00:40    دلایل مصونیّت قرآن از تحریف


پرسش : آیا قرآن به همین صورت کنونى و موجود امروز، بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله ) نازل شده است و دلایل عدم تحریف قرآن چیست؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: باید توجّه داشت که زمزمه تحریف قرآنمجید بیشتر از طرف مسیحى ها و یهودى ها ساز شده است; چون به شهادت مسلّم تاریخ، کتب آسمانى این دو قوم با گذشت زمان، دستخوش تحریف و تغییر گشته و اعتبار و ارزش اصلى خود را از دست داده است. اینها کوشش مى کنند که قرآنکریم را نیز به شایعه تحریف آلوده سازند!
تاریخ گواهى قطعى مى دهد که نسخه هاى «تورات» بارها در جریان حوادث مختلف تاریخى - خصوصاً در حمله بخت النّصر به یهود - از میان رفته و عدّه اى از رجال مذهبى یهود آن را بعداً به رشته تحریر درآورده اند.(1)
همان طور که تاریخ گواهى مى دهد، انجیل چهارگانه سال ها پس از حضرت مسیح(علیه السلام) به وسیله عدّه اى به رشته تحریر در آمده و بدین ترتیب از انجیلى که به صورت یک کتاب آسمانى بر حضرت عیسى(علیه السلام) نازل شده نشانى در دست نیست.(2)
کسانى که پایه تمام معارف و اصول مذهبى خود را، براساس کتاب هایى گذاشته اند که این چنین بى اعتبار و بى ارزش گشته است مایلند قرآنرا نیز به همان سرنوشت مبتلا سازند و بگویند قرآنهم با گذشت زمان دستخوش تحریف شده است.
در حالى که وضع جمع آورى و نگهدارى قرآنکریم در تمام ادوار تاریخ اسلامى اصلا با تاریخ تورات و انجیل در ادوار یهودیّت و مسیحیّت قابل مقایسه نیست.
تاریخ نشان مى دهد که وضع قرآنکریم در هیچ کدام از ادوار اسلامى دچار ابهام و پیچیدگى نبوده است. در این بابباید به دو موضوع که پاسخ بسیارى از سوالات است توجّه کنیم:
1- قرآن
مجید کتابى بود که در همه شوون زندگى اجتماعى مسلمانان، انقلابى ایجاد کرد. قرآن زندگى سابق آنها را در هم کوبید و به جاى آن یک زندگى نوین که براساس ایمانو اصول انسانى استوار بود به وجود آورد. بنابراین، قرآنکتابى بود که با شوون اصلى زندگى مسلمانان تماس داشت، و آنها سیاست، اقتصاد، قوانین اخلاقى و حتّى آداب و رسوم معاشرت خانوادگى خود را از این کتاب آسمانى مى گرفتند. در شبانه روز پنج بار در نمازها با آن سر و کار داشتند و بالاخره در همه حوادث روزمرّه اوّل به قرآنو سپس به سنّت و روش پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) مراجعه مى کردند.
در این صورت کتابى که تا این اندازه با زندگى مردم آمیخته و تا این حد مورد مراجعه و استفاده آنها بود، چگونه ممکن است در آن تحریفى واقع شود و افکار عوام یا خواص متوجّه آن نگردد.
احتمال این که در قرآنتحریف واقع شده و کسى متوجّه آن نگشته، به منزله این است که احتمال دهیم در قانون اساسى یک ملّت بزرگ دنیا تحریف واقع شود، ولى کسى متوجّه آن نگردد. آیا ممکن است موادّ قانون اساسى یک ملّت دستخوش تحریف شود، ولى مردم نفهمند و سر و صداى آن بلند نشود؟ نقش قرآندر زندگى اجتماعى مسلمانان به مراتب بیش از نقش یک قانون اساسى در زندگى ملّت هاى امروز بوده و بدین ترتیب چنان افکار متوجّه آن بود که اگر کمترین تحریف در آن واقع مى شد، مواجه با عکس العمل شدیدى مى گردید و اعتراض ها از هر ناحیه شروع مى شد.
2-
تاریخ مربوط به جمع آورى قرآنچه در زمان پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) و چه بعد از آن و اهمّیّت فوق العاده شدیدى که پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) و مسلمانان به حفظ و کتابت قرآننشان مى دادند ثابت مى کند که حتّى کم شدن کلمه اى از قرآن کریم به هیچ وجه امکان نداشته است.
به شهادت تاریخ، در زمان پیامبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) عدّه زیادى از مسلمانان دانشمند که تعداد آنان را تا چهلو سه نفر نوشته اند(3) به دستور آن حضرت هر آیهو یا سورهاى را به محض نزول مى نوشتند و این نوشته ها با اهتمام و کوشش هرچه تمامتر در میان مسلمین نگهدارى مى شد. معروف ترین آنها که اهتمامشان به نوشتن قرآنبه مراتب بیش از دیگران بود حضرت على بن ابیطالب(علیه السلام) و زید بن ثابت بودند و بدین ترتیب از قرآنهایى که به وسیله این افراد نوشته مى شد نسخه هاى متعدّدى در میان مسلمانان وجود داشت که در قرایت و استفاده از قرآنمرجع شبانه روزى همه مسلمانان بود.
علاوه بر این، عدّه زیادى از مسلمانان، آیات و سورههاى قرآنرا حفظ کرده بودند. اینها در کار حفظ قرآنبسیار دقیق بودند و سعى داشتند حتّى کلمه اى از این کتاب آسمانى را فروگذار نکنند. این عدّه که به آنها «قاریان» گفته مى شد پیوسته مورد مراجعه و استفاده مردم در قرایت قرآنبودند.
موضوع اهتمام به نگهدارى و حفظ قرآناز تحریف، به اندازه اى در میان مسلمین زیاد بود که در زمان خلافت ابوبکروقتى در جنگ «یمامه» عدّه زیادى از قاریان قرآنکشته شدند، مسلمانان تصمیم گرفتند توجّه بیشترى در حفظ قرآنبه خرج دهند و به این منظور، همه نسخه هاى قرآنرا در یک جا جمع آورى کرده و از این که کم و زیادى در آنها واقع شود جلوگیرى نمودند؛ و حفظ این نسخه ها بار دیگر بشدّت مورد توجّه قرار گرفت.
در زمان خلافت عثمانبن عفّان نیز چهار نسخه قرآناز روى نسخه هاى اولیّه تدوین و تهیّه گردید و به همه ایالات اسلامى ابلاغ شد که قرآنهاى خود را با این چهار نسخه تطبیق دهند و هنگام قرآنخواندن از آن تبعیّت نمایند.
توجّه مسلمانان و قاریان به حفظ و نگهدارى قرآنبه حدّى بود که روزى میان «ابى بن کعب» و «عثمان» خلیفه وقت درباره آیه«وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لاَ یُنْفِقُونَها فِى سَبِیلِ اللَّهِ» اختلافى رخ داد، عثمانمدّعى بود که وحى الهى «اَلَّذین» است - بدون واو - و باید این کلمه (و) از نسخه هاى قرآن حذف گردد، ولى «ابى» مى گفت ما از رسول خدااین آیهرا به همان طورى که در قرآنها موجود است شنیده ایم. بگو مگو میان هر دو نفر در گرفت. ناگهان، «ابى» با شدّت هرچه تمامتر گفت: «هرکس بخواهد این حرف را از قرآنبردارد، شمشیر بر شانه مى نهم و خون او را مى ریزم!» پافشارى «ابى» سبب شد که خلیفه حرف خود را پس بگیرد.
هرگاه تغییر یک حرف از قرآنداراى یک چنین ماجرایى بود، آیا مى توان گفت که قرآن دستخوش تحریف شده و آیاتى از آن حذف گردیده است؟
علاوه بر دو مطلب اساسى فوق، باید توجّه داشت که در آیات متعدّدى از قرآنکریم، مسیله عدم تحریف قرآنو این که این کتاب آسمانى از دستخوش تغییر و تبدیل مصون خواهد بود تصریح شده است؛ آنجا که مى فرماید: «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ اِنَّا لَهُ لحَافِظُونَ»؛ (ما قرآنرا نازل کردیم و بطور قطع نگهدار آنیم!)(4)
علما و دانشمندان اسلامى نیز در کتاب هاى تفسیرو کلام تصریح نموده اند که دانشمندان اسلامى اجماعدارند که در قرآنتحریفى واقع نشده است.
و اگر احیاناً در میان دانشمندان کسى پیدا شده که معتقد به موضوع تحریف بوده، بر اثر پاره اى از اخبار مجعوله بوده که بعضى از مغرضین در کتب احادیث وارد کرده اند و الاّ هیچ گونه قرینه اى در خود قرآنبر مدّعاى آنها وجود ندارد. بدیهى است این گونه اخبار از درجه اعتبار ساقط است و یا بر اثر اخبارى بوده که معنى و مفهوم واقعى آن را کشف نکرده اند.
به هر حال، جمعى از بزرگان و محقّقان ما در این باره کتابها نوشته اند و عدم امکان تغییر در قرآنرا به طرز روشنى اثبات نموده اند. کسانى که نمى توانند از کتاب هاى عربى که در این باره نوشته شده استفاده کنند، مى توانند مشروح این بحث را در کتاب «برهان روشن» نوشته مرحوم حاج میرزا مهدى بروجردى مطالعه فرمایند.
اخبارى که بیان مى کند قرآنى نزد امیرمومنان(علیه السلام) وجود داشت که یا سایر قرآن ها فرق داشت، با مساله «عدم تحریف قرآن» منافات ندارد؛ زیرا همان طور که دانشمندان گفته اند: قرآنى که امیرمومنان(علیه السلام) جمع آورى فرموده بودند، مشتمل بر شرح نزول آیات و تفسیرها و توضیحاتى بود که از پیغمبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) شنیده بودند و فرق آن با سایر قرآنها فقط در این قسمت بود نه در اصلمتن قرآن.(5)

        پی نوشت:

        (1). به کتاب «قاموس مقدّس» و «الهدى الى دین المصطفى» مراجعه شود.

(2). به کتاب «قاموس مقدّس» و «الهدى الى دین المصطفى» مراجعه شود.

(3). تاریخ القرآن ابوعبداللّه زنجانى.

(4). سوره حجر، آیه 9.

(5). گرد آوری از کتاب: پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)، چاپ دوم، ص 527.

 

   

 




01:19    تو

صبح ِطلوع ِ شعر و غزل ، ناشتای تو
یعنی سلام ، زنده شدم با دعای تو

یعنی دوباره... با تو من از خواب می پرم
با موج های ملتهب خنده های تو

حس می کنم که جنبش قلب و رگان من
تنظیم می شوند به آهنگ پای تو

یعنی که رگ رگ تن من شوق می شود
یعنی که تنگ می شود این دل برای تو

احساس می کنم که تو من می شوی و من
یک لحظه خواستم که بیایم به جای تو

یک لحظه خواستم ... به خوبی تو باشم و دلم
یک لحظه ! یک دقیقه! ... شود آشنای تو

… تازه سلام اول این قصه می رسد
پر می شود تمام من از ماجرای تو

گنجشک می شوی و قناری نغمه خوان
در گوش من ترنم نرم صدای تو

تو خوبی آنقدر که هوا خوب می شود
اصلا هوای من شده خوب از هوای تو

خورشید هم به قدر تو زیبا و خوب نیست
گل ، سعی می کند که در آرد ادای تو

اصلا خودت بگو که چه کردی که ساختت
این سان لطیف و ناز و معطر ، خدای تو ؟

خوابم گرفته با تغزل آرام در صدات
آرام می شود دوباره دل از لای لای تو

صبحانه حاضرست ، بفرما غزل بنوش
طعم بهشت می دهد امروز چای تو!!!

برنامه چیست ؟ زل زدن محض در نگات
اکران ماندگار تو و سینمای تو

حالا منم و لطف تو هر لحظه بیشتر
هی سوء استفاده می شود از این حیای تو

من چیزهای خوب زیادی نداشتم!
می فهمم آخر ارزش و قدر و بهای تو

می فهمم اینکه نوری و آب و درخت و ...آه
می دانم اینکه توی جهان نیست تای ِ تو

…می دانم اینکه جهان ، تلخ و شور و سرد
سنگ و سیاه و سخت تمامش؟! ، سوای تو!

من بیست و هشت سال خودم را نوشته ام
می ریزم این تمام خودم را به پای تو

اصلا برای چیست من اینقدر حرف ... حرف …
اصلا تمام زندگی من فدای ِ تو

تو خوبی انقدر که هوا خوب می شود
اصلا هوای من شده خوب از هوای تو



طبقه بندی: باران عشق،
23:03    یادت میاد؟
اینو بخونین و اگه لبخندی زدین این لبخندو به دیگرون هم هدیه کنین :

بی سر و صدا وسایلتونو جمع کنید، با صف برید توی حیاط، امروز معلم ندارید
یادش بخیر ...


یادتونه


توی نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان باید نفر وسطی میرفت زیر میز ...

یادتونه


نوک مداد قرمزای سوسمار که زبون میزدی خوشرنگ تر میشد...


یادتونه


موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم...


یادتونه


یه مدت از این مداد تراشای رومیزی مد شده بود هر کی از اونا داشت خیلی با کلاس بود...

یادتونه


پاک کن های جوهری ک یه طرفش قرمز بود و یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش میخواستیم خودکار رو پاک کنیم همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره میکردیم یا سیاه و کثیف می شد...


یادتونه

گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون نقاشی میکشیدیم بعد تند برگ میزدیم می شد انیمیشن...


یادتونه


زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم...


یادتونه


تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم...


یادتونه


وقتی معلم می گفت برو گچ بیار انگار مشعل المپیک دستمون میدادن...

یادش به خیر

یادت میاد؟

 وقتی کوچیک بودیم...

تلویزیون...

 با شام سبک...

با پنکه شماره 5...

مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین...


اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت...

 یادت میاد؟

وقتی که صدای هواپیما رو میشندیم...

می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم...

می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم...

 یادت میاد؟

 وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4

 یادت میاد؟

وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی...

 یادت میاد؟

فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡...

یادت میاد؟

در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه...

یادت میاد؟

اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی و دهنتو با دستت پاک میکردی؟


این متن آرامش خوبی به آدم میده...

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدیم...




طبقه بندی: باران دل تنگی،
12:42    بهترین کادو هدیه که توی عمرم گرفتم
09:11    ای خدااا
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...

ﻗـﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗـﯽ ﺑﯿﻮﻓﺘﺪ !

ﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﻠﺖ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻭ ...

ﻧﻪ ﺳﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ !

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...

ﻣﻦ ﺩﺭ ﮔـﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﯾﮏﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ، ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﯿﺐ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ...

ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ !

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...

ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ! ﻋﺼﺒﯽ ، ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻭ ﯾﺦ ! ﯾﺦ ﺗﺮ ﺍﺯﻫﺮﻣﻮﻗﻊ !

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...

ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﻮﻓﺘﻢ !

ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ ...

ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ...

ﭼﻪ ﻣﯿﭙﻮﺷﯽ ...

ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ " ﻫﻢ ﻋﺷﻖ " ﺷﺪﻩ ﺍﯼ !

ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ...

ﻣﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﻢ !

ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ .ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ !

ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﯽ ﺷﮏ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ؛

ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﻦ .. ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.

هر که گفته فــــــراموش می شود
!
دروغ گفته است
!
 بهانه آورده است
!
 
تا شاید خودش را دلداری دهد!
 
فـــــــراموش نمی شود!
 
تا ابـــــد مــــی ماند!
قصه دلدادگی و عاشقی
!
 حتی اگر متنفر شوی!
 بِبُری!
دور شوی!
 سایه اش را با تیر بزنــــی!
 
بــــاز هم هست!
 
یـــک جـــایـــی تـــو را پرت مـی کند به تمـــامِ خـــــاطــــــراتِ خـــوب...به خنده ها و اخم هایش....

باز هم حرارتش را احساس میکنی…!!



طبقه بندی: باران عشق، باران دل تنگی،

تعداد کل صفحات : 27 :: 1 2 3 4 5 6 7 ...

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات