آرزوها
خدای من و نه آن قدر بدم که رهایم کنی دلم فقط سنگینی نگاهت رو میخواد که زُل بزنی بهم و من به روی خودم نیارم
من ااز توو هیچ چیزی نمیخوواام////// فقط.... فقط به ااوونی ک عااشقاانه دووست دااره بگوو: حلاالم کنه که هنووزم شباا باایااده توو به خووااب میرم........... شاید یه كسی شب ها برای اینكه خواب تورو ببینه به خدا التماس می كنه شاید یه كسی به محض دیدن تو دستش یخ می زنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه مطمئن باش یه كسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشك می خوابه ولی تو اون رو نمی شناسی من دختری ام که نه یک کمد پُر از کفشهای پاشنه دارِ ده سانتی دارم نه پیراهنهای شبِ آنچنانی نه لباسهای مارکدار و گران راستش را اگر بخواهی من عاشقِ جین و تی شرت و تاپهایِ رنگیِ دخترانه ام آل استاری بپوشم و هندزفری در گوش بگذارم و پیاده روی کنم غرق در افکارم من پیراهنهای دخترانه ای که شاید دیگر به تنِ کسی نبینی با گلهایِ ریزِ یاس را خیلی دوست دارم شاید اسپُرت بودن سالهاست از مُد اُفتاده است ولی من همان دخترِ آن دورانم دروغ نگویم تا به حال رنگِ پارتی هایِ پر سر و صدای شبانه را ندیده ام اما تا دلت بخواهد شبها بیخوابی کشیده ام و آرام آرام با خدا حرف زده ام بس که برایش حرف زده ام گاهی خسته شده و زودتر از من خوابش بُرده ولی من فردا شب باز برایش حرف زده ام و او باز خوابش بُرده من گاهی با صدای بلند هم میخندم گاهی هم بغضم که بگیرد چشمانم بلند بلند اشک میریزند من از اینکه صدایِ بلندِ خنده ام را کوچه ها بشنوند نمیترسم از اینکه موهایم را به باد بسپارم نمی هراسم من گاهی حتی بی کلاس ترین دخترِ روی زمینم گاهی که نه ،همیشه اینگونه بوده و شاید اصلا حواسم نبوده شالِ سرم ساده ترین شالِ روز است راستش را بخواهی من همینم و ساده بودنم را به همین سادگی دوست دارم و ساده خواهم ماند بیخیالِ پاشنه هایِ کفشِ دخترانِ این سرزمین که روز به روز بلندتر میشود و کتانی پوشی مثلِ من هر روز کوتاهتر من سادگیم را به هیچ حس و مُدی نخواهم فروخت یک زن جوری عاشقت میشه که حس میکنی هیچوقت از پیشت نمیره... ولی وقتی که "میــــــــــشـــــــکـــــنـــــه" جوری میـــــــــــره که حس میکنی هیچوقت عاشقت نبوده!!! محبتـــ رو وقتـــی یاد گرفتـــم کــه قصــه ی پســر کوچولویـــی رو شنیــدم که وقتـــی داشتــــ بـــارون میومــد سرشـو رو به آســمون بلند کرد و گفتــــ: خدایــا گریــه نکن درستـــ میشــه...... محبتـــ رو وقتـــی یاد گرفتـــم کــه قصــه ی پســر کوچولویـــی رو شنیــدم که وقتـــی داشتــــ بـــارون میومــد سرشـو رو به آســمون بلند کرد و گفتــــ: خدایــا گریــه نکن درستـــ میشــه...... بـایـد کسی را پـیـدا کـنـم فوق تخصص داری در تکه تکه کردن قلبم فقط گوش هایت را بگیر تا کر نشوی از فریاد هر تکه اش که می گوید . . . میبینی این همانی ست که روزگاری دوستت داشت
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
خدایا هیچ وقت رهایم نکن
دوست مــــــــــجازی من
این روزها درد دلهایمان را
مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود
نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی
پشت هر یک از این نوشته ها یک نفرنشسته است
برای چند دقیقه هم که باشد از دنیای واقعی مرخصی میگیری
ولی میدانم
قدر تمام لبخندهایت تنها هستی
دوست مــــــــــجازی من
گاهی آنقدر بیخود میشویم بین یک دنیا دروغ و اعتقاد
فراموش میکنیم خودمان را
نمیدانم....
دوست مجازی من
بودنت را قدر میدانم♥♥♥♥
دیروز اتفاقی تو را جائی دیدم ،
تنها نبودی !!
اما خوشبخت هم نبودی ...
مرا ببخش....!
ازتو چه پنهان!
یکی را هم قد تو دوست داشتم...
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
دستتو بذار رو قلبم...
قلب من نفس نداره...
از ته دلت بگو که..
عاشقم شدی
دوباره....
چشم دنیا رو میبندم..
تو فقط منو نگاه کن...
نفس هات و تو هوای
خسته دلم رها کن...
سرنوشتمو عوض کن ...
که بهت دنیامو میدم...
مدتی رو که
نبودی
یک شعر پر از غلط؛
یک پرنده ی بی آسمان؛
یک نسیم سرگردان؛
یک رویای نا تمام
.
.
.
.
.
خیالبافی بیش نبود آدم بودنت
خودم را گول می زدم که
در حد منی!
.
.
.
.
.
سریع ترین نقاشی بود که دیدم !
در یک چشم به هم زدن
روزگارم را سیاه کرد . . .
همین که لابلای کلماتم
نَفَس میکشی
راه میروی
در آغوشم میگیری
همین که پناه ِ واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست
همین که کلماتم از بی "تو"یی
یتیم نشده اند
کافیست برای یک عمر آرامش ؛
باش!
حتی همین قدر دور
حتی همین قدر دست نیافتنی...
♥
یک رفیقِ شش دانگ
یک آرامِ دل ،
کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده
و دیگر محک زدن و زیر و رو کردنی در کار نباشد
رفیقی که
من نگویم و او بشنود...
بخندم و حجــم بغضم را در خنده ام ببیند...
رفیقی که بگویمش برو ، اما بماند
که نرود ،
وقتی ماندنش آرامم می کند
نیســت...(!)
کـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـد (!)
آنـقـدر کـه یـکـی از ایـن شـب هـای لـعـنـتـی
آغوشش را بـرای مـن و یـک دنـیـا خـسـتـگـی اَم بـگـشـایـد...
هـیـچ نـگـویـد! هـیـچ نـپـرسـد...
فـقـط مـرا در آغوش بـگـیـرد...
כلـــــتنگــﮯ یعنــــﮯ :
כقیقــﮧ بـﮧ כقیقـﮧ گوشیتـو چــڪـ ڪـنــﮯ
و وانمــפּכ ڪـنـﮯ כارﮯ ساعتتــو مــﮯ بینـــﮯ ....
اگر لحظه های شیرین امروز را
قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم
پس نـه در حســرت دیـروز و نـه در رویـای فـردا
فقــــط بــرای امــــروز..
ادکلنش تلخ باشه،
قدش بلند باشه جوری که واسه بوسیدنش واجب باشه رو پنجه هات وایسی،
باید وقتی حسودی میکنی بغلت کنه و بگه من فقط مال توام دیوونه،
باید موقع خرید کردن چشمش دنبال نگاه تو باشه که بفهمه از چی خوشت اومده،
باید وقتی خودتو لوس میکنی قندتودلش آب بشه و ببوستت،
وقتی دستاشو میگیری چند لحظه یه بار دستاتو فشار بده که بفهمی حواسش بهت هست،
یه پسر ایده آل در جواب دوست دارم نمیگه منم همینطور،میگه من عاشقتم،
یه پسر ایده آل باید بغلش بوی آرامش بده،نه هوس،
وقتی میبینتت اول لپتو میبوسه و سرتو روی سینش میذاره،
یه پسر ایده آل با تمام وجود دوست داره،،،
یه پسر ایده آل باید مرد باشه...
به سلامتیه تمام پسرای ایده آل...
تجسم کن کنارت باشد...
شب... قبل از خواب...
نگاهش کنی تا مطمئن شوی که هست؛
که می ماند...
صبح که بیدار شوی هم، هنوز هست!
که خواب نیست
که حقیقت دارد بودنش!
فکرش را بکن...
نگرانیت را بفهمد، نگاهت کند، ببوسدت، نزدیکتر شود،
طوری که نفسش صورتت را گرم کند بگوید:
بخواب عزیزم، بخواب زندگیم... آرام باش...
من تا همیشه کنارت هستم...
بخواب که فردا خیلی کار داریم!
و این یعنی زندگی...
خودِ خودِ زندگـــــــی...
چــیزﮮ
بـﮧ وُسعَتــِ یڪــ زنــدگـﮯ بـَرایـَتــ جـا گـُذاشــــتـﮧ اَستــ
خیــالَـــتــ راحـَتــ بـاشَــد...
آرامــ چـشمـــهـایـَتــ را ببـَـند
یڪــ نـَفـَـر بـَراﮮ هَمــــــﮧ نگــرانـــــﮯهـایـَتـــ بیــدار اَستــ
یڪــ نـَفـَـر ڪـﮧ اَز هَمــــــﮧ زیبـــایـﮯهـاﮮ دُنیــا
تـَنهـــا تــــو را بـاوَر دارَد...
میخواهم ساده اعتراف کنم…
میخواهم ساده فریاد بزنم…
دلم میخواهد ذره ذره ی وجود سرتا پا آرامشت را…
در بلندای لحظه های خسته از دلتنگی ام هجی کنم…
ساده میگویم…
گوش کن … !
ع … ا … ش … ق … م … !
نگاه کن … !
آنچه را که در سادگی نگاهم پیداست…
نیازی به انکار نیست … !!
تو بردی...
حالا نقابت را بردار!
بگذار ببینم، زندگی ام را
به که باختم....!
دلم امیــــــــدِ واهی میخواهد
برای زنده ماندن...
صدایم می کنے …
تا چشم باز میکنم ، باز نیستے !
نـه آغـوشـتـ رآ
نـه نـوازش عـآشقـآنـه اتـ رآ
نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ...
فقـطـ بـیـآ
مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم
هـمیـن کـآفـی استـ
بـرآے آرامـش قلبـــ بــی قـرآرم
تـو فقـط بـیــآ . . .
Design By : RoozGozar.com |