خوشنویسی -هنر-حیدرامیرپور
خوشنویسی نستعلیق -هنر اصیل ایرانی 
قالب وبلاگ
نویسندگان

[ جمعه 13 تیر 1399 ] [ 05:50 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

وقتی ترسیم مقاصد تا اندازه‌ای روشن شد به‌شکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدت‌ها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگ‌های سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگ‌های درختان و بوته‌ها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.

ابزارهای خوشنویسیویرایش

 
ابزارکار یک خوشنویس مبتدی

وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار مؤثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست. ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتند از:

  • قلم‌نی نوع مرغوب آن از نی‌های دزفولی (برای قلم‌های ریر و متوسط) یا نی خیزران (برای درشت‌نویسی) تهیه می‌شود.
  • کاغذ که در گذشته به صورت دستی ساخته می‌شد و مراحل تولید و پرداخت پیچیده‌ای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، به‌ویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسب‌ترند.
  • مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوه‌ای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر می‌توان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. اینکار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم می‌شود و برای اجرای بهترِ حروف کشیده بسیار مؤثر است.

افزون بر آن از وسایل خوشنویسی می‌توان به ابزار زیر اشاره کرد:

دوات، لیقه، قلمتراش، قط‌زن، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم یا چرمی،مِسطره، ابزار به‌هم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان


[ جمعه 21 آذر 1399 ] [ 12:44 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

منابعویرایش

  • Addiss, Stephen. Dances 77, Japanese Calligraphy by Poets, Monks, and Scholars. 1568-1868.

[ دوشنبه 17 آذر 1399 ] [ 01:09 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

روش‌های تفننیویرایش

 
نمونه تحلیلی خط طغری مربوط به امضاء سلطان محمود دوم پادشاه عثمانی
  • خط ناخنی گونه‌ای از خوشنویسی است که در آن به جای استفاده از جوهر و قلم، با فشردن کاغذ در بین دو ناخن انگشت میانی و شست، کاغذ را تغییر شکل می‌دهد و بدین ترتیب کلمات شکل می‌گیرند. گفتنی است این نوع خط بسیار بدیع است و گسترش چندانی ندارد.
  • قطاعی که در آن خطوط را باظرافت کامل بریده و بر زمینه‌ای دیگر می‌چسبانند.
  • طغری نوعی ترکیب بندی خاص از حروف است که معمولاً با خط ثلت انجام می‌شود و در گذشته به منظور امضاء استفاده می‌شده‌است

[ جمعه 14 آذر 1399 ] [ 12:30 ق.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

خطوط ششگانه یا اقلام سته که از آن‌ها به‌عنوانخطوط اصول هم نام برده می‌شود، شش خط اصلی در خوشنویسی اسلامی هستند که در تمامی کشورهای اسلامی ازجمله ایران رواج داشته‌اند و هنوز هم اغلب آن‌ها مورد استفاده خوشنویسانهستند. هر یک از این خطوط یا قلم‌ها دارای قواعد و نظم معینی می‌باشند. ابداع این خطوط را به ابن مقله وزیر نسبت داده‌اند.

خطوط ششگانه عبارند از:

وجه تمایز این شش قلم، اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور (حرکت‌های مستقیم یا منحنی) نسبت به یکدیگر می‌باشد. همچنین این خطوط در جزئیات قواعد اصلی خوشنویسی که بهاصول دوازده‌گانه خوشنویسی معروفند دارای تفاوت‌هایی می‌باشند. این اصول عبارتند از:ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور،صعود مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن که حداقل ده اصل اول آن اختلاف بین این قلم‌ها را شکل می‌دهد.

برخی گویند خط نستعلیق، ترکیبی است زیبا از خطوط نسخ و تعلیق از خطوط ششگانه


[ چهارشنبه 12 آذر 1399 ] [ 07:07 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

تحولات نوین خوشنویسیویرایش

و همچنین نگاه کنید به مکتب سقاخانه

همواره قابلیت‌های کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکل‌گیری تحولات در خوشنویسی بوده‌است. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما به‌ویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تأثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشته‌است.

خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازه‌ای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی - هنری و سیاسی - اجتماعی و فناوری در ایران، در دوره‌های قاجار و پهلوی زمینه‌ساز نوآوری متفاوتی در خط شده‌اند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامه‌ها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب به‌تدریج از بین رفت. از این رو جنبه‌های خلاقه و روش‌های شخصی و شیوه‌گرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاه‌مشق»‌ها دوران تازه‌ای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت،تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز می‌بایست خود را با این تحولات هماهنگ می‌کرد.

روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلیزیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بوده‌است. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصه‌های مختلف اعم از شیوه‌های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت‌های نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالش‌های حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.


[ دوشنبه 26 آبان 1399 ] [ 09:29 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]
 
نمونه تحلیلی خط طغری مربوط به امضاء سلطان محمود دوم پادشاه عثمانی
  • خط ناخنی گونه‌ای از خوشنویسی است که در آن به جای استفاده از جوهر و قلم، با فشردن کاغذ در بین دو ناخن انگشت میانی و شست، کاغذ را تغییر شکل می‌دهد و بدین ترتیب کلمات شکل می‌گیرند. گفتنی است این نوع خط بسیار بدیع است و گسترش چندانی ندارد.
  • قطاعی که در آن خطوط را باظرافت کامل بریده و بر زمینه‌ای دیگر می‌چسبانند.
  • طغری نوعی ترکیب بندی خاص از حروف است که معمولاً با خط ثلت انجام می‌شود و در گذشته به منظور امضاء استفاده می‌شده‌است.


علت پیدایش ابزارهای خوشنویسیویرایش

وقتی ترسیم مقاصد تا اندازه‌ای روشن شد به‌شکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدت‌ها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگ‌های سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگ‌های درختان و بوته‌ها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.

ابزارهای خوشنویسیویرایش

 
ابزارکار یک خوشنویس مبتدی

وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار مؤثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست. ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتند از:

  • قلم‌نی نوع مرغوب آن از نی‌های دزفولی (برای قلم‌های ریر و متوسط) یا نی خیزران (برای درشت‌نویسی) تهیه می‌شود.
  • کاغذ که در گذشته به صورت دستی ساخته می‌شد و مراحل تولید و پرداخت پیچیده‌ای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، به‌ویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسب‌ترند.
  • مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوه‌ای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر می‌توان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. اینکار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم می‌شود و برای اجرای بهترِ حروف کشیده بسیار مؤثر است.

افزون بر آن از وسایل خوشنویسی می‌توان به ابزار زیر اشاره کرد:

دوات، لیقه، قلمتراش، قط‌زن، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم یا چرمی،مِسطره، ابزار به‌هم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان


[ دوشنبه 19 آبان 1399 ] [ 08:40 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

وقتی ترسیم مقاصد تا اندازه‌ای روشن شد به‌شکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدت‌ها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگ‌های سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگ‌های درختان و بوته‌ها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.

ابزارهای خوشنویسیویرایش

 
ابزارکار یک خوشنویس مبتدی

وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار مؤثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست. ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتند از:

  • قلم‌نی نوع مرغوب آن از نی‌های دزفولی (برای قلم‌های ریر و متوسط) یا نی خیزران (برای درشت‌نویسی) تهیه می‌شود.
  • کاغذ که در گذشته به صورت دستی ساخته می‌شد و مراحل تولید و پرداخت پیچیده‌ای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، به‌ویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسب‌ترند.
  • مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوه‌ای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر می‌توان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. اینکار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم می‌شود و برای اجرای بهترِ حروف کشیده بسیار مؤثر است.

افزون بر آن از وسایل خوشنویسی می‌توان به ابزار زیر اشاره کرد:

دوات، لیقه، قلمتراش، قط‌زن، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم یا چرمی،مِسطره، ابزار به‌هم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان


[ پنجشنبه 15 آبان 1399 ] [ 09:54 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

خطوط ششگانه یا اقلام سته که از آن‌ها به‌عنوانخطوط اصول هم نام برده می‌شود، شش خط اصلی در خوشنویسی اسلامی هستند که در تمامی کشورهای اسلامی ازجمله ایران رواج داشته‌اند و هنوز هم اغلب آن‌ها مورد استفاده خوشنویسانهستند. هر یک از این خطوط یا قلم‌ها دارای قواعد و نظم معینی می‌باشند. ابداع این خطوط را به ابن مقله وزیر نسبت داده‌اند.

خطوط ششگانه عبارند از:

وجه تمایز این شش قلم، اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور (حرکت‌های مستقیم یا منحنی) نسبت به یکدیگر می‌باشد. همچنین این خطوط در جزئیات قواعد اصلی خوشنویسی که بهاصول دوازده‌گانه خوشنویسی معروفند دارای تفاوت‌هایی می‌باشند. این اصول عبارتند از:ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور،صعود مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن که حداقل ده اصل اول آن اختلاف بین این قلم‌ها را شکل می‌دهد.

برخی گویند خط نستعلیق، ترکیبی است زیبا از خطوط نسخ و تعلیق از خطوط ششگانه


[ پنجشنبه 15 آبان 1399 ] [ 09:49 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد خوش‌نویس نام دارد، به‌خصوص زمانی که خوش‌نویسی حرفهٔ شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند.[۱] از این رو خوشنویسی با نگارش سادهٔ مطالب و حتی طراحی حروف و صفحه‌آراییمتفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه‌هایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزش‌هایگرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.

برگی از قرآن منندلسی
نمونه‌ای از خوشنویسی اسلامی برکتیبهای در مدرسه بواینانیا، مراکش، قرن چهاردهم میلادی

خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه درسرزمین‌های اسلامی و ایران اهمیت بسیاری در میان هنرهای بصری دارد. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام می‌تواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.

اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالب‌ها و قواعد و نظام‌های بسیار مشخصی شکل می‌گیرد و هر یک از حروف قلم‌های مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمی‌یابیم که ایجاد قلم‌های تازه یا شیوه‌های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت‌انگیزی پدیدار می‌شود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده‌است و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمی‌آید که تخطی از آن به‌منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می‌آمده‌است. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین می‌شده که در «رسم‌الخط»‌ها و «آداب‌المشق»‌ها از جانب استادان بزرگ تنظیم و ارائه شده‌است. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» - هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیش‌بینی و تکلیف شده - که ناممکن بوده‌است - اما به‌شکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بوده‌است.

خوشنویسی در کشورهای مختلفویرایش

 
خوشنویسی میفو، متعلق به دودمان سونگ در چین، ۱۰۹۷ میلادی

هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافته‌است اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگ‌ها می‌توان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگ‌های لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز به‌ویژه در کشورهای خاور دورو کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بوده‌است.

 
نمونه تمرین خطاطی عبدالرحمن حلمی
او خطاط و کاتب اهل ترکیه (عثمانی) بود و از شاگردانرسیم افندی (محمد راسم) (ایگریکاپی مهمت) به‌شمار می‌رفت. عبدالرحمن حلمی خطاط و کاتب مسلطی بود و بیشتر عمر خود را به شاگردی و در مدرسه ایاصوفیهاستانبول گذراند.

در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان می‌دادند (مانند کتیبه‌هایرومی یا برخی نسخه‌های خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانه‌ها و محافل طلاب بود.[۲]

خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن می‌سازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[۳] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. به‌طور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنارنقاشی رشد شگرفی کرد


[ چهارشنبه 14 آبان 1399 ] [ 06:59 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

سیر خط در ایرانویرایش

باور اساطیری پیدایش خط در ایران به نقل از شاهنامه فردوسی از این قرار است که دیوان برای نجات از اسارت، این هنر را به تهمورث (چهارمین پادشاه سلسله پیشدادیان) آموختند.[۸]در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی واوستایی نوشته می‌شد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکی‌ها خط مزبور رواج یافت و چنانچه می‌بینیم سکه آن‌ها بهمان خط است و سپس اشکانی‌ها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بی‌نقطه به نقطه‌دار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی می‌کرد هنرمندانی از مسلمین برخاسته‌اند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.


[ شنبه 10 آبان 1399 ] [ 12:18 ق.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

سیر خط در ایرانویرایش

باور اساطیری پیدایش خط در ایران به نقل از شاهنامه فردوسی از این قرار است که دیوان برای نجات از اسارت، این هنر را به تهمورث (چهارمین پادشاه سلسله پیشدادیان) آموختند.[۸]در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی واوستایی نوشته می‌شد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکی‌ها خط مزبور رواج یافت و چنانچه می‌بینیم سکه آن‌ها بهمان خط است و سپس اشکانی‌ها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بی‌نقطه به نقطه‌دار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی می‌کرد هنرمندانی از مسلمین برخاسته‌اند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.


[ شنبه 10 آبان 1399 ] [ 12:16 ق.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود نستعلیق شکل گرفت که افتخار هنر ایرانی است. در میان خطوط ایرانی و عربی، خط نستعلیق به‌گواه آثار آفریده شده به‌عنوان زیباترین خط و برتر از خطوط اسلامی شناخته شده و آن را «عروس خطوط اسلامی» نامیده‌اند.[۳]

از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق به‌تدریج خط جدیدی پدید آمد که نسختعلیق نام گرفت و در اثر کثرت استعمال این نام به نستعلیق تغییر پیدا کرد. در سده هشتم هجری قمری میرعلی تبریزی (درگذشت: ۸۵۰ هجری قمری) این خط را قانون‌مند کرد و در حد رقابت با خطوط ششگانهقدیمی مطرح نمود. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید. نستعلیق حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است.[۴] (یک ششم حرکت‌های مستقیم و پنج ششم حرکت‌های مدور دارد)

پس از میرعلی تبریزی پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزی و اظهر تبریزی در تکامل خط نستعلیق کوشش‌ها کردند تا نوبت به سلطانعلی مشهدی رسید که خدمات شایانی به این هنر اصیل نمود.[۴]

استادان زیادی پس از سلطانعلی مشهدی در رشد نستعلیق مؤثر بودند. همانند میرعلی هروی و پس از حدود یک سده، خوشنویس نامی و بزرگ،میرعماد حسنی (۱۰۲۴ هجری قمری). او که معاصرشاه عباس صفوی بود با نبوغ خود تغییرات و سبکی در خط نستعلیق به وجود آورد که هنوز پس از گذشت قریب ۴۰۰ سال مورد استفاده و الهام بخش خوشنویسان است. او پایه خط را به جایی رساند که برخی معتقدند از زمان پیدایش خط نستعلیق تاکنون هنرمندان خوشنویس را یارای برابری با او نبوده‌است. هم‌زمان با میرعماد هنرمند بزرگ دیگری به‌نام علیرضا عباسی می‌زیست که رقیبی برای او به‌شمار می‌رفت. علیرضا عباسی علاوه بر خط نستعلیق خفی و جلی، در خط ثلث نیز استاد بود به‌طوری‌که قالب کتیبه‌های مساجد و بناهای تاریخی اصفهان به خط ثلث یا به سرپرستی او انجام شده‌است.[۴]

خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی می‌زیستند، در خراسان بزرگ وکشورهای آسیای میانه، افغانستان و به‌ویژه خوشنویسان دربار گورکانیان هند (که تعلق خاطر ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد. به‌طور کلی سده‌های نهم تا یازدهم هجری را می‌توان سده‌های درخشان در هنر خوشنویسی دانست


[ چهارشنبه 7 آبان 1399 ] [ 03:59 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

نستعلیق

نوعی خط ایرانی که استادان این خط را زیباترین خط می‌دانند.

خط نستعلیق، (متشکل از لغات عربی نسخ وتعلیق[۱]) یکی از شیوه‌های نگارش خط در خوشنویسی فارسی است. این خط در ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران و برخی کشورهای عربی رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمایی می‌پردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ایرانی است و از آن در نوشتن متن‌های ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو،پشتو و به ندرت عربی استفاده می‌شود.

Nasta'liq script 2.jpg

خط نستعلیق نشانه‌ای بارز از طبع و سلیقه زیبایی شناختی ایرانیان است و بی‌شک زیباترین و ظریف‌ترین خط در میان خطوط اسلامی است تا جایی که آن را به‌حق «عروس خطوط اسلامی» لقب داده‌اند.[۲]

اگر چه میر احمد تبریزی (درگذشت ۸۰۳ ه‍. ق) را واضع این خط معرفی کرده‌اند اما به نظر می‌رسد که خط نستعلیق پیش از او نیز وجود داشته و میرعلی تبریزی در سده هشتم هجری برای اولین بار خط نستعلیق را تحت قاعده و قوانین خوشنویسی درآورده است و به حدی رسانده که به‌صورت خطی مستقل و قابل رقابت با خطوط ششگانه درآید.

در سده دهم هجری میر عماد حسنی قزوینیمشهورترین خوشنویس ایرانی این شیوه از خوشنویسی را به تکامل رساند و در اوج ظرافت و زیبایی قطعاتی ماندگار نوشت. در روند تاریخی خط نستعلیق به دربار گورکانیان هند و کاتبانامپراتوری عثمانی نیز راه یافت که به ویژه درهندوستان آثار ارزنده‌ای از این خط پدید آمد. پس از دوره‌ای از کم بودن ارزش این خط، خط نستعلیق در اوایل دوران قاجار جان تازه‌ای یافت و در اواخر این دوران تحت تأثیر صنعت نوظهورچاپ سنگی تحولی جدید را تجربه کرد.خط نستعلیق همچنان در پکیج فونت برای سیستم‌های کاربری در آفیس شرکت مایکروسافت بکار می‌رود.

ویژگی‌هاویرایش

در ساختار دستوری زبان فارسی، که هند و اروپایی است، بر خلاف عربی که ریشه سامی دارد، انتهای بسیاری از الفاظ و اسامی نیاز به یکی از حروف نهایی مدور دارد.[۲] خط نستعلیق دارای ظرافت‌ها و گردش‌های لطیفی در حرکت‌ها و شکل حروف است تا حدی که روحیه و ذوق هنری ایرانیان را به بهترین نحو به نمایش می‌گذارد. به نظر می‌رسد در شکل‌گیری نستعلیق خطوط مورد استفاده در ایران پیش از اسلام نظیر خط پهلوی مورد توجه بوده‌اند.[۳]

در نستعلیق، زیبایی و تناسب، هماهنگی و استواری در حد کمال به هم آمیخته‌است. دوایر این خط بسیار زیاد است و عمده حرکات حروف و اجزاء آن بر اساس منحنی‌ها استوار است تا جایی که خطوط مستقیم و صاف بسیار نادر و تقریباً هیچ است. این شیوه از خوشنویسی، فاقد علایم زیر و زبر و پیش است، هرچند در هنگام ضرورت می‌توان از علائم کوچکی بهره برد. نستعلیق برای نگارش حروف ویژه الفبای فارسی مانند «پ»، «چ»، «گ» و «ژ» تناسب کامل دارد و به‌خوبی سه نقطه این حروف در ترکیب‌بندی آن جا می‌افتد.

آرتور پوپ هنرشناس و ایران‌شناس مشهور معتقد است که نسخ خطی کامل و متعادل است و تعلیق خطی تأثیرگذار و حاکم. با ترکیب ویژگی‌های این دو خط، نستعلیق که بسیار نوازشگر، شیک، آرام و ملایم است، به‌وجود آمده‌است. این نوع خط که ایرانی‌ها آن را ترویج داده‌اند تصویری عالی از تمدن و جهان‌دیدگی را به نمایش می‌گذارد


[ سه شنبه 6 آبان 1399 ] [ 11:39 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

نمونه‌ای از خط نستعلیق به‌شکلچلیپامیرعماد حسنی - ایران
 
برگی از قرآن به خط کوفی - ایران - قرن یازدهم - ایرانیان حتی در خطوط رایج در سایر سرزمین‌های اسلامی شیوه‌های خاص خود را پدیدآوردند.

درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بوده‌است، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوه‌هایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهایآسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند می‌باشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید.میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.[۵]

آنچه که به عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوشنویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است. این در حالی است که خط نزداعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشته‌است. هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیر مذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است.

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند.

خط تعلیق را می‌توان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کردخواجه تاج سلمانی بود؛ که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر آبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.[۷]

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ وتعلیق خطی بنام نسختعلیق به‌وجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید.[۶] و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دستمیرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.

خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی می‌زیستند. در خراسان بزرگ وکشورهای آسیای میانه، افغانستان و به‌ویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.

به‌طور کلی قرن‌های نهم تا یازدهم هجری را می‌توان قرن‌های درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دستمرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همان‌طوری‌که بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز به‌وجود آوردند.[۶] درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند.

در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تأکید و توسعهسیاه‌مشق‌نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامه‌ها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نزدیک شد. در دوران پهلویروند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی حط را از کنج کتابخانه‌ها و مجموعه‌های خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه‌هایی چون نقاشیخط را به‌وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.

در سال‌های پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت


[ سه شنبه 6 آبان 1399 ] [ 12:06 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

وشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد خوش‌نویس نام دارد، به‌خصوص زمانی که خوش‌نویسی حرفهٔ شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند.[۱] از این رو خوشنویسی با نگارش سادهٔ مطالب و حتی طراحی حروف و صفحه‌آراییمتفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه‌هایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزش‌هایگرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.

برگی از قرآن منندلسی
نمونه‌ای از خوشنویسی اسلامی برکتیبهای در مدرسه بواینانیا، مراکش، قرن چهاردهم میلادی

خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه درسرزمین‌های اسلامی و ایران اهمیت بسیاری در میان هنرهای بصری دارد. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام می‌تواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.

اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالب‌ها و قواعد و نظام‌های بسیار مشخصی شکل می‌گیرد و هر یک از حروف قلم‌های مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمی‌یابیم که ایجاد قلم‌های تازه یا شیوه‌های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت‌انگیزی پدیدار می‌شود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده‌است و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمی‌آید که تخطی از آن به‌منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می‌آمده‌است. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین می‌شده که در «رسم‌الخط»‌ها و «آداب‌المشق»‌ها از جانب استادان بزرگ تنظیم و ارائه شده‌است. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» - هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیش‌بینی و تکلیف شده - که ناممکن بوده‌است - اما به‌شکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بوده‌است.

تحولات نوین خوشنویسیویرایش

و همچنین نگاه کنید به مکتب سقاخانه

همواره قابلیت‌های کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکل‌گیری تحولات در خوشنویسی بوده‌است. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما به‌ویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تأثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشته‌است.

خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازه‌ای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی - هنری و سیاسی - اجتماعی و فناوری در ایران، در دوره‌های قاجار و پهلوی زمینه‌ساز نوآوری متفاوتی در خط شده‌اند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامه‌ها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب به‌تدریج از بین رفت. از این رو جنبه‌های خلاقه و روش‌های شخصی و شیوه‌گرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاه‌مشق»‌ها دوران تازه‌ای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت،تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز می‌بایست خود را با این تحولات هماهنگ می‌کرد.

روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلیزیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بوده‌است. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصه‌های مختلف اعم از شیوه‌های سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیت‌های نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالش‌های حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.


[ یکشنبه 4 آبان 1399 ] [ 02:57 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

چلیپا (خوش‌نویسی)

چلیپا یکی از پرکاربردترین قالبها و شیوه‌های نگارش در خوشنویسی به‌ویژه در ایران است. خط چلیپا شکلی است از دو خط متقاطع که به زوایای قائم تقاطع کرده باشند. به نوشته امیرخانی چلیپا مورب نوشتنِ دو بیت یا چهار مصراع از شعری، با مضمون و پیامِ واحد، در یک صفحه مستطیل است. بدین ترتیب که باید چهار سطر شعر را، که امکان دارد از نظر هندسه حروف و کلمات، ناموزون و ناهمگون باشند، در مجموعه‌ای تناسب بخشند، ضمن آنکه در مجموع و در هر چهارسطر، نسبتهای مشترک چون زنجیره‌ای پیوستگی داشته باشند و در آن اصول زیبایی رعایت شود


[ شنبه 3 آبان 1399 ] [ 05:04 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

خوشنویسی

خوشنویسی کره‌ای (به هانگول: 서예) (به هانجا: 書藝) (با تلفظ Seoye) به هنر نوشتاری زبان کره‌ایبا خط هانگول یا هانجا گفته می‌شود.

تاریخچهویرایش

حروف چینی در اواسل قرن‌های دوم و سوم میلادی به همراه گسترش بوداگرایی به کشور کره وارد شد.[۱] تحسین فرهنگ دودمان تانگ در دورهسیلای متحد و نیز در قرن هشتم میلادی ادامه یافت؛ در این قرن بود که کیم سانگ استاد خوشنویسی اهل کره مشهور شد و خطاطی‌های او را با کارهای وانگ ژی‌چی چینی مقایسه می‌کردند.[۲] چوئه چیون شاعر نیز به خاطر خوشنویسی‌هایش مشهور بوده و یکی از آثار او به صورت سنگ‌نوشته در هائوندائه در بوسان هنوز هم وجود دارد.

سبک گوشه‌دار استادان اولیه تانگ، یو شینان،اویانگ ژون و چو سویلیانگ تا سده چهاردهم بکار می‌رفت تا اینکه در این سده، سبک‌های منحنی‌دارژائو منگفو روایج یافت.[۱] در این سال‌ها بود که خوشنویسی کره‌ای به سمت رسمی شدن پیش رفت.[۳] کیم جونگ هی خوشنویسی کره‌ای را در اوایل سده نوزدهم با پدید آوردن سبک جوسا (از روی سبک چینی لیشو) دگرگون کرد.

از آنجاییکه در سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۵ در مدارس حروف چینی را بکار می‌بردند از خوشنویسی با حروف هانجا استفاده می‌شد. پس از آن با افزایش ناسیونالیسم ملی، بکارگیری هانگول بیشتر شده و کارهای بیشتری با آن پدید آمد


[ جمعه 2 آبان 1399 ] [ 10:46 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]

شنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامیاست که در ایران و سرزمین‌های وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستانو شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت.

نمونه‌ای از خط نستعلیق به‌شکل چلیپااز میرعماد حسنی (۹۶۱–۱۰۲۴ هـ. ق)، ایران، متن شعر: «مسلّم کسی را بُود روزه‌داشت / که درمانده‌(ای) را دهد نانِ چاشت // وگرنه چه حاجت که زحمت بری / ز خود بازگیری و هم خود خوری»
قطعه خط شکسته‌نستعلیق اثر سید علی‌اکبر گلستانه، ۱۳۱۶ هـ. ق، متن قطعه بیتی از سعدی است که می‌فرماید: «ای که نصیحتم کنی کز پی نیکوان مرو / عشق حقیقت است اگر حمل مجاز می‌کنی». در این اثر خوشنویس، کلمهٔ «اگر» را حذف کرده‌است.

در حالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه در جهان اسلام، به‌عهده ایرانیان بوده‌است، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوه‌هایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان،پاکستان و هند است.

شکل‌گیریویرایش

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در پرتو حمایت ابوبکر بن سعد زنگیدر فارس، ده‌ها نسخه قرآن خطی به وجود آمد. در زمان حکومت ایلخانیان، به دلیل نفوذ هنر چین و سلطهٔ مغول‌ها، اوراق مُذهّب کتاب‌ها، نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومتتیموریان در ایران، خط و خوشنویسی اهمیتی ویژه یافت.[۱] میرعلی تبریزی خط نستعلیق را که از ترکیب خط نسخ و تعلیق به‌تدریج ایجاد شده بود را قوام بخشید. از شاهزاده بایسنقر میرزا به‌عنوان مشهورترین خطاط قرآن در این دوره یاد می‌شود.

آنچه که به‌عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوشنویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است. این در حالی است که خط نزداعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشته‌است. هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیرمذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلث و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است.

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند


[ سه شنبه 29 مهر 1399 ] [ 01:09 ب.ظ ] [ حیدر امیرپور ]
[ دوشنبه 28 مهر 1399 ] [ 01:11 ق.ظ ] [ حیدر امیرپور ]


منابعویرایش

  • Addiss, Stephen. Dances 77, Japanese Calligraphy by Poets, Monks, and Scholars. 1568-1868.

جستارهای وابسته


[ یکشنبه 27 مهر 1399 ] [ 02:17 ق.ظ ] [ حیدر امیرپور ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

تعداد کل صفحات : 581 ::      1   2   3   4   5   6   7   ...  

درباره وبلاگ

سلام عزیزان بازدید کننده
ممنون از اینكه از وبلاك خوشنویسی -هنر- حیدر امیرپور دیدن میفرمائید
باتشکر امیرپور
آمار سایت
بازدیدهای امروز : نفر
بازدیدهای دیروز : نفر
كل بازدیدها : نفر
بازدید این ماه : نفر
بازدید ماه قبل : نفر
تعداد نویسندگان : عدد
كل مطالب : عدد
آخرین بروز رسانی :

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات