موج
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ...موجیم که آسودگی ما عدم ماست
درباره وبلاگ



مدیر وبلاگ : محسن
نویسندگان
سناتور سابق آمریکا:
آیت الله خامنه‌ای به معنای واقعی کلمه رهبر مذهبی بانفوذ تمام شیعیان جهان است

خبرگزاری فارس: یک سناتور سابق آمریکایی با تاکید بر اینکه تحریم‌ها، ایران را مستقل کرده است و اینکه رهبر ایران حقیقتا روحانی بانفوذ تمام شیعیان جهان محسوب می‌شود، اعلام کرد که آمریکا باید از الگوی سیاسی ایران درس بگیرد.

خبرگزاری فارس: آیت الله خامنه‌ای به معنای واقعی کلمه رهبر مذهبی بانفوذ تمام شیعیان جهان است

به گزارش خبرگزاری فارس، ایران اخیرا میزبان کنفرانسی با موضوع «هالیوودیسم» در تهران بود که با حضور گروه‌های بین المللی فعالان،‌ شخصیت های دینی، فیلم سازان، سیاستمداران برگزار شد و محور آن بحث درباره ایدئولوژی فیلم‌های هالیوودی بود.

بسیاری از شرکت کنندگان در این کنفرانس به صورت خاص به بحث درباره فیلم هایی مانند «آرگو» که یک فیلم ضد ایرانی با دستور کار اسلام هراسی بود و اخیرا برنده جایزه اسکار نیز شد، پرداختند.

یکی از شرکت کنندگان در این کنفرانس که حضورش بسیار تعجب آور بود، چهره ای به نام «مایک گراول» سناتور دو دوره قبل ایالت «آلاسکا» آمریکا بود که در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری سال 2008 میلادی میان حزب دموکرات شرکت داشت و بیشتر شهرت وی به دلیل افشای اسناد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) است.

گراول از زمانی که سیاست‌های انتخاباتی را ترک کرد، در حمایت از پایگاه افشا گرانه اسناد محرمانه آمریکا موسوم به «ویکی لیکس» سخنرانی داشته و خواستار تحقیقات جدید درباره حملات تروریستی 11 سپتامبر شده است.

بر اساس نوشته روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز»، این سناتور سابق آمریکا در کنفرانس هالیوودیسم اینطور استدلال کرده است که بحث درباره راه های صنعت سینمای آمریکا برای به تصویر کشیدن ایران به منظور جلوگیری از به راه افتادن یک جنگ احمقانه، اساسی است.

مجله آمریکایی «فارین پالسی» اخیرا در تماسی تلفنی با این چهره آمریکایی 83 ساله که در کالیفرنیا زندگی می کند، گزارشی از برداشت های او از سفرش به تهران تهیه کرده است که در ادامه ارائه می گردد:

* برگزاری سومین کنفرانس هالیوودیسم؛ بهانه حضور سناتور سابق آمریکا در تهران

گراول در پاسخ به این سوال که چه کسی از او برای حضور در کنفرانس هالیوودیسم ایران دعوت کرده و چگونگی این دعوت، اینطور پاسخ داده است که: من مدت ها بود که به فکر رفتن به تهران بودم. من 40 سال پیش زمانی که در سنا فعالیت داشتم به مدت چندین روز در تهران بودم و بنابراین، امیدوار بودم که بتوانم در آنجا سخنرانی داشته باشم اما خودم به تنهایی استطاعت انجام چنین سفرهایی را در صورتی که بودجه آنها تامین نمی شد، نداشتم. بنابراین، آنچه اتفاق افتاد و بدون اطلاع من نیز بود، برگزاری سومین کنفرانس هالیوودیسم بود.

این سناتور سابق آمریکایی در ادامه اعلام کرد که فردی به نام «کوین برت» استاد سابق دانشگاه «ویسکانسین» و محقق حادثه 11 سپتامبر که گراول در برنامه های تلویزیونی و رادیویی او غالبا سخنرانی داشته است، به مقامات ایران پیشنهاد می کند که گراول را برای حضور در این کنفرانس دعوت کنند.

خبرنگار نشریه فارین پالسی در ادامه با اشاره به اینکه بسیاری از شرکت کنندگان در کنفرانس هالیوودیسم تهران اینطور استدلال کرده اند که انگیزه ساخت فیلم های هالیوودی مانند آرگو تامین برخی از دستور کارهای ضد ایرائی و تحت حمایت اسرائیل بوده است، نظر گراول را در این باره پرسید.

* فیلم‌های هالیوددی در حال تباه کردن فرهنگ انسانی در سراسر جهان است

این شخصیت آمریکایی با اشاره به علاقه شدیدش به فیلم گفت که: ایرانی ها در عمل یک دیدگاه مذهبی دارند و احساس می کنند که برخی از افراط گرایی های هالیوود فرهنگ انسانی را در سراسر جهان به تباهی کشانده اند و به همین دلیل است که تلاش می کنند تا چنین کنفرانس هایی داشته باشند.

گراول ادامه داد: ایرانی ها می خواهند تلاش کنند تا ببینند آیا می توانند جایگزینی برای هالیوودیسم ایجاد کنند یا نه و من فکر میکنم که آنها می توانند در عرصه فیلم های خود تاثیر گذار باشند. بخشی از این روش این بود که ایرانی ها به عنوان بخشی از این کنفرانس، دو و یا شاید 20 و یا تعداد بیشتری فیلم به ما دادند تا تماشا کنیم و بنابراین، من این کار را انجام می دهم تا ببینم آنها چقدر واقع گرا هستند.

* تحریم‌ها ایران را کاملا مستقل کرده است/ رونق تهران مانند یک شهر طبیعی است

گزارشگر فارین پالسی در ادامه درباره برداشت های کلی گراول از ایران پرسید که وی پاسخ داد: من نمی توانم به شما بگویم که مردم ایران چقدر صمیمانه برخورد می کنند و چقدر اهل بخشش و با ملاحظه هستند و چیزی که برای من بسیار تعجب آور بود این است که اگر شما رسانه های آمریکا را دنبال کنید، اینطور فکر می کنید که ایرانی ها در وضعیت بدی قرار دارند اما من به شما می گویم که تردیدی نیست که تحریم ها موجب ناراحتی می شوند اما در بلند مدت بهترین اتفاقی هستند که برای ایران افتاده است.

گراول گفت: تحریم ها ایران را به طور کلی مستقل ساخته است و آنها را وادار کرده تا فعالیت اقتصادی خود را درونی کنند. ما حدود 10 مایل داخل پایتخت ایران، جائی که یک بزرگراه عالی در حال ساخته شدن است، حرکت کردیم. من به شما می گویم که تهران یک محل کار شگفت انگیز بود. بنابراین این شهر مانند یک شهری بود که کاملا طبیعی رونق داشت. تهران رفاه داشت و شما می توانید این موضوع را از روی ترافیک شهری بفهمید.

مایک گراول

*‌ ایرانی ها همان کاری را انجام می دهند که یک کشور در حال توسعه مشغول انجام آن است

این سناتور سابق آمریکایی افزود: معماری ها بی نهایت جذاب و خیره کننده بود و آنچه که در ایران اتفاق افتاده،‌ این است که این کشور وادار شده است تا مستقل شود و این دقیقا همان چیزی است که یک کشور در حال توسعه انجام می دهد. شما مجبورید کالاهای داخلی تولید کنید و بعد از آن، این کالاها را به صورت کاملا رقابتی صادر کنید زیرا ارزش پول شما کم شده و این همان چیزی است که در ایران در جریان است.

* آمریکا نمی‌داند که تحریم‌‌ها علیه ایران،‌ نتیجه معکوس دارد

گراول گفت: من فکر نمی‌کنم که آمریکا از این موضوع آگاهی داشته باشد که کاری که در حال انجام آن با ایران به بهانه رسیدن به یک راه حل در آن گوشه جهان است، نتیجه معکوس داشته باشد.

*‌ تحریم‌ها غیرقانونی هستند/ عربستان سعودی را تحریم کنید نه ایران را

خبرنگار فارین پالسی در ادامه از تفکر گراول درباره اجتناب ناپذیری جنگ میان آمریکا و ایران پرسید که این سناتور سابق آمریکایی اینطور پاسخ داد که از دیدگاه او تحمل مردم آمریکا در برابر تهاجم به ایران بیشتر از 30 روز طول نخواهد کشید اما سیاستمداران فکر می کنند که می توانند هر کاری را می خواهند، انجام دهند.

گراول افزود: اجازه دهید اظهارات خود را تکمیل کنم. تحریم ها غیرقانونی هستند و من نمی دانم که ایران چه کاری کرده است که مجوز اعمال این تحریم ها علیه آنها داده شده است. اگر شما می خواهید کسی را تحریم کنید، عربستان سعودی که وهابیت و نفرت از امت ها را پرورش می دهد، را تحریم کنید. این رویکرد شیعه نیست. شیعه بخش بسیار سودمند و بی خطر اسلام است و آیت الله خامنه ای به معنای واقعی کلمه رهبر مذهبی بانفوذ تمام شیعیان جهان است.

* دولت اوباما در قبال ایران به شدت ریا می‌کند/ ایرانی‌ها به دنبال بمب اتم نیستند

خبرنگار فارین پالسی در ادامه مصاحبه تلفنی خود، دیدگاه گراول را درباره اظهارات علنی دولت «باراک اوباما» رئیس جمهوری آمریکا در رابطه با جلوگیری از وقوع جنگ با ایران پرسید که این چهره آمریکایی در پاسخ با اشاره به اینکه به سخنان اوباما در این باره باور ندارد، گفت: من فکر می کنم که متاسفانه از جانب دولت اوباما ریاکاری عظیمی وجود دارد. امام خامنه ای بسیار واضح اعلام کرده است که ایرانی ها به دنبال به دست آوردن بمب نیستند زیرا قرآن به آنها اجازه این کار را نمی دهد.

گراول گفت: امام خامنه ای رهبر کشور ایران و رهبر روحانی تمام شیعیان جهان است و در بیانیه ای اعلام کرده است که قرآن وجود بمب اتم را تحمل نمی کند. اکنون،‌ اگر شما به ظاهر نگاهی بیندازید، می بینید که چیزهای زیادی هستند که کمی مسخره به نظر می آیند. مانند زمانی که رئیس جمهور آمریکا می گوید: «خب ما اکنون یک خط قرمز تعیین کرده ایم و شما نمی توانید از آن عبور کنید».

این سناتور سابق آمریکایی افزود: ایرانی ها نمی خواهند از خط قرمزی عبور کنند، آنها این نکته را پیشتر مکررا گفته اند. هیچ برآورد اطلاعاتی مبنی بر اینکه نشان دهند ایرانی ها دنبال بمب هستند نیز به هیچ وجه وجود ندارد.

خبرنگار فارین پالسی از گراول پرسید که آیا او در ملاقات با مقامات ایران شاهد استقبال آنها از دیدگاه های مخالف بود یا خیر، که گراول در پاسخ اینطور گفت: بله. آنها دارای افکار خیلی بازی هستند زیرا می دانند که نباید کورکورانه عمل کنند.

* تعریف سناتور سابق آمریکا از الگوی سیاست و نظام دینی ایران

این شخصیت آمریکایی گفت: چیزی که مرا مجذوب خود کرده این بود که من در طول 25 تا 30 سال گذشته توجه خود را روی ساختار دولت ایران و چگونگی تلاش نشان ها در جامعه برای حاکمیت بر خودشان متمرکز کردم و به دنبال الگو بودم مانند الگوی سوئیس برای دموکراسی مستقیم. اما ایرانی ها یک الگوی جالب دارند. آنها یک نظامی سیاسی و یک حکومت دینی دارند و به نظر می رسد که کارآمد نیز بوده است.

گراول افزود: اکنون تمام آن چیزی که می توانم به شما بگویم این است که دلیلی برای ترس وجود ندارد و آنچه ما باید انجام دهیم، تشویق مدل هایی مانند مدل ایران است تا ببینیم چطور فعالیت می کنند و چه سهمی در کمک به دولت دارند.

*‌ آمریکا باید از الگوی سیاسی ایران درس بگیرد

خبرنگار فارین پالسی در انتهای مصاحبه خود با گراول، از وی پرسید که آیا از نظر او آمریکایی ها می توانند از الگوی سیاسی ایران درس بگیرند یا خیر، که گراول در پاسخ گفت: بله من فکر می کنم که ما می توانیم. در چندین نشست من مجبور بودم بنشینم و به فکر فرو بروم در حالیکه ایرانی ها نماز می خواندند و دعا می کردند. این امر حاوی یک پیام برای ماست. ایرانی ها یک کشور موفق دارند و هیچ شکی در این باره وجود ندارد. آنها یک کشور بسیار موفقند و در حال رنج بردن از نتیجه بی عدالتی های ما هستند.



نوع مطلب :
برچسب ها : امام خامنه ای، آیت الله خامنه ای، سناتور آمریکایی و آیت الله خامنه ای، نفوذ رهبری در جهان، نفوذ خامنه ای ایسم در جهان،
همه جنود شیطان از جن وپری نیستند! جماعتی از این لشکریان را ما آدم ها تشکیل می دهیم. جالب تر این که فقط انسان های پست و پلید جزو جنود شیطان نیستند،بلکه در مواقعی آدم های مؤمن هم ممکن است خواسته یا ناخواسته زیر پرچم ابلیس بروند.




جام دینی:منظور از ابلیس، شیطان خاص است که از جن است و در اثر کثرت عبادت در ردیف فرشتگان قرار گرفت اما پس از تمرد از امر خداوند متعال (در سجده کردن به آدم) از درگاه رحمت الهی رانده شد و قسم یاد کرد که انسان ها را از راه وسوسه به گمراهی و ضلالت بکشاند.

اما در لغت و اصطلاح، به هر موجود طغیانگر و سرکش، شیطان گفته می شود؛ خواه از جنس انسان باشد یا از جن یا از حیوانات.

چند اصطلاح در معارف اسلامی زیاد به کار می رود که لازم است در اینجا به طور مختصر به آنها بپردازیم. در ابتدا «جنود شیطان» یعنی لشکریان ابلیس را بررسی می کنیم:

 

لشکریان شیطان

جالب است بدانیم همه جنود شیطان از جن وپری نیستند! جماعتی از این لشکریان را ما آدم ها تشکیل می دهیم. جالب تر این که فقط انسان های پست و پلید جزو جنود شیطان نیستند،بلکه در مواقعی آدم های مؤمن هم ممکن است خواسته یا ناخواسته زیر پرچم ابلیس بروند. مثلا کسی که بر خلاف دستور خدای متعال در قرآن کریم مرتکب گناه و معصیت می شود، با اراده خویش از ولایت خدا خارج شده و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد.

 

شیطان، نخست، ماموریت دارد در حد وسوسه عده ای را به گناه دعوت کند؛ اما اگر انسان دعوت او را پذیرفت و به گناه آلوده شد، به تدریج مسموم می شود و تحت ولایت او قرار می گیرد و شیطان در جهاد اکبر بر او پیروز می شود و در نتیجه او را جزو ستاد و لشکریان خود قرار می دهد؛ چنانکه در قرآن آمده است: «واستفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک.» « و هر کس از آنها را بتوانی به آوای خود(به سوی گناه) برانگیز، و بر آنها با سواره و پیاده های(لشکر) خود بانگ بزن» [سوره اسراء، آیه 64]

 

بر اساس همین بیان قرآنی، امام صادق (علیه السلام) درباره گناهکاران می فرماید:[محاسن برقی، ج 1، ص 206] آنان اگر سوارند، از واحدهای سواره نظام شیطان و اگر پیاده اند، از واحدهای پیاده نظام او هستند..

 

عالم بی عمل

یکی از این سربازان، عالم بی عمل است؛ قرآن کریم می فرماید:« ای کسانی که ایمان آوردید، چرا چیزی را می گویید که عمل نمی کنید؟ در نزد خدا بسیار مبغوض است که چیزی را بگویید که به جا نمی آورید» [سوره صف، آیات 2، 3]

 

مقت و عذاب خدا نسبت به عالم بی عمل و واعظ غیرمتعظ، زیاد است. چنانکه در حدیث نورانی امام باقر (علیه السلام) آمده است: کسی که مردم را به عدالت و فضیلت و تقوا دعوت کند و خود، عادل نباشد، حسرتش در قیامت، زیاد و مشمول آیه: «یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله» است و اظهار تاسف می کند که چرا من در مورد فرمان خدا تقصیر و کوتاهی کردم: «ان اشد الناس حسرة یوم القیامة الذین وصفوا العدل ثم خالفوه و هو قول الله.»

 

نفس اماره

یکی دیگر از سربازان شیطان، «نفس امّاره» است. وسوسه از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط می کشاند. به عبارت دیگر؛ نفس اماره با توجه به زمینه و گرایش حیوانی موجود در انسان، تحت تأثیر وسوسه شیطان واقع شده و شیطان نیز مرحله به مرحله جلو می آید، تا جایی که فرد نیز جزء حزب شیطان محسوب می شود. نتیجه این که نفس اماره، در واقع یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ و سلطه بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب می شود.

 

بنابراین وقتی نفس خود ما که از خودمان است، قابلیت دشمنی  یا سرباز شیطان شدن را داراست، هیچ منعی ندارد که افرادی از دایره پیروان دین حق، که به ظاهر داعیه تبلیغ دین دارند، به جنود شیطان بپیوندند و در زمره دشمنان دین خدا به شمار آیند.

عالم بد عمل

از دیگر جنود متعصب ابلیس، عالمانی هستند که نه تنها به علم خود عمل نمی کنند، بلکه مصرّانه و مجدّانه برخلاف علم خویش عمل می کنند و حتی تمام امکانات و تکنولوژی موجود را در اختیار گرفته اند تا مردم را به جایی رهنمون شوند که هر عاقل آگاهی در اولین نگاه، به بیراهه بودن این ناکجاآباد پی می برد. انسان هایی از این دست، از سرباز شیطان بودن ارتقاء یافته و به مقام یار شیطان ترقّی معکوس می کنند.

 

ناگفته پیداست که «عالم بدعمل»  از «عالم بی عمل» بدتر است. کار هنگامی دشوار می شود که این گونه افراد، دست در دست هم داده و با دشمنان دین خدا هم پیمان شده اند و با برنامه ریزی دقیق و مدوّن، کمر به گمراهی مردم متدیّن بسته اند.

 

شیاطین مجسم

بهترین مثال برای این شیطان های مجسّم، شبکه های ماهواره ای دینی تحت عناوین: «وصال فارسی»، «کلمه»، «وصال حق» و «نور»  هستند که چند سالی است در دامان غرب شکل گرفته اند و به نام دین خدا، هدفی جز اختلاف اندازی و تفرقه بین مسلمین را دنبال نمی کنند. کیست که نداند تفرقه اندازی بین مسلمین برخلاف اصولی ترین مبانی دین خداست؟!


با یک بررسی اجمالی، وجوه تشابهی بین مجریان و کارشناسان این شبکه ها و شیطان هویدا می شود که شگفت آور است.


نخست عبودیت شیطان که سالیان طولانی وی را از مقربین درگاه الهی کرده بود. در مقابل، این افراد نیز غالباً در ابتدا افرادی عابد و زاهد بوده اند و از ظواهر دین چیزی کم نگذاشته اند.


وجه تشابه دیگر، نافرجامی در آزمایش و امتحان بزرگ است. همان طور که شیطان از آزمایش «ولایت پذیری» مردود شد، این یاران وی هم در این آزمایش، روسیاه و ناکام شدند.


دیگر اینکه شیطان از دایره متدیّنین و مؤمنین خارج شد و حساب خود را از آنان سوا کرد. این سربازان شیطان نیز از جامعه متدّینین و مؤمنین مطرود گشتند و به دامان کسانی پناه بردند و جیره خوار کسانی گردیدند که بنیان گذار جمهوری اسلامی، آنها را «شیطان بزرگ» نامید.


تشابهات این سربازان با "شیطان رجیم"  فراوان است و از حوصله این مختصر خارج است که جامع وجوه باشد ولی با ذکر یکی از این تشابهات که به زعم نگارنده شاید مهم ترین شباهت باشد این مبحث را خاتمه داده و یافتن دیگر وجوه را به عهده خواننده می گذارم:


ابلیس به عزت خداوند قسم یاد کرده که انسان را گمراه خواهد ساخت.[سوره ص آیات 82 و 83 "قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ "] او در به انحراف کشیدن انسان مرحله به مرحله جلو آمده و انسان را تحت تأثیر القائات خود قرار می دهد تا جایی که خود انسان ، شیطانی می شود و به وسیله ی او دیگر انسان ها به انحراف کشیده می شوند.


در مقابل برای کسانی که اندک آشنایی با روحیات مدیران و عوامل این شبکه ها دارند واضح است که این افراد در راه کژی که برگزیده اند بسیار ثابت قدم اند. تا جایی که حاضرند از جان و خانواده و آبروی نداشته شان برای این هدف مایه بگذارند.


حال که به مقداری از خطر این شیاطین مجسّم اندیشیدیم، مهم ترین کار، یافتن راهکاری برای مصون ماندن از کید و مکر این افراد است. شاید از همین وجوه تشابه بتوان به  راهی برای خنثی سازی نقشه های شیطانی رسید.


با نگاه به خصوصیت اخیر شیطان، طبق آیات قرآن و روایات در می یابیم که ابلیس، انسان های ضعیف الایمان را وسوسه کرده و به کمک تمایلات شهوانی و نفس اماره شان، قلب آنها را منزل خود می کند و بالاخره با دست و بدنشان تماس برقرار کرده و مصافحه می کند و یار و رفیق آنها می شود. چون کسی که قلبش منزل شیطان شد، نه تنها مهماندار شیطان، بلکه یار او خواهد بود.[ مبادی اخلاق در قرآن، عبدالله جوادی آملی، ص 115.]

 

انسانی که ایمان خود را با علم و عمل تقویت کرده و بر نفس آماره فائق آید و بر اثر وسوسه های شیطان، تسلیم خواسته و خواهش تمایلات حیوانی نشود، از دام این یاران شیطان هم رها گردیده است و این شخص مصداق «عبادک منهم المخلصین» است که خود ابلیس از ابتدای خلقت، از اغوای این آزادگان قطع امید کرده است.


کار هنگامی دشوارتر می شود که علاوه بر دسیسه های گمراه کنندهء شیطان درون، شیطان بیرون نیز به اغوا گری می پردازد. این شیطان بیرونی همان هجوم گستردهء مبتذل غرب است و نقطه ی مرکزی هجوم خود را مهمترین قشر جامعه یعنی جوان قرار داده است.


در این میان خیلی از مجریان و کارشناسان  شبکه های به ظاهر دینی که در دامان غرب از جمله فرماندهان این ارتش شیطانی هستند که تیشه به دست، ریشه جوانان متدین را هدف گرفته اند. اگر دشمن در عرصه های مختلف تلاش می کند سیاست، فرهنگ و غیرت ملت ما را به نفع خود مصادره کند، این دعوتگران به شیطان، همه را یک جا و در تحریف دین جستجو می کنند.


خلاصه اینکه شیطان که در اصل یک جنّ مطرود به نام ابلیس و یک دشمن قسم خورده بود، در عصر حاضر به صورت های مختلفی خود را شبیه سازی کرده و تجسم می کند که نفس امّاره و عالمان بی عمل و بدعمل هم هر یک نمونه ای از این دست به شمار می روند. راه مقابله با آنان در وهله نخست، شناخت درست آنها و سپس تقویت ایمان و در نتیجه خنثی سازی برنامه های آنان است.



نوع مطلب :
برچسب ها : شیطان، شیطان پرستی، عکس شیطان پرستی، موج، وبلاگ موج،
خداوند متعال اراده فرمود تا با بیان واژه «منافع للناس» در آیه ۲۱۹ سوره بقره، بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد که تا چه حد می‌توانند خود را از گناه نوشیدن خمر و لذت و طرب ظاهری آن حفظ کنند.
[-] اندازه متن [+]

جام دینی: قرآن کریم، این کلام حقیقی و واقعی خدا که به راستی، قوام، اِحکام، روشنگری و رسایی الفاظ و معنا مزین است و از معضل اساطیری و لهوالحدیث بودن به دور است، در خصوص خمر قائل به منفعت می‌باشد. این نکته ذهن پوینده دانش را به خود مشغول کرده که با وجود تحریم نوشابه‌های الکلی، آمدن واژه «منافع للنّاس» درباره نوشابه‌های الکلی چه معنا و مفهومی دارد؟ در معنایی حقیقی به کار رفته یا مجاز؟ این مقاله در تلاش است تا با استفاده از محضر پر برکت، نورانی و هدایتگر قرآن و کلام قرآن‌پ‍ژ‍وهان، پاسخی مناسب ارائه نماید.

 

پیش‌گفتار

بدون شک مصرف مسکرات (نوشابه‌های الکلی) تأثیرات بسیار منفی و ویرانگری بر حوزه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی دارد. گرچه همواره و در همه زمان‌ها و مکان‌ها و توسط پیامبران محکوم به حرمت بوده، با این وجود تقریباً در همه اعصار و ازمنه مورد استفاده قرار گرفته و اعراب معاصر پیامبر اکرم (ص) نیز از آن بی‌نصیب نبودند و حتی بدان اعتیاد داشتند.

 

خداوند متعال نیز جهت رفع این بلای عظیم و دامنگیر، به ترتیب در سوره‌های مبارکه نحل/۶۷، بقره/۲۱۹، نساء/۴۳، مائده/۹۰ و ۹۱ و نیز با معاضدت آیات دیگر و بیان وحیانی رسول گرامی اسلام (ص) اقدام به تحریم تدریجی آن نمود. حال در بررسی آیات مذکور، به واژه «منافع للناس» در آیه ۲۱۹ سوره بقره بر می‌خوریم که به ظاهر به جنبه سودآوری خمر (نوشابه‌های الکلی) نظر دارد.

 

از این رو دانستن مراد خداوند از طرح این قبیل واژگان نیازمند اندیشه و غور در آیات حکیمانه اوست. اجمالاً «نفع» یعنی آمیخته‌ای از سود و خیر. واژه «منافع» نیز که مفردش «منفعت» است، هشت بار در قرآن آمده که درباره چهارپایان، ایام حج، آهن و مسکرات استعمال شده است. «نفع» در سه مورد اول ظهور، ولی در مورد اخیر قدری ابهام دارد. با این توضیح و برای روشن شدن بحث، مواردی از آنچه که می‌توان آن را مصداق «منافع للناس» دانست ذکر می‌کنیم.

 

نفع تا قبل از تحریم قطعی

برخی از مفسرین معتقدند «منافع للناس» یعنی انتفاع مباح از خمر قبل از تحریم آن؛ «وَ مَنافعُ لِلنّاس، یَعنی بِالمنافع اللذَّه وَ التِّجاره فی رُکوبِ هما قَبلَ التَّحریم فَلمّا حَرَّمَهُما اللهُ عزّوجلّ قالَ وَ اِثمُهما بَعدَ التَّحریم اَکبرُ مِن نَفعِهما قَبلَ التَّحریم.» (مقاتل ابن سلیمان، ۱/۱۸۸؛ ابوالفتوح رازی، ۳/۲۱۵؛ سیوطی، ۱/۲۵۳) دیگری گوید: «اثمهما بعد التحریم اکبر من نفعهما قبل التحریم.» (عظیم آبادی، ۱۰/۷۸؛ سورآبادی، ۱/۱۸۵)

 

بدین معنا که چون درباره حرمت نوشیدن خمر آیه‌ای نزول نیافته بود، پس هر گونه بهره برداری از آن به گونه‌ای می‌توانست قابل پذیرش باشد و گناهی در پی نداشته باشد و مؤمنانی که تا قبل از نزول تحریم قطعی شراب می‌نوشیدند و در جبهه‌های نبرد و غیر آن از دنیا رفتند، طبق نص صریح آیه ۹۳ سوره مائده بر آنها حرجی نبوده است؛(لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا...)«بر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، گناهی در آنچه [قبلاً]خورده یا نوشیده‌اند نیست.» ولی با نزول تحریم قطعی خمر، شرعاً این کار حرام اعلام شد.

 

منافع مادی- ظاهری مسکر

در نوشیدن خمر که همراه با لذتی گذراست و دمی خود را از دنیا و مشکلاتش رها می‌بینند و در استفاده‌های دیگر آن از قبیل فروش و تجارت که به سودهایی سرشار دست می‌یابند، منافعی وجود دارد. تعداد زیادی از مفسران به این معنا نظر داشته و منظور از «منافع للناس» را منافعی مادی و دنیوی خمر دانسته‌اند.

 

شیخ طوسی این معنا را اختیار کرده است: «فَالنَّفعُ الَّتی فی الخَمرِ: ما کانوا یَأخُذونَه فی أثمانِها وَ رِبح تِجارَتها و ما فیها مِن اللَّذَّه بِتَناولِها» (طوسی، ۲/۲۱۳)؛ «نفع در خمر یعنی فروش و تجارت و منفعت حاصل از آن و آنچه در خمر از لذت نوشیدن آن به دست می‌آمد.» بنابراین، نفع طبق گفته بالا، علاوه بر فواید فردی، فواید اقتصادی مثل تجارت را نیز شامل می‌شود.

 

عده‌ای به حالت آرام بخشی و شادی حاصل از خمر اشاره نموده‌اند؛ «وَ رُبَّما کانَ المُرادُ مِن المَنافِع حاله الفَرَج النَّفسی الَّذی یَحدِثُ فی حاله السُّکرِ عِندَما یَدخُل الانسانُ فی غیبوبَه ذِهنیَّه صَنابیه، تُوحی لَه بِالمَرَحِ وَ اللَّهوِ وَ العَبَث بِحَیثِ یَتَخَفَّف مِن قُیوده الاجتماعیه الَّتی یَفرِضُها عَلیه عَقله فَیَبتعِد بِذلک عَن ضَغطِ المَشاکِل النَّفسیَّه و الاجتماعیه و الاقتصادیه وَ نَحوها مِمّا یَجعَل مِن الخَمر سَبَباً فی الهَروب من الواقع بَدَلاً مِن اَن یَکون حِلّاً لِلمُشکله وَ تَرکیزاً لِلواقع.» (فضل الله، ۴/۲۲۱؛ طالقانی، ۲/۱۲۵)؛ «و چه بسا مراد از منافع، حالت گشایش نفسانی که در حالت سکر به وجود می‌آید، باشد.

 

گاهی انسان در اوهام ذهنی به دور از هوشیاری و آشکاری قرار می‌گیرد و شادی بیش از حد و بازی و بیهودگی به او روی می‌آورد، به طوری که خود را خارج از قید و بندهای اجتماعی که عقل بر او واجب گردانیده است می‌بیند و به سبب مستی از فشارهای فردی، اجتماعی، اقتصادی و شبیه آن دور مانده و شراب را تنها راه حل دوری از مشکلات و واقعیات تلخ زندگی می‌داند.»باری، این یک واقعیت اجتماعی است که امروزه برخی دولت‌ها قسمت اعظم درآمد و مالیات خود را از این راه کسب می‌کنند.

 

قرآن و روش تربیتی

خداوند متعال با وی‍ژگی «رب العالمین» بودنش و لطافت ویژه‌ای که در بیان دستورات به کار می‌گیرد، همواره خواهان اجرای تربیتی صحیح و کارآمد بوده تا بدین وسیله، انسان‌ها به تکامل و سعادت حقیقی خود برسند و از سویی دیگر سرخورده و دلزده هم نشوند. از این رو یکی از دلایل قرار گرفتن واژه «منافع للناس» در آیه ۲۱۹ سوره بقره، می‌تواند اشاره به همین روش تربیتی باشد که خداوند متعال، امر تحریم مسکر را به صورت تدریجی و گام به گام و در چهار مرحله به اجرا در آورد.

 

بدین معنا که از باب رحمت و صبر واسعه و با ایجاد روابطی صمیمی و خیرخواهانه، در عین حال رفتاری سنجیده و عالمانه، نیز بررسی توان و ظرفیت‌ها، در ابتدا با احترام نهادن به ارزش‌های هر چند زشت ایشان که به صورت عادت و اعتیاد نمایان شده بود و با پرهیز از حساسیت و عصبیت، نیز ارائه و معرفی الگوهای مناسب، در مراحلی متعدد و به تدریج نوشابه‌های الکلی را تحریم نمود.

 

شیوه‌ای که نشان از شریعت سهله سمحه داشت و با رفق و مدارا آغاز گردید و با انجام مراحل بعدی تربیتی، به نهایت خود که همانا توقف کامل چرخه تولید، نوشیدن و تجارت خمر بود رسید، به طوری که ایشان به اشتباه خود معترف و خواهان بیانی روشن در خصوص خمر شدند؛ «اَللّهمّ بَیِّن لَنا فِی الخَمرِ بَیانًا شافیًا» (فخر رازی، ۲/۳۹۶)؛ «خدایا! در خصوص خمر بیانی شفاف و گویا بر ما بفرست.»

 

امام محمد باقر (ع) در این باره می‌فرماید: «هیچ کس به اندازه خدای تعالی در رفتار خود، رعایت رفق و مدارا نمی‌کند و این از رفق خدای تعالی است که تکلیف را به تدریج و به ملایمت در بین بندگان خود اجرا می‌نماید. چون می‌داند اگر به یکباره تکلیف را به دوش آنان بگذارد، هلاک و گمراه خواهند شد.» (کلینی، ۶/۱۸۸) در حقیقت، حرکتی از آسان گیری به سمت سخت گیری.

 

از دیگر ویژگی‌های این روش (شیوه مدارا و مماشات)، پرداختن به خوبی‌های آن چیز قبل از بیان بدی‌های آن می‌باشد. در واقع بهترین نمونه یک برخورد منصفانه با منکران که از یک سو زمینه را برای درک شاربین خمر از زشتی‌های نوشیدن خمر فراهم می‌ساخت و از سویی دیگر، آنان را به واکنش منفی، لجاجت، سرخوردگی و واپس‌گرایی در برابر حق وادار نمی‌نمود.

 

بهترین گواه برای تأیید اینکه نمی‌شد با زور و ارعاب و ضربتی در این مورد حرکت نمود، داستان مبارزه حکومت آمریکا با مسکرات می‌باشد که برای مبارزه با این عادت زشت و زیان آور، به کلیه وسایل و سلاح‌ها از قبیل مجلات، جراید، سخنرانی‌ها و فیلم‌های سینمایی متوسل شده و برای تبلیغات بر ضد مسکرات، مبلغی افزون بر هشت میلیون دلار صرف کرد و بالغ بر ده بلیون صفحه کتاب و مجله و نشریه به این منظور منتشر ساخت و در ظرف چهارده سال مبارزه، مبلغی در حدود دویست و پنجاه میلیون لیره برای تنفیذ و اجرای قانون تحریم مسکرات خرج کرد.

 

سیصد نفر را در این جریان اعدام کرد و پانصد و سی و دو هزار و سیصد و سی و پنج نفر را به زندان افکند و در حدود شانزده میلیون لیره بابت جریمه مسکرات گرفت و برابر با چهارصد و پنجاه میلیون لیره املاک را مصادره کرد، ولی کلیه این مبارزات جز عشق و شیفتگی نسبت به مسکرات، سود و حاصلی نداد. تا آنجا که سرانجام در سال ۱۹۳۳ میلادی به ناچار آن قانون را نقض نمود و مسکرات را به کلی آزاد ساخت. (دستغیب شیرازی،/۲۵۳)

 

روشن است که اگر اسلام می‌خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد، امکان نداشت موفق شود. شیوه مبارزه انبیای الهی نیز در همین راستا بود. چنانچه در داستان حضرت ابراهیم (ع) و ستاره پرستان این مطلب به وضوح دیده می‌شود. روشی که ابراهیم (ع) در مقام مواجهه و احتجاج، بسیار ماهرانه و با شیوه‌ای احترام آمیز و زیرکانه به کار برد. (رک: آیات ۷۶ تا ۷۹ سوره انعام)

 

به این ترتیب که در ابتدا خود را در هیأت و هم عقیده با ایشان در آورد و به بیان خوبی‌ها و زیبایی‌های ظاهری آن جرم آسمانی پرداخت و بعد از همراهی با ایشان در بعضی مواقف، در پایان به آنها فهماند که آن عبادت‌های غیر الهی سودی نداشته و تنها خداست که شایستگی پرستش را دارد؛(فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ)(انعام/٧٦)«پس چون شب بر او پرده افکند، ستاره‌ای دید، گفت: این پروردگار من است. و آن‌گاه چون غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم.»

 

در کتاب‌های تربیتی گفته شده یکی از ابزارهای ترک عادت، آمیختن نرمی و درشتی با هم است. (قائمی، /۳۲۸) گویی که قرآن کریم در عبارت «اثم کبیر و منافع للناس» از آن بهره برده است. علامه طباطبایی; نیز آمدن واژه «منافع للناس» را دلیلی بر اجتهاد و ادامه روند مصرف نوشابه‌های الکلی توسط اصحاب رسول گرامی اسلام (ص) می‌داند؛«و لِذلک کانَت هذه الآیه مَوضعا لِاِجتِهادِ الصَّحابَه فَتَرَکَ لَها الخَمر بَعضُهم وَ اَصرَّ عَلی شُربِها آخَرین. کَاَنَّهُم رَاَوا اَنَّهُم یَتَیَسَّرون لَهُم اَن یَنتَفِعوا بِها مَعَ اجتِنابِ ضَرَرِها...» (طباطبایی، ۲/۱۹۴؛ داور پناه، ۴/۱۱۹)

 

«به همین جهت با آمدن واژه «منافع للناس» صحابه در آن اجتهاد کرده؛ برخی آن را ترک نموده، برخی دیگر هم به نوشیدن آن اصرار می‌ورزیدند. گویا پیش خود فکر کرده‌اند که چه مانعی دارد ما شراب را طوری بنوشیم که هم از منافعش برخوردار شویم و هم ضررش به ما نرسد.»به هر حال علی الظاهر در این فقره حکم صریحی که بشود بر اساس آن حکم نمود وجود نداشته است (طالقانی، ۲/۱۲۶) و این نشانه‌ای از تدریجی بودن تحریم خمر و یکجا نازل نشدن احکام آن است.

 

ویژگی ایجاز

برخی گویند در واژه «منافع للناس» ایجازی رخ داده و تقدیر آیه چنین است: «و فی ترکهما منافع للناس» (فتح الله کاشانی، ۱/۴۷۰؛ کاشفی، ۱/۸۰)؛ «با ترک نمودن آن دو (شراب و قمار) سودهایی سرشار، پایدار و خداپسندانه برای مردم هست.»توضیح اینکه کنار نهادن خمر با توجه به ویژگی‌هایی چون «اِثمٌ کَبیر»، «رِجس»، «رزقُ غَیرُ حَسَن»، «مِن عَمَل الشَّیطان»، «اُمُّ الخَبائث» و «مِفتاحُ کُلّ شَرّ» بسیار سودمند و پر فایده خواهد بود و این چیزی است که کتاب، سنت و عقل سلیم بدان حکم کرده و بر آن صحه گذارده است.

 

ایجاز با حذف مذکور با توجه به قرینه «اثم» که در پس و پیش این عبارت قرار گرفته، می‌تواند قرین به صحت باشد. با عنایت به این برداشت، فراز قبلی آیه را می‌توان بدین گونه با عبارت مذکور تلفیق نمود: «در نوشیدن، تجارت و هر گونه استفاده غیر الهی از خمر، زیان‌های مادی و معنوی بزرگی نهفته است، همان‌گونه که در ترک آن سودهایی (مادی و معنوی) برای مردم وجود دارد.» این یعنی همان(فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)(مائده/۹۱) است که فلاح و رستگاری را در سایه دوری از نوشابه‌های الکلی معنا می‌نماید.

 

 

مقایسه و امتحان

بر اساس این نظریه، آمدن واژه «منافع للناس» در آیه به جهت مقایسه بین نفع و اثم است. زیرا همواره در مقام مقایسه، باید دو طرف موجود باشند تا بتوان آنها را محک زد. به عبارت دیگر باید در کنار هر سیاهی، سفیدی، در کنار پاکی، پلیدی، در کنار زشتی، نیکی موجود باشد تا قدر و منزلت یکی نسبت به دیگری معلوم گردد.

 

مثلاً آمدن واژه «منافع للناس» در آیه ۲۱۹ سوره بقره در کنار واژه «اثم» که با صفات «کبیر» و «اکبر» از آن یاد شده، نیز تقدم واژه «اثم» در دو عبارت این فراز بر واژگان «منافع» و «نفع» که در ابتدا جنبه هشداری و گناه آلود بودن آن‌ را متذکر می‌شود، آمدن واژه «اثم کبیر» به صورت نکره موصوفه که ثبات، دوام و سنگینی گناه خمر و میسر را می‌رساند و واژه «منافع» به صورت جمع و تعلق آن به واژه «الناس» که اشاره‌ای است به بی‌ثباتی و پراکندگی منافع خمر، (طالقانی، ۲/۱۲۴) یا نکره آمدن واژه «منافع» را که دلیل ناشناخته بودن و بی‌اهمیتی منافع خمر دانسته‌اند؛ «و منافع بِالتَّنکیر اِشارَه اِلی مَجهولیتها و هَوانِها...»، (بلاغی، ۱/۱۹۵)، همچنین بیان حرمت خمر بر اساس آیه ۳۳ سوره اعراف، جملگی اشاره است به عدم التفات به مسئله انتفاع از نوشیدن خمر.

 

فراوانی این نکات آشکار و پنهان به قدری است که گویی عبارت «منافع للناس» را در هیأت جمله‌ای معترضه به حساب آورده است. فخر رازی در تفسیر واژگان «خمر» و «میسر» در مقام مقایسه «منافع» و «اثم» گوید: «فیها مَنافِعُ فی الدُّنیا وَ مَضارٌّ فی الاخِرَه.» (فخر رازی، ۲/۴۰۳)»در دنیا منافعی دارند ولی ضرر آنها در آخرت است.»و ما در جریان مقایسه نفع دنیوی و عذاب اخروی در می‌یابیم که تفاوت این دو از زمین تا آسمان است. در واقع خمر دارای نفع کوچک زود گذر دنیوی است که در مقابلش آتش دردناک دائمی پر عظمت و خوار کننده اخروی وجود دارد.

 

با گذر در آیاتی که در زمینه عواقب و پیامدهای منفی شرب خمر است، در می‌یابیم که خداوند با بیان آیات متعدد و با شگردی زیبا، انتفاع از خمر را منتفی نموده است. در ادامه با استفاده از دیدگاه قرآن و روایات و اندیشمندان، به برخی از آثار سوء و مخربی که نوشابه‌های الکلی بر جنبه‌های مختلف زندگی بشری دارد، اشاره می‌کنیم.

 

۱- عوارض منفی خمر بر اجتماع: قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: (إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ...)(مائده/٩١)  «همانا شیطان می‌خواهد بین شما مردمان به واسطه خمر... دشمنی و کینه توزی ایجاد کند.» با وجود نوشابه‌های الکلی، ناامنی، قتل، هرزگی، فساد و فحشا، خودکشی، تصادفات و هزاران نوع بلای دیگر ظهور پیدا کرده، آرامش و امنیت اجتماعی افراد، همچنین اتحاد، همدلی و مهرورزی که لازمه پیشرفت جامعه است به خطر می‌افتد. تأثیرات الکل بر خانواده‌ها بعضی مواقع به قدری است که برخی آن را جنگ شیمیایی خانگی نامیده‌اند. (نوری شادکام، /۹۲)

 

۲- آثار سوء الکل بر اخلاق و معنویت: قرآن کریم پرداختن به خمر را فعلی شیطانی می‌داند؛(مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ ...)(مائده/۹۰) که می‌تواند پیامد‌های اخلاقی و معنوی داشته یاشد. از این رو از آن با عنوان «اثم کبیر» نام برده است. در آیه ۹۱ سوره مبارکه مائده به بزرگ‌ترین پیامد مصرف الکل که همانا دور شدن انسان از یاد خدا و نماز است، اشاره دارد؛(وَ یَصُدَّکُم عَن ذِکرِ اللهِ وَعَن الصَّلوه...) «و شراب شما را از یاد خدا و نماز باز می‌دارد. و به جهت حفظ قداست و جایگاه والای نماز، از نماز گزاردن در حال مستی منع فرموده است؛ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى ...)(نساء/٤٣)

 

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید.» نیز فرموده‌اند که با نوشیدن خمر، نماز تا چهل روز پذیرفته نیست. از رسول گرامی اسلام  (ص) نقل است: «اَلخَمرُ اُمُّ الخَبائِث فَمَن شَرِبَها لَم تُقبَل صَلاتُه اَربَعین یَومًا...» (ابن حنبل، /۱۹۷؛ دارمی، /۱۱۱)؛ «شراب سر چشمه همه بدی‌هاست. هر کس شراب نوشد، تا چهل روز نمازش پذیرفته نگردد.»

 

خمر باعث شیوع و توسعه دین گریزی، لاابالی گری و جنایت است. بسیاری از ناراستی‌ها از او پدید می‌آید و کلید مکانی است که در آن بدی‌ها جمع است؛ «اِجتَنِبوا الخَمرَ فَاِنّها مِفتاحُ کُلِّ شَرّ» (احسان بخش، ۵/۴۵۰)؛ «از خمر دوری کنید که همانا کلید هر شری است.» بنابراین خمر، انسان را برای ارتکاب انواع مفاسد جری و جسور می‌سازد.

 

در روایت دیگری از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمودند: «حَرّمَ اللهُ عزّوجلّ الخَمرَ لِما فیها مِن الفَسادِ و مِن تَغییرِها عُقولَ شاربیها و حَمْلِها اِیاهُم عَلی اِنکارِ اللهِ عزّوجل والفَریّه علیه و عَلی رُسُلِه وَ سائر ما یکون مِنهم مِن الفساد والقَتل والقَذف والزّنا و قِلّه الاِحتِجازِ عَن شَیء مِن المَحارِم فَبِذلِک قَضَینا عَلی کُلّ مُسکِر مِن الاَشرِبَه اَنّه حَرامٌ محرّمٌ لِاَنّه یَأتی مِن عاقِبَتِه ما یَأتی مِن عاقبه الخمر... فَاِنّه لا عِصمَهَ بَینَنا و بَین شاربه» (شیخ صدوق، ۲/۴۷۵)؛

 

«به درستی که خداوند خمر را به دلیل اینکه در آن فساد است تحریم فرمود.از جمله این فسادها تغییر رو به نابودی عقول، انکار خداوند و فرستادگانش، قتل، تهمت، زنا و روی آوردن به سایر محرمات می‌باشد. به همین دلیل، حکم به حرمت تمام مسکرات و آنچه که عاقبتش شبیه عاقبت خمر است کردیم ...، به درستی که هیچ رابطه‌ای میان ما و شارب خمر نیست.»

 

۳- زیان‌های اقتصادی نوشیدن الکل: عبارت قرآنی(إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ)(مائده/٩١) به صورت غیر مستقیم به هزینه و زیان‌های مادی همچون هزینه زندانی شدن، فقر و درماندگی خانواده، پرداخت خسارت، دیه و نظایر آن که از طریق کینه توزی و دشمنی به وجود می‌آید، اشاره دارد.

 

در تفسیر نمونه از قول یک روانشناس آمده است: «متأسفانه برخی حکومت‌ها حساب منافع و عایدات مالیاتی شراب را می‌کنند، ولی حساب بودجه‌های هنگفت دیگری را که صرف ترمیم فساد شراب می‌شود نکرده‌اند.اگر دولت‌ها حساب ازدیاد بیماری‌های روحی و خسارت‌های جامعه منحط و اتلاف وقت‌های گرانبها و تصادفات رانندگی در اثر مستی و فساد نسل‌های پاک و تنبلی و بی‌قیدی و بیکاری، عقب ماندن فرهنگ، زحمات و گرفتاری‌های پلیس و پرورشگاه‌ها جهت سرپرستی اولاد الکلی و بیمارستان‌ها و تشکیلات و دادگستری برای جنایت آنها و فرزندان آنها و دیگر خسارت‌های ناشی از میگساری را یک جا جمع کنند، خواهند دانست درآمدی که به عنوان عوارض و مالیات شراب عاید می‌گردد، در برابر خسارت‌های نامبرده هیچ است.» (مکارم شیرازی، ۷/۱۲۶)

 

۴- عوارض سوء بهداشتی: قرآن کریم به طور کنایی از خمر با عنوان «رزق غیر حسن» نامبرده است. (نحل/۶۷) نیز در آیه ۹۱ سوره مبارکه مائده، آن را «رجس» (یعنی نجس و پلید) نامید. گونه‌های دیگر عوارض بهداشتی خمر را می‌توان در آیاتی که در وصف شراب بهشتی آمده، مشاهده نمود؛(لا فِیهَا غَوْلٌ وَلا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ)(صافات/٤٧) »نه در آن فساد عقل است و نه ایشان (اهل بهشت) از آن به بد مستی و فرسودگی می‌افتند.»

 

حالت مستی، عکس العمل التهاب‌ها و فتورهایی است که در مغز و اعصاب رخ می‌دهد. (طالقانی، ۲/۱۲۴) طریحی، یکی از معانی واژه «غَول» در آیه ۴۷ سوره مبارکه صافات را «وجع البطن» (درد شکم) دانسته است (همان، ۳/۳۳۹) که اشاره‌ای است به بیماری‌های گوارشی این افراد. نیز آیه(لا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلا یُنْزِفُونَ)(واقعه/١٩)؛ «نه در آن (بهشت) به سردرد و نه بد مستی دچار می‌شوند» که در خصوص خمر دنیوی مصداق دارد. واژه «بغضاء» در آیه ۹۱ سوره مبارکه مائده نیز به حس بدبینی و کینه توزی که نوعی بیماری روانی است اشاره دارد.

 

هذیان ارتعاشی، جنون کورساکف، بیماری مغزی ورنیکه، عقب ماندگی عقلی الکلی، شیوع افسردگی منجر به خودکشی، سرطان، بیماری گوارشی مالوری ویس (پارگی محل اتصال مری به معده)، تشمع کبد، (رضایی اصفهانی،/۳۴۳و۳۴۶) بیماری‌های قلبی و مرگ ناگهانی (کریمی و عبدالهی،/۷۰) و هزاران بیماری دیگر، حاصل پرداختن به خمر و مداومت در آن است.

 

دکتر سن ژاک در خصوص اعتقاد برخی افراد به مفید بودن و منفعت داشتن خمر برای بدن می‌گوید: «اگر بگوییم الکل غذاست، مسخره کرده‌ایم و به وجدان انسانی توهین نموده‌ایم. چیزی که این طور گلو و شکم را می‌سوزاند و عضلات و مغز را فلج می‌کند، در نتیجه انسان، حیوان دیوانه‌ای می‌شود که روح و جسم خود را می‌کشد، غذا نیست. کسانی که می‌گویند الکل غذاست، گرچه از دانشمندان باشند، کمتر از جنایتکاران نیستند، با وجودی که دانشمندان بزرگ درباره آن تحقیق کرده‌اند، الکل غذا نیست، بلکه سمی شوم و نفرت انگیز است.» (ذوالفقاری،/۷۱۱)

 

۵- اثرات سیاسی شرب خمر: هر گاه اتحاد و امنیت داخلی جامعه‌ای به خطر افتد، دشمنان در آن طمع ورزند و خمر زمینه‌ساز این مسئله است؛(إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ...)(مائده/٩١). علاوه بر این، یکی از مهم‌ترین علل سقوط دولت‌ها و از بین رفتن استیلای آنان، پدیده میگساری حاکمان و به تبع آنها، جامعه بوده است.

 

مصداق بارز آن را در قضیه اندلس اسلامی می‌توان مشاهده کرد که این هجمه فرهنگی توسط مسیحیان و با انگیزه بیرون راندن مسلمین از سرزمین اندلس انجام پذیرفت و موفقیت مسیحیان را در پی داشت. (ولایتی،/۱۴۸) نیز از نمونه‌ها، قیام امام حسین (ع)  بر ضد یزید است که حضرت (ع) یکی از دلایل قیام را ویژگی شراب خوارگی یزید ذکر می‌نماید؛ «وَ یَزید رَجُلٌ فاسِقٌ، شارِبُ الخمرِ، قاتِلُ النّفسِ المُحرّم، مُعلِنٌ بِالفِسق...» (قرشی،۲/۲۰۹)؛ «یزید مردی فاسق و شراب خوار و آدم کش و اظهار کننده گناه است.»

 

۶- آثار اخروی شرب خمر: شرب خمر با توجه به اینکه سرآمد بدی‌هاست، کیفر اخروی آن نیز بالطبع شدیدتر است. از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند: «لا یَنالُ شَفاعَتی مَن شَرِبَ الخمر...» (کلینی، ۶/۴۰۰)؛ «شفاعت من (در روز محشر) به شارب خمر نمی‌رسد.» در روایتی دیگر می‌خوانیم: «شارِبُ الخمر یَومَ القیامهِ یَأتی مُسوَدًّا وَجهَه، مائلاً شَدقَه، مُدلِعاً لِسانَه یُنادی العَطَش العَطَش» (همان، /۳۹۷)؛ «کسی که در دنیا شراب بنوشد، روز قیامت رو سیاه محشور می‌گردد، در حالی‌ که چهره‌اش برگشـــــته و زبانش از کـــــــام بیرون آمده، از فرط تشــنگی فریاد بر آورده، ندای «واعطشـــا» سر می‌دهد.»

 

باری، با بیان فوق آشکار می‌گردد که منافع خمر در مقایسه با پیامدهای مصرف آن، قطره‌ای در برابر دریاست. اما از زاویه‌ای دیگر می‌توان چنین عنوان داشت که خداوند متعال اراده فرمود تا با بیان واژه «منافع للناس» در آیه شریفه، بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد که تا چه حد می‌توانند خود را از گناه نوشیدن خمر و لذت و طرب ظاهری آن حفظ کنند.

 

در واقع خداوند ایشان را در مقام انتخاب یکی از دو راه ذیل مخیر فرمود: یکی سود و لذت اندک دنیوی فانی و خشنودی شیطان و دیگری، انتخاب طریقه نیکو و دفع ضرر فراوان باقی که خشنودی خداوند را در پی دارد. در واقع ایشان در مقام امتحان الهی بودند که:(لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً...) (ملک/۲) «تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.» یا در کریمه دیگر فرمود:(اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِرًا و اِمّا کَفورا)(انسان/۳). به بیانی دیگر خداوند خواست به ایشان بفهماند که با توجه به سهل‌الوصول بودن خمر و وجود منافعی در آن آیا حاضرند از آن دست کشند یا اینکه روش فعلی خویش را ادامه می‌دهند؟

 

شبیه به این قضیه را می‌توان در داستان رویارویی طالوت با جالوت نیز جستجو کرد. آنجا که طالوت به لشکر تشنه‌اش سفارش نمود: (اِنَّ اللهَ مُبتَلیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی وَ مَن لَم یَطعَمهُ فَاِنَّه مِنّی)(بقره/۲۴۹) «خداوند شما را به وسیله رودخانه‌ای خواهد آزمود. پس هر کس از آن بنوشد از پیروان من نیست، و هر کس از آن نخورد، قطعاً او از پیروان من است.» در واقع طالوت به لشکریانش می‌خواهد بفهماند می‌دانم که تشنه هستید و آب گوارای رودخانه نیز به شما لبخند می‌زند، ولی چون لحظه نبرد با دشمن نزدیک است و شما نمی‌توانید با شکم‌های پر از آب با آنها مبارزه کنید، از این رو از آن ننوشید.

 

مفهوم واژه «منافع للناس» نیز با کمی تغییر این گونه است: «می‌دانم که از نوشیدن و یا فروش آن به دنبال طرب و شادمانی و سود هستید، لکن شما با انجام این کار علاوه بر خشنودی شیطان که دشمن آشکار شماست، به روح و جسم خود و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنید، ضربه‌ای مهلک می‌زنید، از این رو از آن دوری کنید تا رستگار شده و در بهشت برین، شما را شرابی طهور بنوشانم.»

 

نسبی بودن شرور در هستی

خدای احسان کننده و خیر رسان، خالق شرّ نیست و آفریده‌هایش همواره نیک و خیر بوده‌اند، اما همین موجودات به واسطه زیاده خواهی‌ها و خود خواهی‌ هایشان، باعث شرّند. با این حال خداوند متعال به دلیل ویژگی رحمت و لطف بی‌نهایت خود، بسیاری از شرها را از بشر دور داشته است. از این رو در هر شرّی که از موجودات صادر شد، خیری قرار داد.

 

از این رو شرّ مطلق وجود ندارد و هر چیز بدی ممکن است بر حسب زمان، مکان یا مصلحت، منافعی داشته باشد و نقش و کارکرد مؤثری را در نظام هستی ایفا نمایند. (حسینی همدانی، ۲/۲۰۸) قاعده فقهی«ما مِن عامٍ الاّ وَ قَد خُصّ» در اینجا نیز جاری است و به قول شاعر: «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو». (حافظ، دیوان اشعار) پس محرمات که از مصادیق شرّ به شمار می‌آیند نیز ممکن است منافعی داشته باشند. (قرائتی، ۱/۳۴۷)

 

برای نمونه در فرهنگ اسلامی، دروغ را زمانی که پای مصلحتی حقیقی در میان باشد، نیز غیبت نمودن از ظالم را در جهت آگاهانیدن مردم از اعمال زشت وی مباح دانسته‌اند. نیز قمار که ممکن است زمانی بر ما بگذرد که از درون این شرّ و در اثر تغییر و تحول در آن، چیزی بیرون آید که در حقیقت به سود بشر باشد. در خصوص خمر نیز وضع این گونه است؛ یعنی استفاده خیر گونه از آن به نحوی که شرّش به افراد نرسد. کما اینکه سابقاً گاه این اتفاق می‌افتاده است. برای نمونه در کشور مصر از آن به عنوان مایه شستشو دهنده و ضد عفونی کننده اجساد فراعنه استفاده می‌شده است (ویل دورانت، ۱/ ۲۲۶) و موارد استفاده‌های مثبت دیگر که در تاریخ ثبت است.

 

 

منافع بهداشتی- درمانی الکل

قدر مسلم خداوند متعال هیچ گاه کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد. قطعاً در تمام کارها و برنامه‌هایش حکمتی نهفته دارد که گاهی ممکن است از دید بشر به دور باشد. از این رو نمی‌توان در آن خصوص به قضاوتی زود هنگام نشست. پس آمدن واژه «منافع للناس» نیز بدون هدف و غرضی والا ممکن نیست. ناگفته پیداست که در علم خداوندی این قضیه به روشنی، عینی و یقینی وجود داشته که روزی خواهد آمد که در شراب منفعتی پیدا شود.

 

یعنی گذشته از نظریه منفعت زا بودن نوشیدن خمر که توسط علم ناقص و محدود بشر شارب الخمر مطرح بود، این حقیقت راستین وجود داشت که در آینده با پیشرفت علوم و استفاده بهینه از فکر و قدرت عظیم آن می‌توان به منفعتی پایدار و الهی از خمر-‌‌غیر از نوشیدن آن- دست یافت. این (منفعت الهی و حقیقی در خمر) را خدا می‌دید و می‌دانست؛ (قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ)(بقره/٣٠) «من چیزی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.»، ولی دیگران نمی‌دیدند و نمی‌دانستند.

 

منفعتی که نه در نفس نوشیدنش، بلکه در پیرامون یا در اثر تغییرات و فعل و انفعالاتی که در آن رخ داد، به وجود آمد و منشأ خیر شد و آن پدیده، چیزی نبود جز الکل که در قرن سوم هجری توسط پزشک مسلمان ایرانی، محمد بن زکریای رازی، با عمل تقطیر شراب کشف و تولید شد و عظمت کلام وحی بعد از قرن‌ها از نزول آیه شریفه به مرحله تفسیر و تأویل رسید، حقیقتی غیر قابل انکار که از نمونه‌های اعجاز علمی قرآن در خصوص پیشگویی آینده محسوب می‌شود. گرچه درصدی از الکل در تمام نوشیدنی‌های مست کننده موجود بود، ولی در هیچ آیه یا روایتی به آن اشاره نشده است تا موضوع حکمی باشد. (وحدتی شبیری، /۳۱ و ۳۲)

 

وجود الکل امروزه برای بشر امری ضروری و پذیرفتنی است. در واقع می‌توان گفت با ظهور الکل، نقش تخریبی خمر به تدریج کمتر و استفاده‌های مثبت و خدا پسندانه از آن بیشتر شده است و این ماده از زمان اولین تولید تا کنون -‌خاصه در عصر حاضر- به عنوان پرمصرف‌ترین ماده شیمیایی در فرایند ساخت و سنتز، جداسازی و تولید مورد استفاده قرار می‌گیرد و از آن به عنوان بهترین حلاّل آلی در آزمایشگاه‌ها و صنایع داروسازی، به خصوص در تولید برخی شربت‌های دارویی و تنطورها یاد می‌شود.

 

همچنین جهت محافظت از رشد میکروبی در فرآورده‌های دارویی، ساخت روکش قرص‌ها و ضدعفونی کننده پوست کاربرد دارد. در پزشکی نیز جهت ضدعفونی کردن ابزارهای طبی به کار گرفته می‌شود. به علاوه قطعات تشریحی را به خوبی می‌توان در الکل از گندیدن و عفونت محافظت نمود. همچنین الکل در ساختن ادکلن‌ها و لوازم آرایش، رنگ‌ها، سوخت‌ها و... دخیل می‌باشد. (همان)

 

استفاده از الکل برای ساخت ‏داروها به اندازه‏ای است که می‌توان آن را کلید و اساس داروسازی دانست. همچنین الکل در صنایع تبدیلی، آرایشی و امور پزشکی و در آزمایشگاه‏ها به منظور نگهداری قطعات بدن انسان یا حیوان مورد استفاده قرار می‏گیرد. در تهیه الکل از دو روش تخمیری (تهیه الکل از شراب) و صنعتی (تهیه الکل به روش شیمیایی و به کمک فرآورده‌های نفتی) استفاده می‌شود که امروزه روش صنعتی کاربرد بیشتری دارد، ولی شکی نیست که با پایان یافتن ذخایر نفتی، روش تخمیری همچون گذشته، جایگاه خویش را پیدا می‌کند.

 

با گذر از مطالب فوق، می‌توان آمدن واژه «منافع» به صورت جمع در آیه مذکور را اشاره به گستردگی و تعدد کاربرد الکل در مواضع و موارد گوناگون و گسترده جهان، جهت رتق و فتق امور دانست. در قرآن کریم، کلمه «منافع» در مورد چهارپایان (نحل/۵)، آهن (حدید/۲۵) و ایام حج (حج/۲۸) نیز به کار رفته که تنوع استفاده و کاربرد و بهره برداری از آنها بر همگان آشکار است. مثلاً در خصوص چهارپایان، علاوه بر بارکشی و استفاده در کارهای کشاورزی، می‌توان از گوشت، پوست، پشم، شیر و حتی سرگین و ادرار آنها بهره برد.

 

از این رو احتمالاً آوردن واژه «منافع» در آیه شریفه در مورد خمر نیز به همین جهت بوده باشد که نمود این شمول و گستردگی منافع، در پدیده الکل و کاربردهای آن به چشم می‌خورد. با این بیان می‌توان اذعان داشت که حرف تعریف «ال» در «الناس»، «ال» استغراقی می‌باشد (گرچه واژه «ناس» خود نیز از واژگان جمع است.) زیرا با کشف الکل، دنیای جدیدی فراروی بشر در زمینه استفاده بهتر و پرمنفعت از خمر بدون افتادن در دام استفاده‌های مخرب آن -که تنها عده‌ای خاص از آن بهره می‌بردند- باز شد. البته استفاده‌های غیر الهی از الکل همواره وجود داشته و دارد. از این رو این سخن خداوند متعال که اشاره بهگناه آلود بودن آن می‌کند؛(إِثْمٌ کَبِیرٌ ... وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا)(بقره/٢١٩) در خصوص خمر و پدیده الکل همواره مصداق دارد.

 

برداشتی که نگارنده بدان اشاره نموده (تأویل خمر به الکل)، در کلام برخی از مفسرین محترم نیز به طور گذرا وجود دارد. در کتاب «انوار درخشان» در ذیل عبارت شریفه مذکور آمده است: «برای خمر منافعی نیز ذکر فرموده که همانا به لحاظ منافعی است که از استعمال آن در عمل جراحی عاید می‌گردد. همچنان که امروزه الکل موارد استعمال زیادی در سوخت، گنـــدزدایی و تهیه اثر بیهوشی دارد.» (حسینی همدانی،۲/۲۰۸)نیز از آن به عنوان ضـــدعفونی کننده یاد شده است. (بلاغی، عبدالحجه،/۱۶۷) در این بیانات، الکل به عنوان گوشه‌ای از منافع خمر برشمرده شده است. از این رو می‌توان از پدیده الکل در کنار دیگر مصادیق «منافع للناس» نام برد.

 

نتیجه گیری

شکی نیست که خداوند حکیم در مقام دفاع از زشتی‌ها و شرور نیست، مگر اینکه به نوعی، نفع از آن متصور باشد. کما اینکه در تعابیری دیگر فرمودند:(یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ)(انعام/٩٥). نیز با عنایت به اینکه شرّ مطلق وجود ندارد، از این رو به کار بردن واژه «منافع للناس» در خصوص خمر را می‌توان منفعتی حقیقی، پایدار و همگانی تعبیر نمود و بر اساس شواهد و قرائن، پدیده الکل -که برگرفته از خمر است- با دارا بودن ویژگی‌های مذکور می‌تواند از مصادیق مهم واژه «منافع للناس» در آیه ۲۱۹ سوره مبارکه بقره و نمونه‌ای از پیشگویی‌های قرآن از آینده باشد.

فرهنگ نیوز

منابع و مآخذ

۱.    قرآن کریم.

۲.    ابن حنبل، احمد؛ مسند احمد بن حنبل، بیروت، دارالفکر، بی تا.

۳.    ابن سلیمان، مقاتل؛ تفسیر مقاتل ابن سلیمان، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق.

۴.    احسان بخش رشتی، صادق؛ آثارالصادقین، رشت، ستاد برگزاری نماز جمعه گیلان، ۱۳۶۸ش.

۵.    بلاغی، عبد الحجه؛ حجه التفاسیر و بلاغ الاکسیر، قم، انتشارت حکمت، ۱۳۸۶ق.

۶.    بلاغی نجفی، محمد جواد؛ آلاء الرحمن، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۲۰ق.

۷.    حسینی همدانی، محمد حسین؛ انوار درخشان، تهران، کتاب‌فروشی لطفی، ۱۴۰۴ق.

۸.    دارمی، عبدالهن بن بهرام؛ سنن الدارمی، دمشق، مطعبه الاعتدال، بی تا.

۹.    داور پناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، ۱۳۷۵ش.

۱۰.    دستغیب، سید عبدالحسین؛ گناهان کبیره، تهران، کانون ابلاغ اندیشه‌های اسلامی، بی‌تا.

۱۱.    دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن مشرق زمین، ترجمه: مجتبایی، فتح الها، بی‌جا، بی‌نا، بی تا.

۱۲.    ذوالفقاری، غلامحسین؛ رهنمون، تهران، نشر اوسان، ۱۳۸۷ش.

۱۳.    رازی، ابوالفتوح؛ روض الجنان و روح الجنان، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۸ش.

۱۴.    رضایی اصفهانی، محمد علی؛ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، قم، بی‌نا، ۱۳۸۱ش.

۱۵.    سیوطی، عبدالرحمن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.

۱۶.    صدوق، محمد بن حسن؛ علل الشرایع، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ق.

۱۷.    طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲ش.

۱۸.    طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشار جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.

۱۹.    طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۹ق.

۲۰.    عظیم آبادی، محمد؛ عون المعبود شرح سنن ابی داود، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.

۲۱.    فخر رازی؛ التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.

۲۲.    فضل الله، محمد حسین؛ من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک، ۱۴۱۹ق.

۲۳.    قائمی، علی؛ تربیت و سازندگی، تهران، امیری، ۱۳۶۴ش.

۲۴.    قرائتی کاشانی، محسن؛ تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۳ش.

۲۵.    قرشی، باقر شریف؛ حیاه الامام الحسین بن علی۸دراسه و تحلیل، نجف، مطبعه الآداب، ۱۳۹۵ق.

۲۶.    کاشانی، ملا فتح الله؛ تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، کتاب‌فروشی محمد حسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ش.

۲۷.    کاشفی سبزواری، حسین بن علی؛ مواهبٌ علیه، تهران، اقبال، ۱۳۶۹ش.

۲۸.    کریمی یزدی، حسن؛ عبداللهی، حامد؛ شگفتی‌های پزشکی در قرآن کریم، تهران، بی‌نا، ۱۳۸۳ش.

۲۹.    کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.

۳۰.    مکارم شیرازی، ناصر و دیگران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.

۳۱.    نوری شادکام، محمود؛ قرآن و طب نوین، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۸ش.

۳۲.    وحدتی شبیری، سید حسن؛ الکل و فرآورده‌های آن در فقه اسلامی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ۱۳۷۶ش.

۳۳.    ولایتی، علی اکبر؛ فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، بی‌نا، ۱۳۸۳ش.



نوع مطلب :
برچسب ها :
اهواز - خبرگزاری مهر: نگاه نگران مادر و چشمهای پر از دلهره پدر حکایت از دردی کهنه دارد. صورتهای رنگ پریده و خسته این دو نفر نشان می دهد بیخوابی و چشم انتظاری، جزئی جدایی ناپذیر از زندگی فقیرانه آنهاست؛ زندگی که با دردها و گریه ها و اشکهای دختر پنج ساله آنها رنگ غم و اندوه به خود گرفته است.

به گزارش خبرنگار مهر، زخمهای کهنه معصومه دختری که به واقع معصوم است، سکانسهایی نه چندان دلچسب از فیلم زندگی خانواده قاسم بریسم را رقم زده است که بی شک تنها تصور آن و نه دیدنش برای خیلی از مردم سخت و غیرقابل تحمل باشد.

دیدن دختری که هر روز رشد می کند و قد می کشد اما با زجری کشنده، دختری که بازی کردن و خندیدن را مثل خیلی از دخترکان روستای دوسلق شهرستان شوش دوست دارد ولی توان آن را ندارد، شاید زجرآورترین صحنه های زندگی را برای مادری تشکیل می دهد که دوست دارد دخترش همانند سایر هم سن و سالانش بخندد، بازی کند و حرفهای شیرین و با نمک بر زبان جاری کند.

زخمهای بی علاج معصومه

حکایت این گزارش، زندگی غم انگیز معصومه بریسم دختری پنج ساله از شهرستان شوش است که با یک بیماری ناشناخته و از همان دوران نوزادی دست و پنجه نرم می کند به گونه ای که هم اکنون بدن این دختر همیشه خونی و زخمی است.

در حالیکه برای خیلی از ما تنها یک زخم کوچک، آه از نهادمان بلند می کند، معصومه پنج سال از زندگی کودکانه خود را در حالی پشت سرگذاشته که پوست بدنش خود به خود همیشه در حال جدا شدن بوده و این وضع یک زندگی کابوس وار را برای معصومه رقم زده و خنده را از لبان وی گرفته است.

مادرش که نشان می دهد سختی روزگاری که با این دختر پنج ساله پشت سرگذاشته، ضربات عمیقی به چهره اش وارد کرده است در توصیف وضع معصومه می گوید: دخترم دوست دارد بدون لباس باشد زیرا لباس ها بعد از چند ساعت به تنش می چسبند و باعث درد شدید وی می شوند و بعد از مدتی جدا کردن آنها از بدنش مثل کندن پوست یک انسان از بدنش عذاب آور می شود.

پدرش قاسم که نگاه کردن به صورتش می تواند تلخکامی ایامی که با زخمها و گریه های دخترش بر او گذشته را تداعی کند، یک روز کار می کند و چند روز بیکار است که در سالهای اخیر حتی در تامین مخارج اولیه زندگی خود و خانواده اش نیز مانده چه برسد به اینکه بتواند هزینه های سرسام آور درمان دخترش را تامین کند.

وی می گوید: خیلی سخته ببینی دخترت و پاره تنت جلوی چشمانت از زخمی هایی که خود به خود روی بندش ظاهر می شود، زجه بزند ولی نتوانی برایش کاری بکنی. ببینی مادرش شب و روز دعا می کند ولی کاری از دستمان برنیاید. زندگی ما با قحطی لبخند و خنده مواجه شده است.

زندگی سخت قاسم بریسم و دخترش

وی ادامه می دهد: تاکنون به پزشکان فراوانی مراجعه کرده ایم که گفته اند بیماری دخترم ناشناخته است. حتی یک بار معصومه را به تهران نیز برده ایم که گفته اند این بیماری لاعلاج است. راستش را بخواهید وضع زندگی ما به گونه ای نیست که بتوانیم این مخارج سرسام آور را تامین کنیم به همین دلیل اکنون امیدمان به خداست که به دخترمان یک زندگی عادی ببخشد و خنده را بر لبان مادرش بنشاند.

پدر معصومه عنوان می کند: برخی مردم می گویند که پزشکان متخصصی در تهران هستند که توانایی درمان دخترم را دارند ولی دست ما به آنها نمی رسد چون توانایی این کار را نداریم و این ناتوانی، عذاب و ناراحتی من را بیشتر می کند.

قاسم این را هم می گوید که همین حالا هم شرمنده زن و بچه ام هستم زیرا هرچه دارم برای درمان معصومه فروخته ام و دیگر جایی برای درآمدزایی نیست.

وقتی می خواهم با معصومه صحبت کنم تا بتوانم ناراحتیش را بیشتر درک کنم، فقط یک چیز را از او می شنوم. گریه، گریه و گریه و در نهایت دیدن چشمانی پر از اشک...

فرماندار شوش هم در این خصوص می گوید: از وضع آنها اطلاع داریم چند بار به آنها کمک شده ولی امکان درمان برای آنها میسر نشده است به هر حال این بیماری ظاهرا به گونه ای است که از بین 4.5 میلیون نفر، یک فرد به آن مبتلا می شود به گونه ای که پوست بدن فرد بدون دخالت عاملی، از بدن جدا می شود.

عبدالرضا سعیدی نیا در خصوص زندگی خانوده معصومه می گوید: زندگی سختی دارند و در روستایی به نام دوسلق زندگی می کنند که 70 کیلومتر با شوش فاصله دارد. فکر می کنم حتی رفت و آمد در این شهر نیز هزینه ای هنگفت را به خانواده قاسم بریسم تحمیل می کند.

وقتی عکاس به پدر و مادرش می گوید که قصد دارد از بدنش عکس بگیرد و باید پیراهنش را بالا بزنیم مادرش با گریه می گوید: نمیشه. لباس به بدنش چسبیده است. اما اصرار ما باعث می شود مادر برخلاف میل باطنی دست به چنین کاری بزند تا با صحنه هایی دردآور مواجه شویم. مادر می گوید هر وقت می خواهم لباسهایش را از بدنش جدا کنم، معصومه تا حد مرگ، درد می کشد و گریه می کند.

معصومه را در حال زجه زدن در حین ملاقات پدر و مادرش با استاندار خوزستان برای اولین بار دیدم. همه افرادی که در آنجا بودند تحت تاثیر بیماری دخترک قرار گرفته بودند و من با خود فکر می کنم که این درد و رنجی که معصومه بابت این زخمهای بی درمان تحمل می کند ممکن برای بچه های هر کدام از ما رخ دهد. پس به شکرانه سلامتی فرزندانمان که می توانیم با دیدن لبخندشان، تا اوج خوشبختی پرواز کنیم و با دیدن دویدنشان گل از گلمان بشکفد باید امثال معصومه بریسم را دریابیم.

نحوه یاری رسانی به معصومه

بر همین اساس شماره کارت 6273533100563938 نزد بانک تجارت به نام قاسم بریسم برای کمک به این دختر اعلام می شود.
همچنین هموطنان برای دریافت اطلاعات بیشتر از وضع این دختر شش ساله می توانند با شماره 09163344202 به نام علی نواصر نیز تماس بگیرند.
---------------------
گزارش: علی نواصر


نوع مطلب :
برچسب ها : معصومه، دخترک معصومه، درد دختر، درد دخترک معصومه، بیماری نادر، بیماری نادر دخترک، کمک رسانی به دخترک معصوم،

با کمال تاسف مطلع شدیم رژیم منحوس آمریکا در پی اقدام وقیحانه خود، با تولید فیلمی سراسر توهین آمیز به ساحت مقدس پیامبر اسلام(ص) بار دیگر چهره واقعی شیطان صفت خود را به تمام مردم جهان نمایان کرد.

سایت "حرف تو "در پی اهانت وقیحانه رژیم منحوس آمریکا به مقدسات مسلمانان و ترویج اسلام ناب محمدی در نظر دارد تا با راه اندازی موج وبلاگی"اسلام ناب محمدی" قدمی را در جهت گسترش دین مبین اسلام و رسوایی حزب شیطان بردارد.

از تمامی وبلاگ نویسان مسلمان خواهشمندیم تا با قرار دادن پستی در وبلاگشان به این موج بپیوندند.

مطالب خود را در قسمت ارسال مطلب در سایت حرف تو ارسال نمائید



نوع مطلب :
برچسب ها :

پیام در پی اهانت نفرت‌انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

در پی اهانت نفرت‌انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم، حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به ملت ایران و امت بزرگ اسلام، پشت صحنه‌ی این حركت شرارت‌بار را سیاست‌های خصمانه‌ی صهیونیسم، آمریكا و دیگر سران استكبار جهانی خواندند. ایشان با تشریح دلایل كینه‌ورزی صهیونیست‌ها نسبت به اسلام و قرآن، تأكید كردند: سیاستمداران آمریكا اگر در ادعای دخالت‌نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را كه دل ملت‌های مسلمان را به درد آورده‌اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
قال الله العزیز الحكیم: یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَ اللهِ بِأفواهِهِم و اللهُ مُتِمُّ نورِه وَ لو كَرِهَ الكافِرون(1)
ملت عزیز ایران؛ امت بزرگ اسلام
دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت به پیامبر اعظم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم كینه‌ی عمیق خود را آشكار ساخت و با اقدامی جنون‌آمیز و نفرت‌انگیز، خشم مجموعه‌های خبیث صهیونیستی را از تلألؤ روزافزون اسلام و قرآن در جهان كنونی نشان داد. در روسیاهی عاملان این جنایت و گناه بزرگ، همین بس كه مقدس‌ترین و نورانی‌ترین چهره‌ میان مقدسات عالم را آماج یاوه‌های مشمئزكننده‌ی خویش ساخته‌اند.
پشت صحنه‌ی این حركت شرارت‌بار، سیاست‌های خصمانه‌ی صهیونیسم و امریكا و دیگر سران استكبار جهانی است كه به خیال باطل خود می‌خواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسل‌های جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافكنده و احساسات دینی آنان را خاموش كنند. اگر از حلقه‌های قبلی این زنجیره‌ی پلید، یعنی سلمان رشدی و كاریكاتوریست دانماركی و كشیش‌های امریكایی آتش‌زننده‌ی قرآن حمایت نمی‌كردند و ده‌ها فیلم ضد اسلام را در بنگاه‌های وابسته به سرمایه‌داران صهیونیست سفارش نمی‌دادند، امروز كار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمی‌رسید.
متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریكا است. سیاستمداران امریكا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را كه دل ملت‌های مسلمان را به درد آورده‌اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند كه این حركات مذبوحانه‌ی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانه‌ی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است. و الله غالبٌ علی أمرِهِ(2).
سید علی خامنه‌ای
23/شهریور/1391


نوع مطلب :
برچسب ها :
Supreme Leader’s Message Condemning Anti-Islam Film Print
13/09/2012

The following is the full text of the message issued on September 13, 2012 by Ayatollah Khamenei the Supreme Leader of the Islamic Revolution to condemn an American-made film which insults the Holy Prophet of Islam (s.w.a.).

In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful

The Mighty and Wise Allah said: "Their intention is to extinguish Allah's Light with their mouths: But Allah will complete His Light, even though the unbelievers may detest (it)." [The Holy Quran, 61: 8]
Honorable people of Iran, great Islamic Ummah:

The wicked enemies of Islam have once again revealed their deep malice by insulting the Holy Prophet (God's greetings be upon him and his household) and in an idiotic and disgusting move, they showed that evil Zionist groups are furious at the increasing brilliance of Islam and the Holy Quran in the world today. The fact that they have made the holiest person in all of creation the target of their disgusting nonsense is enough to disgrace those who have committed this great crime and sin. What lies behind this wicked move is the hostile policies of Zionism, America and other leaders of the arrogant powers, who are vainly trying to make young generations in the Islamic world lose respect for what is held sacred and to extinguish their religious sentiments. If they had refused to support the previous links in this evil chain - namely, Salman Rushdie, the Danish cartoonist and Quran-burning American priests - and if they had not ordered tens of anti-Islam films from the companies affiliated with Zionist capitalists, today this great and unforgivable sin would not have been committed. The number one culprit in this crime is Zionism and the American government. If American politicians are sincere that they are not involved, they should duly punish the perpetrators and the financial backers of this hideous crime, who have filled the hearts of Muslim people with pain.

And our Muslim brothers and sisters throughout the world should know that these futile and desperate moves by the enemies against Islamic Awakening are a sign of the greatness and importance of this uprising and a sign of its increasing growth. "And Allah has full power and control over His affairs." [The Holy Quran, 12: 21]

Sayyid Ali Khamenei
Shahrivar 23, 1391



نوع مطلب :
برچسب ها : Supreme Leader’s Message Condemning Anti-Islam Film،
نداء الإمام الخامنئی فی إدانة الإهانة البشعة لأعداء الإسلام ضد الرسول الأعظم (ص) طباعة
13/09/2012

إثر الإهانة المقزّزة التی ارتکبها أعداء الإسلام ضد الساحة المنوّرة للرسول الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) أصدر سماحة آیة الله العظمی الإمام الخامنئی قائد الثورة الإسلامیة نداء وجّهه للشعب الإیرانی و الأمة الإسلامیة الکبری، اعتبر فیه الید الخفیة لهذه الخطوة الشریرة السیاسات العدوانیة التی تنهجها الصهیونیة و أمریکا و سائر زعماء الاستکبار العالمی، و شرح أسباب حقد الصهاینة علی الإسلام و القرآن مؤکداً: إذا کان الساسة الأمریکان صادقین فی دعوی عدم تدخلهم یجب علیهم معاقبة منفذی هذه الجریمة الشنیعة و داعمیهم المالیین الذین أفجعوا قلوب الشعوب المسلمة معاقبةً تتناسب و هذه الجریمة الکبری.
و فی ما یلی ترجمة نص النداء:

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العزیز الحکیم: یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون
أیها الشعب الإیرانی العزیز.. أیتها الأمة الإسلامیة الکبری
کشفت الید القذرة لأعداء الإسلام مرة أخری و بإهانتها للرسول الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) حقدها العمیق، و أثبتت عبر خطوة جنونیة کریهة غیض الجماعات الصهیونیة الخبیثة من تألق الإسلام و القرآن المتزاید فی العالم حالیاً. یکفی لقبح وجوه منفذی هذه الجریمة و الذنب الکبیر أنهم استهدفوا بترهاتهم المقززة أقدس و أنور الوجوه بین مقدسات العالم. الید الخافیة وراء کوالیس هذه الخطوة الشریرة هی السیاسات العدوانیة للصهیونیة و أمریکا و سائر زعماء الاستکبار العالمی الذین یریدون حسب أوهامهم الباطلة الهبوط بالمقدسات الإسلامیة عن منزلتها الرفیعة فی أعین الأجیال الشابة فی العالم الإسلامی، و إطفاء مشاعرهم الدینیة. لو لم یکونوا قد دعموا الحلقات السابقة لهذا المسلسل القذر، أی سلمان رشدی، و رسام الکاریکاتیر الدنمارکی، و القساوسة الأمریکان الذین أحرقوا القرآن، و لم یطلبوا إنتاج عشرات الأفلام المعادیة للإسلام فی المؤسسات التابعة للرأسمالیین الصهاینة، لما أفضی الأمر الیوم إلی هذا الذنب العظیم الذی لا یقبل المغفرة. المتهم الأول فی هذه الجریمة هی الصهیونیة و الحکومة الأمریکیة. و إذا کان الساسة الأمریکان صادقین فی ادعائهم عدم التدخل فیجب علیهم معاقبة منفذی هذه الجریمة الشنیعة و داعمیهم المالیین الذین أفجعوا قلوب الشعوب المسلمة معاقبة تتناسب و هذه الجریمة الکبری.
و لیعلم الإخوة و الأخوات المسلمون فی کل العالم أن ممارسات الأعداء الیائسة هذه فی قبال الصحوة الإسلامیة دلیل عظمة هذه النهضة و أهمیتها، و بشارة بنموّها المتصاعد، و الله غالب علی أمره.
السید علی الخامنئی
23 شهریور 1391



نوع مطلب :
برچسب ها : نداء الإمام الخامنئی فی إدانة الإهانة البشعة لأعداء الإسلام ضد الرسول الأعظم (ص)،


علی همدانی، خبرنگار BBC فارسی در صفحه فیس‌بوکش دختران ایرانی را توصیه به «خیانت» کرد. وی یکی از فاسدترین عوامل شبکه بی بی سی فارسی است که بارها مطالبی در مورد رفتارهای غیر اخلاقی وی در رسانه های مجازی منتشر شده است.
دیده بان: «علی همدانی»، خبرنگار و مجری BBC فارسی در اقدامی عجیب تحت عنوان «نصیحت دوستانه» همه دختران را به خیانت به مردان توصیه کرد. وی توسط یک متن تک‌خطی و بدون توضیح و عکس نوشت: «نصیحت من به یک دختر دوست‌داشتنی: به مردها، هر چقدر هم خیانت کنی، بازم کمه!»

گفتنی است وی یکی از فاسدترین مجریان و خبرنگاران BBC فارسی است که روابط نامشروعش با بسیاری از کارمندان زن BBC فارسی شهره عام و خاص است. پیش از این مطالب زیادی از رفتارهای غیراخلاقی و بی‌بندوباری وی در فضای سایبر منتشر شده بود.



من موندم به خدا چه طور عده ای به همسر و خواهر و مادر خود اجازه می دهند که پای ماهواره بنشینند و گرفتار چنین عقایدی شوند...بعدش میان میگن چرا همسرم به من خیانت کرد...خودت کردی که لعنت بر خودت باد!



نوع مطلب :
برچسب ها : bbc، bbc persian، bbc farsi، بی بی سی فارسی، بی بی سی کلیپ، بی بی سی فساد، خیانت در bbc،
سه شنبه 24 مرداد 1391

 



نوع مطلب :
برچسب ها :
سه شنبه 24 مرداد 1391

 



نوع مطلب :
برچسب ها :
ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای غربی مایلند که همه کشورهای اسلامی به نمونه ای مانند ترکیه تبدیل شوند. تصاویر موجود در این مطلب، گویای واقعیت این نوع از اسلام است.
به گزارش شیعه آنلاین، "اسلام آمریکایی" اصطلاحی است که توسط امام خمینی (ره) برای توصیف نوعی "اسلام جعلی" استفاده می‌شد. این اصطلاح، بعدها کاربرد گسترده‌تری پیدا کرد و حتی در منازعات سیاسی مورد استفاده قرار گرفت.

پیشینه این واژه سیاسی به دوران اول انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، یعنی هنگامی که امام خمینی در صحبت‌هایش از اسلام و نظام حاکم بر شیخ‌ نشینان عرب در خلیج فارس و عربستان سعودی با عبارت منادیان "اسلام آمریکایی" اشاره کرد باز می‌گردد.

اما اکنون کشور ترکیه و دولت به اصطلاح اسلامگرای آن حتی از حاکمان عرب نیز پیشی گرفته و به نمایندگان اصلی "اسلام آمریکایی" که می توان آن را "اسلام لیبرال" نامید، تبدیل شده اند.

ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای غربی مایلند که همه کشورهای اسلامی به نمونه ای مانند ترکیه تبدیل شوند. تصاویر موجود در این مطلب، گویای واقعیت این نوع از اسلام است.




















 

البته ناگفته نماند تو این  تصاویر جای خائن الحرمین شرفین خالی است!



نوع مطلب :
برچسب ها : عکس، اسلام، اسلام آمریکایی، اسلام اسرائیلی،

امام علی النقی(ع) امام دهم ما شیعیان است. یادتون هست که چند وقت پیش یه خواننده معلوم الحال به اسم شاهین نجفی در مورد امام نقی ترانه آی نقی رو خوند که واکنش به این آهنگ شاهین نجفی یعنی ترانه شاهین نجفی در مورد هادی نقی ع خیلی شدید بود و خیلی ها توی وبلاگا و سایتاشون مطلب نوشتن مثل: حکم ارتداد و کشتن و قتل شاهین نجفی، مخفی شدن شاهین نجفی، فرار شاهین نجفی به سوراخ موش، کشتن شاهین نجفی، ارتداد شاهین نجفی و خیلی مطالب دیگه در مورد شاهین نجفی. اما در این میون بعضی سایت ها مثل کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان از شاهین نجفی حمایت میکردن و آهنگ شاهین نجفی در مورد هادی, ترانه آهنگ شاهین نجفی در مورد هادی نقی ع ، دانلود آهنگ جدید شاهین نجفی - استاده مردن و حتی آلبوم کامل ترانه های شاهین نجفی رو توی سایتاشون میذاشتن و بعضی ها هم که شروع کردن به اهانت به امام نقی. این کمپین یاداوری امام نقی به شیعیان به قصد حمایت از شاهین نجفی، شروع کرده به توهین به امام نقی و توهین به مقدسات شیعه و کلیپ های مختلفی توی سایتش قرار داده مثل: کلیپ تصویری ترانه ای نقی، کلیپی برای امام نقی با اهنگ شاهین نجفی ، کلیپ مصاحبه شاهین نجفی با بی بی سی ، کلیپ گفتگو با شاهین نجفی در باره ترانه نقی، کلیپ ترانه شر اعظم شاهین نجفی ، کلیپ ظهور امام نقی در دانمارک و صد ها کلیپ دیگه در مورد امام نقی

در مقابل خیلی از ایرانی های محب امام هادی هم بیکار ننشستن و توی وبلاگ های مختلفی شاهین نجفی رو محکوم کردن مثل: حکم ارتداد و کشتن و قتل شاهین نجفی، مخفی شدن شاهین نجفی، فرار شاهین نجفی به سوراخ موش، کشتن شاهین نجفی، ارتداد شاهین نجفی ...

ما هم این کار زشت شاهین نجفی که هتک حرمت به امام نقی امام دهم شیعیان بود رو شدیدا محکوم میکنیم و از خدا میخوایم که هر چه زودتر شاهین نجفی و همه کسانی که به امام نقی ع توهین کردن رو به درک واصل کنه...



نوع مطلب :
برچسب ها : امام علی النقی(ع) امام دهم ما شیعیان است. یادتون هست که چند وقت پیش یه خواننده معلوم الحال به اسم شاهین نجفی در مورد امام نقی ترانه آی نقی رو خوند که واکنش به این آهنگ شاهین نجفی یعنی ترانه شاهین نجفی در مورد هادی نقی ع خیلی شدید بود و خیلی ها توی وبلاگا و سایتاشون مطلب نوشتن مثل: حکم ارتداد و کشتن و قتل شاهین نجفی، مخفی شدن شاهین نجفی، فرار شاهین نجفی به سوراخ موش، کشتن شاهین نجفی، ارتداد شاهین نجفی و خیلی مطالب دیگه در مورد شاهین نجفی. اما در این میون بعضی سایت ها مثل کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان از شاهین نجفی حمایت میکردن و آهنگ شاهین نجفی در مورد هادی، ترانه آهنگ شاهین نجفی در مورد هادی نقی ع، دانلود آهنگ جدید شاهین نجفی - استاده مردن و حتی آلبوم کامل ترانه های شاهین نجفی رو توی سایتاشون میذاشتن و بعضی ها هم که شروع کردن به اهانت به امام نقی. این کمپین یاداوری امام نقی به شیعیان به قصد حمایت از شاهین نجفی، شروع کرده به توهین به امام نقی و توهین به مقدسات شیعه و کلیپ های مختلفی توی سایتش قرار داده مثل: کلیپ تصویری ترانه ای نقی، کلیپی برای امام نقی با اهنگ شاهین نجفی، کلیپ مصاحبه شاهین نجفی با بی بی سی، کلیپ گفتگو با شاهین نجفی در باره ترانه نقی، کلیپ ترانه شر اعظم شاهین نجفی، کلیپ ظهور امام نقی در دانمارک و صد ها کلیپ دیگه در مورد امام نقی،
چهارشنبه 24 خرداد 1391

استاد سید مهدی میرباقری *

مقدمه

اصلاح نفس و خودسازی از اموری است كه پرداختن به آن برای همه مؤمنین ضروری است. ضرورت پرداختن به اصلاح نفس و خودسازی برای كسانی كه به كارهای مهم اشتغال دارند بیش از سایرین است؛ چرا که نیاز چنین كسانی به استعانت از خدای متعال و توكّل بر او بیش‏تر می‏باشد؛ از سوی دیگر، دشمنیِ شیطان با آنها نیز شدیدتر است؛ شیطان با هیچ كس به اندازه یك عالم ربانی كه حِصن اسلام است، دشمنی نمی‏كند و برای هیچ چیزی به اندازه انسانی كه اهل علم و عمل الهی باشد، توان و نیرو صرف نمی‏كند. شیطان شش هزار سال عبادت خود را برای عداوت با اولیاء خدا به آتش كشیده است؛ بنابراین متناسب با دشمنی دیرینه شیطان، كسانی كه می‌خواهند عالِم الهی و عارف به زمان شده و گرهی از كار فرهنگی جامعه باز كنند، باید در امر خودسازی خود كوشا باشند.

اكنون كه دشمنان اسلام به تهاجم فرهنگی روی آورده و برای گسترش و تثبیت فرهنگ مادی در همه ابعاد زندگی بشر برنامه‏ریزی كرده‏اند، عده‌ای باید خود را وقف مقابله با این تهاجم كنند و از دوستان اهل بیت علیهم‏السلام پشتیبانی و دستگیری نمایند. بی‏شك كسانی كه در این وادی قدم می‌گذارند با شیاطینی مواجه خواهند شد که موكل گمراهی آنها شده و به تناسب بالا بودن اهمیت كار آنها قوی‌ترند بنابراین حاملان مأموریت‏های بزرگ، بیش از همه نیاز به تهذیب نفس دارند تا بتوانند با شیطان قدرتمندِ مربوط به خودشان مقابله کنند.

تحصیل علم و تهذیب نفس

تهذیب نفس و تحصیل علم هرگز نباید مزاحم یك‏دیگر تصور شوند. این دو در حقیقت مؤیّد و معاضد یكدیگرند. یكی از دام‌های شیطان این است كه به بهانه تحصیل تقوا، مانع تحصیل علم و به بهانه تحصیل علم، مانع تحصیل تقوا می‌شود؛ این در حالی است كه بزرگان عرصه علم و عمل، هر دو جنبه را با هم و به حد كمال داشته‏اند.

در این خصوص حضرت آیت الله بهجت (رض) می‏فرمودند: استاد ما مرحوم محقق اصفهانی، پیوسته تسبیح دستشان بود و ذكر می‌گفتند: از ایشان پرسیدند: شما چه می‌گوئید؟ فرمودند: خواندن روزی هزار مرتبه سوره قدر خوب است. این در حالی است كه حاشیه ایشان بر مكاسب و كفایه به عنوان محصول یك عمر تلاش علمی یك شخص قابل توجه و كافی است. مرحوم آقای كشمیری نیز كه از شاگردان ایشان بودند، می‏فرمودند: مرحوم محقق اصفهانی در حرم حضرت امیر (ع)، هزار مرتبه سوره قدر را ایستاده می‌خواندند و بعد محاسنشان را دست گرفته و خطاب به حضرت عرض می‌كردند:

«گر چه سیه رو شدم غلام تو هستم/ خواجه مگر بنده سیاه ندارد»

بنابراین تحصیل علم و تحصیل تقوا قابل جمع و هر دو مكمّل یك‏دیگر هستند؛ و شرط توفیق در این دو مراقبه است؛ «قم اللّیل إلا قلیلاً نصفه او انقص منه قلیلاً او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا ... إن لك فی النهار سبحاً طویلاً»؛ برخی آیه شریفه فوق را این‏گونه معنا كرده‏اند كه توفیق انسان در مأموریت‌های روز، انس و خلوت شبانه با خداست؛ اگر كسی در انس و مناجات با خدا شب خوبی نداشته باشد، روز خوبی هم نخواهد داشت؛ كسی كه نماز خود را اصلاح نمی‌كند، نمی‏تواند سایر امور زندگی خود را اصلاح كند، در روایات معصومین علیهم‏السلام آمده است كسی كه به نماز اهمیت ندهد، (که البته این اهمیت دادن، مراتبی دارد)، هم در دنیا، هم در هنگام مرگ و هم در قیامت، دچار آفاتی می‏شود. سپس می‏فرمایند: یكی از آفات دنیایی آن رفتن بركت از عمر است. عمر چنین انسانی نه بركت معنوی دارد و نه بركت ظاهری. عمر كسی بابركت است كه مانند مرحوم مجلسی تا چندین قرن، فرهنگ عمومیِ جامعه تشیع بر محور آثارش شكل می‏گیرد و یا مانند حضرت امام خمینی (رض) با انقلاب خود خداپرستی و معنویت را در جهان زنده می‏كند. در مقابل هم کسانی هستند كه با وجود تلاش علمی زیاد و تألیف كتاب هیچ اثری از آنها باقی نمانده و یا آثارشان مورد توجه و مرجع قرار نمی‏گیرد.

بركتی كه خدای متعال به بندگان خود عنایت می‌كند به دلیل خودسازی‏ها و مراقبه‌هاست؛ بنابراین هر انسانی نیازمند فرصتی است تا بین خود و خدای متعال خلوت انسی داشته باشد؛ این خلوت در ابتدا از یك فرصت حداقلی آغاز می‌شود كه اگر خلوت خوبی باشد، تمام شبانه‏روز انسان را فراگرفته و به خلوتی دائمی تبدیل می‌شود. در احوال مرحوم آقای قاضی نقل شده است كه پدرشان به ایشان توصیه كرده بودند: در شبانه‌روز یك ساعت را برای خودتان بگذارید؛ چون اشتغالات دنیا انسان را با خود می‌برد و این یك ساعت همه 24 ساعت را پر خواهد كرد. در احوالات یكی از شاگردان میرزای شیرازی آمده است كه وقتی برای عهده‌داری امور اجتماعی مردم تبریز عازم بود از میرزای شیرازی بزرگ (صاحب فتوای تنباكو) یك توصیه خواست؛ میرزای شیرازی فرموده بودند: در آن‏جا که سرتان شلوغ می‌شود؛ در شبانه‌روز ساعتی را برای محاسبه و مراقبه خود بگذارید. ایشان بعدها فرموده بود: كه آن یك ساعت مراقبه، تمام شبانه روز من را پر كرد.

دلیل قرار دادن فرصتی معین برای انس با خدای متعال این است كه این انس، مبدأ محبّت و نورانیت قلب می‌شود.

خودسازی، توفیق و برنامه‏ریزی

البته پرداختن به این امر هم بدون برنامه‌ریزی، دقت و توجه امكان‏پذیر نیست. مراقبه و خودسازی بدون برنامه‏ریزی و خود به خود تحقق نمی‏یابد؛ توفیقٌ من الله در جای خود وجود دارد، اما از این سو نیز تلاش، محاسبه، مراقبه و جدیّت لازم است؛ خلاصه این‏كه این امر با مسامحه پیش نمی‌رود، حتی برای یك سفر زیارتی هم باید برنامه‏ریزی داشت؛ اگر زائر از ابتدا سست باشد بی‏تردید تا پایان سفر نیز سست خواهد بود.

«رجب، شعبان و رمضان» فرصتی برای تهذیب

بعضی از فرصت‌ها برای تهذیب و اصلاح نفس، ممتاز هستند بزرگان در سه ماه رجب، شعبان و رمضان به شكل ویژه با خداوند خلوت داشتند. حضرت امام (ره) در ماه رمضان حتی در دوره رهبری، دیدارهای عمومی خود را تعطیل می‏كردند و ده نوبت قرآن را ختم می‌كردند. پاسداری كه ده سال محافظ ایشان بود می‏گوید: حضرت امام (ره) در شبانه روز دوازده نوبت تلاوت قرآن داشتند و توصیه می‌كردند: ابتدا نمازتان را اصلاح كنید و بعد با قرآن مأنوس شوید و تلاوت قرآن داشته باشید.

بعضی ایام، ایام مخصوص هستند؛ مانند ماه‏های رجب و شعبان و به ویژه ماه رمضان كه ماه ضیافت الله و كرامت الله است. در این ماه، درهای بهشت باز و درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیرند؛ این به آن معناست كه در ملكوت عالم، اتفاقات مهمی می‌افتد، این ماه، یك ماه عادی نیست؛ در ملكوت این ماه درهای فیض و رحمت‌ الهی باز و درهای عقاب بسته است؛ اگر كسی بخواهد وارد جهنم شود باید تلاش كند تا قفل‌ها را باز كند و اگر بخواهد وارد بهشت شود، راه هموار است و درها باز. بعضی از بزرگان از عید فطر تلاش می‌كردند تا در سال بعد ماه رمضان و شب قدری بهتر و شایسته‏تری داشته باشند و برای رسیدن به این مقصود، مراقبه‌های كاملی انجام می‏دادند. در این بین برای فرصت‌های از دست رفته جز استغفار و التجاء به خدای متعال برای جبران گذشته هیچ چاره‏ای نیست. امام سجاد (ع) در دعای وداع ماه رمضان، فضیلت‌های از دست رفته ماه رمضان را می‏شمارند: «اللهم لك الحمد اقراراً بالاسائه و اعترافاً بالاضاعه»؛ خدایا كار تو ستودنی است؛ نعمت را تو دادی؛ آنهایی كه رسیدند با همین نعمت‌ها رسیدند؛ عیب از تو نیست؛ ما بد عمل كردیم كه نتوانستیم به نتیجه برسیم؛ ما نعمت را تضییع كردیم. این اقرار و اعتراف باید با ندامت‌های داخلی پیوند خورده و زبان صادقانه عذرخواهی كند؛ انسان باید به دلیل این اتلاف وقت‌ها و تضییع نعمت‏ها اعتذار حقیقی داشته باشد. انسان اگر به چنین نقطه‏ای برسد، درهای فضل الهی به روی او گشوده خواهد شد.

اگر خدا بخواهد با عدل خود رفتار و قضاوت كند هرگز هیچ‏کس نمی‌تواند به مقصد برسد؛ محاسبه یك ترك اولی كافی است كه خدای متعال آدم را از بهشت بیرون كند و تا قیامت او و نسلش را در دنیا گرفتار نماید؛ بنابراین تنها راهی كه باقی می‌ماند، فضل خدای متعال است. كسانی كه فضل الهی را مشاهده می‌كنند، به امید و رجاء می‌رسند و سپس با این سرمایه خدادادی به مقصد دست می‏یابند. در حقیقت، سرمایه انسان برای سلوك، رجاء به خدای متعال و توكل به او است كه آن هم با مشاهده فضل خدا واقع می‌شود. در حدیثی از معصوم (ع) آمده است كه اگر انسان مشاهده فضل كند در او امید پیدا می‌شود؛ تا هنگامی كه فضل الهی شهود نشود، امید پدید نمی‏آید. البته مشاهده فضل نیز مقدماتی می‏طلبد كه به آن اشاره شد.

استغفار و جبران فرصت‏های از دست رفته

به هر حال عده‏ای كه از فرصت‌ها استفاده كردند، باید شاكر باشند؛ آنها هم كه فرصت را از دست دادند باید در فرصت‏های بعدی به حمد و اقرار و استغفار مشغول شوند تا درهای فضل الهی به روی آنها گشوده و با فضل خدای متعال همه آنها جبران شود. كسی كه فرصت را از دست داده مانند كسی است كه می‏خواهد در شب امتحان، دروس یك سال را با هم بخواند. این كار در ظاهر شدنی نیست مگر آن‏كه محاسبه دیگری پیش آید.

اگر محاسبه دیگری پیش آمد ممكن است آن‏چه در ظاهر محصول یك سال تلاش است، در یك لحظه به دست آید. در احوالات یكی از علما است كه زمانی در نجف نوعی بیماری فراگیر شد؛ همه ساكنین نجف مهاجرت كردند و فقط من و یك نفر دیگر ماندیم.، تا این‏كه روزی به آقایی بزرگوار برخورد كردم كه تا آن زمان در نجف ایشان را ندیده بودم؛ ایشان به من فرمود: خدای متعال به دلیل این كار، علم توحید را به شما عنایت می‏كند. ایشان می‌گوید: در خواب دیدم دو ملك با الواحی در دست از آسمان پائین آمدند؛ یكی از این دو ملك به دیگری گفت: ما مأموریم این الواح را به این آقا نشان دهیم. سپس ایشان می‌گوید: آن لوح را به من نشان دادند؛ وقتی از خواب بیدار شدم به قدری از معارف توحید به من عنایت شده بود كه اگر هزار سال تحصیل علم می‏كردم این قدر از معارف را به دست نمی‌آوردم!

پس، این‏كه خدای متعال فرصت‏هایی را گذاشته است که انسان جبران کند و آن‏چه را كه آرام آرام از دست رفته، تدارك كند، امكان‏پذیر است؛ البته این عنایت مخصوص كسانی است كه به مقام مشاهده فضل می‌رسند. فضل الهی اگر شامل حال كسی شد، اندازه و حساب ندارد؛ «یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الكثیر». كسانی كه در گذشته كوتاهی كرده‏اند می‏توانند با حمد خداوند، اقرار و اعتراف به گناه و اظهار و ابراز ندامت و اعتذار صادقانه، به مشاهده فضل الهی رسیده و به واسطه‏ فضل خداوند، جبران همه فرصت‌های از دست رفته را درخواست كنند.

در حدیثی معروف، اباصلت از وجود مبارك حضرت ثامن الحجج علیه‏السلام چنین نقل می‌كند: آخرین جمعه ماه شعبان در محضر حضرت بودم؛ ایشان فرمودند: فرصت‌ها گذشته و این آخرین جمعه ماه شعبان است؛ حضرت دستوراتی دادند كه انجام دهم. سپس فرمودند: كوتاهی‌هایی كه در طول این ماه شده را جبران كن. حضرت چند دستور به ایشان دادند كه یكی از آنها كثرت در استغفار است؛ استغفار خود را زیاد كنید؛ تلاوت قرآن و دعا را زیاد كنید، تا پاك و مطهر وارد ماه بعد شوید.

گاهی همه ریاضت‌های انسان به خاطر یك گناه به نتیجه نمی‌رسد؛ در نهایت هم تا هنگامی كه آن گناه صاف نشود، انسان به نتیجه نمی‏رسد؛ برطرف كردن گناه نیز نیازمند توبه و توجّه است. حضرت همچنین فرمودند: اگر امانتی از مردم به عهده دارید به صاحبش برگردانید. انسان باید به انواع امانات و دیونی كه بر عهده دارد توجه كند؛ گاهی یكی از آنها، مانع بهره‌مندی [از فیوضات الهی] می‌شود؛ حضرت در ادامه فرمودند: بر ترك و رهایی از گناهانی كه مرتكب شده‏اید، مصمم باشید. البته هر كسی باید متناسب با احوال خود عمل كند؛ ممكن است كسی گناه كبیره مرتكب شده باشد و دیگری اهل مكروه هم نباشد؛ اما بی‏تردید همه در درگاه خدای متعال، مذنب هستند. سپس فرمودند: برای ترك گناهان تصمیم بگیرید و سعی كنید به خوف الهی روی آورید؛ ترس از خدای متعال را در خود ایجاد كنید و به او توكل داشته باشید كه این وادی بدون توكل پیمودنی نیست.

دو نکته پایانی

در نهایت باید به دو نكته توجه داشت: یكی خواندن ادعیه و دیگری تلاوت قرآن است. خداوند درباره قرآن می‏فرماید: «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیة الله»؛ اگر خدای متعال یك تجلی از این قرآن را بر قلب انسان وارد كند اگر كوه هم باشد متلاشی و خاشع می‌شود؛ خشوع قلبی با تجلیات قرآن واقع می‌شود. به تعبیر قرآن، تجلی عظمت الهی در قرآن قابل مشاهده است، «ولو أنّ قرآناً سیّرت به الجبال، أو قطّعت به الارض أو كلّم به الموتی». حضرت آیت الله بهجت (رض) فرموده بودند: اگر چنین كتابی (قرآن) در چین هم بود و ما وصفش را می‌شنیدیم باید آن را پیدا می‌كردیم و با آن مأنوس می‌شدیم؛ حال كه این كتاب در اختیار ماست، باید استفاده کنیم.

كثرت تلاوت این كتاب، با ادب حضور و به خصوص در خلوت، بسیار مؤثر است؛ از امام سجاد علیه‏السلام ادعیه لطیفی مانند مناجات شعبانیه و صلوات شعبانیه نقل شده که معارف بلندی است؛ تداوم در خواندن این صلوات و مناجات حتی در غیر ماه شعبان هم آثار عجیبی دارد. حقیقت این دعا مانند حقیقت قرآن است. حقیقت قرآن در منزلت بالایی است كه قلب بشر ظرف دریافت تجلیات آن نیست، حقیقت این دعا، حالی است كه تنها بین امام علیه‏السلام و خدای متعال است؛ حالی كه در دست‏رس و قابل دریافت برای بشر نیست؛ امام علیه‏السلام این حال را تنزّل داده و آن را قابل دریافت و درك كرده‏اند. دعا در حقیقت حال استكانت، تضرّع، بندگی، فقر، افتقار، احساس نیاز و تمام حالات بین امام علیه‏السلام و خدای متعال است؛ اگر امام علیه‏السلام این حال را در عالم تنزل نمی‏دادند دست كسی به حقیقت آن نمی‌رسید. از كارهای امام سجاد علیه‏السلام كه در صحیفه سجادیه ظهور دارد، تنزل آن حقایق در عالم است. حضرت از طریق این ادعیه عالم را وارد فضای درك آن حقایق كرده‏اند. هم‏چنان‏که اگر حقایق قرآن، نازل نمی‌شد همیشه در پرده حجاب باقی بود و نبی اكرم صلی‏الله و علیه و آله و سلم واسطه تنزل حقیقت قرآن به عالم انسانی شدند؛ به همین ترتیب، حقیقت دعا نیز به واسطه حال امام سجاد علیه‏السلام در عالم انسانی تنزل یافته است. دعا از خزاین غیب الهی كه در محضر خدای متعال است از نیازها و ظرفیت‌های انسان، از ضعف‌ها و عقوبت‌هایی كه در انتظار انسان است و از جمال و جلال الهی و افتقار انسان به این جلال و جمال الهی سخن می‏گوید.

اگر معصوم علیه‏السلام آن تلقی خود از خدای متعال، افتقار خویش، سختی راه و مراحل سلوك و مانند آن را، به عالم انسانی تنزل نمی‌دانند، هیچ‏گاه باب دعا به روی بشریت گشوده نمی‌شد و كسی نمی‌توانست با خدای متعال مناجات كند، بی‏تردید مناجات با حضرت حق به واسطه معصوم علیه‏السلام واقع شده و تنزل یافته است. حقیقت حال مناجات مؤمن نیز، تنزل حال معصوم علیه‏السلام در او و تجلی آن حقیقت در قلب اوست.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی

منبع:سایت رجانیوز



نوع مطلب :
برچسب ها :

جمله ای از نهج البلاغه که خیلی امید بخش است خصوصا واسه ما گناهکاران:

هر که دارد هوس توبه حق بسم ا...:

لا شفیع انجح من التوبه و لاكنز اغنى من القناعه [ حكمت 371. ]

شفیعى با نفوذتر از توبه و گنجى بى نیازتر از قناعت نیست!

امام صادق، علیه السلام، در این مورد مى فرماید: عبادت بدون توبه راست نیاید، زیرا حضرت حق توبه را بر عبادت مقدم نمود، از این رو آلودگان به پلیدى گناه را جز توبه چیزى پاك نمى كند و فرورفتگان در دریاى معصیت را جز كشتى توبه چیزى به ساحل نمى رساند. ''التائبون العابدون'' [ تذكره الاولیا، ص 17 توبه 212. ]

می رسیم به اینجا که حضرت امیر در نهج البلاغه می فرمایند:

لا خیر فى الدنیا الا لرجلین رجل أذنب ذنوبا فهو یتداركها بالتوبه و رجل یسارع فى الخیرات [ حكمت 94. ]

در، دنیا براى دو گروه خیر و نیكى هست: كسى كه گناهى كرده و مى خواهد با توبه جبران كند و كسى كه با سرعت به كارهاى نیك مشغول است.

پس فهمیده می شود اگر کسی خدای ناکرده مرتکب گناهی شد سریعا تصمیم به توبه و ترک همیشگی گناه کند که خیر در آن هست.

هم چنین با نگاهی به خطبه 230 ایشان به نافع بودن توبه پی بر ده می شود آنجا که می آید:

فاعملوا العمل یرفع و التوبه تنفع و الدعاء یسمع [ خطبه 230. ]

عمل كنید تا وقتى كه عمل بالا مى رود و توبه نفع مى بخشد و دعاى شما شنیده مى شود!

مراحل توبه در نهج البلاغه:

اركان توبه در نهج البلاغه

و قال "ع" لقائل قال بحضرته استغفرا..

ثكلتك امك أتدرى ما الاستغفار ؟ الاستغفار درجه العلیین و هو اسم واقع على سته معان اولها الندم على ما مضى والثانى العزم على ترك العود الیه ابدا و الثالث ان تؤدى الى المخلوقین حقوقهم حتى تلقى ا.. املس لیس علیك تبعه و الرابع ان تعمد الى كل فریضه علیك ضیعتها حقها.... [ حكمت 417. ]

ترجمه:

امام به كسى كه در حضور ایشان از روى غفلت و بى خبرى استغفرا... گفت. فرمودند: مادرت به غئ عزاى تو بنشیند آیا مى دانى استغفار چیست ؟ استغفار مقام انسانهاى بلندمرتبه است و آن نامى است كه شش معنا و شرط دارد

1- پشیمانى از گذشته.

2- تصمیم بر اینكه گناهان را براى همیشه ترك نمائى

3- حقوقى را كه از مردم ضایع كرده اى و از بین برده اى به آنها باز گردانى، بطورى كه هنگام ملاقات پروردگار حقى بر تو نباشد.

4- در نظر داشته باشى تا هر واجبى كه از تو فوت شده، حق آنرا به جا آورى وقضا كنى.

5- گوشتهائى كه از حرام روئیده با اندوه بر گناه آب كنى تا چیزى از آن نماند و گوشت تازه بروید.

6- به همان اندازه كه شیرینى گناه را چشیدى، زحمت طاعت را نیز بچشى، پس از انجام این مراحل بگو استغفرا...

توضیح:

توبه از مقوله لفظ نیست، بلكه یك حالت روحى است كه لفظ استغفرا.. بیان این حالت است

بعبارت دیگر، توبه آن است كه سالك آنچه مانع رسیدن او به محبوب است، از مراتب دنیا و عقبى وحتى بهشت و جهنم را از سر راه بردارد. [ گلشن راز، ص 258. ] و از آنها اعراض كند و به جانب حق توجه نماید، از این رو شرایطى دارد كه حضرت امیر علیه السلام براى آن شش شرط بیان، فرمود، كه چهار شرط از آنها ركن توبه است و دو شرط از آنها شرط كمال توبه است، اما اركان توبه عبارتند از:

1- ندامت و پشیمانى قلبى نسبت به گناهى كه در گذشته از سالك صادر شده است.

2- عزم بر ترك معاودت، یعنى: تصمیم بگیرد در آینده هرگز آن گناه را مرتكب نشود و به آن گناه برنگردد

3- حقوقى از خلق بر او نباشد، یعنى: حقوق خلق را بپردازد و وقتى خدا را ملاقات مى كند در حالتى باشد كه از مظالم پاك گردیده باشد و هیچ دینى بر عهده اش گردن نباشد.

4- انجام واجبى كه از او فوت شده است، بعبارت دیگر حق الله را ادا كند. ''جنید بغدادى'' گفته است: توبه را سه معنى است:

اول: ندامت

دوم- عزم بر ترك و معاودت.

سوم- خود را پاك كردن از مظالم و خصومت [ تذكره الاولیاء، ص 448. ]اركان توبه در نظر عارف نامى ''خواجه عبدا.. انصارى'' عبارت است از:

اول- پشیمانى در دل. دوم: عذر بر زبان. سوم: بریدن از بدى و بدان [ صد میدان، ص 17. ]

و از نظر مصباح الهدایه اركان توبه عبارتند از:

1- اداى فرائض

2- غذاى مافات

3- طلب حلال

4- رد مظالم

5- مجاهدت و مخالفات با نفس.

اما اداى فرائض، آن است كه هیچ واجبى به او متوجه نشود، مگر به او قیام كند و قضاء مافات آن است كه هر چه از او قبلا فوت شده و انجام نداده قضاء نماید و اما طلب حلال آن است، كه خوراك و لباس ونوشیدنى را از حرام و آنچه شبهه ى حرام دارد. اما رد مظالم، حقوق دیگران را بپردازد و ذمه خود را برى كند به عبارت دیگر ظلم و تعدى كه به همنوعان خود نموده است تلافى نماید. اما مخالفت با نفس، ریاضت دادن اوست به این نحو كه به آنچه دل بستگى دارد، او را باز دارد و شهوات را از بین ببرد. [ مصباح الهدایه، ص 125. ]

شرایط كمال توبه

1- آب نمودن گوشتى كه از حرام و در حال گناه بر بدن روئیده شده است. 2- رنج عبادت هاى مستحبى و واجب را در مقابل شیرینى گناه به نفس بچشاند، به عبارت دیگر انسان هنگام دستیابى به گناه شادمان و مسرور بوده، در حالیكه حق تعالى ناظر بر او بوده است از این رو باید زحمت انجام عبارتها را تحمل كند.

ان شاا... ادامه دارد...



نوع مطلب :
برچسب ها :


( کل صفحات : 13 )    1   2   3   4   5   6   7   ...   


آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی


 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات