تیم ترویج زبانشناسی

شنبه 8 شهریور 1399

منابع دکترای زبانشناسی 99

نویسنده: تیم ترویج زبانشناسی   طبقه بندی: کنکور زبانشناسی، 

برای تهیه‌ی فهرست منابعی که در این فایل مشاهده می‌فرمایید دقت فراوانی صورت گرفته است. این فهرست، ماحصل بررسی سوالات کنکور دکترا در سالهای اخیر و بازبینی دقیق منابع پیشنهادی گروههای زبانشناسی دانشگاهها، استادان زبانشناسی و رتبه‌های تک‌رقمی است. داوطلبان فراوانی در سالهای اخیر از این فهرست استفاده کرده‌اند و عده‌ی زیادی از آنها موفق به کسب رتبه‌های برتر شده‌اند. ویژگی این فهرست منابع این است که با توجه به اهمیت زمان برای داوطلب کنکور، به جای آوردن لیست بلندبالایی از کتابها، بر منابع اصلی هر درس متمرکز شده است و تلاش شده است که کتابهای پیشنهادی همپوشانی سرفصل و موضوع نداشته باشند.

 

در هر درس، کتابها از آسان به سخت و به ترتیب میزان اهمیت در کنکور مرتب شده‌اند. هر داوطلب ممکن است در یک یا چند درس، قوی یا ضعیف باشد. در این صورت ممکن است به منابع کمتر یا بیشتری نیاز داشته باشد. همچنین از برخی منابع بسیار ساده یا بسیار مشکل ممکن است تعداد تست کمتری طرح شود. از طرفی ممکن است داوطلب زمان کافی برای مطالعه‌ی دقیق و عمیق چهل و چند کتاب این فهرست را نداشته باشد. به همین منظور، آن منابعی که در کنکور اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند و باید حتما مطالعه شوند  به رنگ آبی آورده شده‌اند و با علامت ستاره مشخص شده‌اند. با این حال، مطالعه تمامی کتابهای این فهرست، به داوطلبانی که با مقدمات این رشته آشنا نیستند و یا پایه‌ی ضعیفی در ارشد دارند، توصیه می‌شود.




 برای دانلود فایل راهنما و فهرست منابع آزمون دکترای زبانشناسی اینجا را کلیک بفرمایید

نظرات() 

یادداشت از سرکار خانم فریناز سلطان‌پناه


 یادداشتی بر کتاب « تعبیر یک خواب طولانی» نوشتۀ لیلا قیاسوند



 از همان ابتدای کتاب و با خواندن جمله‌ای که در صفحۀ نخست آمده، «شبیه زنی صدساله که سالها از دوریِ عزیزی سوخته باشد.» درمی‌یابیم که شخصیت اصلی و مرکزی داستان یک زن است.
داستان « تعبیر یک خواب طولانی» در چنددقیقه اتفاق می‌افتد. درواقع از لحظه‌ای که آلیش(راوی) رگ دستش را می‌زند « همین‌جا لب پنجره، روی کاناپه می‌نشینم و منتظر می‌شوم. خون از مچ دستم  شُره می‌کند(ص۵)» تا لحظه‌ای که می‌میرد « زری دستش را می‌گذارد روی مچ دستم، یا خیال می‌کنم گذاشته؟ آمده تا مرا از خیالات جدا کند؟ فرصت ندارم به چیزی فکرکنم. خون با فشار می‌پاشد به دست‌هاش(ص‌آخر)»
شکل‌گیری کلیت داستان با یادآوری خاطرات گذشته و تلفیق آن با خیال‌ورؤیا دراین چنددقیقۀ باقیمانده از زندگی راوی صورت می‌گیرد. راوی موشکافانه و بی‌اختیار به‌دنبال هویت ازدست‌رفته‌اش می‌گردد. او مدام درجستجوی گذشته و آدم‌هائیست که طبیعت و جنگ آنها را از او گرفته‌است.
داستان به‌طورمتناوب به سمت گذشته‌و‌حال درحرکت است و راوی با زاویه‌دید اول‌شخص به یادآوری خاطراتِ محو و پراکندۀ گذشته سرک‌می‌کشد و داستان را با سرعتی آهسته پیش‌می‌برد. او در مرز بین خیال‌وخواب عصیان می‌کند و برای بیان این وضعیت از قویترین توصیف‌ها و تعبیرها استفاده کرده است. از دید راوی زندگی بدون گذشته بی‌معناست و حضور مادر، نیروی اصلی در کارزار زندگی است. بااینکه داستان به ترتیبِ رخدادِ وقایع روایت می‌شود؛ جریان سیال‌ذهن و تک‌گویی‌های ذهنیِ راوی، مرز بین گذشته‌وحال را چنان درهم‌ می‌آمیزد که منجر به درهم‌ریختگیِ روایتِ خطی داستان می‌گردد و این بارزترین ویژگی اثر است.
 فضای داستان بسیار تاریک و غم‌انگیز است و حضور گاه‌و‌بی‌گاه کلاغ‌ها و قارقارشان( در اتاق، پشت پنجره، در آسمان، فضای گورستان) به تراژدیک بودنِ فضا می‌افزاید. وقایع داستان در شهری سرد اتفاق می‌افتد و حضور آشکارِ برف و سرما_حتی در خانه_ بی‌روح بودن فضای داستان را تشدید کرده است؛ به‌طوری‌که حتی حضور آقای «م» و دکتر «ص» و تصور عشقی یک‌طرفه ازسوی آلیش هیچ کمکی در تلطیف فضای داستان نمی‌کند. آلیش دارای شخصیت بسیار منفعلی است و اعمال و رفتار و ارزش‌های خود را براساس دیدگاه‌های دیگران(امیر، آقای«م»، دکتر«ص») تنظیم می‌کند. روشن است در این‌حد اهمیت‌قائل‌شدن به داوری‌های معقول و غیرمعقولِ دیگران و احساس خود‌کم‌بینی، زمینه را برای نفوذ اندیشه‌ها و ارزش‌های غلط دیگران محیامی‌کند. او دچار روان‌رنجوری‌های بسیاری است و ریشۀ این بیماری و اختلال به دوران کودکی‌اش برمی‌گردد که در تعیین رفتارها و منشِ زمان بزرگسالی تأثیرات زیادی گذاشته‌است. ازدست‌دادن پدر و همانندسازی او با آقای«م» و متوسل‌شدن به عشقی خیالی و یک‌طرفه، او را بیشترازقبل دچار افسردگی و درماندگی کرده‌است. او خود را محکوم به سنگسار می‌پندارد و در چندجای داستان به‌ش اشاره می‌کند. آلیش مُرده‌ایست که به مادرش پناه می‌برد و روحِ سرگردانش را لحظه‌ای ازخود جدا نمی‌داند و درنهایت دراثر تشدید این اختلالات دچار روان‌گسیختگی می‌گردد و دست به خودکشی می‌زند.
جسارت نویسنده در بیان اشاراتی کوتاه و کلیدی به جنگ و اخبار و ذهن خیانت‌کار، در عمق روزمرگی‌ها را می‌توان یکی از ویژگی‌های مثبت داستان دانست. ماجرای اصلی این کتاب نه عشق است، نه خیانت؛ بلکه حکایت خشونت‌های پنهانی‌ست که علیه زنان در جامعۀ ما رخ می‌دهد و تنها مقصرش هم سکوت و خودخوری و مغلوب‌شدن خودِ زنان دربرابر این معضل است.

فریناز سلطان‌پناه
( داستان‌نویس)

نظرات() 

با کمال مسرت به اطلاع می‌رساند تیم ترویج زبانشناسی اصفهان موسسه‌ای علمی فرهنگی را با عنوان "مترجمان مهر آپادانا" به ثبت رسانده‌اند و از این پس فعالیتهای خود در زمینه زبانشناسی کاربردی-ترجمه را در قالب این موسسه انجام خواهند داد. 

نظرات() 
نظرات() 

چهارشنبه 29 آبان 1398

تبادل نظر در وبلاگ

نویسنده: تیم ترویج زبانشناسی   

با توجه به محدودیت‌های اعمال شده بر اینترنت کشور، فضای این وبلاگ در اختیار شما دوستان فرهیخته است تا از طریق بخش نظرات وبلاگ به تبادل نظر بپردازید.


برای دعوت از دوستان خود آدرس وبلاگ را برای ایشان پیامک بفرمایید.

نظرات() 
  • آخرین پستها

آمار وبلاگ

  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات