|
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت اول بعد از شروع حادثهی آخرالزمانی که میرود دنیا و نسل بشر را به پایان نزدیک کند، دو رویکرد در فیلمها دیده میشود: رویکرد غالب، ظهور یک منجی است که با تلاش و سختی فراوان موفق میشود انسانها یا بخش اعظمی از آنها را از خطر نجات دهد. این نجات به گونههای مختلفی صورت میگیرد که ممکن است از طریق جلوگیری از حادثه باشد، یا این که انسانها را از محل خطر دور سازد. در رویکرد دوم هیچ نجاتی از حادثهی آخرالزمانی وجود ندارد و تمام انسانها از بین میروند. در برخی فیلمها نیز عدهی بسیار اندکی نجات مییابند که در مقایسه با مقدار تلفات به حساب نمیآیند. با آن که در متون ادیان و آیینهای گوناگون، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری بسیاری برای منجی نقل شده، در فیلمها نگرش دیگری دیده میشود که حاصلش این است که هر فردی با هر خصوصیتی میتواند به عنوان منجی آخرالزمانی برای نجات بشر قیام کند. ذکر ویژگیهای ریز و جزئی که در ادیان آمده، به انسانها کمک میکند که در تشخیص مصداق حقیقی، ایمن از خطا باشند و هر ادعایی را به عنوان منجی نپذیرند. ولی در فیلمها، رویکرد وارونه وجود دارد و سعی بر ایجاد
کثرت مصداق منجی است. به این صورت که ویژگیهایی در داستان فیلم و شخصیتپردازی
منجی نهاده میشود که بر بخش زیادی از انسانهای روی زمین تطبیق میکند. این نکته،
اولین ویژگی شیطنتآمیز فیلمها در زمینهی مصداق منجی است. بر اساس تأثیر قطعی فیلمها
که پیش تر اشاره شد به مرور، مقولهی منجی در ذهن مخاطبان دگرگون میشود، به گونهای
که آن چه در نگرش عمومی به عنوان منجی نقش بسته، با منجی حقیقی فاصلهای فراوان
دارد.
نکتهای دیگر که در بیش تر آثار دیده میشود و تأثیر بسیار قابل تأملی دارد، معنویت زدایی از منجی است؛ به این شرح که در هیچکدام از مصادیق منجی در داستان فیلم، معنویت در شخصیتپردازی منجی، جایی ندارد و اگر هم فردی دارای معنویت و به نحوی با دین ارتباط داشتهباشد، برای گسترش معنویت، عدل و مسائلی این چنین نیامدهاست. در نتیجه، این فیلمها نجاتی فیزیکی و جسمی برای انسان را نشان میدهند؛ در حالی که تمام ادیان و آیینها، نجاتی معنوی و دینی را برای انسانها بیان کردهاند که نجات فیزیکی در ورای آن و به عنوان یکی از لوازم نجات حقیقی، محقق خواهدشد. البته در میان فیلمها، تعداد بسیار محدود و انگشت شماری نیز رویکردی متفاوت دارد و با مضمون اصیل ادیان هم خوانی پیدا میکند. این فیلمها به دو صورت صریح یا نمادین از منجی دیگری سخن به میان میآورد. فردی برای تکامل بشری و نجات از منجلاب فساد و تباهی ظهور خواهدکرد. در ادامه، گونههای مختلف منجی در فیلمها و بحثهای مربوط به آن خواهدآمد. برچسبها: نسل بشر ،ادیان ،حادثه ی آخرالزمانی ،مصداق ،شخصیت پردازی ،آخرالزمان ، طبق روایت متواتر اسلامی، از طریق شیعه و سنی[51]،
این آیه مربوط به ظهور حضرت مهدی(عج) می
باشد.
قرآن کریم این مطلب را از زبور نقل می کند و
عین همین عبارت در زبور موجود است. در متن «زبور» آمده است: برچسبها: زبور ،شیعه ،سنی ،اسلام ،یهود ، این شخصیت پیچیده در کتاب دانیال آمده است. این
کتاب به شیوه ادبی مکاشفات نوشته شده و فهم شیوه مذکور بسیار دشوار است؛ زیرا
اَشکال و رموز پیچیده و ناآشنایی در آن وجود دارد. ادبیات مکاشفه به دوره ای از تاریخ یهود تعلق دارد که قوم زیر
ستم بود و به همین دلیل، آمال و آرزوهای خود را در قالب اشارات و رموز بیان میکرد. نوشتههای مکاشفه از «روز خدا» سخن میگوید و اینکه خدا برای اصلاح مفاسد و
محکوم کردن اشرار و رهایی بخشیدن به کسانی که بر ایمان خود استوار مانده اند در جهان وارد عمل می شود. به گفته ادبیات مکاشفه، به نشانه
فرارسیدن روز خداوند پسر انسان از آسمان فرود خواهد آمد و ملکوت الهی را برپا
خواهد ساخت.[40]و[41] در «سفر پیرایش» چنین آمده است: خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته و گفت: به ذریه تو این
زمین را می بخشم، تمام این زمین را که می
بینی
به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید... به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار،
هرگاه توانی آنها را شمرد... ذریت تو نیز چنین خواهد بود من یهوه هستم که تو را از
کلدانیان بیرون آوردم تا این زمین را به ارثیت تو بخشم.[42] . ادامه مطلب برچسبها: دانیال ،زبور ،یهودیت ،منجی ،داوود ، نویدهای موجود در اناجیل معتبر بدین صورت آمده است: همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر میشود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد
شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد. و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر
ابرهای آسمان با قوّت و جلال می آید...
آسمان و زمین زایل خواهد شد، اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و
ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس. لهذا شما نیز حاضر
باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید.[55] اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس
خود آید، آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و
آنها را از همدیگر جدا میکنند،
به قسمتی که شبان میشها را از بزها جدا میکند.[56] آنگاه
پسر انسان را ببینند که با قوت و جلال عظیم بر اَبرها می آید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات
اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهد آورد... ولی از آن روز و ساعت،
غیر از پدر هیچ کس
اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده، دعا کنید،
زیرا نمی دانید
که آن وقت کی می شود.[57] ادامه مطلب تعالیم انبیا در برافروختن آتش شوق و قیام مسیح در
دلهای قوم عهد عتیق تأثیر بسزایی داشت: «خدا قوم خود را در حالت نکبت و ذلت باقی
نخواهد گذاشت؛ بلکه خود او کسی را مسح کرده، برای نجات مردم خواهد فرستاد.» از
کتابهای نبوت معلوم می شود
که آرزوی آمدن مسیح بر گرد سه محور اساسی می چرخید که البته این محورهای سه گانه به گونه ای مشخص از یکدیگر جدا نشده اند.
*مسیح پسر داوود برخی از انبیا مانند حِزقیال و ملاکی، اعلام داشتند که خدا به زودی یک مسیح را از نسل داود برای بازگرداندن شکوه بنی اسرائیل خواهد فرستاد. انتظار می رود که مسیح یادشده قوم را از دست حاکمان مشرک رهایی بخشد ادامه مطلب برچسبها: یهودیت ،یهودی ،منجی ،داوود ،مسیح ، البته قسمتی از پیش گوییهای دیگر زردتشت درباره
ظهور و علائم آن در «بهمن یشت» آمده است. [28] در آخرین بخش از کتاب «زندبهمن یَسن»
که شرح و تفسیر «اوستا» می باشد،
از ظهور مصلح جهانی و منتهی شدن حکومت آن حضرت به رستاخیز سخن گفته است: «پس «سوشیانس»
آفرینش را دوباره پاک بسازد و رستاخیز و تن پسین باشد.» [29] و می گوید منظور از سوشیانس در اینجا آخرین
نجات بخش دین زرتشتی
است. [30] هنگامی که گشتاسب در مورد کیفیت ظهور سوشیانس و
چگونگی اداره جهان می پرسد،
جاماسب حکیم، شاگرد زرتشت توضیح می دهد
که: «سوشیانس» دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات
داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.» [31] از جمله مواردی که در اوستا، واژة سوشیانت مفرد
آمده و از آن به ویژه واپسین موعود مزدیسنا اراده شده، از این قرار است: یسنا 26
قطعه 10؛ یسنا 59 قطعه 28؛ ویسبرد، کرده 2، قطعه 5؛ فروردین یشت، قطعه های 129 و 145؛ زامیادیشت، قطعه 89؛
گشتاسب یشت، قطعه 30؛
وندیداد، فرگرد 19، قطعه 5. به هرحال تفسیر دقیق تر سوشیانس را باید از بخشهای دیگر
اوستا به دست آورد. در اوستای فعلی، رهانندگان در سه نفر خلاصه شده اند: 1. اوخشیت ارته، کسی که قانون مقدس را می پروراند
2. اوخشیت نمنگه، کسی که نماز را برپای می دارد
3. استوت ارته، کسی که همه از پرتو او به
زندگی فناناپذیر می رسند.
[32]
البته در
کتب روایی پهلوی برای نخستین موعود و دومین و سومین نامهای دیگری ثبت کرده اند. [33] ادامه مطلب برچسبها: زرتشت ،منجی ،سوشیانت ،اوستا ،سوشیانس ، |