تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان همزمان
با جار و جنجال غربیها در مورد به خطر افتادن جان مردم ساکن «غوطهشرقی»
به خاطر پیشروی ارتش سوریه، نظامیان ترکیه با چراغ سبز آمریکا، کشتار
بیرحمانهای را در شهر «عفرین» سوریه مرتکب شدهاند و این کشتار همچنان
ادامه دارد. هیچکس دقیقا نمیداند که چه تعداد از مردم مظلوم کرد ساکن «عفرین» به دست نیروهای اشغالگر ترکیه کشته شدهاند. چرا که هماکنون این شهر در اشغال ارتش ترکیه است و هیچ خبرنگاری جز خبرنگاران ترکیه نمیتواند برای تهیه خبر و گزارش، وارد این شهر شود. دولت ترکیه میگوید در حال حاضر نظامیان ترکیه و شبهنظامیان «ارتش آزاد» که با دمشق میجنگند، عفرین را در اشغال خود دارند! «رجب طیباردوغان» رئیسجمهور ترکیه، برای اینکه بتواند حرفش را ثابت کند و بر عفرین مسلط شود، دست به حملات هوایی و زمینی بیرحمانهای زد و منازل و زیرساختها و حتی بیمارستان مرکزی شهر را بمباران کرد و باعث آوارگی دهها هزار زن و کودک و افراد کهنسال و مرگ تعداد زیادی از مردم عادی شد. اردوغان پس از این کشتار و خشونت کمسابقه، دیروز اعلام کرد: «بر مرکز شهر «عفرین» به طور کامل مسلط شدیم.(!) رئیسجمهور ترکیه عملیات «شاخه زیتون» را از 30 دی آغاز کرده بود و بالاخره، پس از کشتار و بمباران شدید چند روز اخیر، ظاهرا بر عفرین مسلط شده است. در مجموع، ماجرای دردناک عفرین یکبار دیگر پرده نفاق را از چهره حامیان تروریسم در سوریه برداشت؛ عفرین ثابت کرد که آمریکا نمیتواند متحد خوبی برای کردهای سوریه باشد و کردها نباید به واشنگتن اعتماد کنند، چرا که طی روزهای اخیر علاوه بر اینکه دست ترکیه را برای کشتار مردم کرد باز گذاشت، جنجال «غوطهشرقی» (حملات احتمالی شیمیایی) را راه انداخت و توجه محافل رسانهای جهان را به این سمت منحرف کرد تا ترکیه کار خودش را در عفرین بکند. تداوم جنجال دروغین علیرغم کشتار بیسابقه کردها در شمال سوریه از سوی ترکیه آمریکا قصد دارد یک جنجال دروغین جدیدی را در جنوب این کشور راه بیندازد. به گزارش ایسنا، «سرگئی رودسکوی» سخنگوی ستاد مشترک ارتش روسیه گفت: «ما اطلاعات موثقی (در اختیار) داریم که (نشان میدهد) نیروهای آمریکایی شماری از گروههای شبه نظامی سوری را در شهر «التنف» برای انجام اقدامات تحریکآمیز در جنوب سوریه آموزش دادهاند.» وی ادامه داد: «در اوایل ماه مارس (اواسط اسفند) گروههای خرابکار به شهر «درعا» در جنوب سوریه که در آنجا واحدهای (گروه تروریستی) ارتش آزاد مستقر هستند، اعزام شدهاند. به گفته رود سکوی آنها مهمات لازم را برای انجام حملات شیمیایی به آنجا بردهاند. این مواد برای مقصر جلوه دادن نیروهای دولت سوریه استفاده خواهد شد. در حال حاضر این مهمات و سلاحهای شیمیایی تحت پوشش کاروانهای امدادرسانی منتقل میشوند. او افزود: حملات برنامهریزی شده و تحریکآمیز (رسانهای) به طور گسترده در رسانههای غربی مورد پوشش خبری قرار گرفت. این مقام روس ادامه داد: این اقدامات تحریکآمیز به عنوان بهانهای توسط آمریکا و متحدانش برای انجام عملیات علیه ارتش و زیرساختهای دولتی در سوریه مورد استفاده قرار میگیرد. ما در حال حاضر نشانههای انجام آمادگیها برای وقوع اینگونه حملات احتمالی را ثبت کردهایم. رودسکوی افزود: همچنین حملات شیمیایی در استان ادلب توسط گروه النصره در هماهنگی با «کلاه سفیدها» آماده شده است. در حال حاضر این شبهنظامیان 20 کانتینر از سلاحهای گاز کلر دریافت کردهاند. سایر رویدادها * وزارت خارجه روسیه اعلام کرد، غرب برای براندازی دولت سوریه تلاش میکند. * ارتش سوریه دو شهرک جدید را در غوطهشرقی آزاد کرد. روسیه نیز اعلام کرد، حدود پنج هزار غیرنظامی دیروز غوطهشرقی را ترک کردند. تاکنون 68 هزار غیرنظامی از این منطقه خارج شدهاند. یک جنبش فلسطینی از طرح آلسعود برای ادغام رژیم صهیونیستی در اقتصاد منطقه و حمایت اقتصادی گسترده ریاض از این رژیم خبر داد. به
گزارش خبرگزاری صدا و سیما، «رباح مهنا» عضو دفتر سیاسی جبهه مردمی برای
آزادی فلسطین هشدار داد:عربستان عملا اجرای طرحی را در منطقهای با مساحت
۱۰۰۰ کیلومتر مربع در شبه جزیره سینا آغاز کرده که هدف (ظاهری) آن ، توسعه
این منطقه است. این کشور همچنین به منظور مقدمه چینی برای سازش کامل با
اسرائیل راه زمینی را در دست احداث دارد که رژیم صهیونیستی، مصر و اردن را
به عراق متصل میکند و طرح موسوم به تکامل اقتصادی را بین کشورهای منطقه
با رژیم اشغالگر تحقق میبخشد. مهنا گفت: راهحل موثر برای مقابله با این
طرح خطرناک، رفع اختلافات موجود (بین گروههای فلسطینی) و سرعت بخشیدن به
اتحاد دوبارهای است که از ۱۱ سال پیش از بین رفته است.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رئیسسابق سیا: ترامپ عوامفریب بیآبرویی است که به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ مدیر
سابق سیا از توییت ترامپ درباره اخراج معاون مدیر افبیآی انتقاد کرده و
او را «یک عوامفریب بیآبرو» خوانده که «به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست.» ماجرای
دنبالهدار تبانی ترامپ و پوتین در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 میلادی
روز جمعه به برکناری مرد شماره دوی افبیای آن هم دو روز مانده به
بازنشستگیاش منجر شد. این برکناری با واکنش بسیار تند شماری از مقامات
سابق آمریکا روبهرو شده است. جان برنان، مدیر سیآیای در زمان دولت باراک
اوباما، در توییتر خود خطاب به ترامپ، نوشته: «هنگامی که رشوهخواری،
شیطانصفتی و فسادهای سیاسی شما آشکار شود، به جایگاه بهحق خود به عنوان
یک «عوامفریب بیآبرو در زبالهدان تاریخ خواهید رسید. ممکن است اندرو
مککیب را قربانی کنید اما آمریکا را نابود نخواهید کرد. آمریکا بر شما
پیروز میشود.» ترامپ درباره اخراج مککیب در توییتر خود نوشته بود: «این
اقدام روز بزرگی را برای کارمندان افبیآی رقم زد.» «جیمز کومی» مدیر سابق پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) نیز چند ساعت پس از اخراج «اندرو مککیب»، معاون افبیآی که به گفته دونالد ترامپ، «دستش رو شد»، ضمن انتقاد شدید از ترامپ متعهد شد که افشاگریهای قریبالوقوعش به مردم آمریکا اجازه خواهد داد تا خودشان قضاوت کنند «چه کسی شریف و محترم است و چه کسی نیست.» کومی در پاسخ به توئیت ترامپ در توئیتی نوشت: «آقای رئیسجمهور! مردم آمریکا به زودی شنونده داستان من خواهند بود و خودشان میتوانند قضاوت کنند که چه کسی شریف و محترم است و چه کسی نیست.» افشاگریهای وعده داده شده از سوی «جیمز کومی» قرار است در کتاب جدیدش تحت عنوان «یک وفاداری بالاتر: حقیقت، دروغها و رهبری» اعلام شود. این کتاب قرار است آوریل(فروردین) به بازار عرضه شود. رسانههای آمریکا نیز گزارش دادهاند که اندرو مککیب، معاون اخراج شده مدیر دفتر تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) یادداشتهایش درباره مکالمات خود با دونالد ترامپ، را در اختیار مقامهای کمیته تحقیقات تحت رهبری رابرت مولر، بازرس ویژه افبیآی در این تحقیقات درباره مداخله روسیه در انتخابات 2016 گذاشته است. شبکه سیانان آمریکا هم به نقل از یک منبع آگاه گزارش کرده که مککیب نیز نه فقط یادداشتهایش را در اختیار دفتر رابرت مولر قرار داده بلکه او همچنین از سوی تیم مولر بازجویی نیز شده است.با وجود آنکه محتوای دقیق یادداشتهای مککیب فاش نشده اما خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده این یادداشتها ممکن است مدارکی را در حمایت از ادعاهای مککیب مبنی بر اینکه او قربانی جنگ ادامهدار دولت ترامپ با افبیآی و تحقیقات متعلق به بازرس ویژه شده، حمایت کند. هزاران تن از مردم اروپا در کشورهای خود ضمن برپایی تظاهرات، علیه ظلم، بیعدالتی و تبعیض شعار دادند. خبرگزاریها
نوشته اند، اروپاییهای معترض که شمار آنها به هزاران تن میرسید، در 5
کشور تظاهرات کردند و در اعتراض به نژادپرستی و تبعیض دینی شعار سر دادند.
آنها همچنین حمایت خود را از حقوق پناهجویان و مهاجران اعلام کردند.
معترضان در لابلای شعارهای خود از رشد تفکر نژادپرستی در اروپا هم به شدت
ابراز نگرانی کردند. این اعتراضها در کشورهای انگلیس، اتریش، فرانسه،
اسکاتلند و یونان همزمان با مراسم سالانه «هفته اقدام اروپایی سازمان ملل
علیه نژادپرستی» برگزار شد. در تظاهرات لندن، مردم برای نمایش انزجار خود از وجود نژادپرستی و بیعدالتی، زنجیرهایی را به دور گردنشان آویزان کرده بودند. روی دست نوشتههای معترضان هم جملات جالبی دیده میشد مثل، «لباسشویی تنها جایی است که شما باید رنگها را از هم جدا کنید.» به گزارش ایندیپندنت و به گفته سازماندهندگان این اعتراضها در گلاسکوی اسکاتلند، ۱۵۰۰ فعال از ائتلاف سازمانهای مدنی، اتحادیههای تجاری، گروههای سیاسی و سایر نهادها در اعتراض به نژادپرستی به خیابانها آمده بودند. هزاران معترض فرانسوی هم بهرغم بارش برف در پاریس علیه خشونت پلیس و در دفاع از مهاجران و اتباع غیر قانونی در این کشور راهپیمایی کردند. روی پارچه نوشتههای معترضان فرانسوی هم نوشته شده بود: «نژادپرستی دولتی، هیچ مصونیتی برای خشونت پلیس علیه مهاجران بدون مجوز وجود ندارد.» اعتراضها به اینجا ختم نشد در آن سوی اروپا و در آتن نیز صدها یونانی در اعتراض به نژادپرستی و سیاست اتحادیه اروپا علیه مهاجران، دو سال پس از توافق اتحادیه اروپا و ترکیه، به خیابانها آمدند. معترضان خواستار «آزادی» و «مرزهای باز» شدند و سایر معترضان هم تصاویری از کودکان را در دست داشتند که در کشورهای جنگزده خودشان هدف حمله قرار گرفته و مجروح شده بوند. این اعتراضات واقعیتهای تلخ اروپا و غرب را بار دیگر برای جهان فریاد میزند تا برای چندمین بار ثابت شود که آنهایی که دم از حقوق بشر و آزادی میزنند و دیگران را به خاطر نقض آن مورد شماتت قرار میدهند ، خود هیچ بویی از آن نبردهاند و بزرگترین ناقضان حقوق بشر، رهبران سیاسی همین کشورهای غربیاند. مردم
روسیه برای انتخاب رئیسجمهوری آینده این کشور دیروز در سراسر خاک
فدراسیون روسیه و ۲۵۰ حوزه در سایر کشورهای جهان در حالی به پای صندوقهای
رای رفتند که بر اساس نظرسنجیها این دوره نیز پوتین مرد شماره یک این
رقابت خواهد بود. انتخابات
ریاستجمهوری سال 2018 روسیه، دیروز از ساعت 8 صبح به وقت محلی آغاز شد.
بر اساس اطلاعات کمیته مرکزی انتخابات روسیه، بیش از 110 میلیون و 858 هزار
نفر افراد واجد رای دهی، برای شرکت در این انتخابات ثبتنام کردهاند که
از این مقدار، نزدیک به دو میلیون نفر، اتباع روسی ساکن خارج ار کشور
هستند. در انتخابات سال 2012 در روسیه 109 میلیون و 860 هزار و 331 نفر
ثبتنام کرده بودند. در این دور از انتخابات 7 کاندیدا با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری فعلی این کشور برای کسب کرسی ریاستجمهوری رقابت میکنند. «پاول گرودینین»، «ولادیمیر ژیرینوفسکی»، «سرگئی بابورین»، «گریگوری یولینسکی»، «بوریس تیتوف»، «ماکسیم سریکین» و یک زن به نام «کسنیا سابچاک» رقبای «ولادیمیر پوتین» در این دور از انتخابات هستند. براساس بیانیه دفتر مطبوعاتی پلیس مسکو، برای تضمین امنیت شهروندان در مراکز اخذ رای و اجرای قانون بیش از ۱۷ هزار نیروی پلیس در کنار نیروهای گارد ملی و نیروهای گارد امنیتی ویژه و پلیس مردمی در مسکو مستقر شدهاند. هنوز نتایج اولیه انتخابات اعلام نشده اما تمامی نظرسنجیها نشان میدهد که پوتین بدون زحمت این دور نیزپیروز خواهد شد. در صورت پیروزی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری کنونی روسیه، وی شش سال دیگر زمام امور را در این کشور در دست خواهد داشت. پوتین ابتدا در سال ۱۹۹۹ نخستوزیر روسیه شد. پس از آن از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ به ریاست جمهوری برگزیده شد. وی در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ که مجددا پست نخستوزیری را عهدهدار شده بود، قانون اساسی را تغییر و دوره ریاست جمهوری را از چهار سال به شش سال افزایش داد. گفتنی است تنها در کشور اوکراین، روسها اجازه مشارکت در این انتخابات را نیافتند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ وارونهبینی مزمن رئیس تیم کارشناسی مذاکرات برجام سفیر
ایران در لندن و رئیس سابق تیم کارشناسی هستهای پس از اتمام یازدهمین
جلسه کمیسیون مشترک برجام مدعی انزوای بیسابقه آمریکا دربرابر دیگران شد.
اما از طرح این اظهارنظر عجیب تنها ساعتی نمیگذشت که رویترز خبر از تصمیم
سه کشور اروپایی برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و برای کسب رضایت
آمریکا داد. انتشار این خبر به درستی نشان داد که بعیدینژاد همچنان از
شناخت درست استکبار و نظام سلطه ناتوان بوده و هنوز افسانه اروپای خوب و
آمریکای بد را در سر میپروراند.به گزارش رجانیوز یازدهمین جلسه کمیسیون مشترک برجام اخیرا در وین برگزار شد که مطابق گفتههای عراقچی، بحث درباره نقض عهدهای آمریکا یکی از اصلیترین موضوعات طرح شده توسط هیئت ایرانی بود. پس از اتمام جلسه کمیسیون مشترک حمید بعیدینژاد سفیر ایران در لندن که در کارنامه خود سابقه ریاست بر تیم کارشناسی هستهای مذاکرات برجام را ثبت کرده در صفحه توئیتر خود نوشت: در جلسه امروز کمیسیون مشترک برجام آمریکا دربرابر همبستگی تمامی کشورهای عضو بیش از همیشه در فشار و انزوای بیسابقهای قرار گرفته است. اما تنها ساعتی پس از این اظهارنظر، رویترز از تحریمهای جدیدی رونمایی کرد که درست مغایر گفتههای بعیدینژاد بود. مطابق با این خبر آلمان، فرانسه و انگلستان به منظور ترغیب «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا برای ماندن در برجام به اتحادیه اروپا پیشنهاد دادهاند تحریمهایی جدید علیه ایران اعمال کند. با این تفاسیر مشخص نیست که چرا سفیر لندننشین وزارت خارجه با اظهارنظرهای غلط و غیرکارشناسی خود اطلاعات نادرست به افکار عمومی میدهد و بر تداوم اشتباهات خود پافشاری میکند؟ وقتی کشورهای اروپایی برای به دست آوردن خشنودی ترامپ به آب و آتش میزنند چگونه میتوان از انزوای آمریکا صحبت کرد؟ آیا برجام درنتیجه همین برداشتهای غلط و خیالی بعیدینژاد و همقطارانش متولد نشد که در نتیجه ضعفهای آن، حتی توانایی اعتراض به نقض عهدهای پیاپی آمریکا را ندارند؟ دم شما با گروهکهای برانداز گره خورده؛ آقای بهزاد نبوی! این
روزها اصلاحطلبان پرچم گفتوگوی ملی را در هر کوچه و برزن به اهتزاز
درآوردهاند ولی معلوم نیست با «کی» در مورد «چی» میخواهند گفتوگو کنند.محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت: مصاحبه بهزاد نبوی با روزنامه اعتماد نکات کلیدی خوبی، هم برای رونمایی آشوبهای 8 ماهه سال 88 داشت، هم برای چند روز آشوب دی ماه اخیر. این مصاحبه، نوری به تاریکخانه صف و ستاد محاربان با نظام و انقلاب بود. وی در خلال مصاحبه از یک جریان در صفوف اصلاحطلبان یاد میکند که به فکر براندازی نظام با روش اصلاحطلبان هستند. وی میگوید این جریان به شکل گسترده در صفوف اصلاحطلبان جای دارند و از عدم همراهی اصلاحطلبان (واقعی) با اعتراضات (دی ماه گذشته) برآشفته شدند! «براندازان در هدف، اصلاحطلبان در روش» یا بهتر بگوییم اصلاحطلبان برانداز که برای اولین بار بهزاد نبوی از آن رونمایی میکند، چه کسانی هستند؟ چرا هدف براندازی را با روش اصلاحطلبان دنبال میکنند؟ ارتباط آنها با اصلاحطلبان چیست؟ چرا بهزاد نبوی پس از گذشت 10 سال از این جریان رونمایی میکند؟ در این 10 سال چه بدهبستانهایی در انتخاباتها با آنها صورت گرفته است؟ همان طور که بهزاد نبوی اعتراف دارد؛ براندازی را با روش «اصلاحطلبان» دنبال میکنند. آنها با این هدف در انتخابات حضور یافتند؛ اگر به قدرت نرسند، بگویند «تقلب» شده است و اگر رسیدند، «خروج از حاکمیت» برای اثبات شکاف در حاکمیت و «حاکمیت دوگانه» را کلید بزنند. اگر از این گردنه به سلامت عبور کردند «خروج بر حاکمیت» را عملیاتی کنند. سرّ اینکه بوقهای آمریکایی و اروپایی از سال 76 تا 96 از یک ضلع رقابت در ایران، بیپروا حمایت میکنند، همین است که آنها به این نتیجه رسیدند ضربه از بیرون، انقلاب را «ضد ضربه» کرده است، اما از درون، انقلاب را به دست «نااهلان» میاندازد و این نااهلان، انقلاب را دودستی تسلیم غرب میکنند. بهزاد نبوی از یک طرف، خبر از جریانی خطرناک میدهد و میگوید آنها برانداز هستند، اما از روشهای اصلاحطلبی استفاده میکنند. اما از طرف دیگر با «نظارت استصوابی» شورای نگهبان برای جلوگیری از ورود این جریان به حاکمیت مخالفت میکند. این دو خبر را در ترازوی صداقت وی چگونه میشود جمع کرد؟! این روزها اصلاحطلبان پرچم گفتوگوی ملی را در هر کوچه و برزن به اهتزاز درآوردهاند. معلوم نیست با «کی» در مورد «چی» میخواهند گفتوگو کنند؟ طرح این گفتوگو در حالی است که تکلیف خود را با اصلاحطلبان برانداز مشخص نکردهاند. سعید حجاریان از یک طرف با پرچم عرفی کردن قدرت- بخوانید سکولاریزاسیون- به میدان گفتوگوی ملی آمده است. از طرف دیگر تاجزاده با پرچم انتخابات آزاد، آن هم به شرط ورود مارکسیستها به رقابتها، دم از گفتوگوی ملی میزند، از این گفتوگو چه نتیجهای حاصل میشود؟! پرچمداران گفتوگوی ملی دغدغه اسلامیت نظام را ندارند و در ضرورت این گفتوگو اصلاً سخنی از خدا و پیامبر(ص) و قیامت و اسلام و امام و ولایت فقیه و ربط آن با انقلاب سخن نمیگویند. لذا از پیش، حذف اسلامیت را مفروض گرفتهاند و روی تقسیم قدرت عرفی شده به چانهزنی روی آوردهاند و برای اثبات صداقت خود میگویند؛ «ببینید ما در آشوبهای دی ماه اخیر با براندازان همراهی نکردیم!» روغن ریخته را نذر امامزاده میکنند! بعد هم به عقبه خود میگویند؛ ایام، ایام گفتوگو و سازش است، فعلاً براندازی تعطیل! نویسنده در پایان «تعیین تکلیف اصلاحطلبان با آمریکا و اسرائیل و غرب که این جریان را پیادهنظام خود میداند»، «تصریح بر اعتقاد به امام و ولایت فقیه و قانون اساسی و مبارزه با آمریکا» و «تعیین تکلیف هویت شفاف سازمانی و مدیریت آن در میان اصلاحطلبان» را 3 شرط هر نوع گفتوگو با این طیف عنوان کرد و نوشت: اغلب کسانی که پرچم گفتوگو را در دست دارند، از جنس «براندازان در هدف و اصلاحطلبان در روش» هستند. امروز اصلاحطلبان دچار بحران «رهبری»، بحران «سازمان»، بحران «ایدئولوژی» و بحران «گفتمان» هستند و به قول تاجزاده، کثیری از آنها اعتقادی به جمهوری اسلامی ندارند. چه طور میتوانند یک طرف گفتوگوی حقیقی و توأم با صداقت قرار بگیرند؟ قسم یونسی را باور کنیم یا دم خروس تاجزاده را؟! وزیر
اطلاعات دولت اصلاحات میگوید: اصلاحطلبانی که حرف مردم را میزنند، به
غیرانقلابی و غیراسلامی بودن متهم میشوند اما اما کسانی که در سال 56، 57 و
حتی 58 اصلا با انقلاب ارتباطی نداشتهاند و غیرانقلابی بودهاند، امروز
نماد انقلاب شدهاند.علی یونسی مشاور و دستیار روحانی در گفتوگو با «جماران» اظهار داشت: نهضت آزادی یا ملیگراها در اینکه نباید تروریستها باشند، با مذهبیها هم عقیده بودند، اما میگفتند که نحوه برخورد نباید طوری باشد که هزینه اضافی بر کشور بار شود. اما بخشهایی از مذهبیها که در قدرت بودند، به شدت به جبهه ملی و نهضت آزادی شک داشتند و معتقد بودند که این دو جریان سیاسی، با تروریستها یا همان مجاهدین خلق، یکی هستید. وی میافزاید: آنان یعنی نهضت آزادی هم اشتباه بزرگی کردند، که بعد از تسخیر لانه جاسوسی از قدرت قهر کردند، در حالی که باید با این اقدام که با اقبال مردمی مواجه شده بود، همراهی میکردند. مذهبیها هم تصور میکردند با تسویه آنان، مشکل حل میشود. اما اشتباه میکردند. چون استراتژی حذف و تحمل نکردن همیشه بیشتر از فایده، هزینه داشته است. با اتخاذ استراتژی حذف صددرصدی مخالفان خود، حتی مخالفان غیرمسلح، تصور این بود که مشکل حل شده است، در حالی که حذف جریانهای سیاسی با مشی مبارزه مدنی، نه ممکن است و نه به مصلحت. ما باید میگفتیم، تنها منطق، انتخابات است و بگذاریم مردم در انتخابات تصمیم بگیرند که چه کسی در قدرت باشد و چه کسی نباشد. براین اساس، رد صلاحیت اشتباه است، باید بگذاریم مردم با انتخاب خود، رد صلاحیت کنند. اشکالی ندارد که چند کمونیست هم یا مخالفان ما هم در مجلس باشند، زیرا اساسا مجلس جای چنین مخالفتها و تفاوتها است. یونسی همچنین گفته است اصلاحطلبانی که حرف مردم را میزنند، به غیرانقلابی و غیراسلامی بودن متهم میشوند، اما کسانی که در سال 56، 57 و حتی 58 اصلا با انقلاب ارتباطی نداشتهاند و غیرانقلابی بودهاند، امروز نماد انقلاب شدهاند. برخی نهادها با رد صلاحیتهای خود، مانع حضور نمایندگان مردم در مجلس و سایر بخشهای قدرت میشوند، در حالی که باید بگذاریم رد صلاحیت یا انتخاب و عدم انتخاب، از سوی مردم انقلابی، دینی، و متدین و معتقد به مصلحت کشور صورت بگیرد. بگذارند مردم رأی بدهند. دلیل رویکرد فعلی در رد صلاحیتها اشتباه است. باید بپذیریم که مردم ما مذهبی هستند و همیشه هم مذهبی میمانند و حتی در مقابل غیرمذهبیهای سالم، همیشه مذهبیهای صالح را ترجیح میدهند. بنابراین، مردم خودشان بهترین انتخابکننده و بهترین رد صلاحیتکننده هستند و باید بگذاریم این انتخابها و ردصلاحیتها، در انتخابات و با رأی خود مردم صورت بگیرد. اما شورای نگهبان در هر انتخاباتی، خلاف این مسیر را انتخاب میکند. این اشتباه در خبرگان هم اتفاق میافتد. سخنان علی یونسی از جهات متعدد محل خدشه و اشکال است. او در حالی از متهم شدن مدعیان اصلاحطلبی به غیرانقلابی بودن شاکی است که همین چند روز پیش مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور در دولت اصلاحات صراحتا اعلام کرد «اکثریت اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایتفقیه ندارند». حتی یک مدعی اصلاحطلبی نیز به این سخنان اعتراض نکرد؛ حالا هم دیر نشده، آقای یونسی لااقل به شکل لفظی میتواند اعتراض کند! ثانیا یونسی در حالی مدعی انقلابیگری اصلاحطلبان است که از قهر نهضت آزادی ابراز ناخرسندی میکند. او ابتدائاً مرتکب تحریف میشود؛ چه اینکه انتشار اسناد لانه جاسوسی، جایی برای ماندن نهضتیها در دولت منتسب به انقلاب باقی نمیگذاشت. از طرف دیگر حضرت امام فرمود اگر اینها سرکار میماندند سیلی به اسلام و انقلاب میزدند که اسلام و انقلاب تا قرنها سربلند نمیکرد. امام همچنین سازمان تروریستی منافقین را فرزندان معنوی بازرگان معرفی کرد. و با این اوصاف عجیب است که مدعیان اصلاحطلبی هم ژست انقلابیگری بگیرند و همسنگ گروهک آمریکایی نهضت آزادی را به سینه بزنند. ثالثا برخلاف منطق وارونه یونسی، هیچ نظام سیاسی، به معارض خود امکان حضور در مناصب سیاسی را - چه در بلوک شرق و چه در بلوک غرب - نمیدهد. اعتقاد و التزام به قانون اساسی شرط حضور در انتخابات هر کشور و نظام سیاسی است. رابعا با ادعای ولنگارانه یونسی، هیچ نظارتی نباید در حوزه مهندسی و پزشکی و اصناف مختلف دیگر وجود نداشته باشد؛ چرا که مردم خودشان میتوانند انتخاب کنند! برخلاف این ادعا، همه جا دنیا مکانیسمهای نظارتی مختلف و چندلایه، پیش از انتخابات تعبیر شده است. کرباسچی: دولت دچار فرسودگی است دبیر کل حزب کارگزاران میگوید؛ همطیفان وی در میان اصلاحطلبان دچار فرسودگی هستند.غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با «فرارو» اظهار داشت: آقای روحانی یک بار هم در دوره اول خود گفتند، میخواستم مدیرانی جوانتر و تواناتر را بر سر کار بیاورم، اما نتوانستم مثلاً با مجلس یا جاهای دیگر کنار بیایم. البته من چنین حرفهایی را نمیپذیرم. من میگویم در مدیریت آدم یا نباید مدیریت را قبول کند یا اگر وزیری را به مجلس معرفی کرد و او رأی نیاورد، باید تدبیری کند که کسی را بر سر کار بیاورد که بتواند مشکل مردم را حل کند. در نهایت کسی نمیگوید اگر کاری صورت نگرفته به خاطر این است که مجلس به فلان شخص رأی نداد، میگویند فلان شخص وزیر دولت روحانی است. وی ادامه میدهد: بخشی هم به توانایی نیروها برمیگردد. بخش زیادی از این فرسایش به این برمیگردد که ما تغییر نسلی در جامعه را شوخی گرفتهایم، دوره مسئولیت ما در دهههای سوم و چهارم عمر ما بود، اما الان قبول نداریم کسانی که در دهههای سوم و چهارم عمرشان هستند کارآیی دارند. وی میگوید: این آقایان وقتی هم خودشان و هم معاونین آنها بالای 60 سال دارند، تحرک آنچنانی ندارند و محافظه کار هم میشوند. جاهطلبی مثبت و اینکه آدم به آینده درخشان چشم داشته باشد. ما خودمان را جدا نمیدانیم. بخشی از ما اصلاحطلبان وقتی سمت میگیریم فکر میکنیم بخشی از معضلات جامعه به پست گرفتن ما برمیگردد. وقتی پستی نگرفتهایم و کسی سمت میگیرد میگوییم تغییری اتفاق نیفتاد. وقتی پرسیده میشود چطور تغییری اتفاق نیفتاده؟ میگوییم ما که سمت نگرفتهایم. کرباسچی درباره وضعیت جهانگیری میگوید: ایشان مدتهاست که به حزب نمیآیند. من هم عادت ندارم به سیستمهای دولتی یا وزارتخانهها بروم. فکر میکنم خیلی تأثیرگذاری ندارم. ظاهر کار این است که آقای جهانگیری کارهایی که به او محول میشود را انجام میدهد. اما اگر آدم بخواهد نقادانه نگاه کند آقای جهانگیری هم از این بیانگیزگی و فرسودگی مستثنی نیست. آقای جهانگیری هم مثل خود ماست. وقتی آقای روحانی خودش روی کار میآید و 70 ساله است باید معاونینی برای خود انتخاب کند که زیر 50 سال داشته باشند. این در حرفشنوی از رئیسجمهور اهمیت دارد. اما اگر وزیری 10 سال از رئیسجمهور بزرگتر باشد، آقای روحانی نمیتواند روی او تسلط داشته باشد. در مورد خود آقای جهانگیری هم درست است که در انتخابات موتور را روشن کردند، و ایشان حرفهایی مطرح کردند، اما اگر بخواهیم به عملکرد ایشان برگردیم زمانی که در دولت قبل دستشان باز بود با حالا که قدرتش کم شده چه تفاوتی در کار دولت به وجود آمده است؟ کرباسچی خاطرنشان کرد: آقای جهانگیری هم روی چشم ما جا دارد و رفیق عزیز ماست. اما آیا ایشان با همان انگیزهای که مسائل را با احساسات بیان میکند مسائل اجرایی را هم به نتیجه میرساند؟ من ایشان را هم خیلی جدا از این جرگه نقد و فرسودگی نمیبینم. کرباسچی همچنین با اشاره به مدارک دکترای خود گفت: در مورد تحصیلات مدیریت شهریام باید بگویم که بعد از دوران شهرداری، مدیریت شهری خواندهام. آن هم نه به خاطر اینکه خودم بخواهم بروم مدیریت شهری مطالعه کنم. بعد از دوران شهرداری، یک سری از دوستان دانشگاهی از دانشگاه شریف و یکی دو جای دیگر به من مراجعه کردند و گفتند چیزی راجع به این دوره 10 ساله شهرداری بنویس. من هم گفتم چگونه؟ آنها، چون خودشان اهل کارهای دانشگاهی بودند، گفتند راهش این است که تزی بردارید و تجربیات خودتان را تدوین کنید. گفتند در دانشگاه شریف در حوزه برنامهریزی و مدیریت شهری یک تز بردارید. این ماجرا به سال 79 برمیگردد. من خیلی تمایل نداشتم. چون وقتی شهردار بودم به خاطر پستی که داشتم عضو هیئت امنای دانشگاههای شریف و تهران هم بودم. گفتم اگر آدمی که عضو هیئت امنای دانشگاه بوده بخواهد کاری بکند حمل بر این میشود که در مورد او پارتیبازی کردهاند. گفتم بیشتر حاشیه درست میشود. آن موقع آقای سهرابپور رئیس دانشگاه شریف بود. یادم نمیآید که خود ایشان بودند یا معاونین ایشان، اما این پیشنهاد مطرح شد که این کار را در خارج از کشور انجام دهم. خود آنها هم نامهنگاری کردند و یک دانشگاه را پیشنهاد دادند که از نظر برنامهریزی و مدیریت شهری برجسته بود. معرفی نامهای هم نه به عنوان ارگان بلکه به عنوان شخص صادر شد. به این ترتیب به دانشگاه نیوکاسل انگلیس رفتم. مدارک تحصیلی، دوره تجربه کاری و یک پروپوزال برای برنامهریزی شهری از من گرفتند. گفتم نمیتوانم بیایم آنجا بمانم و شش هفت سال به صورت ترددی در رفت و آمد بودم. آن تز در نهایت تکمیل شد و یک مدرک دکترا دادند. اما من برای جشن دانشگاه نرفتم. چون احساس کردم حاشیهسازی میشود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : انصارالله یمن ضمن تایید خبر مذاکره این جنبش با عربستان اعلام کرد، نسبت به موفقیتآمیز بودن این مذاکرات اطمینان وجود ندارد. جنگ
یمن در حالی با هزاران کشته و زخمی وارد سال چهارم خود میشود که به نظر
میرسد، هیچ دورنمای واضحی لااقل تا چند سال آینده برای پایان آن وجود
نداشته باشد. با این حال طی روزهای گذشته برخی منابع غربی از گفتوگوهای
پنهانی انصارالله با عربستان خبر داده بودند. خبرگزاری رویترز با استناد به
گفتههای چند دیپلمات و سیاستمدار اعلام کرده بود مذاکرات مخفیانهای میان
عربستان و الحوثیها برای پایان دادن به جنگ صورت گرفته است. به نوشته این
رسانه انگلیسی این مذاکرات از دو ماه پیش شروع شده و هدف آن «عقد قرارداد
آشتی و برقرای صلح» است. در همین رابطه «علی القحوم» از اعضای شورای سیاسی
جنبش انصارالله در گفت وگو با اسپوتنیک ضمن تایید وجود این مذاکرات گفت:
«جنبش انصارالله، نشانههای مثبتی در گفت وگو با عربستان میبیند اما از
موفقیتآمیز بودنش اطمینان ندارد... در حال حاضر عمان، واسطه مذاکرات غیر
مستقیم بین این جنبش و عربستان است، هدف این مذاکرات پایان بخشیدن به جنگ
یمن است و تا حدودی نیز نشانههای مثبتی در گفت وگوها وجود دارد.» با این حال جنبش انصارالله به موفقیت آمیز بودن گفت وگوها با ریاض اطمینان ندارد و معتقد است عربستان قصد رفع محاصره و پایان دادن به جنگ در آیندهای نزدیک را نداشته و تنها میخواهد زمان بخرد. القحوم میگوید در مذاکرات، بازگشایی بنادر یمن به ویژه بندر الحدیده مطرح شده اما تا کنون طرفین به هیچ توافقی در این زمینه نرسیدهاند. اما یک مقام ائتلاف سعودی، انجام مذاکره میان عربستان و حوثیها را تکذیب کرده و گفت که در حال حاضر این سازمان ملل است که تلاش میکند راهحلی سیاسی به منظور دستیابی به صلح بیابد. از سوی دیگر، منابع سیاسی یمن اعلام کردند که تلاشهای گسترده جهانی تحت نظارت سازمان ملل برای از سرگیری مذاکرات سیاسی میان طرفهای بحران یمن و طرفهای منطقهای تحت رهبری کشورهای ائتلاف عربی در ماه آوریل(فروردین) سال جاری میلادی وجود دارد. قرار است که برای نحستین بار نروژ میزبان این مذاکرات باشد. طبق گزارش منابع عربی، سازمان ملل و چند کشور دیگر تلاشهای گستردهای برای از سرگیری مذاکرات میان طرفهای درگیر، تشویق آنها جهت بازگشت به میز مذاکرات و نیز حل بحران انسانی یمن را انجام میدهند. خبر دیگر اینکه، عبدربه منصور هادی رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن روز شنبه با صدور حکمی «علی صالح علی عبدالله عفاش الحمیری» را به عنوان فرمانده نیروهای ذخیره شبهنظامیان وابسته به دولت مستعفی منصوب کرد. علی صالح الاحمر برادر ناتنی علی عبدالله صالح رئیسجمهور پیشین یمن است که چند ماه گذشته به هنگام فرار به سمت امارات کشته شد. صالح الاحمر از مسئولان مهم نظامی در دولت علی عبدالله صالح بود و در آن دوره، ریاست نیروهای گارد ریاستجمهوری را برعهده داشت. وزیر
جنگ رژیم صهیونیستی اوضاع امنیتی این رژیم را «پیچیده» و «خطرناک» توصیف و
نسبت به پیامدهای انتقال سفارت آمریکا به قدس به شدت، ابراز نگرانی کرد. «اویگدور
لیبرمن» که به عنوان یک صهیونیست تندرو شناخته میشود، اوضاع امنیتی جاری
رژیم صهیونیستی را پیچیده و خطرناک خواند و گفت، فلسطینیها در واکنش به
تصمیم «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر انتقال سفارت این کشور از
تلآویو به قدس، در روزهای آینده، اقداماتی انجام خواهند داد که
نگرانکننده است. ترامپ اعلام کرده قصد دارد اردیبهشت آینده سفارت آمریکا را به قدس منتقل کند. انتقال سفارت به قدس یعنی، این شهر مقدس پایتخت رژیم صهیونیستی است. این انتقال در هفتادمین سالروز تاسیس رژیم نامشروع صهیونیستی اتفاق خواهد افتاد. فلسطینیها 15 هفتهای میشود که با برپایی تظاهراتهای متناوب، علیه این تصمیم قیام کرده و تاکنون بیش از 5500 شهید و زخمی در این راه دادهاند. وزیرجنگ رژیم صهیونیستی پس از ابراز ترس نسبت به تحولات ماههای آینده، (به زعم خودش) هشدار داد: «ما دست بسته باقی نخواهیم ماند و دستگاههای امنیتی اسرائیل اقدامات لازم را انجام خواهند داد. ولی من تکرار میکنم که اوضاع پیچیده است.» به گزارش تسنیم، لیبرمن گفت: اشاره محمود عباس (رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین) به توقف پرداخت بودجه نوار غزه که به خدمات اصلی مانند برق، خدمات پزشکی، و آب مربوط میشود، درگیری مسلحانه بین اسرائیل و گروههای مقاومت را شتاب میبخشد.» کارشناسان نیز حرفهای لیبرمن درباره آشفتهتر شدن اوضاع در فلسطین اشغالی و حتی در منطقه را تأیید میکنند، اما میگویند که دستگاه سرکوب رژیم صهیونیستی نخواهد توانست، حرکات اعتراضی و حملات داخلی در فلسطین اشغالی و در مرزهای رژیم صهیونیستی را سرکوب کند. اتفاقا، لیبرمن نیز از همین قضیه، هراس دارد و آن را بر زبان آورده است. حمله صهیونیستها به غزه خبر دیگر اینکه جنگندههای رژیم صهیونیستی عصر شنبه چندین بار نوار غزه را هدف حمله قرار دادند. در این حملات، زمینهای کشاورزی در محله «الزیتون» و محله «الشجاعیه» واقع در شرق نوار غزه بمباران شدند. صهیونیستها این حملات را پس از آن انجام دادند که مدعی شدند نیروهای حماس بمبی را در حد فاصل میان نوار غزه و محلهای استقرار نظامیان صهیونیستی منفجر کردهاند. این در حالی است که به گفته منابع فلسطینی، بمب مذکور را خود نظامیان صهیونیست و به صورت کنترل شده منفجر کردهاند! البته، در شرایط جاری هدف از این حملات، زهر چشم گرفتن از فلسطینیهاست تا به انتقال سفارت به قدس، واکنش نشان ندهند. عزم سعودیها برای اعدام 15 شیعه این کشور به جرم ترویج مذهب شیعه و جاسوسی برای ایران! با واکنش سازمان ملل مواجه شده است. خشونت و ظلم آلسعود بر شیعیان عربستان در سالهای پس از انقلابهای عربی شدت بیشتری گرفته، به ویژه پس از به قدرت رسیدن «محمد بن سلمان.» در این میان منطقه العوامیه بارها شاهد هجوم نیروهای امنیتی بوده و دهها تن اعدام و صدها تن دیگر زندانی شدهاند. حالا، کارشناسان سازمان ملل میگویند آلسعود قصد دارد 15 نفر دیگر از شیعیان این کشور را اعدام کند. به گفته کارشناسان سازمان ملل اعدام قریبالوقوعی که «عباس حسن» و شماری دیگر از شیعیان عربستان با آن روبه رو هستند، مایه نگرانی است. این کارشناسان از مقامات سعودی خواستند احکام اعدام صادره علیه این افراد را لغو کنند. عربستان به ۳۲ نفر از شیعیان این کشور اتهاماتی نظیر جاسوسی برای ایران، حمایت مالی از تروریسم و ترویج مذهب شیعه را نسبت داده است. این در حالی است که برای ۱۵ نفر از این افراد حکم اعدام صادر کرده است. در بیانیه کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد آمده است: «دادگاه کیفری ریاض «عباس حجی الحین» و ۱۴ تن دیگر را در دسامبر(دی ماه) ۲۰۱۶ به اعدام محکوم و حکم اعدام شماری دیگر را تایید کرده است.» به گفته کارشناسان سازمان ملل، احکام مذکور هماکنون برای تایید به پادشاه این کشور ارجاع شده است. براساس بیانیه کارشناسان مذکور، از افرادی که به اعدام محکوم شدهاند، تحت شکنجه اعتراف گرفته شده و بازداشت شدگان از وضعیت جسمی و روحی و روانی نامطلوبی برخوردارند و از درمان لازم محروم هستند. قوه قضائیه عربستان همچنین در دسامبر(دی ماه) ۲۰۱۶ میلادی ۱۵ نفر از یک گروه ۳۲ نفره متشکل از شیعیان این کشور را به اتهام آنچه جاسوسی برای ایران خواند، به اعدام محکوم کرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت اعلام کرد بنسلمان به دنبال تشکیل محور غربی، عبری، عربی علیه ایران ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ یک
روزنامه صهیونیستی سفر قریبالوقوع ولیعهد سعودی به آمریکا را دستمایه
گزارش خود قرار داده و نوشته، بن سلمان و ترامپ به دنبال ایجاد یک ائتلاف
سهگانه آمریکایی-اسرائیلی- عربستانی علیه ایران هستند. سعودیها میگویند، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان قرار است از امروز در قالب سفری رسمی برای دیدار با دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا به واشنگتن برود. این سفر با توجه به تحولات داخلی عربستان و منطقه و همچنین نوع نگاهی که ترامپ به اعراب ثروتمند حاشیه خلیجفارس دارد! «مهم» محسوب میشود. به گزارش فارس، منابع صهیونیستی اما اعلام کردهاند، بن سلمان در این سفر بیش از هر چیز به دنبال ایجاد ائتلافی متشکل از آمریکا، اسرائیل و عربستان برای مقابله با ایران خواهد بود. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در این باره با انتشار گزارشی، به منافع اقتصادی آمریکا در عربستان پرداخته و نوشته: «ریاض یکی از مشتریان اصلی سلاح آمریکاست و میلیاردها دلار به صنعت نظامی آمریکا تزریق میکند؛ البته منافع مشترک فقط در حد سلاح نیست بلکه ترامپ، عربستان را متحدی اصلی و بازیگری دارای نفوذ میداند.» در ادامه این گزارش آمده: «بن سلمان به فکر ملت فلسطین به عنوان ملتی تحتاشغال نیست بلکه او به دنبال تثبیت جایگاه عربستان به عنوان قدرتی منطقهای در مقابل ایران است...دونالد ترامپ، توافق هستهای با ایران را ترسناک توصیف و اعلام کرده این توافق نیاز به اصلاحات دارد. ترامپ «مایک پامپئو» رئیسسابق «سیا» را هم به جای «رکس تیلرسون» در منصب وزارت خارجه قرار داده زیرا پامپئو با خروج واشنگتن از توافق هستهای با تهران موافق است. ترامپ به این باور رسیده که به شیوههای دیگری میشود برنامه هستهای ایران را متوقف کرد و میتوان جبههای متشکل از آمریکا، عربستان و اسرائیل برای متوقف کردن آنچه «تهدید ایران» نامیده میشود، ایجاد کرد البته به نحوی که گزینه نظامی روی میز باشد.» این روزنامه صهیونیستی در ادامه به مصاحبه بن سلمان با شبکه «سیبیاس» و حملات وی به ایران و نیز ممانعت او از دیدار مادر با پدرش پرداخته و نوشته:« بن سلمان همه چیز را به سرعت و بیپروا انجام میدهد و خانواده پادشاهی را عصبانی کرده است، موضوعی که باعث شده نهادهای اطلاعاتی این فرضیه را مطرح کنند که کارهای بنسلمان در نهایت منجر به ترورش خواهد شد زیرا او کمتجربه است و از حمایت مطلوب داخلی هم برخوردار نیست.» بدهی ملی آمریکا برای اولین بار در تاریخ این کشور از مرز 21 تریلیون دلار عبور کرد و به یک رکورد جدید رسید. بدهی
آمریکا به رقم بیسابقهای در تاریخ این کشور رسیده است. «شیکاگو
اینترپرایز» در این باره مینویسد بسیار دشوار خواهد بود اگر کسی بخواهد
معنای بدهی ۲۰ تریلیون دلاری آمریکا را درک کند اما میتوان با مثالی توضیح
داد که این بدهی عظیم به چه معناست. اگر بخواهیم این مبلغ را بر حسب
اسکناسهای ۱ دلاری بیان کنیم و انتهای هر دلار را به دلار دیگر متصل کنیم،
هر ۱۰۰۰۰ دلار معادل یک مایل خواهد بود، خورشید ۹۳ میلیون مایل از زمین
فاصله دارد و در نتیجه طول هر یک تریلیون دلار اسکناس یک دلاری به ۹۳
میلیون مایل میرسد که تقریبا معادل فاصله خورشید از زمین است، در نتیجه
میتوان دریافت که طول اسکناسهای ۱ دلاری که برای پرداخت بدهی ۲۰ تریلیون
دلاری آمریکا به کار خواهد رفت به اندازه ۲۰ برابر فاصله خورشید از زمین
است! «شیکاگو اینترپرایز» میافزاید اگر بخواهیم سهم هر آمریکایی را از
بدهیها نشان دهیم، با توجه به اینکه این کشور ۳۲۵ میلیون نفر جمعیت دارد،
هر آمریکایی به طور متوسط ۶۰۰۰۰ دلار بدهی دارد. گزارش «شیکاگو
اینترپرایز» زمانی بود که بدهی آمریکا 20 تریلیون دلار بود اما بر اساس
تازهترین آمار منتشر شده از سوی مقامات آمریکایی مجموع بدهی ملی این کشور
از 21 تریلیون دلار نیز گذشته است. «واشنگتن اِگزمینر» در این رابطه نوشت :
بدهی فدرال آمریکا از ماه فوریه(بهمن ماه) به بعد یعنی همزمان با تصویب
قانون تعلیق سقف بدهی بار دیگر با سیر صعودی روبرو شده است.این قانون به
دولت آمریکا اجازه میدهد به اندازهای که برای تامین منابع مالی امور
تصویب شده از سوی کنگره نیاز دارد، قرض کند. بر همین اساس پیشبینی میشود
تا مارس2019 میلادی(اسفند 97) با توجه به سرعت فعلی در قرض کردن دولت
آمریکا، حداقل یک تریلیون دلار به بدهی ملی این کشور افزوده شود. خشم نمایندگان مجلس افغانستان از بازرسی خانه مردم توسط نظامیان آمریکایی نمایندگان
مجلس افغانستان علیه طرح بازرسی شبانه خانههای مردم در پایتخت از سوی
نظامیان آمریکایی به شدت موضع گرفتند و خواستار توقف فوری آن شدند. نمایندگان
مجلس افغانستان علیه طرح ژنرال «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی و
ناتو در افغانستان، موضع گرفتند. این ژنرال آمریکایی در پایگاه نظامی
«بگرام» گفته بود: «مخالفان مسلح (در کابل) خانههای امن دارند که باید از
بین بروند.» وی توضیح داد که نیروهای ویژه آمریکایی به زودی، عملیات شبانه و
بازرسی خانه به خانه را در شهر کابل آغاز میکنند و این عملیات با هماهنگی
سازمانهای اطلاعاتی و نیروهای افغانستان انجام میشود!در پی انتشار این
خبر، نمایندگان مجلس افغانستان با آن، به شدت مخالفت کردند و از آمریکا
خواستند به جای پایتخت، در مناطق مرزی و دور افتاده با تروریستها بجنگد.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نخستوزیر عراق طرح کاهش تعداد مشاوران و مربیان نظامی آمریکا در عراق را به واشنگتن اعلام کرد. «حیدر
عبادی» طی یک تماس تلفنی با «مایک پنس» معاون رئیسجمهور آمریکا، طرح
کاهش نیروهای (مشاوران و مربیان) آمریکایی در خاک عراق را به وی ابلاغ کرد.
نخستوزیر عراق همچنین، تصریح کرد که فعالیت مربیان باقی مانده در عراق هم
باید به ارائه سرویس، آموزش و حمایتهای فنی از نهادهای نظامی و امنیتی
عراق محدود شود.عبادی در حالی از آمریکا میخواهد نیروهایش را در خاک عراق،
به حداقل کاهش دهد که آمریکا در حال توسعه پایگاه خود موسوم به «القیاره»
در موصل عراق است. در سال 2014 آمریکا به بهانه مبارزه با داعش، شماری از
نیروهایش را به عراق بازگرداند. این درحالی است که ملت عراق خودشان
میتوانستند داعش را از این کشور بیرون کنند. قطر
در ادامه سیاست خود برای فاصله گرفتن از آلسعود، با امضای توافقنامه
ورزشی با سوریه ضمن دهنکجی به سعودیها نشان داد، به دنبال عادیسازی
روابط با دمشق است. قطر
یکی از کشورهایی است که حمایتهای زیادی را از گروههای تروریستی در سوریه
و علیه نظام این کشور داشت. اما اختلافش با آلسعود در خردادماه گذشته
باعث شد تا در سیاستهای منطقهای خود تغییرات ملموسی را اعمال کند. این
کشور ثروتمند پس از چند افشاگری پر سرو صدا علیه آلسعود و چند متحد دیرینه
عرب خود دیروز نشان داد، به دنبال عادیسازی روابط با سوریه هم هست. در
این ارتباط رسانههای قطری از امضای توافقنامه همکاری میان دوحه و دمشق در
زمینه ورزشی خبر دادند. طبق اعلام رسانههای عربی، «صلاح رمضان» رئیس فدراسیون فوتبال سوریه توافقنامه همکاری ورزشی با همتای قطری خود امضا کرده است. رسانههای قطری گزارش دادهاند این توافقنامه در راستای مبادله تجارب و تقویت روابط ورزشی میان سوریه و قطر امضا شده است. در تصویری که رسانهها منتشر کردهاند، حمدبنخلیفه احمد آلثانی رئیس فدراسیون فوتبال قطر را در حالی که از ته دل میخندد، در کنار رئیس فدراسیون فوتبال سوریه نشان میدهد؛ این عکس واکنش فعالان سوری در فیسبوک را به دنبال داشته است بهطوری که یکی از آنها به طنز نوشته: «باورم نمیشود، قطر با ما صلح کرده است؟» هر چند این توافقنامه امضا شده، ورزشی است، ولی پیامهای سیاسی بزرگی به همراه دارد، به ویژه با توجه به اینکه روابط میان قطر و سوریه از هنگام آغاز بحران سوریه در سال 2011 به سبب حمایتهای همهجانبه دوحه از گروههای تروریستی در سوریه به شدت وخیم و بهطور کامل قطع شده بود. یکی از نکات قابل توجه در این عکس، قرار داشتن پرچم رسمی سوریه در مقابل رئیس فدراسیون قطر و همتای سوری وی است، این در حالی است که قطر از اولین کشورهای عربی بود که ائتلاف سوری معارض و پرچمی را که این ائتلاف انتخاب کرده بود، بهرسمیت شناخت. امضای این توافقنامه واکنش انفعالی رسانههای سعودی و متحدانش را به دنبال داشته است. سعودیها که چند ماهی است روابط خود را با قطر به سبب عدم دنبالهروی این کشور از سیاستهای آلسعود قطع کردهاند، از این توافقنامه به خشم آمدهاند. نیروهای
ارتش ترکیه در یورش تازه خود به شهر «عفرین»، بیمارستان این شهر را با بمب
هدف قرار دادند و دست کم 22 بیمار، پرستار و پزشک را کشتند. دهها هزار
نفر از ساکنان عفرین نیز برای فرار از آتش سنگین نظامیان ترکیه، با کمک
نیروهای ارتش سوریه، توانستند این شهر را ترک کنند. جنگندههای
ارتش ترکیه روز جمعه به شدت شهر عفرین را بمباران کردند. در این حمله
غیرانسانی، بیمارستان اصلی شهر نیز هدف بمباران قرار گرفت و مرگ دست کم 22
بیمار، پرستار و پزشک را به دنبال داشت. «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور
ترکیه، با هدف در هم شکستن اراده مدافعان شهر عفرین، سیاست «زمین سوخته»
را در این شهر به اجرا درآورده است. شمار زخمیهای حمله به بیمارستان، دهها نفر گزارش شده است. در ارتباط با شمار تلفات و زخمیهای احتمالی حملات جدید ترکیه به عفرین، گزارشی نرسیده است. ارتش ترکیه از 30 مهر عملیات موسوم به «شاخه زیتون» را با هدف اشغال شهر کردنشین «عفرین» در سوریه آغاز کرده و علیرغم کشتن صدها غیرنظامی و شبه نظامی، هنوز نتوانسته است این شهر را به اشغال درآورد. آوارگی دهها هزار نفر شهر عفرین هماکنون از سه محور در محاصره ارتش ترکیه و عناصر تروریستی «ارتش آزاد» قرار دارد و مناطق مسکونی و غیرمسکونی این شهر نیز به شدت بمباران میشوند. به گزارش فارس، این بمباران بیامان و بیوقفه، آوارگی دهها هزار نفر را به دنبال داشته است و مردم به کمک ارتش سوریه توانستهاند شهر را ترک کنند. شمار زیادی از آوارگان نیز زن، کودک و افراد سالخورده هستند. به گفته منابع محلی، آوارگان عفرین از طریق گذرگاه «الزیاره» به سمت مناطقی کوچ کردهاند که در سیطره ارتش و دولت سوریه قرار دارد. به گفته اهالی فراری عفرین، کسانی که در خانههای خود ماندهاند، شرایط بسیار دشواری را تجربه میکنند، چرا که به شدت زیر بمباران و آتش ارتش ترکیه و تروریستهای ارتش آزاد قرار دارند.از شهرهای «نبل»، «الزهرا» و «تل رفعت» در سوریه هم خبر میرسد که شمار زیادی از آوارگان عفرین، به این سه شهر رفتهاند.ارتش ترکیه بدون اجازه دولت سوریه وارد خاک این کشور شده است و درگیری میان دو ارتش در آینده احتمالا شدت میگیرد. غوطهشرقی اراضی آزاد شده در غوطهشرقی، به 80 درصد رسیده است؛ به گزارش تسنیم، این پیروزیهای گسترده ارتش سوریه و مقاومت، باعث نشد که آمریکا و غرب دست از توطئه بردارند. در همین رابطه، فرستاده سازمان ملل به سوریه مدعی شد که گزارشهایی در مورد استفاده از سلاحهای ممنوعه در غوطهشرقی وجود دارد. هرچند آمریکا و فرانسه مایل هستند، همین گزارش را بهانه کنند و بخشهایی از دمشق را بمباران نمایند، ولی آنها از واکنش روسیه، هراس دارند. خبرها از غوطهشرقی همچنین، حاکی است که افراد مسلح اعلام کردهاند که حاضرند با روسیه مذاکرهکننده و به آتشبس پایبند باشند. کارشناسان این موضع تروریستها را حقه آنها برای جلوگیری از شکست کامل میدانند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در آستانه 4 ساله شدن جنگافروزی در یمن برای آلسعود 120 میلیارد دلار آب خورده است ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ در
آستانه ورود به چهارمین سال تجاوز رژیم آلسعود به یمن، روزنامه انگلیسی
«فایننشال تایمز» به نقل از «یک مقام عربستانی» نوشته، سه سال جنگ افروزی
در یمن چیزی بالغ بر 120 میلیارد دلار برای آلسعود هزینه در بر داشته است. جنگ
یمن برای سعودیها هم پیامدهای منفی زیادی داشته است، جنگی که ریاض نه
تنها در آن به اهداف خود نرسیده بلکه استانهای جنوبیاش نیز همواره مورد
حملات انقلابیون یمن قرار گرفته است. از طرفی این جنگ به کشته شدن هزاران
غیر نظامی، قحطی و گرسنگی میلیونها یمنی و شیوع بیماری وبا در این کشور
منجر شده است. اما جدای از شکستهای میدانی، عربستان هزینههای مالی زیادی
را نیز در این نتیجه متحمل شده است. روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز در
گزارشی به همین مسئله پرداخته و نوشته، جنگ یمن برای عربستان چیزی بالغ بر
120 میلیارد دلار هزینه داشته است.» به نوشته این نشریه انگلیسی، «بن سلمان به سرعت جامعه عربستان را تغییر داد، روحانیون را خفه کرد، محدودیتهای زنان را برداشت و طرحهای بلندپروازانهای برای تبدیل اقتصاد عربستان از وابستگی به نفت و تلاش برای تحریک بخش خصوصی برای ایفای نقش بیشتر در این کشور اعمال کرد...سیاست خارجی بن سلمان هم با چندین ماجراجویی همراه بود که شاید برجستهترین آنها جنگ یمن باشد؛ جنگی که ریاض بعد از سه سال هنوز به اهدافش نرسیده و علاوهبر آن خسارتهای جانی و مالی بسیاری برای هزاران غیر نظامی یمنی برجای گذاشته، موجب گرسنگی میلیونها نفر شده، باعث شیوع بیماری وبا در این کشور گردیده و علاوهبر آن هزینههای هنگفت مالی بر عربستان تحمیل کرده که به گفته یک مقام سعودی هزینه جنگ یمن تاکنون به 120 میلیارد دلار رسیده است.» گفتنی است سعودیها در آغاز این جنگ گفته بودند، ظرف چند هفته کار انصارالله را تمام میکنند! روزنامه فایننشال تایمز در ادامه با طرح این سؤال که «بن سلمان با اجرای سیاستهای خود، عربستان را به کجا میبرد؟» نوشته: «این سیاستها به ریشههای پادشاهی عربستان ضربه میزند؛ شاید عربستان به سوی بهتر شدن تغییر کند، ولی این مسئله یک خلأ نهادی در این کشور عربی به وجود میآورد.» طبق این گزارش، شاهزادگان سعودی به راحتی اجازه نمیدهند بن سلمان سیاستهای خود را در عربستان پیاده کند و حاکمیت را به دست گیرد و دشمنی با او به افراد زیادی از خاندان حاکم بر عربستان سرایت کرده است. این روزنامه انگلیسی سپس به گذشته آلسعودگریزی زده و مینویسد، در گذشته نیز چنین اختلافاتی در خاندان حاکم بر عربستان موجب سقوط دولتهای اول و دوم در قرن 19 شد و اکنون نیز این اختلافات در خاندان سعودی بار دیگر وزیدن گرفته است. فایننشال تایمز گزارش خود را با این جمله که «بن سلمان تخم تلخ تفرقه را در میان اعضای خاندان سلطنتی عربستان کاشته است.» به پایان میرساند. پانزدهمین
تظاهرات «جمعه خشم» هم به درگیری خونین بین جوانان فلسطینی و نظامیان رژیم
صهیونیستی تبدیل شد. در این روز 130 فلسطینی دیگر زخمی شدند که با این
حساب، شمار مجروحین فلسطینی از زمان اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم جعلی
صهیونیستی توسط ترامپ، از مرز 5500 نفر میگذرد. اشغالگران
صهیونیست روز جمعه گذشته همانند هفتههای قبل به تظاهرات کنندگان فلسطینی
حمله کرده و اقدام به سرکوب آنان کردند. هلال احمر فلسطین شمار مجروحان
درگیریهای کرانه باختری را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کرده است. وزارت بهداشت
فلسطین در نوار غزه هم اعلام کرده که در درگیریهای مناطق مرزی این باریکه
نزدیک به ۳۰ فلسطینی زخمی شدهاند. دهها نفر از این مجروحین به ضرب
گلولههای جنگی و ساچمهای زخمی و شمار زیادی هم بر اثر استنشاق گاز
اشکآور دچار خفگی شدهاند. ایسنا در این باره به نقل از مرکز اطلاعرسانی فلسطین نوشته، پس از گذشت ۱۰۰ روز از تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، تاکنون 32 فلسطینی به شهادت رسیده و بیش از 5500 نفر دیگر هم زخمی شدهاند. در این مدت نظامیان صهیونیست نزدیک به ۱۰۰۰ فلسطینی را هم بازداشت کردهاند. خبر دیگر اینکه، روز جمعه یک دستگاه خودرو در ورودی شهرک «مفتو دوتان» در جنوب شهر جنین واقع در شمال کرانه باختری گروهی از نظامیان اسرائیلی را زیر گرفت که طی آن دو نظامی کشته و سه نظامی دیگر به شدت زخمی شدند. در حالی که شبکه 7 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود مجری این عملیات به سلامت از محل متواری شده است، برخی منابع میگویند او پس از تعقیب وگریز توسط بالگردهای اسرائیلی، بازداشت شده است. در همین رابطه، آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی متعهد شد، برای تضمین حکم اعدام در حق فلسطینی که تصور میشود این عملیات را انجام داده باشد، عمل کند. وی گفت: ما قول میدهیم اعدام مجری عملیات، تخریب منزلش و مجازات تمامی کسانی که به او کمک کردند را تضمین کنیم. واکنش گروههای فلسطینی گروههای فلسطینی با انتشار بیانیهای ضمن استقبال از این عملیات تاکید کردند این عملیات ادامه خشم و عصبانیت فلسطینیان از جنایات دشمن صهیونیستی است و هر اندازه جنایات این رژیم افزایش یابد، حساب نظامیان آن نیز سنگینتر خواهد شد. بنابر اعلام جنبش مقاومت اسلامی حماس، این عملیات حاکی از آن است که انتفاضه قدس به قوت خود باقی است و خیزش و انتفاضه فلسطینیان، موجی گذرا نیست، بلکه تا آزادی کامل این ملت ادامه خواهد داشت. جنبش جهاد اسلامی نیز این عملیات را تبریک گفت و تاکید کرد که این عملیات حق مشروع ملت فلسطین برای دفاع از خود، سرزمین و مقدساتش در برابر جنایتها و تروریسم رژیم صهیونیستی است. جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز ضمن تبریک عملیات، آن را پاسخی به جنایات دشمن صهیونیستی و موضع آمریکا در قبال مسئله فلسطین دانست. جنبش مقاومت مردمی هم این عملیات را تبریک گفت و تاکید کرد که مقاومت بهترین و مناسبتترین راه برای مقابله با دشمن صهیونیستی تا آزاد سازی این سرزمین است. درحالی
که گروه تروریستی طالبان برای اشغال استان هلمند در جنوب افغانستان، همه
توان خود را به کار گرفته، جنگندههای آمریکایی غیرنظامیان را در این استان
بمباران میکنند. پیشروی
عناصر طالبان در استان جنوبی «هلمند» افغانستان، شدت گرفته است و در حال
حاضر 12 شهرستان از 14 شهرستان این استان یا در اشغال طالبان است و یا تحت
نفوذ این گروه تروریستی قرار دارد.
به گزارش تسنیم، «عطاالله افغان» حقوقدان و رئیس شورای ولایتی هلمند حملات هوایی آمریکا را بیتأثیر دانست و گفت، افزایش حملات هوایی، باعث تلفات غیرنظامیان میشود و به ثبات کمکی نمیکند. وی گفت، تنها موقعی منطقه به ثبات پایدار میرسد که نیروهای دولتی بتوانند این مناطق را تحت کنترل خود درآورند و از مردم حفاظت کنند. عطاالله افغان با اشاره به حملات هوایی اخیر آمریکا به مواضع طالبان در شهرستان «باغران» در شمال استان هلمند گفت: اگر نیروهای امنیتی افغانستان قادر به بازپسگیری و نگهداشتن این منطقه نباشند، بعید است که ثبات در این شهرستان تامین شود. ماه گذشته دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) طی گزارشی درباره تلفات غیرنظامیان افغانستان اعلام کرد که شمار تلفات غیرنظامیان در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. یوناما گزارش داد که حملات هوایی در سال گذشته میلادی سبب مرگ 295 غیرنظامی و جراحت 336 نفر دیگر در افغانستان شده است. «عبدالقفار صافی» رئیس پلیس هلمند نیز اظهار داشت: برای بازپسگیری تمام مناطق این استان، که به بزرگی کشور سوئیس است، بسیار بیشتر از 30 هزار نیروی فعال کنونی این استان نیاز داریم. خبر دیگر از افغانستان اینکه، بر اثر انفجار یک خودروی بمبگذاری شده در کابل، سه نفر کشته و چند تن دیگر زخمی شدند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ سوختگی نسبتا شدید BBC از ترکیب مجلس و هیئترئیسه خبرگان ابقای آیتالله جنتی با رای بالا در ریاست مجلس خبرگان موجب آزار و ناراحتی شبکه دولتی انگلیس شد.بیبیسی در تحلیلی با اشاره به انتخابات هیئترئیسه مجلس خبرگان نوشت: معنادارترین اتفاق در انتخابات اخیر هیئترئیسه خبرگان افزایش قابلتوجه آرای احمد جنتی است که ریاستش با 66 رای از مجموع 78 رای تمدید شد. اولین انتخابات هیئترئیسه خبرگان پس از مرگ هاشمی رفسنجانی در فضایی از پیش طراحی شده(!) برگزار شد تا این نهاد کلیدی نیز تابع نظم سیاسی جدیدی شود که طی یک سال گذشته در مجمع تشخیص مصلحت و دانشگاه آزاد پیاده شده است. بیبیسی میافزاید: حسامالدین، مشاور روحانی در توییتر خود این انتخابات مهندسی شده را «موفقیت یک جریان برای یک دست کردن هیئترئیسه مجلس خبرگان» خوانده است. با این حال شواهد نشان میدهد که این تحولات اولا در سطحی فراتر از «یک جریان» برنامهریزی شده و ثانیا اهدافی به مراتب بزرگتر از «یک دست کردن هیئترئیسه خبرگان» داشته است. شبکه دولتی انگلیس نوشت: آیتالله جنتی یکی از شاخصترین نمادهای جناح تندرو مذهبی و از دسته سیاستمدارانی است که نفس همصدایی یا مخالفت بااو غالبا یک پیام سیاسی محسوب میشود. او خرداد سال گذشته در انتخاباتی که با حضور هاشمی رفسنجانی برگزار شد در همین مجلس 51 رای و سال 1386 در ترکیب قبلی خبرگان حداکثر 34 رای به دست آورده بود. مفهوم این نمودار روشن است، فضای کلی خبرگان هربار تسلیمتر شده و حالا با ضریب اطمینان بیشتری در انقیاد جناح تندرو مذهبی است. برنامه سیاسی جریان هاشمی رفسنجانی در انتخابات 1394 تشکیل یک اقلیت قدرتمند با حداقل 30 عضو بود تا مانع از کسب آسان دوسوم آرا توسط جناح رقیب شود. با آرایش فعلی مجلس خبرگان واضح است که جناح میانهرو نهایتا یک تماشاچی بزرگ خواهد بود. بیبیسی ادامه میدهد: اتفاق معنادار دیگر حذف درینجفآبادی از هیئترئیسه خبرگان و جایگزینی او با عباس کعبی است. دری نجفآبادی که حضورش در لیست امید با انتقادات تند فعالان حقوق بشر مواجه شد و اصلاحطلبان را به ریاکاری و عدول از شعارهایشان متهم کرد، تنها عضو هیئترئیسه بود که با دولت روحانی رابطهای نزدیک داشت. عباس کعبی اما یک روحانی نزدیک به مصباح یزدی و یک چهره شاخص از جناح تندرو است که به دلیل سابقه عضویتش در سپاه پاسداران رابطه تنگاتنگی نیز با این نهاد قدرتمند دارد. با این تغییر که منطقا محصول برنامهریزی هسته سخت قدرت بوده، هیئترئیسه خبرگان حالا به نحو واضحی «خودی» شده و با مرکزیت جناح نظامی - امنیتی همگام است. ترکیب فعلی هیئترئیسه (احمد جنتی، هاشمی شاهرودی، موحدی کرمانی، احمد خاتمی، عباس کعبی، ابراهیم رئیسی، حسینیبوشهری) یک سنتز نسبتا قابل قبول از تمام نیروهای تندرو است. حدود دو سال قبل یعنی اسفند 1394 هیجان «حذف مثلث جیم» هدفی استراتژیک و پاتک جریان هاشمی محسوب میشد، هاشمی رفسنجانی در سالهای پیش از مرگ بارها گزینه شورای رهبری را به عنوان آلترناتیو و تنها گزینه ممکن تبلیغ کرد. بیبیسی در ادامه این عقدهگشایی ناکام خود مینویسد: دو سال پس از آن کمپین حالا زمان مناسبی برای بررسی نتایج آن است. احمد جنتی که قرار بود از ترکیب خبرگان حذف شود بر صندلی ریاست تکیه زده است. فضای عمومی خبرگان بیش از هر زمان دیگری به انقیاد درآمده و آخرین بازماندگان جریان هاشمی - حتی روحانیونی در تراز دری نجفآبادی که کاملا خودی محسوب شده و در متن پروژههایی مثل قتلهای زنجیرهای حضور داشتهاند - نیز به حاشیه رانده شدهاند. به نظر میرسد با آرایش و عملکرد فعلی مجلس خبرگان، چانهزنی یا تاثیرگذاری سیاسی بر تصمیمات این نهاد محافظهکار، غیرواقعی و حتی سادهلوحانه است. کرباسچی: روش روحانی برای اداره از راه دور جواب نمیدهد دبیرکل
حزب کارگزاران میگوید آقای روحانی باید یک رئیسجمهور سواره و پا به رکاب
باشد. نشستن در مرکز و اداره از راه دور جواب نمیدهد.غلامحسین کرباسچی در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی گفت: تردیدی نیست که گزینه مطلوب همه ما در سال 92 مرحوم آقای هاشمی بود. امیدوار بودیم ایشان با انتخاب به عنوان رئیسجمهور بتواند با تشکیل دولت وحدت ملی، شکافهای بوجود آمده بعد از سال 84 و بخصوص بعد از سال 88 را پر کند و همه بتوانیم با سرعت و انگیزه در مسیر منافع ملی حرکت کنیم. پس از برخوردی که با آقای هاشمی شد واقعا گزینهای در سطح و وزن ایشان باقی نمانده بود بنابراین ناگزیر به انتخاب از میان آقایان روحانی و عارف بودیم که هیچکدام هم سابقه فعالیت در پستهای بالای اجرایی را نداشتند. (خبرنگار: آقای عارف معاون اول رئیسجمهور دولتهای ششم و هفتم بود. این سابقه را اجرایی نمیدانید؟) معاون اولی در آن دوره در حد اداره جلسات دولت بود نه بیشتر. بنابراین نمیتوانم آن را به عنوان یک سابقه و تجربه اجرایی جدی تلقی کنم. آقای روحانی هم در جدیترین سالهای فعالیت خود، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که تجربهای اجرایی به حساب نمیآید. با این حال در نهایت جمعبندی دوستان در سال 92 حمایت از آقای روحانی بود. آقای روحانی بعد از آنکه مسئولیت دولت را برعهده گرفت، قابلیتهای خوبی از خود نشان داد؛ همه مشکلات کشور ولی در حوزه خارجی نبود. پس از برجام این امیدواری پررنگ شد که آقای روحانی با همان توانایی و روحیه، برای حل مشکلات داخلی هم قدم بردارد و اختلافات داخلی حل شود. در برخی موارد هم آقای روحانی به نظر میرسد سعهصدر لازم برای مدیریت کشور را به خرج نمیدهد گرچه اینکه در یک سخنرانی مخالفان دولت را بیعقل خطاب کنیم موضوع چندان مهمی نیست ولی همین تاثیر تخریبی زیادی دارد و مخالفان را به واکنش وا میدارد. کرباسچی میافزاید: یکی از نقایض دولت آقای روحانی این است که علیرغم شخصیتهای برجستهای که حکم گرفتهاند ولی هیچوقت یک رئیس دفتر توانمند و مناسب که بتواند خلأهای رسانهای را پر کند در کنار خودش نداشته و به تنهایی این کار مهم و پیچیده را برعهده گرفته است. همه جای دنیا روسای جمهور، سخنگو یا سخنگوهای حرفهای و کارکشتهای دارند ولی سخنگوی روحانی، آقای نوبخت است که جدا از احترام تمامی که برای شخص ایشان قائلیم ولی به هیچوجه سخنگوی مناسبی برای این دولت نیست به ویژه با این همه زبان و قلم آخته که شب و روز علیه دولت فعالند. ایشان در جایگاه سخنگویی دولت هم اصلا هیچ نقش برجستهای ایفا نمیکند. وی ادامه میدهد: یکی از بزرگترین انتقادهای من به آقای روحانی از همان ابتدای دولت یازدهم افرادی بود که برای حضور در کابینه از آنها دعوت کرد. درواقع آقای روحانی یک مجموعهای را به عنوان هیئت وزیران دور هم جمع کرد که نه سهمبندی طبیعی سیاسی در آن رعایت شده بود نه در تشخیص تواناییهای افراد درست عمل کرد. با وجود هیئتهای عریض و طویلی که گفته شد برای انتخاب کابینه تشکیل شده و مصاحبههای فراوان و حساسیتهای ظاهری، خروجی وزرا همانهایی بود که از ابتدا هم گفته میشد. فکر میکنم به غیر از دو سه نفر به بقیه انتخابهای آقای روحانی ایرادات جدی وارد است. مثلا جایگزینی برخی وزرا از نظر من با هیچ منطقی توجیه نمیشود. وقتی به وزیر قبلی و جدید نگاه میکنیم تنها تفاوت این است که با هم ده سال اختلاف سنی دارند آیا این یعنی وزیر جدید توان کافی را برای تطابق با سرعت فراوان تغییرات دانش، صنعت، تجارت یا اقتصاد در جهان دارد؟ کرباسچی میگوید: من اذعان دارم که لیست امید در مجلس ایدهآل نیست. اما آقای روحانی با همین افراد هم نمیتواند کار کند تا جایی که 70نفر از اعضای فراکسیون امید چند روز قبل در دیدار با رئیس دولت اصلاحات گلایه کردهاند که رئیسجمهور یا وزرا به ما وقت نمیدهد تا با آنها جلسه و دیدار داشته باشیم! این یعنی آقای روحانی و دولتش از عقبه و افراد همسو با خود نیز به درستی استفاده نمیکنند. فهرست امید در مجلس حدود 100 نفر هستند و هر ضعف و عیبی هم داشته باشند نسبت به دیگر نمایندگان به دولت نزدیکترند و خط فکری و سیاسی مشابهی با دولت دارند ولی دولتمردان بنای همکاری با آنان را ندارند. متاسفانه وزرا و دیگر دولتمردان هم همین روحیه را پیدا کردهاند تا جایی که حتی ادبیات آقای روحانی و اطرافیانش به سمتی سوق پیدا کرده است که از یک رئیسجمهور سخنور و ملبس به لباس روحانیت قابل پذیرش نیست. وی افزود: مسئولان وزارت کشور بارها تصریح کردند تجمعات مربوط به سپردهگذاران موسسات غیرمجاز یکی از بسترهای اتفاقات دی ماه بوده مگر دولت نمیگوید 20 هزار میلیارد تومان به سپردهگذاران موسسات غیرمجاز پرداخت کرده است پس این تجمعات برای چه بود؟ آقای روحانی نباید این سوالات را پیگیری کند؟ چرا سفرهای استانی دولت بدون هیچ تغییر مشهودی نسبت به سالهای قبل تکرار میشود؟ چرا آقای روحانی مدل رفتاری با مردم را اصلاح نکرده است؟ درواقع حرف من این است که آقای روحانی باید یک رئیسجمهور سواره و پا به رکاب باشد. نشستن در مرکز و اداره از دور جواب نمیدهد. مدیران دولتی مسئولیتی درباره تولید داخلی و امنیت مردم ندارند؟! رئیس سازمان محیط زیست میگوید اگر جای مردم باشم، هرگز خودروی داخلی با این کیفیت را سوار نمیشوم.عیسی کلانتری در جمع خبرنگاران گفت: خودروسازها قوی هستند اما وقتی مردم آگاه شوند مطالبهگر خواهند بود. من اگر جای مردم باشم هرگز خودروی داخلی با این کیفیت را سوار نمیشوم. مردم اگر آگاهی داشته باشند و در برابر تولید خودروهای بیکیفیت ایستادگی کنند خودروساز موظف به تولید خودروی با کیفیت میشود. در چنین شرایطی روشن است که باید سیاستها را در حوزه خودرو و سوخت تغییر دهیم. سخنان رئیس سازمان محیط زیست در حالی است که شرکتهای خودروساز داخلی، زیر نظر دولت اداره میشوند و با وجود کمگذاری در رعایت استانداردها، اقدام به گرانفروشی هم میکنند. اما مدیران مسئول دولتی با همان منطق واگذاری مسئولیت خود، بر این شرکتها سختگیری نمیکنند. پیش از این یکی از وزرای، هزار میلیاردی دولت نیز در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «9-8 سال پیش ماشین پرادو داشتم ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسی بلند بودم که گفتند این ماشین (پورشه کاین) بهترین ماشین است که من هم خریدم؛ آن موقع حدود 200 میلیون تومان... از روزی که وزیر شدم، تا الان یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام... با وجود فشاری که همسرم داشت برای اینکه آن را بفروشم، من گفتم ما جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد! تخطئه و تحقیر تولید داخلی و به رخ کشیدن محصولات داخلی در حالی است که یکی از اولین مسئولیت مدیران در هر کشوری، حمایت از تولید داخلی در کنار پافشاری بر رعایت استانداردهاست اما متأسفانه برخی مدیران دولتی، نه نسبت به تولید داخلی کمترین حمیتی دارند و نه برای رعایت استانداردها و امنیت و سلامت مردم، اهمیت کافی قائل هستند. چرا همه درآمد دستگاههای دولتی به خزانهداری کل واریز نمیشود؟! معاون
وزیر رفاه میگوید حسابهای زیادی در برخی دستگاههای دولتی وجود دارد که
موجب میشود برخی درآمدها به خزانهداری کل واریز نشود.احمد میدری در گفتوگو با ایلنا و در پاسخ این سؤال که «برخی معتقدند دولت کنونی، ساختی اشرافی دارد و صدای گروههای دارای قدرت و ثروت، بیشتر از صدای مردم در آن انعکاس دارد. واقعا چنین موضوعی درست است؟»، اظهار داشت: متاسفانه قدرت و صدا در جامعه به طور نامتوازنی توزیع شده است. انجمنهای صنفی متعددی مانند پزشکان، وکلا، پیمانکاران و ... وجود دارد چون اینها پول دارند، پس تشکلسازی میکنند و قدرت لابیگری خود را بالا میبرند ولی فقرا از چنین امکانی محروم هستند. در تمامی جوامع، نهادهایی که به دفاع از جامعه و فقرا میپردازند، عبارتند از: رسانهها، مجلس و دانشگاهیان. به نظر من، در ایران هر سه این نهادها دچار مشکل هستند. رسانهها پول محور شدهاند. هر چه جلو میرویم، نقش اقتصاد در رسانهها پررنگتر میشود. خیلی از موارد را میبینیم که دستگاههای دولتی، شبهدولتی یا حتی خصوصی، حقوق مردم را تضییع میکنند؛ مثل همین آزادسازی قیمت بلیط هواپیماها. توقع داشتم فلان روزنامه مدعی بازار آزاد، علیه این موضوع موضعگیری کند اما هیچ خبری نشد. وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: یکی از مواردی که به کشور آسیبزده، عدم یکپارچگی مالی است. منابع مالی ما به طور سنتی پراکنده است. سال 83، مشاور قائممقام وزیر اقتصاد یعنی آقای صفایی فراهانی بودم. کارشناسان صندوق بینالمللی پول در جلسهای با مسئولان وقت وزارت اقتصاد، توصیه کردند که به قانون اساسی خود برگردید؛ یعنی یک خزانه داری در کشور داشته باشید. در توضیح بیشتر گفتند که پولهای شما متمرکز نیست. دولت ایران در حسابهای مختلف پول دارد. میگفتند برای مثال شما در حساب وزارت نیرو یا آموزش و پرورش پول دارید، اما خزانهداری از آن مطلع نیست و برای جبران کمبود در بخش دیگر، دست به انتشار اوراق قرضه میزند. آقای طیبنیا البته در دوران فعالیت خود بسیاری از این حسابها (حدود دوسوم آنها) را جمع کرد ولی باز هم حسابهای زیادی وجود دارد. برای مثال ارز حاصل از نفت کوره که پالایشگاهها صادر میکنند یا گازی که صادر میشود، به خزانهداری کل واریز نمیشود. همین صندوق توسعه ملی با خزانهداری کل کشور یکپارچه نیست. همه پولهای دولت باید یک جا باشد و یک جا مدیریت شود. این مسئله از زمان میلسپو در کشور شناخته شده ولی هنوز جمع نشده است. از زمان قاجار تاکنون درگیر بودیم و نه تنها جمع نشد که طی زمان بدتر هم شد، به جز دوران آقای طیبنیا. حکومت باید تصمیم بگیرد و با بازگشت به اصل پنجاه و سوم قانون اساسی، یک بار برای همیشه، همه حسابها را جمع و کل پول را در خزانهداری متمرکز کند. یک تجربه دیگر هم به شخصه دارم. زمانی که در مرکز پژوهشهای مجلس بودم، متوجه شدیم دولت بودجهای در اختیار بانکها گذاشت که باید آنها را به عنوان وام ازدواج در اختیار متقاضیان قرار میدادند اما بانکها پول را به مردم نداده و جاهای دیگر با نرخ سود هزینه کردند. تجمیع پول به این معناست که همه ورودیها و خروجیها از یک حساب باشد تا بتوان بر آن مدیریت و نظارت دقیق اعمال کرد. پول نباید در حساب فلان وزارتخانه باشد. وقتی قرار شد وزارت کار برای یک طرح هزینه کند، از همان حساب متمرکز هزینه کند. مثال دیگری میزنم. قیمت مرغ در کشور بالا میرود. دولت میخواهد وارد عمل شود اما وزارت جهاد اعلام میکند که بودجهای ندارد، در حالی که امکان دارد چند وزارتخانه دیگر چنین بودجهای را داشته باشند. اگر حسابها متمرکز بود، میدانستیم چقدر پول داریم و به راحتی میشد معضل همین تخممرغ را که جرقه بحران بود، حل و فصل کرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ضمن احضار سفیر این کشور روسیه به دیپلماتهای انگلیسی 7 روز فرصت داد خاک این کشور را ترک کنند ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ در
ادامه تنشها بین مسکو و لندن، روسیه ضمن احضار سفیر انگلیس، به 23
دیپلمات انگلیسی تنها یک هفته فرصت داد تا خاک این کشور را ترک کنند.
انگلیس 23 سفیر روسیه را اخراج کرده بود. پس از آنکه انگلیس 23 دیپلمات روسیه را به بهانه مسمومیت یک جاسوس از خاک این کشور اخراج کرد، مسکو در اقدامی متقابل «لوری بریستو» سفیر انگلیس در مسکو را احضار کرد تا مراتب اعتراض کرملین را به وی برساند. «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین تأکید کرده بود مسکو در هر لحظه از زمان ممکن است با اقدامات تنبیهی خود، پاسخ اقدامات ضدروسی انگلیس را بدهد. روسیه در حالی سفیر انگلیس را فراخوانده که لندن روز چهارشنبه هفته گذشته اعلام کرده بود که قصد دارد تا 23 دیپلمات روسی مقیم در انگلیس را در واکنش به مسموم شدن «سرگئی اسکریپال» جاسوس دوجانبه که اخیراً در انگلیس دچار حادثه شده است، اخراج کند. به گزارش فارس، هفته گذشته این جاسوس روسیتبار به همراه دختر 33 سالهاش در یک مرکز خرید در شهر «سالزبری» انگلیس بیهوش پیدا شدند. به دنبال این حادثه پلیس محلی اعلام کرده بود این دو در معرض یک ماده ناشناس قرار گرفتهاند. آنها در حال حاضر در بیمارستان بستری هستند و حالشان وخیم اعلام شده است. انگلیس این اتفاق را اقدامی از جانب روسیه دانسته اما مسکو در مقابل این اتهامات را رد کرده و گفته است انگلیس با این اتهامات قصد در انحراف جامعه جهانی دارد از طرف دیگر، در یک بیانیه مشترک نادر، رهبران انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا روز پنجشنبه هفته گذشته، حمله به «سرگئی اسکریپال» و «یولیا» دختر وی را به عنوان «حمله به حاکمیت انگلیس» محکوم کردند. روسیه نیز اوایل هفته اعلام کرد که دیپلماتهای انگلیسی را در واکنش به اقدام لندن در اخراج دیپلماتهای روس، اخراج میکند و اقدامات دیگری را علیه بریتانیا در پیش خواهد گرفت که این اقدام «به بهترین شکل در راستای منافع مسکو خواهد بود.» رئیساجرایی
یوروپل به کشورهای اروپایی درمورد احتمال بازگشت 1000 عضو داعش از سوریه
به اروپا و اقدامات تروریستی آتی آنها هشدار داد. به
گزارش خبرگزاری فارس، «راب وینرایت» گفت، برآورد سرویسهای امنیتی این
است که بیش از 1000 نفر از اعضای اروپایی داعش احتمالا تلاش خواهند کرد تا
به اروپا بازگردند.به گفته وی، تصور میشود که از سال ۲۰۱۴ تا کنون، بین پنج تا6000 تبعه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای پیوستن به این گروه، به خاورمیانه سفر کردهاند. حدود یک سوم این افراد در جریان درگیریها کشته شدهاند و همین تعداد هم احتمالا به کشورهای مبدأ خود بازگشتهاند. اروپاییها به همراه آمریکا در سال 2011 به بعد این افراد را روانه سوریه کردند تا دولت بشار اسد را واژگون کنند، ولی چنین اتفاقی نیفتاد واکنون نیز عناصر اروپایی داعش تبدیل به تهدید برای خود آنها شدند. پارلمان چین دیروز به اتفاق آرا و بدون حتی یک رای مخالف شی جین پینگ را بار دیگر برای سمت ریاست جمهوری این کشور انتخاب کرد. یکشنبه
گذشته پارلمان چین با اصلاح قانون اساسی این کشور موافقت کرد که بر اساس
آن محدودیتهای مربوط به دوره ریاست جمهوری لغو شده و این بدان معناست که
«شی جین پینگ» رئیسجمهور کنونی چین میتواند به طور نامحدود رئیسجمهور
باقی بماند. دیروز نیز «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین، چنان که انتظار میرفت، با اتفاق آرا و بدون حتی یک رای مخالف در مقام ریاست جمهوری و رهبری کمیسیون نظامی دولتی ابقاء شد. همه ۲۹۷۰ عضو کنگره خلق به ریاست این سیاستمدار ۶۴ ساله رأی مثبت دادند. کمیته مرکزی حزب کمونیست لغو این محدودیت و انتخاب مجدد شی جین پینگ را پیشنهاد کرده بود. به این دلیل تایید پارلمان این کشور فقط یک امر تشریفاتی محسوب میشود. افزون بر آن، کنگره خلق چین در تاریخش، هیچ طرح رهبری کمونیستی را رد نکرده است. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، شی جین پینگ بعد از انتخابش به عنوان رئیسجمهوری این کشور سوگند یاد کرد. این نخستین بار است که رئیسجمهوری چین در زمان انتصابش سوگند یاد میکند. در نشست دیروز پارلمان، «وانگ کیشان» را به عنوان معاون اول رئیسجمهوری چین منصوب کرد. مقامهای دولتی چین از حذف محدودیت دو دورهای برای ریاستجمهوری چین دفاع میکنند و میگویند این اقدام باعث خواهد شد که فرماندهی کل قوا، ریاست جمهوری و دبیرکلی حزب کمونیست همزمان در دست شی جین پینگ باشد. از سوی دیگر منتقدان معتقدند این اقدام عملا به تمرکز بیشتر قدرت و تشدید سرکوب در این نظام سیاسی بسته منجر خواهد شد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وعده ترامپ به اون؛ مذاکره کنی، آینده درخشانی خواهی داشت! ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ در
حالی که برخی سیاستمداران آمریکایی به ترامپ هشدار دادهاند که «کیم جونگ
اون» بر خلاف آنچه تبلیغ میشود، سیاستمدار باهوشی است و او باید مواظب
باشد در دام وی نیفتد، کاخ سفید با صدور بیانیهای اعلام کرده ترامپ عزم
خود را جزم کرده تا حتما با رهبر کره شمالی دیدار و گفتوگو کند. کاخ
سفید جمعه شب از تماس تلفنی روسای جمهور آمریکا و کره جنوبی با محوریت کره
شمالی خبر داد و اعلام کرد که «دونالد ترامپ» عزم کرده با «کیم جونگ اون»،
رهبر کره شمالی دیدار و گفتوگو کند.بنابر اعلام کاخ سفید، در این
گفتوگوی تلفنی روسای کره جنوبی و آمریکا به کره شمالی قول دادند اگر این
کشور مسیر درست را انتخاب کند، آینده درخشانی در انتظار آن خواهد بود! دو
طرف در عین حال ضمن ابراز «امیدواری محتاطانه» درباره این نشست، بر ضرورت
اعمال «سختترین فشارها» علیه کره شمالی تا پیش از دیدار احتمالی نیز تأکید
کردند.براساس اعلام قبلی، قرار است ترامپ و اون ماه مه(اردیبهشت) آینده با
یکدیگر دیدار و در مورد موضوعهایی احتمالی از قبیل خلع سلاح اتمی کره
شمالی و لغو تحریمهای آمریکا علیه این کشور گفتوگو کند. «کیم جونگ اون»
تاکنون نسبت به این موضوع، سکوت کرده و همین مسئله باعث نگرانی جدی آمریکا
شده است. وعده ترامپ به رهبر کره شمالی در حالی صورت میگیرد که وبسایت
«میرور» با انتشار تصاویر ماهوارهای از تأسیسات هستهای کرهشمالی اعلام
کرده که ساختمان راکتور هستهای پیونگیانگ تکمیل شده که به راحتی میتواند
در تولید سلاحهای مرگبار به کار گرفته شود. کره شمالی هم روز جمعه خبر
انجام آزمایش هستهای را تایید کرد ولی از جزئیات آن خبری نداد. کارشناسان
اتمی چنین ابراز نظر میکنند که این آزمایش دومنظوره است و هم برای ساخت
سلاح اتمی و هم برای تولید برق به کار میرود.گفتنی است با توجه به بدعهدی
آمریکا در ماجرای مذاکره با ایران، برخی کارشناسان در به نتیجه رسیدن این
مذاکرات به شدت ابراز تردید کردهاند. جمعی
از فعالان بحرینی به مناسبت هفتمین سالگرد لشکرکشی نظامیان سعودی به
کشورشان و در اعتراض به این اشغالگری مقابل سفارت عربستان در برلین تجمع
کردند. به
گزارش خبرگزاری مهر، شرکت کنندگان در این تجمع در هفتمین سالگرد لشکرکشی
نیروهای «سپر جزیره» به سرکردگی آل سعود به بحرین خواستار خروج عربستان از
بحرین و توقف سرکوب مردم بحرین شدند. در بحرین نیز هفتمین سالگرد حضور
نظامیان سعودی با تظاهرات گسترده مردم این کشور علیه آل سعود و رژیم
آلخلیفه همراه شد. بحرینی ها نظامیان سعودی را «اشغالگر» می دانند. از عمر
انقلاب بحرین حدود 6 سال میگذرد و این انقلاب با وجود فراز و نشیبهای
متعدد همواره در مسیر اصلی خود قرار داشته و تحریکات، سرکوبگریها و
جنایتهای متعدد خاندان آل خلیفه علیه انقلابیون کوچکترین تاثیری بر اراده
مردم آن نگذاشته است. در
ادامه بحران داخلی کاخ سفید خبر رسیده که مرد شماره 2 اف.بی.آی هم دو روز
مانده به بازنشستگی اخراج شد. دولت ترامپ دهها مقام مهم این کشور را طی
ماههای گذشته به اشکال مختلف از کاخ سفید بیرون انداخته است. کاخ
سفید شبیه کاروانسرا شده. تاکنون 39 نفر از مقامات ارشد و میانی دولت یا
برکنار شدهاند یا مجبور به استعفا شدهاند که مهمترین آنها «تیلرسون»
وزیر خارجه بود که با یک توئیت و به شکل تحقیرآمیزی، در حالی که در ماموریت
بود از سوی ترامپ برکنار شد. سیانان نیز گزارش داده 9 نفر دیگر از
مقامات ارشد دولت ترامپ در نوبت برکناری هستند که در میان آنها میتوان به
«جف سشنز» دادستان کل آمریکا، «دیوید شالکین» وزیر امور کهنهسربازان
آمریکا، «هربرت مک مستر» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، «رایان زینک» وزیر کشور
آمریکا، «اسکات پروت» رئیس سازمان محیط زیست آمریکا، «بن کارسون» وزیر
مسکن و توسعه شهری، «جان کلی» رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید، «بتسی دیواس»
وزیر آموزش آمریکا و «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا اشاره کرد.دیروز اما
خبر رسید که «جف سشنز» دادستان کل آمریکا که خود در لیست اخراجیها قرار
دارد «اندرو مککابی» معاون سابق مدیر «افبیآی» را در حالی که تنها دو
روز به بازنشستگیاش باقی مانده بود، اخراج کرد.بنا به گزارش شبکه
«سیبیاس نیوز» آمریکا، این تصمیم در حالی اتخاذ شده که مقامات اف.بی.آی،
پیشنهاد برکناری وی را مطرح کرده بودند. شبکه سیانان در واکنش به این خبر
اعلام کرد، «مک کابی» در حالی اخراج شد که اخیراً به شدت مورد انتقاد
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا قرار گرفته بود و متهم به این شده بود که
بازرسان داخلی وزارت دادگستری را گمراه کرده است. واکنش مک کابی به اخراج شدنش «مک کابی»، مرد شماره 2 اف.بی.آی جمعه شب با صدور بیانیهای به اخراجش واکنش نشان داد. وی اعلام کرد که اخراج وی «بخشی از یک تلاش بزرگتر و با هدف بیاعتبار کردن اف.بی.آی و تحقیقات شورای ویژه صورت گرفته است.»در بیانیه وی همچنین آمده: «این حمله به اعتبار من، بخشی از تلاش بزرگتر نه فقط برای تهمت زدن به شخص من صورت گرفته است، بلکه به طور کلی برای خدشه وارد کردن به افبیآی، اجرای قانون و متخصصان بخش اطلاعاتی صورت گرفته است».«مک کابی» در حالی اخراج شده است که قرار بود روز یکشنبه (امروز) در سن 50 سالگی بازنشسته شود و در آن هنگام میتوانست واجد شرایط دریافت مزایای بازنشستگی زودهنگام شود اما برکناری وی میتواند، بخشی از مزایای بازنشستگی وی را در معرض خطر جدی قرار دهد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آتشبس فریب بود استقرار تروریستهای تا دندان مسلح در جنوب سوریه توسط آل سعود، آمریکا و رژیم صهیونیستی! ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ منابع
خبری میگویند آمریکا به همراه عربستان و رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از
آتشبس 30 روزه، هزاران تروریست تا دندان مسلح را در جنوب سوریه مستقر و
ماجراجویی تازهای را آغاز کردهاند. جاسوسهای آمریکایی، سعودی و صهیونیستی هماکنون سرگرم تجهیز و آمادهسازی هزاران تروریست در جنوب سوریه هستند و قصد دارند توسط آنها، پیشروی جدیدی را در مناطقی مثل «درعا» و «قنیطره» آغاز کنند. این در حالی است که آنها طی هفتههای گذشته به دنبال برقراری آتشبس در سراسر سوریه بودهاند. البته، پس از آنکه آتشبس 30 روزه در سوریه به اجرا درآمد، باز هم آمریکاییها آرام و قرار نداشتهاند و تهدید میکردند که اگر ارتش سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کند، آنها نیز دمشق را هدف قرار میدهند. علت این همه بیقراری، تحولاتی بود که به ضرر تروریستها در «غوطه شرقی» در جریان بود. آمریکا ابتدا میخواست از طریق آتشبس، تروریستها را نجات دهد. وقتی که این روش نتیجه نداد، واشنگتن سناریوی شیمیایی را خواست اجرا کند و مراکز ارتش سوریه را بمباران نماید. اما نهایتا، زمانی که این سناریو با تهدید متقابل روسیه، متوقف شد و به اجرا درنیامد، اکنون میشنویم که آمریکا عوامل خود را در جنوب سوریه به خدمت گرفته است. خبرگزاری فارس به نقل از «رای الیوم» گزارش داده، سرویسهای جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان شدیدا سرگرم آموزش و مسلح کردن تروریستها در جنوب سوریه هستند، تا شاید بتوانند در این کشور، ورق را به نفع تروریستها برگردانند و از فشار ارتش سوریه بر تروریستها در غوطه شرقی کم کنند، نیروهای ارتش سوریه و مقاومت نیز در جبهه مقابل، مواضع خود را تقویت کردهاند. اظهارات لاوروف «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه اما دیروز در اجلاس آستانه گفته، روسیه امیدوار است ائتلاف آمریکایی از توجیه اقدامات گروههای تروریستی در منطقه غوطه شرقی دست بردارد. وی گفته، مسکو از واشنگتن میخواهد مخالفان دولت دمشق را از تروریستها، خصوصا گروه تروریستی «جبهه النصره» جدا کند.لاوروف یک بار دیگر به آمریکا هشدار داد که حمله به دمشق توسط جنگندههای آمریکایی، غیرقابل قبول است. آمریکا اخیرا اعلام کرده بود اگر ارتش سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کند، ارتش آمریکا دمشق را هدف قرار میدهد. پس از این تهدید، رئیس ستاد مشترک ارتش روسیه اعلام کرد، این کشور به حملات آمریکا، پاسخ خواهد داد. سایر رویدادها * «بکر بوزداغ» سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه گفته، «ما قصد نداریم «عفرین» را به دولت سوریه عودت دهیم.» ارتش ترکیه 30 دی ماه عملیاتی را با هدف تسلط بر شهر مرزی «عفرین» آغاز کرده، ولی هنوز موفق نشده بر این شهر مسلط شود. * روزنامه لبنانی «البناء» نوشته، ترکیه با حمایت آمریکا، در عفرین جنایت میکند. * شیخ «نعیم قاسم» نفر دوم حزبالله لبنان تاکید کرد تا زمانی که لازم باشد، در سوریه میمانیم. در
ادامه جنگ دیپلماتیک دو کشور، روسیه به انگلیس هشدار داد، در مناقشه ایجاد
شده بر سر مسمومیت جاسوس سابق روس، به راحتی از مواضع لندن نخواهد گذشت و
حداکثر فشار ممکن را بر لندن وارد خواهد کرد. موضوع
مسموم شدن «سرگی اسکریپال» افسر اطلاعاتی سابق روسیه و دخترش«یولیا» در
شهر «سالیزبری» انگلیس، به یک بحران «تمام عیار» دیپلماتیک در روابط مسکو و
لندن تبدیل شده است. وزارت خارجه انگلیس چهارشنبه گذشته 23 دیپلمات روس را
در رابطه با این حادثه، «عنصر نامطلوب» نامیده و به آنها یک هفته فرصت
داد تا خاک این کشور را ترک کنند.در مقابل، روسها نیز وعده دادهاند که
تلافی میکنند. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفت: «مسکو تصمیم گرفته در
واکنش به اقدامات لندن علیه روسیه، دیپلماتهای انگلیسی را اخراج کند و ما
بهزودی اخراج این دیپلماتها را اعلام خواهیم کرد.» لاوروف اظهار داشت:
«ادعاهای انگلیس علیه روسیه، وقیحانه و بیاساس است.» «آلکساندر یاکوونکو»،
سفیر روسیه در انگلیس هم اعلام کرده که مسکو در این مناقشه حداکثر فشار
ممکن را بر انگلیس وارد خواهد کرد.«واسیلی نبنزیا»، نماینده روسیه در سازمان ملل اما تمام اتهامهای انگلیس را رد کرد و از اعضای شورای امنیت خواست تا منتقدانه به این حادثه بنگرند. به گفته او، پس از ضربالاجل ۲۴ ساعته نخستوزیر انگلیس، روسیه خواستار جلسه علنی شورای امنیت و شفافسازی شد. نبنزیا گفت: ما میخواهیم همه بدانند که چه اتفاقی اینجا میافتد. ما اظهارات کاملا غیرمسئولانه را رد میکنیم و تهدیدات علیه یک عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل را که از سوی سیاستمداران انگلیسی مطرح شده، بیاساس میدانیم. وزارت خارجه روسیه نیز اعلام کرده است که اقدامات خصمانه انگلیس علیه این کشور، به طرز بیسابقهای تحریکآمیز و گستاخانه است و بدون واکنش باقی نخواهد ماند. پیش از این، «ترزا می»، نخستوزیر انگلیس طی سخنان خود در مجلس عوام گفته بود: پس از تحقیقات به طور قطع به این نتیجه رسیدهایم که روسیه با استفاده از ماده سمی، مسئول سوءقصد به جان جاسوس سابق روس بوده است. «گوین ویلیامسون» وزیر دفاع انگلیس نیز در واکنش به تصمیم مسکو برای اخراج 23 دیپلمات انگلیسی از روسیه گفت که لندن منتظر واکنش مسکو بوده است. وی دست داشتن مسکو در مسمومیت «سرگئی اسکریپال» را «اقدامی تند و نفرتآور» توصیه نموده و گفت: «روسیه بهتر است کنار نشسته و خفه شود.» از سوی دیگر، همزمان با بالا گرفتن تنشها بین دو کشور، وزارت خارجه انگلیس به اتباع این کشور که به روسیه سفر میکنند، هشدار داد که مراقب خود باشند. در این بیانیه خطاب به شهروندان انگلیسی آمده است: با توجه به تنشهای سیاسی میان انگلیس و روسیه، لازم است نسبت به اقدامات و تعرضهای ضدانگلیسی محتمل آگاه باشید. آمریکا، آلمان و فرانسه هم در واکنش به این مناقشه، به طور مشترک از روسیه خواستهاند درباره مسمومیت با ماده شیمیایی که به گفته آنها امنیت غرب را تهدید کرده توضیح دهد.وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه، به خاطر قضیه مسمومیت جاسوس دو جانبه سابق روس را بعید نمیداند. در
میان جنجالهای سیاسی درباره عقبنشینی کره شمالی در مقابل آمریکا
کرهجنوبی دیروز اعلام کرده همسایه شمالیاش احتمالاً آزمایش یک رآکتور
اتمی را آغاز کرده است. با
وجود اینکه مقامات سئول خود را مهیای دیدار ترامپ و رهبر کرهشمالی
میکنند، برخی منابع اطلاعاتی کره جنوبی میگویند کرهشمالی آزمایش یک
رآکتور اتمی را آغاز کرده است. به گزارش سیانان تصاویر ماهوارهای نشان
میدهند دود از ستونهای یک رآکتور اتمی در شمال کرهشمالی در حال خروج
است.تحلیلگران پیش از این از سکوت پر رمز و راز مقامات کره شمالی و همچنین سکوت رسانههای این کشور در اعلام رسمی تمایل پیونگ یانگ برای گفتوگو با ترامپ خبر داده بودند. پس از تهدیدها و تحریمهای مکرر غربیها علیه کره شمالی چنین اعلام میشد که این کشور به راحتی تسلیم خواستههای غرب نخواهد شد و به کار خود ادامه خواهد داد به ویژه آنکه ترامپ مدعی شده بود رهبر کرهشمالی حاضر شده دست از سلاحهای اتمی خود بردارد. از سوی دیگر برخی مقامات آمریکایی به ترامپ هشدار داده بودند که فریب «مرد موشکی» را نخورد و زود تصمیمگیری نکند. عدهای حتی گفتند، ترامپ مراقب باشد در تله کیمجونگ اون نیفتد. حالا وبسایت «میرور» با انتشار تصاویر ماهوارهای از تأسیسات هستهای کرهشمالی اعلام کرده ساختمان راکتور هستهای پیونگیانگ تکمیل شده که به راحتی میتواند در تولید سلاحهای مرگبار به کار گرفته شود. به نوشته «میرور» پیونگیانگ از سالها پیش در حال توسعه راکتور تحقیقاتی آب سبک و تاسیسات هستهای خود در منطقه یونگبیان است. اما کارشناسان با استناد به تصاویر ماهوارهای میگویند طی ماههای اخیر فعالیتهای کرهشمالی منطقه «یونگیان» افزایش یافته و هم اکنون ساختمان راکتور هستهای در این منطقه کامل شدهاست اما کارشناسان اضافه میکنند که در حال حاضر هیچگونه شواهدی مبنی بر آزمایش این راکتور هستهای وجود ندارد. کرهشمالی هدف خود از ساخت این راکتور را تولید برق اعلام کرده اما چنین راکتوری «استفاده دوگانه» دارد و به راحتی میتوان از آن برای تولید سلاحهای هستهای استفاده کرد. گزارش پایگاه «میرور» در حالی مطرح میشود که کرهشمالی موافقت خود را برای گفت وگو با آمریکا درباره برنامه هستهای اعلام کرده و احتمالا قرار است طی ماههای آینده کیم جونگ اون و دونالد ترامپ با هم دیدار و گفتوگو کنند. یک اندیشکده تحلیل اطلاعات غربی موسوم به «جیمز» نیز این خبر را تایید و اعلام کرد، تصاویر ماهوارهای جدید که مورد بررسی کارشناسان غربی قرار گرفتهاند، حاکی از آن هستند که کره شمالی آزمایشهای مقدماتی مربوط به یکی از رآکتورهای هستهای خود را در تاسیسات یونگ بیون آغاز کرده است. اندیشکده اطلاعاتی جیمز گفته تحلیلگرانش معتقد هستند این تصاویر نشان میدهند یک رآکتور آزمایشی آب سبک احتمالا اواخر سال جاری میلادی در کره شمالی «با هشداری ناچیز» عملیاتی خواهد شد. بنا به اعلام این اندیشکده یک تصویر به تاریخ 25 فوریه (6 اسفند) نشان میدهد که گازهای متصاعد شده از این رآکتور حاکی از آزمایش ماشینآلات و تجهیزات در این سایت هستند. با این حال این کارشناسان گفتهاند در حال حاضر مشخص نیست آیا کره شمالی این رآکتور را برای تولید برق میخواهد یا برنامه تسلیحاتی. «راب مانکس» یک مقام ارشد اندیشکده جیمز نیز در اینباره گفته، «این رآکتور آب سبک میتواند برای هدف اعلام شدهاش یعنی تولید برق استفاده شود، اما در عین حال میتوان آن را به سمت استفاده برای یک برنامه تسلیحات هستهای هم منحرف کرد». آخرین اخبار رسیده حاکی از این است که «رودونگ سینمون» روزنامه حزب حاکم بر کره شمالی اعلام کرد آزمایش جدیدترین رآکتور هسته ای کره شمالی با موفقیت به پایان رسیده است اما اشاره ای به اینکه این آزمایش در چه موردی بوده است نکرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ تعطیلی کارخانهها یعنی ایجاد اشتغال؟! کارشناسان و فعالان اقتصادی معتقدند اشتغالزایی در تولید و صنعت کاهش یافته و آمارهای دولت در این باره با واقعیت متناسب نیست.روزنامه فرهیختگان با اشاره به آمار رئیسجمهور مبنی بر تولید 2 میلیون شغل در دولت یازدهم نوشت: به نظر میرسد ادعای ایجاد سالانه 500 هزار شغل در کشور بدون در نظر گرفتن آمار بیکاری، بیکار شدن کارگران، افزایش میزان تقاضای کار، تورم و مولفههای مهم دیگری مطرح میشود. در بهمن سال گذشته، رئیس سازمان برنامه و بودجه با تاکید بر اینکه براساس برنامهریزیهای انجام شده 950 هزار فرصت شغلی در برنامه ششم توسعه در دستور کار قرار دارد، وعده داد که نرخ بیکاری تکرقمی میشود. البته وعدههای محمدباقر نوبخت نهتنها محقق نشد، بلکه پاییز امسال با اظهار نگرانی از کاهش اشتغال جوانان در مناطق روستایی اعلام کرد که در حال حاضر، هر خانه سه بیکار دارد. اگرچه مشخص نیست که محاسبه میزان اشتغالزایی در کشور با کدام معیار سنجیده میشود و آیا اعلام این اعداد و ارقام براساس معیار یک ساعت کار در هفته تعیین شده یا شاخص دیگری، اما به هرحال آنچه ظاهر جامعه نشان میدهد، روزبهروز بر میزان فارغالتحصیلان بیکار افزوده میشود. بر این تعداد باید تعطیلی کارگاههای تولیدی و صنعتی کوچک و بزرگ و بیکاری تعداد قابلتوجه کارگران را نیز افزود. حسینعلی حاجیدلیگانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در واکنش به اظهارات رئیسجمهور گفت: «ما در این حوزه با آمارهای متناقض روبهرو هستیم و این آمار هم غلط است. در هیچ زمانی به اندازه مقطع کنونی نرخ اشتغال پایین و نرخ بیکاری بالا نبوده است و ما با لشکر بیکاران روبهرو هستیم. معلوم نیست این عدد را از کجا میآورند؟»! اکبر امینیمهر، اقتصاددان در رابطه با حسن روحانی درباره ایجاد دو میلیون شغل خالص در مدت چهار سال گفت: «باید دید تعریف جناب رئیسجمهور از شاغل چیست. طبق مرکز آمار که یک ساعت در هفته را کار میداند شاید بتوان این تعداد را درست دانست، ولی با توجه به آنچه در ذهن من است کسی شاغل است که بتواند نیازهای متعارف و معمولی یک خانواده متوسط را تامین کند. طبق این تعریف شواهد نشان میدهد که این مقدار شغل ایجاد نشده است.» وی تصریح کرد: «کاش دولتمردان آمار دقیقتری ارائه میدادند تا معلوم شود این تعداد در کدام بخش استخدام شدهاند. در بخشهای دولتی که جذبی صورت نگرفته است. بخش خصوصی نیز نشان از جذب وسیع نیرو ندارد. حدود 70 درصد شهرکها تعطیل هستند و مابقی نیز با همه ظرفیت خود کار نمیکنند. تولید در کشور فعال نیست.» ناراضی کردن دوباره مردم مانند سال 74 هنر نیست دستیار
اقتصادی رئیسجمهور، ضمن تخطئه دولت قبل از دولت روحانی و انداختن همه
مسئولیتها به گردن آن دولت گفت احیای امید و بازسازی سرمایه اجتماعی
مهمترین اولویت کشور است.مسعود نیلی در گفتوگو با روزنامه ایران، با پرش از رکورد تورم 49/6 درصدی در دولت کارگزاران سازندگی که دست پخت وی و همطیفانش بود و مورد اعتراضهای عمومی شد، مدعی شد نابسامانی اقتصادی صرفاً محصول عملکرد دولتهای نهم و دهم است. نیلی در ادامه میگوید رشد اقتصادی که سال 95 رخ داده، زمان میخواهد تا اثرات آن دیده شود. وی پس از سیاهنمایی مفصل علیه دولت نهم و دهم و سفیدنمایی خلاف واقع عملکرد دولتهای سازندگی و اصلاحات و دولت فعلی میگوید: به نظر من گلوگاه ما امید است؛ آمارهای اقتصادی نیست. مهم این است تا چه اندازه شرایط عمومی کشور میتواند این امید را احیا و ایجاد کند؟ و این مسئلهای نیست که مردم فقط امروز با آن مواجه باشند؛ سالهاست با آن مواجهند. در نتیجه انتظارشان این است که برایشان ترسیم شود چه زمانی قرار است کدام مشکل حل شود و کارهایی که قرار است مشکلات را حل کند، چگونه پیش میرود؟ این قاعدتاً مهمترین سؤال مردم است. اگر پاسخ قابل قبولی به این سؤال داده شود، مردم خواهند توانست مشکلات را تحمل کنند. در این میان اتفاق دیگری نیز در کشور بوقوع پیوسته است و آن این که برآیند فضای رسانهای کشور این موضوع را به مردم القا کرده که مسئولین شما مشکل دارند؛ یا حقوق بالا میگیرند یا درگیر مسائل فساد مالی هستند. وجه غالب تبلیغات رسمیمان این است. و این در حالی است که در دنیا این کار را نمیکند. چون خطرناک است. وی سپس خواستار گفتوگوی ملی و کنار هم قرار گرفتن مسئولان مانند لوییجرگه افغانستان شد و گفت: اما اگر این شرایط فراهم نشود و گفتوگوی ملی شکل نگیرد، طبیعتاً مشکلات بغرنجتر خواهد شد و با عدم حل آنها و عدم حرکت رو به جلو شاهد انباشت مشکلات و مطالبات خواهیم بود. باید زبان گفتوگو با همدیگر را تعریف کنیم و به دغدغههای همه طرفها احترام بگذاریم. این که مدام به همدیگر بگوییم من خادم هستم و تو خائن؛ در چنین فضای گفتمانی مشکلات حل نخواهد شد. اگر مؤسسات مالی امروز دچار مشکل شدهاند، هشداری است که ممکن است بانکها هم با چنین مشکلی مواجه شوند. اگر تظاهرات مردم را در دی ماه شاهد بودیم، هم هشدار این است که ممکن است بیشتر و بزرگتر شود و ابعاد وسیعتری به خود بگیرد. سخنان ضد و نقیض دستیار اقتصادی روحانی در حالی است که برخی دولتمردان فعلی بیشترین نقش را در سیاهنمایی و ناامید کردن مردم داشتهاند؛ ضمن اینکه در کنار این رویکرد غلط، به مدیریت اشرافی، رانتی و قوم و خویش بازی سیاسی اصرار داشتهاند. امسال نیز نحوه تنظیم لایحه بودجه توسط دولت نشانداد دولت دنبال نوعی خودکامگی در تصمیمگیری (نه گفتوگو و مفاهمه) است، آن هم در شکل افراطی و شکست خورده آزادسازی قیمتها و تأمین هزینههای حزب و جاری دولت از جیب مردم. به عنوان مثال دولت در پی حذف یارانه نیمی از مردم و افزایش قیمت حاملهای انرژی حتی تا 50 درصد بود؛ روش شکست خوردهای به خاطر مشورتهای غلط برخی لیبرالهای اقتصادی حاضر در دولت فعلی، در سال 74 اجرا شد و به رکورد تورمی بیسابقه (49/6) انجامید. با این اوصاف، سوء تدبیرهای دولت فعلی در رها کردن اقتصاد و مدیریت و نشستن به امید غرب، رفتن در همان بیراهه سال 74 است و با این وجود عجیب است که دستیار رئیسجمهور، اقدام به فرافکنی و حداکثر پیشبینی نارضایتی مردم میکند! مدیران دولتی در سال 94، سالهای 95 و 96 را اوج رشد و رونق اقتصادی توصیف کرده بودند و پیشبینی اخیر آقای نیلی، اذعان به وارونه بودن تمام آن وعدهها بوده است. بازارگرمی جالب جهانگیری برای سهام واگذار نشده به مردم در
حالی که با گذشت بیش از 10 سال هنوز نیمی از اقساط دولت به عنوان شرط
آزادسازی سهام پرداخت نشده است، معاون اول رئیسجمهور از مردم خواست سهام
عدالت 2/5 میلیون تومانی خود را نفروشند، چون ممکن است برای اموری مانند
وثیقه کاربرد داشته باشد!به گزارش «جوان» مهلت 10 ساله طرح سهام عدالت برای آزادسازی سهام در حالی به پایان رسیده است که نیمی از اقساط سهام عدالت به دولت هنوز پرداخت نشده است و اگر بنا به قول معاون اول ارزش سهام عدالت را 2/5 میلیون تومان برای عرضه فرض کنیم مجموع اقساط پرداخت نشده دولت بالغ بر 60 هزار میلیارد تومان میشود که تا پرداخت این مبلغ آزادسازی و فروش سهام عدالت بیمعنی است. حال باید از اسحاق جهانگیری پرسید که در ابتدا چگونه ارزش 2/5 میلیون تومانی سهم را محاسبه کرده و سپس مگر میشود سهام عدالت را فروخت که ایشان از مردم درخواست کرده سهام عدالت خود را نفروشند. اسحاق جهانگیری در آیین نکوداشت ساماندهی سهام عدالت نظرات خود را درباره این سهام اعلام کرد، اما جالبترین بخش از صحبتهای وی آنجا بود که گفت: «از وقتی که لایحه نحوه آزادسازی سهام عدالت از سوی مجلس تصویب شد، مشمولان این سهام نسبت به نحوه مدیریت سهام خودمختار خواهند بود اما ارزش این سهام در حال حاضر 2/5 میلیون تومان و برای یک خانوار پنج نفره حدود 12/5 میلیون تومان است و توصیه میکنم این سهام را نفروشید، چرا که میتوانید از آن به عنوان وثیقه یا سایر کاربردها بهره بگیرید!» جهانگیری ادامه داد: تمام تلاش دولت این بود که کسی که سهامدار است، بتواند این دارایی را با اختیار خود بفروشد یا سود خود را دریافت کند و این در حالی است که کسی که 10 گوسفند دارد. میتواند در کنار آنها این سهام را نیز جزو داراییهای خود به شمار آورد. وی خطاب به مشمولان سهام عدالت عنوان کرد: هیچکس امروز نمیتواند منتی بر سردارندگان سهام عدالت و دریافت سود نقدی 150 هزار یا 75 هزار تومانی بگذارد تا زمانی که این سهام در اختیار مردم است. باید سود سهام خود را دریافت کنند و انتظار میرود سودآوری ناشی از عملکرد سال96 شرکتها از سال 95 بهتر باشد. علت ضعف عملکرد اقتصادی تیم دولت یا مدیریت روحانی؟! آیا
رئیس جمهور به این فکر افتاده است که با گذشت یک سال از روی کارآمدن دولت
خود تیم اقتصادیاش را تغییر دهد؟ این سؤال در حالی مطرح میشود که تیم
اقتصادی دولت نخست او در چهار سال قبل بدون تغییر ماند. آیا اگر تغییری در
کار باشد به خاطر افت عملکرد دولت خواهد بود؟سایت فرارو در این باره نظر کارشناسان اقتصادی را جویا شد. فرشاد فاطمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تغییر تیم اقتصادی دولت را در هر زمان و در جهت بهبود عملکرد یا افزایش هماهنگی امری طبیعی میداند و میگوید: خیلی از مباحثی که درباره تغییر تیم اقتصادی دولت منتشر میشود در اصل آرزوها و توصیههای تحلیلگران است نه لزوماً اخباری که تأیید کننده تغییر در دولت باشد. به نظر میرسید اگر قرار بود تغییری در تیم اقتصادی دولت انجام شود منطقی بود که یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری انجام میشد و نه یک سال بعد. هر چند که تغییر در جهت بهبود ترکیب تیم اقتصادی، امری فرخنده برای هر دولت خواهد بود. علی میرزاخانی، کارشناس دیگری است که معتقد است بین دو تیم اقتصادی حسن روحانی اختلاف چندانی وجود ندارد.سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد به فرارو میگوید: ما متأسفانه التهاباتی در بعضی بازارها مشاهده کردیم. این التهابات قابل پیشبینی و پیشگیری بودند. اما این مهارت در تیم اقتصادی دیده نشد. به همین خاطر لازم است که یک بازنگری در تیم اقتصادی دولت دوم حسن روحانی صورت بگیرد. او ادامه میدهد: ما در تیم اقتصادی افراد با سواد، توانمند و دارای مهارتهای مدیریتی داریم. اما من معتقدم خروجی تیم اقتصادی به طور کلی ایراد دارد. البته این به معنای ایراد در مورد افراد نیست. اما سؤال آنجاست که ایراد تیم اقتصادی دوم دولت روحانی به افراد برمیگردد یا به کمبود اختیارات آنها؟ بعضاً گفته میشود که رئیسجمهور شخصاً درباره سیاستهای اقتصادی نظر دارند و تیم اقتصادی اختیارات لازم را ندارد. اگر چنین چیزی صحت داشته باشد داستان فرق میکند. اما اگر رئیس جمهور اختیارات لازم را به تیم اقتصادی خود داده است و این تیم نتوانسته از التهابات جلوگیری کند در حالی که میتوان پیشبینی کرد که ما در سال آینده بزنگاههای دیگری هم داشته باشیم، لازم است سیاستهای دیگری برای جلوگیری از این التهابات در نظر گرفته شود. به این ترتیب اگر در بررسی این نبود مهارت به این نتیجه برسیم که تیم اقتصادی توانایی جلوگیری از التهابات را ندارد باید یک بازنگری در تیم اقتصادی دولت صورت بگیرد. میرزاخانی ادامه میدهد: لازمه اینکه تیم اقتصادی کارکرد و کارایی خوبی داشته باشد سه ویژگی است: اشراف تئوریک بر مسائل، آشنایی با فنون سیاست و مهارتهای مدیریتی. تیم اقتصادی دولتهای اول و دوم آقای روحانی در دو مورد اول مشکل دارد. وقتی سیاستگذاریهای اقتصادی ایراد داشته باشد، مهارتهای مدیریتی خیلی نمیتواند به بهبود وضعیت یا جلوگیری از بروز مشکلات کمک کند. ما فکر منسجمی را در اداره مسائل اقتصادی در تیم اول و دوم شاهد نبودیم. اگر سیاستهای اقتصادی را به صورت یک پکیج در نظر بگیریم، سیاستهای پولی، سیاستهای مالی و سیاستهای ارزی و تجاری این پکیج را تشکیل میدهند. تنها چیزی که شاید بتوانیم بگوییم دولت به صورت نیم بند به آن متعهد بوده سیاستهای پولی بوده است. در طول این سالها ما نه سیاست ارزی که پشت آن فکر مشخصی باشد داشتیم، نه سیاست مالی و نه در سیاستهای تجاری روند با ثباتی را مشاهده کردیم که بتوانیم نتیجهگیری کنیم که فکری پشت این سیاستها وجود دارد. به همین خاطر من تفاوتی بین دو تیم اقتصادی آقای روحانی قائل نیستم. اعتقاد دارم که ما در مراحل اول دچار مشکل هستیم. میرزاخانی در ارتباط با تغییر تیم اقتصادی نیز میگوید: این جای سؤال است که آیا رئیس جمهور اختیارات لازم را به تیم اقتصادی خود داده است یا نه؟ البته همانطور که گفتم فکر پیشبرنده اقتصادیای در تیم اقتصادی مشاهده نمیکنیم. این نشان میدهد که در تیم اقتصادی هم مشکلاتی وجود دارد. اگر این مشکلات را متوجه تیم اقتصادی بدانیم، تغییر در این تیم لازم است. اما اگر رئیس جمهور اختیارات لازم را نداده است مشکل باید در این زمینه حل شود. به هر حال سیاستهای ارزی، پولی و مالی فنونی دارند که باید اختیارات لازم به تیم اقتصادی داده شود و به آنها اعتماد شود. پاسخ محسن هاشمی به ژست «انتخابات آزاد» تاجزاده رئیس
ستاد انتخابات در دولت اصلاحات میگوید هر کس بگوید انتخابات آزاد
میخواهیم و با مهندسی انتخابات مخالفیم، حتما از آن استقبال میکنیم.مصطفی تاجزاده در مصاحبه با روزنامه سازندگی میگوید: هر کسی که بگوید انتخابات آزاد میخواهیم، با مهندسی انتخابات مخالفیم و قوهقضائیه باید غیرحزبی و سالم شود، حتما از آن استقبال میکنیم. چون شعار ما تبدیل معاند به مخالف و مخالف به موافق است. همین حالا اگر آقای مصباح هم بیاید و بگوید نجات کشور در انتخابات آزاد است، نامه مینویسم و از او تشکر میکنم. بنابراین، ما برای گسترش گفتمان اصلاحطلبی از هر که همراهی کند، استقبال میکنیم. وی میافزاید: تظاهرات دیماه افقهای جدیدی را برای همه گشود و ما میتوانیم از ظرفیتهای جدید بهره بریم. مهمترین آنها انتخابات آزاد است. به همین علت منتقد کسانی هستم که تلاش میکنند انتخابات را مقابل تظاهرات بگذارند. تظاهرات، مکمل انتخابات است. به همین دلیل اکنون میتوانیم به سمت انتخابات آزاد حرکت کنیم. این ژست دفاع از انتخابات در حالی است که تاجزاده یکی از سرتیمهای ترور شخصیت هاشمی در انتخابات مجلس ششم (بهمن 1378) و سپس تقلب علیه وی بود. این واقعیت را محسن هاشمی، فرزند ارشد و رئیس دفتر آقای هاشمی 9 دیماه 1391 در مصاحبه با روزنامه بهار فاش کرد. محسن هاشمی درباره تقلب مدیران وزارت کشور دولت اصلاحات - که تاجزاده معاون وزیر و رئیس ستاد انتخابات آن بود - گفته بود: «نمیتوان خیلی از مسائل را واضح مطرح کرد چون باعث کدورت اصلاحطلبان میشود... آیتالله هاشمی در انتخابات مجلس ششم بیستم شد، اگر صندوقها را باز میکردیم شاید انتخابات تهران باطل میشد. کتابی هست به نام «انصراف» که حاجآقا دلایل انصرافشان را از انتخابات مجلس ششم نوشتهاند. آن موقع مسئول انتخابات فهرست را میخواند ولی اسم ایشان را نمیخواند.» فرزند ارشد هاشمی همچنین خاطرنشان کرد «من مدام تماس گرفتم و گفتم چرا نمیخوانید گفت: ما هنوز به رأی آیتالله هاشمی شک داریم، بعد شکایت شد و یک بساطی راه انداختند که اگر یادتان باشد کاریکاتور «آقاسی» را کشیدند. من آن موقع رئیس دفتر حاجآقا بودم، به شورای نگهبان شکایت شد. برخی از صندوقها را باز کردند و هر صندوقی که باز میشد آرای آن مخدوش بود و باطل اعلام میشد. تا 30 درصد بازشماری شد و حاج آقا بیستم شد، بعد گفتند دیگر ادامه ندهید چون مجبور میشوند انتخابات تهران را باطل کنند. وقتی از 30 به 20 رسیدند دیدند انتخابات در تهران مخدوش است. افراطیهای اصلاحطلبان و اجراییهای آنها تقلب کرده بودند». بعد از 12 سال ... ایهود اولمرت: در جنگ 33 روزه از حزبالله شکست خوردم نخست
وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در کتاب خاطراتش اذعان کرده ارتش این رژیم در
برابر حزب الله لبنان در جریان جنگ سال ۲۰۰۶ میلادی شکست خورد. وی همچنین
از سوءاستفاده نتانیاهو و نزدیکانش از نتایج جنگ برای ترور شخصیتیاش
نوشته است. روزنامه
صهیونیستی یدیعوت آحارونوت گوشهای از کتاب خاطرات ایهود اولمرت را منتشر
کرده که اولمرت در آن بی پرده و آشکارا به شکست رژیم صهیونیستی در جنگ یاد
شده اذعان می کند و میگوید: «من مسئولیت همه ناکامیهای جنگ دوم لبنان را
برعهده میگیرم.» «ایهود اولمرت» سال 2017 میلادی بعد از 16 ماه زندان به خاطر محکومیت در پروندههای فساد آزاد شد. او به 27 ماه زندان محکوم شده بود اما دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت اولمرت را زودتر در 29 ماه ژوئن(خرداد) سال گذشته آزاد کند. به گزارش خبرگزاری قدس، روزنامه رای الیوم اما در گزارشی به قلم «زهیر اندراوس» نوشت: این کتاب جدید اولمرت از تیغ سانسور ناظر نظامی رژیم اسرائیل گذشته است. در این کتاب آمده جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی با ناکامیها و شکستهای زیادی همراه بود و بعد از پایان جنگ و اجرای آتش بس، اولمرت در تریبون پارلمان رژیم صهیونیستی حاضر شد و گفت: «من مسئولیت همه ناکامیها را میپذیرم و هیچ فرد دیگری غیر از خودم را متهم نمیکنم.» اولمرت همچنین در این کتاب تاکید میکند «به محض پایان جنگ، بنیامین نتانیاهو و نفتالی بینت (وزیر آموزش کنونی رژیم اسرائیل) شروع به سوء استفاده از نتایج جنگ و ترور شخصیتم کردند. در این بین عناصر دیگری از جریان راست نیز همراهی کردند و از کمکهای مالی ثروتمندان یهودی ساکن خارج برای ترور شخصیت من بهره بردند.» وی در بخش دیگری از کتاب خود به «فساد نتانیاهو» هم اشاره کرده و مینویسد: «شیوه زندگی نتانیاهو و خانوادهاش مغرورانه و متکبرانه همراه با ریخت و پاش اموال عمومی برای خوشگذرانی است. این ریخت و پاشها سر به فلک کشیده و در نوع خود منحصر به فرد است.» تظاهرات جمعه خشم خبر دیگر اینکه جنبش مقاومت اسلامی حماس از فلسطینیان خواسته بود تا در تظاهرات «جمعه خشم» که به مناسبت ۱۰۰مین روز صدور تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر شناسایی قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل برگزار میشود، شرکت کنند. حماس طی فراخوانی از مردم فلسطین خواسته بود روزجمعه پس از اقامه نماز جمعه راهی مناطق مرزی شوند و به مقابله با نظامیان و شهرکنشینان اسرائیلی برخیزند. دیروز هزاران نفر از جوانان فلسطینی در این تظاهرات شرکت و با نظامیان صهیونیست به شدت درگیر شدند. از سوی دیگر سازمان هلال احمر فلسطین پنجشنبه شب از مسمومیت ۲۷ شهروند فلسطینی در اثر استنشاق گاز اشکآور و زخمی شدن ۹ تن دیگر در اثر اصابت گلولههای مشقی در جریان درگیریهای شهرک «عیزریه» در شرق قدس خبر داد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : منابع
خبری در آمریکا میگویند، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی که نشان داده برای
رسیدن به پادشاهی دست به هر کاری میزند، این بار از ترس اینکه مادرش مانع
از به قدرت رسیدنش شود، وی را حبس کرده است. «محمد
بن سلمان» دچار جنون قدرت شده است؛ جنونی که منشأ آن از یک طرف جوانی و از
طرف دیگر قدرت طلبی بیحد و حصر اوست. هر روز هم خبری از اقدامات عجیب وی
به گوش میرسد، از تلاش برای هستهای کردن عربستان تا برقراری روابط با
رژیم کودک کش صهیونیستی. «بن سلمان» پیش از اینکه یک شاهزاده یا حتی یک
سیاستمدار باشد بیشتر خود را به عنوان شخصیتی بیپروا،پیشبینی ناپذیر و صد
البته خام و جویای نام نشان داده است. «بن سلمان» برای رسیدن به این تخت،
همه مخالفان خود را سرکوب و زندانی کرده و حتی علیه محمد بن نایف ولیعهد
سعودی نیز علنا دست به کودتا زده است. وی شاهزادهها، مخالفان قدرتمند و
حتی افرادی که حاضر به دفاع علنی از او نشدهاند را بازداشت و 100 میلیارد
دلار از دارایی آنها را مصادره کرد. حالا خبر رسیده وی، مادر خود را هم از
ترس اینکه، مانع از به قدرت رسیدنش شود، حبس کرده است! گفته میشود مادر بن
سلمان 2 سال است که در خانهاش حبس شده است! آن طور که خبرگزاری ایرنا به نقل از شبکه «ان بیسی» نیوز نوشته، «طبق تحقیقات انجام شده از سوی این شبکه خبری و با استناد به اطلاعات 14 مسئول آمریکایی، محمد بن سلمان دو سال است که مادر خود را در حصر خانگی قرار داده است... مادر بن سلمان دو سال پیش با نقشه پسرش برای به دست گرفتن قدرت، مخالفت کرد. بن سلمان نیز از اینکه مبادا ملک سلمان تحت تاثیر نظرات و گفتههای همسرش قرار بگیرد، وی را در بازداشت خانگی قرار داد.»«انبیسی» در ادامه تاکید کرده، «بن سلمان نگران بود که سخنان مادرش، مانع تحقق اقداماتش برای کسب قدرت و باعث ایجاد اختلاف در خاندان حاکم سعودی، شود. بر اساس این تحقیق، ولیعهد سعودی دلایل بسیاری برای غیبت مادرش برای ملک سلمان بیان کرده، از جمله اینکه وی برای درمان به خارج از کشور رفته است.» شبکه خبری القدس العربی نیز در این مورد نوشته «مسئولان آمریکایی با ارزیابی اقدامات و کارهای بن سلمان علیه مادرش و پنهان کردن حبس خانگی وی از پدر و مردم کشورش نشان داد که تا چه اندازه آماده است برای تحقق بلند پروازی هایش و رسیدن به تخت و تاج پادشاهی، دست به هر کاری بزند.» پیگرد بینالمللی دختر شاه سعودی در فرانسه از سوی دیگر، یک منبع نزدیک به دستگاه قضایی فرانسه اعلام کرده یک قاضی در فرانسه با صدور حکمی دختر پادشاه عربستان را تحت پیگرد بینالمللی قرار داده است. این حکم در پی حمله یکی از محافظان شاهزاده حصه، دختر پادشاه سعودی، به کارگری در مقابل آپارتمان محل اقامتش در پاریس صادر شده است. این منبع در ادامه اعلام کرده: «خواهر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای بازجویی درخصوص اتهاماتی علیه یکی از محافظانش تحت پیگرد قرار گرفته است. این محافظ شاهزاده حصه با اتهاماتی مانند خشونت مسلحانه، آدمربایی، سرقت و تهدید به مرگ روبه روست.» سفارت عربستان در پاریس درباره این موضوع توضیحی نداده است. طبق گزارشهای تکمیلی، خواهر بن سلمان یکی از کارگران را پس از اینکه توسط محافظش کتک خورده، مجبور کرده است پاهایش را ببوسد! نماینده
آمریکا در سازمان ملل از قطع کمک مالی به کشورهایی خبر داد که در این
سازمان به خاطر به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از
آمریکا حمایت نمیکنند. «نیکی
هیلی» روز پنجشنبه در سازمان ملل خطاب به کشورهایی که به دلیل برنامهریزی
آمریکا برای انتقال سفارت از تلآویو به قدس ناراضی هستند و اعلام
کردهاند که از آمریکا حمایت نمیکنند وبه این کشور رای نمیدهند با حالتی
تهدیدآمیز گفت: «کمکهای مالی به کشورهای شما را قطع خواهیم کرد.» به گزارش
ایسنا، طبق سندی که نشریه فارین پالیسی به آن دست یافته، کمکهای مالی
آمریکا، از جمله کمک به ساخت مدارس، به حدود 40 کشوری که در سازمان ملل به
آمریکا رای نمیدهند، متوقف خواهد شد. به نظر میرسد طرح «هیلی»،
برنامههای توسعهای کشورهای فقیرتر از جمله غنا، زیمبابوه، ویتنام و... را
هدف قرار ده ارتش سوریه حدود 20 هزار غیرنظامی را در «غوطه شرقی» دمشق، از محاصره تروریستها خارج کرد. ارتش
سوریه با تحت کنترل گرفتن بیش از 70درصد منطقه «غوطه شرقی» و خارج کردن
ابتکار عمل از دست تروریستها، حدود 20 هزار نفر را از طریق گذرگاههای
امن، از غوطه شرقی خارج کرد و به مکانهای از قبل آماده شده، انتقال داد.
روز پنجشنبه حدود 12 هزار نفر از غوطه شرقی خارج شده بودند و این تعداد تا عصر دیروز به حدود 20 هزار تن رسیده است. نیروهای ارتش سوریه و مقاومت در تازهترین پیشرویهای خود، دو شهرک «ریحانه» و «حموریه» را نیز تحت کنترل خود درآوردهاند. این پیشرویها و آشکار شکست تروریستها، بیش از همه صهیونیستها را نگران کرده است؛ به گزارش فارس، روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» نوشت: «شکست خوردن معارضان (تروریستها) و سقوط غوطه شرقی، برای اسرائیل و آمریکا، یک تهدید است و به همین خاطر، واشنگتن و تلآویو سریعاً باید دخالت کنند. این روزنامه صهیونیستی نوشت: سقوط غوطه به معنای دو چیز است؛ اول اینکه ایران ارباب دمشق میشود (موضع ایران و مقاومت در سوریه تقویت میشود) و دوم، آمریکا در برابر روسیه بازنده میشود. جروزالم پست ضمن اشاره به اینکه غوطه شرقی «آخرین پایگاه معارضان در نزدیکی دمشق» است، نوشت: «تجمع بزرگی از سازمانهای معارض به استثنای داعش در آنجا حضور دارند... جیشالاسلام در غوطه شرقی حدود 11 هزار جنگجو دارد. فیلق الرحمن با حدود 10 هزار و احرار الشام با نزدیک به 6000 جنگجو، ردههای بعدی را در این منطقه دارند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : هفتمین
سالگرد حضور نظامیان سعودی در بحرین با تظاهرات گسترده مردم این کشور علیه
آلسعود و رژیم آل خلیفه همراه شده است. بحرینیها نظامیان سعودی را
«اشغالگر» میدانند. ناآرامیها
در مناطق مختلف بحرین در هفتمین سالگرد هجوم خونین نیروهای «سپر جزیره» به
این کشور به سرکردگی عربستان وارد فاز تازهای شده است.به گزارش صدا و
سیما، مردم بحرین در هفتمین سالگرد لشکرکشی نیروهای سپر جزیره به بحرین و
کشتار مردم در جزیره ستره و میدان لؤلؤ در مناطق مختلف کشورشان تظاهرات
کردند. معترضان ضمن بر افروختن آتش، لگدمال کردن اسامی آل سعود و آل خلیفه،
تعطیلی مغازهها و اماکن تجاری و حضور بر مزار شهدا نفرت و انزجار خود را
از این اشغالگری ابراز داشتند. این اقدامات اما با واکنش تند شدید نیروهای
امنیتی آل خلیفه مواجه شد و معترضان به شدت سرکوب شدند. با
برکناری تیلرسون از وزارت خارجه آمریکا آن هم با یک توئیت رقم اخراجیهای
دولت آمریکا طی یک سال و نیم گذشته به رقم جالب 39 نفر رسیده است. بسیاری
از کارکنان کاخ سفید و سیاستمداران نیز بر اساس گزارشها در نوبت اخراج
هستند. با
برکناری «تیلرسون» تعداد اخراجیها و استعفاهای دولت ترامپ از زمانی که وی
قدرت را در کاخ سفید به دست گرفته به رقم جالب 39 نفر رسید. یعنی تقریبا
هر 20 روز یک نفر! تنها در 7 ماه نخست حضور ترامپ در کاه سفید شمار افرادی
که برکنار یا استعفا دادند به 15 نفر رسید که در میان آنها چند تن از
مقامات اصلی که در مراسم ادای سوگند در کنار وی بودهاند نیز به چشم
میخورد. تیلرسون وزیر خارجه آمریکا که سهشنبه گذشته برکنار شد را باید
ارشدترین فردی دانست که طی یک سال گذشته با تحقیر از تیم ترامپ جدا
میشود.طی یک سال گذشته بسیاری از نزدیکان و مقامات کاخ سفید یا برکنار
شدهاند یا در اعتراض به شخصیت ترامپ خود کنار کشیدهاند. این گزارش نگاهی
است به تنها بخشی از مقامهای ارشدی که از زمان روی کار آمدن ترامپ در روز
20 ژانویه سال 2017، از سمتهایشان برکنار و یا اخراج شدهاند. اولین کسی
که اخراج شد، «جیمز کومی» بود. او که رئیس«دفتر تحقیقات فدرال» (افبیآی)
است قبل از اخراجش توسط رئیسجمهور آمریکا رهبری تحقیقات درباره تبانی
احتمالی ستاد انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه را بر عهده داشت. اخراج «کومی»
که مطابق گزارشها، یکی از بحثانگیزترین اقدامات ترامپ بود، موجی از
«شوک» را در سراسر واشنگتن به راه انداخت و تا جایی پیش رفت که از آن به
عنوان «واترگیت» احتمالی رئیسجمهور آمریکا تعبیر شد. «سالی ییتس» دادستان
کل موقت آمریکا نفر بعدی بود که در ماه ژانویه (بهمن95) توسط ترامپ اخراج
شد. این اتفاق بعد از آن رخ داد که ییتس به وکلای وزارت دادگستری دستور داد
فرمان منع مهاجرتی ترامپ علیه اتباع چند کشور مسلمان از جمله ایران را
اجرا نکنند. ترامپ گفت که «ییتس» با عدم اجرای یک دستور قانونی که برای
محافظت از شهروندان آمریکا طراحی شده، به وزارت دادگستری آمریکا خیانت کرده
است. «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی کاخ سفید توسط ترامپ اخراج نشد، اما در ماه فوریه (بهمن 95) بعد از مشخص شدن رایزنیهایش با سفیر مسکو در واشنگتن درباره تحریمهای آمریکا علیه روسیه خود از سمتش کنارهگیری کرد. «پریت بارارا» حقوقدان و دادستان این کشور برای ناحیه جنوبی نیویورک اخراجی بعدی بود که توسط دونالد ترامپ از کار برکنار شد. «مایکل دوک» که مدیر ارتباطات کاخ سفید بود هم در ماه مه(اردیبهشت96) از سمتش استعفا کرد. او در بیانیهای علت کنارهگیریاش را شخصی دانسته، اما مدتی قبلتر ازسوی کاخ سفید به دلیل راهبردهایش در زمینه ارتباطات مورد انتقادات شدید قرار گرفته بود. «والتر شائوب» رئیس دفتر امور اخلاقی دولت، در ماه جولای(تیر96) قبل از به پایان رسیدن دوره پنجسالهاش از سمتش استعفا کرد. او هم یکی از مخالفان صریح سیاستهای دونالد ترامپ بود! «شان اسپایسر»، مشاور کاخ سفید در امور رسانهای و سخنگوی این نهاد آمریکایی نفر بعدی بود. او مدت کوتاهی بعد از آنکه ترامپ «آنتونی اسکراموچی» را به عنوان مدیر ارتباطات جدید کاخ سفید منصوب کرد، از سمتش اخراج شد. «اسپایسر»، قبلاً به رسانهها گفته بود در صورتی که اسکراموچی در کاخ سفید سمت بگیرد، از سمتش استعفا خواهد کرد. «آنتونی اسکراموچی»11 روز بعد از انتصاب به عنوان مدیر ارتباطات کاخ سفید از سمتش اخراج شد و تنها ساعاتی بعد از آن،« جان کلی» به عنوان رئیس جدید ستاد کارکنان کاخ سفید منصوب شد. کاخ سفید علت اخراج اسکراموچی را این عنوان کرد که «قرار است جان کلی در سمت جدیدش از اختیار عمل برخوردار باشد و بتواند تیم خودش را خودش انتخاب کند.»«استیو بنن»یکی از اخراجیهای جنجالی دولت ترامپ نفر بعدی بود. او که زمانی یکی از متحدان اصلی ترامپ محسوب میشد اوت (مرداد96) از سمتش به عنوان استراتژیست اصلی کاخ سفید برکنار شد. «بنن» که به دلیل دیدگاههای راست افراطیاش مشهور است یکی از عاملان طراحی بسیاری از سیاستهای جنجالی ترامپ محسوب میشود. اخراج وی زمانی انجام شد که ترامپ به دلیل حمایت از نژادپرستان سفیدپوست به شدت منزوی شده و تحت فشار قرار گرفته بود.«هوپ هیکس» مدیر ارتباطات کاخ سفید و یکی از نزدیکترین دستیاران ترامپ هم در ماه مارس(اسفند 96) بود که به صورت ناگهانی از سمتش استعفا کرد. این استعفا، تعجب بسیاری از تحلیلگران و حتی عده زیادی از کارکنان کاخ سفید را به همراه داشت. او بعد از تحلیف ترامپ، چهارمین فردی بود که این سمت را در اختیار میگرفت.ترامپ سرانجام روز 13 مارس(22 اسفند) رکس تیلرسون را با یک پیام توئیتری اخراج و مایک پامپئو، رئیس فعلی سیا را جایگزین او کرد. تیلرسون بعد از مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا و پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا سومین مقام پرقدرت آمریکا محسوب میشد.شبکه آمریکایی «سیانان» اما گزارش داده 9 نفر دیگر از مقامات ارشد دولت ترامپ احتمالا از سوی ترامپ برکنار شوند. در گزارش سیانان آمده: «9نفری که احتمال میرود به دلیل اختلافاتی که با ترامپ دارند، به سرنوشت مشابه تیلرسون دچار شوند، شامل، «جف سشنز» دادستان کل آمریکا، «دیوید شالکین» وزیر امور کهنهسربازان آمریکا، «هربرت مک مستر» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، «رایان زینک» وزیر کشور آمریکا، «اسکات پروت» رئیس سازمان محیط زیست آمریکا، «بن کارسون» وزیر مسکن و توسعه شهری، «جان کلی» رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید، «بتسی دیواس» وزیر آموزش آمریکا و «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا میشوند.» اتحادیه پزشکان عرب با بررسی شرایط انسانی مردم جنگ زده یمن اعلام کرد، تابستان فاجعه باری در انتظار مردم این کشور است. بزرگترین
بحران انسانی 50 سال اخیر در حالی وارد چهارمین سال خود میشود که بیش از
18 میلیون یمنی با مشکلات جدی بهداشتی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.
طبق آمارهای سازمانهای بینالمللی بیش از 80 درصد مردم یمن به خدمات
بهداشتی دسترسی ندارند. همین مسئله باعث شده در آستانه شروع فصل گرما در
این کشور، خطرهای بیشتری جان مردم را تهدید کند. به گزارش خبرگزاری
صداوسیما به نقل از خبرگزاری آناتولی، اتحادیه پزشکان عرب با بررسی همین
اوضاع هشدار داد، تابستان فاجعه باری در انتظار یمن و مردم این کشور است.
«عبد القوی الشمیری» معاون دبیرکل اتحادیه پزشکان عرب درباره فاجعه پزشکی و
بهداشتی که مردم یمن در تابستان با آن دست به گریبان خواهند شد میگوید:
اوضاع بهداشتی در یمن هر روز بدتر و وخیمتر می شود و مردم این کشور به
کمکهای فوری نیاز دارند.» وی درباره کمکهای اتحادیه پزشکان عرب که سال
1962 تاسیس شده است هم میگوید: «اتحادیه پزشکان عرب تاکنون پنج طرح امداد
رسانی به مردم یمن را انجام داده است. نخستین این طرحها سال 2008 انجام شد
و تازه ترین آن سال گذشته و طرح مبارزه با وبا بود که بیش از دو ماه طول
کشید.» مالاریا، بلای جدید مردم یمن به گفته این مقام مسئول، اوضاع بهداشتی در یمن «بسیار وخیم» است و شهروندان یمنی از ابتدایی ترین کمکها در بخش بهداشت و پزشکی محروم هستند... اکنون نزدیک به 18 میلیون شهروند یمنی خارج از پوشش نظارت بهداشتی اولیه قرار دارند. این آمارها محرمانه است، بیماری های واگیر دار در حال شیوع است. برخی از بیماریها مانند وبا و دیفتری بار دیگر گسترش یافته است و این نشانه خطرناکی است. تابستان در راه است و پیش بینی می شود بیماری مالاریا نیز مزید بر مشکلات شود.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نیروهای
ارتش سوریه و مقاومت در ادامه پیشرویهای خود در منطقه «غوطه شرقی»، دو
کارگاه ساخت مواد شیمیایی و بمب و خمپاره با انبوهی از سلاحهای شیمیایی
کشف کردند. آمریکا، انگلیس و فرانسه گفته بودند، اگر در سوریه حملات
شیمیایی صورت بگیرد به مواضع ارتش سوریه حمله خواهند کرد! همزمان
با جنجال بزرگ غربیها درمورد احتمال استفاده ارتش سوریه از سلاح
شیمیایی، نظامیان این کشور در پیشرویهای جدید خود در منطقه «غوطه شرقی»،
به دو کارگاه دست پیدا کردند؛ این نیروها در محله «الشینونیه» به یک
کارگاه ساخت مواد شیمیایی دست پیدا کردند و در محله «الافتریس» نیز یک
کارگاه ساخت بمب و خمپاره توسط ارتش سوریه کشف و ضبط شد. فارس به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) گزارش داده، لوازم موجود در کارگاه ساخت بمب و موشک، متعلق به کشورهای ترکیه و عربستان است! با کشف این کارگاهها و با شکستهای پیدرپی تروریستها در غوطه شرقی، زمان در حال حاضر به ضرر آمریکا و دیگر کشورهای حامی تروریستها در حال سپری شدن است. فرانسه و آمریکا طی روزهای اخیر تهدید کرده بودند، درصورت استفاده دمشق از سلاح شیمیایی، آنها نیز ارتش سوریه را هدف قرار میدهند. در واکنش به این تهدیدها، «بشار جعفری» نماینده سوریه در سازمان ملل گفته بود، واشنگتن و پاریس با این موضعگیری خود، دست تروریستها را برای حمله شیمیایی، باز گذاشتهاند. چراکه آرزوی تروریستها این است که در این شرایط، غرب به نفع آنها با ارتش سوریه مستقیما وارد جنگ شود. هشدار روسیه به آمریکا ژنرال «والری گراسیموف» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه اما سهشنبه به آمریکا در مورد حمله به سوریه، هشدار داد و گفت؛ اگر جان نیروهای نظامی روسی در سوریه مورد تهدید قرار بگیرد، مسکو به این مسئله واکنش نشان خواهد داد. پیش از این «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل تهدید کرده بود، اگر اقدامات نظامی سوریه در حومه دمشق متوقف نشود، امکان اقدام نظامی جدید آمریکا علیه «بشار اسد» بعید نیست. «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه نیز دیروز در جمع خبرنگاران به آمریکا درمورد عواقب سناریوی نظامی علیه دولت سوریه هشدار داده و تاکید کرد: «اگر حمله نظامی جدیدی ازسوی آمریکا به سوریه انجام شود، پیامد آن بسیار سنگین و خطرناک خواهد بود، و خانم هیلی باید به یاد داشته باشد که اظهارات غیرمسئولانه از پشت تریبون شورای امنیت یک مسئله است.» به گفته کارشناسان، عقبنشینی آمریکا و فرانسه از حمله به پایگاههای سوریه، شکست دیگری است که در پرونده آنها در ارتباط با بحران سوریه، درج خواهد شد. طی روزهای اخیر فرانسه نیز به آمریکا پیوسته بود و مکرر دمشق را تهدید به حمله نظامی میکرد. * آینده حضور و دخالت آمریکا و ترکیه در نقاط مختلف سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟ قصد ترکیه برای اشغال منطقه حدس قطعی و کاملی نیست و به طور قطعی نمیتوان آن را اعلام کرد. آنها به کردهای ترکتبار در جنوب کشور خود حمله میکنند و قصد دارند که دامنه سیطره خود را در مناطقی از سوریه نیز گسترش دهند، تا راحتتر کردها را کنترل نمایند. در هر صورت اقدامات کنونی ترکیه را اگر با حمایت شش ساله آنها از تروریستها در سوریه جمع بزنیم، اردوغان در این مدت قطعا متهم نقض قوانین حقوقی بینالمللی است. آمریکا هم از سویی دیگر اصلا تمایل ندارد تا از سوریه خارج شود و همچنان تلاش میکند تا با استمرار حضور خود در این کشور مانع قدرتیابی مجدد بشار اسد شود. آنها در پی ادامهدار کردن درگیریها در خاورمیانه و خصوصا سوریه هستند. این دسته از اقدامات آمریکا نیز نقض قطعی قوانین حقوقی بینالمللی است که البته شورای امنیت سازمان ملل نسبت به آن بیتفاوت است. * رابطه آمریکا و کردهای سوریه در ماههای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا آمریکاییها به دنبال استفاده ابزاری از کردهای سوریهاند؟ کیهان: سابقه آمریکاییها از استفاده ابزاری از فرقهها و مذاهب مختلف برای ایجاد اختلافهای گسترده بسیار واضح و لکهدار است. آمریکا برای پیشبرد اهداف خود از این فرقهها استفاده ابزاری میکند. این کشور اقدامی مشابه را در سالهای قبلتر در لائوس و میانمار انجام دادهاند. در عراق هم سالهای متمادی بین فرقهها و مذاهب مختلف اختلافافکنی کرد تا شاید بتواند به واسطه آن وحدت را در این کشور از بین ببرد. دقیقا سیاست مشابهای در سوریه نیز به دست آمریکاییها در حال اجراست. آنها از گستره وسیع اعتقادی و نژادی در سوریه میخواهند استفاده ابزاری کنند. اسرائیل هم دقیقا همین هدف را دنبال میکند. آمریکاییها به دنبال سوءاستفاده ابزاری از کردها برای رسیدن به اهداف خود هستند. سوال اصلی این است که کردها تا چه میزان از حمایت آمریکاییها استقبال میکنند و طبق میل آنها عمل میکنند. اگرچه تاکنون به نظر میرسد که کردها از دریافت کمکهای مالی و تسلیحاتی از آمریکاییها خشنود بودهاند. * هدف اصلی آمریکا از ارائه طرح ساختن پایگاههای جدید در سوریه چیست؟ هدف شماره یک آمریکا این است که مانع از پایان یافتن کلی و صددرصد جنگهای داخلی و حضور تروریستها در سوریه شود و نمیخواهد که دولت بشار در سوریه پیروزی نهایی را کسب کند، و هدف دومی که آن هم بسیار اهمیت دارد آن است که آمریکا قصد دارد از ظرفیت این پایگاهها در نزاعهای احتمالی آینده با ایران استفاده کند. * باتوجه به حضور طیفهای مختلف تروریستی در سوریه، کدام گروهها در فضای جدید سیاسی سوریه قادر به ادامه بقا هستند؟ تحولات در سوریه به سرعت در جریان است، اما به نظر می رسد که آینده اتفاقات پیش رو از هم اکنون قابل پیشبینی باشد. جذابیت بینالمللی و تمایل به ارتقاء افراطیهای وابسته به سنیها به طور محسوسی کاهش یافته است. پیروزیهای متوالی این گروهها همانند آنجه در بهارسال 2014 میلادی رخ داده است دیگر اتفاق نمیافتد. اما از سوی دیگر تروریستها نیز همگی از بین نرفتهاند. خارجیهایی همچنان وجود دارند که قادر نیستند تا به خانههایشان بازگردند. با این شرایط اگر دولتهای عربستان، اسرائیل، ترکیه و به طور کلی غرب از حمایت خود از تروریستها دست برندارند، آنها همچنان تهدید علیه امنیت سوریه و دنیا باقی خواهند ماند. در مورد مردم بومی سوریه هم باید گفت آنها از حضور تروریستها رنج زیادی بردهاند و دیگر به فراخوانهای آنان توجهی ندارند. * به اعتقاد شما، سرانجام ادعای غرب درباره استفاده دولت بشار از سلاحهای شیمیایی به کجا خواهد انجامید؟ به نظر میرسد تنها گروههایی که از حملات شیمیایی و انجام این کار در سوریه نفع میبرند، نیروهایی هستند که به دنبال اعمال فشار برای وارد کردن آمریکا و ناتو به دخالت مستقیم در سوریهاند. بنابراین ذینفعان استفاده از سلاح هسته ای شورشیها و متحدان آنها در این کشوراند. اگر اپوزیسیون سوریه توانایی داشته باشد میتواند با صحنهسازی، استفاده سلاحهای شیمیایی را به دولت بشار نسبت دهد، هر چند که اکثر اراضی اشغال شده را یکی پس از دیگری از دست میدهند و دیگر به طور کلی ناتوان شدهاند. هم فرانسه و هم انگلیس گفتهاند اگر بشار اسد از سلاحهای شیمیایی استفاده کند، به این کشور حمله خواهند کرد. خوشبختانه اکنون وضعیت امیدوارکننده در سوریه جاری است و تروریستها در حال اخراج کامل از غوطه شرقی در روزها و هفتههای آتی هستند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |