آقا بالاخره اومد!
اواسط هفته بود که اون آقا با مامان جونش اومد محل کارم بعد از اون قضیه اومدن مامانش!
اومدن تو اتاقم نشستن و شروع کردن مادر و پسر به بازجویی من!
پسره میگه مدرکتون؟
یه لحظه خواستم بگم به تو چه! اینقد افه خری برام اومد که منم براش افه سوپر خری گذاشتم.
نهایتا از برخوردم باهاش به وجد اومدم.
--------------------------------------------------
آقا عقدی دوستمم دو در کردم.
خانواده داماد نافرم مذهبی بودن منم نرفتم که اذیت نشم از جو سنگین. خوب کاری کردم.مگه نه؟؟؟؟
اومدن تو اتاقم نشستن و شروع کردن مادر و پسر به بازجویی من!
پسره میگه مدرکتون؟
یه لحظه خواستم بگم به تو چه! اینقد افه خری برام اومد که منم براش افه سوپر خری گذاشتم.
نهایتا از برخوردم باهاش به وجد اومدم.
--------------------------------------------------
آقا عقدی دوستمم دو در کردم.
خانواده داماد نافرم مذهبی بودن منم نرفتم که اذیت نشم از جو سنگین. خوب کاری کردم.مگه نه؟؟؟؟