این بخش ، یه بخش جدیده که
اس ام اس های فوق العاده قشنگ و زیبا رو میتونید اینجا بخونید
از خوندتشون پشیمون نمیشید!
ادامه مطلب
اینگونه که من مانده ام و تیک تاک ساعت
.
.
.
.
نه
بیکار نمیشود نشست!
پشت زمان را برای آمدنت، به زمین میزنم....!
******************************
خسته ام از جنس قلابی آدمها....
هی فلانی! راهت را بگیر و برو
حوالی ما، توقف ممنوع است....!
******************************
مرا به ذهنت بسپار، نه به دلت
.
.
.
.
من از گم شدن در جاهای شلوغ، میترسم
اس ام اس های بیشتر در "ادامه مطلب"
ادامه مطلب
امیدوارم خوشتون بیاد!
بی انصاف این گره با یک نگاه تو باز میشد
تمام دندانهایم درد میکند....
***************************
گاهی فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که
خیلی دوستش دارم....
***************************
حماقت هایی هستند که با یاد آوری آنها می خندیم
و این حماقتها دردآورترین خاطرات زندگی ما هستند....
اس ام اس های بیشتر در "ادامه مطلب"
ادامه مطلب
زخم هایم کاش هرگز خوب نشوند
تنها یادگارهایی که از تو برایم مانده، همین زخمهای زبان تو است....
نیا باران، زمین جای قشنگی نیست...
من از اهل زمینم خوب می دانم که گل در عقد زنبور است
ولی سودای بلبل دارد و پروانه
را هم دوست می دارد...
باران همه ی دغدغه اش باغچه نیست
گاهی ازغصه ی تنها شدنش می بارد.
"اس ام اس های بیشتر در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

خواهرم تورهای گردشگری برگزار می کرد
در یکی از این سفرها با پسری
آشنا شدم به نام محمد .
پسری شوخ طبع ومودب بود با
چشمانی سبز رنگ و
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

در چشمانش نگرانی موج می زند. نگران گریه های بی تابی نگــار است. نگران حرف و حدیث هایی است که پشت سرش در آورده اند. نگران نگاه های سنگین نامردان روزگار است. نگران آزادی امیــر است و از همه بیشتر نگران این است که آیا برای فردا کار گیرش می آید یا باید سر گرسنه روی بالش بگذارد !
دستکش هایش را از دستانش در می آوردو...
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
این داستان هم قشنگه...داستانی غمگین و واقعی!!!
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود و ...
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
"این داستان رو حتما حتما بخونید...مطمئن باشید ضرر نکردید...
معنای واقعی عشق رو ..!"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

17 ساله بودم که به یکی از خواستگارانم
که پسر نجیب و خوبی بود جواب مثبت دادم.
اسمش رضا بود پسر معدب و متینی بود
هر بار که به دیدن می امد غیرممکن بود دست خالی بیاد
ما همدیگرو خیلی دوست داشتیمو...
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

شهریور ١٣٨١ بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه متلک بار کردن دخترا توی خیابون برای خودم دوست پیدا کنم . هر چند که به خاطر این غرور ٣ سال توی غم عشق دختر همسایمون سوختم و با اینکه می دونستم اونم منو می خوادولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که برم باهش حرف بزنم . از آخر هم پرید و رفت روی بوم یه نفر دیگه نشست . شاید اسم این غرور دیونگی باشه . اما این من بودم . من …
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
"پیشنهاد میکنم حتما این داستانو بخونید...!!!
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

شیر نری دلباختهی آهوی ماده شد.
شیر نگران معشوق بود و میترسید بوسیله حیوانات دیگر دریده شود.از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد و ...
"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

"متن کامل داستان در ادامه مطلب"
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد….
ادامه مطلب
WWW.love3tan.mihanblog.com

د
د
د
دو
دو
دو
دوس
دوس
دوس
دوسه تا میشه شیش تا !!! چیه فكرز كردی میخوام بگم دوست دارم؟!
كور خوندی! من:
« میمیرم برات »
اگه روزی فهمیدی 1000 نفر دوست دارن بدون یكیش منم
اگه یه روز فهمیدی 100 نفر دوست دارن یادت باشه یكیش منم
اگه یه روز متوجه شدی 10 نفر دوست دارن یادت باشه منم یكیشم
اگه یه روز فهمیدی فقط 1 نفر دوست داره مطمئن باش اون یك نفر منم
و اگه یه روز فهمیدی هیچ كس دوست نداره بدون من مردم...
ادامه مطلب
Template By : max-theme |