انتشارات نیک ورزان درباره وبلاگ موضوعات مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان برچسبها پیوندهای روزانه آمار وبلاگ
انتشارات نیک ورزان مفتخر است به علاقمندان کتب ورزشی و بیوگرافی اعلام نماید کتاب یورگن کلوپ را برای نخستین بار در ایران، ترجمه و چاپ نموده است . امید است قدمی در گسترش فرهنگ کتابخوانی و کمکی به ورزش کشور باشد. جهت سفارش کتاب می تواند به تهران میدان انقلاب نرسیده به خیابان 12 فروردین پلاک 1334 کتابفروشی فجر تهران مراجعه نمایید و یا با شماره تلفن 09356600072 تماس حاصل فرمایید.
نوع مطلب : کتاب های چاپ شده، برچسب ها : کتاب یورگن کلوپ، المار نولینگ، ترجمه یورگن کلوپ، کتاب لیورپول، کتاب دورتموند، لینک های مرتبط : جهت تهیه این کتاب پژوهشی روانشناسی در حیطه علوم ورزشی با شماره 09364632567 تماس حاصل فرمایید نوع مطلب : کتاب های چاپ شده، برچسب ها : کتاب مراقبه، کتاب مدیتیشن، کتاب اضطراب ورزشکاران، حسن یوسفی، لینک های مرتبط : کتابی با بیش از صد ایده جهت راه اندازی کسب و کار که هم می توانید از آنها استفاده نمایید که پر از خلاقیت و نوآوری می باشد و در عین حال به شما کمک می کند تا بتوانید تعداد زیادی ایده نیز خودتان کشف نمایید و راهنمای جامع راه اندازی کسب و کار می باشد جهت سفارش کتاب با شماره های زیر تماس بگیرید 09356600072 --- 09364632567 نوع مطلب : کتاب های در دست چاپ، برچسب ها : ایده کارآفرینی، کتاب فرصت کارآفرینی، کتاب فرصت کارآفرینی گردشگری، ایده کارآفرینی گردشگری، کتاب ایده کارآفرینی در صنعت گردشگری، محمد خلیفه پور، لینک های مرتبط : کتابی روانشناسی و موفقیت که خواندنش را به تمام دوستان توصیه میکنیم که داستان های زندگی واقعی افراد موفق بسیاری را در کنار بیان شیوای مطلب دارد. جهت سفارش کتاب با شماره 09356600072 تماس بگیرید نوع مطلب : کتاب های چاپ شده، برچسب ها : کال نیوپورت، محمد خلیفه پور، هیچکس نمی تواند شما را نادیده بگیرد، کتاب روانشناسی، کتاب موفقیت، لینک های مرتبط :
کتاب طراحی زندگی جدیدترین کتاب انتشارات نیک ورزان می باشد که پرفروش ترین کتاب آمریکا در سال 2016 بوده و می تواند تحولی در زندگی افراد به وجود آورد. جهت سفارش کتاب با این شماره ها تماس بگیرید : 09356600072- 09010711856
نوع مطلب : کتاب های چاپ شده، برچسب ها : کتاب طراحی زندگی، کتاب پرفروش، پرفروش ترین کتاب، محمد خلیفه پور، بیل برنت، دیو اوانز، کتاب designing your life، لینک های مرتبط : کتاب تمرینات میان تنه کتابی جامع و کاربردی برای ورزشکاران، بدنسازان و افرادی که دنبال اندام میان تنه ای قوی وخوش فرم هستن میباشد.. جهت تهیه کتاب با این شماره تماس حاصل فرمایید 09364632567 نوع مطلب : کتاب های چاپ شده، برچسب ها : تمرینات میان تنه، کتاب تمرین میان تنه، دکتر گائینی، لینک های مرتبط : وقتی درب ورود نمایشگاه انقد زیبا طراحی شده و وقت گذاشتن به نظرتون داخلش چجوری باید باشه؟ نوع مطلب : همایش ها و نمایشگاه ، برچسب ها : کتاب چین، نمایشگاه کتاب چین، لینک های مرتبط : در ژاپن دو مهمانخانه تاسیس شده که میتوان با پرداخت 40 دلار برای هر شب از حدود 5000 جلد کتاب موجود در آنها استفاده کرد. آیا در ایران چنین مسافرخانه ای مشتری خواهد داشت ؟ نوع مطلب : فرهنگ کتابخوانی، برچسب ها : کتاب ژاپن، لینک های مرتبط : گابریل گارسیا مارکز 1- تنها در این وقت بود که به صرافت افتاد شوهرش چقدر پیر شده است. گفت:"طوری لباس پوشیده ای که انگار میخوای جای مهمی بری"سرهنگ گفت: "این تشییع جنازه جای مهمی است. بعد از سالها یه نفر به مرگ طبیعی مرده." 2- از وقتی سانسور برقرار شده ، روزنامه ها فقط درباره ٔ اروپا می نویسن. بهترین کار اینه که اروپایی ها بلند شن بیان اینجا، ما هم پاشیم بریم اونجا. به این ترتیب هرکی می دونه تو کشورش چی میگذره. نوع مطلب : رمان غیر فارسی، برچسب ها : گاربریل گارسیا مارکز، لینک های مرتبط : باد جنوبی بود كه عشق آن زن را به قلب مرد وارد كرد. با وزش باد غربی، روان زن برای مرد عیان شد. و باد شرقی روح زن را هم آشكار كرد.و بعد هوا تغییر كرد، متلاطم شد و طولانی. و همه ی بادها، ناگهان، با هم وزیدن گرفتند و گردبادی بزرگ به راه افتاد و با وزش باد شمال بود كه زن مردش را رها كرد و رفت. و بعد قلب مرد یخ زد.
نوع مطلب : رمان غیر فارسی، برچسب ها : کتاب روح زن، لینک های مرتبط : ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ(ﻉ) ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﮔﺎﻩ ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﻤﻮﺩ: ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ؛ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ: ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﻭ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ، ﺍﻭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ! ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ... ﭘﺪﺭﯼ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ، ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻧﺪ... ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺳﭙﺎﺱ ﺍﺯ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﺍﺵ، ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ؛ ﺣﺎﻝ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﻢ! ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ: ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﻭ. ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮ ﺷﻮﺩ، ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ... ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺐ ﺷﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ... ﺩﯾﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ، ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺍﺳﺖ!!! ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﮔﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ!؟ ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ: ﺍﯼ ﻣﻮﺳﯽ، ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺍﺯ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ، ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺑﻪ ﮐﻮﻩﻫﺎﯼ ﻋﻈﯿﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﺎﺑﺎ! ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻩﻫﺎ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﭘﺪﺭ ﮔﻔﺖ: ﺯﻣﯿﻦ. ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﭘﺪﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ. ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩ، ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻧﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ؛ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﭘﺪﺭﺕ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺍﺳﺖ...! ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺘﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺑﻐﻀﺶ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ! ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻭ ﻋﻈﯿﻢﺗﺮ ﺍﺳﺖ...
نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : کتاب ندا، کتاب حضرت موسی، لینک های مرتبط : یک پلنگ تیزپا و قدرتمند، اگر با هزار کیلومتر سرعت هم بدود؛ باز نمیتواند؛ به پرواز درآید. ولى، یک گنجشک کوچک، با کمترین سرعت هم پرواز می کند. زیرا براى پرواز نیاز به بال داریم؛ نه قدرت و سرعت! بال پرواز ما انسانها، ذهن ماست. موفقیت، هیچ ربطى به هیکل، زیبایى، جنسیت، قدرت، سن و سال، داخلى و خارجى بودن ندارد! درصد موفقیت انسانها بستگى به درصد استفاده از قدرت ذهنشان دارد.با قدرت دهن می توان راهی ساخت یا راهی یافت. به قول مولانا: ره آسمان درون است؛ پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوى شد؛ غم نردبان نماند.
نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : مولانا، لینک های مرتبط :
کتاب رمان ۱۱ دقیقه اثر پائلو کوئلیو شخصیت کتاب ماریا می باشد نخستین بار در یازده سالگی عاشق می شود. هنگامی که پیاده مسیر خانه تا مدرسه را طی می کند؛ احساس می کند که در این مسیر تنها نیست و چشمش پسری را می بیند که در آن سوی خیابان این مسیر را با او طی می کند.ماریا احساس جدیدی را تجربه می کند. احساسی که قلبش را فشرده می کند. و برای ماریا آن ده دقیقه از روز و پیاده روی در مسیری سنگلاخ و خاکی به بهترین لحظات زندگی اش تبدیل می شود.پسر گام های سریعی دارد و ماریا مجبور می شود که سریع تر گام بردارد و این امر موجب می شود که احساس خستگی کند اما این احساس طعم شیرینی برای او دارد.
نوع مطلب : رمان غیر فارسی، برچسب ها : رمان یازده، لینک های مرتبط : آدم نمک نشناش قیمت هر چیزی را می داند اما مشکل اینجاست ارزش آن چیزها را نمی داند
نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : لینک های مرتبط : سه چیز برای شاد بودن حیاتی است : کاری برای انجام دادن کسی برای دوست داشتن و امید به فردای بهتر
نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : کتاب ادیسون، لینک های مرتبط : پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند. از مادرش پرسید: مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟ مادر گفت: از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟ و قبلا به من گلایه نکردی. مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.
نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : کتاب مادر، لینک های مرتبط : نویسنده فل گارنر دیشب اولین دفعه ای بود که مردک را به خانه می آورد. هرهر نخودی می خندید و ریسه که می رفت دستش را جلو دهنش می گرفت. هیچ چیزِ قضیه برای من خنده دار نبود. مردک را به آشپزخانه بردم و کاری کردم که حساب دستش بیاید، گفتم اگر دلش را بشکنی با من طرفی. گفت: «دوستش دارم، مواظبش هستم.» نمی دانم چرا ته دلم به او اطمینان ندارم. می ترسم با احساساتِ دخترم بازی کند – کاری که همۀ مردها می کنند.– دخترم می خواهد با او بیشتر آشنا شود ولی من دلم نمی خواهد، دوستش ندارم. ولی چه کنم؟! او پدرِ دخترم است و دخترِ هشت ساله ام دوستش دارد. نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : کتاب دختر، من و دخترم، لینک های مرتبط : دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد . خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت: ای جوان! سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز شد. کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم . یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت.
نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : کتاب عطار، لینک های مرتبط : به کودکی وقتی چراغی می برد گفتم: - از کجا آورده ای این روشنایی ؟ بادی در چراغ دمید و گفت: - بگو تا کجا رفت این روشنایی تا من بگویم از کجا آوردم.
نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : لینک های مرتبط : تنها چیزی که یک رویا را ناممکن می کند ترس از شکست است.
نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : کتاب ترس، لینک های مرتبط : یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست... اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم سرانجام به خودمان خواهیم رسید… نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : لینک های مرتبط :
نویسنده : جواد سعیدپور هر جمعه تنها و بیکار که می شد تصمیم می گرفت وزن کم کند و لاغر شود. رژیم بگیرد و ورزش کند. تصمیم می گرفت ازدواج کند و بچه دار شود و باقی زندگی اش را فقط به مسافرت کردن به همراه آنها بگذراند. تمام روزش را صرف نوشتن استعفایش می کرد. می دانست نامه اش هیچ اشکالی ندارد، با این حال به خودش می گفت: «باید لغات و دلایل بهتری پیدا کنم. جمله بندی اش را می توانم بهتر هم از کار در بیاورم. راضی نیستم، می توانم نامه ی بهتری بنویسم.» نامه را پاره می کرد و نوشتنش را می گذاشت برای هفته ی بعد. نوع مطلب : داستان کوتاه، برچسب ها : کتاب استعفا، لینک های مرتبط :
کتابخانه جورج پی بادی در مریلند امریکا یکی از زیباترین کتابخانههای دنیا به شمار میرود. بنا بر رسم این این کتابخانه ، دوستداران کتاب میتوانند در این کتابخانه با هم ازدواج کنند.
نوع مطلب : کتابخانه ها و کتابفروشی ها، برچسب ها : کتابخانه آمریکا، ازدواج کتابخانه، لینک های مرتبط : این حقایق هستند که انسانها را از هم دور می کنند و نه دروغ ...!؟ وگرنه ما دروغ می گوییم که نزدیک باقی بمانیم نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : کتاب دروغ، رمان دروغ، لینک های مرتبط : زندگی به من آموخت که همیشه منتظرِ حمله ی احتمالی کسی باشم که به او خوبیِ فراوان کرده ام...! نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : کتاب زندگی، رمان زندگی، لینک های مرتبط : شما نمیتوانید انسانی را برده سازید ، مگر آنکه او را وادار کنید احساس گناه کند احساس گناه نیرنگی است که با آن میتوان هر کسی را به بردگی درآورد
نوع مطلب : سخنان بزرگان، برچسب ها : کتاب برده، لینک های مرتبط : صف دانشجویان چینی برای باز شدن درب کتابخانه نوع مطلب : کتابخانه ها و کتابفروشی ها، برچسب ها : نوبت کتابخانه، لینک های مرتبط : حرکتی بی نظیر که کاش در جاهای دیگر هم دیده بشه نوع مطلب : کتابخانه ها و کتابفروشی ها، برچسب ها : کتابخانه بی نظیر، لینک های مرتبط : |
||