اطلاعیهای از ورود سامانه بارشی به همراه کاهش دما در روزهای پایانی هفته خبر داد. متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:
بر اساس تحلیل نقشههای هواشناسی از روز سهشنبه تا اواسط وقت چهارشنبه در استانهای ساحلی دریای خزر دمای هوا 4 تا 8 درجه افزایش مییابد که بهطور نسبی موجب افزایش نسبی سرعت باد در گیلان و اردبیل خواهد شد و در برخی نقاط با وزش باد شدید جنوبی همراه خواهد بود.
روز چهارشنبه وزش باد در روی عراق شدت میگیرد که احتمالاً موجب گرد و خاک در این مناطق شده و در این صورت استانهای ایلام و خوزستان را تحت تاثیر قرار میدهد.
از شامگاه چهارشنبه نیز یک سامانه بارشی از شمال غرب و غرب وارد کشور شده و بارش باران و برف همراه با وزش باد روز پنج شنبه نیمه غربی کشور را فرا میگیرد.
روز جمعه با نفوذ جریانهای شمالی و هوای سرد در نیمه غربی کشور کاهش 5 تا 10 درجه دما پیشبینی میشود و بعد از ظهر پنجشنبه بارش در سواحل غربی گیلان تشدید خواهد شد؛ روز جمعه بارش در استانهای ساحلی دریای خزر بهویژه در مازندران تشدید میشود.
پنج شنبه مورخ 16 آذر 96: بارش باران و برف در آذربایجانهای شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، قزوین، کردستان ،همدان، کرمانشاه، ایلام ، لرستان، چهارمحال و بختیاری و ارتفاعات زاگرس در غرب اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد و شمال خوزستان که بارش در غرب و شمال غرب ابتدا به شکل باران و سپس بهتدریج با سرمایش هوا تبدیل به برف میشود و همچنین بارش قابل ملاحظه باران در گیلان، غرب مازندران از پنجشنبه شب.
جمعه مورخ 17 آذر 96 : بارش باران در مناطق جلگهای گیلان، مازندران و گلستان و بارش برف در ارتفاعات و مناطق کوهستانی دامنههای شمالی البرز و بارش برف در خراسان شمالی، ارتفاعات البرز در شمال استانهای تهران، البرز و سمنان.
مهمترین تاثیر این سامانه بارش برف و کاهش قابل توجه دما از پنجشنبه تا شنبه است که انتظار میرود کمینه دما در مناطق شمال غرب و غرب کشور در روز شنبه بین 5 تا 10 درجه زیر صفر باشد.
وزش باد همراه با بارش برف ضمن ایجاد لغزندگی در جاده موجب کولاک برف بهویژه در جادههای کوهستانی خواهد کرد، بنابراین رعایت ایمنی و همراه داشتن زنجیر چرخ و تجهیزات زمستانی برای تردد در روزهای ذکر شده در جادههای کوهستانی شمال غرب، غرب و شمال کشور توصیه میشود.
دوشنبه 8 آبان 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
چیزهای خنده دار و جالب زیادی در مورد کره شمالی وجود دارد که هر روزه می شنویم. همه چیز در مورد این کشور با خودنمایی و تظاهر همراه است؛ از اسم بی مُسمای این کشور (جمهوری دموکراتیک خلق کره) با وجود داشتن دیکتاتوری ترین حکومت دنیا گرفته تا وبسایت دولتی عجیب و غریب و آماتوری، از گزارش ها و داستان های بیشمار در رسانه ها در موردرفتارهای غیرانسانی و وحشیانه حاکمان این کشور برای نشان دادن قدرت خود گرفته تا تهدیدهای بی محابا و خشونت آمیز علیه همسایه ها و کشورهای مخالف.
در کل می توان جمهوری دموکراتیک خلق کره را یک جوک ژئوپولتیک دانست که همه چیز در آن به یک نمایش کارناوال گونه مضحک شبیه است. در ادامه ی این مطلب می خواهیم به اتفاقات جالب و باورنکردنی اشاره کنیم که به گفته رسانه ها در این کشور منزوی رخ داده است.
1-مرگ با گلوله ضد هوایی
اعدام به شیوه های مختلف در کره شمالی چیز نادر و عجیبی نیست اما اکثر این اعدام ها معمولاً به صورت مخفیانه و بدون اطلاع سازمان های بین المللی (به دلیل سانسور مطلق و عدم دسترسی خبرنگاران آزاد به این کشور) انجام می گیرد که معمولاً در بازداشتگاه ها و اردوگاه های کار اجباری به وقوع می پیوندند. بنابراین سخت است که تعداد دقیق کسانی که در این کشور در طول سال کشته می شوند را تخمین زد اما در برخی از موارد شخص اعدام شده چنان شخصیت بلند مرتبه ای در این کشور دارد که رسانه های خارجی خیلی زود متوجه ماجرا می شوند و رسانه های داخلی نیز با دراماتیزه کردن ماجرا آن را به گوش جهانیان می رسانند.
در سال 2016، دولت کره شمالی به رهبری کیم جونگ اون جوان دستور پاکسازی وسیعی در سیستم سیاسی این کشور را صادر کرد که طی آن دستکم دو وزیر دستگیر و بلافاصله اعدام شدند که یکی از آن ها وزیر کشاورزی و دیگری وزیر آموزش و پرورش بود.
پاکسازی در این کشور امری عادی است و معمولاً بلافاصله اعدام در انتظار متهم نگون بخت خواهد بود. به گفته ی رسانه ها وزیر آموزش و پرورش به دلیل این که در یک نشست با رهبر این کشور چرت زده بود به مرگ محکوم شده و همراه با وزیر کشاورزی با شلیک توپ ضد هواییاعدام شدند تا مایه عبرتی برای دیگر مقامات کشوری باشد. بر اساس گزارش منابع اطلاعاتی کره جنوبی در اوایل سال 2017، بیش از 5 نفر دیگر نیز به همین روش در کره شمالی اعدام شده اند.
2-اعدام در استادیوم شهر
در کره شمالی اعدام تنها مختص مقامات بلند پایه کشور نیست و در بسیاری از موارد نیز شهروندان و رعیت های بینوا نیز به چنین سرنوشت دردناکی مبتلا می شوند. در سال 2007، مدیر یک کارخانه در استان سان چئون به دلیل این که حضور پدر خود در دولت قبلی را کتمان کرده بود به مرگ محکوم شد. علاوه بر این وی به سرمایه گذاری خصوصی و داشتن تماس های بین المللی متهم شده بود.
برخلاف دیگر اعدام ها که معمولاً در خفا و در زندان ها و اردوگاه های مخصوص انجام می گیرد، آقای مدیر برای این که عبرت سایرین شود در یک ورزشگاه بزرگ در شهر خودش در برابر چشم هزاران نفر اعدام شد. بر اساس برخی گزارش ها در مراسم اعدام این مدیر 74 ساله بیش از 170.000 نفر حضور داشتند و همین ازدحام جمعیت باعث شد که بیش از 6 نفر از تماشاگران هنگام خروج از ورزشگاه زیر دست و پا له شوند. علاوه بر این تعدادی از مقامات محلی که با این مدیر رابطه داشتند نیز اخراج شدند.
3- سرنوشت اسیران جنگی آمریکایی
در طول جنگ کره، سرباز جوانی به نام وین مینارد که در سن 17 سالگی به ارتش ایالات متحده پیوسته و تنها دو سال از حضور او در ارتش این کشور می گذشت در حمله ی نیروهای چینی به نیروهای سازمان ملل در نزدیکی رودخانه ی چونگ چون مفقود شد. بر اساس گزارش مسئولان رسیدگی به امور اسرای جنگی، مینارد در سال 1951 و تنها یک ماه پس از این حادثه به علت گرسنگی و شکنجه در یکی از اردوگاه های اسرای جنگی جان داد. ماهیت مرگ مینارد چیز غیرطبیعی نبود زیرا بسیاری از سربازانی که در این جنگ اسیر می شدند عاقبتی جز مرگ در اردوگاه ها نداشتند.
شوکه کننده این که بقایای جنازه این سرباز آمریکایی تنها در اواخر سال 2016 و بعد از بیش از نیم قرن به کشورش بازگردانده شد. حتی امروزه و در سال 2017 نیز هیچ اطلاعی در مورد بیش از 8.000 سرباز آمریکایی که در جنگ کره شرکت داشتند در دست نیست. با توجه به رویه ی معمول کره شمالی در رفتار با اسرای جنگی این افراد بعد از اسارت یا کشته شده و یا در اثر شکنجه و گرسنگی جانشان را از دست داده اند و هیچ گاه یک مراسم تدفین درخور برای آن ها برگزار نخواهد شد.
4- دستور غارت مزارع ذرت
گرسنگی و قطحی شبحی است که هر روزه در برابر چشمان بسیاری از شهروندان کره ای (شمالی) قرار دارد و موضوع کمک های غذایی همواره از اولین موارد مذاکره و گفتگو با مقامات این کشور بوده است. در تابستان سال 2017، شرایط برای کشاورزان این کشور سخت تر شد زیرا مقامات به سربازان این کشور دستور دادند که در صورت گرسنگی و نداشتن غذا می توانند به مزارع ذرت کشاورزان حمله کرده و آن ها را غارت کنند.
به گفته ی یک مقام این کشور که از کره شمالی فرار کرده بود این دستور بدین دلیل صادر شد که بسیاری از سربازان این کشور به دلیل کمبود مواد غذایی و شدت تمرینات گرسنه در معرض گرسنگی و ناتوانی جسمی قرار داشتند به همین دلیل مقامات به آن ها اجازه دادند که بهغارت مزارع ذرت بپردازند زیرا می خواستند آن ها را برای جنگی که به باور آن ها به زودی رخ می دهد آماده نگه دارند. بدین ترتیب کشاورزان مجبور به دفاع از مزارعشان در برابر نیروهای ارتش شده و سربازان نیز پس از غارت مزارع، ذرت های دزدیده شده را در بازارهای استان ریانگ گانگ به فروش رسانده اند.
5- سیستم سانگ بان
سیستم «سانگ بان» (songbun)- سانگ بان به معنای «عنصر» یا «پیشینه» است- یک سیستم شناسایی طبقه ای بود که در اواخر دهه ی 1960 در کشور کره شمالی به اجرا درآمد. در حالی که کیم این سونگ قدرت و اختیارات مطلق خود را در کشور به حد اعلا می رساند، وی این سیستم را به راه انداخت تا شهروندانی که خطری بالقوه برای رژیم او محسوب می شدند را شناسایی نماید. بر اساس فعالیت هایی که شهروندان و والدین آن ها انجام داده بودند بیش از سه میلیون نفر از شهروندان این کشور در سه دسته ی هسته، نوسان (مردد) و دشمن رده بندی شدند. اگر از نزدیکان کیم بودید یا در نیروهای مقاومت علیه ژاپنی ها حضور داشتید در گروه هسته قرار می گرفتید.
اگر زمین دار، تاجر یا روشنفکری در دوران حکومت زاپنی ها بودید در ذیل گروه دشمنان قرار داشتید. این طبقه شما بود که مکان زندگی شما، شغلی که داشتید و احتمال این که مورد اتهام و بازجویی قرار گیرید را تعیین می کرد. سیستم سانگ بان در دهه ی 1990 پس از یک قطحی بزرگ کنار گذاشته شد زیرا مقامات دریافتند که با رشوه دادن به مقامات کشوری می توان جایگاه اجتماعی را تغییر داده و از طبقه ای به طبقه ی دیگر رفت. امروزه نظام سیاسی و اداری این کشور چنان فاسد است که با رشوه دادن می توان از اتهامات گریخت یا هر چیزی که برایتان غیر قابل تصور است را بدست آورید. اکنون سیستم دیگری در جریان است و آن این که کسانی که توانایی رشوه دادن را ندارند همواره تحت سلطه و در رنج و تنگدستی به سر می برند و طبقات بالاتر از آن ها سوء استفاده می نمایند.
6- نت فلکیس دیکتاتور مآبانه
علی رغم تمامی اعدام ها، شکنجه ها و قحطی ها باز هم چگونگی تلاش مقامات کره شمالی برای نهادینه کردن حس وفاداری و میهن پرستی در شهروندان قابل توجه و البته شوکه کننده است. برای مثال در سال اخیر تلویزیون دولتی این کشور اعلام کرد که قصد دارد سرویس استریمینگ مخصوص خود را مانند سرویس نت فلیکس راه اندازی نماید. شاید رندان با شنیدن این موضوع یاد داستان رمان «1984» نوشته جورج اورول بیفتند.
این سرویس که «مان بانگ» (Manbang) نام دارد و به معنای «همه جا» است به شهروندان بخش های خاصی از این کشور این امکان را خواهد داد تا بیش از 5 کانال را تماشا کنند که برنامه های مستند، گزارش های خبری و مقالاتی که توسط دولت تهیه و تایید شده اند را تماشا کرده و مطالعه نمایند. با این وجود بسیاری از کارشناسان به این ادعای رژیم با دیده ی تردید می نگرند زیرا دسترسی به اینترنت که مهم ترین ملزومه برای دسترسی به چنین سرویسی به شمار می آید در این کشور بسیار محدود می باشد. در واقع به نظر می رسد که چنین سیستم کنترل جامعه اورولی هیچ نتیجه ای برای این کشور نخواهد داشت.
7- قتل با تبر
ماجرای قتل با تبر یکی از تیره ترین اتفاقاتی است که در تاریخ روابط بین کره شمالی و ایالات متحده رخ داده است. در 18 آگوست سال 1976، گروهی از سربازان آمریکایی به منطقه ی غیرنظامی حائل بین دو کره فرستاده شدند تا درخت مشهوری را قطع نمایند که دید سربازان سازمان ملل به طرف «پل بی بازگشت» موجود در این منطقه را محدود می کرد. در طی این ماموریت دو نفر از افسران آمریکایی توسط سربازان کره شمالی که در روستایی در نزدیکی این درخت قرار داشتند با تبرهای خودشان به قتل رسیدند. جنجال بالا گرفت و سه روز بعد دو گروهان بزرگ از نیروهای مشترک کره جنوبی و ایالات متحده برای قطع کردن درخت و نشان دادن قدرت خود به محل اعزام شدند.
کره شمالی نیز با فرستادن 200 نظامی کاملاً مسلح به این تهدید جواب محکمی داد. تیربارها مستقر شده، نظامیان همه به حال آماده باش درآمدند و یک پایگاه نظامی هوایی در ژاپن نیز برای عملیات آماده شد. در نهایت این درخت بدون درگیری بیشتر قطع شد. امروزه بقایای این درخت به عنوان یادگاری از این که چگونه یک موضوع ساده نزدیک بود به جنگی تمام عیار تبدیل شود در منطقه ی غیرنظامی بین دو کره برجای مانده است.
8- فشار به سالمندان برای خودکشی
در سال های اخیر، به لطف افزایش قیمت دارو و درمان، افزایش قحطی و گرسنگی و بی عاطفگی شدید نسبت به سالمندان، بسیاری از خانواده های کره شمالی سالمندان خود را به سمت خودکشی سوق می دهند. بر اساس گزارش ها، سالمندانی که زندگی تحت سیستم اجباری رفاه اجتماعی را غیرقابل تحمل می دانند در طول روز خانه هایشان را ترک می کنند تا از درگیری با فرزندانشان جلوگیری نمایند.
به دلیل هزینه های مالی مراقبت از سالمندان خانواده، بسیاری از این افراد از والدین سالمند می خواهند که به خاطر کاهش سختی دیگر اعضای خانواده دست به خودکشی بزنند. و طبق معمول این مشکل تنها مردم گرسنه و رعیت را درگیر کرده و مقامات رسمی و شهروندان درجه یک کره شمالی با چنین مشکلی دست به گریبان نیستند.
9- مرگ اوتو ورمبیر
در طول سال های گذشته و در میان شهروندان آمریکایی که در زمان حضور در کره شمالی دستگیر شده اند، مورد اوتو ورمبیر ترسناک ترین و شناخته ترین آن ها بوده است. این جوان آمریکایی در ژانویه سال 2016 و در سن 22 سالگی به جرم دزدیدن یک پوستر تبلیغاتی دولتی از اتاق هتل محل اقامتش دستگیر شد، جایی که وی در زمان گردش در این کشور در آن اقامت داشت. ورمبیر که دانشجوی دانشگاه ویرجینیا بود در دادگاهی که کمتر از یک ساعت به طول انجامید به 15 سال زندانی شدن در اردوگاه کار اجباری محکوم شد.
در سال 2017 ورمبیر در حالتی نیمه هوشیار و با مغزی به شدت آسیب دیده به ایالات متحده بازگردانده شد. وی توانایی تکلم، دیدن و پاسخ دادن به فرامین شفاهی را نداشت و مدت کوتاهی بعد از بازگشت به خانه درگذشت. علی رغم این که مقامات رژیم پیونگ یانگ هر گونه شکنجه و بدرفتاری با ورمبیر را نفی کردند اما پزشکان علت مرگ او را شکنجه های صورت گرفته توسط ماموران امنیتی کره شمالی در طول دوران اسارات ورمبیر و ضربات وارد شده به سرش را علت مرگ او اعلام کردند. هنوز هم سه شهروند آمریکایی در کره شمالی در زندان به سر می برند.
10- ماجرای پولگاساری
اینکه کره شمالی افرادی را برای ربودن اهداف خود در خارج از کشور استخدام می کند بر کسی پوشیده نیست اما یکی از جالب ترین و باورنکردنی ترین این موارد مربوط به ربوده شدن یک کارگردان سرشناس اهل کره جنوبی به نام شین سانگ اوک بود. همسر شین که او نیز یک بازیگر سرشناس به شمار می آمد از طریق یک نقشه حساب شده توسط ربایندگان کره ای (شمالی) به چین کشانده شده و سپس ربوده شد. در ادامه آقای شین که برای پیدا کردن ردی از همسر خود به چین رفته بود نیز مفقود گردید.
به دستور کیم جونگ ایل،رهبر وقت کره شمالی، آقای شین هفت فیلم را در کره شمالی با بازی همسرش تهیه و کارگردانی نمود. مشهورترین این فیلم ها «پولگاساری» (Pulgasari) نام داشت که در آن هیولایی شناخته شده شبیه گودزیلا با یک امپراطور خبیث مبارزه کرده و او را شکست می دهد.
این فیلم در کره شمالی با استقبال زیادی مواجه شده و کیم را تحت تاثیر قرار داد به نحوی که تصمیم گرفت شرایط را برای شین و همسرش بهتر کند. بنابراین وقتی که این دو برای یک کار تجاری- سینمایی به وین فرستاده شدند به سفارت ایالات متحده در اتریش پناهنده شده و ماجرا را با آن ها در میان گذاشتند. بلافاصله پس از این اتفاق، نمایش فیلم «پولگاساری» در کره شمالی ممنوع شد.
11- ربودن ژاپنی ها
در طول دهه ی 70 و 80 میلادی ده ها شهروند ژاپنی به دستور مقامات کره شمالی ربوده شده و به این کشور منتقل گردیدند. کیم جون ایل در سال 2002 این ربوده شدن ها را تایید کرد و گفت که این افراد -که در میان آن ها یک متخصص آرایش و زیبایی، یک دختر مدرسه ای و یک زوج جوان دیده می شد که در ساحل دزدیده شده بودند- توسط نیروهای ویژه «خودسر» دزدیده شده اند.
وی همچنین اعلام کرده که 8 نفر از این افراد مرده و 4 نفر دیگر نیز هنوز زنده بوده و در پیونگ یانگ زندگی می کنند. به گفته ی مقامات رژیم کره شمالی این افراد برای آموزش زبان ژاپنی به جاسوسان کره ای و تهیه نمودن هویت های قلابی برای این جاسوسان ربوده شده اند. کارشناسان بر این باورند که بسیاری از این افراد ربوده شده بلافاصله پس از پخش شدن خبرهای مربوط به دزدیده شدنشان در دهه ی 1990 به قتل رسیده اند.
سه شنبه 7 شهریور 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
ابراهیم یزدی، از جایی به بعد، مثل بسیاری از دوستان و همراهانش، عطای همراهی با انقلاب مردم را به لقایش بخشید و رفت گوشهای نشست. آنهایی که روزگاری خیال میکردند مردم برای آنها و آرمان آنها به خیابان آمده و انقلابکردهاند، خیلی زود راهشان را از ملت جدا کرده و گوشهگیر شدند. سرنوشت بیشتر اعضای «نهضت آزادی» شبیه هم است: عزلت ومرگ در انزوا.
یک خسارت محض
شاه قرارداد تسلیحاتی بزرگی با امریکا بسته بود. سلاح و تجهیزات مدرن، آخرین تکنولوژی روز دنیا قرار بود به ایران بیاید. شاه، پولنفت و پول مردم را داده بود برای خرید این سلاحها. دولت موقت، اما به بهانه نبود امکانات و تجهیزات لازم برای نگهداری، قصد کرده بود F۱۴ها را به امریکا بازگرداند. با مخالفت شورای انقلاب، اما F۱۴ها در ایران میمانند و در دوران جنگ تحمیلی، عصای دست نیروی هوایی میشوند. سرنوشت قرارداد خرید ّF۱۶، اما به دست ابراهیم یزدی، تراژیک میشود: «دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد.» یزدی این را در رادیو گفت و قرارداد خرید F۱۶ از امریکا را یک طرفه لغو کرد. حالا دیگر نه F۱۶ به ایران میرسید و نه غرامت لغو قرارداد. ملیگرای وطنپرست نهضت آزادی، معنای ملیگرایی و وطنپرستی را تغییر داده بود. سپهبد آذربرزین در این باره مینویسد: «تلفن را برداشتم و به بازرگان گفتم که شما خبر را شنیدی؟ گفت: چه خبر؟ گفتم الان یزدی اعلام کرد که دولت ایران یک طرفه قراردادهایش را با آمریکا فسخ کرد. گفتم این مسئله فقط در مورد نیروی هوایی نزدیک به ده میلیارد دلار خسارت میشود. حالا من در مورد نیروی زمینی و بقیه نمیدانم.» جنگ میشود، سلاحها را میفروشیم
«ما از اسفند ۵۷ حمله عراق به ایران را مطرح کردیم، بنابراین جنگ قابل پیشبینی و پیشگیری بود.» ابراهیم یزدی معتقد بود جنگ را میشد یک سال و نیم پیش از وقوعش، پیشبینی کرد. یزدی، پیش از آغاز جنگ و در حاشیه اجلاس جنبش عدم تعهد در کوبا، باصدام حسین دیدار و گفتگو داشته. در مشروح متن آن مذاکرات البته نشانهای از وقوع یک جنگ نزدیک میان دو کشور نیست. یزدی و صدام بیشتر درباره مسائل مربوط به منطقه صحبت میکنند. سوال اصلی اما، سالهاست بیجواب مانده. اگر آن طور که یزدی ادعا کرده، جنگ ایران و عراق از اسفند ۵۷ قابل پیشبینی بوده، چرا او و دوستانش در دولت موقت فروش تجهیزات نظامی و لغو قراردادهای خرید تجهیزات را در دستور کار قرار داده بودند؟ دفاع مقدس ننگ است!
نام یزدی همیشه و همهجا در کنار مراد و رفیقش مهدی بازرگان مطرح میشد. یزدی و بازرگان، دو ستون نهضت آزادی بودند. نهضتی که خود را قوه عاقله انقلاب اسلامی میدانست. عموماً موضعی «از بالا» داشت و گمان میکرد مسائل را بهتر از هرکسی و هر گروه دیگری میفهمد. ابراهیم یزدی، تقریبا تمام عمر سیاسیاش را در میان چنین آدمهایی گذرانده. آدمهایی که در فروردین ۱۳۶۷، در سختترین و حساسترین روزهای دفاع مقدس، برای امام مینویسند: «در چنین جنگ بیامان و بیپایان که تحقق «سفک دما و فساد فیالارض» میباشد، شیطان است که نظاره و قهقهه میکند. این هم شد کار؟ این هم شد افتخار؟ آیا ننگ است یا افتخار که اسلام و ایران مترادف با کینه و کشتار معرفی شده باشد؟» پای این نامه، امضای «نهضت آزادی» آمده. همان گروهی که ابراهیم یزدی، سیاست را در آن زندگی کرده بود. امام خمینی : باید با نهضت آزادی برخورد قاطعانه شود
اواخر دهه شصت، شیشه عمر فعالیت مشروع نهضت آزادی در ایران، میشکند. پس از تغییرات ملموس در مواضع و مخالفت صریح با دفاع مقدس مردم ایران، دیگر نهضت آزادی جایی در میان نیروهای انقلاب اسلامی نخواهد داشت. سال ۶۶، امام در پاسخ به نامه وزیر کشور وقت درباره نهضت آزادی مینویسند: «نهضت بهاصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است، و دراینباره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است» و در انتهای نامه شان تاکید میکنند: «نهضت بهاصطلاح آزادی و افراد آن، چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند.» این چنین است که ابراهیم یزدی و دوستانش، سالهای بعد را در انزوا و فراموشی روزگار میگذرانند. تا خرداد ۷۶. سیلی از مردم و دشمنی با ولایت فقیه
نتیجه انتخابات هفتم ریاستجمهوری، نهضت آزادی را خوشحال و امیدوار کرده. انتخاب یک رئیسجمهور متمایل به غرب برای آنها خبر خوبی است. مهدی بازرگان از دنیا رفته و مسئولیت نهضت آزادی نیمهجان به ابراهیم یزدی رسیده. در دوران تازه، فعالیتهای نهضت آزادی شدت میگیرد و انگار آنها را از گورِ فراموشی بیرون میآورد. تصورشان این است که میتوانند دوباره به متن سیاست در ایران باز گردند. بهترین فرصت، انتخابات دوم شوراهای شهر و روستاست. اسفند ۱۳۸۱. در این انتخابات، خبری از نظارتها و حساسیتهای شورای نگهبان نیست و در آشفنهبازار وزارت کشور دولت اصلاحات، تقریباً هیچ صلاحیتی مورد بررسی قرار نمیگیرد و همه در معرض آرای عمومی قرار میگیرند. نهضت آزادی و ابراهیم یزدی هم فهرستی منتشر میکنند و برای نخستین بار پس از اعلام غیررسمی بودن فعالیتشان توسط امام خمینی، در صحنه سیاسی کشور حاضر میشوند. نتیجه این حضور اما، یک شوک بزرگ به کسانی است که تصور میکردند پیروز قطعی انتخابات هستند. شورای شهر دوم تهران، به جوانانی میرسد که نام «رایجه خوش خدمت» را بر خود دارند. ابراهیم یزدی و میراث مهدی بازرگان، بیبهانه شکست میخورند. شکستی که انگار آنها را حسابی عصبانی میکند. تا جایی که به ارکان نظام و اصول مردم هم پشت پا میزنند. ابراهیم یزدی در سال 87 و در جریان سفر به مالزی، صراحتاً تقاضای حذف اصل ولایت فقیه از قانون اساسی را میکند. نشانههای یک زوال ابدی. مواجهه با فتنه
از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸، نهضت آزادی باز به سایه میرود و در فراموشخانه ذهن ملت، دفن میشود. در جریان فتنه ۸۸ تلاش میکند تا در همصدایی تاریخی تمام جریانات زاویهدار با نظام سهمی پیدا کند. شخص ابراهیم یزدی، اما در اظهارنظرهایش درباره وقایع ۸۸ تلاش میکند تصویری از یک «اپوزویسیون خوب» را بسازد. یزدی درباره حضور معترضین به نتایج انتخابات در خیابانها و شعارهای ساختارشکنانه آنها میگفت: «در آن زمان نقدی به موسوی کردم که شما یا نباید مردم را به حضور در خیابانها دعوت میکردید، یا اگر اعلام میکنید مردم بیایند، بدیهی است همه آنان که میآیند هوادار شما نیستند و شعارهای خود را میدهند و ساختار شکنی میکنند.» درباره موسوی هم معتقد بود: «اگر موسوی انتخاب میشد برای کشور فاجعه بود». پیرمرد پشیمان
فتنه ۸۸ تمام شده و کشور در آرامش است. سن ابراهیم یزدی بالا رفته. به دلیل مشکلات ناشی از بیماری، از مسئولیت خودخواندهی نهضت آزادی استعفا میدهد و از حالا به بعد، بیشتر نامهنگاری میکند. یزدی را، یزدی سالخورده و دنیا دیده را خوب میشود از نامههایش شناخت. در نامهاش به راشدالغنوشی، رهبر جنبش النهضه تونس مینویسد: «من از خداوند باری تعالی میخواهم که شما را از ارتکاب اشتباهاتی که ما در ایران دچار آن شدیم، یا آنچه در الجزیره یا در موارد مشابه رخ داده است، حفظ نماید.» او در سایر نامههایش هم تلاش میکند یک پیرمرد پشیمان به نظر برسد. پس از توافق لوزان به ظریف نامه میزند و مینویسد: «اکنون ایران در دید و زبان جهانیان از”رژیمی ایدئولوژیک، پرخاشگر و ستیزه جو” به "حکومتی قابل تعامل” تبدیل شده.» از موضعی همدلانه خطاب به نمایندگان کنگره امریکا مینویسد: «گرچه توافق هستهای به موضوعاتی، چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر نپرداخته است...، اما شما باید بدانید محرومیت اقتصادی و بروز جنگ هرگز باعث بهبود این نوع مسائل نشده اند. بلکه فعالیت را بسیار سختتر میکند.» و به حسن روحانی پیشنهاد میکند: «ایران با تکیه بر پشتوانه سرمایه گذاری هایی که در سوریه کرده است، آقای اسد را قانع کند که از حکومت کناره گیری کند.» نه حکومت ایران ستیزهجو بوده، نه امریکا به برجام پایبند مانده و نه بشار اسد از حکومت کنارهگیری کرده. اما صورتبندی تصویر یک مبارز انقلابی پشیمان، خسته و سردرگم، برای ابراهیم یزدی کامل شده. پشت مرزهای امریکا
بیماریاش شدت میگیرد و تقاضای ویزای امریکا میکند. دولت امریکا، اما به او ویزا نمیدهد و به ناچار، برای درمان راهی ترکیهمیشود. خودش میگفت: به دلیل مسئولیتش در دولت موقت، امریکا تقاضاهای ویزایش را مسکوت میگذارد. یزدی و ظریف، تنها وزرای خارجه تاریخ جمهوری اسلامی هستند که با همتای امریکایی خود دیدار و گفتگو کردهاند. سرنوشت یزدی نشان میدهد دست دادن با امریکاییها هر نتیجهای که داشته باشد، نه عزتآفرین است و نه ثمربخش. یزدی فرصت معالجه در امریکا را از دست میدهد و در بامداد ششم شهریور ۱۳۹۶، دارفانی را وداع میکند. نسل سیاستمداران نهضت آزادی، پیش از ۴۰ سالگی انقلاب رو به زوال و فراموشی است. سالخوردگان نهضت آزادی که هرگز نتوانستند بدنه جوان و پرشوری برای گروهشان دست و پا کنند، زود به آخر خط رسیدهاند. وقت خداحافظی با پیرمردهای مطرود و مشکوک تاریخ انقلاب اسلامی فرا رسیده. دوران عبرت گرفتن از سرنوشت آنها و ورق زدن داستانشان، اما تازه آغاز شده.
دوشنبه 29 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
در آخرین ساعات روز یکشنبه 28 خرداد ماه، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با چند فروند موشک بالستیک میانبرد مواضع تروریستهای تکفیری (مقرّ فرماندهی و مراکز تجمع و پشتیبانی) در منطقه دیرالزور سوریه (فاصله حدود 650 کیلومتر) را مورد اصابت قرار داد.
تعداد این موشکها 6 فروند موشک بالستیک میانبرد زمین به زمین بوده که از پایگاههای موشکی نیروی هوافضای سپاه در استانهای کردستان و کرمانشاه شلیک شده و پس از عبور از اسمان عراق، به صورت دقیق به اهداف اصابت کرده است.
گزارشهای اولیه از هلاکت تعداد زیادی از تروریستها و انهدام تجهیزات، سامانه ها و سلاح های آنان حکایت دارد.
طبق اعلام سپاه پاسداران، این اقدام بخشی از انتقام سپاه از تروریستها بابت حملات تروریستی اخیر آنها در تهران بوده است.
سردار امیر علی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این خصوص گفت: در اطراف دیرالزور پایگاههای فرماندهی، مراکز ساخت و تولید خودروهای انتحاری و مراکز تجمع آنها توسط موشکهای میانبرد مورد هدف قرار گرفت. دشمنان باید بدانند تهران، لندن و پاریس نیست و این یک کار کوچکی بود که انجام شد و اگر دست از پا خطا کنند ضربات مهلکتر بر سر آنها فرود خواهد آمد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه اظهار داشت: این موشکها از ایران شلیک شد و بر فراز عراق عبور کرد و در سوریه فرود آمد و توسط هواپیماهای بدون سرنشینی که از اطراف دمشق به پرواز درآمده بود بر فراز دیرالزور اصابتها را به صورت همزمان برای ما در ایران مخابره میکرد.
حاجیزاده همچنین تاکید کرد: تمام موشکها دقیقا به محل مورد نظر اصابت کرد.
وی افزود: شناسایی و احاطه اطلاعاتی این تروریستها به خودی خود یک دنیا مسئله است و شلیک این موشکها از فاصله 700 کیلومتری و نشاندن روی یک ساختمان کوچک، خودش یک پیام است و آنها میفهمند عیار ایرانیها کجاست.
بنا بر اخبار رسیده به خبرنگار فارس، مشخص شد که در این عملیات که به نام عملیات لیلهالقدر نام گرفت از موشکهای بالستیک «ذوالفقار» و «قیام» استفاده شده است.
* قیام سپاه
موشک بالستیک میان برد «قیام» در 29 مرداد ماه سال 89 برای اولین با موفقیت تست و شلیک شد.
این موشک از کلاس جدید موشکهای ایرانی بود که دارای ویژگیهای فنی جدید و قدرت تاکتیکی منحصر به فرد است به طوریکه آن را را دروازه ورود ایران به عرصه جدید در ساخت موشکهای بالستیک و گفته شد این موشک خلاصهای از تجربه 25 ساله صنعت دفاعی کشور در عرصه هوافضا تا آن روز است که نداشتن بالک به عنوان یکی از ویژگی های آن، علاوه بر افزایش سرعت، قابلیت پرتاب موشک از انواع لانچرهای خاص را به آن میدهد.
این موشک بالستیک بنا بر ماموریتهای تعریف شده، میتواند اهداف را در فواصل مختلف مورد اصابت قرار دهد.
سردار حاجیزاده پیش از این در این رابطه گفته بود: «حاج حسن -طهرانی مقدم- یک بار برنامهریزی کرد که به بُرد 2 هزار کیلومتر برسیم. پس از آن برنامه دیگری داشت و معتقد بود که باید برگردیم و خلاءهای این بُرد را به لحاظ کمی و کیفی برطرف کنیم.
در این زمان بود که احساس شد یک موشک با برد 800 کیلومتر برای اهداف آمریکایی نیاز داریم اما نه با ابعاد و انداره موشکهای بزرگ.»
فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: «موشکی مدنظر شهید طهرانیمقدم بود که با برد 800 کیلومتر، ابعادی به اندازه موشک شهاب1 داشته باشد.»
سرعت آماده سازی و شلیک موشک قیام، یکی دیگر از ویژگی های مهم آن است و البته تمامی ویژگیها از قبیل جنس، مواد و دیگر خصوصیات نیز در این موشک رادارگریز مد نظر قرار گرفته است.
امروز میزان انبوهی از موشک بالستیک قیام تحویل نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده است.
* ذوالفقار سپاه
موشک سوخت جامد، تاکتیکی و نقطهزن ذوالفقار، موشکی مایل پرتاب با برد 700 کیلومتر است. این موشک ضدجمینگ بوده و تعداد انبوه آن تاکنون در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته است.
این موشک اولین بار در مراسم رژه نیروهای مسلح (شهریورماه سال قبل) در بندرعباس رونمایی شده بود.
برخورداری از سکوی پرتاب متحرک و خودکشی، رادار گریزی، قابلیت نقطه زنی، سبک و تاکتیکی بودن را از دیگر ویژگی های موشک ذوالفقار است.
به گفته سردار دهقان (در مراسم افتتاح خط تولید این موشک در شهریورماه سال گذشته)، طراحی و ساخت موشک تاکتیکی و مهم ذوالفقار که در شرایط تحریم در بخش دفاع صورت پذیرفته، نشان از اراده و عزم دانشمندان، محققان و متخصصان وزارت دفاع برای افزایش قدرت بازدارندگی موثر کشورمان است.
موشک «ذوالفقار» در کلاس موشک «فاتح» قرار دارد که دقیق ترین موشک ایرانی است.
موشک فاتح در انواع مختلف با بردهای 300 تا 500 کیلومتر است.
از این مدل موشک، انواع دریایی نیز به نام های «خلیج فارس» و «هرمز» با برد 300 کیلومتر ساخته شده است.
جمعه 26 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
میرمؤمنان على (علیه السلام) پیشواى بزرگ اسلام و امام اول شیعیان جهان در سال چهلم هجرى یعنى سى سال بعد از رحلت پیامبر خاتم (صلى الله علیه و آله و سلم) چشم از این دنیاى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى این جهان به ملكوت اعلى بال و پر گشود.
به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، بدن مطهر او را در زمین مرتفعى كه عرب به آن «نجف» مىگوید، مدفون ساختند. بدون اینكه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) كجاست.
آرى على (علیهالسلام) شخصیت عالی قدرى كه با زور بازوى وى كمر كفر و سطوت شرك و بت پرستى در هم شكست و با جانبازیهاى مردانهاش، تعالیم اسلام در سراسر عربستان گسترش یافت و مردم به دین خدا گرویدند، بواسطه كینه دیرینهاى كه دشمنان از وى بدل گرفته و در سینه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى كار آمدن وى نگران و ناراضى بودند كه اگر دستى به قبر او پیدا مى كردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمىنمودند.
از این رو مدفن امیرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرین و عده اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهایى كه دست مى داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاك شاه مردان را زیارت میكردند.
با این وصف روزى هارون الرشید در بیرون كوفه كه دشت وسیعى بود، به صید آهو رفت. به فرمان او اطراف بیابان را قرق كردند و از هر طرف آهوان را رم مىدادند تا به تیررس خلیفه قرار گیرند. ناگهان چشم هارونالرشید به یك گله آهو افتاد و آنها را دنبال كرد، شكارچیان وى نیز تازىها و بازهاى شكارى را رها كردند كه نگذارند آهوان فرار كنند.
آهوان به سرعت از تلى بالا رفتند و در آنجا خوابیده و آرام گرفتند. شكارچیان و هارونالرشید دیدند همین كه سگها و بازهاى شكارى نزدیك بلندى مىرسند هر كدام به سویى پرت مى شوند. آهوان بدون هیچ واهمهاى از بلندى به زیر مى آمدند و همین كه سگها و بازهاى شكارى را بطرف آنها رها مىكردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده مى خوابیدند ولى هر بار كه سگها و بازها براى صید آنها مىخواستند از بلندى بالا روند به طرز اسرارآمیزى سقوط مىكردند.
هارون و همراهان تا سه بار شاهد این وضع بودند، شكارچیان تعجب كردند و هارون حیران ماند. هارون دستور داد براى وى خیمه زدند و سفارش كرد بروند كوفه و مردى سالخورده كه از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پیدا نموده بیاورند پیرمردى فرتوت از قبیله بنى اسد را پیدا كردند و نزد هارون آوردند. هارون از پیرمرد پرسید: آیا راجع به این نقطه اطلاعى دارد و از گذشتگان خبرى شنیده است؟
پیرمرد گفت: اگر خلیفه به من تامین بدهد كه خودم و این محل در امان باشد اطلاعى كه دارم در اختیار مىگذارم.
هارون گفت: خدا را گواه مى گیرم كه از جانب من هیچگونه صدمه اى به تو و این محل نخواهد رسید.
پیر مرد گفت: پدرم براى من نقل كرده كه در زمان پدرش شیعیان عقیده داشتند كه این بلندى محل حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهالسلام است. خدا اینجا را حریم امن خود قرار داده است و هر كس بدان پناه برد در امان خواهد بود.
هارون تا این را شنید از اسب پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ایستاد سپس خود را به زمین افكند و تا سه روز گریه و زارى كرد...
هارون دستور داد گنبدى بر آن تربت پاك بنا كردند و هر بار كه به كوفه مىآمد به زیارت آن حضرت مى رفت. بدین گونه مدفن امیرالمؤمنین به دست یكى از دشمنان آن حضرت كشف شد و زیارتگاه خاص و عام گردید.
ساخت و بنای حرم
عمارت نخست آستانه حیدریه
هارون به دنبال این رویداد در حدود سال(۱۷۱ قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلبتوجه میکرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگاره یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینه حرم بردند.
حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.
عمارت دوم
عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.
عمارت سوم
پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر امام زینالعابدین در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.
بازسازی ساختمان حرم
هیچ یک از پژوهشگران و مورخان بهسازی و نوسازی آستانه را -که پس از آتشسوزی انجام گرفت- به شخص معینی نسبت نمیدهند و این میرساند که اصل عمارت عضدالدوله سالم بوده و بخشی از تزیینات طعمهٔ آتش شده، سپس زیورآرایی حرم مطهر را جمع فراوانی از شیعیان و شاهان کامل کردهاند.
امروزه حرم از آثار آل بویه و صحن از آثار صفویه و مجموعه این دو از شاهکارهای معماری اسلامی در جهان به شمار میرود.
صفویان
پس از به قدرت رسیدن دودمان صفویه در ایران و بر اساس باور شاهان این دودمان به علی بن ابیطالب، تعمیرات آستانهٔ علوی را شاه اسماعیل صفوی در سال(۹۱۴ قمری) (۸۸۷/۸۸ خورشیدی) آغاز کرد. در عصر شاه عباس و با طرح و نقشه و مهندسی شیخ بهایی، صحن تکمیل شد و آراستنها و نوسازی و هدیهها در دوران صفویه بیگسستگی ادامه یافت. شاه اسماعیل در روز ۲۵ جمادیالثانی ۹۱۴ (۹ آبان ۸۸۷) به بغداد رفت و در باغ پیر بوداق منزل کرد و شیعیان ازش استقبال کردند.. سپس رهسپار کربلا شد و بعد برای زیارت علی به نجف اشرف شتافت و چیزهایی گرانمایه به خزانهٔ آستانهٔ علوی اهدا کرد و همهٔ حرم و رواقها را با فرشهای ابریشمین فرش نمود و چراغوارههای زرین برای روشنایی روشنایی به حرم داد، و نیز شش صندوق خاتم در حرم نهاد.
نادرشاه افشار
در سال(۱۱۵۶ قمری) (۱۱۲۱/۲۲ خورشیدی) هنگامی که نادرشاه به زیارت نجف رفت، دستور داد که به جای کاشیهای سبزرنگ -که زمان صفویان به طرح شیخ بهایی گنبد و دو گلدسته را تزیین کرده بود- همه را طلا کنند. وی هزینهای سترگ صرف تعمیر آستانه نمود و هدیههایی بیشمار به خزانهٔ علوی پیشکش کرد که بیشترشان تا کنون در خزانه بازماندهاست.
گنبد آستانه که در عصر عضدالدوله سپید بود و در زمان صفویان سبز شدهبود، زمان نادر زرین شد و تاریخش را در کتیبه ایوان طلای آستانه با طلا سال ۱۱۵۶ قمری نگاشتهاند. این کار نادرشاه تاثیر ژرفی در دلهای شیعیان نهاد و جمع فراوانی از بزرگان شاعران شیعه به فارسی و عربی و ترکی و هندی اشعاری به این مناسبت سرودند.
همچنین در آراستن حرم و کاشیکاری صحن کوشش بسیار کرد، از جمله آثار وی که تاکنون باقی است کاشیکاری ایوانالعلمای کنار رواق به سمت شمال است که به «مقامالعلماء» هم شناخته شده، در آنجا بسیاری از عالمان شیعه و برخی از بزرگان صفوی خاکاند.
همسر نادرشاه رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی نیز هزینه بسیاری خرج تعمیرات و بازسازی اماکن متبرکه وقف کرد که اکثر کاشیکاری آستانه علوی از آنجا انجام گرفت.
قاجاریان
هریک از شاهان قاجار آثاری در این آستانه از خود بازگذاشتند، از آن جمله آغامحمدخان قاجار در سال(۱۲۱۱ قمری) (۱۱۷۵/۷۶ خورشیدی) ضریح نقره به آستانه علوی تقدیم کرد. زمان فتحعلیشاه در سال(۱۲۳۵ قمری) (۱۱۹۹/۱۲۰۰ خورشیدی) تعمیراتی در آستانه انجام شد، مانند بازطلاکاری دو گلدسته. در سال (۱۲۶۲ قمری) (۱۲۲۴/۲۵ خورشیدی) به فرمان عباسقلیخان وزیر محمدشاه ضریحی دیگر از نقره به آستانه هدیه دادند.
حرم علوی در عصر حاضر
در عصر حاضر آخرین تعمیرات و تزیینات حرم در صورت گرفتهاست.
آخرین تعمیرات آستانه و آیینهکاری حرم و رواقها تا سال ۱۳۷۰ قمری۱۳۳۲ خورشیدی انجام پذیرفت. در حال حاضر حرم صحنی بزرگ دارد و در میانش، مزار امام علی (ع) و نوح و آدم پیغمبر قرار دارد.
توسعه حرم نیز اکنون جریان دارد و تا حدود سال ۱۳۹۷ طول میکشد.
قصیده فارسی عرفی شیرازی در مدح علی ابن ابیطالب و وصف حرم:
این بارگاه کیست که گویند بیهراس کای اوج عرش سطح حضیض تو را مماس
جمعه 19 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
در پی کشف 92 قبضه کلت کمری در ثلاث باباجانی توسط پلیس کرمانشاه، پلیس امروز در بیانیه ای اعلام کرد دو نفر از عوامل مرتبط با تروریست های حوادث تهران را در شهرستان روانسر شناسایی و دستگیر کرده است.
گفتنی است؛ این متهمان توسط پلیس امنیت کرمانشاه دستگیر شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
دوشنبه 15 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
«دکترجان به خدا قسم، حسابم خالی است ولی با خانواده به توافق رسیدیم که یارانه این ماهمان که میشود 227 هزار و 500 تومان را به حساب شما بریزیم. ببخشید ولی تواناییم در همین اندازه است»؛
به گزارش وقایع اتفاقیه، این شروع جریانی بود که دوشنبهشب حدود ساعت 10:30 کانال تلگرامی دولت بهار، در اطلاعیهای با عنوان معرفی حساب بانکی برای کمکهای مردمی به راه انداخت. اطلاعیهای که در آن خبر از تصرف محل استقرار محافظان احمدینژاد و ایجاد محدودیت در حفاظت از جان ریاستجمهوری سابق میداد.
در این اطلاعیه آمده بود: «بهدنبال این اتفاق، افراد و گروههای مختلف از اقشار مردم با ارسال پیامهایی، خواستار اعلام شمارهحسابی برای اعطای کمکهای خود شدند. برایناساس دفتر ریاستجمهوری دولتهای نهم و دهم با انتشار بیانیهای با سپاسگزاری از حساسیت و محبت مردم ایران، شمارهحسابی را به منظور واریزشدن کمکهای مردمی اعلام میکند.»
بسیاری از مردم هم از همان ساعات اولیه انتشار این اطلاعیه، مبالغی را واریز میکردند و با نوشتهای حمایت و علاقه خودشان را به احمدینژاد نشان میدادند. فیشهای واریزی با اکانت خود کاربران در کانال دولت بهار فوروارد میشد که با تعدادی از آنها صحبت کردیم و توضیحی برای چرایی این کار از آنها خواستیم. گروهی از مردم که باتوجه به گذشت نزدیک به پنج سال از ریاستجمهوری او، همچنان از او حمایت میکنند؛ حمایتی که بیشتر بهنوعی به رابطه مرید و مرادی شبیه است.
جمعآوری کمک به نام محمود و حمید
در متن این بیانیه آمده بود: «درپی تصرف محل استقرار محافظان جناب آقای دکتر احمدینژاد، پیامهای محبتآمیز و دلگرمکننده شما که سرشار از هوشیاری و احساس مسئولیت بود، از سراسر کشور واصل و مثل همیشه موجب غرور و امید بیکران به آیندهای بهتر برای ایران عزیز شد. برای این دفتر مایه مباهات بسیار است که مراتب سپاس جناب ایشان را به محضر شریف یکایک شما بزرگواران اعلام و در پاسخ به درخواست اکید و مصرانه شما ملت فرهیخته مبنیبر اعلام شمارهحسابی جهت اعطای کمکهای مردمی برای تأمین منابع لازم و پشتیبانی از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دفتر ریاستجمهوری سابق، شماره حساب ذیل را به استحضار میرساند.»
شمارهحسابی مشترک با نام «محمود حمید احمدینژاد بقایی» که از مردم خواسته بود پول واریز کنند تا ساختمانی برای محافظان احمدینژاد خریداری شود. مدت کوتاهی از انتشار این اطلاعیه گذشته بود که فیشهای واریزی در کانال تلگرامی دولت بهار فوروارد میشد؛ فیشهایی که مبالغ آنها مشخص شده بود و کنار هرکدام پیغامی برای احمدینژاد و حمایت از او نوشته شده بود. نکته جالب میزان مبالغ واریزی بود که بخش عمده آنها بازی با اعدادی مانند 313 و 72 بود و احمدینژاد را به گمان خود، یکی از یاران امامزمان(ع) میدانستند.
فیشهای میلیونی به عشق «مردمینژاد»
تا بعدازظهر دیروز، حدود 100 میلیون تومان به حساب اعلام شده واریز شده بود که با تخمینی جزئی میتوان به حجم زیاد این مبالغ پی برد. گروهی که مبلغ بسیار کمی در حسابشان بود و باوجوداین کمک کرده بودند و حسابشان صفر شده بود. افرادی هم بودند که احمدینژاد را به امیرکبیر تشبیه کرده بودند و نوشته بودند: «هنوز حقوق نگرفتهام. موجودی حسابم ۲۱ هزار تومان بود و این مبلغ ناچیز را به صورت نمادین تقدیم کردم.» بیشترین مبلغ واریزشده هشت میلیون تومان بود و کمترین مبالغ واریزشده 50 هزار تومانی بودند.
کنار یکی از فیشهای واریزی نوشته بود: «منم به سهم خودم، مقدار ناچیزی ریختم. هرکس این حجم انسانیت را ببیند، بغضش میگیرد. تو چقدر محبوبی سلطان محمود دوستداشتنی! تمام بودجه کل تاریخ ایران را هم جمع کنند، نمیتوانند ذرهای محبت تو را بخرند. تو با این مردم چهکار کردی که با وجود فقر و نداری، حاضر هستند تمام داراییشان را در راهت فدا کنند. زنده باشی امید دل ملت! زنده باشی مردمیترین مردمینژاد! تو هنوز هم شوق و برق امید چشمهای یک ملت هستی.»
«خدمتگزاری برای رئیسجمهوری قلبها!»
کسانی هم بودند که حرفهای بیشتری برای گفتن داشتند و دلیل حمایتشان را با اشتیاق توضیح میدادند. پسری حدودا 30 ساله است که در یکی از شهرهای شمالی زندگی میکند و 50 هزار تومان برای احمدینژاد واریز کرده است. «احمدینژاد در زندگی من تأثیر خیلی مثبتی داشت؛ البته هرکسی ایده و نظر متفاوتی دارد ولی من با مصداق و واقعیت این تأثیر را حس میکنم. حداقل 10، 15 خانواده بیخانمان را میشناختم که در دولت احمدینژاد صاحب خانه شدند.
خانههای مسکنمهری هم که در شهر ما ساخته شده، انصافا خوب است و من با رفتوآمدی که به این خانهها دارم، کیفیتش را حس میکنم. علاوهبراین در بافتهای فرسوده شهرمان هم خانههای خوبی با وامهای ارزان ساخته شد. اینها به کنار، من با اندک پولی که برای بیمه تکمیلی میدادم، هزینههای درمانم رایگان بود؛ البته سالم هستم ولی آقای احمدینژاد حتی به فکر بیماری ما هم بود.» مهمترین خواسته مردم را شغل و درآمدزایی میداند و تحقق این خواسته را به دست احمدینژاد.
«وقتی ساختوساز یا کارهای عمرانی رونق داشته باشد، بیکاری هم کم میشود. وامهای ارزان در دولت قبل، تحرکی در بخش مسکن ایجاد کرد که بیکاری هم کاهش یافت. درمان این مشکلات فقط به دست دکتر است.» مورد بعدی، معلمی بازنشسته است که با وام مسکن مهر در دوره احمدینژاد، موفق به ساخت خانه شده است و مبلغ 50 هزار تومان واریز کرده است. «ما خدمتگزاری خالصانه را از نزدیک دیدهایم و برای قدردانی از فرزند ملت و رئیسجمهوری قلبها، هرکاری میکنیم.»
«شما خانه و زندگیشان را دیدهاید؟»
پسری 34 ساله است که در یک آژانس کار میکند، تمام موجودی حسابش هشت هزار تومان است که سه هزار تومان آن را به حساب مشترک احمدینژاد و بقایی واریز کرده است و میگوید اگر بیشتر هم در حسابم بود، کوتاهی نمیکردم. «واقعیتش این است که احمدینژاد را قلبا دوست دارم. نهتنها من بلکه کل فامیلهایمان هم عاشقانه دوستش داریم. من هرچیزی را از احمدینژاد دیدم، مثبت بوده. اقتصاددان نیستم که بدونم شاخص فلان چیز چیه یا دلار چیه؟ من نزدیکترین دوستم را هم که دوست داشته باشم، به او هدیه میدهم؛ چه پولدار باشد، چه نباشد. دکتر برای ما زحمت کشید؛ شما خانه و زندگیشان را دیدهاید؟ از زندگی من سطحش پایینتر است.
در دوره دکتر من میتوانستم خانه بخرم، سرکار بروم، یارانه بود و خیلی چیزهای دیگر ولی الان چی؟ با یک پراید ناچارا تو آژانس کار میکنم. فریب تبلیغات علیه احمدینژاد را نخورید و بدونید احمدینژاد از جنس مردم بوده و هست.» یکی دیگر از این افراد، فرد معلولی است که مبلغ 313 هزار و 313 ریال را با نوشته: «از طرف یک معلول ازکارافتاده به فرزند واقعی انقلاب و خادم محرومان» واریز کرده و میگوید: «من فقط وظیفهام را نسبت به کسی که از صمیم قلب دوستش دارم در حد توانم انجام دادم. اینکه ایشان با این مبلغ ناچیز چه کاری میکنند، صلاح خودشان است.»
«این پولها ارزشی ندارد»
میگوید طلاییترین کارت به کارت عمرم را انجام دادهام و خیلی خوشحالم. حدودا 50 ساله است و خودش را مرید احمدینژاد میداند. «تنها کسی که میتواند این کشور را از چنگ باندهای مافیایی قدرت و ثروت نجات دهد، احمدینژاد است و بس. این مبلغ فقط و فقط عشق و ارادتی است که به ایشان دارم وگرنه آقای روحانی به فقرا کمک میکنند. ما از ته قلب و بندبند وجودمان به احمدینژاد اعتقاد و ایمان داریم. اگر چشمهایتان را باز کنید، میفهمید چرا همه دشمنان خارجی، بهویژه آنهایی که بدجور از دکتر شکست خوردهاند، چطور او را اذیت میکنند.
این کمکها نمادین است وگرنه جانمان را هم فدای اهدافش که همان اسلام ناب محمدی است، میکنیم. این پولها ارزشی ندارد؛ به خاطر اینکه دلیلش را پرسیدید، مصمم شدم دوبرابر مبلغ قبلی را دوباره واریز کنم.» میگوید یک ویلا در لاهیجان داریم که همراه خانواده بیایید؛ به عشق احمدینژاد در خدمتتان هستیم، رایگان رایگان. «احمدینژاد که رفت، همسرم یک هفته گریه میکرد و نمیدانستم چطور جلوی گریهاش را بگیرم. هرچقدر من به احمدینژاد علاقه دارم، ضربدر بینهایت، همسرم به ایشان علاقه دارد. اگر با ما معاشرت کنید، شاید بتوانید علت این علاقه را کشف کنید.»
«حاج محمود ذاتا آدم صادقی است!»
نوشته حاجمحمود قلب و روح و روان گلهای بهاری را تسخیر کرده و خاری است در چشم ظالمین و فیش واریزیاش را فرستاده. «حاج محمود، ذاتا آدم صادقی است. در هشت سال ریاستجمهوریاش به اندازه کل 24 سال دولتهای گذشته کار کرده. راهسازی، جادهسازی و... این تغییرات و پیشرفتها را ما بهعینه در مملکت دیدیم. متأسفانه برنامهها و سیاستهای کلی نظام که هر چهار یا پنج سال توسط رهبری تدوین میشود، علیرغم قانونیبودنش در کشور ما اجرایی نمیشوند. دولت احمدینژاد یک دولت برخاسته از مردم بود و مردم و مشکلات آنها را میفهمید و درک میکرد و تمام تلاش خودش را برای خدمت به آنان انجام میداد؛ البته گاهی اشتباهاتی در یکسری موارد از قبیل مسکن مهر، آنهم فقط به خاطر محدودیت زمانیای که در اختیار داشت، انجام داد که اجتنابناپذیر بود و از کیفیت کار کاسته شد و رکود شدیدی در زمینه مسکن ایجاد کرد.
بهعنوان مثال مسکن مهر اگر در 12 سال اجرایی میشد، هم کیفیت کار بالا میرفت و هم اشتغال ایجاد میشد. مشکل جوانان هم حل میشد و بحث رکود مسکن ایجاد نمیشد. بقیه دولتها دلسوز نیستند و مردم را درک نمیکنند، فقر را نچشیدهاند. حاج محمود در قلب ماست و قرارگرفتن محبت کسی در دل انسانها، بهویژه مؤمنین فقط کار خداست و انسانهای مخلص، لیاقت تسخیر قلبها را دارند. مردم که عاشق چشم و ابروی احمدینژاد نیستند، حتما برایشان کار انجام داده است. این همه سفر استانی رفتند و از نزدیک درد مردم را دیدهاند.»
یکشنبه 14 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
پرستار حضرت امام خمینی ضمن تشریح جزییات احوال ایشان در طول درمان و مراقبتهای پزشکی ایشان، از خون دل هایی که به پیر جماران روا داشته شد پرده برداشت.
احمد زرگر در مقدمه مصاحبه ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان و قبولی طاعات خوانندگان روزنامه وزین جام جم، فرا رسیدن بیست و هشتمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را به عموم هموطنان تسلیت گفت.
وقتی صحبت از حضرت امام خمینی (ره) شد تو گویی که انگار تا چند روز پیش در بالین ایشان مشغول پرستاری بوده، معلوم بود همچنان درد فراغ دارد از برای کوچ ملکوتی پیر جماران.
سر گپ و گفت را با آقای دکتر اینطور آغاز کردم که مهمترین عارضه ای که امام قبل از عروج ملکوتی خود از آن رنج می برد چه بود؟
رو به من کرد و گفت مجموعه اطلاعاتی که مردم از دوم خرداد سال 68 نسبت به بیماری امام داشتند بیشتر در خصوص ناراحتی گوارشی ایشان بوده و اینکه عموما مردم تصور می کنند جراجی معده ایشان تنها اقدام درمانی تیم پزشکی بود.
اما واقعیت آن است که پیر خمین در طول عمر پر برکت خود از عارضه قلبی رنج می بردند.
ایشان بعد از ورودشان دچار عارضه قلبی شدند، از این رو دوباره به تهران عزیمت کرده و در بیمارستان شهید رجایی بستری شدند.
پزشک معالج امام آقای دکتر عارفی متخصص قلب و عروق بودند. بنابراین بعد از ترخیص از بیمارستان و به مرور یک تیم پزشکی تحت نظارت وی در منزل امام واقع در جماران مستقر شد که حقیر هم افتخار حضور در تیم پرستاری این مجموعه را داشتم.
در روزهای اول با امکانات ابتدایی و در حدی که کنترل فشار و ضربان نبض و قلب حضرت امام کنترل شود در حسینیه جماران شروع بکار درمان نمودیم.
زمانی که قلب امت ایستاد
بعد از عملیات فاو در سال 65 بیماری قلبی امام خمینی جدی تر شد بگونه ای که ایشان در منزل دچار ایست قلبی شدند ولی خوشبختانه توسط کادر درمان احیای قلبی شدند.
پس از این واقعه بنیانگذار جمهوری اسلامی در درمانگاهی جماران که برای سیر روال درمان ایشان پیش بینی شده بود بستری شدند.
چرا بخاطر وخامت حال امام ایشان در بیمارستانی مثل شهید رجایی بستری نشدند؟
سوال خوبی بود. در مقطعی که امام خمینی(ره) در بیمارستان بستری شدند خیل عظیمی از مردم برای عیادت و دعا برای ایشان در محل بستری امام راحل تجمع کرده و عملا در روند درمان ایشان اخلال ایجاد می شد.
از طرفی اگر یک بخشی مجزا برای امام اختصاص می دادیم یک تزاحمی در بیمارستان شهید رجایی اتفاق می افتاد.
مجموعه این عوامل موجب شد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ضمن حفاظت فیزیکی از امام یک چتر درمانی هم فراهم کند.
نا گفته نماند اگر به ایشان گفته می شد یک بیمارستان اختصاصی برایشان احدث شود، قطعا ایشان با این امر مخالفت می کردند.
لذا قرار شد برای مراجعات معمولی محافظان بیت یک درمانگاهی ایجاد گردد که عندالزوم در اختیار حضرت امام نیز قرار گیرد.
این درمانگاه دارای چه ویژگیهایی بود؟ آیا از امکانات مطلوب برای مراقبت امام برخوردار بود؟
درمانگاه جمع و جور و کوچکی بود اما به لحاظ امکانات مشتمل بر آزمایشگاه، رادیولوژی و داروخانه بود و به سبب عارضه قلبی امام این درمانگاه مجهز به اتاق آنژیوگرافی و هم اتاق عمل بود.
قلب فقرای اصفهانی در درمانگاه امام می تپید
حسنی که مدیران درمانی حضرت امام داشتند این بود که درمانگاه را فقط برای درمان ایشان استفاده نمی کردند و در بین اعضای تیم پزشکی بنام دکتر پور مقدس، ضمن افتخار حضور در تیم پزشکی امام بیماران مستمند اصفهانی را به تهران منتقل کرده و در مرکز درمانی جماران تحت آنژیوگرافی و معالجه هم قرار می دادند. البته این کار بصورت محرمانه صورت می گرفت و خود بیماران معمولا متوجه نمی شدند در کجا تحت درمان قرار می گیرند و فقط می دانستند در درمانگاه سپاه معالجه می شوند.
با این کار دیگر درمانگاه منحصر به امام نبود و بعد از ایشان هم بلا استفاده نمی ماند. در حال حاضر بیش از 300 پرونده آنژیوگرافی بیماران بستری در درمانگاه جماران موجود است.
اما در طول این مدت چند بار امام مراجعه به درمانگاه داشتند. مثلا ناخن شست پای امام را کشیدند و یا وقتی که دچار ایست قلبی شده بودند. در همین حال ایشان نسبت به اینکه مبادا رسانه های بیگانه متوجه موضوع بیماری شوند، نزد سید احمد آقا فرزند برومند خود تاکید کرده بودند.
یادگار امام ضمن اطمینان بخشی به حضرت امام گفتند که این درمانگاه متعلق به سپاه است و الان هم در اختیار شما قرار داده اند.
این مسایل گذشت و خرداد سال 68 بود که امام در این درمانگاه جراحی شدند.
گلایه امام از مشکلات گوارشی
چند روز قبل از این بنده شیفت بودم. حضرت امام با زنگ تیم پرستاری را احضار فرمودند که کارهای معمول پرستاری انجام شود که من به حضور ایشان مشرف شدم. بعد از اتمام کار ایشان نسبت به مشکلات گوارشی خودشان ابراز گلایه کردند و من هم موضوع را به کادر پزشکی اطلاع دادم.
سپس یکسری آزمایش از امام گرفته شد و تصمیم بر آن شد که آندوسکوپی انجام شود و نتیجه آن حکایت از کانسر و وجود توده سرطانی در معده حضرت امام داشت.
به خوبی یاد دارم امام برای دوم اجازه ندادند از ایشان آندوسکوپی انجام شود. کسی دلش نمی خواست که بر اساس پاسخ پاتولوژی علت بیماری امام سرطان باشد.
چهره درهم دکتر عارفی پزشک امام
دکتر عارفی از حضرت امام خواهش کردند که اجازه دهند برای بار دوم آندوسکوپی شوند که امام در پاسخ فرمودند مگر اینکه من بمیرم ما اجازه این کار را به شما نمی دهم.
دکتر عارفی با چهره ای غم زده در کنار ایستادند که حضرت امام دکتر عارفی را صدا زدند و خطاب به وی فرمودند من شما را خیلی دوست دارم و به نوعی از آقای عارفی دلجویی نمودند و ایشان هم دست امام را بوسیدند.
حیات پرستاران در گرو ریتم قلبی امام خوبان
در طول بیماری حضرت امام ما از دستگاهی استفاده می کردیم بنام تکه متری که هر آن ضربان قبل ایشان را به ما مخابره و مانیتور می کرد.
ریتم قلبی باید بهصورت سینوسی، منظم و نرمال عمل میکرد و در صورت بینظمی نشان از شرایط نامساعد قلبی داشت. در طول هفته دستگاه به امام وصل بود و در روزهای خاصی همچون سهشنبه و جمعه تعویض میشد و یک ساعت در هفته بین ساعت 8 تا 9 صبح چسبهای دستگاه از بدن امام برداشته میشد تا ایشان بتوانند استحمام کنند.
واقعیت این است که ما هم با این دستگاه زندگی می کردیم. دوشنبه ها سه شنبه ها و پنچ شنبه ها ساعاتی بود که ما با زنگ امام خدمت ایشان می رسیدیم تا جای چسب ها را عوض کنیم یا مثلا چون پوست امام خشک می شد به بدنشان پماد مرطوب کننده بمالیم. ولی باقی اوقات ما امام را ملاقات نمی کردیم و عملا با این دستگاه زندگی می کردیم.
کادر پزشکی و پرستاری ابدا صبحانه و نهار خوردن ایشان را نمی دید چرا که همواره در کنار خانواده بودند.
ولی باید بگویم آن موقع که حضرت امام یک ساعت قبل از نماز صبح برای شب زنده داری از خواب بیدار می شدند ما متوجه این موضوع می شدیم بخصوص اینکه جنگ شهرها و ما در زیر پله محل زندگی امام مستقر شده بودیم.
امام منضبط و دقیق همچون ساعت
یکی از مسائلی که مردم در ارتباط با حضرت امام (ره) شنیدهاند، نظم ایشان است و ما این موضوع را به چشم، حین مراقبت از ایشان، مشاهده کردیم. برای استحمام سه دقیقه مانده به هشت صبح روز جمعه دستگاه مانیتور قطع و سه دقیقه مانده به ساعت 9 وصل میشد. همیشه به همین روال بود و امام نیز بهصورت منظم یک ساعت قبل از اذان صبح از خواب بیدار میشدند و داروهایشان را هم به موقع و سر وقت مصرف میکردند.
ریتم عاشقی
هنگام نماز ظهر یک اتفاقی برای قلب حضرت امام می افتاد. ریتم طبیعی ایشان مشکلی پیدا می کرد و تا پایان نماز ضربان قلب پایین بود. در این خصوص دو نظریه مطرح است: یکی اینکه سطح سرمی دارویی امام کاهش پیدا کرده و دیگر اینکه مسایل معنوی موجب کاهش تپش قلب و آرامش ایشان می شود. معتقدم تئوری دوم یعنی موضوعات عرفانی هنگام نماز عامل این تغییر ریتم بود.
آیا خانواده و نزدیکان اطلاع داشتند که شما پرستار حضرت امام هستید؟
خیر تنها همسر و برادرم در جریان بودند و بقیه وابستگان خبر نداشتند. چون احتمال داشت این خبر سینه به سینه به دیگران منتقل شود مردم تصور کنند که امام بیمار است و این به فضای منفی که دشمن دامن می زد کمک می کرد.
بعضا شایعه می شد که امام شش ماه دیگر زنده هستند و اخباری از این دست توسط رسانه های بیگانه در فضای سیاسی می پیچید. از این رو بهتر بود موضوعات درمانی امام از اذهان مخفی می ماند.
در سالهای پایانی حیات امام خمینی(ره) زمانی که مردم به دیدارشان می رفتند، دیگر از سخنرانی و نصایح پدرانه پیر خمین خبری نبود و صرفا یک دیداری صورت می گرفت. آیا این امر ناشی از بیماری ایشان بود؟
خیر. این تصور و تحلیل من است که عامل این موضوع بیماری نبود. شاید دلیل عدم سخنرانی امام در دیدار مردمی خود در جماران این بود که (خواص) حرف امام را گوش نمی کردند.
اواخر عمر با برکت امام مجموعه اتفاقاتی افتاد که واقعا امام را رنجیده خاطر کرد و اگر در خصوص اینها انسان سخن به میان نیاورد در حق امام اجحاف نموده است.
یکی از مواردی که در طول این مدت دایما رخ می داد صحبتهایی بود که در ارتباط با بحث ولایت فقیه مطرح می شد.
برخی اوقات سوالات شرعی مطرح می شد که امام به آن پاسخ می دادند. از جمله بازی شطرنج بود که در آن مقطع عنوان شد بازی شطرنج از قالب قمار خارج شده و حضرت امام هم به این شرط بازی را مباح اعلام کردند.
از دیگر مسایلی که در آن دوران مورد مناقشه بود این بود که مسجدی در وسط محل احداث اتوبان شهید محلاتی واقع شده بود که امام جماعت آن اجازه تخریب این مسجد را نمی داد.
این مسئله هم از امام کسب تکلیف شد و ایشان در پاسخ فرمودند اگر عبور و مرور مسلمین و مسلمات آسان می شود مسجد را بردارید.
آنچه مسئولین باید به عمل می کردند و نکردند
از امام سوال کردند که بعد از جنگ رسیدگی به اقتصاد کشور مهم است یا فرهنگ، ایشان گفتند فرهنگ اما دیدیم که به فرهنگ عمل نشد.
در زمینه توسعه صنعت و کشاورزی از حضرت امام کسب تکلیف شد که کدام حوزه نیازمند توجه و فعالیت بیشتر است، پاسخ دادند بخش کشاورزی که باز هم دیدیم به کشاورزی هم اهمیت داده نشد.
اما وقتی به امام گفتند عکس شهدای هفتم تیر در حاشیه اتوبان تهران-قم نصب شده و این تصاویر باعث حواس پرتی رانندگان می شود و شما در این مورد چه دستور می فرمایید، حضرت امام فرمودند عکسها را بردارید و در نهایت مسئولین آنها را از اتوبان جمع آوری کردند.
حالا... هدف از طرح این موضوعات چه بود؟! می خواهم به شما عرض کنم آن مواردی که به تخریب مسجد و برداشتن تصاویر شهدا ختم می شد بخوبی رسیدگی و انجام شد ولی توسعه کشاورزی، توجه به فرهنگ مغفول ماند.
پس از مجموعه این عوامل نتیجه می گیریم گوش شنوایی نداریم و البته این بدان معنا نیست که امام با مردم قهر کردند. ایشان همواره دوستدار آحاد جامعه بودند و در وصیت نامه خود هم تاکید داشتند این مردم مردمی هستند که از جماعت صدر اسلام هم بهتر هستند.
ادامه مطلب
پنجشنبه 11 خرداد 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
رئیس مرکز بهداشت استان کرمانشاه گفت: تنها مبتلای به بیماری تب کریمهکنگو در کرمانشاه یک فرد شاغل در جگرکی بود که به علت دیر مراجعه کردن برای درمان، فوت شد.
دکتر ابراهیم شکیبا، در خصوص میزان مبتلایان به بیماری تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در استان کرمانشاه گفت: تنها یک نفر در استان کرمانشاه به علت بیماری تب کریمه کنگو یا CCHF فوت شد و او فردی ساکن شهرستان کرمانشاه بود که در شغل جگرکی فعالیت می کرد.
رئیس مرکز بهداشت استان کرمانشاه تصریح کرد: در واقع این فرد در ارتباط با آلایش دام بود که این موضوع نشان میدهد که مردم عادی نباید از ابتلا به این بیماری هراس داشته باشند و حتما باید یک ارتباطی با دام بوده باشد که مبتلا به چنین بیماری ای شوند.
وی افزود: علت اصلی فوت فرد مذکور این بود که دیر برای درمان مراجعه کرده و این باعث مرگ وی شده بود و این نیست که هر کس مبتلا به CCHF شود حتما فوت میشود اما در مورد فرد مذکور دیر برای درمان مراجعه کرده بود و علی رغم تلاش پزشکان فوت شد.
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه اضافه کرد: در کل استان ما تنها یک مورد مثبت مبتلا به این بیماری داشته ایم. البته موارد مشکوک بوده است و کسانی که مبتلا به سرخک و سرخجه هم شده بودند نیز که احتمال ابتلا به تب کریمه کنگو را می دادند، به مراکز درمانی مراجعه میکردند.
وی افزود: با توجه به نگرانی مردم طی مدت اخیر تعداد نمونههای ارسالی ما برای تهران و تایید تشخیص بسیار بالا بود اما خوشبختانه و تا امروز تنها یک مورد جواب آزمایش ابتلا به تب کریمه کنگو مثبت بود و همان یک مورد هم منجر به مرگ شد.
دکتر شکیبا در خصوص چگونگی دفن فرد فوت شده مبتلا به تب کریمه کنگو در کرمانشاه تاکید کرد: ایشان به طور کاملا بهداشتی دفن شد و از تمام مراحل دفن وی عکسبرداری شده است و چهارچوب لازم نیز به صورت ۱۰۰ درصد در مورد وی رعایت شده است.
وی در خصوص اینکه فرد مورد نظر در مزار عمومی کرمانشاه دفن شده است یا محل مجزای دیگری؟ گفت: ایشان با رعایت چهارچوب از نظر عمق محل دفن و ریختن بتن و آهک در محل مزار کرمانشاه و در اعماق زمین دفن شده است.
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه تاکید و اضافه کرد: مردم به هیچ وجه در این مورد نگران نباشند و بدانند که در این مدت سپری شده از سال ۹۶ تنها همان یک مورد ابتلا رخ داده و به هیچ وجه آمار بیماران ابتلا به این بیماری افزایش نیافته است.
وی یادآور شد: ابتلا به این بیماری به خاطر وجود ناقلین آن یعنی کنه ها و تکثیر آنها در فصل تابستان هرسال بوده است و سال گذشته هم یک مورد مرگ گزارش شد و امسال هم یک مورد مرگ داشتیم و خیلی متفاوت از قبل نبوده است.
شکیبا گفت: با توجه به اینکه تنها یک مورد ابتلا داشته ایم، جای نگرانی نیست. اما کسانی که به هر نحو و طریقی با دام در ارتباط هستند، باید خودمراقبتی کنند.
وی تصریح کرد: این بیماری از طریق کنه به دام و انسان منتقل می شود و علی رغم اینکه باعث تلف شدن دام نمی شود، ممکن است از طریق ترشحات دام ناقل به افراد در ارتباط منتقل شود.
رئیس مرکز بهداشت استان کرمانشاه تاکید کرد: گوشت گرم دام ناقل می تواند باعث انتقال این بیماری شود اما اگر ما گوشت را ۲۴ تا ۴۸ ساعت در دمای صفر تا ۴ درجه یخچال نگهداری کنیم این ویروس از بین می رود و بی خطر می شود.
وی تاکید کرد: توصیه ما به مردم این است که حتما گوشت را از مراکز تحت نظارت دامپزشکی و بهداشت خریداری کنند و به هیچ عنوان از دستفروش ها خرید نکنند، چرا که در این مورد زنجیره لازم رعایت نشده و دامپزشکی دام را معاینه نکرده است.
شکیبا ادامه داد: دامهای قربانی نیز باید تحت نظارت شبکه دامپزشکی و کارشناسان آن ذبح شود اما چنانچه افراد از نحوه ذبح دام مطلع نبودند و گوشت نذری به آنها داده شد باید گوشت را در دمای صفر تا ۴ درجه نگهداری کنند.
وی بار دیگر بر رعایت خودمراقبتی افراد تاکید کرد و گفت: افراد در هنگام برخورد با دام از دستکش و لباس مناسب استفاده کنند تا مانع از انتقال احتمالی این بیماری شوند.
سه شنبه 8 فروردین 1396
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
لیست کامل اسامی کاندیداهای شورای شهر اسلام آبادغرب را در ادامه مشاهده می کنید.
منبع : تیتر نیوز
یکشنبه 17 بهمن 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
مرتضی ضرابی کارشناس سازمان هواشناسی گفت :در پایان هفته در تمامی استان های کشور شاهد برف و باران خواهیم بود و با ورود سامانه جدید از سمت دو استان کردستان و کرمانشاه، بیشتر استان های کشور در سه روز پایانی هفته برفی و بارانی خواهند بود.
ضرابی با اعلام اینکه هوای تهران با افزایش غلظت آلاینده ها روبرو است، تاکید کرد: پیش بینی می کنیم در تهران شاهد وزش باد باشیم که همین موضوع سبب کاهش آلودگی هوا می شود.
کارشناس سازمان هواشناسی با هشدار نسبت به ریزش بهمن در شمال کشور،گفت: با وزش جریانات گرم در استان های شمالی، احتمال سقوط بهمن در ارتفاعات جاده های شمال وجود دارد.
وی در مورد بارش در جنوب شرق کشور گفت: روز سه شنبه بارش های خفیفی در استان سیستان و بلوچستان رخ می دهد. برای این استان در روزهای پایانی هفته بارش ها ادامه خواهد یافت.
یکشنبه 17 بهمن 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
فرمانده سپاه ناحیه شهرستان اسلام آبادغرب با بیان اینکه همسنگران مدافع حرم شهید خیرالله احمدی لقب بطل(قهرمان) به ایشان دادند، گفت: بطل(قهرمان) اسلامآبادی به جمع یازده ستاره مدافع حرم استان کرمانشاه پیوست.
بیژن خدادیان با اشاره به شهادت دوازدهمین شهید مدافع حرم استان، گفت: شهید خیرالله احمدی نخستین شهید مدافع حرم شهرستان اسلامآباد غرب است و این افتخار بزرگی برای این شهرستان است.
وی با بیان اینکه این شهید بزرگوار از رزمندگان دفاع مقدس بود که در دفاع از حرم الالله در شهر موصل عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد، ادامه داد: شهید احمدیفر از رزمندگان گردان حنین از تیپ نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه در شهر موصول عراق در درگیری با داعش، جان خویش را فدای هدف بزرگ خود کرد.
فرمانده سپاه ناحیه شهرستان اسلام آبادغرب با رشادتها و دلاوریهای این شهید بزرگوار در نیرویهای الحشد الشعبی، افزود: همسنگران مدافع حرم شهید احمدیفر لقب بطل(قهرمان) به ایشان دادند.
این مسؤول به شهیدان والامقامی چون مهدی نوروزی، سعید قارلقی، ابوذر امجدیان، اکبر ملکشاهی، صادق یاری، ستار عباسی، رضا عباسی، سجاد حبیبی، حمزه کاضمی، حاجاکبر نظری و حاجحسین علیخانی از استان کرمانشاه که در دفاع از حرم الالله به درجه شهادت نائل آمدند اشاره کرد و گفت: بطل(قهرمان) اسلامآبادی به جمع یازده ستاره مدافع حرم استان پیوست.
خدادیان با بیان اینکه پیکیر این شهید مدافع حرم هماکنون در کشور عراق است و بعد از زیارت حرمین کربلا و نجف اشرف، طی مراسم با شکوهی وارد خاک ایران میشود، تصریح کرد: روز دوشنبه ساعت 10:30 مراسم استقبال از این شهید بزرگوار در مقابل سپاه ناحیه اسلام ابادغرب و مراسم تشییع و خاکسپاری این شهید والامقام در روز سه شنبه برگزار میگردد.
یکشنبه 10 بهمن 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
نیروی زمینی ارتش برای کمک به مردم گرفتار در برف ، نفر بر و تانک به منطقه اسلام آبادغرب اعزام کرد .
به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم : کارکنان تیپ 181 اسلام ابادغرب نیروی زمینی ارتش در پی بارش برف و مسدود شدن جاده اسلام آبادغرب به کرند ، به کمک مردم گرفتار در برف شتافتند .
در این ماموریت ، کارکنان تیپ 181 اسلام آبادغرب ارتش در پی بارش برف و مسدود شدن جاده اسلام آبادغرب به کرند و روستاهای اطراف ، از تانک و نفر بر برای کمک به مردم استفاده می کنند.
در تصویر بالا نیروهای ارتش در حال کمک به مردم با استفاده از نفر بر بی ام پی 2 (BMP) هستند .
یکشنبه 10 بهمن 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
پان پراگ یک ماده مخدر صنعتی است که به شکل آدامس، پاستیل، پودر و خوشبوکنندههای دهان با طعمهای مختلف نعنایی، پرتقالی و میوهای در بستهبندیهای زیبا و گاهی نیز در بسته بندیهای آلومینیومی و کوچک مانند سماق و نمکهای رستورانی ارایه می شود.
علیرضا سفید چیان روانپزشک و مدرس دانشگاه گفت : مصرف پان پراگ به صورت جویدنی، زیرزبانی و مکیدنی همراه با دفع ترشحات قرمز رنگ است و مواد تشکیل دهنده آن از برگ درختی به نام « BETEL» است، بدین صورت که این ماده را با مقداری تنباکو، آهک، خاکستر، ادویه، اسانس و افزودنیهای غیرمجاز مخلوط می کنند که بسیار نشئه آور است، حتی در بعضی از انواع پانپراگها، برای افزایش قدرت سرخوشی و نشئگی، ترکیبات مخدر یا توهمزای دیگری از جمله تریاک، حشیش و در مواردی ترکیبات شیمیایی از جمله آرسنیک، منیزیم و سرب به آن اضافه می شود.
جامعه هدف این نوع مخدر، کودکان و نوجوانان (به دلیل مصرف آدامس و پاستیل و غیره) به خصوص در مدارس هستند، چراکه افراد در این سنین به شدت به دنبال تجربه چیزهای تازهاند و این موارد با سرعت شیوع پیدا میکند.
سفیدچیان تصریح کرد: بیشترین مصرف این ماده در مناطق شرقى و جنوبی کشور است و مبادى ورودی این مواد به ایران، کشورهاى افغانستان و پاکستان است، همچنین قیمت آن حدود 300 تا 500 تومان و بسیار ارزان است.
اسامی دیگر برای تبلیغ و تشویق به مصرف و انگزدایی از اینکه پانپراگ مخدر نیست، ارایه می شود که عبارتند از: ملوانزبل، دپیکوپر، راجا، تایتانیک، پانعربی، ناسافغانی، چالیا، پانکوبیده و بیتی ( BT ) و حتی دندان سفت کن و ویتامین.
این روانپزشک گفت: پان جزء 5 مادهی مخدر مصرفی است که (بعد از تنباکو، الکل و کافئین) حداقل 10 درصد جمعیت دنیا در کشورهای آسیای جنوب شرقی - بهویژه هند و پاکستان - این ماده را مصرف میکنند و دلیلى که مصرف کنندگان "پانپراگ”ها را به سمت آن مىکشد، احساسگرمی، سرخوشىموقت، سبکىسر، گیجى و شادى کاذب است.
*چرا پان را مخدر نمی دانند؟
مصرف کنندگان پانپراگ بر این تصورند که چون این ماده را از راه دهان مصرف کرده و تدخین نمی کنند، بنابراین خطر چندانی متوجه آن ها نیست. این تصور غلط به جامعه هم تسری یافته و بسیاری از مردم فکر میکنند که پانپراگ ماده بی خطر یا کم خطری است و اگر این چنین نبود در معابر عمومی به صورت آشکار فروخته نمی شد، در حالی که این برداشت از اساس غلط است.
این روانپزشک و مدرس دانشگاه در تشریح عوارض استفاده از پان گفت: این مادهمخدر دارای عوارض جسمی، عصبی و روانپزشکی است که عوارض جسمی آن عبارتند از: پان از عوامل مستعدکننده سرطانهای حفره دهان از جمله سرطان لثه، سرطان مخاط دهان و سرطان حنجره محسوب می شود، بد رنگ شدن دندانها، بیماریهای لثه، گوارشی(حتی سرطان روده بزرگ)، بیماریهای دستگاه تنفسی، کلیوی، قلبی و عروقی، عقیم کنندگی در مردان بزرگسال، التهاب چشم، ضعف شدید سیستم ایمنی، به دلیل ریختن آب دهان به صورت مکرر، میتواند موجب انتقال بیماریهای عفونی مانند سل و هپاتیت شود.
عوارض عصبی و روانپزشکی آن نیز عبارتند از: آسیبمغزی، از دست دادن تعامل رفتاری و حرکتی، احساس سرخوشی و هیجانات غیرطبیعی، افتتحصیلی، به دلیل آهک به کار رفته در آن، توهم، پرخاشگری و در واقع مهمترین عارضه این ماده ایجاد وابستگی و اعتیاد همچنین افزایش تمایل به مصرف مخدرهای قویتر و خطرناکتر است.
*راهکارهای پیشگیری و درمانی
این استاد دانشگاه در تشریح راهکارهای مناسب برای پیشگیری و درمان پان گفت: در زمینه پیشگیری سه موضوع "انسان اعتیادپذیر"، "محیط اعتیادساز" و "عامل اعتیاد" را باید در نظر قرار داد. در نتیجه، برای پیشگیری باید با توجه به موارد فوق، دست كم باید یكی از این علل را حذف كرد تا زنجیره اعتیاد از هم بپاشد. از این رو، ضروری است كه عوامل مستعدكننده گرایش به موادمخدّر نظیر نابسامانیهای خانواده، دوستان بد، مدرسه و محل زندگی نامناسب مورد توجه قرار گیرند.
آگاه کردن جامعه به ویژه والدین از طریق صداوسیما و سایر وسایل ارتباط جمعی، آگاهی و هوشیاری بیشتر مربیان مدارس و مسئولان آموزش و پرورش کشور، تقویت فعالیتهای جایگزین مثل فعالیتهای اجتماعی مثبت، هدفمند، توأم با تقویت استعداد و خلاقیت و فعالیتهای سالم و مفرح توأم با هیجان، افزایش مهارتهای زندگی مانند مهارت حل مشکل، مقابله با مشکل و مقاومت در برابر مصرف مواد، ارتقای فرهنگی، ایجاد گروههای خودجوش آموزشی در مدارس و دانشگاهها، عضویت بخشی فرزندان در گروههای هنری، ورزشی و مانند آن، از جمله راهکارهای مناسب برای برخورد با این معضل است تا از این طریق آنهایی كه روحیه ضعیف و افسردهای دارند، نقاط مثبت خود را بشناسند و استعدادهای خود را شكوفا کنند.
یکشنبه 26 دی 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
عربستان سعودی در حالی امروز به خاطر ذخائر عظیم نفتی عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه و جهان شناخته می شود که 70 سال قبل در این سرزمین همچنان زندگی بادیه نشینی در سختی و فقر جریان داشته است.
تا زمان کشف نفت در عربستان سعودی مردم ساکن این منطقه همچون پیشینیان خود در بیابان های گرم و سوزان در سختی و فقر زندگی می کردند؛ اما پس از سوم مارس 19388 زمانیکه کمپانیهای آمریکایی "استاندارد اویل" کالیفرنیا و "تکزاس اویل" در منطقه "دمام" واقع در جنوب شرقی عربستان نفت پیدا کرد همه چیز به سرعت تغییر کرد. این کمپانی که پنج سال قبل امتیاز استخراج و اکتشاف نفت در عربستان را از آل سعود گرفته بود توانستند به ثروت عظیمی دست پیدا کند. در این تاریخ کمتر از یک دهه از تاجگذاری ملک عبدالعزیز بن سعود در ریاض میگذشت و کشف این ثروت او و خاندانش را برای چندین دهه بر سراسر عربستان مسلط کرد.
آن روزها مردمی که در عربستان زندگی میکردند اغلب بادیه نشین بودند و شهرنشینی به مناطق حاصل خیز و گذرگاههای تجارتی محدود میشد. کشف نفت باعث شد ملک عبدالعزیز بسیاری از بادیه نشینان را وادار به یکجانشینی کند و بنیان بسیاری از شهرهای ثروتمند در آینده را بگذارد.
اعراب بادیه نشین تا آن روز در چادرهای سیاهی که با پشم درست شده بود زندگی میکردند؛ هر خانواده در یک چادر و هر چند خانواده یک "حی" و بیشتر از آن یک قبیله را تشکیل میدادند که بنیان اصلی زندگی اعراب از دیرباز بوده است. آنها جنگجویانی ماهر و سوارکارانی چالاک بودند که برای محافظت از قبیله خود تا پای مرگ می ایستادند.
"باب لندری" عکاس و گردشگر امریکایی مقارت با اکتشاف نفت و زمانیکه شرکت های نفتی بزرگ جهان عازم عربستان سعودی شده بودند همراه با آنها به این منطقه آمد تا آخرین تصاویر از کشوری که به یکباره از فقر و تنگدستی به سمت زندگی پر زرق و برق پرتاب میشد، تهیه کند. او که در سال 1940 یعنی دو سال پس از حفر اولین چاه نفت به جده، ریاض و مکه سفر کرده کشوری را به تصویر کشیده که هنوز نمی داند بر روی چه ثروتی نشسته است.
زندانی در غل و زنجیر در زندان "الدوادمی" ریاض
زائران و رهگذران در خیابان های شهر جده
زائران در حال قدم زدن در خیابان های جده
مردی در حال نماز خواندن بر روی عرشه کشتی در ساحل جده
نمایی از گورستان شهر جده
زائران در حال سوار شدن بر یک کشتی در ساحل جده
فروشنده قهوه مخصوص عربی در خیابان های جده
تصویری از زندانیان در غل و زنجیر در زندان "الدوادمی" ریاض
تصویری از رمی جمرات زائران خانه خدا
مرد عرب در حال درست کردن طناب با استفاده از ریشه بوته های صحرایی
تصویری از شکارچیان بادیه نشین و پرورش دهندگان شاهین شکاری
سه پرورش دهنده شاهین شکاری در بیابانهای عربستان
چادر و خیمه های زائران خانه خدا در صحرای عرفات
گروهی از زائران خانه خدا که با کشتی از دریای سرخ عبور می کنند.
کودک بادیه نشین عرب در بیابان های عربستان
شاهزاده فیصل سعودی در ایام حج و در صحرای عرفات
مرد عرب و همسرش در حال خواندن قرآن
کودک بادیه نشین عرب در حال بازی در صحرای عربستان
عبور کاروان زائران خانه خدا از خیابان های ریاض
تصویری از زائران خانه خدا در صحرای عربستان
تصویری از زندانیان در غل و زنجیر در زندان "الدوادمی" ریاض
زن و کودکان بادیه نشین در صحرای عربستان
سر بریده شده یک دزد عرب که از زائران دزدی کرده برای عبرت به دار کشیده شده است.
زن و فرزند فقیر در خیابان های شهر جده
یکشنبه 19 دی 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دقایقی پیش درگذشت.
زندگی نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی
اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ماه سال 1313ه.ش (برابر با 4 آگوست 1934) در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانوادهای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. او یکی از 9 فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه بیبی صفریان است.
پدرش با تحصیلات حوزوی از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. نام خانوادگی هاشمی برای خانواده ایشان، با آن که سیّد نیستند، به این دلیل انتخاب شده است که نام جدّ پدری وی حاج هاشم بوده است که در سرتا سر منطقه، املاک و امکانات زیادی داشته است. هاشمی تحصیل را، از سن 5 سالگی در مکتب خانه ای در نوق آغاز نمود.
در سن 14 سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت و به درجه اجتهاد نائل گردید. اساتید وی در حوزه علمیه قم آیات عظام سید حسین طباطبایی بروجردی، امام خمینی (ره)، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمد کاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب الدین نجفی مرعشی، محمد حسین طباطبائی و حسینعلی منتظری بوده اند.
وی در آنجا تحت تاثیر تعلیمات امام خمینی (ره) به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمد رضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید امام، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و نمایندگی امام در داخل کشور پررنگ تر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا 20 ایالت از ایالات متحده در غرب نمود.
هاشمی در سال 1337 با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است، ازدواج نمود. او خواهر حسین مرعشی، معاون سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری و از مدیران اصلی دولت سازندگی است. ثمره این ازدواج 5 فرزند به ترتیب و به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است.
دو دختر او با دو پسر آیتالله لاهوتی اشکوری، امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی در زندان (که یکی پزشک و دیگری دندانپزشک است) ازدواج کردند.
آیت الله هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه به عنوان یک شخصیت علمی شناخته شده باشد، به عنوان یک چهره سیاسی مطرح است و این هم به خاطر فعالیت های فراوان سیاسی ایشان در دوران قبل و بعد از انقلاب است. با مراجعه به اسناد معتبر تاریخی می توان همواره از ایشان در مناسبتهای مختلف سیاسی نام و نشانی پیدا کرد.
هاشمی رفسنجانی فعالیت سیاسی خود را از سال 1340 آغاز کرد. او در دوران قبل از انقلاب، بسیار به امام نزدیک بود. هاشمی در دوران پیش از انقلاب و در طول نهضت امام خمینی (ره) به صورت یک عضو فعال و همیشه در صحنه حضور داشته است. نمونه بارز حمایت ایشان از امام خمینی (ره)، حرکتی بود که ایشان به همراه دیگر علما در اعتراض به زندانی شدن امام انجام دادند.
هاشمی رفسنجانی پس از انقلاب اسلامی عناوین افتخاری متعددی را از مجامع علمی دنیا کسب کرده و دانشگاه تهران نیز عنوان دکترای افتخاری علوم سیاسی را به ایشان اهدا کرده است. ایشان هنوز نقطه امید و اتکای مردم و مسئولان جامعه در بحرانهای داخلی و خارجی است.
آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین در شهریورماه 1386 به دنبال رحلت آیت الله مشکینی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری در دومین اجلاس سالانه دوره چهارم مجلس خبرگان، به ریاست این مجلس مهم و تأثیرگذار برگزیده شد. وی اسفند سال 1389 ریاست مجلس خبرگان رهبری را به آیت الله مهدوی کنی سپرد.
اکبر هاشمی بهرمانی، روحانی و سیاستمدار، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری نخستین رئیس مجلس ایران و چهارمین رئیس جمهور ایران در دو دوره پیاپی بین سالهای 1368 تا 1376 بود و به عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیتهای سیاسی جمهوری اسلامی شناخته میشد.
چهارشنبه 15 دی 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
نیروهای عراقی توانستند داعش را در شهر "دیاله" زمینگیر کنند و حمله تروریستی بزرگ این گروهک را دفع کنند.
به نقل از روزنامه رای الیوم، نیروهای عراقی توانستند داعش را در شهر "دیاله" زمینگیر کنند و حمله تروریستی بزرگ این گروهک را دفع کنند.
به گزارش رای الیوم، داعش مواضع امنیتی نیروهای عراقی در دیالی را هدف قرار داده بود که با درگیری چند ساعته با عناصر تروریستی، این نقشه ناکام ماند.
گفتنی است که دیاله یکی از شهرهای شرقی عراق و در نزدیکی مرز مهران قرار دارد. داعش قصد دارد با ناامن کردن این شهر، تردد ایرانی ها و عراقی از مناطق هم مرز این دو کشور از سمت شرق عراق را مختل کند.
جمعه 19 آذر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
دست پسر بچه ای 15 ماهه در اسلام آباد غرب براثر سهل انگاری خانواده در چرخ گوشت فرو رفت.
پس از انتقال این کودک به اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان اسلام آباد غرب، اکیپ امدادگران هلال احمر طی یک ساعت عملیات جداسازی، چرخ گوشت را برش زدند اما بر اثر شدت جراحت، تلاش پزشکان نتوانست مانع از قطع مچ دست این کودک شود.
منبع : خبرگزاری میزان
چهارشنبه 10 آذر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
کارشناس هواشناسی گفت:
اوج بارندگی ها در ایلام و کرمانشاه است و هرچه زمان می گذرد هسته مرکزی بارشها به کوههای زاگرس مرکزی و استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، کردستان و آذربایجان غربی کشیده می شود.
پنج شنبه و جمعه هم شاهد ادامه بارش ها در استان های تهران، البرز، زنجان، آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، مازندران، اصفهان، قم و مرکزی خواهیم بود.
با بروز بارندگی ها و بارش برف در ارتفاعات، شاهد کاهش دما در استان های غربی، شمالی و ارتفاعات خواهیم بود
موج بعدی بارندگی در کشور از نیمه دوم هفته آینده با شدت بیشتری خواهد بود.
چهارشنبه 10 آذر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
شنبه 6 آذر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
حسین اللهکرم مطلبی درباره کوروش در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است.
متن صفحه اینستاگرام حسین اللهکرم در زیر آمده است:
آیا کوروش وجود خارجى دارد؟
مطلب زیر زمانیكه عده اى براى جشن تولد كوروش،كنارمقبره اش رفته بودند در دوبخش تهیه شد.
١- ﭼﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺛﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺟﻬﺎﻥ، ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻦ؟؟؟ ۲-ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﯾﮑﺘﺎﭘﺮﺳﺖ ﺑﻮﺩ، ﭼﺮﺍ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭﻣﻨﺸﻮﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺪﻭﻧﻦ، ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ " ﻣﺮﺩﻭﮎ" ﺑﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺑﻞﺭﻭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﺑﻞ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻩ ؟
۳- ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﯿﺴﺖ؟؟؟ ﺳﻌﺪﯼ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻌﺮﺍ،ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﻧﺒﺮﺩﻥ؟؟؟ ﻣﮕﺮ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟! ﭼﺮﺍ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ،
ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟؟؟ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺘﻬﺎﯾﯽ ﻗﺒﻠﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯿﺎﻥ ﻭ ﺑﻌﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩﻩ، ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭼﻪ ﮐﺴﯿﻪ؟؟؟ * ﺍﮔﺮ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﯾﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ! ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﭘﻬﻠﻮﯼ،ﺍﺳﻢ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻛﻮﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﻮﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﺒﻮﺩﻩ! ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺘﻮﻥ ﺑﮕﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩﺵ، ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺑﺎﺷﻪ؟
۴- ﺁﺛﺎﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ ﺭﻭﻡ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺍﺭﻭﭘﺎ، ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﺰﺍﯾﺮ ﻣﺪﯾﺘﺮﺍﻧﻪ، ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺩﺭ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﻡ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭ ﺑﺮﺗﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ،ﺍﻣﺎ ﺁﺛﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ، ﮐﻪ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻧﺶ ﻣﺪﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﯿﺎ ﻭ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎﺯﯾﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩﻩ،ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩﺟﺰ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪﺍﯾﺮﺍﻧﻤﻮﻥ!!! ﺣﺘﯽ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ،ﺳﺘﻮﻧﯽ،ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺎ ﻣﺎﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻮﺭﻭﺷﻪ!ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﺸﻪ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭیش ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﻪ، ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻤﺪﻧﺶ ﻫﯿﭻ ﺍﺛﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﺴﺘﻌﻤﺮﺍﺗﺶﻧﺒﺎﺷﻪ؟؟؟
۵- ﻧﮑﺘﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﺟﺪﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺒﻌﺸﻮﻥ ﺗﺎﺭیخ ﻫﺮﻭﺩﻭﺕ ﻭ ﻧﻘﻞ ﮔﺰﻧﻔﻮﻥ ﻫﺴﺘﺶ ﮐﻪ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺸﻒ ﻣﻨﺸﻮﺭ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺎﻡ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ (ﻉ) ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﮕﺎﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ، ﮐﺸﻒ ﻭ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻫﺮﻭﺩﻭﺕ همه ﺩﺭ ﯾﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ!!! ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻮﺩﻩ، ﯾﻬﻮ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻘﺒﺮﻩ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯿﺸﻪ ؟ﺍﻭﻧﻢ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ !!!! ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺷﻨﺎﺳﺎﯼ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﻗﺒﻠﺶ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﻥ؟
جمعه 5 آذر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
نایبرییس مجلس در صفحه اینستاگرامش به نامه اخیر رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان که او را مورد انتقادات تندی قرار داده بود، واکنش نشان داد.
علی مطهری در صفحه اینستاگرام خود نوشت؛
جناب آقای احمدرضا احمدی
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان گلستان
با اهداء سلام، نامهتان به خودم را خواندم. از این که فردی مانند شما ملبس به لباس روحانیت است و خود را دانش آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه میداند متأسف شدم. لازم است نکاتی را به عرض برسانم:
1-نوشتهاید «بعد از دو جریان تروریسم و ماتریالیسم که به اندیشه زلال آیتالله مطهری آسیب زدهاند من به این اندیشه آسیب زدهام» در حالی که برعکس است، استاد مطهری به ماتریالیسم و تروریسم آسیب وارد کرد نه آنها به اندیشه ایشان، و قضاوت این که من آسیب زدهام یا نه با مردم است و ظاهراً این هم مانند مورد اول برعکس است.
2-از محتوای نامه شما آشکار است که از اندیشه آن بزرگمرد آگاهی کافی ندارید و صرفاً خواستهاید از نام ایشان به عنوان یک ابزار استفاده کنید.
3- سخن از اهانت به امام رضا علیهالسلام به میان آوردهاید. آیا بیان مشروع بودن و احتمال شرکت حتی معصوم در برنامهای که مثلاً یک شعر عرفانی حافظ را با نوای خوش بخوانند، اهانت به ساحت معصوم است؟ اشکال شما این است که امام معصوم را در پشت ابرها تصور میکنید نه الگو و نمونه و قابل پیروی که ما باید خود را مانند او بسازیم. در واقع خودتان پاسخ خود را دادهاید، زیرا گله کردهاید که چرا مراجع تقلید بنده را تکفیر نکردهاند؟ پاسخ این است: به این دلیل که آنها مرجع تقلید و اسلامشناساند، اگر بنا بود مانند شما باشند که دیگر مرجع نبودند.
4- نوشتهاید که دستان خود را پس از مصافحه با من خواهید شست چون بنده را نجس میدانید. خیالتان را راحت کنم که من اصلاً با فردی مانند شما مصافحه نخواهم کرد تا نیاز به شستن دستهایتان باشد،بهتر است روح و روانتان را از حقدها و کینهها و هواهای نفسانی بشویید.
5- گفتهاید اگر امام(ره) بود حکمی شبیه حکم آن بانویی که در مقایسه با حضرت زهرا(س) گفته بود الگوی من اوشین است، درباره من صادر میکرد. یقین دارم که برعکس است، اگر امام با این سخنان شما مواجه میشد و اظهارنظر را لازم میدید، قطعاً جنابعالی را به خاطر عوامفریبی و استفاده ابزاری از مقدسات توبیخ میکرد.
6-گفتهاید «اگر در مقامی نباشم که شما را مستحق اعدام بدانم قطعاً نجس میدانم». این سخن شما آن مثل معروف را تداعی میکند که خدا فلان حیوان را شناخت که به او شاخ نداد. خوشحالم که حاکم شرع نیستید و الا اکثر مردم را تكفیر و اعدام میکردید. روحیه شما با گروه تکفیری صهیونیستی داعش سازگار است، خوب است به جای ماندن در استان گلستان به کمک آنها در موصل بشتابید که برادران شما در آنجا سخت در خطرند.
4/9/95
علی مطهری
دوشنبه 10 آبان 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
بازداشت فردی متهم به کلاهبرداری در کرمانشاه جنجال ساز شد و تجمع ده ها نفر از مردم این شهر را درپی داشت. معاون اجتماعی انتظامی استان کرمانشاه از دستگیری فرد کلاهبرداری که در زمینه تولید و صادرات فرش فعال بوده و با وعده پرداخت سودهای بالا توانسته بود میلیاردها تومان از پول مردم را جمع آوری کند، قبل از خروج از کشور خبر داد.سرهنگ محمدرضا آمویی با بیان اینکه مسئولین قضایی همواره تاکید داشته اند پرداخت سودهای کلان به سرمایه ها اشتباه است گفت: «متاسفانه فردی تحت عنوان راه اندازی شرکتی اقدام به جذب سرمایه های مردم کرده بود تا بتواند مبالغ کلانی را جمع کرده و از کشور خارج کند.»او تصریح کرد: «خوشبختانه با اقدام به موقع ماموران امنیتی و انتظامی این فرد قبل از خروج از کشور دستگیر شد.فرد بازداشت شده تحت عنوان شرکت "مکتب گلیم و گبه کرمانشاهان" وعده داده بود که به سرمایه گزاران شرکت سود 70 درصدی پرداخت خواهد کرد. خبرها حاکی از آن است که شاکی این فرد بانک مرکزی بوده است. طبق اعلام بانک مرکزی پرداخت سود ثابت به سرمایه مردم توسط شرکت ها ‘غیرقانونی’ و ممنوع است.رضا حواس بیگی، رییس گروه بازرسی بانک مرکزی در غرب کشور خرداد ۹۵ در گفت و گو با ایرنا گفت: به استناد قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی و قانون عملیات پولی و بانکی، فعالیت شرکت مذکور تخلف و اخلال در سیستم پولی و مالی است.پس از بازداشت شبانه این متهم تعدادی از سرمایه گزاران شرکت در کرمانشاه تجمع کردند. براساس گزارش ها سرمایه گزاران نسبت به بازداشت این فرد معترض هستند. تجمع مردم امروز صبح نیز ادامه یافت. فرماندار کرمانشاه، مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری و جانشین فرمانده انتظامی استان مقابل دفتر مرکزی مکتب فرش و گلیم و گبه برای آرام کردن مردم حاضر شدند.بهرام فاضلی زاد، مدیرکل سیاسی امنیتی استانداری کرمانشاه در جمع تجمع کنندگان و خطاب به آنان گفت: دستگیری این فرد در راستای حفظ منافع شما بوده و اگر دیر دستگیر شده بود شاید ماجرایی همچون "پدیده" پیش میآمد. این فرد از ماه ها پیش تحت نظر دستگاههای امنیتی بوده است.این فرد بارها از کشور خارج شده و اخیرا نیز قصد خروج از کشور را داشته است. اگر این مرتبه هم خارج می شد و دیگر بر نمی گشت آنگاه می گفتید چرا مسئولین هیچ کاری نکردهاند. وی اظهار کرد: این فرد هم اکنون در اختیار مراجع قضایی است و اموال او نیز ضبط شده و جای نگرانی نیست.فاضلی با انتقاد از افرادی که نزد مکتب گلیم و گبه سرمایه گذاری کردهاند، گفت: جدای از مسائل شرعی، کجای دنیا به سرمایه گذاری 72 درصد سود داده می شود.فضل الله رنجبر، فرماندار کرمانشاه نیز که بین مردم حاضر شده بود، گفت: حرکتی که مسئولین در خصوص بازداشت این فرد انجام دادند بخاطر شما بوده و بر اساس تجربیاتی که از نمونه هایی همچون "پدیده" داشتیم، تصمیم به بازداشت این فرد گرفته شد. دستگاه قضایی در راستای حمایت از حقوق مردم حکم بازداشت این فرد را صادر کرده است.وی گفت: خیلی از مردم تمام دارایی خود را فروخته و در این شرکت سرمایه گذاری کرده اند و باید جلوی سوء استفاده احتمالی را میگرفتیم. این فرد هم اکنون تحویل مراجع قضایی است و جای نگرانی وجود ندارد. باید مشخص شود پول هایی که از مردم جمع کرده را کجا سرمایه گذاری کرده است.فرماندار کرمانشاه ادامه داد: با مدیر این شرکت جلسه گذاشتیم و از او خواستیم بازپرداخت پول های مردم را ضمانت کند که قول داد ظرف سه روز تضامین محکمی برای این کار بیاورد و چنانچه مطمئن شویم ضمانت های قابل قبولی دارد و می تواند از عهده کار برآید، امکان ادامه کارش فراهم خواهد شد.فردی نیز که خود را از کارکنان این شرکت معرفی کرد، به خبرنگار ایسنا گفت: این شرکت در کل کشور با فعالیت در زمینه تولید و فروش و صادرات فرش، هزاران نفر شغل ایجاد کرده و نمی دانیم تکلیف ما چه میشود.
شنبه 8 آبان 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
کارشناس سازمان هواشناسی گفت: از عصر دوشنبه موج جدید بارش برف در ارتفاعات و شهرهای هفت استان آغاز می شود.
محمد اصغری گفت: در 24 ساعت گذشته هیچ یک از ایستگاه های هواشناسی دمای کمتر از صفر نداشتند و لاله زار با یک درجه بالای صفر سردترین ایستگاه و شهرکرد نیز با 2 درجه بالای صفر سردترین مرکز استان در کشور بود. وی افزود: دمای تهران با حداقل 16 و حداکثر 24درجه بالای صفر در 24 ساعت گذشته نوسان داشت. اصغری اضافه کرد: با روند افزایش دما و بارش برف سنگین در روزهای گذشته در اردبیل هشدار روان آب و آبگرفتگی معابر در این شهرستان جدی است. وی گفت: در شبانه روز گذشته بارش در شمال غرب کشورگزارش شده است و امروز بارندگی به سمت شرق کشور در استان های گیلان،مازندران،ارتفاعات تهران،قزوین،البرز و سمنان و با تاخیر گلستان و خراسان شمالی به صورت رگبار پراکنده ادامه دارد. کارشناس هواشناسی افزود: روند بارش فردا و صبح دوشنبه نیز در این مناطق ادامه دارد و از بعد از ظهر دوشنبه سامانه بارشی دیگری از شمال غرب کشور وارد خواهد شد و در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه استان های غربی کرمانشاه،ایلام،کردستان،مرکزی و همدان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اصغری افزود: با آغاز روند کاهش دما از غروب دوشنبه در شمال آذربایجان های شرقی و غربی همچنین ارتفاعات تهران،البرز،قزوین ،زنجان و سمنان شاهد بارش برف خواهیم بود. کارشناس هواشناسی اضافه کرد: زائران عتبات عالیات با توجه به افزایش سرعت وزش باد در کشورهای عراق و سوریه و شمال عربستان احتمال خیزش گرد و خاک در این مسیر وجود دارد که با شدت کمتری در استان های مرزی کشور نیز مشاهده خواهد شد.
سه شنبه 20 مهر 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
ماجرای هلاکت یکی از فرماندهان ارشد داعش را که در جریان یک عملیات پیچیده در کرمانشاه به هلاکت رسیده است، منتشر کرد.
اواخر مرداد ماه سال جاری یک عملیات مهم اطلاعاتی ــ عملیاتی توسط نیروهای امنیتی ــ نظامی ایران در غرب کشور انجام و در جریان آن، یکی از خطرناکترین تیمهای تروریستی منهدم میشود.
ماجرا از این قرار بود که دو تیم تروریستی با هدفی مشخص و با عبور از مرزهای عراق از طریق کرمانشاه وارد کشور میشوند و خود را به نقطهای در داخل مرزهای ایران در استان کرمانشاه میرسانند.
این دو تیم، یک هدف بزرگ و مهم را دنبال میکردند که در صورت تحقق این هدف، اهداف بعدی که کار عملیاتی و تروریستی بود، با امکان بیشتری انجام میشد.
هدف اصلی این دو تیم، رساندن فرمانده جدید خود به داخل خاک ایران و استقرار دادن وی در نقطهای امن بود، کسی که بهاحتمال بسیار زیاد "ابوعایشه" یکی از معاونین عملیات گروهک تروریستی داعش، نام داشت.
ابوعایشه یکی از فرماندهان اصلی و بنا بر برخی اطلاعات، معاون عملیات گروهک تکفیری ــ تروریستی داعش بوده که پس از ناکامی تیمهای تروریستی اعزامی به ایران مخصوصاً تیمهایی که وزارت اطلاعات ایران در تیر ماه خبر انهدام آنها را منتشر کرد، داعش تصمیم میگیرد که او را به ایران اعزام کند تا در سطح بالاتری انجام عملیات تروریستی در کشورمان را پیگیری کند.
در جریان آن عملیات بزرگ وزارت اطلاعات، چند تیم تروریستی با مقدار قابل توجهی تجهیزات ساخت بمب کشف شد که این تیمها قصد داشتند در 50 نقطه از تهران، عملیات بمبگذاری و انتحاری انجام دهند. (لینک)
با ناکامی طرحهای عملیاتی پیشین تکفیریها در ایران، داعش تصمیم گرفته بود که کاری بزرگ انجام داده و قبل از هر چیز سازوکار مدیریتی خود را سامان بخشیده و سپس وارد فاز انجام عملیات تروریستی در ایران شود.
** چندین هفته بعد؛ آغاز عملیات
چند ماه بعد، فاز اول عملیات برای وارد شدن فرمانده جدید تکفیریها در ایران آغاز شده و وی بههمراه 2 تیم تروریستی بهصورت جداگانه از طریق مرزهای غربی، وارد کشور میشود و ظاهراً همه چیز بهخوبی برای این دو تیم پیش میرود.
اما در جریان فرآیند ورود یکی از تیمهای تروریستی که ابوعایشه در آن تیم حضور نداشته، نیروهای قرارگاه نجف سپاه کرمانشاه با آن تیم درگیر شده و تمام اعضای تیم را در نقطه صفر مرزی به هلاکت میرساند.
اما در سوی دیگر، ابوعایشه بههمراه یک تیم دیگر و از نقطهای دیگر وارد کشور شده و بدون هیچ مشکلی در یک شهر مرزی در استان کرمانشاه، استقرار اولیه پیدا کرده و مخفی میشوند.
آنها برای اینکه ردی از خود به جای نگذارند، مجبور بودند که چند روزی در محل استقرار اولیه خود بمانند تا در یک فضای آرام، به مکان هدف برای استقرار نهایی برسند.
** همهچیز از ابتدا زیر نظر بود
پس از استقرار اولیه ابوعایشه و نیروهایش در یکی از شهرهای مرزی در استان کرمانشاه، آنها پی میبرند که احتمالاً محل استقرارشان لو رفته است و خانه تحت نظر نیروهای امنیتی است و اندکی بعد با مسجل شدن موضوع، همه چیز برایشان قطعی میشود که لو رفتهاند.
آنها تصمیم به فرار میگیرند ولی خانهشان محاصره شده بود و بهناچار با توجه به اینکه سلاح و مهمات قابل توجهی با خود همراه داشتند، تصمیم به ایجاد درگیری میگیرند تا شاید بتوانند با این کار، راه فراری برای خود از مهلکه درست کنند. حتی در جریان درگیری، یکی از اعضای تیم تروریستی با جلیقه انفجاری، خود را منفجر میکند.
اما در جریان این درگیری تمام اعضای تیم تروریستی کشته شده و یکی از تکتیراندازان نیز موفق میشود که با شلیک گلوله فردی را که احتمالاً همان ابوعایشه یکی از معاونین عملیات گروهک تروریستی داعش بوده به هلاکت برساند.
** ماجرای ورود راحت ابوعایشه و همراهانش به ایران
ماجرای ورود این تیم تروریستی به داخل کشور (بهخلاف انهدام تیم دوم در نقطه صفر مرزی) از این قرار بود که پس از حرکت ابوعایشه و تیم همراهش از داخل خاک عراق بهسوی ایران، با توجه به اشراف اطلاعاتی سنگین قرارگاه نجف اشرف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر تحرکات این گروه، اعضای تیمها شناسایی شده و از همان لحظات حرکت تحت رصد دقیق قرار میگیرند.
این تروریستها از ابتدا و حتی در مسیر حرکت نیز تحت رصد دقیق بوده و پس از رسیدن به مرز، برای اینکه نیروهای اطلاعاتی بتوانند از اهداف، امکانات، مرتبطین و. . . این تیمهای تروریستی مطلع شده و حتی اعضای آن را زنده دستگیر کنند، موانع سر راه تروریستها در مرز برداشته میشود تا راحتتر وارد خاک ایران شوند.
پس از ورود نیز، تمام تحرکات این تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) و نیروهای اطلاعاتی سپاه تحت رصد قرار میگیرد و تمام اعضای تیم شناسایی و اطلاعاتشان تجمیع میشود.
این عملیات بزرگ و حسابشده، با فرماندهی قرارگاه منطقهای نجف نیروی زمینی سپاه کرمانشاه و با همکاری وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی انجام شده است
منبع : خبرگزاری تسنیم
یکشنبه 28 شهریور 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
این روزها که محمود احمدینژاد و یارانش فعالیتها و تحرکات خود برای انتخابات ریاستجمهوری سال 96 را افزایش دادهاند و با سفر به استانهای کشور و سخنرانی در تجمعات مختلف سعی در آمادهسازی افکار عمومی جهت حضور خود در این رقابت سیاسی را دارند، از گوشه و کنار نیز اخبار و تحلیلهایی مبنی بر مخالفت با نامزدی احمدینژاد در این انتخابات شنیده میشود.
به گزارش آفتابنیوز؛ در همین زمینه، مهدی فضائلی فعال سیاسی اصولگرا و از حامیان سابق دولت احمدینژاد در تحلیلی که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرده، نوشته است: شرایط امروز کشور، هم از نظر اقتصادی، هم سیاسی و هم منطقه ای، شرایط خاص و ویژهای است. برآیند این شرایط چنین اقتضا میکند که کشور، آرام و بدون التهاب اداره شود تا بتواند با آرامش و پرهیز از چالشهای خودساخته، این مرحله را پشت سر بگذارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: از سوی دیگر، مسئولیت سنگین هدایت و راهبری کشور و نظام، همواره و از جمله در این شرایط، بر عهده رهبری است تا انقلاب اسلامی را در مسیر تکاملی و پویای خود اولا"حفظ کند و سپس بتواند آنرا رو به جلو پیش ببرد. بخشی از الزامات ادامه این روند رو به جلو که اتفاقا" درست از وظایف رهبری هم میباشد، پیشگیری از تکرار تجربههای پرهزینه و خسارتبار، جلوگیری از عقب گرد و یا درجا زدن، و آیندهنگری و قدرت جلوگیری از معضلات است.
این فعال سیاسی اصولگرا مینویسد: چند روزی است محافل رسانهای و سیاسی گوناگون از جمله کانالهای نزدیک به دکتر احمدینژاد، از ملاقات وی با رهبر انقلاب اسلامی خبر میدهند. دیداری مهم که بهدرخواست و پیگیری خود او انجام شده اما ظاهراً نتیجهاش خلاف انتظار وی بوده است! هرچند هنوز جزئیات این دیدار که چند هفته قبل انجام شده است منتشرنشده، ولی این مقدار قطعی است که وی با نهیی صریح رهبر معظم انقلاب، برای ورود به میدان رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال آینده مواجه شده است! نهی برخاسته از تدبیر، یعنی لایههای زیرین و صفحات پسینی ماجراها را دیدن. نهیی حاکی از شجاعت در بیان آن چیزی که رهبری برای انقلاب و نظام و چه بسا مصالح خود وی لازم دانستهاند و نهیی که موید قدرت مدیریت برای راهبری انقلاب است. حضرت آقا این بار نه به شیوه معمول و غالب خود- و البته نه همیشگی- بلکه مبتنی بر مصالح کشور و مشابه موارد خاص و استثنا، در برابر آمدن دکتر احمدینژاد به میدان رقابتهای ریاستجمهوری سکوت نکرده و صراحتاً نظر مخالف خود را ابراز کردهاند.
نویسنده در ادامه تحلیل خود از چرایی مخالفت رهبری با حضور احمدینژاد در انتخابات 96، آورده است: اینکه چرا رهبر حکیم انقلاب اسلامی چنین برخورد کردهاند و دلایل ایشان چه بوده است برما روشن نیست. همچنین صرفنظر از اینکه آیا صلاحیت او برای ورود به میدان رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال آینده از سوی شورای محترم نگهبان تایید میشد یا نه-که البته زمزمههای عدم تایید جدی بود- اما نباید فراموش کرد که بخصوص دوره دوم ریاستجمهوری احمدینژاد، جزو پر تنشترین ادوار ریاست جمهوری در ایران بوده است. همچنین نمیتوان نادیده گرفت که نشانهای از ذرهای تغییر در منش و رفتار احمدینژاد مشاهده نمیشود. لذا کاملاً قابل پیشبینی است که حتی صرف ورود مجدد وی به صحنه رقابتهای سیاسی در این سطح، کشور را دوباره با منازعات و تنشهای مضر و گرانبار و دوقطبی تنافر برانگیز روبرو میکند چه برسد به بازگشت احتمالی وی به قدرت! بنابراین بدون تردید، اعلامنظر صریح رهبری،حدود ۹ ماه مانده به انتخابات را باید اقدامی پرخیر و برکت و البته توام با اتمام حجت دانست. امروز احمدینژاد و یاران دوآتشه و سینه چاک او در معرض آزمونی مهم قرار گرفتهاند؛ آزمون "ولایتپذیری"!
احمدینژاد که مدتی است نشستهای "تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی و بازخوانی خط امام و رهبری"را برگزار میکند، امروز باید در عمل نشان دهد با نهی مهمترین "ثقل" احیا شده از سوی امام(ره) یعنی "ولایت فقیه" چگونه برخورد خواهد کرد. تمکین میکند و یا خود را "ماذون"! نمیداند و راه خود را میرود؟ او در دوران ریاست جمهوریش در گفتوگو با نویسنده این سطور، مدعی بود سینهاش را سپر کرده تا تیرهای نشانهرفته به سمت آقا، به او اصابت کند! امروز احمدینژاد باید نشان دهد آیا واقعاً سینه او، در برابر تیرهای نشان رفته به سوی رهبری سپر است و یا خدای ناکرده خود تیری است در چله به سمت رهبری!
این فعال سیاسی اصولگرا در پایان نوشته است: احمدینژاد و حلقه محدود یارانش باید این فرصت را مغتنم بشمارند و تصمیم بگیرند از این آزمون سربلند خارج شوند و در سپهر سیاست ایران برای ایفای نقش احیاناً در مسئولیتها و عرصههای دیگر باقی بمانند و یا ... پرونده سیاسی خود را برای همیشه ببندند! آری، آنچه پیش آمده است، فرصت دوباره و تازهای است برای احمدینژاد تا دلبستگی خود را به نظام، انقلاب و مردم که در اطاعت از رهبری تبلور مییابد به اثبات برساند و نشان دهد تا چه حد اهل تکلیفمداری است. انشاالله که او و حلقه یارانش از این آزمون سربلند خارج شوند.
جمعه 19 شهریور 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
در میان اظهارنظرها درباره موضوع داغ این روزهای محافل خبری، حتی گفته شد FATF ترکمنچای دوم است، اما کمتر کسی در روزهای گذشته به این مساله پرداخت که اصلا FTAF چیست؟ و حضور نام ایران در «لیست سیاه» این سازمان یعنی چه؟
FATF یک قرارداد نیست، یک سازمان بین دولتی است. « گروه ویژه اقدام مالی» در سال 1989 به ابتکار کشورهای عضو گروه «جی 7» تشکیل شد تا بررسیهایی درباره وضعیت قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مختلف مالی را در سرتاسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یک بار خود به اطلاع کشورهای عضو برساند تا این کشورها بتوانند ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مالی هدف را بررسی و در مورد سرمایهگذارانی که به «کشورهای مشکوک» میروند احتیاط کنند.
در این زمان، گروه ویژه اقدام مالی، تنها 16 عضو رسمی داشت و وظیفهای که برایش در نظر گرفته شده بود این بود که روند پولشویی در دنیا را بررسی کند، در سطح ملی و بینالمللی بر نحوه اجرای قوانین و فعالیتهای مالی کشورها نظارت و استانداردهایی برای مبارزه با پولشویی طراحی کند.
مقررات مبارزه با پولشویی شامل قوانینی است که اشخاص و شرکتها را موظف میکند در مورد نحوه کسب درآمدشان به دولتها توضیح دهند، از این راه، پولهایی که از راههای نامشروع، مانند قاچاق، رشوه و تخلفهای مالی به دست آمده است، برای ورود به بازارهای مالی با دشواری بیشتری رو به رو میشود و سلامت نظام مالی و اقتصادی قابل تضمینتر خواهد بود.
در سال 2001 بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر به برج های مرکز تجارت جهانی در نیویورک، یک وظیفه دیگر هم به عهده کارشناسان سازمان گذاشته شد و آن اینکه «بازارهای هدف برای سرمایهگذاری را از نظر وجود امکان تامین مالی تروریسم» بررسی کنند.
کارشناسان FATF بر اساس گزارشهای رسمی کشورهای مختلف از جمله در مورد شفافیت مالی، قوانین مالیاتی و مانند آن نظرات مشورتی خودشان را در مورد میزان ریسک سرمایهگذاری در آن کشورها اعلام میکنند که مورد استناد سرمایهگذاران بینالمللی قرار میگیرد.
FATF در مورد پولشویی 40 توصیه و در مورد تامین مالی تروریسم 9 توصیه دارد که بر اساس آنها کشورهای مختلف را بررسی و ردهبندی میکند. توصیههای این نهاد میتواند از طریق وضع قوانین داخلی توسط کشورها، به اجرا دربیاید و زمینههای پولشویی و تامین مالی تروریسم را کاهش دهد.
لیست سیاه
بعد از چند سالی و بالا و پایین، سرانجام اولین بار در کتاب مرجع سال 2009 FATF برای کشورها و ارزیابان، معیارهای نهایی بررسیهای FATF معرفی شد، اما از 9 سال قبل از آن، یعنی از سال 2000 میلادی، گروه ویژه اقدام مالی، در گزارشهای سالانهاش، یک «لیست سیاه» از کشور هایی که با معیار این نهاد، پرخطرترین کشورها برای سرمایهگذاری هستند قرارد داده بود. این لیست سیاه همان لیستی بود که از طرف « سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعهای» یا OECD نیز منتشر میشد و عنوان آن هنوز هم «کشورها و قدرتهای نامناسب برای همکاری» است.
این لیست شامل کشورهایی است که از نظر کارشناسان این سازمان، در مبارزه جهانی علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم همکاری نمیکنند. البته با وجود تمام انتقادهایی که به این لیست وارد بود است، بعد از اجلاس « جی 20» در سال 2008 این نهاد تصمیم گرفت بررسیهایش را دقیقتر و معیارهایش را سختگیرانهتر بررسی کند.
در سال 2009 برای اولین بار، نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاری FATF شد. در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد، در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند، اما ایران در کنار کره شمالی، در جایگاهی حتی بدتر از «لیست سیاه» و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها «اقدامات مقابلهای» انجام شود.
FATF دقیقا درباره ایران به دنیا چه میگفت؟
در آخرین گزارش FATF درباره ایران در فوریه سال 2016 ( بهمن 1394)، آمده است:
« FATF نگرانیهای ویژه و فوقالعادهای درباره شکست ایران در رسیدگی به کاهش ریسک تامین مالی تروریسم و در نتیجه تهدید جدی علیه یکپاچگی سیستم مالی بینالمللی دارد. ما به همه اعضاء و نهادهای تصمیمگیری مجددا تاکید میکنیم که به همه موسسههای مالیشان توصیه کنند که توجه ویژهای به روابط تجاری و معامله با ایران و شرکتهای تجاری و موسسههای مالی ایرانی داشته باشند. علاوه بر گسترش اقدامات امنیتی، FATF بیانیه سال 2009 را مورد تاکید مجدد قرار میدهد که بر اساس آن از اعضاء و نهادهای تصمیمگیری خواسته شده بود که اقدامات مقابلهای موثری را در پیش بگیرند تا بخشهای مالی خود را از ریسک پولشویی و تامین مالی ترورسیم در ایران حفظ کنند.
FATF» نهادهای تصمیمگیری را به محافظت از خود در برابر روابط نمایندگیها که برای دور زدن یا فرار از این اقدامات مقابلهای صورت میگیرد، همچنین اقدامات درخصوص شیوههای کاهش ریسک فرامیخواند و میخواهد هنگامی که نهادهای مالی ایران خواستار ایجاد شعبه در کشورهای دیگر هستند احتمال وجود تامین مالی تروریسم مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به ادامه خطر تامین مالی تروریسم در ایران، نهادهای تصمیمگیری باید علاوه بر گامهایی که پیش از این برداشته شده، تدابیر اضافی و تشدید اقدامات موجود را در نظر بگیرند.
FATF از ایران درخواست میکند تا نقصهای قوانین خود در زمینه مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم را به شکل فوری و معنیدار برطرف کند و به طور خاص، تامین مالی تروریسم و انجام معاملههای مشکوک را در قوانین خود به عنوان جرم تلقی کند.
اگر ایران نتواند گامهای معنی داری در سیستم مبارزه با تامین مالی تروریسم خود بردارد، FATF بار دیگر در جولای 2016 از اعضای خود خواهد خواست تا اقدامات پیشگرانه موثر و سخت تری را در دستور کار قرار دهند.»
اقدامات ایران چه بود؟
ایران، در سالهای گذشته تلاش کرده است با تصویب قوانین جدید، هم نظارت بر پرداخت مالیاتها را بیشتر کند، هم فضای کسب و کار را بهبود بخشد و هم شبههها در مورد تامین مالی تروریسم از طریق بازارهای غیرشفاف مالی را کاهش دهد، یکی از اقداماتی که برای این منظور انجام شده، تصویب « قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم» بود که لایحه آن توسط دولت حسن روحانی در سال 94 به مجلس فرستاده شد، در بهمن سال گذشته تصویب و در اسفند سال گذشته به دولت ابلاغ شد.
این قانون تلاش کرده است فعالیتهای تروریستی را ردهبندی کند و البته به صراحت اعلام کرده است که « اعمالی که افراد، ملتها، یا گروهها و یا سازمانهای آزادیبخش برای مقابله با اموری از قبیل سلطه ، اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی انجام میدهند، از مصادیق اقدام تروریستی موضوع این قانون نیست و تعیین مصداق گروههای تروریستی و سازمانهای مشمول این تبصره بر عهده شورای عالی امنیت ملی است.»
سرانجام در پی اقدامات دولت روحانی، گروه اقدام مالی (FATF) در تاریخ چهارم تیر ۱۳۹۵ با انتشار بیانیه جدید خود، درخواست خود از کشورها برای انجام اقدامات مقابلهای علیه جمهوری اسلامی ایران را به مدت یک سال به حالت تعلیق درآورد و حالا اعلام شده که این تعلیق نتیجه اقدامات متعدد دولت، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه در سالهای اخیر، از جمله تصویب قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و التزام ایران به اجرای برنامه اقدام برای رفع کاستیهای چارچوب مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم منطبق با قانون اساسی بوده است. البته تعاملات با گروه اقدام مالی، منحصر به ماههای گذشته و این دولت نبود و در دولتهای سابق نیز تلاشهای گستردهای در جهت تعامل با گروه اقدام مالی صورت میگرفت که به دلیل فضای منفی بینالمللی ایجاد شده علیه کشور، منتهی به نتیجه مطلوب نمیشد.
دولت که پس از برجام همواره بر ضرورت برقراری روابط ساختارمند با نهادهای موثر بینالمللی تاکید کرده است، یکی از قفلهای باز نشده ورود سرمایه به کشور را همین حضور نام ایران در لیست سیاه FATF میدانست و معتقد بود همکاری و تعامل با گروه اقدام مالی از آن رو ضرورت دارد که امروزه کلیه بانکها، موسسات مالی، شرکتها و بنگاههای اقتصادی در سراسر جهان موظف هستند که استانداردهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را اجرا نمایند و براین اساس در مواردی که کشوری توسط گروه اقدام مالی در فهرست کشورها و مناطق پرخطر و غیر همکار قرار گرفته باشد، موسسات مالی و سایر بنگاههای اقتصادی یا به طور کلی از تعامل با بانکها و بنگاههای اقتصادی آن کشور صرف نظر یا همکاری خود را منوط به بررسیهای به شدت سختگیرانهای میکنند که در نهایت هزینههای معامله را به طور جدی افزایش میدهد و نهایتا بر همین اساس، کلیه کشورها تلاش میکنند در فهرست یادشده قرار نگیرند.
واکنش تند مخالفان و سرانجام پاسخ دولت
این موضوع در روزهای اخیر به سوژه تازه مخالفان دولت برای آغاز دوره جدیدی از حملاتشان تبدیل شد. روزنامهها و خبرگزاریهای منتقد و مخالف دولت با تندترین کلمات به انتقاد از این مسأله پرداختهاند و آن را «خیانت دولت» نامیدند. این رسانهها ماجرا را به عنوان «خودتحریمی» بانکهای داخلی تعبیر کردند و از شکلگیری «موج گستردهای از اعتراض همگانی نسبت به اجرایFATF » خبردادند.
رسانههای منتقد ضمن اشاره به آنچه آن را «موجی از خشم عمومی نسبت به دولت حسن روحانی» مینامیدند خواستار رسیدگی و توضیح دولت پیرامون دلیل اجرای این توافق شدند.
دولت هم سرانجام ، البته نسبتا دیرهنگام ، با صدور بیانیهای در قالب بیانیه اعضای شورای عالی مبارزه با پولشویی متشکل از رییس بانک مرکزی، وزرای اقتصاد، اطلاعات، امور خارجه، کشور و صنعت،معدن و تجارت درباره مسائل مطرح شده درباره FATF توضیح و به منتقدان پاسخ داد.
دولت انتقادات منتقدان را در پنج محور خلاصه کرده و بصورت مجزا به هر کدام پاسخ داده است:
1- ارائه اطلاعات نظام مالی ایران به گروه اقدام مالی
گروه اقدام مالی به سیاستها، رویهها، قوانین و مقررات میپردازد. برای گروه اقدام مالی مهم است که در کشورها قوانین ملی کارا و اثر بخشی برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم وجود داشته باشد؛ مقامات قضایی و اجرایی، اختیارات کافی برای نظارت بر اجرای این قوانین و مقررات داشته باشند؛ شناسایی مشتری در موسسات مالی انجام شود؛ سوابق معاملات برای مدت مشخصی نگهداری شود و نظایر آن. گروه اقدام مالی به جمع آوری اطلاعات تراکنشها و معاملات خاصی نمیپردازد. این گروه، هیچ مکانیزمی برای دریافت اطلاعات از بانکها و کشورها ندارد و اساساً کارکرد این گروه، بررسی سیاستها و رویههاست نه دادهها، معاملات و تراکنشها.
2- ارائه اطلاعات نظام مالی ایران به سایر کشورها
واقعیت این است که هیچ یک از اعضای گروه اقدام مالی به دلیل عضویت در این گروه، متعهد نیست که اطلاعات مشتریان نظام مالی خود را در اختیار سایر اعضاء قرار دهد و هرگونه تبادل اطلاعاتی میان اعضاء بر اساس معاهدات دوجانبه یا چندجانبه میان آنها و پس از تصویب مجالس و سایر مراجع ذیصلاح داخلی آنها خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر میان دو کشور عضو، معاهده معاضدت قضایی وجود داشته باشد و در آن معاهده قید شده باشد که اطلاعاتی در زمینه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم میان مقامات قضایی و اجرایی آنها مبادله خواهد شد، آنگاه بر همان اساس و در چارچوب همان معاهده مبادله اطلاعات انجام خواهد شد. اما اگر چنین معاهده و ترتیباتی وجود نداشته باشد، صرف عضویت در گروه اقدام مالی و اجرای توصیههای گروه مزبور باعث نخواهد شد که تبادل دوجانبه اطلاعات صورت گیرد. روشن است در معاهدات معاضدت قضایی که میان جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها منعقد شده اند و تماماً به تصویب و تایید شورای نگهبان رسیده و یا خواهند رسید دغدغههای کشور در رابطه با انتقال اطلاعات حساس درنظر گرفته شده و تحفظهای لازم صورت گرفته و خواهد گرفت.
3- تعریف تروریسم
گروه اقدام مالی هیچ تعریفی از تروریسم ارائه نداده و به معرفی مشاغل و ابزارهایی که ممکن است مورد سوء استفاده تامین کنندگان مالی تروریسم قرار گیرند پرداخته و توصیه های لازم را در این خصوص ارائه نموده است. تعریف تروریسم امری است که مورد اختلاف کشورهای مختلف قرار دارد. با این حال، در کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (۱۹۹۹)، تعریفی از تروریسم پذیرفته شده است که در قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم مصوب ۱۳۹۴ درجمهوری اسلامی ایران نیز با اندکی تغییر در عبارات، مورد قبول قرار گرفته است. به موجب قانون مزبور، ایران نیز مانند اکثرکشورها اعمال خشونت باری را که از طریق ارعاب مردم، قصد تاثیرگذاری بر سیاست ها و رویه های دولت ها را دارند اعمال تروریستی محسوب کرده است و به بخش قابل توجهی از کنوانسیون های سازمان ملل متحد که برای مقابله با تروریسم تدوین شدهاند پیوسته است. بنابراین از جهت مفهومی، ایران در تعریف تروریسم با جامعه بین المللی همسو می باشد. در رابطه با مصادیق سازمانها و گروههای تروریستی، ایران مانند هرکشور دیگری حق دارد که در قوانین خود، نهادهای ذیصلاح برای تعیین مصادیق سازمانها و گروه های تروریستی را مشخص کند و این مصادیق را به اشخاص حقیقی و حقوقی ابلاغ نماید. هیچ چیز در توصیه های گروه اقدام مالی وجود ندارد که ایران را ملزم نماید از فهرست آمریکا یا هر کشور دیگری در خصوص سازمانها و نهادهای تروریستی تبعیت کند. ایران مانند بسیاری از کشورها میتواند در هنگام پیوستن به هر کنوانسیونی، اعمال حق شرط کند.
3- اجرای قطعنامه های سازمان ملل متحد
یکی از انتقادات وارد شده بر تعامل با گروه اقدام مالی این است که ایران، با اجرای استانداردهای گروه اقدام مالی مکلف خواهد شد که قطعنامه های تحریمی سازمان ملل متحد علیه خود را اجرا نماید. مبنای این انتقاد توصیه شماره ۷ گروه اقدام مالی است که مقرر می دارد: "در اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با جلوگیری، سرکوب و توقف اشاعه سلاح های کشتار جمعی و تامین مالی آن، کشورها باید تحریم های مالی هدفمند را به اجرا گذارند". قطعنامه های یادشده کشورها را ملزم میکنند برای اطمینان از این که هیچگونه وجه یا دارایی دیگری، به طور مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار شخص یا نهادی قرار نگیرد که توسط یا به موجب اختیارات شورای امنیت سازمان ملل متحد- تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد- معین شدهاند و یا اشخاص مزبور از آن وجوه یا دارایی ها بهرمند نشوند، بدون تاخیر، وجوه و داراییهای آنها را مسدود کنند.
منتقدان تعامل با گروه اقدام مالی اظهار می دارند اجرای این توصیه باعث خواهد شد که ایران مکلف به اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ و سایر قطعنامه های تحریمی علیه خود شود. در پاسخ باید گفت اصولاً اجرای توصیه هفتم گروه مذکور در برنامه اقدام مورد توافق ذکر نشده است. همچنین مشابه بسیاری از کشورها، اجرای تمامی توصیه های ۴۰ گانه الزام آور نبوده و از این بابت تعهدی متوجه کشور نخواهد بود. در رابطه با قطعنامه ۱۲۶۷ (موضوع توصیه ششم گروه اقدام مالی) نیز باید اشاره نمود این قطعنامه مرتبط با القاعده، طالبان، داعش، اسامه بن لادن و سایر اشخاص و سازمان های تروریستی مرتبط با آنهاست که اقدامات متعددی را علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادهاند و ایران نیز همانند برخی دیگر از کشورها قربانی عملیات تروریستی این گروه بوده است. از این رو مفاد این قطعنامه از سالها پیش در بانک های کشور اجرا می شود. حتی در صورت اضافه شدن اسامی دیگر به این فهرست در قطعنامههای آتی نیز هیچ گونه تحمیلی نمیتواند بر کشور صورت گیرد چرا که در قانون مجلس شورای اسلامی تصریح شده است که تشخیص مصادیق تروریسم تنها توسط شورای عالی امنیت ملی کشور صورت میگیرد.
4- قطع روابط با اشخاص مشمول تحریم های امریکا
به لحاظ فنی و تخصصی هیچ امری در استانداردهای گروه اقدام مالی وجود ندارد که ایران یا هیچ کشور دیگری را مکلف به تبعیت از تحریمهای آمریکا نماید. رژیم تحریمهای آمریکا مستقل از گروه اقدام مالی است. علاوه بر این، در متن برجام این نکته مورد اذعان قرار گرفته است که کلیه اشخاص ایرانی، میتوانند با یکدیگر روابط مالی و اقتصادی داشته باشند.
دولت پس از پاسخ دادن به منتقدان نیز تاکید کرده است که تعامل با گروه اقدام مالی از سالها قبل در زمره برنامههای شورای عالی مبارزه با پولشویی قرارداشته است و اقداماتی که منجر به تعلیق اقدامات مقابلهای علیه ایران شدهاند نیز منحصر به دولت فعلی نیست و تعامل با گروه ویژه اقدام مالی، ضرورتی است که مستقل از بحث برجام و دولت کنونی است و آخر اینکه درحال حاضر ۱۹۸ کشور، پذیرفتهاند که توصیههای گروه اقدام مالی را اجرا نمایند. بنابراین تعداد کشورهایی که با گروه ویژه اقدام مالی همکاری مینمایند از تعداد دولتهای عضو سازمان ملل متحد (۱۹۳ عضو) نیز بیشتر است.
آدم ها ممکن است برای سفر کردن، توصیههای دیگران را جدی نگیرند و تصویرسازی رسانهای از ایران را به عنوان کشوری نا امن و نا مناسب برای سفر کردن کنار بگذارند، اما سرمایه و پول ذاتا محافظه کارند، حتی بعد از این که محدودیتهای بین المللی برای سرمایه گذاری در ایران، از منظر قانونی به طور کامل برطرف شود، برچیده شدن تک تک توصیه های منفی در مورد ایران، و باز شدن درهای بازارهای مالی به روی سرمایه خارجی نیازمند زمان بیشتر است.
پنجشنبه 4 شهریور 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
کیانوش رستمی، قهرمان المپیک ریو شب گذشته در حرم کریمه اهل بیت (س) حضور یافت و پس از زیارت مضجع شریف این بانو، با آیتالله سعیدی دیدار و گفتوگو کرد.
آیتالله سعیدی در این دیدار گفت: اهدای مدال المپیک شما به شهدای مدافع حرم نشان از قدرشناسی شما نسبت به حرم اهل بیت و مدافعان حرم بود و موجب شادی ملت عزیز ایران اسلامی و مقام معظم رهبری و خانواده شهدا بهویژه شهدای مدافع حرم شد.
کیانوش رستمی نیز که در این دیدار نشان خادمی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را از آیتالله سعیدی، تولیت آستان مقدس دریافت کرد، گفت: یقیناً مدال نوکری کریمه اهل بیت از مدال المپیک برای من با ارزشتر است و انرژی من را در طی مسیر قهرمانی مضاعف میکند.
پنجشنبه 4 شهریور 1395
نویسنده: همبستگی اسلام آبادغرب |
روزنامه روسی نزاویسیمایا گازتا، توجه چین به مسئله سوریه و امکان شکل گرفتن ائتلاف سه گانه ایران، روسیه و چین را مطرح کرده است. به اعتقاد کارشناسان این ادعای عجیبی است که احتمالاً نمی تواند پایه و اساس درستی داشته باشد. ولی با این حال باید به این مسئله توجه کرد که چین با اعزام نماینده نظامی خود به سوریه و انتصاب سفیر جدید سیاست خود در مورد سوریه را تغییر داده است.
در این میان، موضع آنکارا نسبت به مسئله سوریه نیز تغییر کرده است و نخست وزیر این کشور صراحتآً از امکان ادامه حکومت بشار اسد در دوران انتقال سخن به میان آورده است. تحلیلگران بر اعتقادند که مسئله کردها یکی از مهمترین انگیزه ها و دلایلی است که ترکیه را به همکاری با دمشق وادار کرده است. کردهای سوریه، ترکیه را به کنار آمدن با سوریه با هدف قصد نابودی خودگردانی آنها متهم میکنند.
همراه با وارد شدن چین به بحران سوریه، نماینده آمریکا نیز از امکان درگیری مستقیم با نیروهای بشار اسد خبر داده است.