رهروان اكتیو
وبلژیون همسفر فرخنده نظری 
قالب وبلاگ

[ سه شنبه 27 مهر 1395 ] [ 07:28 ب.ظ ] [ همسفر فرخنده ]
نظرات
 

[ یکشنبه 15 مهر 1397 ] [ 11:24 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
لَهُ ومُلکُ السَّمواتِ وَالاَرضِ وَاِلَی الّلهِ تُرجَعُ الاُمورُ.
حدید ۵
ملکیت حقیقی ومالکیت آسمان هاوزمین ازآن اوست. وهمه ی کارهای هستی وسلسله ی معمولات به سوی بازگردانده میشود.
جمله ی (وَاِلی الّلهِ تُرجَعُ الاُمُورُ)شش بار درقرآن آمده است.ومعنای آن این است که همه ی موجودات درمسیر تکامل اند:ابتداازنیستی وعدم به هستی آمدند وحال به سوی بی نهایت ،که ذات پاک ربوبی است،درحرکت اند.
واین مسیر تکاملی هرگز متوقف نمی شود وبامرگ وورود به عالم برزخ ،ادامه پیدامیکند تااین که دررستاخیز به حیاتی عالی ودایمی برسد.
استفاده ازتعبیر(امور)که صیغه ی جمع است،بیانگر این است که نه تنها انسان،بلکه سایر موجودات نیز همین حرکت کمالی رابی وقفه طی می کنند.
وحقاً نیز باید چنین باشد زیرااوخودخالق ورازق ومالک وحاکم ومدبر است ودرهرحال وهرمکان باماست وبازگشت همه ی ما وهمه ی کارها وهمه ی موجودات نیز جز به سوی اونیست .
برگرفته از کتاب آیه های زندگی.
همسفرریحانه


طبقه بندی: عملكرد لژیون، 
[ پنجشنبه 10 خرداد 1397 ] [ 02:49 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
استاد میفرمایند:مرااستادی گفت:نگو،منظور کسانی هستند که به حسهای بیرونی وصور پنهان دست پیداکنند اینها کسانی هستند باچشم بصیرت همه چیزرامی بینند،نه باچشم ظاهری.
وقتی میبینند مجنون وار درسماءبه رقص می آیند یعنی از حالت عادی خارج میشوند.
مانند اشخاص بزرگی که درطول تاریخ داشتیم وطیرالارض می کنند.
مثلا درجسم فیزیکی اش نشسته ولی صورپنهانش میرود به جهان های دیگر واطلاعات رامیگیرد واتفاقات خوبی می افتد.
عبدیعنی کسی که خدمتگزار جامعه است وبرای جامعه مفید است ،عبد یعنی بنده ،کسی که خدمت میکند.
بنده بودن فقط به عبادت کردن و ظواهر نیست.
آن دنیا فقط بهشت وجهنم نداردبلکه این دنیا هم بهشت وجهنم دارد،اگر درمسیرصراط مستقیم باشیم دربهشت هستیم واگر درمسیر ضدارزشی باشیم درجهنم قرارداریم.
بهشت وجهنم این نیست که وقتی رفتی به بهشت تاآخرآنجا باشی،نه،مابااعمال ورفتارمان مرتباًداریم بهشت وجهنم راتحربه میکنیم.
همه ی انسانها موظف هستند قوانین زندگی رایادبگیرند اگر یاد نگیرند،درزندگی شخصی شان دچار آشوب وبهم ریختگی میشوند .اگریاد نگیریم که سرموبایل همسفرمان نرویم یا سرکیف اعضای خانواده مان بی اجازه نرویم ،تاوقتی اینهارا یاد نگیریم قوانین زندگی رایادنگرفته ایم وتمام آموزش های کنگره رابایددرزندگی هایمان پیاده کنیم.
ماوقتی یک هدفی داریم ازیک مسیری میخواهیم برسیم به این هدف.
نبایدازهروسیله ای برای رسیدن به هدفمان استفاده کنیم ،این وسیله ای که میخواهیم به اهدافمان برسیم ،اینها همان قوانین الهی وقوانین زندگی هستند که اگر اینهارایاد نگیریم هیچ وقت نمی توانیم به اهدافمان برسیم ویااگر رسیدیم اینها خیلی زودگذرهستند.
کسانی که ازابزار ووسیله های درستی استفاده نمیکنند برای رسیدن به اهدافشان ،نمی توانند درآن هدف ومقصد ماندگار باشند خیلی زود نابود میشوند وازبین میروند واین قانون خلقت است.
درزندگی یک مبداءداریم ویک مقصد،می خواهیم به مقصدبرسیم ،کسانی که ازروش ووسیله ی درست استفاده میکنند اتفاقی که برایشان می افتد این است که درمقصد حال خوبی دارند.
ازمبداءتامقصد یک مسیری دارد که اگر درراه مستقیم ودرست باشد میشود صراط مستقیم.
صراط مستقیم،عقل ودین وقتی درآن قرار میگیرد یک قانون است.
اگر شماتصمیم گرفتی کسی را بکشی بایدمطمئناًدوقبربکنی، یکی برای خودت ودیگری برای آنکسی که میکشی زیرا،آن کسی را که میکشی اقوامی دارد که انتقام میگیرد ازتو.
درمورد هرکاری که میخواهید انجام بدهید اول تحقیق بکنید وکورکورانه آن راانجام ندهید .
وقتی یکنفر صحبت میکند خوب وبادقت به صحبتش دقت کنید ،اگراین کار راکردید می توانید به صور پنهان آن شخص پی ببریدوببینید درصورپنهان اوچه نیتی نهفته است.
زندگی خودراطوری برنامه ریزی نکنید که هرروز دل بشکنید ومعذرت خواهی کنید ارزش انسانی خودرا پایین نیاورید.
کارخودراباعقل وتدبیر انجام بدهید.اینجاست که باید صبر را جزو برنامه های خودقراردهیم.
عیب وهنرمادرکلام مااست،اگرهنرمندانه وباتدبیر صحبت کنید هنر خودرانشان داده اید،اگربازهم عاقلانه صحبت نکنید باز هنر خودرانشان داده اید.
گاهی اوقات گفتن حقیقت تخریب ایجاد میکند،بایدزمان ومکان مناسب مشخص باشد برای گفتن حقیقت.
اگربخواهیم به جایگاهی برسیم که اسرار حق برماآشکار بشود وناپیداها راببینیم نیاز به تزکیه وپالایش بالا داریم،واین کار راباید ازداخل خانه هایمان شروع کنیم باجزئی ترین کارها.
کسانی هم که به تزکیه وپالایش بالایی رسیدند ،حق این راندارند که از دیگران عیب جویی کنند.
دنبال ظواهر دنیوی نباشید دنبال تزکیه وپالایش ورسیدن به حسهای بیرونی باشید.
اگر موضوع روزاَلست که اینقدردرلژیون ها وکنگره جاافتاده است اگردربیرون کنگره مطرح کنیم یامارامسخره میکنند یا مارادیوانه میخوانند.
عموم مردم مانند بحرودریا نیستند،آنهادرآب انبارهای خودشان زندگی میکنند.
آب انبار خصوصیتش این است که راکد است،گنداب است،بوی بد میگیرد.
کسی که درآب انبارهای خودش زندگی میکند وحبس است ،شفافیت آب دریا وعظمت دریا را درک نمیکند این شخص فقط درحسهای ظاهری خود حبس است.
زمانی که باتزکیه وپالایش ،اطلاعات ناب ودست اول بدست می آوریم آنجاهیجان زیادی داریم وقلبمان مانند یک پرنده ای میخواهد ازقفس بیرون برود.
صور پنهان وافکار مانند یک پرنده است،میخواهد بیرون بپرد واین اطلاعات را به کسی بدهد ولی هم صحبتی پیدا نمیکند.
اگراین حقایق گفته شود بالها سوخته میشود وبالها ازاو گرفته میشود.
جهان یک آرامگاهی است یعنی جایی که آرامش داشته باشی چرااینقدر برای خودتان دغدغه میکنید.
اگرقضاوت نکنید،اگر دروغ نگویید،اگر دخالت نکنید،اگر عجول نباشید،آنموقع جهان مانند آرامگاهی است.
آرامگاهی که تمام اسباب رادراختیارت گذاشته تابتوانی درآن زندگی کنی .
نعمتهای زندگی تان را بزرگ کنید وشکر گزاری کنید.
فلک راسقف بشکافیم:یعنی آسمانهارامیتوانی بشکافی واین انسان یعنی اینقدر قدرتمنداست.ومیتواند ازاین بعُد خارج بشود ووارد بعُد دیگری بشود وازاین دنیا که مانند زندان است خارج بشودوبرود دریک طرح دیگر واززمان وفضا ومکان فیزیکی خارج بشود.
اگرآرام باشید باامواج هستی همسو میشوید ،آرامش داشته باشید یعنی تسلیم قدرت مطلق بشوید.
همسفررریحانه
[ یکشنبه 6 خرداد 1397 ] [ 03:58 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
درابتدااستاد می فرمایند:موضوع کتاب خوب است زیراصورپنهان رابه طورکامل مطرح می نماید.
قبل ازورود ب کنگره بعضی ازما،اقواممان ماراحتی قبول نداشتند ونمی توانستیم حرف دلمان را بزنیم .
خیلی ازمسائل ومشکلاتمان که بافرد مصرف کننده یمان ادغام شده بودرانمی توانستیم مطرح کنیم ،زیرامیگفتیم آبرویمان میرودویاجرات نداشتیم. ولی خداراشکر درمسیری قرارگرفتیم که ازاعماق تاریکی درمی آییم ومثل یک طناب محکم همه به هم وصل هستیم.این اتصالی که درکنگره برای ما بوجود آمده باعث شده مایک هویتی پیداکنیم.
اعتیاد ازترکیب انسان بامواد مخدر بوجودمی آید ،کسانی می آیند درکنگره درمان بشوندوقتی بااین مطالب وسیدی هاروبه رومیشوند اولین چیزی که به ذهنشان خطور میکند این است که ماآماده ایم تریاکمان راترک کنیم واین مطالب ومسائل فلسفی به ماچه ربطی دارد؟
خودآقای مهندس توضیح میدهند،شماوقتی یک خودرو راببرید تعمیرگاه برای تعمیر باید یکسری اطلاعاتی درمورد قطعات این خودرو داشته باشیدتابفهمیدعیب این خودرو کجاست؟
پس انسانی که مصرف کننده است باید شخصیت انسانی خودش را بررسی کندوببیند چه مشگلی داشته که به سمت وسوی مصرف مواد رفته است.
چه چیزی باعث مصرف مواد شده است؟؟عدم اطلاع ازخود،انسانی اش.
مگر مانمی گوییم اعتیادازترکیب انسان وموادبوجود می آید این مطلب یعنی چه؟؟یعنی خودمصرف کننده،خودانسانی اش رانشناخته ونفهمیده که برای چه آمده روی این کره ی خاکی وباید چه کارهایی انجام بدهد.
هیچ اطلاعی نداشته زمانی که رفته موادمخدر مصرف کرده است ونمیدانسته این مواد اوراازتعادل طبیعی خارج میکند.
اگر فرد مصرف کننده می خواهد به حالت تعادل برسدباید قطعه قطعه سیستم بدن خودش رابشناسد .
درجهان بینی بزرگترین مطلبی که می خواهد به مایاد بدهد این است که ای انسان خودت رابشناس چه جهان درونی ات را وچه جهان بیرونی ات را .اگر خودت راسناختی آن زمان‌به فکر تغییرات میافتید واگر درمسیر ضدارزشی افتادی باشناخت خودآرام آرام ازتاریکی ها قدرت پیدامیکنی که بکشی بیرون.
دانایی تو به تواین قدرت وانرژی رامی دهد ودربدن ذخیره میشود وبه تو این نیرو را میدهدتاتورا ازجهل ونادانی بکشد بالا.
براساس شناخت ،مسائل ومشکلات زندگی رامی توانیم حل کنیم.
همه ی اینها راگفتیم برای اینکه تغییر داشته باشیم اطلاعات کسب کنیم وازحالت سکون دربیاییم وتبدیل بشویم .
مصرف کننده ی مواد مخدر بایداطلاعات کسب کند ودانایی اش را ببرد بالا تاتبدیل بشود به یک مسافر درحال سفر تابتواند به مرحله ی ترخیص برسد .
مادرکهکشان راه شیری قرارداریم که سیارات دراینجا قرار دارند اگر قرارباشدازاین کهکشان سفرکنیم به یک جای دیگر ۵۰ هزار سال نوری طول میکشد.دراینجااستاد سوال میکند شماچه می دانیدازاین جهان وخلقت؟؟
کره ی زمین مانندیک سنگ ریزه در صحرای لوت است .چقدر این هستی عظمت دارد وماهیچ اطلاعی نداریم ،بخاطر جهل ونادانی مان زندگی راتباه می کنیم ومرتب برای خودمان مشکلات ایجاد میکنیم.
استاد درادامه فرمودند:اگر کسی گفت من می دانم جزو انسانهای نادان است که هیچ چیز نمیداند ،عالم ترین انسانها وقتی ازآنهاسوال میشود که شماچه میدانید میگویند نه خیلی چیزها است که من باید آموزش بگیرم .
همه چیز دراین خلقت بی انتهااست هرچقدر هم مادانا باشیم وبدانیم ته این دانستن درنمی آید وبازهم کم است.
یکی ازعوامل مهم درتغییر چیست؟؟عمل کردن ،حرکت کردن،دروادی ۸ آقای مهندس یک تشبیه میکند که مفهوم سیدی رامتوجه بشویم.میگوید همانطوری که یک پشه درمراحل نفس بایک درخت متفاوت است حالا ببینید انسان چقدر بااینها متفاوت است. یکسری میگویند انسان حیوان ناطق است .این سخن کاملاًغلط است.
حیوانات هم ناطق هستند منتهاازطریق اصوات وامواج خاص خود صحبت میکند.
ولی اصلاًنمیشود حیوان راباانسان مقایسه کرد زیراانسان مراحل نفسش خیلی فرق میکند بایک حیوان.
آیاروح شامل همه ی موجودات است؟آیاحیوان روح دارد؟
روح مجموعه ای ازصفات خداوند است که درانسان نهادینه شده است.
دروادی ۱۳ دقیقاًبه این موضوع اشاره شده است که ساکنین می پرسندکه به شما چه اختیاراتی داده شده؟۱ یکسری ازصفات خودش را خداوند درماقرارداده(روح)۲یکسری از اطلاعات دردرون ماقرارداده است۳اختیاروانتخاب ،ماهمیشه در الهام فجور وتقوی هستیم.
یاربدبدتربوداز مابد:چون مار فقط صورآشکارمارازخمی میکند ولی یاربد اثراتش تاصورپنهان مامیرود.
تنها چیزی که اجبار است برای انسان ،قدرت اختیاراست .
همیشه شیطان درزیباترین لباس وشکل وارد میشود باید اینقدر تزکیه وپالایش داشته باشیم تابه درجه ی تشخیص خوب ازبد برسیم.
وقتی میگوید نیازداریم که جهان بینی کارکنیم،نیازداریم سیدی ها وکتاب وجزوات کنگره راکارکنیم برای این است که،اطلاعاتمان کم است ودچار الهام منفی وفجور نشویم.
وقتی که بدنمان یک ویتامینی راکم داردبایدبرویم ببینیم چه چیزی نیازدارد وقتی بحث ازنیاز می آید یعنی یک چیزی نیاز داریم ک ضروری است.
بچه هایی که درلژیون هستند یک نقطه ی مشترک دارند آن هم نیاز است .بچه های لژیون به ظاهرباهم بیگانه هستند ولی اینقدر ازنظرنقطه مشترک نزدیک هستند که حرفهایی که درلژیون زده میشود ومورد تحلیل وپردازش میشود این حرفهارا نمیتوانند باخانواده مطرح کنند.
درکنگره مدرک مهم نیست ،تنهاملاک دانایی است.
وقتی آدم می اید روی سطح چه اتفاقی می افتد؟؟سطح چیزی است که زاویه دارد،بعُددارد،یعنی اززندگی تک بُعدی حیوانی درآمده ایم والان دارای بُعد دوم وسوم شدیم.
انسانی که تک بعُدی است مانند حیوان است ،فقط یک بعُدرا میگیرد فقط یافکر مال است یافکرمقام یافکر شهوت رانی ،اگردیگران راهم سرراهش نابود کند برایش مهم نیست.
ولی انسانهایی که دارای دوبعُد وسه بعُد هستند میروند روی سطح قرارمیگیرند وازحالت خط بودن خارج میشوند.
همه چیز مانند صفحه ی سفیدنقاشی است خودمان باکشیدن،وبرااساس اطلاعاتی که داریم خلق میکنیم.
درکنگره به مایاد میدهند که خلق کنیم وتوانایی هایمان رابشناسیم وازقوه به فعل دربیاوریم.
وقتی میگویدپاکی من درراس است وپاکی مهمترازخانواده است ،اشاره میکند به یک سری اِنجییوهای ترک اعتیاد.
درکنگره پاکی مقدم برهمه چیزنیست یک ساز وکاری دارد وپاکی باید بتواند تمام ارزشهای زندگی راحفظ کند.
مثلا یک آدم یک عمری دزدی کرده است این فردنمیتواند یک شبه همه چیز را درست کند .باید زمان بدهد بخودش و به مرورزمان برودوازکسانی که دزدی کرده زمان بگیرد و بدهی اش راتصفیه کند.
سلولها مانند حروف الفبا هستتد،مانند کلمه نون که در کلمه نان قرارمیگیرد ویادرکلمه ی نه.
هرسلولی هرجایی ازبدن قرارمیگیرد یک کاری میکند وقتی میگویدسلولهامانند حروف الفبا هستند می خواهد بگویدهرسلولی یک معنی ومفهمومی دارد.
سلولها شعور ودرک دارند وپرازاطلاعات هستند.
انسان مانند یک سلول است وخودش انتخاب میکند که کجا باشد ،تمام سیستم های بدن مابراساس یک شعوروآگاهی ودانایی طرح ریزی شده است.
درهرکاری باید متعادل باشیم ،اگربه تعادل برسیم به تعالی هم میرسیم.
برای پی بردن به ماهیت انسان باید تلاش ادامه داربکنیم ،وقتی تلاش ادامه دارباشد انسان می خواهد یک چیزی راکشف بکند .
کسانی که تلاش ادامه دارمیکنند وهرکاری راادامه میدهند تابه هدفشان برسند آنهابه مرحله ی الهام تقوی وفجور دست پیدامیکنند.
دانایی شما وآگاهی شمابه جایی رسیده که احساس میکنید به آموزش های کنگره نیاز دارید.احساس نیاز خیلی موضوع مهمی است دراین سیدی هم آقای مهندس خیلی روی این موضوع تاکید کردند.
سختی های زیادی درزندگی کشیدیم که این سختی ها ومسائل مارابه یک دانایی وآگاهی میرساندکه من نیازدارم یک سری چیزهارا بدانم .
اگرآموزش دیدیم وپیشرفت کردیم میتوانیم آسایش وآرامش زندگی کنیم وزندگی کنیم وبگذاریم دیگران هم زندگی کنند.
دردورنج شکافنده ی پوسته درک وفهم بشر است.
برای قدردانی یک ضرب المثل معروفی هست که میگوید:تشکر کردن ازمخلوقین مانند تشکر کردن ازخالق هستی است..شکرنعمت،نعمتت افزون کند....کفر،نعمت ازکفت بیرون کند.
این فرهنگ راخیلی آقای مهندس تاکید میکنند که دربچه های کنگره نهادینه شود،چون اگراین مطالب رایادنگیریم قدر هیچ چیزی رانداریم .

همسفرریحانه
[ سه شنبه 1 خرداد 1397 ] [ 02:48 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
تمام حرف آقای مهندس این است که انسان دارای دوبخش است۱ صور آشکار ۲ صور پنهان.
بعدازاینکه ازاین دنیا رجعت میکند به دنیای دیگر ،تمام اطلاعات ودانایی اش درغالب نفس باقی میماند وازبین نمیرود،ودرآخر صحبت ایشان میگویند:۹۰ درصد انسان جزء صورپنهان است و۱۰ درصد مربوط ب جسم است.
خیلی ازانسانها خواب دیدن رایک موضوع پیش پاافتاده می دانند واصلاًارزشی برای خواب دیدن قائل نیستند در صورتی که آقای مهندس میگویند:این خواب دیدن مایک فلسفه ی عمیق ومهم است .
این خواب دیدن هارافکر نکنید یک چیز پیش پاافتاده است وقتی می خوابید مهم ترین اتفاق این است که کالبد جسم به خواب میرود،نفس ازاین کالبد فیزیکی خارج میشود وبه قسمت فوقانی سر خارج میشود ودرتمام کائنات سفرمیکند .
باید درطول شبانه روز ۶ الی ۶ونیم بدنمان به خواب برود ودرطول روز نخوابیم فقط درحد چرت زدن باشد .اگر به خواب عمیق برویم درطول روز تمام انرژی بدن ما گرفته میشود وکسالت داریم.
اماخواب شب بسیارمهم است به این دلیل که تمام کارهایی که درطول روز انجام می دهیم،شب که میخوابیم مغزما،تمام اینهاراآنالیز وبررسی میکند وبرای هرچیزی یک جوابی پیدا میکند ولی کسی که ۶ ساعت نخوابیده باشد،این مغز کم می آورد وآسیبش برای جسم است .
یعنی آن موادی که باید دربدن ترشح بشود ،نمیشودودچاربیماری های روحی وروانی میشود مثل افسردگی.
بهترین زمان خواب ساعت ۱۰ شب است ،که۱۱ شب به خواب عمیق فرو رفته باشیم وازآنطرف صبح قبل ازطلوع خورشید بیداربشویم.
وقتی میخوابیم ونفس ازجسم ماخارج میشود ومیرودوبعُدهای دیگرتاجواب سوالات مارا پیداکند اینهابه ۲ دسته تقسیم میشوند.
۱نفس هایی ک درهمین کائنات سفر میکنند وبرای آدم هایی است که ازحسهای ظاهری استفاده میکنند.۲ بخش دیگر مربوط میشود به انسانهایی که سفر میکنند نه تنها دراین کائنات بلکه در بعُدهای دیگرهم سفر میکنند اینهاازحسهای بیرونی هم استفاده میکنند.
اطلاعات ازبعُدهای دیگر یعنی ازگذشتگان،ازفیلسوفان،وعرفا....است.
پس چقدر انسان ارزشمند است که حتی درخواب هم به دنبال اطلاعات میرود،خوابی که شمامیبینید براساس نیازهاو اطلاعات وسوالات شمااست.
کسانی که خواب های به هم ریخته وکابوس میبینند ،کسانی هستند که ازتعادل روحی برخوردار نیستند ،ویا کسانی هستند که دیر میخوابند یادرطول روز میخوابند.
مافلاسفه وبزرگان زیادی داشتیم که سالهای زیادی تلاش میکردند ومی خواستند مجموعه ای ازاطلاعاتشان رابه صورت یک کتاب دربیاورند ویا روی یک موضوعی تلاش می کردند که برای بشریت مفید باشد،یک جایی به بن بست می رسیدند وبسته به اینکه ازکدام حسها استفاده کنند اطلاعات کسب میکردند.
درزندگی نامه ی علاّمه طباطبایی نوشته بودند که چندروزی بود که وضع مالی بدی داشتند ودرنجف زندگی میکردند وچیزی برای خوردن نداشتند.
همسر ایشان به علاّمه میگوید برووچیزی تهیّه کن برای منزل ،علّامه دریک لحظه به حالت خواب میروند ودرعالم خواب یکی ازدوستان علّامه که فوت کرده بوددرخانه ی علّامه رامیزند ویک کیسه ی کوچک که مبالغی بوده رابه اومیدهد ومیگوید :مابه فکرت هستیم آقای علّامه وفکرنکن که ما فراموشت کرده ایم.
وقتی علّامه چشمش راباز میکند میبیند همان کیسه دردستش است.
این چیست؟این یعنی نفس ازکالبد بیروون آمده واین اطلاعات رابه آن شخص رسانده وبه آن فرد کمک کرده است.
قدرانسان بودنمان رابدانیم ،انسان همان خداوند است ولی درمراتب پایینتر،یعنی مامیتوانیم به درجات خلیفه الله برسیم دردرجات پایینتر وخدامارابه همین منظور خلق کرده است .
درکتاب ادموند هلیا هم هدف این است که مااینقدر تزکیه وپالایش بشویم وبه نفس مطمعنه برسیم تابه درجه ی خلیفه الّله برسیم.
زیاد خودتان را صرف ظواهر زندگی نکنید ،وقتتان رازیاد صرف جروبحث سرچیزهای بی ارزش نکنید.
تک تک کسانی که درکنگره هستند انتخاب شده هستند.
آقای مهندس میگوید بچه های کنگره والسابقون السابقون هستند.شماعلمی رامی اموزید که خودِقرآن است.کجای دنیاموضوع خواب رابه این زیبایی برای شما بازمیکنند.
مهم ترین چیزی که باید یاد بگیریم قوانین زندگی است.
اگر قوانین زندگی رایاد گرفتید،قوانین الهی را هم یاد میگیرید،اگر این دورا یاد گرفتیدمطمئناًبه درجه ی کشف وشهود میرسید.
قوانین زندگی:یعنی آب کم مصرف کردن،صرفه جویی کردن،قناعت کردن.
آقای مهندس دریکی ازسیدی ها میگوید:زندگی درست وقوانین وارزشهارارعایت کردن کارخیلی بزرگی نیست ،شمامیخواهید به درجات عالی برسیدازریزترین کارهاوازخانه شروع کنید.
ژن نقشه ی اولیه ی جسم است.ژن غالب است وسیستم رامیسازد‌.تمام مواد،تمام آنزیم ها وهورمون ها...میزان تولید را نقشه اش راژن میدهد.
غریزه یعنی صفات داتی وطبیعت یکنفر.
مثلث غریزه عبارتنداز:۱-غریزه۲-نفس۳-رابطه.
یکی از وظایف بسیار مهم انسان بعدازتولداینکه باید سرپابماند وادامه ی حیات بدهدودوم اینکه بتواند ازخودش مراقبت کند.
یعنی هرفردی باید به موقع بخوابد،درست بپوشد،مسافرت برود،وهمه ی کارهای اولیه ی زندگی راازطریق مشروع وعقل انجام بدهدوهمه ی کارهارارو تعادل انجام بدهد.
همه ی موجودات هستی دارای عقل هستندبرای اینکه بتوانند خودشان را حفظ کنندوبرای اینکه حس اولین نیروی به کاراندازی عقل است‌.
هرچیزی که حس دارد باید یک چیزی داشته باشد که آن رابسنجد.
یکسری کارهادربدن بصورت غریزی انجام میشود.
مثلا:مامیخوابیم وقلب مابدون دخالت ماکارمیکند.
ژن نقش بسیار مهم درسیستم جسم دارد.هرحیوان وهر انسانی نیاز داردکه بابیرون ارتباط برقرارکند برای حب بقاء.
کسی که عاشق کسی میشود امواج بین آنهاردوبدل می شود که باعث ازدواج وحب بقاء میشود.
حالا میرویم سرمساله مراحل نفس.حضرت محمد (ص)بدون آنکه به مدرسه برود ونوشتن بلد باشد چیزهایی رایادگرفت که معلم هابلد نبودند.
اینها همه مربوط به مراحل تکامل نفس است که کسی می شود مولانا وکسی می شود یک انسان معمولی.
اینکه میگوید نفس ومراحل نفس ،یعنی نفس مرحله به مرحله است.اولین مرحله نفس،نفس اماره است ودومین نفس لوامه وسومین نفس مطمئنه است.
این مراحل نفس یعنی درحال تکامل وگذروحرکت است ومیخواهد به ارتقاءبرسد.
کسانی مثل مولانادربعُدهای قبلی مراحل راطی کردن وبه یک مراحلی از تکامل نفس رسیده اند.الان که آمده دراین جهان فیزیکی یک سری اطلاعات ازغالب نفس ،همراه خودش دارد.حالا یکنفر معلوماتش کم است ویکنفر معلوماتش زیاداست که برمیگرددبه روز اَلست وبعُدهای قبلی.
درمورد سفر نفس آقای مهندس میگوید:اگر قراربود سفر نفس همه دریک مرحله قراربگیرد وهمه مثل هم بودن وفرقی وجودنداشت ادامه ی حیات غیرممکن میشد.
چون ما معتقدیم تکامل وتدوین خلقت برمبنای اضداداست واین تفاوت هااست که مارابه ارتقاء می رساند،حالااگر کسی مصرف کننده است وهنوز درهمان مسیراست وخرچقدر ماتلاش می کنیم که کمکش کنیم این درمرحله ی نفس خودش هنوز درگیراست ودرنفس اماره است.
بایداینقدر درتاریکی فروبرود واینقدر تجربه کسب نمایدتاخودش به یک نتیجه برسد وبراساس اختیار خودش انتخاب کند،بهترین مسیررا،وجایگاهش راتغییربدهد.
خداوند همه ی علوم رادرماقرارداده است باید آن رابادانایی وکسب دانش آن راازدرون خودبیرون بکشیم.
وقتی انسان میخوابد،هرچیزی که درخواب میبیند فکر میکند واقعیت است،ولی وقتی بیدار میشود،می خندد و میگویدای وای خواب بود،ولی آقای مهندس میگوید:آن خواب هم واقعیت دارد،همه اش درست است وخواب هم جزئیاززندگی است.
چرامیگویند دنیا حلم نایم است؟منظور به آنهایی است که دل به این دنیا میبندن وفکر می کنند این دنیا همیشگی است .
ازیک زاویه این دنیا زودگذراست،پس خودت را دلبند ظواهرآن نکنیدواززاویه ی دیگر می گوید اینقدرزودگذراست که مثل یک خواب دیدن است،فرصت خیلی کم است،که بتوانیم توشه یمان راازنظراطلاعات ودانایی پُرکنیم وبامراحل نفس مطمئنه به دنیای بعدی برویم .
دروادی ۶ ذکر شده ،کسی که بتواند حکم عقل رادرجایگاه یک فرمانروای بزرگ عملی کند این میشود نفس مطمئنه ،یعنی مابه فرماندهی عقل رسیده ایم.
البته اشتباه نشود،بعدازبدنیا آمدن وبالغ شدن وظیفه ی انسان این است که درآمد داشته باشد وبرای جسمش اهمیت قائل باشد .
یکی ازائمه اطهاربازبان روزه کشاورزی میکردند وازفرط خستگی به فرد کناری تکیه داده بودند،یک رهگذربه حضرت میگوید:چراشمااینقدر خودتان رااذیت میکنید برای این دنیا بازبان روزه؟؟ حضرت پاسخ داد:ماباید ازراه درست درآمد داشته باشیم وهم زندگی خودمان راتامین کنیم وهم به فقرا کمک کنیم.
استاد درادامه فرمودند:تورم درجامعه ی فعلی ماروبه رشد است پس قناعت کنید وپس انداز کنید ودرآمد زایی کنید.
هرکاری بکنید بازتاب آن برمیگردد به خودما.
چرامیگویند تمام اعمال ماثبت وضبط میشود چه ارزشی وچه ضدارزشی؟؟؟زیرااینها جزءمراحل نفس ماهستند مادربعُددیگرتامیرویم باتک تک اعمالمان روبه رومیشویم واینها حساب وکتاب دارد وباید جوابگوی اعمال ورفتارمان باشیم.
کسانی که دراین دنیا ظلم میکنند ومیخندندوفکر میکنند برنده شده اند دردنیای دیگری مطمئناًاسیر گریه هستند.
اگردراین دنیاشما همسفران درگیر یک مسافر حال خراب هستید که کار نمیرودوبدخلقی میکند....اینها همه گُم نمیشود.این مسالی که شما به جان میخرید واین صبر زیبایی که دارید واین مقاومتی که دارید وازصراط مستقیم خارج نمیشوید،شماراتبدیل به انسانهایی کرده که آقای مهندس نام آنهاراگزاشته والسابقون السابقون،ودرجهان بعدی روسفیدهستید ومُزد صبوری ومقاومتتان را آنجا میدهند.
کسانی که خلق وخوی گرگ دارند ،این صفات خودشان رانابود میکند.
تمام اتفاقات بد،اول دراین دنیا گریبان خود فردرامیگرد.همان بیماری هایی مانند سایکزوماتیک که یک بیماری روان تنی است وباعث میشود باهیچکس ارتباط برقرار نکند حتی باخودش وزندگی رامانند جهنم میکند.
اگر ظلم کردی مطمئن باشید بایدقصاص آن را بدهید وهرعملی یک عکس العملی دارد.

همسفرریحانه
[ شنبه 8 اردیبهشت 1397 ] [ 09:11 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
ازقدیم گفته اند ،اگر اولین کاری که هرروز صبح انجام میدهی این باشد که،قورباغه ای زنده راقورت بدهی ،در بقیه ی روز خیالت راحت است که سخت ترین وبدترین اتفاقی راکه ممکن است درتمام روز برایت پیش بیاید راپشت سر گذاشته ای.
منظوراز قورباغه این است که ،بزرگترین ومهم ترین کاری است که باید انجام بدهی.
حتی قدیمی ها میگفتند :اگر قراراست ۲ قورباغه را بخوری اول آن یکی که زشت تراست رابخور. بااین وسوسه که اول کارهای آسانتر راانجام دهید مقاومت کنید.
هرروز صبح اول سراغ مهم ترین کار بروید.
ویژگی عمل گرایی ،بارزترین وپایدارترین رفتاری است که،همه ی مامی توانیم داشته باشیم.
عادت اولویت بندی کارها،غلبه بر تنبلی ومداومت درانجام مهم ترین وظایف ،یک مهارت ذهنی وجسمی است. این مهم را ازطریق ،تمرین وتکرار مداوم یاد بگیرید وآنقدراین تمرین را انجام دهید تادرذهن ناخودآگاه شما نقش ببنددوجزءجدانشدنی رفتار شما بشود.
هروقت ازعهده ی کارهای کوچک وبزرگ برآیید موجی ازانرژی ،شور وشوق واعتماد بنفس درخود احساس میکنید.
راه رسیدن به یک زندگی عالی=عادت شروع کردن +تمام کردن کارهای مهم.
تمرین کلید تسلط بر هر مهارتی است.
ذهن مانند ماهیچه است ،هرچقدر بیشتر ازآن استفاده کنید قوی تر میشود وقابلیت بیشتری پیدامیکند.
برای ایجاد توحه وتمرکز روی مهم ترین کارها به سه ویژگی انسانی نیازداریم۱تصمیم گیری۲انضباط۳اراده.
برای اینکه به روند پیشرفت خودبه سمت شخصیت مثمرثمر وکارآمدی که می خواهید بروید ،بایدمدام به فواید ومزایای اهل عمل بودن،سریع کارکردن،وتمرکز داشتن فکر کنید.
خودتان راهمان کسی تصور کنید که کارهای مهم رابه سرعت وبه خوبی وبدون توقف انجام میدهد.
جیم کتکارت:شماتبدیل به همانی میشوید که تجسم کنید.
همسفرریحانه



طبقه بندی: پیام های آموزنده، 
[ شنبه 8 اردیبهشت 1397 ] [ 10:26 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

بسم الله الرحمن الرحیم

در حدیثی از پیامبر (ص) ایشان حقیقت توکل را از زبان جبرئیل بیان می کنند:
«جبرئیل گفت توکل این است كه بدانى مخلوق زیان و سودى نمى‏رساند و چیزى نمى‏دهد و چیزى نمى ‏گیرد.»[۱]

انسان مومن، زندگی را صحنه آزمایش و ابتلایی می داند که هر مصیبتی نیز که به او می رسد، صرفا امتحانی است که از پیش تعیین شده است:
«ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فی‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها؛[حدید/۲۲] هیچ مصیبتى به مال یا به جانتان نرسد مگر پیش از آنكه بیافرینیمش، در كتابى نوشته شده است.»

پس در مقابل مصیبت ها، به جای جزع و فزع، به واکنشی معقول می پردازد. چه برسد به اینکه قبل از رخ دادن اتفاق ناگواری بخواهد، جزع و فزع بکند و آرامش خود را به مخاطره بیندازد!

از سویی نیز انسان مومن، دلش متوجه سرپرستی خدای متعال است. سرپرستی که در علم، قدرت و خیرخواهی، بی همتا است:
«اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنینَ؛[آل عمران/۶۸] خدا یاور مؤمنان است.»

و کسی که به چنین سرپرستی روی آورده، جایی برای استرس و اضطراب باقی نگذاشته است. و دلش متوجه غم و اندوه نمی شود. و توکل نیز چیزی جز دل بستن به همین سرپرست عالی نیست که برای انسان در تمام امور کافی است:
«أَ لَیْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛[زمر/۳۶] آیا خدا براى او کافی نیست.

پی نوشت:
[۱]. بحار الأنوار، ج‏۶۶، ص: ۳۷۳.

[ یکشنبه 13 اسفند 1396 ] [ 09:26 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
انسان برای شناخت جهان به سه موءلفه نیازدارد۱ شناخت علمی۲شناخت هنری۳ شناخت فلسفی.
درسیدی فلسفه ۱ استادفرمودند :لویی پاستور میگوید دانش اندک انسان راازخدا دور میکند ودانش زیاد انسان رابه خداوند نزدیک میکند.
هرسوالی که میشود به صورآشکار وپنهانش پی ببریم .صور آشکارراهمه آگاهی دارند ماباید جنس مان طوری شود که به صور پنهان هرموضوعی توجه کنیم.
اینجا باید ازخودمان سوال کنیم که آن پزشکی که میگوید من خداوند رازیر تیغ جراحی باید ببینم مگر آن علم وآگاهی ندارد؟؟جنس علم باید مشخص باشد .
حرف آقای مهندس این است که علم ودانش ماباید علمی باشد که تمام ابعاد انسان رادربرگیرد.
انسانهای مختلف درزمینه های مختلف دارند تلاش میکنند تابه خواسته هایشان برسند چرااین اتفاق می افتد؟؟چون انسان مجموعه ای ازصفات دردرونش وجودداردبه نام روح ،که خاصیت انسان این است که دنبال آن مجموعه صفات برود چون جایگاه انسان این است وقدرت اختیار وانتخاب دارد.
وقتی رفت به دنبال صفات روح اینها رایکی یکی میکشد بیرون واستعدادهای درونیش راازقوه به فعل درمی آورد .
منظورازدانش زیاد یعنی اینکه برود کَندوکاوکندوصورپنهان انسانها رابشناسد.هنوز دانش اینقدر اندک است نتوانسته بفهمند  ای انسان توهمین صور ظاهر نیستی تودرابعاد مختلفی هستی وباید به درونت مراجعه کنی وببینی چه فلسفه ی وجودی داری.
درکتاب کلیات فلسفه شناخت رااینگونه تعریف میکند:یعنی معرفت وآگاهی .
مهم ترین وبزرگترین مساله ی فلسفی راآقای مهندس اینگونه توضیح می دهد :انسان اگر بخواهد دست پیداکند به جهان واطلاعاتش کلی باشد باید ازسه بُعدنگاه کند به مطالب ۱شناخت علمی ۲شناخت هنری۳شناخت فلسفی.
علم با۵ حس ظاهر کارمیکند وهنرباحسهای درونی کارمیکند.بیماری هایی مثل سایکز،بایپلار،جنون،اسکیزوفرنی،رافقط بامسائل علمی نمیتوانیم بررسی کنیم چون اگر میتوانستیم اینقدر دیوانه نداشتیم ،مافقط توانسته ایم این بیماری هاراکنترل کنیم.
تمام تلاش آقای مهندس این است که ذهن جهانی رابه این سمت سوق بدهد که بفهمند ازفقدان چه موضوعی به این گرفتاری هادچارشده اند ودردبشر ازچیست؟
آقای مهندس می گویند :دردبشرازنادانی نیست بلکه از دانش های کشف نشده است.
شناخت علمی بر سه محور استاداست:۱اطلاعات منظم ومشخص باشد۲روشهای معین وسنجیده باشد۳برواقعیات خارجی استوار باشدوازاحساسات شخصی به دور باشد.
شناخت علمی نقطه ی مقابل شناخت هنری است. ازطریق فلسفه می توانیم به خداشناسی برسیم .
فلسفه :یعنی دوست داشتن خرد وحکمت وفیلسوف کسی است که خرد وحکمت رادوست دارد.
هرانسانی براساس داشته های علمی وهنری اش یک فلسفه ای راارئه میدهد.
راه جنت یاآرامش شرطش پرهیز کاری ودرست زندگی کردن است.جنت باغی است که پنهان حالاچرا میگویند پنهان؟؟چون مربوط به صور پنهان است که اگر پرهیزکاری پیشه کنیم وازضدارزشها دوری کنیم آن باغ را می توانیم ببینیم ونارمسموم رابه نور تبدیل کنیم.
وقتی پرهیز کار نباشیم وازضدهادورنباشیم دچاربیماری میشویم مثال:اسکیزوفرنی ،وسواس،بایپلار،جنون،...
کسانی که فقط ازصور آشکارشان استفاده میکنند مانند حیوانات زندگی میکنند،وکسانی که فقط فکر مال وپول ومقام هستند.مثال: معتاد حاضراست بچه اش رابفروشه تابه موادش برسد اینها انسانهای تک بعُدی هستند .
هسته وشکافتن آن دومعنا دارد۱هسته خودجسم ۲هسته ی خارجی .هسته خودجسم یعنی همین جسم ظاهریت،هسته ی خارجی یعنی بقایایی که ازاین هسته باقی میماند وبصورت بخار هستی به جاهای دیگر میرود.
مااول ازهمه موج بودیم آخرازهمه هم موج میشویم ومیرویم بیرون ولی چه موجی؟؟موجی که پراز اطلاعات وپتانسیل است .
اگر درمورد جسم وظاهر خوددقت کنید واین جسم راازلحاظ علمی بشکافید به جهان هستی بعُدخویش دست یافته ایم.
برای چه میگویند برای خداشناسی اول باید به خودشناسی برسی ؟چون اگر شماخودت راخوب بشناسی وموشکافانه پی ببری که خداوند چه نعمت هایی به ماعطاکرده است. 
مثال:اگر پوست من یک خراش بردارد تالایه ی زیرین پاره نشود خون نمی آید ،خداوند چه قدرت بزرگی است که پوست سطح بدن من را یک پوششی قرارداده است که ازلایه های زیرین محافظت میکند ومرتباًسلولهای مرده می آیند روی سطح پوست مانند پوسته وپُرزولایه های زیرین ۲۱ روز به۲۱روز سلولهای جدیدساخته میشود .این فقط یک چشمه از صورآشکار وقدرت خداوند است.
همه چیز درهستی موج است ،حتی جسمیت مااول موج بوده است .آقای مهندس دروادی ۱۴ میگوید:خداوند برای خلق جهان خاکی عشق راازطریق القاءدرذرات می دمد. یعنی چی؟یعنی عشقی که دروجود خداوند است القاءش میکندبه امواج ،یعنی ازحسهای بیرونی استفاده میکند.
وقتی میمیریم چیزی میماند که بخار است ویایک موج که میرود به جهان های دیگر ودر یک غالب دیگر شروع به سفر میکند واینقدر این اتفاق می افتد که به تکامل برسیم،وبا موج اولیه که درروزالست بوده ومتولدشده است این باآن موج مَچ میشودوروی هم قرارمیگردتابه تکامل برسیم.
کسی میتواند به بخار هستی دست پیداکند که مال ،جاه ومقام راطلب نکند.
امواج رانمیبینیم ولی آیامی توانیم بگوییم وجودندارد؟؟
مثال:یک کیلو اورانیوم را درداخل گاوصندوق قراربدهیم بعد ازگذشت یک قرن شده نیم کیلو اورانیوم ،پس آن نیم کیلو تبدیل شده به موج،آیاماآن موج وانرژی رامیبینیم؟؟؟
کسانی میتوانند ازحسهای بیرونی استفاده کنند که از عقل کلی برخوردار باشند .
وقتی می خوابیم وازاین کالبد زمینی خارج میشویم اینجا به مایاد میدهد،که زندگی فقط همین دنیا نیست زندگی مفاهیم دیگری دارد که باید برویم دربُعدهای دیگر ببینیم.
ازمکافات عمل غافل مباش    گندم ازگندم بروید جوزجو
 مطلبی که باید بدانیم این است که چرا باید بدانیم ؟چراازفلسفه بحث کنیم؟چراازعلم بحث کنیم؟لزومش چیست؟؟
می خواهیم به یک جایی برسیم که بدانیم اعمال ضدارزشی  جزضرربرای ماچیزی ندارد ،برای ماآرامش به ارمغان می آورد،تباهی ،بیزاری،نفرت،کینه به ارمغان می آورد.
عقل همه چیز را بررسی میکند ،حس اولین شروع کننده ی عقل است.
حس اطلاعات رامیدهد به عقل وعقل آنالیز میکند.
مانند:یک غذای فاسد رازطریق حس بویایی می فهمیم که فاسد شده ونمیخوریم.
۵ حس ظاهر داریم که مربوط به صور آشکار است و۵ حس داریم که بیرونی  است ومربوط به صور پنهان است.
کسانی مانند سهروردی باحسهای بیرونی  شان کشف وشهود میکند وازطریق عشق حسهایش راتقویت کرده وازطریق عقل خلع کالبد میکند وسیروسلوک میکند.عقل کامل است ونیاز دارد که اطلاعات بهش بدهند.
حالایک عقل داریم که فقط اطلاعات راازحسهای ظاهر میگرد ویک عقل داریم که هم ازحسهای ظاهر وهم ازحسهای بیرونی  میگرد.
اکثراندیشمندان برای بعدازمرگ صحبت میکنند ودرمورد قبل ازتولدکسی خیلی چیززیادی نمیداند اگر کسی قبل ازتولدرا رابداند ،واطلاعات پیداکند به آن پنج حس بیرونی  دست پیدا کند ،می تواند قوانین زندگی رادرست اجرا کند ودلیل آمدن به این جهان،وهدفش ازآفریده شدن را میفهمد واین موضوع کمک زیادی میکند به رستگارشدن.
بسیاری از اندیشمندان ادعا میکنند که خدا وجودندارد ویانظر میدهندومی گویند، جهان از یک انفجار بزرگ بوجود آمده است وتمام اینهارا توضیح میدهند ومی خداهند وجود خدارانقض کنند .
آقای مهندس میگوید:جالب اینکه مادراین جهان به این بزرگی مثل یک روستای کوچک هستیم ،اینقدراین خلقت بزرگ وعظیم است ومااطلاعات چندانی نداریم که بخواهیم نظر بدهیم ،ماحتی یادمان نیست ازکجا آمده ایم.
صور پنهان انسان فقط مربوط به ادیان نیست ازقبل بوده است.
خداوند پیامبران متعددی برای موعظه ی ما فراخواند که به ما بگوید،ای انسان  خودت راوابسته به این دنیای فیزیکی  نکن،وزندگی فقط خوردن وخوابیدن وخوشگذرانی وشهوت رانی نیست.
یکسری بیماری ها ارتباط دارد باروح وروان انسان،یعنی دقیقاًمربوط است به صور پنهان.
بعضی متوجه شدن که باخوردن بعضی از گیاهان یک حالت دیگری دست می دهد،حشاشین ،کسانی بودند که پی برده بودند انسان غیراز این  جسم فیزیکی اش یک صور پنهانی هم دارد ومی خواستند به صورپنهان انسان دست پیداکنند وچون راهش را بلد نبودند به بیراهه می رفتند.
خداوند میفرماید:شماانسانها مردگانی بودید که خداوند شمارازنده کرد یاخداوند شمارامانند یک گیاه رویانید.
ماقبل ازاینکه پابه زمین بگذاریم یکچیزی تکراری بودیم وقوه ی انتخاب واختیار نداشتیم.
وقتی به مامیگوید برو روی زمین وزندگیت راشروع کن ،آن موقع چون مراحل تکامل،که همان تغییر وتبدیل وترخیص است اتفاق می افتد،آن زمان تازه زنده میشویم.
تفاوت حکیم ذوقی وبحثی:حکیم بحثی مباحثشان ازروی ظاهر است وحکیم ذوقی خلع کالبد میکند وبه بُعدهای دیگر سفر میکند اطلاعات رامیگیرد ودوباره به جسم برمیگردد.
شمس در شعرهای مولانا واقعیت حارجی ندارد. این یک کشف وشهود است که اوباشمس ارتباط برقرار کرده است.
مانند حضرت جبرائیل وحضرت محمد.
اگر پیامبر به معراج رفت ماهم می توانیم برویم درابعادپایین تر ،مانند شمس ومولانا.
کسی به کشف وشهود میرسد که تزکیه وپالایش ،تصفیه،خودداری،دورازضدارزشها را انجام دهد.
به کشف وشهود رسیدن یک شبه اتفاق نمی افتد،اگر از ۵ حس ظاهریتان به خوبی استفاده کنید می توانید به ۵ حس بیرونی دست پیداکنید.
مثال:مصرف کننده ی مواد که الان وارد کنگره شده است برای تزکیه وپالایش خود باید ،دوری ازضدارزشها کند وباید خودداری کند ،برای خودداری کردن ،باید ازخواسته هایش بگذرد مثلا: باید بیاید زودتر به جلسات وخدمت بگیرد وازخواسته اش که خواب بیشتر بوده بگذردوآن اشتباه وخطایی را که کرده را باخدمت کردن جایش را پر کند.
درسرزمین مااول جمادات آمدند.یعنی تمام امواج تبدیل  به ماده هایی شدن که قابل دیدن هستند.
انسان موجودی فراموشکار است وهیچ کدام ازمراحل تکامل رایادش نمی آید.
هیچ مرگ واقعی وجودندارد ،یک نوع رجعت است .
این نفس مامنتقل می شود به یکجای دیگر،این نفس یک مجموعه ای ازصفات ورفتارها واعتقادات وتمام  بینش وبیوگرافی مااست.
این نفس به صورت موج وذره ویاهمان بخار هستی میشود وانتقال پیدامیکند به بُعد دیگر ، وقتی این موج میرود به بُعد دیگرپرازاطلاعات است ودربُعد دیگر درهمان غالب یاازنظر مرتبه بالاتر یاپایینتر پیدامیشود وشروع به زندگی میکند ولی ازقبل چیزی یادش نمی آید .
هرچقدردانایی مان برود بالاتر دربُعدهای دیگر کاملتریم. 
مثلاًکسانی  که دچار بیماری های روان تنی هستند،این بیماری راخودشان وارد بدنشان کرده اند.چطور؟؟باجهل ،وناآگاهی و کارهای ضدارزشی.
 همه ی اطلاعاتمان جمع میشود درنفس وتک تک این اطلاعات درزندگی مان به کار برده میشود.
مانند:بچه ای که برای شیر خوردن میداند باید نوک سینه ی مادر رابمکد این ازاطلاعاتی است که قبلاًدر وجودش نهادینه شده است.
بدانیم ،که اعنال صدارزشی جز صرربرای ماچیزی ندارد،ومارادچار انواع واقسام بیماری ها میکند وبرای مااضراب وتباهی ونفرت وکینه به ارمغان می اورد.
این دنیا مزرعه آخرت است.انشاالله باجمع آوری اطلاعات ،وآگاهی وتزکیه وپالایش وخودداری بتوانیم ازحسهای ظاهریمان درست استفاده کنیم تابه حسهای بیرونی وعقل کلی وکشف وشهود درمسیر کمال برسیم.

همسفرریحانه


[ یکشنبه 13 اسفند 1396 ] [ 09:22 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ ...(سوره بقره، 134)

آنها امتی بودند كه درگذشتند و دستاورد آنها مربوط به تلاش خودشان می‌باشد و دستاورد شما نیز مربوط به تلاش خودتان است.
 
معیار ارزش گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.

[ جمعه 11 اسفند 1396 ] [ 06:45 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
بحث دراول جلسه می فرمایند :چراباید بدانیم؟چراروی هرقضیه ای بحث کنیم؟چراروی فلسفه بحث کنیم؟چراروعلم بحث کنیم ؟چراروی هنر بحث کنیم؟لزوم این کار چیست؟؟
اینجا استاد خیلی زیبا می فرمایند:لزوم این کار این است که این مطالب رازمانی که بتوانیم درک کنیم بطور عمیق ،می توانیم باهر قضیه ای که روبرو میشویم به راحتی بامسائل کناربیاییم.
یعنی اینکه فریب ظاهر رانمیخوریم.باعلمی که داریم ودانایی که کسب کرده ایم به راحتی خوب راازبد تشخیص می دهیم .
دقیقاًاین درمورد جهان هم صدق میکند که اگر خواستید به خیلی ازسوالهایی که درذهن دارید که این جهان چگونه به وجود آمده ،ازچه طریقی میتوانید پی ببریدکه ۳روش است عبارتند از:۱ازطریق علمی۲ازطریق هنری۳ازطریق فلسفی.
این سه موءلفه هم به حسهای بیرونی وهم حسهای درونی ماشباهت دارد.
گفتیم علم برصور ظاهر دلالت میکند ولی هنر برصور پنهان انسان دلالت میکند ،یعنی اگر بخواهیم ازطریق علم افراد راپرورش بدهیم یامثل بتهوون درست کنیم امکان پذیر نیست چون ،هزاران هزار موسیقی دان است اماآیا بتهوون می شود؟؟
یااگرازنظر هنری بخواهیم مثال بزنیم:ازنظرمجسمه سازی میکل آنژ،آیاکسی میتواند میکل آنژبشود؟؟حتی اگراینها هزاران جلسه وکارگاه بروند نمیتوانند این طور بشوند،چون اینها هنردردرونشان است واین علم وهنر در،درونشان نهفته است.
یاازطریق فلسفه ،که نه با صور پنهان است ونه باصور آشکار ارتباطی داردوفقط ازطریق عقل است.
حالااینجا می آیند برروی عقل نظرمیدهند ،ومی گویند عقل قادر نیست همه چیز رابسنجد. 
درحالی که استاد درمورد این مقوله هم صحبت میکنند ،که عقل می تواند همه چیز را درک کند،وهمه چیز تحت شعاع عقل است .
چیزی که عقل راراه اندازی میکند ،یک سری ابزار وحسهاست که آنالیز از طریق عقل شده وبررسی میشوند وبه عقل انتقال داده میشوند.
مانند:یک غذای فاسد وآلوده ،چطور مامیتوانیم متوجه بشویم که این غذا فاسد است؟ ازطریق حس بینایی،لامسه، میتوانیم تشخیص بدهیم که این غذا آلوده وفاسد است چون حسها تشخیص میدهند آنالیز وبررسی می کنند،واین پیغام را به مغز میدهند واین پیغام به کل بدن میرسد.
پس همه چیزبرمبنای حس است.
حتی میتوانیم بگوییم حیوانات هم برااساس  حسهای خود جهان پیرامون خودراحس میکنند.
حسهابه دودسته تقسیم میشوند.بعضی حسها محدودهستند وبعضی حسهانامحدود هستند.
یعنی یکسری ازحسها ،باپنج حس ظاهر کارمیکند،ویکسری با پنج حس درونی وپنهانی .
حالااگر بخواهیم جهان رادرک کنیم وبه یک سری ازسوالهای خودبرسیم ،نیاز به یک سری حواس داریم ،که اینها را نمی توانیم هیچ جوری توجیح کنیم مگر اینکه دیده باشیم،لمس کرده باشیموبرای ماروشن شده باشد.
یعنی مثا خوابی که میبینی وبعد ازچندوقتی که میگذردهمان چیزهایی که درخواب دیده ای رادربیداری میبینی ،واین رادیگر دیده ای ،لمس کرده ای،می توانی قبول کنی.چون روشن وآشکار شده است.
پس هرچه تواناییهابالاتر برود،راحتر میتوانید پرواز کنید.
بدانید بهترین ها درآسمانهاست.
همسفر لیلا.

[ سه شنبه 8 اسفند 1396 ] [ 12:53 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

درآدمی عشقی ودردی وخارخاری وتقاضایی هست که اگر صدهزار عالم ملک اوشود نیاساید وآرام نیاید این خلق بتفضیل درهر بیشه ای وصنعتی ومنصبی وتحصیل نجوم وطب وغیرذلک .<سعی وتلاش>میکنند وهیچ آرام نمیگیرندزیراآنچه مقصودست بدست نیامده است آخرمعشوق رادلارام میگویند یعنی که دل به وی آرام گیرد پس به غیرچون آرام وقرارگیرد این جمله خوشیها ومقصود ها چون نردبانیست وچون پایه ای نردبان جای اقامت باش نیست ازبهرگذشتن است .

خنک اورا که زودتر بیدار وواقف گرددتاراه درازبراوکوته شودودرین پایه های نردبان عمر خودرا ضایع نکند.

همسفرریحانه




طبقه بندی: پیام های آموزنده، 
[ یکشنبه 29 بهمن 1396 ] [ 08:04 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

جهان پیوسته درحال حرکت است وحرکت معناندارد مگراینکه جهتی داشته باشد وروبه جایی وهدفی رود.

جهان مادی که یک حرکت است ناگزیر مقصدی وغایتی دارد.

این سخن تعبیر دیگری است ازمعادکه درادیان مطرح است.

همسفرریحانه




طبقه بندی: پیام های آموزنده، 
[ یکشنبه 29 بهمن 1396 ] [ 08:04 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

لوئی پاستور :دانش اندک انسان را ازخدا دور میکند ودانش زیادانسان رابه خدانزدیک میکند.

بعضی ازانسانهاوقتی به دانش اندک دست مییابندگمان میکنند همه چیز رامی دانند اما هرچه شناخت وآگاهی یشان بالامی رود متوجه میگردندکه هنوز هیچ نمیدانند.

مساله این است که مازطریق علم نمی توانیم همه چیزرادرک کنیم مثلا بعضی اشخاص می گویندتاخدارانبیندوجوداوراباورنخواهدکرد.خئاوند چیزی نیست که بتوانیم آنرازیرچاقوی جراحی حسش کنیم.وهیچ دستگاهی برای اندازه گیری اوساخته نشده است.

هرچیزی مقیاس خاص خودرادارد.

مثلامایعات رابرحسب لیتراندازه گیری میکنیم طلاراباترازوی مخصوص خودش نه باترازویی که 20تن آجرراوزن می کنند.

کسانی وجوددارندکه می خواهند مسایل وبیماریهای روانی راکه درحیطه ی روانشناسی وروان پزشکی هستندازطریق علم آنالیزکرده ودرمان کنند.

انسان برای شناخت جهان به سه مولفه نیاز دارد1شناخت علمی2شناخت هنری3شناخت فلسفی

علم با5 حس ظاهر کارمیکند.هنرمربوطبه درون واحساسات است.

شناخت علمی برسه محوراستواراست 1منظم وسازمان یافته باشدیعنی پراکندگی نداشته باشد2باروش های معین سنجیده بشود3برواقعیت های خارجی استوارباشد.

شناخت هنری نقطه ی مقابل شناخت علمی است شناخت علمی ازواقعیت های درونی واحساسات وعواطف وامیال شخصی به دور است.

مسایل درجهان وجوددارد که نه باعلم ونه باهنر قابل درک نیستندمانند:وجودخدا وخلق زمین وآسمان وزندگی پس ازمرگ وروح ونفس ...دراینجابایدازفلسفه برای توجیح این موارداستفاده کرد.

فلسفه :یعنی دوست داشتن خردوحکمت وفیلسوف کسی است که حکمت رادوست داردوقوانین رابررسی میکند.

هرانسانی براساس دریافت های علمی وهنری اش فلسفه ای راارائه میدهدکه بادیگری متفاوت است. فلسفه یک ایرانی بایک روسی فرق میکند.

استاد:درادامه بحث فرمودند:شرط رسیدن به بهشت <جنت>پرهیزگاری است .پرهیزگاری یعنی دوری ازضدارزشها ودرحد تعادل نگه داشتن بعضی ازمسایل ودرست زندگی کردن وعدول نکردن ازقوانین الهی است.

اگرازقوانین پیروی نکنیدازمرحله ی انسانی به مرحله ی حیوانی تنزل پیدامیکنید ومانند حیوان زندگی میکنید.

اگرهسته ی انسان رابشکافیم به هسته ی جسم وهسته خارج ازجسم <نفس و روح وسایر کالبدها >میرسیم.

اگر ماجسم یاماده رابشکافیم بعدازاتم به الکترون وکوارک ها به امواج میرسیم که هیچ نیستند .درواقع جسم همان لایه های امواج فشرده شده میباشد..

هستی دارای جهان های بسیار متفاوت است مانند طبقات جهنم وبهشت وبرزخ می باشد وکسب وآگاهی واطلاعات درباره ی آنها ظرفیت بالایی می خواهد واگرانسان بدون ظرفیت این آگاهی رادریافت کندبه حدانفجار میرسدوسرانجامی جز تیمارستان نخواهد داشت.

مانمی توانیم بیماریهای روانی ویابیماری اعتیادراباعلم درمان کنیم شایدبافلسفه بتوان جهان بینی یک معتاد راتغییرداداماجسم ورواناوهنوز بیماراست ودرمان نخواهد شد.

شناخت جهان وشناخت مسایل روحی وروانی باتکیه بر علم وفلسفه وهنر امکان پذیر است.

همسفر محبوبه




طبقه بندی: عملكرد لژیون، 
[ یکشنبه 29 بهمن 1396 ] [ 08:03 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

مطلبی که باید بدانیم این است که برای همه ی کارها یک چرا؟ بگذاریم که چرا نباید دروغ بگوییم؟چرا نباید رشوه بگیریم؟

میخاهیم به یک مرحله از دانای برسیم که عمال ضد ارزشی جز ضرربرای ما چیزی ندارد برای ما ارامش به ارمغان نمی آورند برای ما اضطراب بوجود می آورد تباهی وبیزاری  ونفرت و کینه به ارمغان می آورد.

اگربه مسائل موشکافانه نگاه کنیم آنموقع متوجه میشویم که چرانباید غیبت کنیم چون متوجه میشویم که غیبت کدن مانند آن نوشیدنی زهرآگین است که داخل جام زرین وزیبا است ولی مسموم وکشنده است .

برای درک شناخت جهان سه قسم وجوددارد1شناخت علمی که به صورظاهردلالت دارد 2شناخت هنری که به صور پنهان دلالت دارد 3شناخت فلسفی که نه باصور پنهان است ونه باصورآشکار بلکه مربوط به عقل است.عقل همه چیزرابررسی میکند شناخت جهان راعقل میتواند بررسی کند عقل کامل است ویکسری ابزار میخواهد وابزار عقل حس است حس اطلاعات رامیدهدبه عقل وعقل آنالیزمیکند .

اگرحس نبود درکی ازجهان پیرامون نداشتیم واین حس است که ماراحفظ می کند هم ماوهم مام موجودات را.

بعضی از حسهامحدود هستند وبعضی حسها نامحدود هستند یکسری حسها ظاهری هستند که 5 هستند یکسری حسها پنهانی هستند همه 5 حس ظاهری رادارند وهمه حسهای پنهانی راهم دارند ولی بیشتر آنها فقط از حسهای ظاهری استفاده میکنند .

جسم مانند لباس میماند نفس یاروح ماداخل این جسم است فالهمها فجورها وتقوی ها افرادی که الهام به روح دارند آنها زحمت کشیده اند وتزکیه وپالایش کرده اند وباتزکیه وپالایش از حسهای درونی خود استفاده میکنند .

شخصی که تزکیه وپالایش میکند لیاقت این رادارد که از لباس جسم خلع کالبد کند وسیر وسلوک میکند دربعدهای دیگر وجواب سوالاتش رامیگیرد هم در خواب هم دربیداری هم درمرگ اتفاق می افتد .

اگراین مطالب رابدانیم میتوانیم در جهت درست بکار ببریم مثلا بیماری اسکیزوفرنی که نمیدانیم مشکل کجاست را درمان کنیم .برای درک جهان به یکسری حواس دیگر هم نیاز داریم

چرابیماریهای مثل اسکیزوفرنی رانمی توان درمان کرد؟چون نمی پذیرند علاوه بر حسهای بیرونی حسهای پنهانی هم وجوددارد وباید ازاین حسهای پنهان استفاده بشودبه صورت ابزار ازانها استفاده بکنیم برای درمان بیماری های ناعلاج.

آقای مهندس موفق به درمان اعتیاد شد زیرا آمدروی عقل وافکار واندیشه ها دست گذاشت تاموفق شد.

بایدعلم به این پیداکنیم که مرگ وجود ندارد ونیست ونابود نمیشویم وقتی کسی این را بداند دیگر نمی اید یک عمل ضدارزشی انجام بدهد.

انوار طلایی از اسمان به زمین می اید برای کسانی که کسب علم میکند

افراد به دوگروه تقسیم میشوند 1 قلیل :به دوگروه تقسیم میشوند 1 کثیر :کسانی هستند که ادعای ایمان میکنند وایمانشان عملی نیست وقتی اتفاقی می افتد سریع کافر میشوند 2 قلیل:اینها همه چیزرا حکمت میدانند وایمان واقعی دارند جز ممتازترین انسانها هستند 2کثیر:کسانی که قبول ندارند اندیشه ها وتفکرات باری به هرجهت است انسانهای تک بعدی هستند.

مسائل هنری وفلسفی وعلمی همه به حس بستگی دارد.

ازیک تخمک واسپرم میلیاردها سلول بوجود می اید اینها نشان دهنده ی یک قدرت مطلق عظیم است .

صوت از صور پنهان است.الهامی که از گوش درون شنیده میشود راصوت میگویند .نور به طور کلی فرمان میدهد نوراست که مسیر رامشخص میکند وازناربایدنور تبدیل کنیم نور خود علم است نور خود روح است خداوند نور آسمان وزمین است هرچه به سمت جهل برویم تاریکی است .

انیشتن:خدابرای جهان تاس نمیریزد.

همسفر ریحانه


[ سه شنبه 3 بهمن 1396 ] [ 11:59 ق.ظ ] [ همسفر ریحانه ]

مطلبی که باید بدانیم این است که برای همه ی کارها یک چرا؟ بگذاریم که چرا نباید دروغ بگوییم؟چرا نباید رشوه بگیریم؟

میخاهیم به یک مرحله از دانای برسیم که عمال ضد ارزشی جز ضرربرای ما چیزی ندارد برای ما ارامش به ارمغان نمی آورند برای ما اضطراب بوجود می آورد تباهی وبیزاری  ونفرت و کینه به ارمغان می آورد.

اگربه مسائل موشکافانه نگاه کنیم آنموقع متوجه میشویم که چرانباید غیبت کنیم چون متوجه میشویم که غیبت کدن مانند آن نوشیدنی زهرآگین است که داخل جام زرین وزیبا است ولی مسموم وکشنده است .

برای درک شناخت جهان سه قسم وجوددارد1شناخت علمی که به صورظاهردلالت دارد 2شناخت هنری که به صور پنهان دلالت دارد 3شناخت فلسفی که نه باصور پنهان است ونه باصورآشکار بلکه مربوط به عقل است.عقل همه چیزرابررسی میکند شناخت جهان راعقل میتواند بررسی کند عقل کامل است ویکسری ابزار میخواهد وابزار عقل حس است حس اطلاعات رامیدهدبه عقل وعقل آنالیزمیکند .

اگرحس نبود درکی ازجهان پیرامون نداشتیم واین حس است که ماراحفظ می کند هم ماوهم مام موجودات را.

بعضی از حسهامحدود هستند وبعضی حسها نامحدود هستند یکسری حسها ظاهری هستند که 5 هستند یکسری حسها پنهانی هستند همه 5 حس ظاهری رادارند وهمه حسهای پنهانی راهم دارند ولی بیشتر آنها فقط از حسهای ظاهری استفاده میکنند .

جسم مانند لباس میماند نفس یاروح ماداخل این جسم است فالهمها فجورها وتقوی ها افرادی که الهام به روح دارند آنها زحمت کشیده اند وتزکیه وپالایش کرده اند وباتزکیه وپالایش از حسهای درونی خود استفاده میکنند .

شخصی که تزکیه وپالایش میکند لیاقت این رادارد که از لباس جسم خلع کالبد کند وسیر وسلوک میکند دربعدهای دیگر وجواب سوالاتش رامیگیرد هم در خواب هم دربیداری هم درمرگ اتفاق می افتد .

اگراین مطالب رابدانیم میتوانیم در جهت درست بکار ببریم مثلا بیماری اسکیزوفرنی که نمیدانیم مشکل کجاست را درمان کنیم .برای درک جهان به یکسری حواس دیگر هم نیاز داریم

چرابیماریهای مثل اسکیزوفرنی رانمی توان درمان کرد؟چون نمی پذیرند علاوه بر حسهای بیرونی حسهای پنهانی هم وجوددارد وباید ازاین حسهای پنهان استفاده بشودبه صورت ابزار ازانها استفاده بکنیم برای درمان بیماری های ناعلاج.

آقای مهندس موفق به درمان اعتیاد شد زیرا آمدروی عقل وافکار واندیشه ها دست گذاشت تاموفق شد.

بایدعلم به این پیداکنیم که مرگ وجود ندارد ونیست ونابود نمیشویم وقتی کسی این را بداند دیگر نمی اید یک عمل ضدارزشی انجام بدهد.

انوار طلایی از اسمان به زمین می اید برای کسانی که کسب علم میکند

افراد به دوگروه تقسیم میشوند 1 قلیل :به دوگروه تقسیم میشوند 1 کثیر :کسانی هستند که ادعای ایمان میکنند وایمانشان عملی نیست وقتی اتفاقی می افتد سریع کافر میشوند 2 قلیل:اینها همه چیزرا حکمت میدانند وایمان واقعی دارند جز ممتازترین انسانها هستند 2کثیر:کسانی که قبول ندارند اندیشه ها وتفکرات باری به هرجهت است انسانهای تک بعدی هستند.

مسائل هنری وفلسفی وعلمی همه به حس بستگی دارد.

ازیک تخمک واسپرم میلیاردها سلول بوجود می اید اینها نشان دهنده ی یک قدرت مطلق عظیم است .

صوت از صور پنهان است.الهامی که از گوش درون شنیده میشود راصوت میگویند .نور به طور کلی فرمان میدهد نوراست که مسیر رامشخص میکند وازناربایدنور تبدیل کنیم نور خود علم است نور خود روح است خداوند نور آسمان وزمین است هرچه به سمت جهل برویم تاریکی است .

انیشتن:خدابرای جهان تاس نمیریزد.

همسفر ریحانه


[ شنبه 30 دی 1396 ] [ 12:03 ب.ظ ] [ همسفر ریحانه ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

تعداد کل صفحات : 4 ::      1   2   3   4  

درباره وبلاگ


آمار سایت
بازدیدهای امروز : نفر
بازدیدهای دیروز : نفر
كل بازدیدها : نفر
بازدید این ماه : نفر
بازدید ماه قبل : نفر
تعداد نویسندگان : عدد
كل مطالب : عدد
آخرین بروز رسانی :
امکانات وب

  • paper | بیابان زدایی | فروش بک لینک
  • شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات