تاریخ : سه شنبه 13 خرداد 1393 | 12:07 ق.ظ | نویسنده : omid hosseini
اجباری بودنت همش در یاد هست زندگی

طعمت از یادم راهی شد و رفت...

شبی در خواب  خواب طعم تلخی را دیدم

صبح درمرورش  طعمش مرا آشنا بود  ولی ...

طعمت از یادم رفته بود ...

بدی هایت هم دگر طعمی ندارد ...

زندگی اجباری  که طعم ندارد ....







طبقه بندی: از افکارم، دست نوشته،

تاریخ : یکشنبه 11 خرداد 1393 | 11:13 ق.ظ | نویسنده : omid hosseini







طبقه بندی: اعیاد و میلاد ها،

تاریخ : جمعه 15 فروردین 1393 | 12:57 ق.ظ | نویسنده : omid hosseini



16
فروردین


 شروع تحصیل
ی 93 مبارک
 
امسالم شروع دوباره
ی انتظارفرج

خدا کند که بیا
یی

یا مهد
ی ادرکنی






طبقه بندی: دلنوشته، دست نوشته،

تاریخ : سه شنبه 12 فروردین 1393 | 08:10 ب.ظ | نویسنده : omid hosseini


تاریخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 | 05:06 ب.ظ | نویسنده : omid hosseini






طبقه بندی: اعیاد و میلاد ها،

تاریخ : پنجشنبه 22 اسفند 1392 | 03:51 ب.ظ | نویسنده : omid hosseini
 1فروردین ــــــــــــــــــــیک سال فاصلهـــــــــــــــــــ29 اسفند

  
  ـــــــــــــــــــ29اسفندـــفاصله24 ساعتـــ1 فروردین ــــــــــــــــــــــــ



دورترین فاصله رو نزدیکترین ها از ما دارن






طبقه بندی: دلنوشته، دست نوشته، از افکارم،

تاریخ : شنبه 17 اسفند 1392 | 02:33 ب.ظ | نویسنده : omid hosseini






هر روز کنار پنجره رو به منظره ای نگاه می کردم

 و خیال می بافتم بی آنکه منظره را نگاه کنم

خیال پشت خیال

 همچو کارگاهی کهنه

می بافتم که روزی از دم خیال هایم را بپوشم

اما...

اما،یک بار هم یکی از آنها را اندازه نکردم ...

دیروز کمدی که در آن خیال ها را نگه می داشتم پرشد

کلاهی از آن بیرون پرید

یاد روزی افتادم که او را می بافتم

 یک روز  آفتابی
سرد زمستان

بی اختیار بر سرم گذاشتمش

مرا در خود بلعید وشکافت

تازه فهمیدم که چه بیهوده می بافتم










هنوز هم خیال می بافم از کلاف افکارم ...




طبقه بندی: دلنوشته، دست نوشته، از افکارم،

تاریخ : پنجشنبه 24 بهمن 1392 | 01:48 ق.ظ | نویسنده : omid hosseini


Untitled-4.jpg



طبقه بندی: عکس نوشته،

تاریخ : سه شنبه 22 بهمن 1392 | 01:27 ق.ظ | نویسنده : omid hosseini
برای رساندن مفهوم یک احساس باید  غرق احساس بشی ،

ذره ذره ی احساساتت رو بفهمی ،فهمیده هاتو با قلم  جاری کنی روی کاغذ ،

جاری که باشن راه خودشون رو به فکرای باز  پیدا می کنه ...

همیشه خواستم احساساتم رو جاری کنم بر روی کاغذ،

 اما خودم تو لمس وفهمیدن احساساتم  درموندم...






بودن از برای زیستن است 


کاش که زیستن از برای بودن بود 

همین گونه که نفس از برای بودن است

شاید که  می زیستیم به اجبار ...



طبقه بندی: از افکارم، دلنوشته، دست نوشته،

تعداد کل صفحات : 13 :: 1 2 3 4 5 6 7 ...