از گفته های شکسپیر

شکسپیر می گوید: شخص نادان معمولا گمان می کند که : دانا و دانشمند است ء اما شخص دانا به خوبی می داند که : 

کسی جز یک نادان نیست.


[ شنبه 11 شهریور 1391 ] [ 04:22 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]


درسی بزرگ از انسانی بزرگ

حضرت علی (ع) فرمود: از هر کتاب آسمانی جمله ای آموختم که مرا بس است.

از تورات حضرت موسی(ع): هر که سکوت کرد نجات یا فت.

زبور حضرت داوود(ع): هر که از شبهات دوری نمود از آفات سالم ماند.

انجیل حضرت عیسی(ع): هر که قناعت ورزید سیر گردید.

قرآن حضرت محمد (ص): هر که به خداوند توکل کرد کفایت می کند او را.

                                                                                                                                                  (نقل از کتاب ره آورد)


[ شنبه 11 شهریور 1391 ] [ 03:57 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]


جملات حکیمانه


خشم با دیوانگی آغاز می شود و با پشیمانی پایان می یا بد. ............ فیثا غورث


هرگز سود و نیکی خود را در زیان و بدی دیگران جستو نکنید..............رزتشت  


پاکترین محبت ها، محبت مادر و گرانبها ترین محبت به پدر است. ........... داروین 


[ شنبه 11 شهریور 1391 ] [ 03:34 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]


خاطره ای تفکر برانگیز از دکتر حسابی

پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی كه با انیشتین داشتند و پس از آنكه انیشتین به ایشان نوید می دهند كه نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیك را در جهان متحول خواهد كرد، به پروفسور پیشنهاد می دهد كه برای تكمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیكاگو به كار خود ادامه دهد. در ادامه ایمیل خاطره ای بسیار آموزنده از ایشان در دانشگاه شیکاگو نقل شده كه هر ایرانی را به فكر وا می دارد. امیدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهید ...

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک 
عکس/ دکتر حسابیچک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!عکس/ دکتر حسابی

[ شنبه 11 شهریور 1391 ] [ 03:02 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]


راز

 عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوی

[ شنبه 11 شهریور 1391 ] [ 12:54 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]


نمیدانستیم

زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم

همه عمر دمی بود و نمیدانستیم

حسرت رد شدن ثانیه های کوچک

فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم

تشنه لب.عمر به سر رفت و به قول سهراب:

آب در یک قدمی بود و نمیدانستیم



[ پنجشنبه 9 شهریور 1391 ] [ 09:30 ب.ظ ] [ taha ahmadian ] [ نظرات() ]