باران کوثری دختر پرانرژی و خندان سینمای کشور ایران هست که در خانواده ای هنرمند متولد شد و وی هم طبیعتا در این ناحیه قدم گذاشت و پیروز نیز شد. باران کوثری بازیگر سینما معتقد هست هر بازیگری خارج از وظایفهنری اش باید به جامعه و شرایطی که در پیرامونش وجود دارد دقت کند و مطالبه گر باشد. کوثریاعتقاد دارد او و هم نسلانش در مسائل اجتماعیو شرایطی که در سالهای قبل وجود داشته هست به اندازه کافی مشارکت داشته اند.
باران کوثری را به علت حضور در نقش های گوناگون در سینما می شناسیم. اما او به مسائلاجتماعی نیز دقت ویژه ای دارد. کوثری بر این باور استمطالبه گری یک بازیگر در حفظ او در خاطرات نیز نقش به سزایی خواهد داشت.باران کوثری در این گفت و گو به اهمیت موضوعات اجتماعی و وظیفه یک بازیگر نسبت به آن اشاره کرده هست.
باران کوثری را بعنوان بازیگری می شناسیم که به موضوعات اجتماعی اهمیت ویژه ایمی دهد. چند نفری از بازیگران ما میباشند که در ابتدای دهه هشتاد واردسینما شدند و این کنشگری اجتماعی را در سالهای جدید به خوبی از خود نشان داده اند.
این نگاه اعتراض آمیز به اوضاع موجود از کجا نشات میگیرد؟
قسمتی از این موضوع و نگاه ما به جامعه و نسلی که در آن بزرگ شدیم مربوط میشود.نوجوانی ما در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. شرایط آن زمان تاثیر زیادی روی ما داشت. می توانمبه جرات بگویم آن سالها بچه های هم سن و سال من همۀ روزنامه خوان بودند.آن زمان روزنامه های جامعه، طوس مورد اقبال قرار میگرفت که اغلب هم تعطیل می شدند و با اسمدیگری دوباره شروع به کار میکردند.
مطالعه و مطالبه گری در نوجوانی ما تبدیل به یک پزشده بود. اگر آن زمان دیدگاه اجتماعی مناسبی نسبتبه شرایط موجود نداشتیم ناخوداگاه از هم نسل هایمان عقب می ماندیم.
تمام فعالیتهایم را اجتماعی میبینم
بسیاری معتقد بودند در زمان اصلاحات ما جامعه آرامی داشتیم و مطالبه گری وجود نداشت.اما تمام واکنشهایی که در آن هشت سال توسط مردم به وجود آمد بذرش در دولت اصلاحات گذاشته شد.جدا از این مسائل خانواده هم تاثیر زیادی روی ما می گذاشت.تمام فعالیتهایم را اجتماعی میبینم و روی آن اسم سیاسی نمیگذارم.
حتی معتقدم فعالیت هایانتخاباتی هم کاملا اجتماعی هست. اگر مطالبه گری و چیزهاییکه ما میخواهیم امری سیاسی هست عیبی ندارد پس من یک ادم سیاسی هستم؛ در صورتی که تماماین فعالیت ها مطالبات اجتماعی هست که هر فردی ناخوداگاه به آن دقت میکند.
اگر در کودکی کفش جدیدی می خریدم حتما می بایست کفش قبلیم را به کسی می دادم. باید یادم میبود کسانی میباشند که توانایی انجام یکسری از کارها را ندارند.
نظر در مورد گلشیفته
یا باید کتاب هایی می خواندم که آن زمان برای من کمی مشکل بود. اما وقتی میدیدم که پدرم تا اینحد از کتاب خواندن من شاد میشود استقبال میکردم. تربیتخانوادگی تاثیر زیادی در رفتار انسانها دارد. گاهی اگر درمورد موضوعی واکنش نشان ندهمدچار عذاب وجدان میشوم.
دیدنی هست گلشیفته فراهانی، ترانه علیدوستی و خود شما نیز شباهت های زیادی بههم دارید. این نوع نگاه باعث شده که برای مردم جایگاه خاصی داشته باشید و نوع نگرشو شرایطی که برای هر کدام از شماها به وجود آمد مورد دقت قرار گرفته هست.
این واکنش ها و موقعیتی که امروز دارید چگونه شکل گرفت؟
مایلم درمورد ترانه این موضوع را بازگو کنم که او به غیر از این که یک مادر مجسمه ساز درجه یک داردپدرش آقای علیدوستی هم به شدت هنرمند هست و ما در زمان کودکیفیلم و موسیقی های زیادی را از او قرض میگرفتیم و لذت می بردیم.
اگر غرور نباشد باید بگویم کهنسل ما خیلی ویژه بود. به علت خانواده و تربیتی که داشتیمو رفاقتی که در دوران نوجوانی بین ما شکل گرفته بود؛ موضع گیریهای مشترکی داشتیم.
رقابت سالمی با هم داشتیم
چیزی که به نظرم در نسلهای مشترک بازیگران کمتر دیده می شد. به این موضوع پایبند بودیمو اعتقاد داشتیم کسی نمیتواند جای فرد دیگری را بگیرد. برایبازی در فیلمهای گوناگون با هم تعامل داشتیم. اگر یکی از ما نمی توانستیم، نفر دیگری را برای بازیدر آن نقش توصیه می دادیم.شاد می شدیم شخصدیگری نقش مورد نظر را بازی کند.رقابت سالمی با هم داشتیم. عموما هم نسبت به مسائلمختلف موضع گیری داشتیم و وا کنش نشان می دادیم.
این واکنش ها یا موضع گیریها در کشورهای دیگر و به خصوص سینمای هالیوود هم دیده میشود.برای مثال تظاهرات ضد ترامپ را دیدیم که تعداد زیادی از هنرمنداندر آن شرکت داشتند. ناخوداگاه چنین حرکاتی باعث میشود که یک هنرمند نسبت به وضعیتموجود و جامعه ای که در آن زندگی میکند احساس مسئولیت کند.
به این موضوع عقیده دارید که نوع تفکر و کارهایی که هنرمندان انجام میدهند در روند زندگی مردم هم تاثیر گذار هست؟
حتما. بازیگری شغلی هست که بالا و پایین دارد.اگر امسال سال من نبود قطعا سال بعد اتفاقاتخوبی رخ میدهد یا به تصویر. تکنیک و حرفه یک بازیگر روزبه روز باید بهتر شود و بازیگری که فکر کند کامل هست قطعا پایان دوران حرفه ای اش را میگذارند.
مارلون براندو یا رابرت دنیرو
مشابه های زیادی از بازیگرانی داریم که آمده اند یک بازی بی نظیر از خودشان نشان داده اند و دیگرسالهاست حضور ندارند. گاهی با خودم میگویم کهچرا فلانی نیست یا چرا تا این حد معمولی بازی میکند. در سطح بین المللی بازیگرانی فوقالعاده ماندند که به موضوعات اجتماعی و سیاسی اطرافشان بیشاز همۀ دقت کردند.
برای مثال مارلون براندو یا رابرت دنیرو چرا ماندگار میشوند؟ نوع نگاه و دیدآنها به موضوعات روزمره شان باعث شد که بازیگران درجه یک باقی بمانند. یا در ایرانشما نمیتوانید سیمین معتمد آریا را حذف کنید. حتی اگر سالها فیلم بازی نکند. همین همین حالا اگر برویمدر خیابان و از مردم بپرسیم که بازیگر مورد علاقه شانچه کسی هست حتما به معتمد آریا اشاره خواهند کرد.
مردم موضع گیریهای هنرمنداندر مواقع خاص را هیچ وقت فراموش نمیکنند.مردم علی کریمی و ناصر حجازی را هیچ وقت فراموش نمیکنند.
فیلمهای جشنواره
کمی درمورد فیلمهای جشنواره و آن فیلمهایی که بیرون ماندند صحبت کنیم. همانگونه کههمه میدانیم فیلم آقای عیاری بیرون ماند. قطعا تجربهتوقیف فیلم را بعنوان بازیگر و به این لحاظ که رابطه نزدیکی با شخصی مانند رخشان بنی
اعتماد دارید درک میکنید.
اصلا حال و هوای گروهی که برای یک فیلم زحمت میکشند وبعد آن فیلم توقیف میشود چیست؟
به خوبی این شرایط را درک میکنم. فیلم «قصه ها» مشابه خوبی بود تا متوجه شوم توقیفیک فیلم تا چه حد دردناک هست.عموما فیلمهای که مادر منتا به امروز ساخته هست درگیر سانسور شده اند. به یاد ندارم که فیلمی را مادرم ساخته باشد و بهراحتی پخش شده باشد. به شخصه بسیاری مواقع در معرضسانسور قرار گرفته ام. یک زمان بود
که به پدرم میگفتیم فیلمهایی که تهیه میکند را بایدببریم و بگذاریم داخل انباری چون مجوز نمیگرفت.گرچه «عصبانی نیستم» هم فیلم بسیار خوبی در کارنامه کاری من بود که متاسفانه مردمنتوانستند آن را ببینند. چیزی که آزارم میدهد این هست که برایهمه ما توقیف و سانسور یک امر عادی شده در صورتی که این ویروس، حذف کردن و کنار گذاشتهشدن باعث میشود که سینما ضربه بخورد.
فیلمهای توقیفی
به راحتی از کنار توقیف و مسائلی شبیه به این عبور میکنیم.سرمایه و زمان ما در این شرایط از بین میرود.ما درمورد چه کسانی صحبت میکنیم. درمورد بیضایی بزرگ میگوییم که سالهاست فیلمنساخته یا آقای تقوایی و مادر خود من که دیگر انگیزه ای برای تولید فیلم ندارد و ترجیح می دهدهمان کار مستند را دنبال کند یا خود آقای عیاری که سالها فیلم نساختند.فیلمهای دهه شصت
شاید سال ها طول بکشد تا بتوانیم این تعداد کارگردان حرفه ای و درجه یک را در کنار هم داشته باشیم….دقیقا. نیمه دوم دهه شصت یا اوایل دهه هفتاد را نگاه کنید که چه فیلمهای خوبی به نمایشگذاشته می شد. تمام این کارگردان ها آن سالها فیلمهای خوبیمی ساختند و کار میکردند. دوران وزارت فرهنگ آقای خاتمی پویایی سینمای کشور ایران بود.
سئوال مناین هست که جواب عمر افراد و کاری که انجام می دهندرا چه کسی میدهد؟ ما همۀ وقت} نگران کارهایی که تا به امروز به وقوع پیوسته هستیم.
هیچ وقت دنبال جوابی برای چیزهایی که از دست داده ایم نیستیم.
باران کوثری سی و یک ساله هست و برای بازی در فیلم «خون بازی»و «کوچه بی نام»دو بار سیمرغ کسب کرده هست. شاید اگر امروز در فیلمیحضور پیدا کند و درخشان باشد چیز جدیدی برای داوران جشنواره نباشد. برعکس بازیگران و فیلمسازان جوان میباشند که جشنواره نگاه ویژه ای به انها دارد. یعنیزمانی که از یک حدی در بازیگری و فیلم سازی عبور کنید کسب جایزه سخت تر میشود.
جوانان درجه یک
عموما نگاه جشنواره را در سالهای جدید به جوانان فیلم اولی مساعد تر نمیبینید؟
چرا اینجور نگاه نمی کنی که ما جوانانی داریم که به حدی درجه یکهستند که باید جایزه بگیرند و برنده باشند. من این موضوع را میگذارم به حساب هوشمندیبچه هایی که به تازگی وارد سینما شده اند.
منظورم این هست که دیگر سخت به امثال باران کوثری سیمرغ میدهند؟
من این سختی را خیلی دوست دارم. گرچه کارگردانان جوان را تشویق میکنم. اما نقدی هم دارم.همین حالا به علت فراگیر شدن مدیا و امکانات هر شخصی حتی با یک گوشی تلفن همراه هم میتواند فیلمبسازد. شاید آن چیزی که می سازد از لحاظ تکنیکی درست باشد امادغدغه مند نیست.
اما نباید دچار این توهم شوند که کارگردانان خوبی میباشند. ناخوداگاه زمانی که شمابا یک کارگردانان نسل قبل کار کنید می بینیدکه تسلط و تبحر ویژه ای در فیلم سازی دارند. حالا همۀ دقت ها به تکنیک هست. کارگردانانجوان باید دقت داشته باشند که فیلمسازی فقط تکنیک نیست
دقت به قصه فیلم و شخصیت پردازی
بلکه فیلمنامه، دقت به قصه فیلم و شخصیت پردازی از موارد بسیار مهم میباشند. تلفن هایزیادی به من میشود و توصیه بازی می دهنداما میگویند که ما دورخوانی نداریم و در لحظه قصد داریم فیلم بسازیم! که من این موضوعرا باورم نمیشود. یعنی راجع به شخصیت نباید حرف بزنیم.
امکانات باعث شده که چنین تصوراتی شکل بگیرد. به همین علت «سد معبر» برای من ارزش داردچون محسن قرایی تسلط زیادی روی شخصیت ها داشت.اصرار بهتمرین داشت و فضا و دغدغه ای که برای ساختن این فیلم داشت گاهی از تکنیک هم برایشمهم تر بود. این جنس از فیلم سازی را اکثر می پسندم.
گفت و گو با باران کوثری،گفتگوی خواندنی با باران کوثری،باران کوثری بازیگر سینمای کشور ایران،باران کوثری