سهم من طناب داره
اما..
ﺍﻣـــــﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﺸـــــــم هــــا،
ﺍﯾﻦ ﭼﺸـــــــم هــای ﺩﻫــﻦ ﻟـــﻖ...!
از حقیقت های تلخ خسته ام …
یک دروغ شیرین بگو
بگو دوستت دارم
هــنوز هم چشمــانم نگــاهت را
نگــاهم لبــانت را
و لبانم لــبانت را نشــانه مــیرود
در طــلب یــک بوسه
هنوز هم زیباست انتــظار آغوشت را کشیدن
حتی زیــباتر از گذشــته
من یه پسرم!
اگه برات غیرتی نشم
اگه روت حساس نباشم
اگه ته ریش نداشته باشم
اگه باهات مهربون نباشم
اگه بهت اخمای کوچولو نکنم
اگه وقتی شالت رفت عقب نگم اونو بکش جلو
اگه دستتو محکم نگیرم
اگه نگم هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت
اگه سر به سرت نذارم...
اگه قربون صدقت نرم
اگه نگرانت نشم
اگه بهت نگم عروسک من
مردت نیستم...!!!
مثل خط سفید وسط جاده است,
تکه تکه میشه
ولی بازم پا به پات میاد...
هر کسی می تواند با تو گریه کند
اما کسی که تو را دوست دارد
وقتی اشک در چشمان شماست ، میتواند آنرا تبدیل به لبخند کند . . .
میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم!
در ساحل کنار دریا ایستاده ای
هوای سرد…
صدای موج…
انتظار انتظار انتظار…
به خودت می آیی
یادت می اید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند
نه دستی که شانه هایت را بگیرد
نه صدایی که قشنگ تر از صدای دریا باشد
اسم این تنهایی است…
“عزیز بودن” جرم نیست
امتیازیست که “تو” در قلب من داری و “خیلی ها” ندارند
از تنهاییم ژاکتی بافتم که به گرمی هیچ آغوشی نیست..
ولی بی منت گرم است
تنها مسافری که دلم بازگشتش را نمیخواهد
قاصدک ایست که آرزوی آمدن تو را در آن دمیدم …
“تو” برگرد…
قاصدک را چشمی در راه نیست…
تو را من چشم در راهم…
آهنگساز،ترانه وتنظیم :میثــــــم شـــــاهــــــپوری
http://www.uploadco.ir/uploads/ib55c5xwp8d129hc61tb.mp3
برچسب ها: هوای پاییز، آهنگ جدید، آهنگ غمگین، آهنگ عاشقانه، میثم شاهپوری، آهنگ جدید میثم شاهپوری، آهنگ میثم شاهپوری به نام هوای پاییز،
تا گرمی آغوش تو بود
ایمان نداشتم ، به آغاز فصل سرد . . .
روزهایم را خیابان های شهر می گیرند
شب هایم را ، خواب های تو
“بیولوژی” هم نخوانده باشی ، می فهمی چه مرگم شده است !
نفس مصنوعی یعنی :
تو نباشی و من به عکست خیره شوم . . .
به جان چشمانت قسم این بار چنان رفتنی ام
که کاسه های آب را هم قسم دهی ، نه آن روزها بر میگردد و نه من .
تو سرما بخوری
من هم می خورم !
برای دو نفر که همدیگر را دوست دارند
این یک اتفاقِ منطقی ست
نه به ویروس ها ربط دارد
نه هیچ چیزِ دیگر
آغوشت میتواند قشنگترین سرخط خبرها باشد
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز . . .
گفته بودم بی تو سخت میگذرد بی انصاف !
حرفم را پس میگیرم
خداوند نمیخواهد ما به هم برسیم
می دانی دلیلش چیست ؟
می داند که اگر کنارم باشی
دیگر هیچ وقت ، هیچ چیز
از او نخواهم خواست
گاهی آنقدر دلم هوایت را میکند
راه که میروی ، عقب می مانم
نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد . . .
تو فقط برای منی !
مزرعه که درو شد کلاغ هم رفت
بیچاره مترسک احساسش را به کسی سپرده بود
که برای نیازش “تنهاییش” را پر کرده بود .
خوش به حال ماهی ها
تکلیفشان معلوم است
هوایی که می شوند ، می میرند
چه حکایت عجیبی است هوای پاییز
تنها را تنها تر می کند و عاشق را عاشق تر
. . .
در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن
زندگی می کردند
شادی، غم، دانش عشق و باقی احساسات.
روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است....
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند
ادامه مطلب
.: Weblog Themes By Pichak :.