پشت دریاها شهریست....
قصه ی من قصه ی اون بوته ی خشکه که بارون خنده هات سیرابش میکنه....سیرابم کن
درد داره
یکی می شه همه ی زندگیت
ولی هیچ جای زندگیت حضور نداره !
آخرین ویرایش:یکشنبه 15 شهریور 1394 06:11 ب.ظ
درد یعنی....
او هست...
اما نه برای من …
آخرین ویرایش:یکشنبه 15 شهریور 1394 06:11 ب.ظ
کلافه ام....
شبیه کرمی که نمیداند
ماهی را از زندگی رها کند
یا گنجشک را از مرگ ! آخرین ویرایش:یکشنبه 15 شهریور 1394 06:05 ب.ظ
من از این که تو خوشبختی
نه آرومم نه دلگیرم
یه جوری زخم خوردم که
نه میمونم نه میمیرم...
آن شب هایی که تا صبح
در کنار تو بیدار بمانم،
سرم را روی سینه ات بگذارم و به تو بگویم که
در کنارت چقدر خوشبخت هستم...
دختــــــــــر کــه بـاشــی هـــزار بــار هــم کــه بگـویــد :
دوستـــــــــــــــــــــت دارد !
بـازهــم خواهــی پـرســـی : دوستــــــــــــــــم داری ؟
و تـه دلـــــــــت همیشــه خواهــد لــرزیـد !
دختــر ...
دختــر کــه بـاشــی هــرچقــدرهــم کـه زیبــــا بـاشــی نگــران زیبـــاترهایــی ...
هــر وقت کــه صدایت میکنــد :
خوشـــــــــگلم خــدا را شکــر میکنــی کــه درچشمــان او زیبایــی !
مرد بآس خانومشو با "میم" مالکیت صدا بزنه
بآس خریدارِ ناز زنش باشه ...
بآس با وجود همه مردونگیش به عیالش
ابراز عشق و علاقه کنه اونم هر روز ...
بآس با وجود تمام غرورش ، مهربون باشه
با وجود تمام لج بازیاش وفادار ...
صبح بیدار شی و ببینی توو بغلشی
لبخند بزنی و خدا رو شکر کنی ،
محکمتر بغلش کنی و
دوباره چشماتو ببندی ...
من از این زندگی
چیزهای زیادی نخواسته بودم. . .
تنها نگاهــت را
غمــت را
دلواپسی هایــت را می خواستم
چگونه می شود
کسی را دوســـت داشت
اما تــرک کرد
اصلا مگر می شود. . .؟!
باورکــــــن
من سطر به سطر این شعر را گریستــه ام
تا توانستم آن را بر کاغذ بیاورم
من از این زندگــی
چیزهای زیادی نخواستــه بودم
جز" تــــــــو "
من مردم پسر...
یه عقدم که سرتاپای مسیرو همیشه خوردم به سنگ...
اگه که مردم حلال کنینم...
آره تاحالا ساختم ولی الان بریدم...
ازخودم از همه...
ار فکر به فرداها که روی مغزمه...
صدای هِـق هِـق گریه هام
از گلویی میاد که
تو میگفتی
از رَگِش به من نزدیکتـَـری ...
دیگه بسه،،
بارانم از اشکهایت خجالت میکشد...
از دور دوستتــــ داشــتم...!
بــی هیــــچ عطـــری،آغوشـــی،نگاهــی و یا حتــی بوســه ای...!
تنــها دوستتـــ داشــتم...!
اما حـــالا که دور شـــدی...!
چــه کــنم بـا ایــن همــه وابستــگی!!!
آخرین ویرایش:- -
در نوشته هایم در خیالم در دنیایم تنها جایی که باید باشی و ندارمت ، کنارم است
آخرین ویرایش:پنجشنبه 24 مهر 1393 10:49 ق.ظ
دلـم ...
هنـوز ..
خیس خورده نگاه توست ..!!
نـازش بـدار ..!
که نلغــزد ..
از میان دستهایت ..!!
روزی مـیرسه که...
عشقم خـسته کوفته از سرکار میآכ خـونه
بهش خسته نباشیدمیگمواونم بوسم میکنه میره دوش بگیره<3
تــــــــــآ میره حمـومـ כآכ بزنم: آقـــآمـوووووووووون ؟
از پشتـ כر بگـه: جـوووووووونه دلــــــــم ؟
بهش بگم: بدووووو بدووو درو بآز کـــــــــن
سریــــــــَع כروبآز کنه بگه: چیــــشده خانومم ؟
منـــم با ذ999ق بهـــش بگم: میذآری خط تـه ریشتـ9 منـ برآتـــــ بزنــــــم؟ >ο<
آقامـونم لبآسشـوכر بیـآره بگـه
لـــــــازم نکرכه -___-
تو بروغذاتـودرست کن جاسوییچی...
منمـ قیافمو اینجوری کنم~> :(
با غرغر از حمـوم بیــــــــــآم بیــــــــــرون -.-
ا9نـــــــم سریــــع از پشتـ بغلمـ کنـه بگـه چـه نـآز نـآزی تشریفـ כآرن بعضیـآ ...
منمـ بـآ ذوق برم سمتش تآ خط ریششـو بزنم سـرشـو خم کنـه تآ قـכم بهش برسه >___<
بـعـכ یهـو چشممم به بـــــازوهـآی لختش بیفتـــــه
مظلـوم نگـاش کنم وبگم : هوووی آقــآ ؟
اونمـ بـآزوشو بیـآره جلـو بگـه بیـــــا گـآز بگیـر توله ی لوسم...
من که یـه خـآنـوم کوچولـو بیشتـر نـכآرم که ^____^ :))))
♥ تـــو ♥
♫ ملــودیـــ ♫
ڪــداҐ ♪ تــرانـــہ ى ♪عـــاشقــانـــہ ایــ..
ڪـــہ تمـــامــ... اشتیـــــاقــمــ...
بـــر وزن نگـــاهتـــ... شعـــر مـى شــود
" جاده "
چقدر بی رحم و طولانی میشود
وقتی میفهمد ؛
کسی در مسیر تنهاست....
میدانم !
دیگر برای من نیستی !
اما ....
دلی که تنگ باشد این حرفها را نمیفهمد...
آخرین ویرایش:سه شنبه 25 شهریور 1393 11:53 ق.ظ
من در کنار یک مرد زندگی میکنم ,
مردی که اسمش در شناسنامم ثبت شده و همسر من محسوب میشود …
مردی که شاید من زنِ رویاهاش باشم اما او هیچوقت مرد رویاهای من نمیشود …
چون رویایی ترین کسی که میخواستم تو بودی !
جسمم کنار او میخوابد اما ، افکارم در کنار تو …
ســالــها بــعــد ……
بی هوا وقتی یادت میوفتم ,
فقط به این فکر میکنم که خوشبختی یا نه ؟
شاید اسم تو را گذاشتم روی پسرم …
ســالــها بــعــد ……
من زنیم که از عذاب وجدان دارد میمیرد ,
زنی که به تو فکر میکند اما ، کنار یک مرد دیگرست …
زنی که به دوست داشتن های مرد دیگر پاسخ میدهد اما ، نه از ته دل !
ســالــها بــعــد ……
وقتی همه خوابند ,
میروم در آشپزخانه و یک نخ سیگار روشن میکنم ,
در آن نور کم سوی چراغ خواب به تو فکر میکنم ,
از سیگارم کام های عمیق میگیرم ,
و به این فکر میکنم که زندگیم چجوری میشد اگه تو همسرم بودی ؟
در حالی که دارم در فکرت غرق میشوم ، سیگارم رو به اتمام است …
و من با عذاب و با دلی پر از غم ,
باید بروم کنار مردی بخوابم که همیشه آرزو میکنم تو جای او بودی …
آخرین ویرایش:سه شنبه 25 شهریور 1393 11:50 ق.ظ
ﮔﻔﺘﻢ:ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ، ﺳﯿﺎﻧﻮﺭ!
ﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ،ﺩﯾﺎﺯﭘﺎﻡ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺍﺭﺩ،ﺳﯿﺎﻧﯿﺪ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ!
ﺩﺭﺩﺳﺮ ﺧﺮﯾﺪ ﺩﺍﺭﺩ، ﺳﻘﻮﻁ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﯼ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻗﻄﻊ ﻧﺨﺎﻉ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺁﺗﺶ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺑﺪﺯﯾﺴﺘﻦﺩﺍﺭﺩ،
ﺗﯿﻎ!
ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ…
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ!
ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻢ؟ ﮐﻪ ﭼﻪ؟
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ، ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ
ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪﮐﺮﺩ
آخرین ویرایش:سه شنبه 25 شهریور 1393 11:43 ق.ظ
هیچکس بعد هیچکس نمرده
ولی
خیلیا بعد از خیلیا
دیگه زندگی نکردن …
آخرین ویرایش:سه شنبه 25 شهریور 1393 11:47 ق.ظ
... !!! صــورت آرزوهــایــم کــبود اســت!!! ...
... !!! عــجب دســتِ سنگیــنی داشـــت !!! ...
... !!! ســرنوشــتـــــ !!! ...
آخرین ویرایش:سه شنبه 25 شهریور 1393 11:39 ق.ظ
تعداد کل صفحات ( 55 ) 1 2 3 4 5 6 7 ...