اغوش تو بوی قفس میداد...
تو کوه پشتم بودی! اما نه!
کوهت فقط فریاد پس میداد...
رقص از سر پیراهنم افتاد
وقتی که اغوشت رو بو کردم
چه حرف هایی توی جیبت بود
وقتی لباست رو اتو کردم
هر صبح توی استکان هامون
چه بغض هایی رو که حل کردم
پشت سرت که رفتی از خونه
تا شب خودم رو هی بغل کردم
جای تو بوسیدم تمامم رو
تو اینه همصحبتت بودم
هر شب به چندین اسم نا معلوم
معشوقه ی توی چتت بودم
قلب تو با عشوه گری میرفت
قلب من از لبخند های تو
قلب تو میلرزه برای کی؟
وقتی که میلرزم برای تو؟
این خونه بوی مردگی میده
باید خودم رو بِکنم از تو
هرچند ردت رو تنم پیداست
بعد جدایی تنم از تو
#راضیه_فولادوند
ای دِله در دل نیه....قورسونه..
کشتن عشق تو حلال ئَر منه
وقتی ئه روژی بیه نیفه گیونه...
#لکی
#راضیه_فولادوند
به تعداد ابر مردان ایلم دوستت دارم
به حد شرم زیبای عروس ناب ایرانی
به حد جمله آیا وکیلم دوستت دارم
#راضیه_فولادوند
عشق امد، توی دستم دست گرمت را گذاشت
شکر کردوگفت این حق هم به حقدارش رسید
#راضیه_فولادوند
#ازدواج
#کسی_که_باید_میبود_و_هست
پیشنهاد میکنم اینو بخونید
از روزبه معین
من چند سال پیش دیوانهوار عاشق شدم،وقتی
که فقط ده سال داشتم؛عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک تهاستکانی
میزد و پانزده سال از خودم بزرگتر بود!اون هرروز به خونه پیرزن همسایه
میاومد تا پیانو یاد بگیره.از قضا زنگ خونه پیرزن خراب بود و معشوقهی
دوران کودکی من،زنگ خونه ما رو میزد،منم هرروز با یه دست لباس اتو کشیده
میرفتم پایین و در رو واسش باز میکردم،اونم میگفت:«ممنون عزیزم!»لعنتی
چقدر تو دل برو میگفت عزیزم!پیرزنِ همسایه چند ماهی بود که داشت
آهنگ«دریاچه قو»چایکوفسکی را بهش یاد میداد و خوشبختانه به اندازهی کافی
بیاستعداد بود که نتونه آهنگ رو بزنه،به هر حال تمرین رو بیاستعدادی
چربید و داشت کم کم یاد میگرفت.اما پشت دیوار،حال و روز من،چندان تعریفی
نداشت، چون میدونستم پیرزنِ همسایه فقط بلده همین آهنگ «دریاچه قو» رو یاد
بده و دیگه خبری از عزیزم گفتنها و صدای زنگ نیست!واسه همین همهی هوش و
ذکاوت خودم رو به کار گرفتم.یه روز با سادیسمی تمام ، یواشکی ، ده صفحه از
نتهای آهنگ رو کش رفتم و تا جایی که میتونستم نتها رو جابهجا کردم و از
نو نوشتم و گذاشتمشون سر جاش.
یه صدایی تو گوشم داشت فریادمیکشید، فکر کنم روح چایکوفسکی بود!
روز بعد و روزهای بعدش دوباره دختره اومد و شروع کرد به نواختن «دریاچه
قو»! شک ندارم کل قوهای دریاچه داشتن زار میزدن، پیرزن فقط جیغ می
کشید،روح چایکوفسکی هم تو گور داشت میلرزید! تنها کسی که لذت میبرد من
بودم، چون پیرزن هوش و حواس درست و حسابی نداشت که بفهمه نتها دست کاری
شده. همه چی داشت خوب پیش میرفت،هرروز صدای زنگ، هر روز ممنونم عزیزم و هر
روز صدای پیانو بدتر از دیروز!
تا اینکه پیرزن مرد ،فکر کنم دق کرد! بعد از اون دیگه دختره رو ندیدم!
ولی بیست سال بعد فهمیدم تو شهرمون کنسرت تکنوازی پیانو گذاشته.
یه سبد گل گرفتم و رفتم کنسرتش،دیگه نه لاغر بود و نه عینکی،همه آهنگ ها رو با تسلط کامل زد تا اینکه رسید به آهنگ آخر!
دیدم همون نتهای تقلبی من رو گذاشت رو پیانو!اینبار علاوه بر روح
چایکوفسکی به انضمام روح پیرزن، تن خودمم داشت میلرزید؛ «دریاچه قو» رو به
مضحکی هرچه تمام با نتهای اشتباهیِ من اجرا کرد!وقتی که تموم شد سالن رفت
رو هوا!
کل جمعیت ده دقیقه سر پا داشتن تشویق میکردن!از جاش بلند شد و تعظیم کرد و
اسم آهنگ رو گفت اما اسم آهنگ «دریاچه قو» نبود!اسمش شده بود «وقتی که یک
پسر بچه عاشق می شود»
فکر میکنم هنوزم یه پسر بچهام!
از داستان قهوه سرد آقای نویسنده
اثر روزبه معین
من یک نفر نه...که هزارو یک زنم در خود
هرشب هزارو یک نفر دل میکنم در خود
میجنگم اینکه دوستت دارم ؟ندارم؟..یا...
یک زن ..مقابل.. یک هزار اهریمنم در خود
تصویر تو یک لحظه در آیینه ام افتاد...
محض فراموشیت تا کی بشکنم در خود؟
واگیر دارد عاشقت بودن که از ترسش..
مردم بگیرند از دلم..قد غنم در خود
دارم شبیه سنگ قبرت میشوم ازبس
کشتم تو را غرق صدای شیونم در خود
جز مرده ی پروانه چیزی جا نمیماند
از پیله ای که با امیدت می تنم در خود
راضیه فولادوند
بوی تو رو میدن تمام روسری هام
حالم رواز موهای اشفتم بپرسی....
میگن بهت چن ماه و چن روزه که تنهام..
تو بغض چندین ساله ی پنهونمی که...
میترسم این روزا شبیه گریه باشی
با خط چشمم دورتو بستم نتونی...
هر وقت میخوای از چشای من جدا شی
...
دو بند از یه ترانه
راضیه فولادوند
دریای مغروری که بعد از تو کویر است...
راضیه فولادوند
حس میکنی او باز به سمت تو بیاید؟
پشت سر یک مرده اگر آب بپاشی...
راضیه فولادوند
چَمَریتِم و تُر سِیلِم کلا دِی
بویینی ار وَرِت دیرِم مَچوییچِم
بَخَل باری گَنِم زُوردَم گلا دی...
یک بند از یه شعر لکی
راضیه فولادوند
سایت خبری یافته -بزرگداشت لباس محلی و قوم لر در دانشگاه تهران تالار فردوسی-عکاس راضیه فولادوند....کلیک کنین عکسارو ببینید
http://yaftenews.ir/gallerypic/cultural/13415-ghomlor.html
جای قشنگی واسه یه زن نیس
چشمای هرزه کم نداره شهر...
پاشو ..دیگه پاکی به دامن نیس*
از دس فروشی تو خیابونا...
سگ دو زدن ها توی میدونا...
زن بودی و مردونه جنگیدی
تو مردتر بودی ولی اونا...
پاشو..کسی قد خودت زن نیس
تو فکر دخل آخرت بودی
فکر جهاز دخترت بودی
تو ازدحام خنده ی مردم
تو فکر قلب مادرت بودی
پاشو ..خدا که با تو دشمن نیس!
بغضت رو زیر روسری خوردی
تو زندگیت از هر دری خوردی
تنها سکوتت حرفتو میزد...
از ادما که تو سری خوردی...
تو باید الان خونه باشی..نه!
پاشو خیابون جای مردن نیس...
قسمت هایی از یه شعر محاوره اجتماعی
*پیراهنم روزی گواهی می دهد پاکم
ای عشق خیلی وقت ها پاکی به دامن نیست
حسین زحمتکش
یک مصرع تلمیح از شاعر بزرگوار حسین زحمتکش....
راضیه فولادوند
اگر بی مِ خصه میری...بوه زیخت...
تنگی و هوره و گیری...بوه زیخت..
رفیقی یعنی هامر پات اِ خَم،شادی...
اگر جز مِ کسی دیری...بوه زیخت..:))))))
راضیه فولادوند
به تعداد ابر مردان ایلم دوستت دارم
به حد شرم زیبای عروس ناب ایرانی
به حد جمله آیا وکیلم دوستت دارم
راضیه فولادوند
کانال تلگرام raziefouladvand@
دیدی که رسوا شد دلم....با صدای بانو مرضیه....لینک دانلود
این هم ادرس کانال بنده برای دوستانی که تمایل دارن توی تلگرام مارو همراهی کنن
Channel:@raziefouladvand
.: Weblog Themes By Pichak :.