خلوتگه من
به سراغ من اگر می آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا كه ترك بردارد چینی نازک تنهایی من‌!

باران

نوشته شده در تاریخ : شنبه 10 آذر 1397   04:17 بعد از ظهر

هوا کہ بارانے مے شود ناخود آگاه او را میخواهے که صندلے بگذارے کنارش  فنجانے چاے برایش بیاورے و بنشینے به تماشایش .... دستانش را در دست بگیرے و از هر نگاهش،دوستت دارم هایش را بخوانے ...
هوا کہ بارانی میشود دلت مےخواهد او را برداری و ببری ... به یک خیابان خلوت که گوشه های آن زینت شده با رنگ قشنگ برگ های زرد ... بازوهایش را بگیری .... و آرام کنارش قدم بزنے... باران ببارد ببارد ببارد و تو عاشق تر شوے
نگاهش کنے و بگے ببین چند سال گذشت !!!دیدی پاے همه چیت موندم !!!دیدی پاے همه چیم موندے !!!



نوشته شده توسط:مرجان مقدمی
نظرات() 



 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات