یک اسـتکان چـــــای ادب واژه در سر مثل آبی در سماور می شود / شعر چای است و گلوی حاضران تر می شود
| ||
|
دم صبح ، شعرم پرنده ای شد اندکی پشت پنجره نشست و بعد در آسمان بالهایش را گشود دور شد دور از این پس برای خواندن شعرهایم فقط به آسمان نگاه کن ! طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ پنجشنبه 17 دی 1394 ] [ 07:06 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
شعله های آتش گیسویت برایم مقدسند دستان زمستانی مرا گرم خواهند کرد ؟ طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ پنجشنبه 17 دی 1394 ] [ 06:50 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
یافتم چشمت را درون قافیه ی شعرم دستت را برای گرفتن دستم ردیف کن . [ سه شنبه 1 دی 1394 ] [ 07:31 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
کارشناسی و مشاوره در زمینه پایان نامه ادبیات دوره کارشناسی ارشد . درصورت نیاز می توانید هماهنگ کنید . [ یکشنبه 24 خرداد 1394 ] [ 06:17 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
دیروز پس از مردن آدم برفی شد آب تمـــام تن آدم برفیامروز دوباره کودکــــی را دیـدم سرگرم به جان دادن آدم برفی او دگمه چشـم های زیبایش را می دوخت به پیراهن آدم برفی او شال ندارد نه ولی دستش را انداخته بر گـــــردن آدم برفـــــی خورشید طلوع کرد کودک برداشت آهسـته سر از دامن آدم برفــــــی هی برف به آفتاب می زد می گفت برگـــــرد بــــرو دشـــمن آدم برفــی مرتضی آخرتی طبقه بندی: شاعران معاصر، [ جمعه 26 دی 1393 ] [ 07:47 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
یک عکس از یک پروانه یا هر پرنده که دوستش داری گوشه روسری ات بکش می خواهم آنگاه که به سراغت بیایم پرنده ها را پرواز دهم . طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ جمعه 26 دی 1393 ] [ 07:43 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
عمر را به شناختن و دیدن خیلی چیزها و خیلی چهره ها می گذرانی... اما در این میان یکی هست که به او کمتر از همه می پردازی.
یکی هست که پاک از او غافلی یکی هست که از همه بیشتر به تو نزدیک است و تو
از همه بیشتر از او دوری. او را یک بار هم ندیده ای. در او نگاه نکرده
ای.. به دیگران مشغول شده ای و او را گم کرده ای و من اکنون می خواهم او را
به یادت آورم. طبقه بندی: نوای زندگی / آداب ، آیین ، اعتقادات و رسوم ایرانی، [ یکشنبه 26 مرداد 1393 ] [ 04:12 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
گفتی که بیا ،دوباره پیدایت نیست.
برف آمده بود ،نشانی از پایت نیست. طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ شنبه 25 مرداد 1393 ] [ 05:47 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت! هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت… دوزخ از تیرگیِ بختِ درونِ تو بوَد گر درون تیره نباشد، همه دنیاست بهشت… "صائب تبریزی" طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ سه شنبه 21 مرداد 1393 ] [ 08:21 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
نذر کرده ام یک روزی که خوشحال تر بودم... ﺑﯿﺎﯾﻢ ﻭ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺧﻮﺭﺩ... ﮐﻪ ﺿﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯼ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺷﻮﻕ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ . ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ، " ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﮕﺬﺭﺩ " ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻭ ﻃﺒﻞ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﻮﺍ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﮏ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ، ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺼﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ، ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ، ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺭﻧﮓ ، ﺑﺨﺮ ﻭ ﺑﺒﺮ! ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﺬﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺩﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ... ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ ﻻﯼ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯾﻢ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﻧﻤﺸﺎﻥ ﻭ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ، ﻫﯿﭻ ﺑﻬﺎﺭ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﺰﯼ ﺑﯽ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﺰﻩ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺑﯽ ﻃﻮﻓﺎﻥ... ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺧﻮﺍﻥ ﺛﺎﻟﺚ طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ سه شنبه 21 مرداد 1393 ] [ 08:48 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
ستاره های روی زمین ( Like Stars On Earth کارگردان : Amir Khan مدت: 135 دقیقه محصول : سینمای هندوستان ژانر : درام و خانوادگی سال تولید : 2007 بازیگران : امیر خان ، دارشل سفری و تانای چیدا. عنوان خارجی :Taare Zameen Per (Like Stars On Earth) خلاصه :
ایشان آواشتی، پسر بچه 8 ساله ای كه به خاطر تنبلی در انجام تکالیف
درسهایش و شیطنت زیاد در مدرسه ، همه را كلافه كرده است از سوی پدر و مادرش
تنبیه شده و به مدرسه شبانه روزی دور از محل زندگی اش فرستاده می شود.
آواشتی از این موضوع بسیار ناراحت است اما نمی تواند مقاومت كند. بعد از
مدتی نیز، رام شانکار، معلم هنر به مدرسه ایشان منتقل می شود و متوجه مشكل
وی كه در واقع عدم توانایی تشخیص حروف الفباست ، می شود . اوضاع درسی
آواشتی نوجوان، رفته رفته بهبود می یابد و مهارتهای اجتماعی را فرا می
گیرد. معلم فداکار با زنده کردن قدرت عزت نفس در ایشان ، وی را به جامعه
بازگردانده و به غصه چندین ساله والدین آواشتی پایان می دهد. طبقه بندی: فیلم/صدا/مستند های ادبی، [ یکشنبه 19 مرداد 1393 ] [ 06:41 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
یک شاخه شکسته امیدوار گاهی فقط بایک رگش می شود «بهار» طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ یکشنبه 19 مرداد 1393 ] [ 06:32 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
انار،روزی شکوفه بود. اکنون انار است شفاف وشیرین،هم آبدار است . تویک اناری قلبت شکوفه شیرین لب تو بگذریم این شعر ،شعر نمی شود باید راحت گفت: «من انار می خواهم!» طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ یکشنبه 19 مرداد 1393 ] [ 06:27 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
ای شده چون سنگ سیاهی صبور پیش دروغ همه لبخندها بسته چو تاریکی جاویدگر خانه به روی همه سوگندها من ز تو باور نکنم ، این تویی ؟ دوش چه دیدی ، چه شنیدی ، به خواب ؟ بر تو ، دلا ! فرخ و فرخنده باد دولت این لرزش و این اضطراب زنده تر از این تپش گرم تو عشق ندیده ست و نبیند دگر پاکتر از آه تو پروانه ای بر گل یادی ننشیند دگر طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 03:26 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
چای خوب است اگر دست به دستم بدهی ورنه هرگز هوسش در دل ما نیست که نیست. طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 07:38 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
چار فصلت بی کدورت،
چون حباب آبی روشن. خنده ات زنجیره زرین، صراحی وار،
شاعر : مهدی اخوان ثالث طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 07:24 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
[ چهارشنبه 15 مرداد 1393 ] [ 06:43 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
به دیدارم بیا هر شب طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ سه شنبه 7 مرداد 1393 ] [ 12:26 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست* عشق آن شب مست مستش کرده بود *فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر زلیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای نشتر عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می زنی خسته ام زین عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو ... من نیستم گفت: ای دیوانه لیلایت منم در رگ پیدا و پنهانت منم سال ها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی عشق لیلا در دلت انداختم صد قمار عشق یک جا باختم کردمت آوارهء صحرا نشد گفتم عاقل می شوی اما نشد سوختم در حسرت یک یا ربت غیر لیلا برنیامد از لبت روز و شب او را صدا کردی ولی دیدم امشب با منی گفتم بلی مطمئن بودم به من سرمیزنی در حریم خانه ام در میزنی حال این لیلا که خوارت کرده بود درس عشقش بیقرارت کرده بود مرد راهش باش تا شاهت کنم صد چو لیلا کشته در راهت کنم (نظامی ) طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ شنبه 4 مرداد 1393 ] [ 11:00 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
"من اگر در پوست گردو اسیر و محدود باشم باز می توانم خود را پادشاه فضای بیکران بدانم" "شکسپیر کتاب هملت نمایش ۲" [ شنبه 4 مرداد 1393 ] [ 01:40 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
همه شب با دلم کسی می گفت ( سخت آشفته ای ز دیدارش صبحدم با ستارگان سپید می رود ،می رود ، نگهدارش ) من به بوی تو رفته از دنیا بی خبر از فریب فرداها روی مژگان نازکم می ریخت چشمهای تو چون غبار طلا تنم از حس دستهای تو داغ گیسویم در تنفس تورها می شکفتم ز عشق و می گفتم ( هر که دلداده شد به دلدارش ننشیند به قصد آزارش برود ، چشم من به دنبالش برود ، عشق من نگهدارش ) آه ، اکنون تو رفته ای و غروب سایه می گسترد به سینهٔ راه نرم نرمک خدای تیرهٔ غم می نهد پا به معبد نگهم می نویسد به روی هر دیوار طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 3 مرداد 1393 ] [ 03:49 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
بنشین برایت حرف دارم در دلم غوغاست وقتى که شاعر حرف دارد آخر دنیاست شاعر بدون شعر یعنى لال! یعنى گنگ در چشم هاى گنگ اما حرف دل پیداست با شعر حق انتخاب کمترى دارى آدم که شاعر مى شود تنهاست یا تنهاست هرکس که شعرى گفت بى تردید مجنون است هر دخترى را دوست مى دارد بدان لیلاست دریا بدون ماهى قرمز چه بى معناست دنیا بدون شاعر دیوانه دنیا نیست بى شعر، دنیا آرمانشهر فلاطون هاست من بى تو چون دنیاى بى شاعر خطرناکم من بى تو واویلاست دنیا بى تو واویلاست تو نیستى وآه پس این پیشگویى ها بیخود نمیگفتند فردا آخر دنیاست تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد که آخر پاییز امروز است یا فرداست یلداى آدم ها همیشه اول دى نیست هرکس شبى بى یار بنشیند شبش یلداستطبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ پنجشنبه 2 مرداد 1393 ] [ 10:21 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
از تنگنای محبس تاریکی از منجلاب تیره این دنیا بانگ پر از نیاز مرا بشنو ... آه ای خدا ی قادر بی همتا یکدم ز گرد پیکر من بشکاف بشکاف این حجاب سیاهی را شاید درون سینه من بینی این مایه گناه و تباهی را دل نیست این دلی که به من دادی در خون تپیده آه رهایش کن یا خالی از هوی و هوس دارش یا پایبند مهر و وفایش کن تنها تو آگهی و تو می دانی اسرار آن خطای نخستین را تنها تو قادری که ببخشایی بر روح من صفای نخستین را آه ای خدا چگونه ترا گویم کز جسم خویش خسته و بیزارم هر شب بر آستان جلال تو گویی امید جسم دگر دارم از دیدگان روشن من بستان شوق به سوی غیر دویدن را لطفی کن ای خدا و بیاموزش از برق چشم غیر رمیدن را عشقی به من بده که مرا سازد همچون فرشتگان بهشت تو یاری به من بده که در او بینم یک گوشه از صفای سرشت تو یک شب ز لوح خاطر من بزدای تصویر عشق و نقش فریبش را خواهم به انتقام جفاکاری در عشقش تازه فتح رقیبش را آه ای خدا که دست توانایت بنیان نهاده عالم هستی را بنمای روی و از دل من بستان شوق گناه و نقش پرستی را راضی مشو که بنده ناچیزی عاصی شود بغیر تو روی آرد راضی مشو که سیل سرشکش را در پای جام باده فرو بارد از تنگنای محبس تاریکی از منجلاب تیره این دنیا بانگ پر از نیاز مرابشنو آه ای خدای قادر بی همتا طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ پنجشنبه 26 تیر 1393 ] [ 05:40 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
قهر مکن ای فرشتهروی دلارا ناز مکن ای بنفشهموی فریبا بر دل من گر روا بود سخن سخت از تو پسندیده نیست ای گل رعنا شاخهی خشکی به خارزار وجودیم تا چه کند شعلههای خشم تو با ما طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا ناز تو را میکشم به دیدهی منت سر به رهت مینهم به عجز و تمنا از تو به یک حرف ناروا نکشم دست وز سر راه تو دلربا نکشم پا عاشق زیباییام ، اسیر محبت هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا از همه بازآمدیم و با تو نشستیم تنها تنها به عشق روی تو تنها بوی بهار است و روز عشق و جوانی وقت نشاط است و شور و مستی و غوغا خندهی گل را ببین به چهرهی گلزار آتش می را ببین به دامن مینا ساقی من ، جام من ، شراب من امروز نوبت عشق است و عیش و نوبت صحرا آه چه زیباست از تو جام گرفتن وز لب گرم تو بوسههای گوارا لب به لب جام و سر به سینهی ساقی آه که جان میدهد به شاعر شیدا از تو شنیدن ترانههای دلانگیز با تو نشستن بهار را به تماشا فردا فردا مگو که من نفروشم عشرت امروز را به حسرت فردا بس کن بس کن ز بیوفایی بس کن بازآ بازآ به مهربانی بازآ شاید با این سرودهای دلاویز بار دگر در دل تو گرم کنم جا باشد کز یک نوازش تو دل من گردد امروز چون شکوفه شکوفا فریدون مشیری طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ یکشنبه 22 تیر 1393 ] [ 10:05 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
...سینه آب در حسرت عکس یک باغ می سوزد . سیب روزانه در دهان طعم یک وهم دارد . ای هراس قدیم ! در خطاب تو انگشت های من از هوش رفتند . امشب دست هایم نهایت ندارد... طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ شنبه 21 تیر 1393 ] [ 04:41 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
به سختی می خروشم: های باران!... تو که جان میدهی بر دانه در خاک غبار از چهرِ گل ها می کُنی پاک غمِ دل هایِ ما را شستشو کن برای ما سعادت آرزو کن
طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 20 تیر 1393 ] [ 09:52 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیكتر باشید. مذهب شوخی سنگینی بود كه محیط با من كرد و من سالها مذهبی ماندم. بی آن که خدایی داشته باشم! هنوز در سفرم - سهراب سپهری
طبقه بندی: گاه نو شته ها ی تو در تو .نیمی خاطره، [ یکشنبه 15 تیر 1393 ] [ 06:49 ب.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
بحر طویلی از ابوالقاسم حالت:
طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ جمعه 9 خرداد 1393 ] [ 06:30 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
خدا روستا را بشر شهر را ولی شاعران آرمانشهر را آفریدند، که در خواب هم خواب آن را ندیدند... طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ شنبه 3 خرداد 1393 ] [ 06:34 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی...!!؟ قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
طبقه بندی: بهترین شعر هایی که می پسندم/ تک بیت ها و دو بیتی های زیبا، [ شنبه 3 خرداد 1393 ] [ 06:31 ق.ظ ] [
علیرضا یارخدا ]
|