این روزهایم به تظاهر میگذرد

تظاهر به بی تفاوتی

تظاهربه بیخیالی

تظاهربه شادی

تظاهربه خنده

به اینکه دیگه هیچ چیزی مهم نیست

         اما

چه سخت میکاهد از جانم این نمایش............

همیشه دلموکسایی شکستند که نخواستم دلشون بشکنه

همیشه رفتارکسایی اذیتم کرد که نخواستم بارفتارم برنجونمشون

تو دلم یه عالمه حرفه اندازه تک تک لحظه هام  که کسیو نداشتم باهاش حرف بزنم

همیشه سنگ صبوربودم 

همیشه تکیه گاه بودم 

چرا کسی نفهمید پشت این خنده ها  

چه بغض هایی پنهان است

کاش میشد کسی باشه 

کاش میشد تمام حرفامو بگم

کاش کسی  بود و فقط گوش میکرد

نه نصیحت

نه گله

نه خواهش 

نه سرزنش 

فقط کمی ارومم میکرد همین......

خدایا دلم گرفته ....

تابستون داره میره

پاییز داره میاد

چه زود سال نصف شد

چه  زود گذشت

تابستون عزیز با اینکه زود داری میری

زود گذشتی اما خوب بودی

خیلی خوب

با وجود درس خوندن بم مزه دادی

یه مزه ی خوب

با وجود اینکه فصل مورد علاقم نیستی اما دوست داشتم

شاید سال دیگه که میای من نباشم

پس خداحافظت باشه

پاییز؟!

دوسِت ندارم

حسِ خوبی بت ندارم

مثه همیشه

خودتم میدونی

نقاشی خدا رو تویِ تو دوس دارم

رنگامیزیِ محشر

هنرِ عالی

اما به تو علاقه ندارم

امیدوارم به سلامتی بیای هرچه زودتر بری

تا شاخامون تو هم نره

امیدوارم بدی توت نباشه

امیدوارم غمگین نشم تویِ تو که غمگینیُ حس غریبی بم میدی...