راستی خدا

راستی خدا

دلم هوای دیروز را کرده

هوای روز های کودکی را

دلم میخواهد مثل دیروز 

قاصدکی بردارم

آرزوهایم را به دستش بسپارم

تا برای تو بیاورد

دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم

و دوباره تمرین كنم

الفبای زندگی را

میخواهم خط خطی کنم

تمام آن روزهایی را که

دل شکستم و دلم را شکستند

دلم میخواهد این بار اگر معلممان گفت

در دفتر نقاشیتان

هرچه میخواهید بکشید

این بار تنها و تنها

نردبانی  بکشم به سوی تو

دلم میخواهد اگر این بار

گلی را دیدم آن را نچینم

دلم میخواهد..

میشود باز هم کودک شد؟!!!

راستی خدا!

دلم فردا هوای امروز را میکند؟!!!



[ سه شنبه 12 اردیبهشت 1396 ] [ 02:35 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

بارون دلم...

هوای دلم ابریه

نمیدونم به این ابرا بگم ببارن یا برن یه جای دیگه

هزار دلیل دارم كه بهشون بگم نبارن

اما

هزار و یك دلیل دارم كه بگم:

ببارید


[ جمعه 22 اردیبهشت 1396 ] [ 09:09 ق.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

خشاب پر


درد دل کردن تحت هر شرایطی دقیقا مثل تقدیم کردن یه خشاب پر به دشمنته
دشمنی که قبل از این فقط یه اسلحه بی خشابُ حمل می کرده بعد از اینکه خشابش پر شد 
منتظر آسیب باش


[ جمعه 15 اردیبهشت 1396 ] [ 06:55 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

من خوشحالم...

خوشحالم

خوشحالم كه خوشحاله

خوشحالم كه خوبه

 خوشحالم كه همه چی براش عالیه

منم خوشحالم...

خوشحال خوشحال خوشحال

خب خوب خوب

همه چی عالیه

عالی عالی عالی


[ دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ] [ 12:20 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

هق هق آسمان


چقدر این صدا برایم آشناست

  صدای هق هق گریه آسمان را میگویم

      صدای بارش باران را ...

     بارها آنرا از اعماق وجودم شنیده ام 

    صدایی است که رنگ تنهایی دارد

 و بوی فراق و درد دوری



[ شنبه 9 اردیبهشت 1396 ] [ 08:51 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

باران

خدایا میدانم این روز ها ازدستم خسته ای

کمی صبرکن خوب میشوم

بگذار باران بزند

دلم بگیردمیروم زیرآسمانت

دست  هایم رامیسپارم به دستت

سرم را میگیرم به سمتت

قلبم مال تو

اشک هایم که جاری شود

میشوم همانی که تو دوست داری

پاک استوار امیدوار

بگذار باران بزند...




[ شنبه 9 اردیبهشت 1396 ] [ 12:36 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

كوچ ناخواسته

آنقدر آزردی ..

که خودم کوچ کنم از شهرت ..

بکنم دل ز دل چون سنگت ..

تو خیالت راحت ..

می روم از قلبت ..

میشوم دورترین خاطره در شب هایت

تو به من می خندی ..

و به خود می گویی:

باز می آید و می سوزد از این عشق

ولی ..

بر نمی گردم نه!

می روم آنجایی

که دلی بهر دلی تب دارد ..

عشق زیباست و حرمت دارد ..

تو بمان ..

دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت

سرد و بی روح شده است ..

سخت بیمار شده است ..

تو بمان در شهرت



[ شنبه 9 اردیبهشت 1396 ] [ 12:34 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

حال خوب من

این روزها
دروغ گفتن را خوب یاد گرفته ام
حال من خوب است
خوب خوب
فقط زیاد تا قسمتی هوای دلم طوفانی
همراه با غبارهای خستگی ست




[ جمعه 8 اردیبهشت 1396 ] [ 12:26 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

دل به دل راه...

 

دل به دل راه ندارد هرگز” مردمان میگویند … دل به دل راه قشنگی دارد ،

 که درونش همه عشق است و وفا و ندارد راهی … به در بسته ی خاموش جفا . 

حال من می‌گویم … دل به دل راه ندارد هرگز !! به یقین ، دل به دل راه اگر داشت تو میدانستی …

 که دلم را به قشنگی نگاهت بستم و چقدر محتاج نگاهت هستم !

 باز میدانستی … که ترک سبز غرورم از چیست و چرا خانه ی دل بی تو … تهیست !

 دل به دل راه اگر داشت … تو میدانستی … که چرا این دل من خالی از غم نشود بعد از آنگاه که تو رفتی و دیگر 

نیستی...

اینو واسه یه دوست گذاشتم...



[ جمعه 8 اردیبهشت 1396 ] [ 12:24 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

...

از طلا بودن پشیمان گشته ایم

مرحمت فرموده ما را مس كنید


[ جمعه 1 اردیبهشت 1396 ] [ 07:04 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

مهمترین قسمت انسانیت

 

به آن هایی که دوستشان دارید
بی بهانه بگویید دوستت دارم
بگویید در این دنیای شلوغ
سنجاقشان کرده اید به دلتان
بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان
کوتاه تر از عمر شکوفه هاست
شما بگویید،حتی اگر نشنوند . . .

 

  “مهربان” بودن مهمترین قسمت “انسان” بودن است.
این”دل” انسان است که او را “سعادتمند” و “ثروتمند” می کند.
انسان با آنچه که “هست ” ثروتمند است،
 
نه با آنچه که دارد.
آرامش 
سهم کسانی است،
 
که “بی منت” می بخشند
بی کینه” می خندند 
و در نهایت
با “سخاوت” محبتشان را اکرام می کنند . . .



[ چهارشنبه 30 فروردین 1396 ] [ 06:47 ق.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

ایستادگی كن

مهربان و ملایم باش،
اجازه نده دنیا تو را زمخت و خشن نماید
به درد و رنج اجازه نده تو را بیزار نماید
به تلخی ها اجازه نده، شیرینی زندگیت را، از تو بربایند
.
.
.
ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛
شمع های افتاده خاموش می شوند

 

l



[ چهارشنبه 30 فروردین 1396 ] [ 06:43 ق.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

عشق بی دلیل

ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ !

ﻣﺜﻼ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ می گوﯾﻨﺪ:  ﻋﺎﺷﻖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪﻡ ﯾﺎ ﺩﯾﮕﺮﯼ می گوﯾﺪ :

ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﯾﺎ ﭼﻪ می داﻧﻢ ﻫﺮﭼﻪ! ﺍﺻﻼ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭد!

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ می پرﺳﺪ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟

ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ :

ﭼﻮﻥ “ﺩﻭﺳﺘﺶ دارم



[ چهارشنبه 30 فروردین 1396 ] [ 06:38 ق.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

زندگییییییییی...

زندگی

مانند قطار شهربازی است

پر از پستی و بلندی‌های فراوان ..

اما این تو هستی که انتخاب میکنی :

که بترسی و با نگرانی فریاد بزنی،

و یا اینکه بخندی و از آن لذت ببری

 



[ چهارشنبه 30 فروردین 1396 ] [ 06:31 ق.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]

رنگ نوازش

 

با چه رنگی نوازشت کنم؟ همین‌جا نشسته‌ام، پشت این در. از پنجره که نمی‌آیی؟ش

 

از همین‌جا وارد می‌شوی. نمی‌دانم کی، اما روزی از همین‌جا می‌آیی و من تا همان روز اینجا می‌نشینم، همین‌جا. چه فرقی می‌کند کجا باشم؟ من که جز تو چیزی نمی‌بینم. خیال دستهات تنم را از من گرفته است. گفته بودم؟ می‌برم تو را در شهری بزرگ، در میدانی قشنگ، روی دیوار چین، وسط میدان سرخ مسکو… نه، یک جای باشکوه، روبروی کافه‌ای که روزی همینگوِی شراب نوشید یا رستورانی که زولا پول نداشت غذا بخورد یا خانه کافکا. می‌خواهی وسط چهارراهی در نیویورک باز عاشقت شوم؟ نمی‌شود لباسهام را همینجور که تنم است، بپوشانم به تن تو؟ و لباسهات را همینجور که تنت است، بپوشم به تنم؟ می‌شود جوری توی لباسها گیر بیفتیم که برای بیرون آمدن چاره‌ای جز عشقبازی نباشد؟ نمی‌شود از هر طرف بچرخم لبهای تو برابرم باشد؟ می‌شود از هر طرف بیایی با چشمهام ببوسمت؟ می‌چرخم و باز می‌چرخم، شاید چشمهات را باز کردی. شاید حواست نبود، خواب‌آلود بوسم کردی باز. باز صورتی می‌بوسمت، با طعم پرتقالی. تو به هر رنگی خواستی، نفس بکش… رنگ خدا خوب است یا رنگ دیگری نوازشت کنم؟



[ جمعه 25 فروردین 1396 ] [ 05:41 ب.ظ ] [ اسی سه دست ] [ نظرات() ]
.: تعداد کل صفحات 2 :. [ 1 ] [ 2 ]