ثـ ـآبـ ـت
چهارشنبه 4 تیر 1393 09:50 ب.ظ
یـ ـه طراح مـ ـد از جنـ ـس پارچـ ـه های مخـ ـمل و ابریشـ ـم
با اسانس لـ ـاک و رژلـ ـب و اکلیـ ـل
عاشـ ـق بدلیجـ ـات و لبـ ـاس و کیـ ـف و کفـ ـش
عاشـ ـق خریـ ـد کـ ـردن
دیـ ـوونه ی تیـ ـپ زدن
بـ ـا یـ ـه استـ ـایل خـ ـاص و شیـ ـک از جنـ ـس پاپیـ ـون
دلـ ـی بـ ـه لطافـ ـت پَـ ـرِ پروانـ ـه
افکـ ـاری رویـ ـایی و هنرمنـ ـدانه
با ظـ ـرافتی دختـ ـرانه
بـ ـه رویاهـ ـاش سفـ ـر میکـ ـنه
با کلـ ـی طـ ـرح و ایـ ـده
بـ ـا کمـ ـدی کـ ـه پـ ـر از لباسـ ـای شیـ ـکه و پیــ ـکه
دور و بـَ ـرش پـ ـر از کاغـ ـذای طراحیـ ـشه
زندگیـ ـش بـ ـا موسیـ ـقی و رقـ ـص معـ ـنا میشـ ـه
دنیاشـ ـو خودش اونجـ ـوری کـ ـه میخـ ـواد میسـ ـازه
عاشـ ـق ورق زدن مجـ ـله های مـ ـد تـ ـو کافـ ـه هـ ـای پاریسـ ـه
از دنیـ ـای اطرافـ ـش بـ ـرای طراحیـ ـاش الهـ ـام میگیـ ـره
بـ ـا خلاقیـ ـتی کـ ـه هیچـ ــوقت نمیمـ ـیره
یه طـ ـراح رمانتیـ ـک و حسـ ـاس
لباسـ ـاش خـ ـاص
غرورش از جنـ ـس المـ ـاس
بُنژوغ، بنـ ـده طراح مـ ـد، مادمـ ـازل مهسـ ـآ هسـ ـتم.
اینـ ـجا هـ ـم اتـ ـآق کـ ـآر طراحیـ ـمه :)
دیدگاه ها : ♥کـ ـآمـ ـنـ ـت♥
آخرین ویرایش: جمعه 27 تیر 1393 11:32 ب.ظ
مانتـ ـو+امتـ ـحان+کیـ ـف+ساپـ ـورت+تتـ ـو+پیتـ ـزا+خیـ ـریه+نقـ ـاشی
شنبه 15 شهریور 1393 01:32 ب.ظ
های بکس :)چطور مطورید ؟!؟من که نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحتتو این چند روز اتفاق خوب و بد زیاد برام افتاد :/خب باید بگم که یه مانتو داشتم زیر دستام به واسطه اتوی عزیز دار فانی را وداع گفت :(میشه گفت تازه خریده بودمش و کلی چیزو باهاش ست کرده بودمولی خب حادثه که خبر نمیکنه که D:مامانم الان یدونه دیگه با پارچه طرح مجله های مد وا3م دوخته ... بگذریمدیروز امتحان زبان داشتمبه نظر خودم خوب دادم ولی در مورد یه سوال هنوز شک دارم :/بعد از کلاس رفتیم توی یه مغازه از یه کیف خوشم اومد وا3 مدرسم خریدمشولی هرچی گشتم وا3 کفش به نتیجه ای نرسیدم :|بجاش یه ساپورت گرفتم. اینم عکس کیف و ساپورتم=>بعدشم رفتم 4تا برچسب تتو خریدم(خیلی باحالن عاشق این سبک از تتوام)=>
اخرشم عزیزجونم مارو پیتزا مهمون کرد جاتون خالی D:سفارشارو اوردیم خونه خوردیمهیچی بهتر از این نیست که بعد از یه روز سخت و پر مشغلهبا خیال راحت رو کاناپه لم بدی و همراه با برنامه مورد علاقت پیتزا بخوری=>راستی چن روز پیش مامانم از خیریه ای که عضوشه کلی لباس وا3مون اوردمـ3 اینکه یه تولیدی یه عالمه لباس با طرح ها و رنگ های مختلف بهشون اهدا کرده بودخوبیش اینه که خیلی ارزون واسمون دراومدو یهویی حدود 4 دست سِت لباس به کمدم اضافه شدراستی من دوباره یه نقاشی کشیدمطراحی مد نیست ولی خب دوسش دارم=>
فقط نمیدونم چرا به هر کی نشون میدم میگه: خودتو کشیدی؟(جلل خالق) :|الان که اومدم پست بذارم یه کاری کردم مرورگرم خیلی باحال شد
خب بسه دیگه زیاد دستم پوکید .. فعلا !
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: یکشنبه 16 شهریور 1393 06:28 ب.ظ
چآلـ ـش سطـ ـل آب یـ ـخ
چهارشنبه 29 مرداد 1393 02:16 ب.ظ
سلام دوستان !نمیدونم دیدید یا شنیدید ...ولی یه چالشی هس به اسم سطل اب یخ یا همون ice bucket challengeاین کارو برای حمایت از بیماران مبتلا به ALS انجام میدنوا3 این کار باید یه سطل اب یخ رو بریزی رو خودتبعدش سه نفر دیگه رو به این کار دعوت میکنی(فقط 24 ساعت وقت دارن)اگه دعوتو رد کنن باید 100 دلار برای کمک به این بیماری پرداخت کننتوی بیماری ALS دستگاه عصبی (مغز و نخاع) درگیر هستکه به تدریج باعث از دست رفتن عملکرد عضلات میشه !میگن وقتی که اب یخ رو میریزی رو خودت ..واسه یک لحظه میتونی خودتو جای اونا بذاریخیلی از افراد مشهور و معروف هم این کارو انجام دادنمث مارک زاکر برگ، بیل گیتس، جاستین تیمبرلیکنیمار، نایل، سلنا، کارا دلوینگ، تیلور و ...خیلی از ادمای معمولی توی این چالش شرکت کردن !عاقا گفتیم ما هم بیایم انجام بدیم دیگه D:چیمون از اونا کمتره -__-خلاصه دیشب یه سطل برداشتیم و یا علی !چشتون روز بعد نبینه هنوز سرماش تو وجودمه ..فیلمو گذاشتم اینستا D:هر کی یوزر نیم خواس بگه ...
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: پنجشنبه 30 مرداد 1393 04:39 ب.ظ
بـ ـرگـ ـشـ ـتـ ـم
شنبه 25 مرداد 1393 10:00 ق.ظ
سلام بکسمن برگشتم از مسافرت =)رفتیم عزیز جونمو با خودمون اوردیمالان خونه ی ماستموقع رفتن با اتوبوس وی آی پی رفتیم ..وسط راه برای استراحت پیش مجتمع رفاهی پرستو نگه داشتمن از اونجا یه کتاب گرفتم به اسم داستان های الهام بخش اینگلیسیتو راه کلشو خوندمتوی اتوبوسمون یه زن و شوهر خارجی بودن(فک کنم توریست بوده باشن)خواستم برم باهاشون حرف بزنم ولی نرفتم اخرش .. D:خلاصه رسیدیم خونه مامان بزرگم ..فرداییش رفتیم خانه کاشانه شعبه اون قسمتاز اونجا 2 تا استیکر خریدمبعد رفتیم فروشگاه نجم خاورمیانهاخرشم رفتیم پیتزا گرفتیم خوردیم جاتون خالی p:روز اخری هم ناهار دعوت بودیم خونه خالم اینابا دختر خالم نشستیم مانیکور پدیکور کردیمیه مسافرت 3 روزه بود ولی خوش گذشت ..
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: پنجشنبه 30 مرداد 1393 11:56 ق.ظ
فـ ـاینـ ـال+تـتـ ـو+تـ ـوی تـ ـوی+طـ ـراحـ ـی
پنجشنبه 16 مرداد 1393 03:08 ب.ظ
سلام دوست جونیاخوفید ؟!؟من دیروز فاینال داشتم ..خعلی خوب بود :)ینی سی دی قسمت لیسنینگش رو اشتب داده بودن D:تیچرمون مجبور شد یه لیسنینگ از توی خود کتاب بذاره ..منم اولین نفر برگمو دادم اومدم بیرون ..حالا دیگه یه هفته استراحت دارم :)شاید بریم مسافرت یا ..به هرحال ..داشتیم از کلاس برمیگشتیم رفتم یکی ازین برچسبای تتو خریدم ..طرح گربست .. خعلی نازه دوسش میدارم -->الان یکی از اون 2تای پایینیشو زدم رو بازوم D:بعدش رفتیم فروشگاه toytoy ..شما تا حالا رفتین ؟!یا تبلیغ وسایلشو تو پرشین تون دیدین ؟!؟این سایتشه -->وااای خدایی مغازش محشر بود !بگذریم ..من دیروز یه طراحی که چه عرض کنم سه تا طراحی کردم !البته طرحش توی اینترنت هس .. از پشت مانیتور کشیدمش-->حتما نظرتون بگید ..خوب شده عــایــا ؟!
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: پنجشنبه 16 مرداد 1393 04:46 ب.ظ
بـ ـیـ ـرون
یکشنبه 5 مرداد 1393 06:13 ب.ظ
های گایزمن شنبه از صبح تا شب بیرون بودمینی صبح تا پاشدم رفتم بسکتبال ..فک کنم چندتا دوست هم اونجا پیدا کردمبعد از اونجا هل هلکی رفتم کلاس زبان ..نتیجه امتحانم اومد .. 31 شدم از 35(به هر حال بالاترین نمره کلاس بود)بعد از کلاس مامانم اومد دنبالم رفتیم خانه و کاشانه ..چون به مناسبت ماه رمضون حراج خورده بود؛منم کلی زور کردم گفتم بیا بریم D:خلاصه من از اونجا یه هدفون خریدم با طرح قلب ..ازینا که روی گوش فیت میشه ->واقعا هم لازم داشتمچون وقتی با ام پی تریم میرقصم هندزفریم هی از گوشم میفته D:بعد از اون، افطاری و شامم دعوت بودیم ..دیگه خودتون تصور کنین !خلاصه دیگه دلم برا خونمون تنگ شده بود D:راستی عید همتونم مبارک :)
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: سه شنبه 7 مرداد 1393 06:07 ب.ظ
ماشیـ ـن گـ ـردی
پنجشنبه 2 مرداد 1393 07:03 ب.ظ
سلام دوستاندیروز همونطور که گفتم امتحان زبان داشتم ..راستش زیاد خوب نبود :(از چهل تا فک کنم سه چهار تا غلط دارم ..بیخیال !دیشب نزدیک ساعت 11 حوصلمون سر رفته بودرفتیم ماشین گردی D:صدای ضبط و هم فک کنم تا ولوم اخر بردیم بالا !خععلییی حال میداد ..بعدا جلو بستنی نعمت پیاده شدیم ..اونجا میز و صندلی و .. گذاشته بودن ..ملت هم جمع شده بودن داشتن بستنی میخوردنخلاصه ما هم کم نیاوردیم و رفتیم بستنی گرفتیممن گفتم بستنیم قیفی باشهبا اسکوپ شکلاتی و توت فرنگی و طالبی و هلوکلی هم خامه و سس شکلات و اسمارتیز گذاشت برام D:خلاصه ما هم نشستیم اونجا بستنی خوردیم ..این موزیک های خیابونی هم هی میومدن وا3مون ساز میزدن ..از اکاردئون بگیر تا ویولن ..خلاصه حال داد D:فعلا بای ..
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: پنجشنبه 2 مرداد 1393 07:43 ب.ظ
کلـ ـاس زبـ ـان+بسکـ ـتبـ ـال
دوشنبه 30 تیر 1393 05:23 ب.ظ
های گرلزامروز جلسه اول بسکتبالم بود ..وااای باورتون نمیشه .. معلم کلاس اولمو اونجا دیدم !!!دخترشو میاره وا3 بسکتبال میاره اونجا ..هی میگفت چقد تغییر کردی ! چقد لاغری ! چقد .. ! و خلاصه ازین حرفامنم هی میگفتم لطف داری شما(چی بگم اخه D:)بالاخره رفتیم تو سالن ..فک کنم یه چیزی حدود چهل نفریم !راستش زیاد از معلم و بچه ها و کلا محیط اونجا خوشم نیومد ..بگذریم .. امیدوارم جلسه ی دیگه بهتر باشه !از اون ور زود اومدیم خونه تا وسایلمو بردارم برم کلاس زبان !اصن یه وضی !!!همه ی تایمم پر شده :|خیلی خسته شدم ..تازه چهارشنبه میدترم دارم .. دعا کنین خوب بدم plz !
دیدگاه ها : برو ثابت
آخرین ویرایش: دوشنبه 30 تیر 1393 11:31 ب.ظ
شـ ـب قـ ـدر + نتـ ـیجـ ـه نظـ ـرسنــ ـجی
جمعه 27 تیر 1393 11:27 ب.ظ
سلام عزیزان دلم :)شهادت حضرت علی رو به همه ی دوستان تسلیت میگم ..اصن ادم تو این شبا حس و حالش عوض میشه :|دیشب تا ساعت نزدیک 3 نشسته بودیم پای رادیو دعای جوشن کبیر میخوندیم ..منم که دیگه گریم گرفته بود :(بگذریم ..امیدوارم تو این شبا هرکی هرچی نیاز داره خدا بهش بده ..و هر کی گره ای تو کارشه باز شه ..التماس دعا !اینم نتیجه نظرسنجی(بیشترتون همکار خودمید D:)
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: یکشنبه 29 تیر 1393 11:51 ق.ظ
مـ ـهـ ـسـ ـتـ ـان
چهارشنبه 25 تیر 1393 08:53 ب.ظ
سلام دوستانبالاخره کلاس بالم تموم شد !دیگه وا3 ترم بعد نمیخوام ثبت نام کنم ..دیروز رفتیم مهستان ..یه CD فروشی اونجا هست که هروقت میرم ازش خرید میکنم(مشتری پرو پاقرصشم)از بازی بگیر تا البوم خواننده های خارجی و فیلم خارجی و انیمیشن و .. همه رو دارهمنم که خوره ی هر چی CDـــَم(کلکسیون دارم)خلاصه 5 تا انیمیشن خریدم و یه دونه فیلم خارجی !و البوم ultraviolence از lana del ray (خواننده مورد علاقم)!بهم تخفیفم داد D:اومدیم طبقه پایینیه مغازه هس که باز من عاشقشم، همه جور وسایل دخترونه رو داره !یه دونه گیره سر از اونجا برداشتم که شکل پنچه ی اسکلته --> راستش من دیوونه ی چیزای فانتزی و باحال و متفاوتم 3>ولی حیف که از اون رنگی که خوشم اومد فقط یدونه داشت(میخواستم جفتی بردارم)مجبورش کردم انبارشو بگرده بیچاره 3 ساعت گشت اخرشم نداشت :|منم همون یه دونه رو برداشتم، بالاخره بهتر از هیچیه !بعد از اذان رفتیم توی یکی از فست فودای اونجا ..مامانم روزه بود، اش سفارش داد. ما هم اسنک خوردیم D:بعدشم توی راه که داشتیم میومدیم خونه، گفتم بریم فرهنگسرای بهمنرنگ پارچه میخواستم برای طراحی روی لباسای قدیمیم ..ولی اون رنگایی که مد نظرم بود رو نداشتمیخوام چندتا رنگ بگیرم که بتونم با هم ترکیب کنمگفتم دوباره که رنگای جدید اوردین میام شاید چند تا خریدم :)فعلا بـ ــ ـای
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: پنجشنبه 26 تیر 1393 01:34 ب.ظ
مـ ـهمـ ـونـ ـی
جمعه 20 تیر 1393 07:41 ب.ظ
سلـ ـام دوستـ ـای عزیـ ـزم :)همونـ ـطور کـ ـه میدونیـ ـد مـ ـاه رمضـ ـونهمامان منـ ـم دیشـ ـب همه ی فامیـ ـلارو دعـ ـوت کرده بـ ـود به صرف افـ ـطار و شـ ـامخلاصـ ـه منـ ـم رفتـ ـم تـ ـا وا3 مهمـ ـونی امـ ـاده شـ ـم ..نشسـ ـتم موهامـ ـو درسـ ـت کـ ـردم(فـ ـر کردم)بعـ ـدش لباسـ ـامو پوشیـ ـدمیه تونیـ ـک مشـ ـکی بـ ـا کمربـ ـندو ساپـ ـورت راه راه سفیـ ـد مشـ ـکیبـ ـا صنـ ـدل سفیـ ـدیـ ـه گردنـ ـبنـ ـدو یـ ـه انگشـ ـتر سـ ـه تایـ ـییه کوچولو هم عطر ..تیپـ ـم سـ ـاده و در عیـ ـن حـ ـال شیـ ـک بـ ـودبالاخـ ـره مهمـ ـونا کم کم اومـ ـدن ..اذان رو کـ ـه زدن ما هـ ـم سفـ ـره رو چیدیـ ـمنشستیـ ـم افطـ ـار کردیـ ـم (البتـ ـه من و بیشتـ ـر مهمونـ ـا روزه نبودیـ ـم D:)2 ساعـ ـت بعـ ـدش هـ ـم سفـ ـره شامـ ـو گذاشتیـ ـم ..بعـ ـد از شـ ـام مـ ـن و دختـ ـرای فامیـ ـل رفتیـ ـم تـ ـو اتـ ـاق ..یـ ـکی پیشنـ ـهاد داد بیایـ ـد برقصیـ ـمدرو بستیـ ـم و منـ ـم زود اسپیکرمـ ـو روشـ ـن کـ ـردمکلـ ـی رقصیدیـ ـم و دیوونـ ـه بـ ـازی دراوردیـ ـمتبلتمـ ـو اوردم چند تـ ـا ویدیـ ـو دیدیـ ـم و بـ ـا هم بلوتـ ـوث بـ ـازی کردیـ ـم D:بعـ ـدش دیـ ـگه مهمـ ـونا یکـ ـی یکـ ـی رفتـ ـن ..ولـ ـی دختـ ـر عمـ ـم شـ ـب پیشمـ ـون مونـ ـد :)خلـ ـاصه خـ ـوش گذشـ ـت ..اینـ ـم فعـ ـلا بـ ـای ;)
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: جمعه 20 تیر 1393 11:12 ب.ظ
دوسـ ـتـ ـام
چهارشنبه 11 تیر 1393 10:14 ق.ظ
هـ ـای گـ ـایـ ـزامروز میخوام بهترین دوستامو تو میهن بلاگ معرفی کنم :)کیمیا(میرا) و شیرین بهترین دوستایی هستن که تا حالا، اینجا داشتمتـ ـوی عکـ ـس بالـ ـاییوسطـ ـیه منـ ـمسمـ ـت راستـ ـیه کیمـ ـیاو سمـ ـت چپـ ـیه شیـ ـرینهتـ ـوی عکـ ـس پـ ـاییـ ـنسمـ ـت راسـ ـتیه منـ ـموسطـ ـیـ ـه کـ ـیمـ ـیاسمـ ـت چـ ـپ هـ ـم شیـ ـرینهخیـ ـلی دوستـ ـون دارم عزیـ ـزای مـ ـن :-*فـ ـعـ ـلـ ـا بـ ـ ـای
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: چهارشنبه 11 تیر 1393 11:54 ق.ظ
تـ ـابـ ـسـ ـتـ ـون
دوشنبه 9 تیر 1393 11:10 ق.ظ
هـ ـای دوسـ ـتان گلـ ـم :)خوبیـ ـد ؟!بـ ـا تابسـ ـتون چیـ ـکار میکنـ ـید ؟!؟خـ ـوش میگـ ـذره ؟!؟مـ ـن کـ ـه سیصـ ـدتا کلـ ـاس ثبـ ـت نـ ـام کـ ـردم ..بالـ ـه و بسکتـ ـبال و ادامـ ـه ی کلـ ـاس زبانـ ـماز جلسـ ـه ی دیـ ـگه دوسـ ـت صمیمیـ ـم هـ ـم میخـ ـواد وا3 بالـ ـه بیـ ـاد باشـ ـگاه ماواسـ ـه همیـ ـن یکـ ـم هیجـ ـان زدم ..کلـ ـی برنـ ـامه بـ ـرای ایـ ـن تابستـ ـون دارممیخـ ـوام اتاقمـ ـو تزییـ ـن کنـ ـم ..به دیـ ـواراش عکـ ـس و طراحیـ ـامو بچسـ ـبونم ..لبـ ـاس طـ ـراحی کنـ ـم ..و کلـ ـی کـ ـارای دیـ ـگه !میترسـ ـم دوبـ ـاره تـ ـا چشـ ـم بـ ـه هـ ـم بزنیـ ـم تعطیـ ـلات تمـ ـوم بشـ ـهوااای نـ ـه اصـ ـن تصورشـ ـم وحشـ ـتناکه D:تـ ـازه راحـ ـت شدیـ ـما !خـ ـب شمـ ـا چیـ ـکار میکنیـ ـد و چـ ـه برنـ ـامه هایـ ـی وا3 تابسـ ـتونتـ ـون داریـ ـد ؟!تـ ـوی کامنـ ـت ها حتـ ـما بگیـ ـد ;)فعـ ـلا بـ ـ ـای
دیدگاه ها : بـ ـرو ثـ ـابـ ـت
آخرین ویرایش: سه شنبه 10 تیر 1393 12:45 ب.ظ
