حیف نون زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر ارزون
حساب کن جفتشو ببرم
حساب کن جفتشو ببرم

[ سه شنبه هشتم مردادماه سال 1392 ] [ 10:10 ق.ظ ] [ محسن ذوالفقاری عبیر ]
قند و قندون
|
حیف نون زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر ارزون
حساب کن جفتشو ببرم ![]() [ سه شنبه هشتم مردادماه سال 1392 ] [ 10:10 ق.ظ ] [ محسن ذوالفقاری عبیر ] خری
امد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش بروامشب برایم خواشتگاری اگرتو بچه ات رادوست داری خر مادر بگفتا ای پسر جان تورامن دوست دارم بهتر از جان ز بین این همه خر های خوشگل یکی راکن نشان چون نیست مشکل خرک از شادمانی جفتگی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد به گفت مادر به قربان نگاهت به قربان دوچشمان سیاهت خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نبا شد مثل اوزن بگفت مادر برو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن به اداب و رسومات زمانه شدن داخل برسم عاقلانه دوتا پالان خریدند پای عقدش یه افسار طلا با پول نقدش خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله خر عاقد کتاب خود گشاید وصال عقد ایشان را نماید دوشیزه خر خانم ایا رضایی به عقداین خر خوشتیپ در ایی که خر خانم سرش یکباره جنبید خران عر عر کنان شادی نمودند
به
یونجه کام خود شیرین نمودند
![]() [ دوشنبه هفتم مردادماه سال 1392 ] [ 03:16 ب.ظ ] [ محسن ذوالفقاری عبیر ] غضنفر میره دستشوئی زنونه میگیرنش میگن : مگه کوری نمیبینی زنونست؟ میگه من چکار کنم اینجا نوشته: زنا، نه! اونطرف هم نوشته: مردا، نه
[ دوشنبه هفتم مردادماه سال 1392 ] [ 02:26 ب.ظ ] [ محسن ذوالفقاری عبیر ]
حیف نون با دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش
چقدر می گیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید! حیف نون میگه: مگه خودت نمی خوای بیای؟ ![]() [ دوشنبه هفتم مردادماه سال 1392 ] [ 01:38 ب.ظ ] [ محسن ذوالفقاری عبیر ] |
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |