تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان گزارش خبری تحلیلی کیهان از جلسه غیرعلنی مجلس پشت پرده اصرار دولت برای تصویب آخرین درخواست(FATF ) ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ جلسه
علنی دیروز مجلس شورای اسلامی با حضور شمخانی، ظریف، عراقچی و کرباسیان به
بررسی برجام و همچنین تصویب آخرین درخواست FATF اختصاص داشت که اظهارات
متناقض شمخانی و عراقچی در این جلسه موجب نگرانی و اعتراض نمایندگان شد. بررسی
لوایح چهارگانه درخواستی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) به خصوص لایحه الحاق
ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (TF) که چهارمین و آخرین
لایحه درخواستی FATF از ایران محسوب میشود یکی از موضوعات اصلی جلسه
غیرعلنی دیروز مجلس بود که تصمیم مجلس درباره آن با توجه به خروج آمریکا از
برجام، از اهمیت خاصی برخوردار است.پشت پرده اصرار دولت این جلسه غیرعلنی با حضور علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد برگزار شد. سه لایحه دیگری درخواستی FATF یعنی لایحه «الحاق ایران به کنوانسیون ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻳﺎﻓﺘﻪ ﻓﺮﺍﻣﻠﻲ» (پالرمو)، لایحه «اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم» و لایحه «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» در ماههای اخیر به تصویب مجلس رسیده بود. تصویب تمامی لوایح مذکور با توجه به این تحلیل دولت صورت گرفت که در صورت تحقق مطالبات FATF از جمله تصویب این لوایح موانع همکاری بانکهای خارجی با ایران در شرایط پسابرجام برطرف خواهد شد. براساس همین تحلیل، دولت اصرار دارد که تمامی درخواستهای FATF تا قبل از زمان برگزاری نشست ماه ژوئن (تیرماه 97) FATF که پایان مهلت ایران برای انجام اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام» محسوب میشود، محقق گردد. این اتفاق در حالی رخ داد که این تحلیل دولت، غیرواقعی و تحقق مطالبات FATF، تشدید خودتحریمی است که مخاطرات امنیتی فراوانی را به دنبال دارد. سخنان ضدونقیض! بعد از برگزاری جلسه غیرعلنی دیروز، سخنگوی هیئترئیسه و برخی از نمایندگان مجلس توضیحاتی درباره مباحث مطرح شده در این جلسه بیان کردند و تحلیل خود را ارائه دادند. بهروز نعمتی، سخنگوی هیئترئیسه مجلس در جمع خبرنگاران درباره این موضوع گفت: «یکی دیگر از مباحثی که در جلسه غیرعلنی صبح دیروز مجلس مطرح شد، موضوع لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی بود، همچنین لایحه مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم بررسی شد. در این خصوص هم مباحث سنگینی مطرح شد، بحثی که در این رابطه وجود دارد این است که آیا تصویب این لوایح به معنای الحاق بهFATF است یا خیر که در این رابطه آقای شمخانی به طور رسمی اعلام کرد که اصلا بحث FATFدر این میان مطرح نیست و این دو موضوعی که امروز در مجلس مطرح است مربوط به مسائل داخلی است». نعمتی در پاسخ به این سؤال که آیا در این جلسه تصمیم مبنی بر اینکه لوایح مذکور در صحن مجلس بررسی شود، اتخاذ شد یا خیر، عنوان کرد: «این لوایح در دستورکار مجلس است اما با توجه به اینکه نگرانیهایی از سوی برخی نمایندگان مجلس وجود دارد، امیدواریم با توضیحاتی که امروز دوستان ما ارائه کردند این نگرانیها برطرف شده باشد، بنابراین این موارد در دستورکار مجلس قرار دارد». سخنگوی هیئترئیسه مجلس در پایان اضافه کرد: «هرکدام از این لوایح به صورت مستقل در دست بررسی است و دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در نشست امروز چندین بار به صراحت اعلام کرد که این موارد اصلا ربطی به گروه اقدام مالی (FATF) ندارد و ما ورود نکردهایم، اما به نظر من ممکن است این موارد به نوعی مرتبط باشند. من فکر میکنم این لوایح جزو آن 46 الزام FATF است و مردم باید اینها را بدانند، ما هم باید تلاش کنیم تا منافع ملی را درنظر بگیریم ضمن اینکه ممکن است برخی با ما دشمنی کنند که آن هم طبیعی است.» نگرانیهای ما بیشتر شد البته سخنگوی هیئترئیسه مجلس تنها کسی نبود که ادعای عجیب دبیر شورای عالی امنیت ملی مبنی بر عدم ارتباط این لوایح با درخواستهای FATF از ایران را زیر سؤال برد بلکه این ادعای شمخانی واکنش برخی دیگر از نمایندگان مجلس را هم به دنبال داشت. برای نمونه، حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده مردم شاهینشهر درباره نشست غیرعلنی دیروز مجلس گفت: «با توجه به نگرانیهای برخی از نمایندگان ارتباط با پیوستن ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم، این جلسه غیرعلنی، امروز برگزار شد تا نگرانیهای نمایندگان را در این باره رفع کند که البته ما نگرانیهایمان بیشتر شد. ما در این نشست متوجه شدیم که برخی مقامات امنیتی ما حتی الفبای پیوستن به کنوانسیونهایی همچون کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و تعهداتی که متأسفانه دولت در این باره داده را بلد نیستند که این موضوع جای تأسف دارد و نگرانی همه ما را دوچندان کرد. مطالبی که آقای شمخانی در این جلسه مطرح کرد بدون مطالعه و غیرکارشناسی بود و مشخص بود که بر موضوعاشراف کامل ندارد. آقای شمخانی عنوان کرد که بنای ما بر این بود تا بتوانیم لوایح چهارقلو را به تصویب برسانیم اما جلسه به سمت بررسی برجام رفت و ناراضی بود که چرا چنین شده و آمده بود که به نفع طرفداران الحاق به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم صحبت کند». جالب اینجا بود که حتی عراقچی، معاون وزیر امور خارجه هم در جلسه غیرعلنی دیروز مجلس ادعای عجیب شمخانی مبنی بر عدم ارتباط این لوایح با درخواستهای FATF از ایران را زیر سؤال برد و همین موضوع، گروهی از نمایندگان را دچار سردرگمی کرد. جبار کوچکی نژاد، نماینده مردم رشت درباره اظهارات متناقض مسئولین در نشست غیرعلنی مجلس برای بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم گفت: «آقای ظریف نتوانست در مورد این لایحه مجلس را قانع کند. آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز گفت FATF ربطی به این لایحه ندارد و ما به دنبال تصویب آن نیستیم. FATF از دستور کار نظام جمهوری اسلامی خارج شده است و ما قصد تغییراتی در قوانین داخلی خودمان برای تسهیل روابط با بانکهای خارجی داریم. اما نظر آقای عراقچی متفاوت بود. وی معتقد بود باید FATF حل شود تا بتوانیم مذاکرات با اروپا را ادامه دهیم، بنابراین اختلاف نظری بین آقای عراقچی و شمخانی وجود داشت». علیرضابیگی، نماینده مردم تبریز هم درباره اظهارات متناقض شمخانی و عراقچی در نشست غیرعلنی مجلس گفت : «آقای عراقچی معتقد بود که FATF و پذیرش این کنوانسیون، لازمه مذاکره با اروپا خواهد بود، در حالی که آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی معتقد بود اجرای FATFمدنظر جمهوری اسلامی نیست و ایران بنا دارد قوانین داخلی خود را در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم اصلاح کند. این موضوع تناقض مهمی بود که در صحبتهای آقای عراقچی و شمخانی ایجاد شد و سؤالات زیادی را در ذهن نمایندگان ایجاد کرد. آقای عراقچی تاکید کرد که ایران در ازای نشان دادن اراده سیاسی و پشتوانه فنی برای حفظ برجام، حاضر به قبول هیچ تعهد دیگری نشده است و همه مساعدتهای اروپاییها به میزان زیادی بستگی به این دارد که ما FATF را بپذیریم.» تکرار بازی پالرمو در واقع، دبیر شورای عالی امنیت ملی همان ادعای غیرواقعی را مطرح کرد که اوایل بهمن ماه پارسال در صحن علنی مجلس توسط علی لاریجانی، رئیسمجلس و حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور مطرح شد؛ به این صورت که در جریان بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻓﺮﺍﻣﻠﻲ (پالرمو) آن را از جمله لوایح درخواستی FATF از ایران ندانستند. بدون تردید، اصرار دولت برای بررسی و تصویب سریع این لوایح چهارگانه با توجه به درخواستهای FATF از ایران مطرح شده است. مهمترین دلیل اثبات این موضوع همان نکتهای است که سخنگوی هیئترئیسه مجلس به آناشاره کرده است، تصویب هر چهار لایحه مذکور جزو «برنامه اقدام» قرار دارد: در بند 28 «برنامه اقدام»،FATF از ایران خواسته بود که به کنوانسیون ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻓﺮﺍﻣﻠﻲ (پالرمو) ملحق شود. بر همین اساس، لایحه الحاق ایران به این کنوانسیون توسط دولت تهیه شد و اوایل بهمن ماه پارسال و در آستانه نشست اسفندماه FATF به تصویب مجلس رسید. در بند 8 «برنامه اقدام»،FATF از ایران خواسته بود که تبصره 2 ماده 1 قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم مبنی بر معافیت جرم تامین مالی تروریسم برای گروههای مشخصشده برای تلاش برای مقابله بااشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی را حذف نماید. بر همین اساس، در لایحه دولت برای اصلاح این قانون، این تبصره از قانون مذکور حذف شده است. با اصرار دولت، کلیات این لایحه اواسط اردیبهشت ماه به تصویب مجلس رسید. مهمترین نکته در لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشوئی، کاهش سطح درگیری و انتزاع وظایف اجرایی از شورای عالی مبارزه با پولشوئی و در عوض، افزایش قابل توجه اختیارات و دامنه عملیاتی واحد اطلاعات مالی(FIU) در حوزه پردازش و بهاشتراک گذاری اطلاعات مربوط به مبارزه با پولشوئی و تامین مالی تروریسم بوده است، امری که مطابق با تاکید FATF در بندهای 24 و 27 «برنامه اقدام» بود. با اصرار دولت، این لایحه در هفتههای اخیر به تصویب مجلس رسید. در بند 29 «برنامه اقدام»،FATF از ایران خواسته بود که به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (TF) ملحق شود. بر همین اساس، لایحه الحاق ایران به این کنوانسیون توسط دولت تهیه شد و بررسی آن، در دستور کار این هفته مجلس قرار دارد. اوضاع وقتی جالبتر میشود که بدانیم که در بیانیه آخرین نشست FATF (نشست ماه فوریه 2018) ضمناشاره به تداوم تعلیق وضعیت ایران و اعطای مهلتی 4 ماهه به کشورمان برای انجام اقدامات باقی مانده در «برنامه اقدام»، اجرای 9 اقدام مشخص از جمله تصویب لوایح الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و اصلاح قوانین مبارزه با تامین مالی تروریسم و مبارزه با پولشوئی از کشورمان مطالبه شد و اعلام گردید که در نشست ماه ژوئن (تیرماه 97) FATF درباره وضعیت ایران تصمیمگیری خواهد شد. بر همین اساس، دولت پیگیریهای خود را افزایش داد و نهایتا در هفتههای اخیر بررسی این سه لایحه در دستور کار مجلس قرار گرفت. آدرس غلط ظریف دیگر موضوع مهم جلسه غیرعلنی دیروز مجلس، اظهارات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در دفاع از تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم بود که با واکنش منفی برخی از نمایندگان مجلس مواجه شد. محمدرضا رضاییکوچی، نماینده مردم جهرم در مجلس درباره این موضوع گفت : «آقای ظریف معتقد است که در صورت تصویب این کنوانسیون، برای حمایت از گروههای محور مقاومت مشکلی ایجاد نخواهد شد. نمایندگان از توضیحات وزیر امور خارجه درخصوص الحاق ایران به کنوانسیون تأمین مالی تروریسم قانع نشدند، زیرا معتقدند در صورت پیوستن به این کنوانسیون، اگر گروههای مقاومت مانند حزبالله مورد حمایت ایران قرار گیرند، آمریکا میتواند از ایران به دادگاه لاهه شکایت کند». این ادعای ظریف در حالی مطرح شد که لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (TF)، نقش مهمی در ایجاد زیرساختهای حقوقی در ایران بر ضد محور مقاومت دارد. موضوعات تعریف تروریسم و همکاریهای قضایی میان کشورها برای مبارزه با آن، دو نقطه کانونی و تعیینکننده این لایحه است. در این لایحه، اقداماتی را که از سوی مردم یک کشور به منظور مقابله با استعمار یااشغال خارجی انجام میشود، از مصادیق تروریسم استثنا نشده است. بنابراین در صورت تصویب این لایحه، استقلال سیاسی کشورمان نقض خواهد شد و عملا مجبور خواهیم شد تعریف تروریسم را مشابه با استانداردهای بینالمللی (بخوانید کشورهای غربی) بپذیریم. به عبارت دیگر، خروجی تحمیل شدن این شرایط تحقیرآمیز به کشورمان، قرار گرفتن گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان در لیست گروههای تروریستی است! مهمترین پیام جلسه دیروز مجلس برخلاف تصور عموم، مهمترین نکته جلسه غیرعلنی دیروز مجلس، ادعای خلاف واقع دبیر شورای عالی امنیت ملی مبنی بر عدم ارتباط لوایح درخواستی چهارگانه FATF با این نهاد بینالمللی نبود، بلکه اظهارات عراقچی، معاون وزیر امور خارجه مبنی بر ضرورت اجرای تمامی درخواستهای FATF از ایران به عنوان پیش شرط لازم برای موفقیت مذاکرات کشورمان با سه کشور اروپایی برای تحقق رویای برجام بدون آمریکا بود. در واقع، همانطور که در گزارش دیروز مطرح کردیم این سه کشور اروپایی اصرار دارند این پیام را به مقامات کشورمان منتقل کنند که ایران صرفا زمانی میتواند از منافع بانکی اجرای برجام بدون آمریکا استفاده کند که تمامی درخواستهای FATF از کشورمان محقق شده باشد. این موضوع به خوبی نشان میدهد خروج آمریکا از برجام و اصرار سه کشور اروپایی بر بقای برجام بدون حضور این کشور، صرفا نقشهای برای تحت فشار قرار دادن ایران برای افزایش همکاریها با FATF و تحقق سریعتر درخواستهای این نهاد بینالمللی از کشورمان است که کمک فراوانی به افزایش اثرگذاری تحریمهای بانکی ثانویه آمریکا میکند و نهایتا زمینه مناسبتری برای تحقق سریعتر خواستههای آمریکا از ایران در زمینه موشکی و منطقهای (بخوانید برجامهای موشکی و منطقهای) را فراهم میکند. علاوهبر این، اظهارات عراقچی به خوبی نشان داد که گروه بینالمللی بحران ((International ((Crisis Group مجددا نقش مهمی در مذاکرات ایران با غرب ایفا میکند. به عبارت دیگر، همانطور که متن توافق ایران با کشورهای 5 بعلاوه 1 در زمینه هستهای (برجام) در تاریخ 23 تیرماه 94 شباهت بسیار زیادی به گزارش این گروه درباره این موضوع با عنوان «حل مکعب روبیک هستهای» داشت که 19 اردیبهشت ماه 93 منتشر شده بود؛ متن توافق احتمالی ایران با سه کشور اروپایی در ماههای آتی شباهت زیادی با گزارش جدید این گروه که دو روز قبل از خروج آمریکا از برجام و با عنوان «اروپا و نجات توافق هستهای ایران» منتشر شده است. در این گزارش با موضوع راهکارهای حفظ برجام بدون آمریکا آمده بود: «اگر ایران گامهایی بیشتر برای اصلاح بخشهای مالی و بانکی خود – به ویژه مسائل باقی مانده در طرح عملیاتیاش با کارگروه اقدام مالی (FATF) برندارد، نمیتواند از مکانیسمهای بانکی فوق {مکانیسمهای بانکی اروپا برای تحقق برجام بدون آمریکا} بهرهمند شود». نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : برای جلوگیری از تکرار تجربه تلخ برجام ۶ تضمین عملی نفتی که اروپا باید به ایران بدهد ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ لازمه ادامه حضور ایران در برجام با سه کشور اروپایی حداقل ارائه ۶ تضمین عملی و واقعی فقط در بخش نفت است. به
گزارش خبرگزاری تسنیم، کشورهای اروپایی در روزهای اخیر که آمریکا یک جانبه
از برجام خارج شده، تلاش دارند به عناوین مختلف اعلام کنند که ما بر ادامه
برجام اصرار داریم و با وجود خروج آمریکا، در برجام میمانند. اما
اروپاییها برای همکاریهای نفتی با ایران باید حداقل در 6 بخش تضمین علمی و
واقعی بدهند. 1- حضور در پروژههای نفتی ایران به منظور سرمایهگذاری و اجرا برخی از شرکتهای اروپایی با وجود امضای قرارداد، در روند اجرا بیش از آنکه خود را متعهد به تعهدات قراردادی با ایران بدانند، خود را متعهد به همراهی با تحریمهای آمریکا میدانند. نمونه واضح آن شرکت توتال فرانسه است که با وجود گذشت بیش از 10 ماه از امضای قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی، هنوز منتظر معافیت از تحریمهای آمریکا است و اعلام کرده اگر مجوز از سوی آمریکا برای این معافیت صادر نشود، ایران را ترک میکند. باید کشورهای اروپایی تضمین دهند که شرکتهای اروپایی خود را متعهد به تحریمهای ثانویه آمریکا ندانند و اگر قراردادی با ایران امضا میکنند، به تعهدات خود پایبند باشند. در این زمینه به نظر میرسد شرکتهای اروپایی نیاز به پشتیبانی دولتهای خود، برای رویارویی با تحریمها و فشارهای آمریکا دارند. 2- خرید نفت از ایران در ماههای اخیر از مجموع صادرات روزانه 2`6 میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی ایران، قریب به یک میلیون بشکه به کشورهای اروپایی صادر شده، این کشورها باید تضمین بدهند که حجم خرید نفت و میعانات گازی از ایران را در مرز یک میلیون بشکه در روز نگه دارند و اگر شرکتی به هر دلیل، حجم واردات خود از ایران را کاهش داد، شرکتی دیگر با هماهنگی دولتهای اروپایی جای آن را پُر کند. 3- انتقال پول نفت ایران همراهی بانکهای اروپایی با تحریمهای بانکی علیه ایران، یکی از مشکلات توسعه روابط تجاری بین ایران و اروپا است. کشورهای اروپایی باید تضمین دهند که امکان برقراری ارتباط راهگشا بین بانکهای ایرانی با بانکهای بزرگ اروپایی را فراهم میکنند. همچنین باید تضمین دهند که هیچ کشوری در اروپا، به بهانههای واهی اقدام به مسدودسازی پولهای نفتی ایران نکند. 4- بیمه نفتکشهای ایرانی یکی از ابعاد تحریم نفتی ایران، تحریم بیمهای برای ناوگان نفتکشهای ایرانی بوده تا این ناوگان نتواند به راحتی در حملونقل نفت و میعانات گازی در بازار نفت جهان ایفای نقش کند. کشورهای اروپایی باید تضمین دهند که شرکتهای معتبر بیمهای اروپا، از بیمه نفتکشهای ایرانی به بهانه تحریمها خودداری نکنند. 5- فاینانس و ارائه تسهیلات مالی بانکهای اروپایی برای حضور شرکتهای اروپایی در اقصی نقاط جهان به بازگشایی LC، انجام فاینانس و ارائه تسهیلات مالی میپردازند، اما به بهانه تحریمها، از ارائه این خدمات به شرکتهای اروپایی خواهان سرمایهگذاری در ایران و همچنین شرکتهای ایرانی خواهان سرمایهگذاری در ایران یا دیگر نقاط جهان اجتناب میکنند. برقراری این فرآیند، باید یکی از بخشهای تضمین اروپاییها در بخش نفت باشد. 6- ارسال تجهیزات و فروش قطعات بارها یک قطعه یا تجهیز مهم نفتی در پشت دیوارهای تحریم شرکتهای اروپایی علیه ایران باقی مانده؛ کشورهای اروپایی باید تضمین دهند تا برای فروش قطعات و تجهیزات مورد استفاده در صنعت نفت ایران هیچگونه مانعتراشی در تجارت آزاد شرکتهای ایرانی با شرکتهای اروپایی صورت نگیرد. گفتنی است از زمان اعلام خروج آمریکا از برجام و با وجود تلاشهای ظاهری اروپا برای ماندن در برجام، تاکنون بیش از 10 شرکت کوچک و بزرگ اروپایی اعلام کردهاند نهایتا در فرصت شش ماهه آمریکا برای بازگشت تحریمها، ایران را ترک خواهند کرد. در صدر این شرکتها، توتال فرانسه قرار دارد که قرارداد 4 میلیارد دلاری را در ایران رهبری میکرد و بعد از آن، انی ایتالیا و چند شرکت غربی دیگر درباره خروج از ایران اعلام نظر کردهاند. بنای سفارت آمریکا بر دریایی از خون ترامپ 15 آذر 1396(5 دسامبر 2017) طی حکمی غیرمنتظره قدس را بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی معرفی کرد و در سخنانی پس از امضای حکم، گفت: اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل اقدامی است که باید پیش از اینها برای پیشبرد صلح و دستیابی به صلحی ماندگار صورت میگرفت. ما در کنگره قرار شد که اورشلیم (بیتالمقدس) را بهعنوان پایتخت اسرائیل بهرسمیت بشناسیم، اما همه روسای جمهور آمریکا آن را به تعویق انداختند، ولی اکنون زمان آن رسیده که بهطور رسمی اورشلیم را بهعنوان پایتخت اسرائیل بهرسمیت بشناسیم. من از وزارت خارجه آمریکا خواستهام که برای اجرای قانونی که 20 سال اجرا نشده است، به سرعت برنامه انتقال سفارتمان به بیتالمقدس را آغاز کند. آشکارا میگویم انتقال سفارت به بیتالمقدس مغایر با مذاکرات سازش میان فلسطینیها و طرفهای اسرائیلی نیست. من همچنان حداکثر تلاش خود را میکنم که مذاکرات صلح از سر گرفته شود. در عین حال، ترامپ بعد از این سخنرانی، قانون انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس (مصوب 1995) را به مدت 6 ماه دیگر تعلیق کرد و مدعی شد این شش ماه فرصتی برای تحقق این مسئله است و قصد پایان انتظار صهیونیستها را دارد. سرانجام با پایان این 6 ماه دولت آمریکا در مراسمی نمادین روز دوشنبه هفته اخیر، سفارت خود را از تلآویو به قدس منتقل کرد و به همین منظور هیئتی بلندپایه از آمریکا با حضور افرادی چون استیو منوچن، وزیر خزانهداری، ایوانکا ترامپ و جارد کوشنر دختر و داماد ترامپ و نزدیک به 300 نفر از نمایندگان کنگره آمریکا به قدس اشغالی سفر کردند. انتقال سفارت آمریکا مصادف با روز یوم النکبه، سالروز تشکیل رژیم جعلی اسرائیل بود. از همین رو در این مراسم درگیریهای خونینی روی داد که منجر به شهادت و زخمی شدن شمار زیادی از فلسطینیها شد. جنایت صهیونیستها در این روز باعث واکنش قاطع کشورهای مختلف شد. انتقال همراه با کشتار بیسابقه انتقال سفارت آمریکا به قدس در سالروز تشکیل این رژیم اشغالگر (یومالنکبه) صورت گرفت. در سالروز یوم النکبه (روز نکبت) فلسطینیها هر سال دست به تظاهرات اعتراضی علیه رژیم صهیونیستی زده و بر اشغالگری رژیم غاصب تأکید میکنند. تظاهرات امسال با مواجه شدن با مسئله انتقال سفارت آمریکا، تبدیل به صحنه جنایت دوباره نظامیان صهیونیست شد. در این روز دهها هزار فلسطینی در هفتادمین سالروز «نکبهًْ» در مرزهای نوار غزه با سرزمینهای اشغالی تجمع کرده و برای عبور از دیوار حائل تلاش کردند که سربازان اسرائیلی با شلیک گلوله جنگی به مصاف آنها رفتند. در جریان این تظاهرات که مسئله اعتراض به انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس هم به آن اضافه شده بود، بر اثر حمله نظامیان صهیونیست به فلسطینیها دستکم 63 فلسطینی شهید و بیش از 2800 تن زخمی شدند که از بین زخمی شدگان 225 تن کودک و 79 تن زن بوده و هشت تن از شهدا نیز کودک بودند. از زمان آغاز راهپیمایی بازگشت این بیشترین تعدادی از معترضان فلسطینی است که شهید میشوند. همچنین در جریان این کشتار فلسطینیها توسط نظامیان صهیونیست، 13 خبرنگار زخمی شدند. همزمان با این کشتار، جنگندههای اسرائیلی پایگاه گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس را در شمال نوار غزه بمباران کردند. ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد که پنج پایگاه را در پادگان آموزشی در شمال غزه بمباران کرده است. نظامیان رژیم صهیونیستی همچنین تلاش کردند چادرهای فلسطینیها در نوار غزه را به آتش بکشند. در کرانه باختری نیز نیروهای رژیم صهیونیستی راهپیمایی فلسطینیها در گذرگاه قلندیا در شمال قدس را سرکوب کردند. این اقدام وحشیانه صهیونیستها واکنش شدید ایران و برخی دیگر از کشورها، همچون ترکیه را برانگیخت، اما سران کشورهای مرتجع عربی سکوت کرده و تنها خواستار عدم کشتار فلسطینیها شدند و البته دبیرکل اتحادیه عرب این اقدام را شدیدا محکوم کرد. پیامدهای انتقال سفارت آمریکا اقدام ترامپ به انتقال سفارت آمریکا به قدس، که در میانهای از کشتار مردم فلسطین توسط صهیونیستها و با لبخند آمریکاییها صورت گرفت، بدون شک پیامدهای مهمی را به دنبال خواهد داشت. از سال ۲۰۰۰ تاکنون بیش از ۱۰۰ جلسه بین طرفین فلسطینی و صهیونیستی در قالب ۱۸ طرح صلح برگزار شده است، اولین آن مربوط به سال ۲۰۰۰ تحت عنوان کمپ دیوید 2 و آخرین آن گفتوگوهای صلحی است که مقدمات آن از سوی ژنرال السیسی از اواخر ۲۰۱۶ تاکنون در حال شکلگیری است. آمریکا یکی از کشورهایی است که همواره موضع حمایت از مذاکرات، البته با جانبداری از رژیم اشغالگر قدس، را اتخاذ کرده است. انتقال سفارت از تلآویو به بیتالمقدس به منزله شلیک تیر خلاص به مذاکرات سازش است. موضوع دیگر به انتفاضه سوم برمیگردد. علاوهبر حملات متعدد اشغالگران به گروههای مقاومت، تاریخ فلسطین سه انتفاضه را تجربه کرده است، انتفاضه اول از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۴، انتفاضه دوم از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ و انتفاضه سوم که از اواخر ۲۰۱۵ شکل گرفته و تاکنون ادامه دارد. انتقال سفارت به بیتالمقدس بیتردید انتفاضه سوم را شعلهورتر از گذشته میکند. علاوهبر این خبرنگار نظامی شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ارتش اسرائیل با بزرگترین سناریو از زمان جنگ ۵۱ روزه در غزه در تابستان سال ۲۰۱۴ مواجه است. «تسیون نانوس» تحلیلگر صهیونیست گفت: غزه همچون بمبی است که در مقابل صهیونیستها منفجر خواهد شد. وی افزود، تا زمانی که با غزه به این شکل رفتار میکنیم، این منطقه به بمبی در برابر ما تبدیل و منفجر خواهد شد. در مجموع باید گفت اقدام ترامپ به انتقال سفارت از تلآویو به قدس باعث شد بار دیگر مسئله فلسطین که در سایه تروریسم تکفیری در منطقه، به حاشیه رفته بود، به صدر مسائل جهان اسلام برگردد و از این رو کشورهای اسلامی نباید این مسئله را به سادگی رها کنند. اکنون با تصمیمات عجولانه و ناشیانه ترامپ، موجی از مخالفت با آمریکا در بین افکار عمومی و حتی برخی از کشورهای اروپایی شکل گرفته است و زمینه برای فشار بر ترامپ و نتانیاهو فراهم است. مقامات کشورهای اسلامی باید اکنون مسئله فلسطین را با نظر به جلب حمایت نهادهای بینالمللی از حقوق فلسطینیها بار دیگر در رأس مسائل خارجی خود قرار دهند و در حالی که نسل جدید فلسطینیها با شجاعت و انگیزه بیشتری علیه اشغالگری صهیونیستها به پا خاستهاند، از خواستههای مردم فلسطین بیش از پیش حمایت کنند. پایگاه بصیرت نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : روزنامه صهیونیستی معاریو : غزه، آتش زیر خاکستر فلسطینیها شاید مسلح شوند ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ یک
روزنامه صهیونیستی به مقامات این رژیم هشدار داده که «اوضاع در نوار غزه
هر لحظه بدتر میشود و ممکن است به نقطهای برسد که دیگر کنترل آن غیرممکن
باشد». این روزنامه خطر مسلح شدن فلسطینیهای ساکن غزه را هم «جدی» دانسته و
نسبت به تبعات آن هشدار داده است. روزنامه
عبری زبان «معاریو» به قلم «بنکسبیت» نویسنده آن نوشته، ممانعت رژیم
صهیونیستی از عبور فلسطینیان از موانع مرزی و ورود آنان به اراضی اشغالی
«کاملا موقتی است، زیرا در سایه نبود چشم اندازی سیاسی، انفجاری بزرگ در
راه خواهد بود و مسئولیت کامل آن هم متوجه مسئولان (اسرائیلی) خواهد بود.» در ادامه این یادداشت آمده که «حماس برای عبور از موانع مرزی یا سیطره بر یکی از پایگاههای نظامی ارتش اسرائیل برنامهریزی کرده بود اما این اتفاق رخ نداد و حتی یک نظامی اسرائیلی هم زخمی نشد و تشکیلات خودگردان در نوار غزه هم دست به هیچ اقدامی نزد و جهان عرب نیز سرگرم مشکلات و بحرانهای خود بوده و صرفا به محکومیت بسنده کرده است و غزه نیز در میان رنج و محنتهایش تنها مانده است.» به گزارش مرکز اطلاعرسانی فلسطین، «بنکسبیت» این را هم نوشته که «بهرغم برگزاری تظاهرات، حملات موشکی و عملیات مسلحانه علیه اهداف اسرائیلی ازسرگرفته خواهد شد و انفجاری دیگر در این باریکه که به مراتب سختتر و پیچیدهتر از انفجارهای قبلی خواهد بود، دور از انتظار نخواهد بود. در این صورت، تعداد کشته شدگان این بار نه 60 نفر بلکه 600 نفر خواهد بود.» سازمان ملل: غزه را نجات دهید دفتر هماهنگکننده امور انسانی سازمان ملل «اوچا» هم از کشورهای حامی مالی فلسطین و جامعه بینالملل خواست «قبل از اینکه دیر شود برای نجات غزه و لغو فوری محاصره این شهر» تلاش کنند. به گزارش ایسنا، در گزارش اوچا به وضعیت وخیم بهداشتی و نوار غزه، کمبود شدید دارو و تجهیزات پزشکی و مشکلات پیش روی تیمهای پزشکی برای رسیدگی به وضعیت تعداد بیشمار مجروحان اشاره شده است. بر اساس گزارش اوچا، با توجه به تعداد بالای شهدای تظاهرات بازگشت در نوار غزه، امدادرسانی به این باریکه بیشتر مربوط به کمکهای پزشکی خواهد بود. این در حالی است که جیمی مک گولدریک، هماهنگکننده امور انسانی سازمان ملل اخیرا خواستار برآورده کردن فوری نیازهای انسانی قربانیان جنایات رژیم صهیونیستی در غزه شده بود. مک گولدریک گفته بود: «وضعیت در نوار غزه بسیار فاجعه بار است.» روزنامه آلمانی دویچه وله نیز در مطلبی به اوضاع فاجعهبار نوار غزه تحت اشغالگریهای اسرائیل پرداخته و نوشته، غزه محل یک فاجعه انسانی و ناامیدی است. حدود دو میلیون نفر بین محاصره اقتصادی اسرائیل و اوضاع بد اقتصادی اسیر شدهاند: «چقدر احساس ناامیدی به شما دست میدهد وقتی در برابر حصارهای مرزی قرار گیرید که در پشت آن تیراندازها دستور شلیک دارند. دقیقا این احساس یاس و ناامیدی در ساکنان نوار غزه وجود دارد. از 30 ماه مارس(10 فروردین) همواره دهها هزار فلسطینی از نوار غزه به سمت این حصارهای مرزی هجوم میآورند و این در حالی است که بیش از صد شهید و ده هزار مجروح دادهاند. یک دلیل برای این اقدام آنها این است که شرایط زندگی در نوار غزه برای آنها غیر قابل تحمل شده است.» در این مطلب تاکید شده است که اوضاع در غزه به حدی وخیم شده که «میتوان در هر زمان انتظار یک بیماری همهگیر مانند وبا در این منطقه را داشت.» اعتراض به کشتار مردم غزه در حیفا ساکنان حیفا در سرزمینهای اشغالی نیز با حمل تابلونوشتههایی علیه سیاستهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی علیه کشتار مردم غزه توسط نظامیان این رژیم تظاهرات کردند که توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد. به گزارش فارس، صدها نفر از ساکنین شهر حیفا بامداد روز شنبه در اعتراض به کشتار مردم غزه توسط نظامیان صهیونیست، به خیابانها آمده و تظاهرات کردند. در این تظاهرات که از سوی شرکتکنندگان در آن به نام «روز خشم علیه اشغالگری» نامگذاری شده بود، صدها نفر به سیاستهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی علیه غزه و کرانه باختری و همچنین تیراندازی مرگبار به سمت تظاهراتکنندگان فلسطینی در مرز غزه، اعتراض کردند. به نوشته روزنامه «جروزالم پست» اسرائیلیهای معترض علاوهبر حمل پارچهنوشتههایی با مضمون «غزه را آزاد کنید»، «در برابر اشغالگری مقاومت میکنیم»، «اشغالگری را پایان دهید» و «شلیک مرگبار را متوقف کنید» پرچمهای فلسطین را نیز در قلب حیفا به اهتزاز درآوردند. ناصر ابوشریف، نماینده جهاد اسلامی فلسطین : سران مستبد رژیمهای عربی از نتانیاهو کثیفتر و صهیونیستترند مصاحبه: فریده شریفی و محمدرضا مرادی اشاره: تنها دو روز پس از فاجعه کشتار مردم فلسطین توسط اشغالگران صهیونیستی در نوار غزه، برادر گرامی ناصر ابوشریف نماینده جهاد اسلامی فلسطین در ایران را به دفتر روزنامه کیهان دعوت کردیم. سوالات بسیاری در ذهن داشتیم و نمیدانستیم که ابعاد این فاجعه را از کجا بررسی کنیم. ابتدا با گپ خودمانی شروع کردیم و ابوشریف از بهرهبرداری اردوغان از این فرصت برای خودنمایی صحبت کرد. کمکم شرایط بحث جدی شروع شد و سوالات را مطرح کردیم. در این مصاحبه سعی شد بخشی از سوالات ناظر به حملات روانی و ابهامات مطرح شده از سوی اسرائیل اختصاص یابد. «ابوشریف» نیز یک به یک به ابهامات جواب داد. اخیرا وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در توییتی اعلام کرده بود که «اورشلیم» (قدس) از 3 هزار سال پیش پایتخت اسرائیل بوده است. به محض مطرح کردن این سوال، ابوشریف برافروخته شد وکلمات همانند گلوله از زبان وی به سرعت خارج میشدند. وی تاریخ فلسطین را از 3هزار سال قبل از میلاد بررسی کرد و با استنادات زیادی این شائبه را به خوبی رد و تاکید کرد که رژیم صهیونیستی به دنبال تاریخسازی است. شهادت نوزاد 8 ماهه فلسطینی نیز شائبه دیگری بود که با ابوشریف درمیان گذاشتیم. اخیرا بسیاری به گروههای فلسطینی این نقد را وارد میکنند که چرا کودکان را که بسیار آسیبپذیر هستند به سمت درگیری با اسرائیل میبرند. وی با تحلیلی مدقن به این سوال نیز جواب داد. ابوشریف به شدت به ارتجاع عرب نیز حمله کرد. وی معتقد است سران عربستان، بحرین و امارات از خود نتانیاهو نیز کثیفتر و صهیونیستیتر هستند. نماینده جهاد با زبان روزه و روی گشاده به سوالات پاسخ داد. حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان نیز در اواسط مصاحبه به جمع ما پیوست و در فضایی دوستانه برخی نکات را مطرح کرد. درمجموع مصاحبه با ابوشریف همیشه دلچسب و راضیکننده بوده است. مشروح این مصاحبه خواندنی پیش روی شماست. * به عقیده شما هدف اساسی ترامپ از انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف چه بود؟ هدف اساسی از این اقدام اجرای «قرارداد قرن» است که در راستای حذف مسئله قدس از مذاکرات است، در گذشته چند مسئله مانع از اجرای مذاکرات مربوط به صلح میشد که یکی از آنها مسئله آوارگان و بازگشت به سرزمینشان بود، مسئله دیگر مسئله شهرکسازی و توسعه اراضی صهیونیستها بود و مهمترین مسئله، مسئله قدس بود که مانع از اجرای توافق بین فلسطینیها و رژیم صهیونیستی میشد بنابراین ترامپ با همدستی رژیم صهیونیستی اولین کاری که کرد کمک به آنروا (سازمان کمک به فلسطینیها متعلق به سازمان ملل) را کاهش داد و پس از آن قرار شد 10 تا 15 درصد شهرکسازی در کرانه باختری به رسمیت شناخته شود و این مناطق به سرزمینهای اشغالی اضافه شود. ترامپ و رژیم صهیونیستی میخواهند با این اقدامات مسئله فلسطین را از صحنه خارج کنند و در اذهان عمومی جهان به فراموشی بسپارند. البته مسائل ایدئولوژیک هم مؤثر است، ترامپ از همان ابتدا در مسائل تبلیغاتی خود و در وعدههایی که داده بود حمایت کامل خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرد و این پروژه هم در راستای وعدههای انتخاباتی او صورت گرفت، طرفداران ترامپ جزو مسیحیان انجیلی یا صهیونیستها هستند که از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند و معتقدند که حضرت مسیح وقتی میآید که معبد هیکل سلیمان ساخته شود که متأسفانه در این مسئله دینی و مذهبی منازعات سیاسی هم دخیل شده است، بسیاری از حامیان ترامپ لابیهای صهیونیست هستند و معتقدند که شهرکهای صهیونیستی باید ساخته و افزایش یابد و برهمین اساس قرارداد قرن هم در راستای خواستههای صهیونیستها صورت گرفت. * به عقیده شما آیا انتقال سفارت آمریکا به قدس و تحولاتی که پس از آن تحت عنوان دوشنبه خونین صورت گرفت و منجر به شهادت 62 نفر و مجروح شدن 2900 نفر شد آیا پایان ماجراست و مخالفتها و مقاومت پایان یافت و یا بالعکس فلسطینیها در ادامه راه خود مصممتر شدند؟ بله دقیقاً همین مسئله صورت گرفت، تصمیم ترامپ مسئله فلسطین را احیا کرد و آن را به جایگاه واقعی خودش باز گرداند، 5 سال بود که سران مستبد رژیمهای عربی تلاش میکردند که مسئله فلسطین را فراموش کنند اما تصمیم ترامپ این مسئله را احیا کرد، زمانی که مسئله بهار عربی مطرح شده بود مسئله فلسطین کمرنگ شده و به جای آن اختلافات داخلی در جهان عرب مطرح شد اما مردم فلسطین با ادامه راه مقاومت و ایستادگی برخواستههایشان خیزش خود را انجام دادند که اوج آن را در روز نکبت شاهد بودیم که 62 فلسطینی به شهادت رسیده و بیش از 2900 نفر هم مجروح شدند و تظاهرات زیادی در غزه، کرانه باختری و همه مناطق فلسطین انجام شد. اما با کمال تأسف باید گفت که آنچه مانع پیشرفت میشود سران مستبد رژیمهای عربی هستند که از نتانیاهو صهیونیستتر و از او کثیفتر هستند و ادعاهایی که دارند کاملاً دروغ است، این سران مستبد در جلسات دربسته به تشکیلات خودگردان فشار میآورند که به محاصره غزه بیشتر دامن بزند و فشار میآورند که فلسطینیان خواستههای آمریکا و رژیم صهیوینستی را بپذیرند. 11 سال است که غزه محاصره است، 3 ماه است که در غزه کسی حقوق نگرفته حتی یک سکه! تمام افراد اعم از کارمند، کارگر، فقیر، غنی، عضو مقاومت یا غیره هیچ پولی دریافت نکردهاند غزه وضعیت اقتصادی بدی دارد و هیچ کس به فکر مردم غزه نیست، اهالی غزه به فغان آمدهاند و میخواهند صدایشان را جهانیان بشنوند که در روز نکبت همه اعم از پیر و جوان، زن و مرد، بچه و بزرگسال آمده بودند که صدای خود را به مردم جهان برسانند که خوشبختانه مردم جهان هم واکنش نشان دادند و صدای این خشونت و ظلم صهیونیستها به تمام نقاط کره زمین رسید. * یکی از مسائلی که اسرائیلیها ادعا میکنند و در فضای مجازی نیز آن را تبلیغ میکننداین است که اورشلیم (قدس) پایتخت آنها از 3000 سال پیش تاکنون بوده و میلیونها نفر در فضای مجازی با این ابهام مواجه میشوند و ممکن است شک کنند نظر شما چیست؟ احتیاجی به دلیل و مدرک نیست. من با یک مثال این مسئله را پاسخ میدهم. اندلس 800 سال در اختیار اعراب و مسلمانان بود و مسلمانان به آنجا تمدن بردند آیا اکنون ما میتوانیم ادعا کنیم که اسپانیا و پرتغال به ما تعلق دارد و ما این کشورها را میخواهیم؟! آیا انسان عاقل میتواند این مسئله را بپذیرد؟ حضور یهودیها در فلسطین از سال 72 میلادی تمام شده بود یعنی از زمان امپراتوری روم یعنی 2000 سال قبل، حضور یهودیها تمام شده بود، اعراب بودند که فلسطین را بنا نهادند، کنعانیها و فنیقیها که اعراب بودند فلسطین را بنا نهادند، مسلمانان بر امپراتوری روم پیروز شدند و هیچ قومی را اخراج نکردند، نه یهودی، نه فنیقی، نه مسیحی و به بافت جمعیتی فلسطین دست نزدند به کلیساها دست نزدند حتی خلیفه مسلمانان در آن زمان در کلیسا نماز نخواند و گفت میترسم یک روزی بگویند خلیفه مسلمانان در اینجا نماز خوانده و آنجا را خراب کنند و مسجد بسازند، مثل همین دیوانههای داعش که از این کارها میکنند. آن خلیفه آیندهنگری کرد و کاری کرد که ملک یهودیها، مسیحیها و... را خراب نکنند. کسانی که به فلسطین آمدند و قدس را ساختند به آن اورسالم یا شهر صلح میگفتند یا نور سلام، اورشلیم هم به معنای نورسلام است. کنعانیها که 3000 سال قبل قدس یا اورسالم را ساختند به معنی شهر صلح، شهر سلام بود، پس از آن حضرت ابراهیم(ع) به همراه ساره همسرش و برادرزادهاش به سرزمین فلسطین آمدند. وقتی که حضرت ابراهیم(ع) به فلسطین آمد در فلسطین 122 شهر وجود داشت، بعد حضرت یوسف(ع) آمد و بعد به مصر رفتند تا اینکه در قرن 14 قبل از میلاد به فلسطین آمدند بعد اقدام «برست» از جزیرههای واقع در مدیترانه به فلسطین آمدند و پس از آن یهودیهای بنیاسرائیل با مردم فلسطین ادغام شدند. حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان (ع) 70 سال بر سرزمین فلسطین حکومت کردند که حکومت آنها دینی بود نه سیاسی بعد؛ حکومت پاشیده شد و سپس آشوریها و بابلیها آمدند و بعد از آن هم یونانیها آمدند. حضور یهودیها در آن زمان پایان یافت و قرن سوم میلادی مسیحیها حاکم شدند، مسیحیها امپراتوری روم و یهودیها را سرکوب کردند و در این زمان اشغال صلیبیها آغاز شد، مردم فلسطین به رغم تمام این جنگها بافت جمعیتیشان تغییر نکرد و از این سرزمین نرفتند و همانجا ماندند حتی پس از اینکه اشغال صلیبیها ادامه پیدا کرد و فلسطینیها در سرزمین خود مانده تا اینکه ایوبی فلسطین را آزاد کرد و فقط مهاجمین رومی را اخراج کرد و کاری به مردم نداشت. چند روز پیش لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی صحبتهای وقیحانهای عنوان کرد و گفت، حضرت موسی اشتباه کرد که ما را بین همسایههای بد قرار داد (!) آیا آدم عاقل در قرن 21 میتواند چنین حرفی را قبول کند. تنها عقلی مثل ترامپ میتواند این گفته را بپذیرد چون ترامپ هم مانند لیبرمن کم عقل است. لیبرمن یک فرد مافیایی بود که از لیتوانی به فلسطین آمد و ربطی به حضرت موسی ندارد، او خرافه میگوید و واقعیت را نمیگوید. حتی یک دلیل که بگویند ما یهودیها دارای آثاری تاریخی هستیم وجود ندارد. حتی عدهای از دانشمندان را آوردند که ثابت کنند آثار و نشانههایی مبنی بر قدمت یهودیها در این سرزمین وجود دارد ولی آنها به هیچ نشانهای دست نیافتند، برای اثبات خود سنگ را در دیوار کار میگذارند و میگویند که آثار باستانی یهودی است در حالی که آنها دارند مردم را مسخره میکنند، واقعیتها را تحریف میکنند، دروغ میگویند و حتی مورخین یهود هم اعتراف میکنند که صهیونیستها تاریخ را جعل کردهاند. ما منکر حق دینی یهودیان نیستیم، آری قدس یکی از اماکن مقدس دین یهود هم هست و ما به آن احترام میگذاریم مانند مکه که قبله مسلمانان است و همه به آن احترام میگذاریم، اما ما میتوانیم این حق را به خودمان بدهیم که چون به طرف مکه نماز میگذاریم باید آن را اشغال کنیم، حق دینی، حق سیاسی و جغرافیایی به کسی نمیدهد، یهودیان همه میتوانند در مسجدالاقصی عبادت کنند اما این به معنای اشغال این مکان مقدس نیست. در قرآن 120 بار اسم حضرت موسی آمده اما 3 بار اسم پیامبر اسلام آمده و در هیچ دینی مانند دین اسلام این همه به دین یهود احترام گذاشته نشده است و ما حضرت موسی را بعد از پیامبر خود بالاترین پیامبر میدانیم. در هنگام گفتوگو با ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران، آقای شریعتمداری مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان برای دیدار و گفتوگو با ایشان به جمع ما پیوستند و سؤال و جوابها و گفتوگوهایی مطرح شد که در اینجا میآوریم، ناصر ابوشریف از اینکه آقای شریعتمداری را پس از 10 سال ملاقات میکرد بسیار خوشحال شد و گفت: «خوشبختانه در این مدت تغییری نکرده و حتی جوانتر شدهاید.» پس از احوالپرسی، ابوشریف گفت: «ترامپ در اظهاراتی گفته که قدس متعلق به تاریخ یهود بوده در حالی که حتی یک کودک هم میداند که تاریخ فلسطین از چه قدمتی برخوردار است و این خرافات را کسی باور نمیکند چرا که همه حقایق را میدانند و از مالکیت قدس خبر دارند.» خبرنگار کیهان هم این مسئله را از قول سردار سلیمانی مطرح کرد که جرج بوش عراق را به ما داد، اوباما سوریه و ترامپ هم اسرائیل را میدهد. که این گفته با استقبال نماینده جنبش جهاد اسلامی مواجه شد و گفت، چه ارتباط خوبی را ایشان بیان کرد انشاءالله در دوران ترامپ اتفاق بیفتد.» آقای شریعتمداری نیز اظهار داشت:« رژیم صهیونیستی قبلا داعیه از نیل تا فرات را عنوان میکرد در حالی که امروزه فقط دور خودش دیوار حائل میکشد و میخواهد از خود حفاظت کند در حالی که قبلا دائماً در فکر حمله و جنگ بود.» ناصر ابوشریف همچنین پاسخ داد که: مسئله، دیوار حائل یا حدود جغرافیایی نیست؛ مسئله نفوذ و گسترش نفوذ در بین کشورهای عربی است. در شرایط کنونی صهیونیستها سوار بر حکومتهای عربی شدهاند و الان که دیدهاند رهبران زبان نفهم عربی چگونه رفتار میکنند فرصت را تاریخی دانسته و تلاش میکنند در بین کشورهای عربی نفوذ کنند تا با کمک آنان به اهداف خود برسند. مثلا چند وقت پیش یک جشنی در مصر برپا کردند که صهیونیستها در آن جشن شرکت داشتند و تلاش کردند در میدان آزادی یعنی همان جایی که جمال عبدالناصر در آن مکان علیه صهیونیستها سخنرانی کرده بود سخنرانی کنند تا نشان دهند که نفوذشان به این حد رسیده که در چنین مکانی سخنرانی میکنند. اما براساس قرآن کریم صهیونیستها از بین خواهند رفت و این حقیقتی است که به زودی انجام خواهد شد. در این هنگام آقای شریعتمداری پاسخ داد، «شکاف بین دولتها و ملتها در کشورهایی مانند مصر و عربستان زیاد شده و به زودی شاهد هستیم که این حلقهها سست شده و خواهد شکست.» ناصر ابوشریف هم همین مورد را درباره کشور بحرین مثال زد و گفت: در بحرین هم هرگاه وزیر خارجه این کشور چیزی میگوید مردم آن را قبول نمیکنند و حتی یک نفر هم با گفتههای مقامات موافقت ندارد. یا مثلا در عربستان که اندیشه وهابیت را گسترش میدهند چگونه به سمت اسرائیل میروند؟ غیر از این است که آلسعود منافق است و حتی به یهود هم نفع نمیرساند، حتی یک سری از اسرائیلیها مقاله نوشتند که شما دل به سعودیها بستهاید؟ در حالی که باید گفت، سعودیها را فقط به خاطر دلارهایشان میخواهند و نه چیز دیگر. نماینده ولیفقیه در روزنامه کیهان نیز با تایید گفتههای نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران اظهار داشت، اسرائیلیها حکومت سرنیزه را به جای اینکه خودشان به دست بگیرند به دست سعودیها دادهاند.وی تاکید کرد که مسئله جالب توجه در تحولات اخیر فلسطین این است که ما شاهد حضور گسترده جوانان و نوجوانان هستیم این همان مسئلهای است که صهیونیستها را به وحشت انداخته است و باید برای آن عزاداری کنند چرا که جوانانی که با مسائل گذشته فلسطین چندان آشنایی ندارند خیابانها را ترک نمیکنند و مسئله فلسطین برای آنها بسیار مقدس و محترم است و حاضرند جان خود را فدا کنند در واقع همین مسئله باعث تداوم خیزشهای مردمی در این سرزمین شده است. ناصر ابوشریف هم اضافه کرد:« قبل از وقوع بهار عربی من گفتم که هر کشوری که فلسطین را در اولویت مسائل خود قرار ندهد شکست خواهد خورد و همین طور هم شد. اما انقلاب اسلامی ایران که از همان ابتدا به مسئله فلسطین اهمیت داد و رژیم صهیونیستی را دشمن عنوان کرد توانست به راه مستقیم خود ادامه بدهد و پابرجا بماند. عربستان میگوید مقاومت فلسطین دشمن ما و اسرائیل دوست ما است آیا چنین رژیمی میتواند دوام پیدا کند؟!» آقای شریعتمداری هم گفت:« در عربستان کار به دست یک عده بچه نادان و پولدار افتاده و فکر میکنم که آمریکا سقوط آلسعود را مدیریت میکند تا بعد از آن هم در اختیار خودشان باشد. پس از خداحافظی شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان ازآقای ناصر ابو شریف به گفتوگو با ایشان ادامه دادیم: * چرا کشورهای عربی که هم زبان، هم قوم و همنژاد مردم فلسطین هستند نسبت به سرنوشت این مردم مظلوم بیتفاوتند و کار اساسی از خود نشان نمیدهند و به این مردم در مقابله با دشمن صهیونیستی کمک نمیکنند؟ کشورهای عربی و اسلامی مسئولیت بزرگی نسبت به فلسطین دارند. سرزمین فلسطین یک سرزمین عربی و اسلامی است و همه باید کمک کنند. مسئله فقط مسئله جغرافیایی نیست مسئله اسلامی است، مصر نقش مهمی دارد و باید فلسطین را در اولویت قرار دهد، غزه تا مدتها تحت حاکمیت مصر بود الان هم باید شرایط برای رفع محاصره غزه را فراهم بیاورد و این نه تنها وظیفه اخلاقی بلکه وظیفه دینی و اسلامی است. تحولات اخیر یک تحولات خطرناک است که به نفع حاکمان عرب هم نیست اما آنها به خاطر نگه داشتن صندلی قدرت خود کاری نمیکنند و حرفی نمیزنند که مخالف منافع آنها باشد چرا که آنها این صندلی را با رای مردم و از طریق انتخابات بدست نیاوردهاند، این حاکمان مستبد عرب پشتوانه مردمی ندارند، با قدرت دیگران به صحنه آمدهاند مثل محمدبن سلمان ولیعهد عربستان که با حکم کاخسفید، پنتاگون و سیا بر سرکار آمده بنابراین مجبور است که مواضع آمریکا را در پیش بگیرد. اما مواضع ملتها متفاوت است چرا که میدانند فلسطین سرزمین اسلامی است. کسانی که در کشورهای عربی حکومت میکنند به جای دوستی با ملت فلسطین با کشورهای غربی و اسرائیل دوستی میکنند، این افراد رفاه زده و پولدار هستند مثلا ملک بن سلمان 500 میلیون دلار قایق تفریحی دارد 400 میلیون دلار تابلو میخرد، کاخ میخرد، عقلش کوچک است و کاری به نفع اعراب و اسلام انجام نمیدهد این افراد کارهایی که انجام میدهند حتی به نفع خودشان نیست و نمیتوانند زیاد دوام بیاورند ما جاسوسانی هم داشتیم که بر ما حکومت میکردند و از سازمان سیا حقوق میگرفتند اما تا این اندازه حماقت نمیکردند و تا این اندازه به ملت خود خیانت نمیکردند. * به عنوان آخرین سوال ممکن است نظر خودتان را درباره مواضع کشورهای اروپایی در قبال مسئله فلسطین بیان کنید؟ چرا این کشورها مواضع قاطعانه و عملی در قبال صهیونیستها و قتلعامهای بیرحمانه آنها از خودشان نمیدهند؟ کشورهای اروپایی در جنایات اسرائیلیها شریک هستند حتی انگلیس که رژیم صهیونیستی را بنا کرد به خاطر این مسئله از فلسطینیها عذرخواهی هم نمیکنند، کشورهای اروپایی خودشان مشکل هستند نه راهحل، آنها معتقدند حل مسئله فلسطین از طریق تشکیل دو دولت امکانپذیر است اما نمیتوانند در مقابل آمریکا یا حتی روسیه ایستادگی کنند، چون نیازمند آمریکا هستند ترامپ آدم عجیبی است و پول میخواهد، اروپاییها هم هر موضعی اختیار کنند ترامپ از آنها پول میخواهد، آنها نمیتوانند موضع مستقلی داشته باشند و نمیخواهند با آمریکا درگیر شوند. در خاتمه یادآوری کنم، تظاهراتی که در غزه و کرانه باختری صورت میگیرد از سوی همه گروههای مقاومت است و تنها متعلق به یک گروه و یک جنبش نیست، همه در آن حضور دارند. این تظاهرات یک تصمیم ملی است و برخی در تشکیلات خودگردان میخواهند چنین وانمود کنند که حماس میخواهد جایگاه خود را در بین سایر گروههای مقاومت بیشتر کند اما حماس هم به فکر مردم است و فقط فکر حکومت کردن در غزه نیست. خیلی از شهیدان مقاومت از حماس، جهاد اسلامی و دیگر گروههای مقاومت بودند و همه گروهها در تظاهرات شرکت میکنند چرا که هدف آرمان فلسطین است در این تظاهرات همه میآیند، جوان و بزرگسال، زن و مردم، کودک و نوجوان و همه بدون سلاح و با دست خالی میآیند برخلاف صهیونیستها که با سلاح جنگی میآیند و سروسینه فلسطینیها را نشانه میگیرند تا آنها را به شهادت برسانند. این تظاهرات مسالمتآمیز است اما به دلیل خشونت و حمله وحشیانه صهیونیستها به درگیری کشیده میشود، مردم فلسطین حقشان را میخواهند و میخواهند صدای خود را به مردم جهان برسانند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نیویورک تایمز : چرا کسی اظهارات ضدصهیونیستی اردوغان را جدی نمیگیرد؟ ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ «اردوغان
به مسئله غزه چنگ زده است تا جاهطلبی دیرینه خود برای تبدیل شدن به رهبر
جهان اسلام را پیش ببرد.» این بخشی از گزارش «نیویورک تایمز» است که طی آن
به چرایی جدی گرفته نشدن اظهارات ضد صهیونیستی این روزهای اردوغان
میپردازد. رجب
طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در سالهای گذشته همواره سعی کرده تا خود را
به عنوان «مدافع سر سخت مردم فلسطین» نشان دهد. وی در سال 2009 به عنوان
نخست وزیر ترکیه در همایشی درباره غزه که در داووس برگزار شد، در حالی که
خطاب به شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی میگفت، «شما کشتار را خوب بلد
هستید» از سالن مرکز همایش خارج شد. این اظهار نظر به نوعی وی را محبوب
کرد. اما روند روابط وی با اسرائیل در سالهای بعد نشان داد که این مواضع
اردوغان چندان جدی نبوده و به نوعی با هدف کسب محبوبیت در جهان اسلام صورت
گرفته است. اردوغان پس از جنایات هولناک دوشنبه گذشته اسرائیل در غزه نیز مواضع آتشینی علیه اسرلئیل گرفت و سفیر این رژیم را هم از کشورش اخراج کرد اما بر خلاف گذشته، کسی این مواضع را جدی نگرفت. بسیاری از کارشناسان معتقدند اردوغان بار دیگر به دنبال بهرهبرداری ابزاری از مسئله فلسطین است. اردوغان اخیرا از برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری خبر داده است. کارشناسان معتقدند وی به دنبال آن است تا با توجه به اقدام ترامپ در انتقال سفارت خود به قدس (تغییر پایتخت رژیم صهیونیستی)، چهرهای ضد اسرائیلی از خود نشان دهد و بتواند در انتخابات تیرماه پیروز میدان شود. در همین رابطه وی علیه اسرائیل نیز مواضعی شدید گرفته و حتی اجلاس اضطراری سازمان همکاری اسلامی را در اسلامبول با محوریت قدس برگزار کرده است. اما باز هم کسی اردوغان را جدی نمیگیرد. حالا «نیویورکتایمز» طی گزارشی نوشته، «کشته شدن دستکم 60 نفر در غزه، نه تنها در روابط بین اسرائیل و ترکیه تنش ایجاد نکرد بلکه مؤلفه قدرتمند جدیدی به کمپین انتخاب مجدد رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بخشید... اردوغان به مسئله غزه چنگ زده است تا جاهطلبی دیرینه خود برای تبدیل شدن به رهبر جهان اسلام را پیش ببرد... وی نمیتواند و شاید نمیخواهد تغییری در وضعیت فلسطینیان ایجاد کند. در این باره، منتقدان به 2 میلیارد و 500 میلیون دلار صادرات ترکیه به اسرائیل اشاره میکنند. حزب اردوغان حتی اجازه بحث اپوزیسیون در مورد قطع روابط مالی و دیپلماتیک با اسرائیل را نداده است.» طبق گزارش نیویورک
تایمز، «محرم اینجه»، کاندیدای برجسته اپوزیسیون ترکیه در این مورد معتقد
است، «تنها کاری که اردوغان میتواند انجام دهد برگزاری تظاهرات است زیرا
او اهمیتی به مسلمانان فلسطین نمیدهد. او تنها نگران انتخابات آتی است.» دیدار مقتدا صدر با حیدر عبادی اولین قدم برای تشکیل ائتلاف با دیدار رهبر ائتلاف «سائرون» و «حیدر عبادی»، اولین گام برای تشکیل ائتلاف جدید و معرفی نخستوزیر فراهم شد. تمایل «مقتدا صدر» به گفتوگو با رهبران ائتلافهای مهم شیعی، امیدها را برای تقویت ثبات سیاسی در عراق دو چندان کرد. پیش از این «مقتدا صدر» با «عمار حکیم» رهبر جریان «حکمت ملی» در شهر نجف اشرف دیدار کرده بود و دیروز نیز این دیدار میان مقتدا صدر و «حیدر عبادی» نخستوزیر و رئیس ائتلاف «النصر» اتفاق افتاد. این دیدارها نشان میدهد که «مقتدا صدر» به آرمانهای مردم و نظام جدید عراق وفادار است و میخواهد روند سیاسی این کشور مستقل از هرگونه مداخله خارجی باشد. علاوه بر آن، تشکیل یک دولت کارآمد و قدرتمند، در برنامه سیاسی مقتدا صدر قرار دارد. این رویکرد باعث شد که «ایاد علاوی» رئیس «ائتلاف ملی» پیام را خیلی زود بگیرد و برای تقویت جایگاه ائتلاف خود، به سمت «مسعود بارزانی» رئیس «حزب دموکرات کردستان عراق» متمایل شود و به دیدار با او بشتابد. حزب ایاد علاوی یک حزب سکولار و متمایل به عربستان و غرب است. طبق تحلیلهایی که این روزها محافل خبری عربی و غربی ارائه میکردهاند، مقتدا میبایستی به سمت علاوی متمایل میشد و سکولاریسم، عربگرایی و غربگرایی را در رأس برنامههای خود قرار میداد ولی به نظر میرسد که برخلاف خواسته محافل عربی و غربی، مقتدا صدر به اسلامخواهی، جریان مقاومت و استقلال ملی تمایل دارد و در بطن و ذات خود، دارای احساسات ضد سعودی و ضد آمریکایی است، هر چند نسبت به حسن همجواری با عربستان هم توجه دارد. شرط برای عبادی دیدار دیروز مقتدا صدر و حیدر عبادی در محیطی کاملاً صمیمی برگزار شد. نکته جالب توجه این است که این مقتدا صدر بود که از نجف به بغداد رفت و با عبادی دیدار کرد.صدر این دیدار را دارای «پیامی اطمینان بخش» درباره تشکیل دولت آینده دانست. وی ضمن تبریک به عبادی به خاطر پیروزی ائتلاف «النصر»، گفت: «دست ما به سوی همه کسانی که میخواهند کشور را بسازند و تصمیمشان، تصمیم عراقی است، دراز بوده و تسریع در تشکیل دولت در راستای تحقق آرمان و خواستههای ملت عراق، امری مهم است.» براساس نتایج نهایی انتخابات روز 22 اردیبهشت عراق، ائتلاف «سائرون» تحت رهبری مقتدا صدر با کسب 54 کرسی از مجموع 328 کرسی پارلمان عراق، اول شد و فهرستهای «الفتح» به رهبری «هادی عامری»، «النصر» به رهبری «حیدر عبادی»، «دولت قانون» تحت رهبری «نوری مالکی» و «جریان حکمت ملی» به ریاست «عمار حکیم»، به ترتیب باکسب 47، 42، 25 و 19 کرسی دوم تا پنجم شدند. در این میان، خبرگزاری دانشجو به نقل از شبکه «اسکای نیوز» گزارش داد، مقتدا صدر در دیدارش با «حیدر عبادی»، به وی پیشنهاد داده که اگر از حزب «الدعوه» خارج شود، و با فهرست «سائرون» ائتلاف کند، او با تداوم یافتن نخستوزیری عبادی موافقت خواهد کرد. به اعتقاد کارشناسان، اگر این خبر صحت هم داشته باشد، چیزی را عوض نمیکند، چون در شرایط کنونی، چیزی که مهم است، این دیدارها و گفتوگوها و جایگزین شدن گفتوگو به جای گروکشیهای سیاسی و خیابانی است. حیدر عبادی هم پس از دیدار با مقتدا صدر گفت: «دیدار با مقتدا صدر، تلاشی برای تسریع در تشکیل دولت بود و دولت آینده باید قوی باشد و زمینه را برای ارائه خدمات و ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود وضعیت معیشتی (مردم) فراهم کند و در مسیر مبارزه با فساد گام بردارد.» در مجموع، «مقتدا صدر» مجبور است که از میان چهرههای مطرح (عبادی، عامری، مالکی و حکیم) یکی را برای پست نخستوزیری به پارلمان، پیشنهاد دهد و او خودش نمیتواند برای این پست کاندیدا شود، چون برای نمایندگی مجلس کاندیدا نشده بود. در هر حال، رهبر ائتلاف سائرون تاکنون کاملاً پخته و دوراندیشانه عمل کرده است و اگر این رویه را ادامه بدهد، هم منافع ملت عراق به بهترین نحو تأمین میشود و هم جایگاه مقتدا صدر در عرصه سیاسی عراق بیش از پیش، مستحکم میشود. نامزد
نمایندگی مجلس سنای آمریکا در کالیفرنیا، پس از اینکه از سوی مقامات این
کشور رد صلاحیت شد، بیرون از ساختمان همایش جمهوریخواهان پرچم رژیم
صهیونیستی را لگد مال کرد و برروی آن آب دهان انداخت و گفت: «من میخواهم
به کالیفرنیا و کشورم خدمت کنم نه این دولت لعنتی اسرائیل.» تصاویر
ویدئویی از «پاتریک لیتل» سیاستمدار اهل کالیفرنیا منتشر شده که نشان
میدهد وی، پس از اینکه به خاطر داشتن دیدگاههای ضدصهیونیستی صلاحیتش رد
میشود پرچم رژیم صهیونیستی را لگدمال کرده و آب دهان خود را هم روی آن
میاندازد.وی پیش از این نیز طی یک مصاحبه در یک رستوران در «برکلی» با صدای بلند گفته بود: «ما یک دولتاشغال شده هستیم. این یک دولتاشغالی صهیونیست است، ما هر آنچه را که اسرائیل میخواهد انجام میدهیم. یهودیان این کشور را برای مدت بسیار طولانی کنترل کردهاند.» لیتل در ادامه میگوید: «هولوکاست یک کلاهبرداری است چرا که اردوگاههای بازداشتی که آلمانیها برای یهودیان داشتهاند، بسیار لوکستر از اردوگاههای بازداشتی بودند که ما در کالیفرنیا برای ژاپن در طول جنگ داشتیم و اسرائیل نقش مهمی در بمبگذاریهای تروریستی 11 سپتامبر ایفا میکند، یهودیان تجارت برده آفریقا را قبل از جنگ داخلی کنترل میکردند و در کشتن مسیحیان دخالت بسیاری داشتند... دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا توسط یهودیان گروگان گرفته شده و سازمانهای رسانهای از جمله فاکسنیوز، سخنگویان اسرائیلی هستند.» به گفته لیتل «اسرائیل به گروه داعش و القاعده هم کمک میکند و بزرگترین دشمن آمریکا است.» لیتل حتی خاطر نشان میکند که «صحبتهای من به خاطر دشمنی و یا نفرین کردن اسرائیلیها نیست بلکه به این خاطر است که میخواهم هموطنانم از حقایق با خبر شوند.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۷/۰۲/۳۰ شرکت توتال اطلاعات نفتی را دزدید و رفت! شرکت
فرانسوی توتال نه اولینبار بلکه دومینبار بود که بدعهدی میکرد، اگرچه
از سوی صاحبنظران هشدار داده شده بود. اکنون وزیرنفت باید پاسخگو باشد. شرکت فرانسوی توتال چهارشنبه شب برای دومین بار در دو دهه اخیر وزارت نفت ایران را سرکار گذاشت و رسما اعلام کرد در صورتی که آمریکا اجازه ندهد، فعالیت خود را در ایران متوقف میکند. به گزارش روزنامه فرهیختگان، دومینبار است که این شرکت آمریکایی-فرانسوی با وجود داشتن قراردادهای سنگین و چندمیلیارد دلاری با کشورمان، فعالیت در ایران را متوقف میکند و بدون پرداخت جریمه راهی کشورش میشود. توتال سال 87 نیز ایران را ترک کرد و دقیقا عملی مشابه سال 97 انجام داد. در پی قراردادی که وزارت نفت ایران در سال 79 برای توسعه فاز 11 پارسجنوبی (دقیقا همین فازی که امروز نیز در دست توتال است) با توتال بسته بود، این شرکت آمریکایی-فرانسوی با اینکه با وزارت نفت ایران قرارداد همکاری امضا کرده بود، سال 87 به بهانه مخالفت آمریکاییها برای ماندن در ایران، فاز 11 پارسجنوبی را رها کرده و عملا وزارت نفت ایران را سرکار گذاشت. آیا تدوینکنندگان، طراحان و امضاکنندگان این قرارداد که جزء نخستین تجربه قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC بوده است، نباید امروز پاسخگو باشند؟ بیژن زنگنه وزیرنفت پنجشنبه در پی متوقف شدن فعالیتهای توتال در ایران گفت: «جریمهای مشمول این کار توتال نمیشود، فقط آن پولی که این شرکت تاکنون هزینه کرده، به او عودت داده نمیشود!» سوال از آقای وزیر نفت این است، شما که یکبار تجربه تلخی در امضای قرارداد با توتال داشتید، چرا یکبار دیگر قراردادی امضا کردید که در صورت ترک توتال، هیچ جریمهای مشمول او نشود؟! وزیرنفت گفته است: «هزینههای توتال دیگر عودت داده نمیشود.» آقای زنگنه کل پولی که توتال در ایران هزینه کرده بین 40 تا 60 میلیون دلار است که اغلب آن نیز یا صرف هزینه جاری توتال یا صرف تحقیق، توسعه و پژوهش درباره میادین نفتی ایران شده و به نظر اغلب کارشناسان و متخصصان نفتی خارج کردن این اطلاعات که جزء اسناد محرمانه برای خارجیهاست نگرانکننده است. آیا نمیدانید تمام هزینههایی که توتال در مدت حضور اندک خود در ایران انجام داده برای خالی کردن اطلاعات از مخازن و میادین نفتی ایران بوده است؟ آیا از توتال تعهد گرفتهاید که در این حضور حدودا 10 ماهه در ایران، اطلاعاتی را که از ایران خارج خواهد کرد، چه کار خواهد کرد؟ واقعا آیا نمیدانستید توتال قصد حضور در ایران را ندارد و فقط برای دزدیدن اطلاعات محرمانه میادین نفتی ایران به کشورمان آمده است؟ به یاد بیاورید حرف نخستوزیر اسبق ایتالیا را که روایت میکرد: «سه هفته در آمریکا بودم، خیلی تلاش کردم مجوز بگیرم که شرکتهای نفتی ایتالیا برای کار در میادین نفتی ایران مانند «انی ایتالیا» به ایران بروند، ولی آمریکاییها گفتند «به توتال ماموریتی دادیم که 16 سال به خوبی انجام داد.» یکی از ایرادات بزرگ به قرارداد ایران با توتال، محرمانگی قرارداد است. چرا تاکنون کسی این قرارداد را مشاهده نکرده است؟ توتال برای اجرای چند کار مهم برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی به ایران آمد. در تعهدی که توتال به ایران داده است دو اتفاق مهم باید میافتاد. قسمت نخست، تولید تعبیه گاز از مخزن است. در این خصوص هیچگونه نگرانی وجود ندارد و رفتن توتال هیچ ضربهای به مسیر توسعهای فاز 11 پارسجنوبی وارد نخواهد کرد، چرا که شرکت ایرانی پتروپارس در گذشته این عملیات را در فازهای 19 و 12 با موفقیت انجام داده بود. واقعا سوال این است چرا وقتی توانمندی داخلی در انجام یک فعالیت وجود دارد، کار به خارجی بدعهد سپرده میشود؟ قسمت دومی که توتال باید در فاز 11 انجام میداد، کمک به ایستگاه تقویت فشار بود که به گفته برخی مقامات دولتی ممکن است در این حوزه کمی با مشکل مواجه شویم که کاملا قابل حل است و دارای راهکار فنی، البته مقداری با هزینه بیشتر است. کاش مدیریت وزارت نفت در پنج سال اخیر به جای نگاه به دست خارجی، کمبودها را اصلاح و تقویت میکرد. توتال در حالی قرارداد با ایران را امضا کرد که این قرارداد منتقدان زیاد داشت؛ منتقدانی که هر وقت نقد فنی و کارشناسی به برخی مفاد قرارداد میکردند با ادبیات تند وزیر نفت مواجه میشدند. اما ای کاش در امضای قرارداد ایران با شرکت آمریکایی-فرانسوی توتال به آن 15 ایراد دفتر رهبر معظم انقلاب درباره قرارداد با توتال بیشتر توجه میشد. طبق اطلاعاتی که در رسانهها منتشر شده است در 22 تیر سال 95، دفتر رهبری 15 مورد ایراد درباره قرارداد با توتال به وزارت نفت ارسال کرده بود که فقط چند تای آن اصلاح شد و مابقی آن به بایگانی وزارت نفت منتقل شده است! آیا اگر آن اشکالات و ملاحظات توسط تیم کارشناسی و مدیریتی وزارت نفت صورت میگرفت، امروز توتال به این سادگی و بدون پرداخت ریالی جریمه میتوانست ایران را ترک کند؟ اعتراض یک اقتصاددان حامی به سوءتدبیرهای دولت یک
اقتصاددان حامی دولت که مدتی است تبدیل به منتقد دولت شده، میگوید:
سوءتدبیر و بیتدبیری و بیکفایتی، بیش از تحریم به کشور ضربه میزند.دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «چشمانداز اقتصاد پس از خروج آمریکا از برجام» گفت: دولت روحانی تعهد کرد به دنبال سیاست تنشآفرینی نرود ولی از سوی دیگر بام افتاد و شروع به اغراق گویی در مورد تنشزدایی کرد. اگر به تحریمها عمیق نگاه کنیم، همگی پاشنه آشیل اقتصاد ایران یعنی «تولید ملی» را هدف قرار دادهاند، یعنی کالاهای لوکس و تجملی مشمول تحریمها نبوده و ظرفیتهای تولیدی را هدف قرار دادهاند. وی افزود: وقتی که مقامهای رسمی به صراحت میگویند که در یک دوره کوتاه، هفت هزار بنگاه صنعتی ما تعطیل شده و واحدهای هنوز تعطیل و ورشکسته نشده با یک سوم ظرفیت خود کار میکنند. به عنوان تولید نباید هیچ دلاری تخصص داده شود مگر اینکه از یک صافی کارشناسی گذشته باشد. باید یک برنامه با انسجام و با کیفیت ریخته شود و فقط در آن کادر دلار نفتی خرج شود. اما شما مشاهده کردید که متاسفانه ولنگاریها در زمینه واردات افسارگسیخته ضدتوسعهای مصرفگرا و عمدتا لوکس و تجملی حتی در بعضی از سالها افزایش هم پیدا کرده است. وی خطاب به رئیسجمهور گفت: تا این لحظه براساس گزارشهای منتشر شده توسط دولت، متوسط واردات در دوره پنجساله از متوسط واردات در دوره احمدینژاد بیشتر بوده است و باید بیایند پاسخ دهند چرا به این همه ولنگاری و بیبرنامگی تن دادند و چرا هنوز هم دارند این کار را میکنند. مومنی افزود: در آن موقع تذکر هم دادیم، به فاصله نه چندان دوری، مقامات دولتی آمدند روی این فشار گذاشتند که راه نجات ایران از طریق اتکاء به سرمایهگذاری خارجی میگذرد. مؤمنی افزود: دولت و وزارت نفت به جای تمرکز بر نقاط خوب قابل اعتماد کشور، بازی IPC (قراردادهای جدید نفتی) راه انداختند و تمام تمرکز خودشان را بر روی دلبستن به سرمایه خارجی گذاشتند، آن هم توسط وزیری که در دوره خودش سنگینترین لطمهها را به بنیه کارشناسی داخلی زده بود و ولنگارانهترین امتیازات قراردادی را به خارجیها داده بود که ما در دوره آقای خاتمی به اندازه کافی درباره آثار ذلتبار و پرخسارت آن ولنگاریها هم گزارش داده بودیم، در دوره حسن روحانی هم آن گزارشها را یادآوری کردیم. وی گفت: ما در دوره روحانی شاهد بودیم که مثلا واردات خودروهای لوکس رکورد دوره احمدینژاد را هم شکست، ما که از این فرصت میتوانستیم بنیه پشتیبانی ارزی کشور را از طریق تمهیداتی مثل صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی تقویت کنیم، متاسفانه این فرصتها را به طرز فاجعهآمیزی دوباره از دست دادهایم. وی گفت: در سال اول روی کار آمدن دولت دوم حسن روحانی شخصا به عنوان انجام وظیفه ملی دانشگاهی کتابی منتشر کردم تحت عنوان عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز، که در آن گوشزد کردم که ایران از طریق یک رویکرد متکی به برنامه میتواند از شرایط خطیر و پیچیده کنونی عبور کند و بعد خطوط کلی آن برنامه را هم مشخص کردیم و در چارچوب آن هم گفتم که این برنامه باید یک برنامه توسعه عادلانه باشد و در آن جا توضیح دادم که بیاعتنایی نابخشودنی دولت روحانی به مسئله عدالت اجتماعی درست مثل دفاع بد دولت احمدینژاد از مسئله عدالت اجتماعی میتواند برای ایران فاجعه ساز باشد، ولی متاسفانه عزیزان اعتمادی به هیچ یک از توصیههای مشفقانهای که اقتصاددانهای علاقهمند به توسعه ایران کرده بودند، نشان ندادند. استاد دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: دولت بیبرنامه، دولتی است که قادر نیست اولویت خودش را صحیح تشخیص بدهد. یک نگاه سرانگشتی به میزان تجارت خارجی نشان میدهد که نباید دوباره دفع الوقت کنیم. مقامات ایرانی به خصوص وزیر خارجه و هم مقامات اروپایی اعلام کردند به هیچ وجه هزینه فرصت مراودات اقتصادی همه کشورهای طرف تجاری ایران با آمریکا قابل مقایسه با هزینه فرصت تجاری آنها با ایران نیست. بنابراین در حال حاضر نباید توهمآلود حسابهای غیرعادی روی منازعه بین اروپا و آمریکا یا شرق آسیا با آمریکا و یا بعضی اعراب با آمریکا بکنیم. اینها از نظر اقتصادی روشن و شفاف است و شخصا تردیدی ندارم که مطلقا هیچ کدام از آنها هزینهای از بابت ایران نخواهند پرداخت. مومنی ادامه داد: آنچه اساس ماجرا است این است که ما اگر میخواهیم نجات پیدا کنیم باید رویه برنامه تعدیل ساختاری را تغییر دهیم. وی خاطرنشان کرد: اگر خطاهای بدیهی راهبردی در اداره اقتصاد را که من اسم آن را گذاشتم شیوه بازارگرایی مبتذل، ما فقط آن بازارگرایی مبتذلگرایی را بگذاریم کنار و به مبانی قانون اساسی خود و به تحلیلهای سطح توسعه برگردیم، شما خواهید دید که میتوانیم کشور را بسیار کارآمدتر و کمهزینهتر اداره کنیم. عبدی: شعارهای انتخاباتی روحانی درباره برجام و ارز واقعی نبود «موقعیت دولت نسبت به گذشته ضعیفتر شده چرا که شعارهای داده شده درباره برجام واقعی نبود».عباس عبدی به روزنامه ایران گفت؛ از یک جهت موقعیت دولت نسبت به گذشته ضعیفتر شده. زیرا شعارهایی درباره برجام داده شد که واقعی نبود، یعنی برجام بیش از آنچه بود، برجسته شد. اکنون عملا آن شعارها خلع سلاح شده است. رئیسجمهوری و دولت نباید برای عبور از مشکلات، برجام را بیش از ظرفیت آن، برجسته میکردند. این واقعیتی است که باید به آن پرداخت و اذعان کرد که دولت ضعیف شده است. وی میافزاید: اگر به دوره انتخابات و حتی فاصله 29 اردیبهشت تا معرفی هیئت دولت توجه و اخبار آن دوره را مرور کنید، احساس خواهید کرد که از سوی دولت، مواضع تند، رادیکال و از موضع قدرتی اتخاذ میشد که البته من آن را نمیپسندیدم، اما کسی که این مواضع را اتخاذ میکرد، باید متوجه تبعات آن هم میبود. یا حداقل میخواست چنین چیزهایی را نگوید یا اگر گفت، باید سعی کند آنان را محقق کند. نمیشود که هم شعارهای رادیکال داد، اما بعد به سادگی کنار آمد. عبدی میگوید: فارغ از اینها، نکته مهم دیگر که شاید اهمیت بسیاری داشته باشد این است که مردم کاری به صحبتهای رئیسجمهوری و دیگران ندارند، مردم میخواهند بدانند وضعیت روال زندگی آنان در حوزه رسانه، اقتصاد و اجتماعیات چگونه خواهد بود. برداشت من این است که آقای روحانی و دولت- که منفعل است- سعی کردند این مسائل را در عرصه عمومی حل کنند، اما همیشه به صورت ناقص طرح کردهاند. در حالی که با توجه به ویژگیهای ایشان، انتظار میرفت این مسائل را پشت میز و فارغ از فضای مجازی یا عرصه عمومی حل کند و اگر حل نشد، با درایت و قدرت به عرصه عمومی منتقل کند. به همین دلیل میبینید که مسائل به عرصه عمومی کشیده میشود، اما حل نمیشود. ضمن اینکه نکاتی که شما گفتید، ولو درست باشد، ربطی به مسائلی مانند ارز ندارد. وقتی قول قطعی داده میشود که ارز افزایش یا نوسان نخواهد داشت، اما بعد بلافاصله آن اتفاقات میافتد، این دیگر ربطی به جناح رادیکال و تند ندارد. ایجاد دودستگی، شگرد خود شماست فرافکنی نکنید! روحانی در حالی میگوید تندرو و کندرو و دودستگی ایجاد نکنید، که خود بانی این تقسیمبندیها بود.روزنامه جوان دراینباره مینویسد: حسن روحانی در جلسه اخیر هیئت دولت در مقام بیان ضروری بودن وحدت در دوره پس از خروج آمریکا از برجام، جملاتی از امام خمینی(ره) نقل کرده که «تندرو و کندرو دودستگی در کشور ایجاد نکنید و این خلاف اسلام، دیانت و انصاف است.» گویا رئیسجمهور فراموش کرده که تندرو نامیدن منتقدان و افراطی قلمداد کردن آنها از سخنان پرتکرار وی و دولتمردانش از سال 92 تاکنون است. تازه سه چهار ماهی بود که حسن روحانی رئیسجمهور شده بود که در صحن علنی مجلس به همه کسانی که به او رأی نداده بودند، اینگونه توهین کرد: «مردم در 24 خرداد به افراط، تفریط، خشونت، خودرأیی، تکرأیی، عدم مشورت و عدم تدبیر رأی ندادند و به اعتدال، تدبیر و عقلانیت رأی دادند.» یک روز دیگر هم گفت که «نخواهم گذاشت امید این ملت را یک عده افراطی بخواهند ضربه بزنند.» یا جای دیگری گفته بود: «با اینکه تندروها از اقدامات تخریبی خویش تاکنون نتایج معکوس گرفتهاند، اما باز هم بر بداخلاقیهای انتخاباتی خویش میافزایند.» آیا به خاطر همین دو قطبیسازیهای روحانی و دولتمردانش نبود که رهبری فرمودند «از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بدخواهان این تعبیر را بهکار بردند و منظور آنها از تندرو کسانی است که نسبت به انقلاب اسلامی و تفکر و اصول امام پایبندتر و مصممتر هستند و مقصود آنها از میانهرو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان، تسلیم و سازشپذیرتر هستند. کسانی که در داخل این تعابیر را بهکار میبرند باید معارف اسلامی را به دقت مطالعه کنند زیرا در اسلام، چنین تقسیمبندی وجود ندارد و میانه و وسط، به معنای «راه مستقیم» است. بنابراین در مقابل راه میانه، تندروی قرار ندارد، بلکه منحرفین از صراط مستقیم قرار دارند. در مسیر مستقیم ممکن است عدهای تندتر بروند و عدهای هم کندتر که این اشکالی ندارد.» بنابراین اقدام روحانی در نقل قول از امام را باید خودزنی او قلمداد کرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : مراسم
عروسی پرزرقوبرق نوه ملکه انگلیس که 46 میلیون دلار برای مالیاتدهندگان
انگلیسی آب خورده، خشم دستکم اقشار ضعیف جامعه انگلیس را برانگیخته است
طوری که خبر رسیده، برخی رسانهها و مردم این کشور با مشاهده چنین وضعی
خواستار پایان نظام سلطنتی در انگلیس شدهاند. مراسم
جشن عروسی نوه ملکه انگلیس روز شنبه در شرایطی در کاخ «ویندزور» برگزار شد
که مقامات امنیتی از چند روز پیش به این سو، بیخانمانهایی را که در
اطراف این کاخ در خیابانها روزگار میگذراندند، وادار به ترک منطقه کرده
بودند. از سوی دیگر رسانهها اعلام میکردند هزینه مراسم این جشن عروسی
بالغ بر 46 میلیون دلار است که بخش زیادی از آن صرف تأمین امنیت مراسم شده
است. براساس اعلام یک وبسایت انگلیسی هزینه امنیت این عروسی سلطنتی اعم از استقرار تک تیرانداز روی پشتبامها، بهکارگیری پلیسهای مخفی و یک سیستم ضدپهپاد به 40/1 میلیون دلار میرسد.روزنامه «سان» اما درباره هزینه این مراسم در گزارشی نوشت: «این مالیاتدهندگان انگلیسی هستند که هزینه چنین ازدواج هنگفت سلطنتی را پرداخت میکنند. هزینه این جشن از محل بودجه خاندان سلطنتی انگلیس پرداخت میشود و بر اساس قانون این کشور، بخشی از درآمد این خاندان از مالیاتهای مختلف که مردم ملزم به پرداخت آن هستند، تامین میشود، در حالی که در قانون انگلیس خاندان سلطنتی از پرداخت مالیات معاف است.»حالا بهرغم همه این انتقادات مراسم پرهزینه سلطنتی در میان مشکلات اقتصادی مردم انگلیس برگزار شد و باعث خشم مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه این کشور گردید. شماری از قشرهای مختلف مردم و جمهوریخواهان در انگلیس با اشاره به این هزینهها خواستار پایان دادن به نظام سلطنتی در این کشور و صرف هزینههای آن برای مردم شدهاند.آنها اعلام کردهاند در شرایطی که مردم با مشکلات فراوان اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند برگزاری اینگونه مراسمها بیتوجهی نظام سلطنتی و حاکمان این کشور به تودههای مردم را نمایان میکند. موسسات خیریه در انگلیس نیز در اعتراض به پخش کامل این مراسم از سوی شبکه بیبیسی اعلام کردهاند: «بهرغم درخواستهای مکرر، رسانهها آنگونه که باید مشکلات عدیده معیشتی آنان را پیگیری و مطرح نمیکنند و برخی از آنها نیز به کلی آن را به فراموشی سپردهاند.» ایندیپندنت: خاندان سلطنتی را منسوخ کنید روزنامه انگلیسی ایندیپندنت نیز در یادداشتی با اشاره به این عروسی پرهزینه نوشته: «وقت آن رسیده است که خاندان سلطنتی منسوخ شود چراکه وجود آن برای هیچکس منصفانه نیست. نویسنده ایندیپندنت در ادامه تصریح کرده: «اکنون مفهوم کهن و پرزرقوبرق خاندان سلطنتی برای دیگران کاملا پوچ و بیمعنا است و خانواده سلطنتی بریتانیا یک نماد خیرهکننده از امتیازاتی بادآورده و نابرابر هستند که بر ریشههای جامعه بریتانیایی سایه افکنده است... در انگلیس سال ۲۰۱۸ در شرایطی که بیعدالتی اجتماعی تحمیل شده، وجود خاندان سلطنتی مسئلهای تاریخ گذشته و از روی بدسلیقگی است...شاید اگر برای مثال اموال عمومی در بریتانیا به جای آراستن کالسکهها و لباسهای جشن، برای حل بحران مسکن خرج میشد، افراد بیخانمان کمتری در این کشور بود تا از خیابانهای اطراف کاخ سلطنتی آنها را جمعآوری کنند... با کنار گذاشتن خاندان سلطنتی نه تنها عروسهای ملکه آزادی عمل بیشتری خواهند داشت بلکه میلیونها نفر از مردم بریتانیا هم از مزایای بیشتری برخوردار خواهند شد.» غیبت بن سلمان در یک مراسم مهم نظامی احتمال مرگ وی را تقویت کرد غیبت سؤالبرانگیز ولیعهد و وزیر دفاع سعودی در مراسم فارغالتحصیلی افسران دانشکده
ملک عبدالعزیز شایعه مرگ وی را تقویت کرد. به
گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاعرسانی وزارت دفاع عربستان در خبری
اعلام کرد که «فیصل بن بندر بن عبدالعزیز» حاکم ریاض، شب گذشته (شنبه) به
جای «محمد بن سلمان» در مراسم فارغالتحصیلی دانشکده افسری ملک عبدالعزیز
حاضر شده است. در خبر منتشر شده هیچ اشارهای به چرایی غیبت ولیعهد و وزیر دفاع سعودی در این مراسم که طبیعتا باید با حضور وزیر دفاع برگزار شود، نشده است. این در حالی است که محمد بنسلمان طی دو سال گذشته در این مراسم حاضر میشده است. محمد بنسلمان بعد از حادثه تیراندازی در محوطه کاخ سلطنتی محله «الخزامی» واقع در ریاض (اول اردیبهشتماه) تاکنون در انظار عمومی دیده نشده است. در اعتراض به بیتفاوتی آمریکاییها مقابل تحرکات تروریستی سنای افغانستان خواستار تجدید نظر در پیمان امنیتی کابل- واشنگتن شد رئیسسنای
افغانستان ضمن انتقاد از تعلل نیروهای خارجی در ارائه حمایت هوایی به ارتش
افغانستان جهت مقابله با تروریسم، خواستار تجدیدنظر در پیمان امنیتی
کابل-واشنگتن و دیگر پیمانهای افغانستان با اعضای ناتو شد. به
گزارش خبرگزاری تسنیم، «فضل هادی مسلمیار» اعلام کرد ، تعلل نیروهای
خارجی در پشتیبانی از نیروهای امنیتی افغانستان، سبب افزایش تلفات این
نیروها در درگیری با مخالفان مسلح شده است و به این منظور باید در پیمان
امنیتی کابل-واشنگتن تجدید نظر شود. مسلمیار افزود: در نظر دارد تا مسئولان امنیتی را به مجلس سنا احضار و از آنها درباره پایبندی نیروهای آمریکایی و ناتو به این قرارداد امنیتی پرسوجو کند و مقامات امنیتی باید در مورد سودمند بودن این پیمان امنیتی ، برای مردم توضیح دهند. «زلمی زابلی» از اعضای سنای افغانستان نیز در رابطه با این پیمان امنیتی گفت: نیروهای خارجی مستقر در افغانستان با نیروهای امنیتی داخلی همکاری نمیکنند. وی تصریح کرد که آمریکا خواستار ادامه جنگ در افغانستان است و سنا در زمان تایید این پیمان در سال 2014 فریب خورده است. او بر ضرورت فسخ این قرارداد تاکید کرد. زابلی ادامه داد که در صورت عدم لغو این پیمان، آمریکا جنگ افغانستان را تا 100 سال آینده هم ادامه خواهد داد. گفتنی است که در سال 2014 «اشرف غنی» در روزهای ابتدایی کارش به عنوان رئیسجمهور افغانستان ،با وجود مخالفت بسیاری از مردم و چهرههای سیاسی، پیمان امنیتی با آمریکا را به امضا رساند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چامسکی
دانشمند و زبانشناس برجسته آمریکایی گفت: «ترامپ از هیتلر هم بدتر است.
او فقط برای تضمین منافع ابرسرمایهداران آمریکایی، در حال سوق دادن جهان
به لبه پرتگاه نابودی است.» «نوام
چامسکی» دانشمند شهیر آمریکایی طی مصاحبهای، به دلایل اقدامات عجیب
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا پرداخته و نتیجهگیری کرده که وی به صورت
«عامدانه و تنها برای تضمین منافع سرمایهداران آمریکا، در مسیر نابودی کل
بشریت گام برمیدارد.» چامسکی گفته «ترامپ وظیفه سرگرم کردن همگان با نمایشهای سرگرمکننده خود را دارد و بزرگان حزب جمهوریخواه، به عنوان تیم تخریب وی در پشت صحنه مشغول کار است.» این فیلسوف آمریکایی میگوید یاران ترامپ در پشت صحنه «مشغول تخریب نظاممند همه جنبههای حاکمیت آمریکایی هستند.» این زبانشناس در ادامه به بالا بودن شاخص بازار سهام آمریکا اشاره کرده و دلیل آن را اینگونه توضیح میدهد: «همه تلاش ترامپ معطوف افزایش قدرت و ثروت حامیان واقعیاش است که کسی نیست جز ابرسرمایهداران و صاحبان شرکتهای بزرگ. علت مثبت بودن شاخصهای بازار سهام هم، خشنودی همین طبقه از اقدامات ترامپ است چون بازار سهام خیلی ارتباطی به اقتصاد ندارد و متکی به ثروتمندان است.» نوام چامسکی به تکنیک ترامپ برای پوشاندن تبعات یک دروغ بزرگ با دروغی دیگر پرداخته و در توضیح آن گفته: «او مثلا یک بار در خصوص جمعیت حاضر در یک مکان، میگوید که آنها بزرگترین جمعیتی بودند که در طول تاریخ در یک مکان جمع شده بودند؛ رسانهها مسئله را پیگیری و مشخص میکنند که این حرف دروغ بوده ولی در همان حال، ترامپ همگان را به یک مسئله دیگر مشغول کرده است.»این منتقد اجتماعی در ادامه به جنبههای خطرناک و مهلک سیاستهای ترامپ در مورد گرم شدن زمین و جنگ هستهای پرداخته و میگوید: «اینگونه نیست که ترامپ و اطرافیانش، مسئله را ندانند. مثلا خود او هنوز کار ساخت دیوار مرزی مکزیک را که قول داده بود، شروع نکرده ولی همین حالا، اطراف زمین گلف خود، دیوار کشیده تا بالا آمدن آب دریا آن را تخریب نکند. او و اطرافیانش همه چیز را میدانند ولی کاری نمیکنند.» وی در ادامه افزود: «این کار آنها، جنایتی غیرقابل توصیف است چون آنها افرادی متمول و تحصیلکرده از طبقه بالای نخبگان هستند و میدانند که در حال از بین بردن دورنمای زندگی بشریت بر روی زمین هستند ولی برای به دست آوردن منافع شخصی در آینده نزدیک، کار خود را ادامه میدهند.» این مورخ آمریکایی اعتقاد دارد که «هیئت حاکمه فعلی آمریکا، خطرناکترین حکام تاریخ بشریت هستند.» چامسکی در پایان گفت: «آیا این کارها در تاریخ بشریت، همانندی داشته است؟ فکر نمیکنم. شاید این سخن، تند باشد اما بهنظر من، حزب جمهوریخواه فعلی، خطرناکترین سازمان تاریخ بشریت هستند. حتی هیتلر در پی از بین بردن دورنمای زندگی بشری بر روی زمین نبود.» مقام
اماراتی از طرح «محمد بن زاید آل نهیان» برای مصادره بخشی از داراییهای
بازرگانان و سرمایهداران امارات با الگو گرفتن از ولیعهد عربستان خبر داده
است. «محمد
بن سلمان»، ولیعهد سعودی که یک ماهی میشود خبری از او نیست، سال گذشته
میلادی با دستگیری شاهزادهها و تجار ثروتمند کشورش بیش از 100 میلیارد
دلار باجگیری کرد. به نظر میرسد ولیعهد ابوظبی که از دوستان صمیمی بن
سلمان است نیز به دنبال الگوگیری از این روش برای تامین بودجه مورد نیازش
است. باشگاه خبرنگاران جوان در این باره نوشته، به گفته یک مسئول اماراتی،
دولت امارات قصد دارد در اقدامی مشابه با آنچه ولیعهد سعودی انجام داد
پولهای بازرگانان و سرمایهداران اماراتی را مصادره کند. این مسئول
اماراتی که خواست نامش فاش نشود به پایگاه عربی ۲۱ گفته: «محمد بن زاید
دستور داده کمیتهای عالی با حضور اعضای بانک مرکزی و دستگاه امنیتی امارات
برای انحصار همه حسابهای بانکی بازرگانان و ثروتمندان تشکیل شود. کمیته
دیگری نیز برای این افراد مبالغی را به عنوان کمک مالی به صندوق کشور در
نظر گرفته است و آنان را مجبور به پرداخت این مبالغ میکند و مانع از
سپردهگذاری این افراد در خارج از کشور نیز میشود.»این مقام اماراتی حتی
تاکید کرده که، ولیعهد ابوظبی در گفتوگو با مقامات عربستانی خواستار توقیف
پولهای اماراتیها در این کشور شده و دستور داده از سپردهگذاری بیش از ۵
میلیون درهم در خارج از امارات جلوگیری شود مگر اینکه بانک مرکزی امارات
با این امر موافقت کرده باشد. گفته می شود امارات ۶۲ میلیاردر دارد که ثروت
آنان چیزی بالغ بر ۱۶۸ میلیارد دلار است و در طول یکسال تعداد این افراد
۱۹ درصد و میزان ثروتهایشان تقریبا ۴ درصد افزایش داشته است. به نظر
میرسد هزینههای جنگ یمن برای امارات بسیار سنگین بوده و همین امر را
میتوان یکی از دلایل اصلی تمایل ولیعهد ابوظبی به باجگیری از میلیاردرهای
این کشور دانست. جریمه سنگین نقدی شیوه جدید آلخلیفه برای فشار به انقلابیون یمن رئیس
انجمن حقوق بشر بحرین میگوید رژیم آل خلیفه برای تحت فشار قرار دادن
معترضان به شیوه جدیدی متوسل شده و آن اعمال جریمههای سنگین مالی است. «باقر
درویش»، رئیس انجمن حقوق بشر بحرین در یک توییت نوشته: «یکی از روشهای
انتقامجویی رژیم آل خلیفه از زندانیان و محکومان انقلابی، انتقامجویی
اقتصادی است به گونهای که مجموع جریمههای مالی انقلابیون محاکمهشده در
دادگاه از آغاز سال ۲۰۱۸ تا کنون به بیش از یک میلیون دلار رسیده است. «وی
سپس این سؤال را مطرح کرد که «این مبالغ هنگفت که از زندانیان انقلابی
گرفته میشود به جیب چه کسی سرازیر میشود؟»انجمن حقوق بشر بحرین نیز در
جدیدترین گزارش ماهیانه خود از 2 هزار و 34 مورد نقض اساسی حقوق بشر در
بحرین طی ماه گذشته میلادی خبر داده است.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اعلام نتایج قطعی انتخابات پارلمانی عراق صدر در صدر ماند/ حیدر عبادی شاید نخستوزیر بماند ۱۳۹۷/۰۲/۲۹ با
اعلام نتایج قطعی انتخابات پارلمانی عراق، ائتلاف تحت رهبری «مقتدا صدر»
با کسب 54 کرسی، در صدر دیگر فهرستها قرار گرفت. با این وجود، برخی
کارشناسان از احتمال تداوم نخستوزیری «حیدر عبادی» سخن میگویند. کمیسیون
عالی انتخابات عراق دیروز نتیجه نهایی انتخابات پارلمانی این کشور را
اعلام کرد؛ به گزارش ایسنا، طبق این نتایج، ائتلاف «سائرون» تحت رهبری
مقتدا صدر با کسب 54 کرسی از مجموع 328 کرسی، درصدر قرار گرفت و ائتلافهای
دیگر به ترتیب زیر، پس از سائرون قرار دارند: «الفتح» وابسته به «هادی
عامری» با 47 کرسی، «النصر» تحت رهبری «حیدر عبادی» با 42 کرسی، «دولت
قانون» به ریاست «نوری مالکی» با 26 کرسی، «حزب دموکرات کردستان عراق» تحت
رهبری «مسعود بارزانی» با 25 کرسی، «الوطنیه» وابسته به «ایاد علاوی» با
21 کرسی، جریان «الحکمه» وابسته به «عمار حکیم» با 29 کرسی، «اتحادیه میهنی
کردستان عراق» وابسته به خانواده «جلال طالبانی» با 18 کرسی، «القرار
العراقی» به ریاست «اسامه النجیفی» با 11 کرسی، اقلیتها 9 کرسی و شماری از
جریانها که هر کدام تعداد خیلی کمی از کرسیها را به خود اختصاص
دادهاند. مردم عراق روز شنبه 22 اردیبهشت پای صندوقهای رأی رفتند و از
میان 27 ائتلاف و نامزدهای مستقل، به افراد مورد نظر خود رأی دادند. میزان
مشارکت در این انتخابات کمتر از 45 درصد اعلام شده است.چه کسی نخستوزیر است؟ براساس روال قانونی عراق، رئیسجمهور جدید که براساس دوسوم آراء نمایندگان منتخب، انتخاب میشود، از رهبر ائتلاف پیروز میخواهد کابینه خود را ظرف 30 روز به پارلمان (جهت گرفتن رأی اعتماد) معرفی کند. در این دوره از انتخابات عراق، مسئلهای که وجود دارد، این است که شخص «مقتدا صدر» نمیتواند کاندیدای نخستوزیری شود، چون او فقط رهبر ائتلاف سائرون است و در انتخابات نامزد نشده است.مورد دیگری که در اینجا باید بدان اشاره کرد این است که کاندیدای نخستوزیری باید اکثریت مطلق (50 درصد به علاوه یک نفر) آراء پارلمان را حداقل به دست آورد. به همین خاطر، ائتلاف پیروز مجبور است با دیگر ائتلافهای شیعی نزدیک به خود، ائتلاف جدیدی را به وجود آورد. این ائتلاف جدید براساس مشترکات و بده بستانها (در مورد پستهای وزارتی)، شکل میگیرد.با توجه به این مقدمات، مقتدا صدر باید از مجموع 328 کرسی، حداقل 165 نماینده منتخب را با خود همراه کند تا نخستوزیر را انتخاب و به پارلمان معرفی نماید. لازمه دست یافتن به چنین تعدادی در مجلس، ائتلاف با حداقل دو فهرست اصلی دیگر است.به همین خاطر، این احتمال وجود دارد که نخستوزیر آینده، به ترتیب یکی از چهرههای زیر باشد؛ حیدر عبادی، هادی عامری، نوری مالکی و سیدعمار حکیم، طبیعی است که حکیم در صورتی به نخستوزیری میرسد که دیگر ائتلافها روی او با هم مصالحه بکنند، والا این پست براساس میزان آراء کسب شده، به هادی عامری و یا حیدر عبادی خواهد رسید.در هر حال، با توجه به اینکه 44/52 درصد واجدان شرایط در عراق پای صندوقهای رأی رفته و رأی دادند، برخی میگویند که مردم عراق با مشارکت کم خود، نشان دادند که مایل به یک خانه تکانی در عرصه سیاسی هستند. به همین خاطر، مقتدا صدر به تنهایی نمیتواند چهرههای برجسته سابق مثل حیدر عبادی را از رسیدن به پست نخستوزیری منع کند. برخی کارشناسان با توجه به این شرایط نتیجه گرفتهاند که نخستوزیری حیدر عبادی دور از ذهن نیست. نحوه انتخاب نخستوزیر و رئیسجمهور مراحل انتخاب نخستوزیر و رئیسجمهور عراق به شرح زیر است: 1- کمیسیون عالی انتخابات، نتیجه رسمی انتخابات را اعلام میکند. 2- طبق ماده 54 قانون اساسی، رئیسجمهور (فؤاد معصوم) از مجلس نمایندگان (پارلمان) میخواهد تا حداکثر طی مدت 15 روز از تاریخ تأیید نتایج انتخابات، اولین جلسه پارلمان را با نمایندگان جدید تشکیل بدهد. در این جلسه رئیس سنی پارلمان انتخاب و با رأی اکثریت مطلق، دو نایب رئیس وی انتخاب میشوند. 3- رئیس جدید پارلمان نهایتا طی 30 روز از برگزاری جلسه نخست و با رأی دوم سوم نمایندگان (328 نماینده) انتخاب میشود. 4- رئیسجمهور، نامزد معرفی شده از جانب فراکسیون بزرگتر پارلمان را مأمور تشکیل دولت جدید میکند(ماده 76). 5- نخستوزیر مأمور تشکیل کابینه، 30 روز زمان دارد تا کابینه پیشنهادی را برای اخذ رأی اعتماد، به پارلمان معرفی کند. 6- پارلمان برای هر وزیر پیشنهادی رأی میگیرد و با برنامه دولت موافقت میکند. وزرا به رأی اکثریت پارلمان نیاز دارند.اگر نخستوزیر مأمور به تشکیل کابینه، نتواند طی 30 روز دولت را تشکیل دهد، یا پارلمان کابینه پیشنهادی را رد کند، رئیس پارلمان طی 15 روز باید نامزد بعدی فراکسیون بزرگتر را برای تشکیل دولت معرفی کند. 7- نامزد نخستوزیری میبایست مثل نامزد ریاستجمهوری دارای مدرک دانشگاهی یا معادل آن باشد. او باید حداقل 35 ساله باشد. طبق ماده 78 قانون اساسی عراق، نخستوزیر، مسئول مستقیم اجرای سیاستهای کلی کشور و فرمانده کل قواست که ریاست کابینه را نیز برعهده دارد و میتواند وزراء را با موافقت پارلمان، برکنار کند.بعد از تشکیل کابینه، نخستوزیر و اعضای کابینه، در صحن پارلمان طبق آنچه در ماده 50 قانون اساسی آمده، سوگند یاد میکنند.طبق ماده 81 قانون اساسی، در صورت فقدان نخستوزیر و به هر دلیلی که این پست خالی بماند، رئیسجمهور وظایف او را برعهده میگیرد. در چنین حالتی، رئیسجمهور فرد دیگری را حداکثر تا 15 روز مأمور تشکیل کابینه میکند.براساس ماده 68 قانون اساسی عراق، رئیسجمهور این کشور با رأی دوسوم آرا نمایندگان مجلس انتخاب میشود. اگر کسی نتوانست چنین آرایی را به دست آورد، رقابت میان دو نفر که بیشترین آراء را دارند، صورت میگیرد. براساس قانون اساسی عراق، نخستوزیری به شیعیان، ریاستجمهوری به کردها و ریاست پارلمان نیز به اهل سنت این کشور میرسد. تحریم آمریکا و متحدانش در دوما ورود شهروندان آمریکایی به روسیه محدود میشود در ادامه جنگ تجاری و دیپلماتیک آمریکا و روسیه و در واکنش به تحریمهای ضدروسی غرب، پارلمان روسیه لایحه تحریم آمریکا را تصویب کرد. تنش
بین روسیه و آمریکا طی چند سال گذشته به شدت افزایش پیدا کرده و دو طرف در
حوزههای اقتصادی و دیپلماتیک وارد یک جنگ تمامعیار سیاسی و اقتصادی
شدهاند. دموکراتها در آمریکا روسیه را حتی متهم به مداخله در انتخابات
ریاستجمهوری این کشور میکنند و پرونده این اتهام نیز همچنان در حال
رسیدگی است. تازهترین تحریمهای آمریکا علیه 38 شخصیت حقیقی و حقوقی از جمله هفت مقام تجاری و اقتصادی و 17 مقام ارشد روسیه به دلیل آنچه «اقدامات شیطانی در جهان» توصیف شده از سوی آمریکا در آوریل(فروردین ماه) اعمال شد. در مقابل حالا پارلمان روسیه (دوما ) روز جمعه لایحه تحریم آمریکا را تصویب کرد. بر اساس لایحه تصویب شده در دومای روسیه، دولت این کشور این اختیار را خواهد داشت تا تحریمهایی علیه آمریکا و متحدان این کشور اعمال کند. فهرست اقدامات ضدتحریمی احتمالی روسیه شامل ممنوعیت یا محدودیت واردات تولیدات کشاورزی، مواد غذایی، تنباکو، دارو، تجهیزات و نرمافزار و همچنین ورود شهروندان آمریکایی به روسیه میشود. دولت روسیه همچنین مجاز است همکاری شرکتهای این کشور را با شرکتهای خارجی فعال در حوزه صنایع هستهای و فضانوردی و همچنین مشارکت شرکتهای خارجی را در روند خصوصیسازی اموال شهرداری یا دولت روسیه ممنوع کند.همچنین روسیه ممکن است هزینه حملونقل خدمات هوایی را افزایش و صادرات تولیدات فلزات کمیاب را تحریم و یا محدود کند. لایحه اقدامات ضدتحریمی آمریکا در پارلمان روسیه
باید سه مرحله دیگر شامل تایید شورای فدراسیون را پشت سر بگذارد تا سرانجام
پس از امضای ولادیمیر پوتین رئیسجمهور به مرحله اجرا درآید.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۷/۰۲/۲۹ مالهکشی به سبک کارگزاران بازهم با آمریکا مذاکره کنیم! رئیس شورای سیاستگذاری حزب کارگزاران میگوید ما میتوانیم روی نیاز ترامپ برای مذاکره با ایران حساب باز کنیم! روزنامه سازندگی از قول حسین مرعشی نوشت: به نظرم نکته قابل توجه در سخنان ترامپ این است که علاقهمند است با ایران به مذاکره بنشیند، مذاکرهای برابر و به نظرم به دور از حضور سران اروپایی. این موضوع از سوی مسئولان باید جدی گرفته شود. البته این پیشنهاد به منزله این نیست که ما باید با آمریکا در مورد مسائل هستهای و موشکی خود مجددا به بحث بنشینیم. خیر. ما نباید این کار را کنیم. مسائل هستهای ایران، مذاکرات چندجانبه و مهمی را از سر گذرانده و به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تبدیل شده است. پس پرونده آن از نظر جمهوری اسلامی بسته شده و دیگر قابل مذاکره مجدد نیست. اما ما میتوانیم روی نیازهای ترامپ برای گفتوگو با ایران حساب باز کرده و در محاسبات و سیاست خارجی کشور این گزینه را لحاظ کنیم. وی میافزاید: ترامپ از جایگاه ایران در منطقه باخبر است. بهتر از اروپا و دیگر سران آمریکا میداند که منطقه بدون حضور ایران و نقش ایران هدایت نمیشود. میداند که ایران نه تنها پیشینه قدرتمند که دولت و ملت قدرتمندی نیز در حال حاضر دارد. میداند که ایران به لحاظ استراتژیک و حتی اقتصادی نیز وضعیتش از دیگر کشورهای منطقه بهتر است. حتی این ایران است که امنیت را به عراق و سوریه و افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برده است. به همین دلیل ترامپ خود را نیازمند موفقیت در حل مسائل منطقه و مسائل هستهای ایران میبیند. گفتوگو با آمریکا برای حل مسائل موجود، به معنی عقبنشینی ایران یا امتیاز دادن به کشور آمریکا یا ترامپ نیست، بلکه به مثابه پیشگیری از بنبستی است که ممکن است در روابط خارجی کشور ایجاد شود. لذا ما میتوانیم پیشاپیش برای شکستن بنبستهای بینالمللی برنامه داشته باشیم. این قبیل نسخهپیچیها برای مذاکره جدید با آمریکای ترامپ در حالی است که دولت ترامپ و اوباما، همان توافق قبلی را به طور پیاپی زیر پا گذاشتند و به جایی رسید که آقای روحانی گفت: آمریکاییها، میگویند توافق و تعهدی را که کردهایم، فعلا اجرا نکنیم و دوباره مذاکره کنیم. به کشورهای شرق آسیا میگویند بیایید مذاکره کنیم؛ کشورها مگر دیوانه شدهاند با شما مذاکره کنند، شما تعهدی را که کردهاید زیرپا میگذارید. با این وصف به نظر میرسد امثال مرعشی، به جای اعتراض به آمریکا، به مثابه جادهصافکن و مالهکشهای شیطان بزرگ و خباثتهای آن عمل میکنند و مأموریتشان، وسوسه برای ارتکاب رفتارهای دور از عقل است. مرعشی و امثال او در حزب کارگزاران، با همین مغالطهها، امثال هاشمی را ترغیب کردند که نسبت به مذاکره با آمریکا ابراز ذوقزدگی کند و بگوید «تابو شکست» یا «وزیرخارجه آمریکا قول داده کارهای انجام نشده را جبران کند»! در ماجرای مذاکرات منتهی به برجام نیز غربگرایان مدعی بودند چون آمریکا نیازمند ایران است، بنابراین میتوانیم با او مذاکره برد-برد داشته باشیم اما دیدیم که خسارت محض از آب درآمد. آقای روحانی! با این همه نقض 80 درصد برجام اجرا شده؟! رئیسجمهور چهارشنبه در جلسه هیئت دولت مدعی شد که ۸۰ درصد اهداف برجام محقق شد، این درحالی است که بررسیها چیز دیگری میگویند.روزنامه فرهیختگان، ضمن انتشار این تحلیل خاطرنشان کرد: ۸۰ درصد اهداف برجام محقق شد! این را حسن روحانی میگوید و لابد معتقد است هر آنچه از وعدههای محقق نشده برجام مانده، به آن 20 درصد باقی مانده برمیگردد. رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت با اشاره به دستاوردهای برجام و رفع تحریمها گفت که اگرچه ممکن است از صددرصد خواستههای خود در عمل به 80 درصد دست یافته باشیم، اما باید توجه داشت در مذاکره و تعامل با کشورهای بزرگ غربی و آن هم کشور خاصی مثل آمریکا که همواره با ملت ایران تخاصم داشته است، معلوم است که مشکلاتی ایجاد میکنند. صحبتهای روحانی در حالی است که شواهد و قرائن چیز دیگری میگویند. دولتمردان هم البته از این قاعده مستثنی نیستند. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از آنها در دو سال و چند ماهی که از انعقاد توافق هستهای میگذرد بارها از ناچیز بودن دستاوردهای مورد اشاره سخن گفتهاند. رئیس بانک مرکزی سه ماه پس از اجرای برجام در گفتوگو با تلویزیون بلومبرگ گفت: «برجام تاکنون تقریبا هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است. با آنکه قرار است سپردههای ایران در بانکهای خارج از کشور قابل دسترس باشند، ما امکان دسترسی به 100 میلیارد دلار داراییهای مسدودشده را نداریم و ممنوعیت همکاریهای بینبانکی موسوم به «مبادلات چرخهدار- U-TURN» به ایران اجازه استفاده از خدمات دلاری در مبادلات خارجی را نمیدهد و بانکهای اروپایی نیز کماکان نگران نقض قوانین آمریکا و مواجه شدن با جریمههای سنگین هستند.» تیر 95، سفیر کره جنوبی در تهران اظهار داشت: «هماکنون برخی کشورها میخواهند روابط تجاری بهتری با ایران داشته باشند و این در حالی است که بدون جوهر نمیتوان این صفحات را از نو نوشت. این جوهر همان فاینانس است که بدون پول و سرمایه امکان آغاز هیچ تجارتی را فراهم نمیکند. این تاسفآور است که سفارت کره جنوبی با وجود سپری شدن 6 ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران میآورد.» آقای روحانی فروردین 97 تصریح کرد: «من از سیستم ارز در چهار سال گذشته ناراضی بودم. ما باید به سیستم سوم برسیم. چهار سال گذشته میرفتیم با گرفتاری فراوان اسکناس تهیه میکردیم در هواپیما میگذاشتیم، بیمه میکردیم در فرودگاه با ماشین مسلح ارز را در بانک مرکزی میآوردیم. صبح چند گونی دلار را به صرافیها میدادیم.» همچنین محمدجواد ظریف مهر96 در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا گفت: «بانکهای بینالمللی قبلا به دلیل نقض تحریمهای ایران با رقمهای سنگینی جریمه شدهاند و اکنون به همین دلیل، از بازگشت به ایران هراس دارند. نتیجه این هراس این شده که هشت ماه بعد از اجرای توافق هستهای، هیچ بانک بزرگ اروپایی، مبادله با ایران را آغاز نکرده است[...] آمریکا به جای اعتمادبخشی به شرکتها مبنی بر اینکه تجارت با ایران مشکلی ندارد، آنها را از این کار منصرف میکند.» ظریف همچنین در نشست وزیران خارجه 1+5 و ایران اظهار داشت: «یک سال بعد از آنکه حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در انگلیس، در کنفرانس تجاری ایران در لندن گفت حساب بانکی سفارت ایران در لندن هنوز بسته است، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در نشست وزیران خارجه 1+5 و ایران گفت: «ایالات متحده آنطور که در توافق هستهای مقرر شده، تحریمها را رفع نکرده و ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم.» وزیر نفت نیز اردیبهشت 96 خاطرنشان کرد: «مشکلات بانکی پس از برجام همچنان باقی است که بخشی از آن روانی و بخشی دیگر مربوط به احتیاط بانکهای خارجی است.» از سوی دیگر در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ که اواسط ماه فوریه برگزار شد، بهرغم درخواست کنسولگری ایران در مونیخ از فرودگاه جهت سوخترسانی به هواپیمای وزیر امور خارجه، فرودگاه مونیخ این درخواست را رد کرد، چراکه همه شرکتهای مسئول در این زمینه، از فروش سوخت به هواپیمای ایرانی خودداری کردند. شرکتهای تامین سوخت از این نگران بودند که با سوخترسانی به هواپیمای وزیر خارجه ایران، تحریمهای واشنگتن علیه تهران را نقض کنند. موسویان: تکلیف اروپا با خودش معلوم نیست در
حالی که برخی دولتمردان و حامیان سیاسی آنها نسبت به پایبندی اروپا به
برجام و مقابله با آمریکا ابراز امیدواری میکنند، سخنگوی اولین تیم
مذاکرهکننده روحانی مقاومت اروپا در مقابل آمریکا را رد کرد.حسین موسویان که عضو و سخنگوی تیم مذاکرهکننده روحانی حدفاصل سالهای 82 تا 84 بود، در گفتوگو با هارد تاک بیبیسی اظهار داشت: لحظه آزمایش بزرگ در روابط ایران و اروپا فرا رسیده است. من از اواسط دهه 80 میلادی دستاندرکار روابط با اروپا بودم. همیشه این سؤال برای ایران مطرح بوده که آیا اروپا مستقل از آمریکاست؟ آیا ایران میتواند با اروپای منهای آمریکا یک رابطه خوب داشته باشد؟ اکنون زمان نتیجهگیری ایران است. وی با بیان اینکه «ایران فعلا تصمیم گرفته که به برجام متعهد بماند» افزود: اکنون اروپا میگوید که به برجام پایبند خواهد ماند. پایبندی به برجام یعنی عمل به آنچه که در قالب برجام متعهد شدهاند. معنی این حرف این است که اروپا باید بتواند روابط عادی اقتصادی با ایران را حفظ کند اما ما هنوز نمیدانیم که آیا میتوانند یا خیر؟ موسویان درباره اینکه آیا اروپا اراده سیاسی برای پایبندی به برجام را دارد، گفت: معتقدم اروپا اراده سیاسی دارد اما ظرفیت اینکه در مقابل تحریمهای آمریکا بایستد را ندارد. وی با اشاره به همراهی اروپا با اتهامات نتانیاهو علیه ایران گفت: مشکل ایران با اروپا این است که نمیفهمیم ملاک و معیار شما چیست؟ در طول سالهای بعد از انقلاب، شما ایران را دعوت کردهاید که به مقررات بینالمللی و سازمانهای بینالمللی احترام بگذارد. اکنون در یک مورد آن هم هستهای توافق کردهایم. وی افزود: در موضوع هستهای هم براساس مقررات بینالملل، تنها آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول است تا در مورد برنامه هستهای کشورها اعلام نظر کند. مرجع بالاتر بینالمللی هم شورای امنیت سازمان ملل است. بعد از اجرایی شدن برجام، یعنی ژانویه 2016، آژانس بینالمللی انرژی اتمی یازده بار رسما تایید کرده که ایران به تعهدات برجام عمل کرده و برنامه هستهای ایران صلحآمیز است. دبیرکل سازمان ملل هم چند بار رسما تایید کرده است. حالا که مراجع بینالمللی مسئول پایبندی کامل ایران به برجام را مکرر تایید کردهاند، شما ادعاهای بیاساس نتانیاهو را ملاک قرار میدهید. مگر اسرائیل که صدها بمب اتم دارد، پلیس هستهای جهان است که در مورد برنامه هستهای ایران مدعی است؟ یادآور میشود موسویان به جرم ارائه اطلاعات به بیگانگان محکوم شد. او اکنون در دانشگاه پرینستون فعالیت میکند. قانون اروپایی «مسدودساز تحریم» قادر به حفظ برجام نیست آیا تصمیم جدید اروپا درباره اجرای قانون مسدودساز تحریم میتواند برجام را حفظ کند؟وبسایت الف با طرح این پرسش نوشت: رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا گفته شروع مقابله با تحریمهای ثانویه آمریکا با قانون منع شرکتهای اروپایی از تبعیت تحریمهای دولتهای خارجی، از روز جمعه شروع میشود. اما این قانون برای حفظ منافع اقتصادی ایران از برجام با چالشهای جدی روبروست. قانون مذکور قرار بود شرکتهای اروپایی را از تبعیت از تحریم آمریکا در «مناقشه کوبا» منع کند اما هیچوقت به مرحله اجرا نرسید. مناقشه کوبا حل شد و اثر اجرایی این قانون ناشناخته ماند. یعنی، در درجه اول هیچ «تضمین اجرایی» برای موفقیت اجرای این تصمیم وجود ندارد و آنچه رخ میدهد، «نمیتواند» تضمین مدنظر جمهوری اسلامی باشد. تحریمهای ثانویه آمریکا به نحوی است که بانکهای معاملهگر با ایران را از چرخه دلار حذف میکند. بازگشت بانکهای اروپایی به چرخه دلار پس از حذف، مستلزم پرداخت جریمههای به شدت سنگینی خواهد بود که بزرگترین بانکهای اروپایی را هم میترساند. اگر بناست، اتحادیه اروپا با قانونی شرکتها و بانکهای اروپایی تابع تحریم آمریکا را جریمه کند، شرکتهای اروپایی را در دوراهی انتخاب بین حذف شدن از سیستم مالی آمریکا و جریمه اتحادیه اروپا قرار خواهد داد. اما باید پرسید چرا باید شرکتهای اروپایی قید منافع چندین برابری خود با آمریکا را به خاطر ایران بزنند و به دولتهای خود برای عملی نشدن قانون مذکور فشار نیاورند؟ ازطرف دیگر این سوال ایجاد میشود که اتحادیه اروپا با چه مکانیسمی تشخیص خواهد داد که کدام شرکت به خاطر فرار از تحریم آمریکا با ایران معامله نمیکند و کدام شرکت دلیل دیگری دارد؟ نکته بعدی آنکه بر اساس تحریمهای نوع جدید آمریکا یعنی آنچه براساس کاتسا مشمول تحریم خواهد شد، طرف معاملهگر با شرکتهای ممنوعه ایرانی، نه تنها از چرخه دلار حذف خواهند شد که خودشان هم در لیست تحریم آمریکا قرار خواهند گرفت. یعنی، شرکت اروپایی بعد معامله با ایران وارد لیست تحریمی خزانهداری آمریکا میشود و شرکتهای دیگر دنیا از معامله با آن منع خواهند شد. اتحادیه اروپا چطور تحریم شدن شرکتهای خود و حذف آنها از بازار بینالمللی را تحمل خواهد کرد؟ دولت آمریکا مایل است ظرفیت تحریمی خود ازجمله کاتسا را علیه برنامه تسلیحاتی ومنطقهای ایران هم اعمال کند که در آن زمینهها، اروپا بلکه بیشتر از آمریکا مدعی است. یعنی، اروپا به عنوان یک طرف ادعا، خود شدیدا مشتاق اعمال فشار بر برنامه موشکی و منطقهای ایران است. از تصویب 20 دقیقهای برجام تا پاستیل شیبا! یک روزنامه اصلاحطلب نوشت، مطهری خوب و اوکی است اما بعضی وقتها لیست اولویتها را سرو ته میگیرد.روزنامه هفت صبح نوشت: علی مطهری؛ وزیر ارشاد را کشانده بود مجلس تا درباره عدم اجرای قانون منع استفاده از کلمات بیگانه از او سوال بپرسد. احتمالا تا به حال یک بار هم گذرتان به این قانون نیفتاده و شاید اصلا ندانید که چنین قانونی وجود دارد. حالا به هر حال. ماجرا چیست؟ ماجرا این است که نماینده محترم ما اعتراض دارد که چرا رواج کلمات بیگانه در اماکن عمومی و سر در فروشگاهها و اسامی شرکتها بیشتر از گذشته شده و نظارت بر آنها نیز کمتر شده است. مطهری برای این کار طبق معمول از سیستم تصویری مجلس هم استفاده کرده و چند عکس هم نشان داده از جمله عکسی از پاستیل شیبا که روی آن، نام تجاری و لوگوی شرکت با کلمه انگلیسی نوشته شده است. ما، البته قاعدتا باید حساسیت نمایندهمان در مورد زبان فارسی را ستایش کنیم ولی به قول آن آقا در انتخابات سال 1384؛ آیا «واقعا مسئله امروز ما اینه؟» یعنی وسط برجام و تلگرام و دلار و صد مسئله دیگر، نایب رئیس مجلس باید همهچیز را زمین بگذارد و وقت صحن علنی را بگذارد روی اینکه چرا اسامی انگلیسی زیاد شده است؟ باید بگوییم علی مطهری در شجاعت و حرف زدن و آزادی، خیلی هم اوکی و خوب و نایس ولی واقعا بعضی وقتها اشتباه میزند و لیست اولویتها را سرو ته میگیرد. همین! آنچه روزنامه هفت صبح از قلم انداخته، این واقعیت است که علی مطهری در شمار راه بیندازان و جا بیندازان فتحالفتوح برجام بود و ادعا میکرد 20 دقیقه هم برای تصویب برجام در مجلس زیاد است. بنابراین حالا که تق برجام درآمده و معلوم شده بستن با شیطان بزرگ خودفریبی است، طبیعی است که امثال مطهری درگیر نام پاستیل شیبا و این قبیل باشند. البته اغلب این طیف سررشتهای از مسائل مهم کشوری ندارند و مانند وکیلالدولهها عمل میکنند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در غزه اتفاق افتاد 56 زخمی و یک شهید در تظاهرات وفاداری به شهدای غزه ۱۳۹۷/۰۲/۲۹ هزاران
فلسطینی در نوار غزه و در راهپیمایی موسوم به «جمعه وفاداری به شهدا» به
سمت خطوط مرزی نوار غزه حرکت کردند و با نظامیان صهیونیست درگیر شدند. در
این درگیری که در اولین جمعه ماه مبارک رمضان صورت گرفت یک نفر به شهادت
رسید و 56 نفر مجروح شدند. دهها
هزارتن از فلسطینیهای ساکن غزه با آتش زدن لاستیکها به سمت موانع در
مرزهای غزه حرکت کردند. نظامیان صهیونیست هم طبق روال گذشته به سوی
راهپیمایان شلیک کردند. منابع پزشکی فلسطین اعلام کردند در نتیجه تیراندازی
نظامیان صهیونیست به سوی شرکت کنندگان در راهپیمایی روز جمعه، یک فلسطینی
به شهادت رسید و 56 نفر زخمی شدند. طبق گزارشهای تکمیلی یک شهروند فلسطینی
سالخورده در آخرین ساعات روز جمعه بر اثر شدت جراحت وارده در جریان
تظاهرات بازگشت به شهادت رسید.کمیته ملی راهپیمایی بازگشت و رفع محاصره غزه
و نیروهای ملی و اسلامی در کرانه باختری هم همه مردم فلسطین را به مشارکت
در برنامههای جمعه «وفاداری به شهدا و مجروحان» دعوت کرده بود. این کمیته
در بیانیهای اعلام کرده بود این راهپیماییها تا دستیابی به حقوق قانونی و
رفع محاصره فلسطینیان ادامه خواهد یافت. به گزارش قدسنا، راهپیماییهای بازگشت و رفع محاصره غزه از 30 مارس گذشته(10 فروردین) به مناسبت روز زمین آغاز شده است. از آغاز این تظاهراتها تاکنون بیش از 118 فلسطینی به شهادت رسیده و بیش از 12000 نفر دیگر نیز مجروح شدهاند. از این تعداد تنها بیش از 63 نفر در تظاهراتهای روز 14 می(24 اردیبهشت) و همزمان با انتقال سفارت آمریکا به قدساشغالی به شهادت رسیدهاند.اشغالگران از ترس خیزش مردمی فلسطینیها شهر قدس را به پادگانی نظامی تبدیل کرده و صدها نفر از عناصر خود را در محورهای اصلی منتهی به بخش قدیمی قدس در اطراف مسجدالاقصی مستقر کردهاند. نیروهایاشغالگر صهیونیست به مردان کمتر از 40 سال اجازه ورود به مسجدالاقصی را نمیدهند و زنان نیز پس از بازرسیهای دقیق بدنی اجازه ورود به این مسجد مقدس را دارند. همچنین گذرگاه امنیتی «بیت لحم» میان قدس و جنوب کرانه باختری نیز شاهد عملیات بازرسی از نمازگزارانی است که به سوی قدس میآیند. قدس پایتخت ابدی فلسطین سازمان همکاری
اسلامی اما دیروز و در بیانیه پایانی خود تاکید کرد: «قدس پایتخت ابدی
فلسطین است». در این بیانیه که در پایان نشست فوقالعاده سران کشورهای عضو
این سازمان در اسلامبول ترکیه صادر شد ، آمده: «اقدام نامشروع آمریکا در
انتقال سفارت خود از تلآویو به بیت المقدس، واقعیت تاریخی این شهر را
تغییر نخواهد داد.» سازمان همکاری اسلامی همچنین با محکوم کردن قتل عام
اخیر فلسطینیان در نوار غزه، خواستار تشکیل کمیته بینالمللی برای تحقیق در
این باره شد.به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از المیادین، بیانیه پایانی
سازمان همکاری اسلامی در این نشست فوقالعاده که با موافقت اکثر کشورهای
شرکتکننده تصویب شد، کشتار فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی در غزه و انتقال
سفارت آمریکا به بیت المقدس را محکوم کرد. نشست روزجمعه سازمان همکاری
اسلامی به درخواست رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و رئیسدورهای
سازمان در واکنش به شهادت دهها فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه
برگزار شد. از جمله شرکتکنندگان برجسته در این نشست روسای جمهور ایران،
افغانستان و سودان، امیران قطر و کویت، پادشاه اردن، و نخستوزیر فلسطین
هستند. پادشاه سعودی و رئیستشکیلات خودگردان فلسطین در این نشست حضور
نداشتند. نقض عهد عادت غربیهاست ریشه دشمنی آمریکا با ایران، اقتدار منطقهای آن است اشاره اقتدار مثال زدنی ایران در منطقه که یک نمونه آخر آن، شکست کمر داعش و گروههای تروریستی در غرب آسیا بود، نقشههای آمریکا و متحدان منطقهای و فرا منطقهای این کشور را عقیم گذاشته است. این جبهه، با راهاندازی داعش خوابهای زیادی برای منطقه و جهان اسلام دیده بودند که همه با کمک ایران و متحدانش، «هوا» شد. در همین رابطه با دکتر «تیم اندرسون» استرالیایی که پیش از این هم میمان ما در تحریریه کیهان بود، گفتوگویی ترتیب دادهایم، فردی که از نزدیک تحولات منطقه را رصد میکند و ماه های زیادی را در منطقه سپری کرده است. «اندرسون» پژوهشگر و استاد دانشگاه سیدنی در رشته اقتصاد سیاسی است که در همراهی با شماری دیگر از اعضای آکادمیک این کشور گروهی را با عنوان «مرکز مطالعات مبارزه با هژمونیک» تاسیس کرده است. وی نویسنده کتاب «جنگ کثیف علیه سوریه» نیز هست که سال گذشته از آن رونمایی شد. آقای «اندرسون» مقالاتی هم درباره انقلاب اسلامی ایران و همچنین تحولات سیاسی آمریکای لاتین به رشته تحریر درآورده است. متن کامل مصاحبه کیهان با این شخصیت مطرح سیاسی را در ادامه می خوانید. 1) جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟آیا به اعتقاد شما ایران در بر ملا کردن نقشه غربیها برای منطقه موفق عمل کرده است؟ آیا ایران دست برتر را در منطقه غرب آسیا دارد؟ نقش استراتژیک ایران در منطقه غرب آسیا نشات گرفته از اصول این کشور، ظرفیتها و پیروزیهای چشمگیرش در گذشته است. در شرایط کنونی میتوانیم، موفقیتهای ایران در مسیر تقویت گامها و موقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در راستای مقابله با سیاستهای تهاجمی ایالات متحده در منطقه، تفسیر کنیم. ایران ثابت کرده تحت هر شرایطی از هم پیمانان خود همچون عراق و سوریه دفاع میکند. ایران همچنین از نگاه جامعه جهانی تبرئه شده و به خاطر خروج آمریکا از برجام موقعیت استراتژیک این کشور بهبود نیز یافته است. خیانت یک جانبه آمریکا میتواند سایر کشورهای طرف در توافق را متعهدتر به این قرارداد کند. روسیه و چین در کنار ایران در برجام باقی ماندند و همچنان به برجام متعهد خواهد ماند. حرکات ناپخته ترامپ ایران را مجاب کرده تا ارتباط مستقل خود با روسیه، چین و اتحادیه اروپا را تقویت کند. این اقدام آمریکا همچنین ثابت کرد که دلیلی وجود ندارد ایران در آینده در مورد هر موضوعی با واشنگتن وارد بحث شود. عادت غرب به نقض عهد و باطل کردن یک طرفه توافقات امری بسیار عادی است. آمریکا مدتها به دنبال منزوی کردن ایران بود اما اکنون در حال تضعیف خود است. اما با این وجود نمیتوان بهطور قطعی گفت که ایران دست برتر را در منطقه دارد. ایران و محور مقاومت به طور محسوسی در حال رقابت با گروه فشار عربی و اسرائیل در منطقه غرب آسیا هستند. 2) آیا میتوان گفت علت عمده دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، همین اقتدار منطقهای این کشور است؟ دقیقا تعبیر درستی است، علت اصلی تخاصم آمریکا با ایران نقش سازنده و پر قدرتی است که ایران آن را در منطقه ایفا میکند. منطقهای که برای آمریکا به علت منابع سرشار نفتی بسیار پر اهمیت است. دو شریک سرطانی آمریکا در منطقه یعنی رژیم مستبد آل سعود و رژیم آپارتاید اسرائیل از تهران مستقل و قدرتمند هراس دارند . به علاوه آمریکا همچنان درگیر تحقیری است که با وقوع انقلاب اسلامی به اخراجش از این کشور منجر شد. آمریکا هیچگاه علت واقعی این تحقیر را درست درک نکرد و در عین حال نیز آن را از یاد نخواهد برد. 3) آیا به اعتقاد شما حوادث اخیر در منطقه غرب آسیا می تواند به یک نظم جدید جهانی منجر شود؟اگر اینطور است میتوانید بیشتر توضیح دهید؟ ایده «نظم جدید جهانی»_ رژیم تک قطبی که اولین بار آن را جرج بوش در سال 1991 مطرح کرد و درست پس از جنگ اول خلیج فارس علیه صدام حسین شکل گرفت، به علت تغییرات جغرافیایی سیاسی، ناکام مانده است. رویای تسلط سراسری آمریکا بر جهان طرحی بود که به علت رکود در اقتصاد آمریکا بهطور کامل به شکست انجامید. همزمان نیز بلوکهای اقتصادی قدرتمندی در آمریکا لاتین و منطقه اوراسیا به رهبری چین و روسیه به سرعت شکل گرفتند. ما میتوانیم جملات مشابهای نیز درباره «خاورمیانه جدید» که به دست کاندولیزا رایس در سال 2006 در اورشلیم اعلام شد بگوییم. تمام جنگهایی که در منطقه از افغانستان تا عراق و سوریه شکل گرفت و همچنین جنگ تمام عیار اقتصادی و تروریستی علیه ایران، هیچکدام نتوانست باعث از بین رفتن منطقه و شکلگیری خاورمیانه جدید شود. همزمان نیز رژیم صهیونیستی که دست برتر را در خاورمیانه داشته به سرعت در حال از دست دادن وجاهت خود است. در مقابل و در برابر طرحهای آمریکا ایران جریانی را رهبری میکند که موسوم به «محور مقاومت» است. این محور تنها در حوزه جنگی و دفاع از اشغالگری نباید فعالیت کند بلکه میتواند کریدوری برای ارتباط دادن حوزه اوراسیا به مرز دریای مدیترانه و لبنان باشد. 4) بر اساس اتمام قریبالوقوع جنگهای نیابتی در خاورمیانه چگونه شکل آینده جنگ را در این منطقه ارزیابی میکنید؟ پس از آزادی سوریه و عراق از وجود تروریستهای داعش و دیگر تروریستها، اکنون بزرگترین مشکل در منطقه غرب آسیا رژیم صهیونیستی و اشغالگری فلسطین و بخشهایی از سرزمینهای لبنان و سوریه است. رژیم اسرائیل بسیار وحشی و خطرناک است که از حمایتهای خارجیها همواره بهرهمند بوده است. رژیم صهیونیستی تاکنون و در ماه های اخیر حملات متعدد موشکیای را به سوریه روانه داشته که همه آنها در سایه حمایت غربیها بوده است. آنها در ترورهای بسیار زیادی که در منطقه رخ می دهد، دست دارند. با آزادی کامل سوریه اکنون اسرائیلیها بلندیهای جولان را در خطر میبینند و احساس میکنند که سوریه به زودی آن مناطق تحت اشغال را پس خواهد گرفت. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نیروهای
امنیتی سعودی در دور تازه بگیر و ببندهای خود، اینبار شروع به دستگیری و
قلع و قمع مخالفان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کردهاند. همراهی
ارتجاع عرب با انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس یکی از بزرگترین
خیانتهایی بود که دوشنبه گذشته در مورد فلسطین انجام و باعث نفرت جهان
اسلام از این چند کشور شد. در این میان پادشاه عربستان حتی حاضر به شرکت در
نشست سازمان همکاری اسلامی در مورد قدس که در ترکیه برگزار گردید نیز نشد.
اکنون آلسعود در راستای خوشخدمتی تازه خود به صهیونیستها شروع به
دستگیری کسانی کرده که با عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل، مخالفند. ایسنا در این باره به نقل از روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» نوشته، فعالان شبکههای اجتماعی میگویند مسئولان سعودی روز پنجشنبه چهرههای جدید متعددی از جمله مردان و زنان فعال در حوزه حقوق بشر و مخالفان عادیسازی روابط با اسرائیل در عربستان مانند دکتر محمد الربیعه، دکتر ابراهیم المدیمیغ و فعالان زنی چون لجین الهذلول، عزیزه الیوسف و ایمان النفجان و نیز نوره فقیه، خواهر زندانی منصور فقیه را بازداشت کردند. عبدالله الغامدی، فعال عربستانی مقیم انگلیس هم در این باره اظهار داشته: «مسئولان عربستانی همچنان مادر و برادرم را برای بیش از ۵۰ روز در بازداشت نگه داشتهاند و به خانوادهام اجازه ملاقات با آنها را نمیدهند.» الغامدی در مارس(فروردین) گذشته اعلام کرده بود که دستگاه امنیتی عربستان مادر بیمارش که بیش از ۶۰ سال دارد و برادر کوچکش را در شهر جده با هدف تهدید او و تحت فشار گذاشتناش بازداشت کردند. عفو بینالملل در ژانویه گذشته(دی ماه) حبس دو فعال حوزه حقوق بشر یکی به مدت ۱۴ سال و دیگری هفت سال به اتهاماتی چون تشکیل یک جمعیت بدون مجوز را تایید کرد. عفو بینالملل اعلام کرد، حکم حبس این دو فعال، موید نگرانیها از رهبری جدید در سایه حکمرانی محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور است که برای خاموش کردن جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر مصمم است. اعتراض عفو بینالملل خبر دیگر اینکه، گروههای حقوق بشری بینالمللی اقدام اخیر مقامهای عربستانی در بازداشت هفت فعال برجسته حقوق زنان در این کشور را که پیش از این برای حق رانندگی زنان مبارزه کرده بودند، محکوم کردند. دو گروه حقوق بشری عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر از مقامهای عربستانی خواستند تا این بازداشت شدهها را آزاد کنند. لیا ویتسون، مدیر بخش «خاورمیانه» گروه دیدهبان حقوق بشر گفت: «به نظر میرسد تنها جرمی که این فعالان مرتکب شدهاند این بوده که قبل از اعلام اصلاحات محمد بن سلمان خواهان رانندگی زنان بودند.» انفجارهای پیدرپی در استادیوم جلالآباد افغانستان تکفیریها دهها غیرنظامی را به خاک و خون کشیدند در
پی وقوع انفجارهای متعدد در ورزشگاه جلالآباد افغانستان دهها نفر جان
خود را از دست دادند. منابع محلی میگویند داعش مسئول این انفجارها است. در
انفجار چند بمب در استادیومی در شهر جلال آباد افغانستان دستکم هشت تن
کشته و ۴۵ تن دیگر زخمی شدند. طبق گزارشهای منتشر شده یکی از معاونان
شهردار شهرهای افغانستان نیز در میان کشته شدگان حضور دارد. طالبان هرگونه
دخالت در این حمله را رد کرده است. احتمال میرود این حمله از سوی گروه
تروریستی داعش انجام گرفته باشد. چندی پیش داعش مسئولیت حمله به یک ساختمان
دولتی در شرق افغانستان را که به کشته شدن ۱۰ تن و زخمی شدن بیش از ۴۰ تن
انجامید، بر عهده گرفت. پس از شکست همهجانبه داعش در عراق و بیرون رانده
شدن نسبی آنها از سوریه منابع مختلفی از جمله سران روسیه و مسئولان نظامی
کشورمان گزارش داده بودند که عناصر داعش در حال جابجایی و حرکت به
افغانستان هستند. گزارشهای متعددی نشان میدهد حرکت تکفیریها به سمت
افغانستان با هماهنگی آمریکا صورت میگیرد. نتایج
یک پژوهش جدید که در آمریکا صورت گرفته نشان میدهد تعداد افرادی که در
سال ۲۰۱۸ در مدارس آمریکا کشته شدهاند بیشتر از تلفات ارتش این کشور در
میادین جنگ است! باشگاه
خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه اینترنتی «نشریه هیل»، نتایج حیرتانگیز
یک پژوهش که به وسیله «واشنگتن پست» و با استناد به دادههای وزارت دفاع
آمریکا (پنتاگون) انجام شده را منتشر کرده است که نشان میدهد، در سال 2018
تعداد افرادی که در مدارس آمریکا کشته شدهاند نسبت به نظامیان آمریکایی
که در میادین جنگ جان خود را از دست دادهاند، پیشی گرفته است. بر اساس این
پژوهش، به دنبال تیراندازی روز جمعه گذشته در مدرسهای در تگزاس که به
کشته شدن 10 نفر منجر شد، تعداد کشتهشدگان در مدارس آمریکا در 16 حادثه
مختلف به 29 نفر رسیده است. در دسترس بودن سلاح و بیهنجاری اجتماعی، دو
عامل اصلی بالا بودن نرخ قتل در آمریکا است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در
پی افشای رسوایی کودکآزاری در کلیساهای شیلی پاپ فرانسیس، رهبر مسیحیان
کاتولیک جهان اسقفهای اهل شیلی را فراخواند. 34 تن از این اسقفها به دلیل
این رسوایی بعد از سه روز مذاکرات فشرده با پاپ فرانسیس در واتیکان استعفا
کردند. این
اسقفها در بیانیهای اعلام کردند: «ما اسقفهای حاضر در رم استعفای خود
را اعلام کردهایم تا واتیکان آزادانه تصمیم بگیرد. ما خواستار بخشش برای
درد به وجود آمده برای قربانیان پاپ، خداوند و کشورمان هستیم.»برخی از
اعضای کلیساهای شیلی متهم به آزار جنسی کودکان در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰
هستند.همچنین پاپ فرانسیس وعده داد که برای اجرای عدالت اعضای کلیسای شیلی
را تغییر خواهد داد.ازدواج در کلیسای کاتولیک امری ممنوع است و از این رو
مسئله سوءاستفادههای جنسی از جمله کودکآزاری امری شایع در این کلیساهاست.
تا کنون هزاران پرونده در سرتاسر جهان در این باره تشکیل شده است. مراسم
جشن عروسی نوه ملکه انگلیس در شرایطی دیروز در کاخ «ویندزور» برگزار شد که
مقامات امنیتی از چند روز پیش به این سو، بیخانمانهایی را که در اطراف
این کاخ در خیابانها روزگار میگذراندند را وادار به ترک منطقه کردند. در
حالی که مردم انگلیس با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و
دولت این کشور با اعمال سیاستهای ریاضتی تلاش میکند به بحران اقتصادی
غلبه کند، دیروز فرزند دوم جانشین ملکه انگلیس ، طی مراسمی ازدواج کرد.
ازدواج نوه ملکه با ریخت و پاش زیادی همراه بود طوری که به گفته برخی
رسانههای این کشور هزینه مراسم این جشن عروسی بالغ بر 46 میلیون دلار بود
که بخش زیادی از آن - حدود 32 میلیون دلار - صرف تأمین امنیت مراسم شد.اما آستانه برگزاری مراسم ازدواج نوه ملکه، پلیس انگلیس بیخانمانها را از خیابانها و مناطق اطراف کاخ سلطنتی انگلیس جمع کرد، تا سهم بیخانمانها از این ازدواج سلطنتی چیزی جز فلاکت و بدبختی نباشد. بنابر ویدئویی که نشریه انگلیسی «دیلی میل» تهیه کرده است، در برابر فروشگاهها و ایستگاههای اتوبوس در نزدیکی قلعه «ویندزور» که محل اقامت خانواده سلطنتی انگلیس است، پلیس در حال جمعآوری اموال بیخانمانها و انتقال آنها در کیسه پلاستیکی مهر و موم شده و انتقال به وسیله خودرو ون متعلق به پلیس است.براساس این گزارش، به افراد بیخانمان گفته شده که وسایل آنها از جمله پتو، ملحفه و دیگر وسایل تا روز دوشنبه(فردا) نزد پلیس خواهد ماند. در این ویدئو پلیس به مردم میگوید که امروز به افراد بیخانمان این فرصت داده میشود که وسایل خود را تا بعد از برگزاری مراسم عروسی جمع کنند. از جیب مالیاتدهندگان خرج نکنید روزنامه «سان» نیز درباره هزینههای این مراسم در گزارشی نوشته: «این مالیاتدهندگان انگلیسی هستند که هزینه چنین ازدواج هنگفت سلطنتی را پرداخت میکنند. هزینه این جشن از محل بودجه خاندان سلطنتی انگلیس پرداخت میشود و بر اساس قانون این کشور، بخشی از درآمد این خاندان از مالیاتهای مختلف که مردم ملزم به پرداخت آن هستند، تامین میشود، در حالیکه در قانون انگلیس خاندان سلطنتی از پرداخت مالیات معاف است.» برگزاری جشن ازدواج سلطنتی با هزینههای هنگفت مسئله جدیدی نیست و مراسم ازدواج برادر بزرگتر «هری» یعنی «ویلیام» دوک کمبریج و همسرش «کاترین مدیلتون» که سال 2011 میلادی برگزار شد نیز 34 میلیون دلار هزینه داشت. روزنامه «بیزنساینسایدر» هم در گزارشی نوشته «هزینه جشن ازدواج پرنس ویلیام و کاترین میدلتون در سال 2011 معادل 34 میلیون دلار آمریکا بود که بخش قابل توجهی از آن برای امنیت مراسم هزینه شد.» مراسم پرهزینه سلطنتی در حالی برگزار میشود که مشکلات اقتصادی عدیدهای مردم انگلیس را گرفتار کرده و طی سالهای اخیر حزب حاکم محافظهکار، با سیاستهای ریاضت اقتصادی قصد داشته هزینههای دولت را تا میزان زیادی کاهش دهد. فشار این ریاضت اقتصادی اما، بر روی مردم است و گزارشی از نتایج تحقیقات دانشگاه یو.سی.ال لندن در سال 2017 نشان داد، ریاضت اقتصادی دولت انگلیس باعث مرگ 120 هزار نفر در این کشور شده و تعداد قربانیان تا سال 2020 به 200 هزار نفر خواهد رسید. فروش 3000 بمب آمریکایی به آلخلیفه به ارزش 45 میلیون دلار واشنگتن
با فروش ۳۰۰۰ بمب به ارزش ۴۵ میلیون دلار به رژیم آلخلیفه با هدف اعلامی
«تقویت عملیاتهای جنگندههای اف ۱۶ ناوگان هوایی بحرین» موافقت کرد. ایسنا
به نقل از رویترز عربی با اعلام این خبر نوشته، این وزارتخانه در توجیه
دلیل موافقت با فروش این مقدار بمب تاکید کرده که «قرارداد فوق بنا بر
درخواست دولت بحرین انجام شده و به این ترتیب با این قرار داد به بهبود
امنیت هم پیمان اصلی آمریکا بیرون از ناتو و شریک امنیتی مهم این کشور در
منطقه،کمک خواهد شد.» به گفته کارشناسان منطقه، کشور کوچک بحرین با جمعیتی
در حدود 700 هزار نفر احتیاجی به 3000 بمب پیشرفته و سلاحهای مدرن و
پیشرفته ندارد و این اقدام در راستای فروش تسلیحات آمریکا به کشورهای حوزه
خلیجفارس و در ادامه همان سیاست ایران هراسی صورت میگیرد. در واقع آمریکا
میخواهد پروژه ایران هراسی در منطقه غرب آسیا را با هزینه خود کشورهای
عرب منطقه تامین و آنها را مثل یک گاو شیرده، بدوشد. تظاهرات ضدآمریکایی در بحرین مردم بحرین اما همزمان، با برپایی تظاهراتی اعتراض خود را به حضور نظامی آمریکا در کشورشان نشان دادند و خواستار خروج «اشغالگران آمریکایی» از کشورشان شدند. تظاهرکنندگان بحرینی، جمعه شب در مراسم سالگرد «روز ملی اخراج نظامیان آمریکایی از بحرین» که سال گذشته توسط ائتلاف جوانان 14 فوریه تاسیس شد، خواستار پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در بحرین شدند. ائتلاف جوانان انقلاب 14 فوریه با صدور بیانیهای خواستار بسته شدن پایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس و خروج نظامیان و مشاوران امنیتی و نظامی بیگانه از بحرین شدند. در این بیانیه آمده: «پایگاههای بیگانگان در بحرین مراکز جاسوسی علیه مردم و انقلاب آنها است و این پایگاهها از دو قرن و نیم پیش که استعمار انگلیس در بحرین نفوذ پیدا کرد، ملت ما را سرکوب و اکنون نیز در زمینه همدستی با رژیم آل خلیفه علیه مردم کشور فعالیت میکنند.» این بیانیه همچنین خواستار خروج «نظامیان عربستانی، اماراتیاشغالگر» و فروپاشی پایگاههای نظامی آنها شده و تاکید میکند نیروهای متجاوز با همکاری نظامیان آمریکا و انگلیس و با ارتکاب جنایات جنگی، کشتار و شکنجه انقلابیون اقدام به سرکوب انقلاب مردمی بحرین کردهاند. به همین منظور تظاهرکنندگان بحرین در سراسر این کشور با حمل پارچه نوشتههایی که روی آن نوشته شده بود «از کشور ما بیرون بروید»، خواستار خروج نیروهایاشغالگر متجاوز و برچیدن پایگاههای خارجی از این کشور شدند. تظاهر کنندگان با آتش زدن تصاویر دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی، آنها را همدست رژیم آل خلیفه در ارتکاب جنایات پی درپی در حق مردم بحرین معرفی کردند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : با پاکسازی حومه دمشق و شمال حمص تمام راههای مواصلاتی استانهای سوریه به کنترل دمشق درآمد ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ با
خروج تروریستها از شمال «حمص» و جنوب «حماه»و بازگشایی محور اصلی «دمشق-
حمص»، تمام راههای ارتباطی میان استانهای سوریه تحت کنترل ارتش سوریه
درآمد.جاده ارتباطی دمشق-حمص که از سال 2013 تاکنون تحت اشغال عناصر
تروریستی بود، با خروج تروریستها از شمال حمص و جنوب حماه، تحت کنترل کامل
ارتش سوریه درآمد. به
گزارش فارس، پس از اینکه ارتش سوریه شرایط را بر تروریستها در منطقه مهم
«غوطه شرقی» تنگ کرد، عناصر مسلح حاضر در غوطهشرقی، شمال حمص و جنوب حماه
مجبور شدند شرطهای دولت دمشق را بپذیرند و جمعا 80 هزار نفر از آنها و
خانوادههایشان به شمال سوریه منتقل شوند.جاده حماه به حمص نیز که از سال 2011 بسته شده بود، چندی پیش مجددا بازگشایی شد. با این اتفاق، در حال حاضر ارتش سوریه و همپیمانانش همه مسیرها و جادههای ارتباطی میان استانهای این کشور را تحت کنترل دارند. ارتش سوریه اعلام کرده، با خروج تروریستها، از منطقهای به مساحت 1200 کیلومتر مربع در حومه حمص و حماه، آرامش به 65 شهرک و روستا بازگشت. در مجموع، طی 10 روز اجرای توافق میان عناصر مسلح و دمشق، 35 هزار تروریست از شمال حمص و جنوب حماه خارج شدهاند.ارتش سوریه قصد دارد در استان «درعا» نیز همین سیاست را پیاده کند. در همین چارچوب، دیروز بالگردهای ارتش با پخش اعلامیههایی، از تروریستهای حاضر در این استان خواستند به روند آشتی ملی بپیوندند. دیدار اسد با پوتین خبر دیگر اینکه «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه دیروز در شهر «سوچی» روسیه با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور این کشور دیدار کرد. به گزارش ایسنا، بشار اسد در این دیدار، گفت دولت وی برای مذاکرات سیاسی در سوریه جهت حل و فصل بحران چند ساله، آمادگی دارد. به گزارش ایسنا، رئیسجمهور سوریه این را هم اضافه کرد که ما بارها گفتهایم و باز هم میگوییم از روند سیاسی در سوریه حمایت میکنیم؛ چرا که این اقدام در موازات با عملیات مبارزه با تروریسم ضروری است. ما میدانیم این مسئله آسان نیست چون در جهان کشورهایی هستند که تمایلی به ثبات در سوریه ندارند. با این وجود ما، شما و دوستانمان با قدرت به ادامه روند صلح سوریه تا رسیدن به راهکارهای دائمی ادامه میدهیم.» پوتین نیز گفت: «پس از موفقیتهای نظامی بزرگ در سوریه، زمان خروج نیروهای خارجی فرارسیده است.» وی گفت: «با توجه به کار بزرگی که در کنگره مردم سوریه در سوچی و در مذاکرات آستانه انجام شده است، حالا میتوانیم گام بعدی را با کمک همدیگر برداریم. ارتش سوریه گامهای ارزشمند و مهمی به سوی تحکیم هرچه بیشتر قدرت دولت مشروع سوریه برداشته است. رئیسجمهور روسیه گفت: امیدواریم که سازمان ملل و همه کشورهای علاقمند به حل بحران سوریه، در روند سیاسی شرکت کنند.به گزارش فارس، پوتین تصریح کرد: روسیه از تصمیم بشاراسد برای اعزام نمایندگانی برای شرکت در نشستهای کمیته تدوین قانون اساسی جدید سوریه استقبال میکند. او گفت: ما بر سر اقدام مشترک برای مبارزه با تروریسم به توافق رسیدیم و حالا هم به این نتیجه رسیدهایم که شرایط برای بیشتر کردن تلاشها در مسیر حل سیاسی بحران، مساعد است. سایر رویدادها * وزارت خارجه آمریکا بار دیگر دولت سوریه را به حملات شیمیایی متهم کرد و مدعی شد ارتش سوریه چهارم فوریه 2018 (15 اسفند گذشته) ناحیهای را در استان «ادلب» هدف حمله شیمیایی قرار داده است. * رژیم صهیونیستی به خاطر ترس از تکرار حملات موشکی مقاومت به منطقه جولان اشغالی، آژیر خطر را دیروز در این منطقه به اشتباه به صدا درآورد. تجمعات
چند شب پیش کازرون در حالی رخ داد که عملا موضوع تفکیک بخشهایی از این
شهرستان متوقف شده است، از سوی دیگر رسانههای بیگانه سعی میکنند با
تحریک، احساسات مردم را به خشونت بکشانند. در
پی درگیریهای چهارشنبه شب گذشته در شهرستان کازرون یک نفر کشته و 6 نفر
زخمی شدند. دعوت به تجمع و آشوب در کازرون درحالی صورت گرفت که پیش از این
معاوناول رئیسجمهور و استاندار فارس از منتفی شدن طرح موسوم به انتزاع
کازرون خبر داده بودند. در دوماه گذشته اعتراضات گستردهای در کازرون نسبت
به ایجاد شهرستان جدید کوهچنار صورت گرفته بود که جمعیت حاضر در برخی
تجمعات بیش از 5 هزار نفر تخمین زده میشد، اما رفتار توام با متانت و
آرامش مردم و رفتار بسیار مناسب نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی سبب شده
بود کوچکترین درگیری و اتفاقی در این شهرستان رخ ندهد. با این حال شامگاه چهارشنبه با فراخوان مشکوک عدهای در تلگرام، جمعیتی اندک تجمع کرده و با سر دادن شعارهای انحرافی و به آتش کشیدن یکی از مقرهای پلیس کازرون، برای نخستینبار اعتراضات این شهرستان را به خشونت کشیدند. این درحالی است که پس از سفر دوهفته پیش استاندار فارس به کازرون و قول قطعی مبنی بر تحقق مطالبات مردم، هیچ اعتراضی دیگر در این شهرستان صورت نگرفته بود و اساساً تجمع شامگاه گذشته این افراد مشکوک است. همچنین حجتالاسلام خرسند امامجمعه کازرون که خود یکی از معترضان جدی به طرح انتزاع کازرون به شمار میرود، در خطبههای 3 هفته پیش نمازجمعه این شهرستان با ارائه گزارشی از سفر یک هفتهای خود به تهران و دیدار با مسئولان عالیرتبه کشور گفته بود: دیگر هیچ تجمعی نباید در کازرون شکل بگیرد، چراکه مسئولان قول پیگیری دغدغهها را داده و بحث تشکیل شهرستان جدید هم متوقف شده است. ماجرا از کجا آغاز شد ؟ داستان از انتخابات مجلس شروع شد؛ آن هنگام که حسین رضازاده نماینده فعلی کازرون در مجلس عزم حضور در خانه ملت کرد، گمانش را هم نمیکرد که هنوز دو سال از ورودش به مجلس نگذشته، این همه جنجال در حوزه انتخابیهاش به پا شود.رضازاده که اصالتاً اهل یکی از بخشهای کازرون بنام «چنارشاهیجان» است، از همان ابتدا با اعتراض مردم مرکز شهرستان مواجه شد که معتقد بودند اگر رضازاده نماینده شود، کازرون را تجزیه کرده و زادگاه خود را به شهرستانی جدید تبدیل میکند. گذر روزگار پای رضازاده را به خانه ملت باز کرد و هنوز یکسال نگذشته، زمزمه ایجاد شهرستان جدید شنیده شد. نماینده کازرون که ترجیح میداد در پاسخ به سؤالات دراینباره تنها سکوت اختیار کند، آرامآرام درخواست مردم زادگاه خود و کار ایجاد شهرستان «کوهچنار» را که قرار است از تلفیق دو بخش «کوهمرهنودان» و «چنارشاهیجان» تشکیل شود به جلو میبُرد و در سوی مقابل، مردم کازرون هم روزبهروز نسبت به این قضیه حساستر میشدند. فراخوان تجمع مشکوک و آتش زدن ساختمان پلیس درنهایت کار به تجمعات خیابانی و اعتراضات مردمی کشیده شد. در تمام این تجمعات که از ابتدای سال 97 کلید خورد، هزاران کازرونی اعتراض خود را نسبت به این تصمیم اعلام میکردند، اما هرچه که بود مسالمتآمیز و آرام بود. مردم کازرون به اعتراضات خود خاتمه دادند و از همان روز 7 اردیبهشت که حجتالاسلام خرسند در خطبههای نمازجمعه خود از توقف طرح تشکیل شهرستان جدید در کازرون خبر داد و گفت دیگر تجمعی نباید شکل بگیرد، هیچ اعتراض و تجمع جدیدی گزارش نشد، تا اینکه ناگهان چهارشنبه گذشته در اتفاقی مشکوک، فراخوان تجمعی در برخی گروههای تلگرامی دستبهدست شد. این درحالی بود که هیچ اتفاق جدیدی در طی این 20 روز رقم نخورده و مسئله کازرون خاتمهیافته تلقی میشد.در پی این فراخوان که علت و منشاء آن هنوز مشخص نیست، عدهای اندک جمع شده و شعارهای تندی سر دادند. پلیس که همواره در مقابل تجمعات مردم کازرون با سعهصدر رفتار کرده و آنقدر برخورد مناسبی داشت که مردم در تمام اعتراضات قبلی با سر دادن شعارهایی از نیروهای امنیتی و انتظامی تشکر میکردند، به ناچار تصمیم گرفت تعدادی از معترضان را در فضایی آرام بازداشت کرده تا بتواند سرنخ ماجرا را کشف کند. اما به محض دستگیری این افراد، پیامهای تحریکآمیزی با ادبیاتی همچون «فرزندان غیور دیار سلمان فارسی را تنها نگذارید» و... بهصورت گسترده در میان مردم کازرون توزیع شد. جالب آنکه برخلاف تجمعات قبل که در میادین اصلی شهر برگزار میشد، در فراخوان این تجمع از مردم خواسته شد در مقابل مقرّ پلیس حضور یابند و باز هم برخلاف تمام تجمعاتِ قبل که علیرغم حضور چندینهزار نفری مردم، کوچکترین درگیری رخ نمیداد، اینبار شعارهای رادیکالی سر داده شد که هیچ ربطی به موضوع انتزاع شهرستان نداشت و اعتراضات این تعداد اندک، بهسرعت روی خشونت به خود گرفت؛ تا آنجا که با فاصله کوتاهی از آغاز تجمع، حتی ساختمان اطلاعات امنیت پلیس کازرون به آتش کشیده شد. پلیس که همچون تمام نیروهای امنیتی جهان وظیفه برقراری نظم، تامین امنیت و برخورد با اغتشاشگران را برعهدهدارد، ناچار به درگیری شد تا حداقل از مسلح شدن اغتشاشگران جلوگیری کند.در این بین یک نفر کشته و 6 نفر هم زخمی شدند؛ اما فضای رسانهای آنسوی آبها با پروپاگاندای رسانهای، هشتگ «کازرون در خون» را تِرَند کرده و به دروغ گفتند دهها نفر کشته و زخمی شدهاند. رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع نیز در اقدامی فوری توئیت کرد و با هشتگ کازرون در خون نوشت: «قلب من برای شما هممیهنان دلاورم در کازرون میتپد. یقین دارم که ایستادگی و دلیریتان به بار خواهد نشست و ایرانمان به زودی، آزادی و دموکراسی را به آغوش خواهد کشید.» ماجرا وقتی مشکوکتر میشود که سازمان منافقین هم که بهقول مسعود رجوی سرکرده این سازمان تنها در فاصله یک سال بین ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۱، ۱۲ هزار نفر از مردم و مسئولان ایران را ترور کرده است، بهسرعت فراخوان داد و نوشت: از هموطنانمان در کازرون و شهرهای مجاور میخواهیم به کمک دستگیرشدگان بشتابند. موج سواری رسانههای ضد انقلاب با تحریک احساسات مردم به گزارش فارس البته مردم کازرون که عملیات کور سازمان منافقین و ترور بزرگان استان فارس ازجمله شهید آیتالله دستغیب و شهید صیاد شیرازی را هرگز از یاد نمیبَرَند، بهسرعت صف خود را از آشوبگران جدا کرده و براساس آنچه استاندار فارس در جمع خبرنگاران گفته است، هماکنون اوضاع کازرون کاملاً تحت کنترل است و افرادی که بدنبال سوءاستفاده از احساسات پاک مردم هستند، راه بجایی نخواهند برد. در بیانیه وزارت کشور درخصوص حوادث این شهرستان نیز تاکید شده است :« معتقدیم؛ این حوادث، بیش از آنکه جنبه تقسیماتی داشته باشد ریشه در عوامل دیگری دارد که باید مورد شناسایی دقیق قرار گیرد. »همچنین گزارشهای میدانی حاکی از آن است که مردم کازرون صف خود را از اغتشاشگران جدا کرده و خواستار برخورد قاطع پلیس با مخّلان نظم و امنیت هستند. به هر ترتیب آنچه در چهارشنبه شب گذشته در کازرون رخ داد، بازتاب زیادی در رسانههای خارجی یافت، به طوری که برخی رسانههای ضدانقلاب مانند من و تو، بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و... به طور ویژه به این مسئله پرداخته و سعی کردند که به اقدامات خرابکارانه و خشونتهای عدهای ناشناس در میان تجمعکنندگان، با تحریک رسانهای دامن بزنند، دقیقا همان کاری که در دی ماه سال گذشته نیز در جریان اعتراضات اقتصادی مردم انجام داده و سمت و سوی مطالبات اقتصادی مردم را به سوی درگیری و خشونت کشاندند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ قوانین مسدودساز اروپا با تحریمهای اصلی آمریکا درگیر نمیشود پس
از اعلام اجرای «قوانین مسدودساز تحریم»، برخی تحلیلگران با هیجان بسیار
از تغییرات بنیادی در سیاست اروپا، شکاف اروپا و آمریکا و حتی شورش اروپا
علیه آمریکا نوشتند. این سبک نوشتار نوعی بازگشت آشکار به عبارتپردازیهای
ایام برجام است که بعدتر مشخص شد با واقعیت تفاوت قابل توجهی داشته است.به گزارش «اقتصاد سیاسی» به لحاظ فنی مسائل بسیاری حول قوانین مسدودساز وجود دارد که نشان میدهد بیشتر با یک بیانیه سیاسی مواجهیم تا قانون موثر؛ اولا این قانون هرگز اجرا نشده. در واقع در سال 1996 قبل از اجرای این قانون، با تغییر مسیر بازی کوبا-آمریکا، عملا قانون به نقطه اجرا نرسید که کسی از نتایج احتمالی وقوع آن مطلع باشد. ثانیا زمان تصویب این قانون بسیار قبل از تغییر ابزار تحریمی آمریکا بود. در این زمان تهدید قطع دسترسی از چرخه دلار هنوز روی میز آمریکا نبود اما بعد از قانون پاتریوت، آمریکا این منطق را وارد ساختار تحریمهای ثانویه کرد و عملا «تحریم ثانویه» معنا یافت. این به این معنا نیست که مقابله با تحریمهای آمریکا ناممکن است اما با دقت بالایی توضیح میدهد مقابله با تحریمهای آمریکا «برای اروپا» عملا نشدنی است به دلیل اندازه وسیع و مویرگی بودن ارتباطات مالی اروپا-آمریکا. در واقع تنها چیزی که ممکن است تحریم آمریکا را در اروپا بیاثر کند، ایجاد یک اکوسیستم حجیم غیرآمریکایی در اروپاست (بدون یورو و دلار، بدون نظارت SEC، بدون نیاز به بخش مرتبط با آمریکای اقتصاد اروپا و بدون هیچ رابطهای با شرکتهای فعلی بزرک اروپایی) که در کوتاهمدت بعید و در بلندمدت بسیار سخت است. به نحو معناداری اگر اروپا امروز شروع کند در نسل بعد ممکن است چنین قوانین مسدودسازی کارایی داشته باشد. وقتی برجام پا در هواست چرا در تصویبFATF عجله میکنید؟ اگر قرار است تحریمها با فشار آمریکا برگردد، چرا مجلس در تصویب عجولانهFATF و اجرای تعهدات آن عجولانه رفتار میکند؟روزنامه فرهیختگان در این زمینه نوشت: هفته گذشته که سه لایحه «اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم»، «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» و نیز «پیوستن به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم» در یک روز در دستور کار مجلس قرار گرفت، خیلیها نسبت به تعجیل هیئترئیسه در این خصوص و نیز فشار دولت برای تصویب آنها ابراز نگرانی کردند و هشدار دادند که مبادا تجربه برجام و تصویب 20 دقیقهای آن دوباره تکرار شده و عواقب این موضوع بار دیگر گریبانگیر کشور شود. دولت به نام رفع برخی مشکلات تحریم، به سمت برآورده کردن مطالبات FATF حرکت کرده است. این استراتژی البته در حالی از سوی دولت اتخاذ شده که هنوز رفع تحریمهای هستهای انجام نشده و در چنین شرایطی نمیتوان از تعامل با FATF و رعایت استانداردهای آن انتظار تسهیل عملکرد سیستم اقتصادی کشور را داشت. به بیان دقیقتر، درحالیکه آثار دو تحریم پیش گفته همچنان به قوت خود باقی است، اساسا صحبت از جلب رضایت کارگروه اقدام مالی تا حد زیادی بلاموضوع به نظر میرسد. ازسوی دیگر خروج آمریکا از برجام به طور طبیعی لااقل بخشی از تحریمهای یکجانبه این کشور - مرتبط با فعالیتهای هستهای - را احیا خواهد کرد؛ موضوعی که تصمیم اروپا برای این دسته از تحریمها را نیز در هالهای از ابهام قرار داده است. سرنوشت این تصمیم و فراتر از آن سرنوشت تحریمهای بینالمللی هستهای، در ماههای آتی و در پایان مذاکرات ایران و سایر طرفهای 5+1 روشن خواهد شد. با این اوصاف این سوال همچنان بدون پاسخ مانده که در چنین شرایطی حتی اگر رضایت FATF به طور کامل جلب شده و ایران از فهرست سیاه این نهاد خارج شود، آیا بهبود خاصی در وضعیت اقتصادی کشور و مناسبات بانکی حاصل خواهد شد؟ هرچند پاسخ تا حد زیادی روشن است، اما شاید صورت مناسبتر آن باشد که در صورت اصرار دولت، دستگاه دیپلماسی از این موضوع به عنوان نوعی اهرم فشار برای احیا نشدن تحریمهای بینالمللی و یکجانبه هستهای بهره گیرد. اکنون درحالی که تحریمها احیا میشود تعامل با FATF دستاوردی برای کشور به دنبال نخواهد داشت، چراکه حتی اگر ایران کلیه استانداردهای گروه اقدام مالی را رعایت کند، سیستم اقتصادی کشور به واسطه بازگشت تحریمهای هستهای، از ارتباط با فعالیتهای اقتصادی بینالمللی ناتوان خواهد بود. اینها تازه گذشته از آن است که برخی استانداردهای FATF مخاطرات غیرقابل جبرانی را برای ایران به همراه خواهد آورد. تنها یکی از این مخاطرات تغییر سیستم حقوقی کشور خواهد بود؛ اصلاحی که برمبنای آن، تعریف تروریسم براساس ملاکهای غربی تغییر خواهد کرد و تبادل اطلاعات پیرامون آن میان کشورهای عضو را دربر میگیرد. حالا این سوال به طور جدی مطرح است که شتاب به خرج داده شده ازسوی دولت و مجلس برای تصویب برخی استانداردها، به ویژه اصلاح برخی مفاد دو قانون مبارزه با پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم و تصویب کنوانسیون پالرمو و مبارزه با تامین مالی تروریسم برای چیست و چه تاثیر مشخصی در بهبود تعاملات اقتصادی کشور دارد؟ این تلاشها شاید پیش از خروج آمریکا قابل توجیه میبود، اما حال که در آیندهای نزدیک لااقل بخشی از تحریمها از سر گرفته خواهد شد، اقدامی عجولانه به نظر میرسد و بیم آن میرود که تجربه برجام تکرار شود، لذا شاید بهتر باشد نمایندگان تا تعیین تکلیف برجام، از تصویب استانداردهای FATF خودداری کنند. کپیکاری از بیبیسی و نگرانی از اعتراضها به بدعهدی آمریکا یک روزنامه زنجیرهای ادعا کرد رسانههای اصولگرا در یک هفته گذشته بیش از 100 تیتر «ضددولت» منتشر کردهاند.روزنامه اجارهای اعتماد، ادعا کرده که روزنامههای کیهان، وطن امروز، قدس، صبح نو، رسالت، جوان و جامجم بخاطر خروج آمریکا از برجام، تیترهای ضددولت زدهاند. اما حتی به عنوان نمونه به یک تیتر اشاره نکرده که ثابت کند رویکرد این روزنامهها، ضدیت با دولت است. در عوض جدولی مندرآوردی (بدون مأخذ) درباره تعداد تیترهای مذکور منتشر کرده و کنار آن، به کلمات پرتکراری مانند «ایران، برجام، تضمین، اروپا، مرگ، مجلس، آمریکا، روحانی، هواپیما، مردم، بدعهدی، داخلی و دولت» اشاره و استناد کرده است!! جالب اینکه روزنامه اجارهای مذکور تیتر و عکس تمام قد صفحه اول خود را به شکل تبلیغاتی به سرکرده انقلاب مخملین در ارمنستان که از سوی آمریکا حمایت میشود، اختصاص داده است. اعتماد قبلا نیز مطالب بیبیسی انگلیس را بدون ذکر منبع و به نام خود منتشر میکرد! اکنون برخی گردانندگان شبکه ضدانقلابی بیبیسی، از همکاران متواری روزنامه اجارهای اعتماد هستند. با این اوصاف به نظر می رسد کار روزنامه زرد اعتماد، نوعی فرار به جلو و تحریف صورت مسئله است. اروپا با وعده نسیه میخواهد ایران در برجام بماند و امتیاز هم بدهد! مرور
مواضع دولتمردان اروپایی، از بازسازی سناریوی برجام در قالب جدید حکایت
میکند به این معنا که اروپا با «وعده» نجات برجام و مقابله با تحریمهای
آمریکا، از دولت روحانی میخواهد پای مذاکرات بر سر برنامه موشکی، نفوذ
منطقهای و دایمی کردن برجام بنشیند!!در واقع در این سناریو تقسیم کار شده، آمریکا، تحریمها را برخلاف برجام برمیگرداند و اروپا، با تردستی هم میکوشد ایران را به (تعهدات) برجام پایبند نگه دارد و هم به واسطه فشار آمریکا به چانهزنی و مذاکره جدید (واگذاری امتیازات جدید) تن دهد! ژان کلود یونکر رئیس کمیسیون اروپا در همین زمینه گفته است: تا زمانی که ایران در توافق هستهای بینالمللی باقی بماند و به آن احترام بگذارد، ما هم در آن میمانیم. وی گفت: «اتحادیه اروپا کار خود را در زمینه بیاثر کردن تحریمهای آمریکا علیه شرکت اروپایی که با ایران مراوده اقتصادی- تجاری دارند، آغاز خواهد کرد. همچنین وال استریت ژورنال نوشت: سران اتحادیه اروپا در نشست صوفیه، درباره رویکرد مشترک برای نجات برجام و به روزرسانی «مقررات مسدودساز» توافق کردهاند تا قبل از 6 آگوست که اولین موعد بازگشت تحریمهای آمریکاست، اجرایی شده باشد. البته تردیدهایی درباره موثر بودن این اقدام وجود دارد. اتحادیه اروپا سال 1996 مقررات مسدودساز برای محافظت از کشورهای اتحادیه اروپا بر تحریمهای آمریکا را مطرح کرد اما در عمل، در موضوع تحریمها کنار آمریکا ایستاد و شرکتهای اروپایی به تعهدات خود عمل نکردند. یک مقام اتحادیه اروپا به رویتر گفته است راهحل جدی وجود ندارد. بنابر گزارش وال استریت ژورنال، یک منبع ارشد اتحادیه اروپا خبر داده که رهبران اتحادیه اروپا در نشست صوفیه توافق کردند که «به منظور پرداختن به نگرانیها درباره ایران از قبیل اقدامات منطقهای آن، موشک بالستیک و آینده برنامه هستهای این کشور، کانالهای ارتباطی با آمریکا را باز نگه دارند.» گفتنی است اروپاییها سابقه طولانی در تکرار برخی تعارفات مبنی بر مستقل بودن از آمریکا و ایستادن در کنار آمریکا در عمل هستند همزمان با موضع رئیس کمیسیون اروپا، موگرینی مسئول سیاست خارجی این اتحادیه تصریح کرد که اروپا هیچ تضمینی به ایران نمیتواند بدهد. از سوی دیگر امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه در پایان نشست با سران انگلیس و آلمان گفت: اولویت ما در دفاع از برجام، تضمین صلح و ثبات در منطقه است. وی افزود: تلاش میکنیم همه طرفها به سمت برقراری مذاکراتی برای انعقاد یک توافق گستردهتر حرکت کنند که این امری اجتنابناپذیر است. ماکرون با وجود تاکید بر ضرورت مذاکره و توافق جدید با ایران که به مفهوم مطالبه امتیازات جدید فرابرجامی بدون اجرای تعهدات برجامی است، تصریح کرد: ما به خاطر ایران، درگیر یک جنگ استراتژیک و تجاری با آمریکا نخواهیم شد. ما خواستار حفظ منافع شرکتهای اروپایی در ایران هستیم، ولی با وجود این خواست، ما شرکتهای آمریکایی را به خاطر ایران تحریم نکرده و با آنها به مقابله تجاری نخواهیم پرداخت. این کار منطقی نیست. این رویکرد، حتی از نقطه نظر راهبردی- سیاسی با اهداف ما مطابقت ندارد. هدف نهایی رسیدن به یک توافق گسترده با ایران به نحوی است که بتوانیم امضای آمریکا را نیز کسب کنیم.» امانوئل ماکرون در خصوص اقدام اروپا برای حفاظت شرکتهای اروپایی از تحریمهای آمریکا گفت: کمیسیون اروپا پیشنهاد فعال کردن دوباره قانون موسوم به مسدود کردن تحریمهای آمریکا مصوب سال 1996 و همچنین حمایت بانک سرمایهگذاری اروپایی را از شرکتهای اروپایی که با ایران تعامل میکنند مطرح کرده و ما هم از آن حمایت کردیم. از سوی دیگر آنگلا مرکل نیز در سخنانی مشابه گفته است: برجام کامل نیست و باید مذاکرات موشکی را با ایران آغاز کنیم. وی گفت: «ما میتوانیم از شرکتهای کوچک و متوسط [برای تجارت با ایران] حمایت کنیم.» وی با این حال درباره قوانین مسدودساز تحریمها و احتمال پرداخت خسارت به شرکتهای اروپایی که به دلیل تجارت با ایران از سوی آمریکا جریمه میشوند، گفت: «ما نمیتوانیم [ضرر] کل اقتصاد را جبران کنیم. نباید در این مورد توهم ایجاد کرد. با وجود اظهارات مکرر مقامهای اروپایی مبنی بر اراده این اتحادیه برای ادامه اجرای برجام، شرکتهایی چون «توتال» فرانسه، «مائرسک» دانمارک و «زیمنس» آلمان که همگی قراردادهای تجاری با ایران امضا کردهاند، میگویند به دلیل بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا مجبور به ترک بازار ایران هستند. در واقع فارغ از تعارفات لفظی مقامات اروپایی، آنها قرار نیست به خاطر ایران و تعهدات خود در برجام، با آمریکا درگیر شوند و در مقابل تحریمها بایستند و به همین دلیل، شرکتهای اروپایی مجبور میشوند به تحریمهای آمریکا تمکین کنند. اما مقامات اروپایی مایلند به بازی فریبکارانه دعوت ایران به مذاکرات تازه واگذاری امتیازات جدید در کنار اجرای تعهدات برجامی ادامه دهند! مرکل چند روز پیش در مجلس آلمان تصریح کرده بود: «ماندن در برجام، برای گفتوگو یا مذاکره با ایران بهتر است»، به گفته او آنگلا مرکل در پارلمان آلمان گفت اگرچه برجام توافق ایدهآلی نیست، اما با ماندن در برجام بهتر میتوان با ایران وارد مذاکره بر سر مسائل دیگر مانند برنامه موشکی و سیاست این کشور در قبال اسرائیل شد.» یادآور میشود اواخر سال 95 ریچارد هاویت (تهیهکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط ایران) سخنان قابل تاملی را مطرح کرد. او گفت: «توافق هستهای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفتوگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما میخواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به جنگ در سوریه و یمن پایان دهیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم!» امیدی که با لبخند شیطان بزرگ بیاید با اخم او از بین میرود وزیر راه و شهرسازی میگوید انتقاد از بدعهدیهای غرب درباره برجام، جوانههای روییده در کشور را لگدمال میکند!عباس آخوندی گفته است: به غیر از نتانیاهو چه کسی از رفتار ترامپ ابراز خوشنودی کرد. اما میبینیم که عدهای از این رفتار رئیس جمهور آمریکا اظهار شادمانی میکنند. آیا این رفتار شادمانی دارد؟ دولت کاری انجام داد و توانست صهیونیستها را در گوشه رینگ ببرد و حالا آنها هم با آمدن این فرد در رأس دولت آمریکا ابراز شادمانی میکنند. وی میافزاید: امروز عدهای در کنار رژیم صهیونیستی شادی میکنند و همچنان اظهار انقلابیگری نیز میکنند که در عمر خود علیرغم مشاهده و تجربه هر نوع اتفاق سیاسی این چنین اتفاقاتی را ندیده بودم. دوستانی که این فضا را ایجاد میکنند باید بدانند تمام جوانههایی که در اثر برجام در گوشه و کنار این کشور روییده را با یک فضای شعارگونه لگدمال میکنند. وی همچنین گفته است: باید به فکر جوانان، ایرانیها و قدرتمند شدن ایران بود. ایران وقتی قدرتمند است که در سطح جهان پرواز کند. ایران در قفس قدرتمند نیست. درباره این سخنان وزیر راه و شهرسازی باید گفت: جوانههای امید باید درونزا و با تکیه بر ظرفیتها و توانمندیهای عظیم داخلی باشد؛ وگرنه به همان سادگی که با یک لبخند (فریب) شیطان بزرگ، هیجان دروغین در برخی سهلاندیشان سیاسی درست میکند، با اخم یک کارگزار دیگر شیطان بزرگ، تبدیل به ناامیدی میشود. نکته بعد این که هر چند توافق با کدخدا (به عنوان فتحالفتوح بزرگ!!) برای مردم عایدیای جز دو برابر شدن قیمت ارز و تشدید رکود اقتصادی نداشت، اما برای برخی مدیران بیکفایت، ابزار مانور تبلیغاتی و انتخاباتی شد؛ چنان که با هواپیمای کذایی عکس تشریفاتی گرفتند و خرج انتخابات کردند و ناکارآمدیها در حوزه تأمین مسکن مردم و ایمنی جاده و راهآهن را پوشاندند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نمایش وحدت مقتدا صدر و حکیم پس از پیروزی در انتخابات عراق ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ «مقتدا
صدر» که پیش از این علیه دخالت آمریکا و عربستان در امور داخلی عراق موضع
گرفته بود، برای نمایش وحدت، با رهبر ائتلاف «حکمت ملی» عراق دیدار و
گفتوگو کرد. رهبر
ائتلاف «سائرون» که این روزها رسانههای غربی و عربی تلاش میکنند از او
به عنوان فردی مخالف نظام عراق و دارای تمایلات نسبت به عربستان، آمریکا و
ناسیونالیسم عربی به جهان معرفی کنند، طی روزهای گذشته، چهره متفاوتی از
خود به نمایش گذاشته است؛ او دو روز قبل به شدت علیه دخالتهای «برت مک
گورک» نماینده آمریکا در ائتلاف به اصطلاح «ضدداعش» در امور داخلی عراق
موضع گرفته بود و سپس، به طور غیرمستقیم، از عربستان نیز خواست در امور
عراق دخالت نکند.اما همزمان با این نمایش روحیه ضداجنبی و ضدآمریکایی، «مقتدا صدر» با «عمار حکیم» رهبرائتلاف «حکمت ملی» در نجف اشرف دیدار کرد و با این اقدام خود، به آنهایی که قصد داشتهاند از طریق مقتدا صدر، در جامعه عراق شکافاندازند، بحث قومیت عربی را برجسته کنند و بگویند که او نسبت به سایر جریانهای شیعی عراق کینه دارد، این پیام را داد که او به وحدت همه عراقیها میاندیشد و با جریانهای سیاسی شیعی هم مشکل ندارد. به هر حال، وجود چنین گرایشهایی در مقتدا صدر، زمینه را برای انتقال آرام و بدون حاشیه قدرت از دولت فعلی به دولت جدید فراهم خواهد کرد و راه را برای فتنهگری عربستان در عراق میبندد. براساس اعلام نتایج اولیه انتخابات، ائتلاف «سائرون» وابسته به مقتدا صدر، 54 کرسی از 328 کرسی پارلمان را به دست آورده است. ائتلاف «الفتح» تحت رهبری «هادی عامری» و «النصر» به رهبری «حیدر عبادی» به ترتیب در جایگاههای دوم و سوم قرار دارند. همچنین، براساس توئیتی که مقتدا صدر منتشر کرده، وی قصد دارد همه توان خود را برای مبارزه با فساد و تقویت امنیت در عراق به کار بگیرد. در کنفرانس خبری مشترکی که عمار حکیم و مقتدا صدر در نجف اشرف داشتند، عمار حکیم به خبرنگاران گفت: ما درباره دولت آینده و ائتلاف آتی صحبت کردهایم. حکیم درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات نیز گفت، این کاهش حاوی این پیام است که مردم خواستار روی کار آمدن چهرههای جدید در عرصه سیاسی کشور هستند. حکیم از مرجعیت دینی عراق نیز به خاطر هدایت مسیر کلی کشور تشکر کرد. انتخابات پارلمانی عراق شنبه 22 اردیبهشت برگزار شده است. در این انتخابات حدود 44 درصد واجدان شرایط شرکت کردهاند. قرار بود نتیجه نهایی انتخابات، دیروز اعلام شود، ولی تا عصر دیروز چنین اتفاقی نیفتاد. بازتاب گسترده خبر کیهان از راز غیبت طولانی بن سلمان مشاور
ویژه ولیعهد عربستان در واکنش به مطلب منتشر شده در کیهان مبنی بر چرایی
غیبت 27 روزه محمد بن سلمان که با عنوان«بن سلمان و برگی از یک سند سرّی»
منتشر شده، تصویری بسیار مخدوش و بدون تاریخ از ولیعهد سعودی منتشر کرده تا
چنین القا کند که، هیچ اتفاقی برای محمد بن سلمان نیفتاده است. این مطلب
بازتاب گستردهای نیر در رسانههای داخلی داشت. غیبت
«محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی در هفتههای اخیر بسیار خبر ساز شده است.
بن سلمان از زمان حادثه تیراندازی در کاخ الخزامی در ریاض(اول اردیبهشت)
تاکنون آفتابی نشده و پس از این حادثه تنها دو تصویر بدون تاریخ از وی
منتشر شده است و همین امر باعث گردیده که کارشناسان این دو تصویر را به قبل
از حادثه تیراندازی نسبت دهند. در این ارتباط روزنامه کیهان در گزارشی
اختصاصی و به نقل از یک منبع اطلاعاتی منطقهای ضمن تشریح برخی شواهد،
اعلام کرد خبرها از زخمی شدن بنسلمان با دست کم 2 گلوله حکایت دارد و حتی
این احتمال وجود دارد که وی کشته شده باشد. این افشاگری به سرعت در
رسانههای داخلی و حتی منطقهای بازتاب یافت و آلسعود را هم وادار به
واکنش کرد. در این شرایط سعودیها با انتشار عکسی سعی کردند تا به نوعی این
جو را مدیریت کنند. خبر گزاریها درباره این واکنش نوشتند، مشاور ویژه محمد بن سلمان ولیعهد سعودی تصویری از حضور وی با محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و حمد بن عیسی شاه بحرین در ضیافت عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر را منتشر کرد، اما مشخص نیست این ضیافت کی برگزار شده است. این تصویر، بنسلمان و بنزاید را در لباس غیررسمی نشان میدهد؛ درحالی که السیسی نیز شلوار و پیراهن غیررسمی به تن دارد. «بدر العساکر» مشاور ویژه ولیعهد سعودی در توضیح این تصویر هم چنین نوشته: «تداوم دیداری دوستانه بین دوستان بهمیزبانی عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر در چند روز پیش.» «العساکر» در حالی این تصویر را منتشر کرده که پیش از این هیچ یک از رسانههای این چهار کشور خبر این ملاقات چهارنفره را ذکر نکرده بودند! با مراجعه به صفحه اول خبرگزاری رسمی عربستان که اخبار نشستها و دیدارهای پادشاه و ولیعهد سعودی را منتشر میکنند، میبینیم که در صفحه مربوط به اخبار بنسلمان، آخرین خبر و عکسی که از وی وجود دارد مربوط به اواخر آوریل است و از آن تاریخ به بعد دیگر هیچ خبری از بنسلمان در صفحه رسمی وی در خبرگزاری رسمی سعودی منتشر نشده است تا بر ابهامات مربوط به سرنوشت وی بیفزاید. این در حالی است که بنسلمان عطش رسانهای عجیبی دارد. غیبت چند هفتهای وی در رسانهها عادی به نظر نمیرسد. ولیعهد سعودی نه در نشست اخیر شورای وزیران عربستان که در ریاض برگزار شد حضور یافته و نه در مراسم روز پنجشنبه ماه مبارک رمضان که پادشاه سعودی در آن شرکت کرده بود، مشارکت کرده است! به نظر میرسد انتشار این عکس از سوی مدیر دفتر ویژه بنسلمان پس از گزارش کیهان با هدف کنترل افکار عمومی و عبور از خبر ترور بنسلمان بوده است. سؤال اینجاست که چرا به رغم بازتاب گسترده این گزارش و خبر مرگ احتمالی بن سلمان، وی با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی، به این گزارشها، یک بار برای همیشه پاسخ نمیدهد؟! سرکرده «لشکر جهنگوی» پاکستان و قاتل شیعیان هزاره به جهنم رفت ارتش پاکستان طی عملیاتی، سرکرده گروه تروریستی لشکر جهنگوی در ایالت بلوچستان را در شهر« کویته » به هلاکت رساند. ارتش
پاکستان با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «سلمان بادینی» سرکرده گروه
تروریستی لشکر جهنگوی در ایالت بلوچستان این کشور به هلاکت رسید.
روابط عمومی ارتش پاکستان پنجشنبه دراین بیانیه افزود: در پی دریافت اطلاعات محرمانه از حضور عناصر تروریستی از جمله مهاجمان انتحاری در منطقه «کلی الماس» شهر کویته، نیروهای امنیتی به محل مورد نظر اعزام شدند. در این بیانیه آمده است: با اقدام نیروهای امنیتی و حمله این نیروها به مخفیگاه تروریستها، دو مهاجم انتحاری و یک تروریست لشکر جهنگوی و«سلمان بادینی» سرکرده این گروه تروریستی در ایالت بلوچستان کشته شدند و یک تروریست دیگر نیز زخمی شد. بر اساس این خبر، تبادل آتش میان تروریستها و نیروهای امنیتی منجر به جان باختن سرهنگ وابسته به اطلاعات نظامی ارتش پاکستان و زخمی شدن چهار نظامی دیگر شد. به گفته ارتش، سلمان بادینی در ترور بیش از 100نفر از اعضای جامعه شیعیان هزاره شهر کویته و نیروهای امنیتی پاکستان دست داشته بود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |