یادداشت های من از آنچـه می گذرد...
در مقام یک دانشجوی ترم اولی
9 مهر 95 ساعت 12:02 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
سلام. امیدوارم خوب باشید و از پاییزی که حدود 10 روز ازش میگذره لذت ببرید.
دانش آموزا که رفتن سر درس و مشقشون، دانشجوا هم اگه ترم بهمن نباشن کم کم باید برن سراغ درس و کلاس...



منم در مقام یک دانشجوی ترم اولی، از فردا باید برم سر کلاس. به نظر خودم برنامه کلاسیم خوبه، تا 4شنبه کلاس دارم و 5شنبه و جمعه احتمالا برمیگردم خونه. فعلا که خوابگاهی نیستم، در منزل یکی از بستگان به سر میبرم تا ببینم بعدا چی میشه.




یاعلی،
خوش باشید...




خدایا ممنون که گذاشتی
31 شهریور 95 ساعت 21:41 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
سلام.
گاهی اوقات منتظر یه اتفاق توی زندگیت هستی و خدا خدا میکنی که اون اتفاق جوری که تو دوست داری رقم بخوره، و یه وقتایی میترسی که نکنه خیرت توی اون اتفاقی که تو میخوای نباشه، ولی بازم اصرار داری که اون اتفاق بیوفته و تهِ ته دلت میگی خدایا خیر باشه.



من فکر میکردم نتیجه های نهایی کنکور 4 شنبه اعلام میشه. حدود ساعت 9 شب 2 شنبه بود که یکی از دوستام پیام داد و گفت چی قبول شدی؟ منم فکر کردم داره سر به سرم میذاره، پرسیدم خودت چی قبول شدی؟ بعد یه لحظه به خودم فکر کردم نکنه جدی جدی نتیجه ها رو اعلام کردن. آقا به چه سرعتی رفتم پای لپ تاپ و همزمان که به خاطر این شب عید از مولای عشق و حضرت خاتم خواستم که کمکم کن، دیدم آآآآآآآآآره. نتیجه ها اومده و همون چیزیه که میخواستم،

روانشناسی

خدایا ممنون که گذاشتی به چیزی که میخوام برسم، خواهش میکنم باش، همیشه و توی تموم لحظات تلخ و شیرینی که پیش رو دارم کنارم باش.




یاعلی،
خوش باشید...





سرابِ آسمون ابری
28 شهریور 95 ساعت 11:16 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
این روزا یه قاب عکس خالیم
خالیم، نمیدونی چه حالیم
عالیم، درست مثل یه دیوونه
دیوونه، چرا رفتی از این خونه؟

نمیدونی بعد رفتنت چی شد
حتی آسمون ابری شد
میدونم برنمیگردی
ولی خوب ای کاش میشد

بعد تو دیگه حال من غم و اضطرابه
نبودی که ببینی چقدر حالم خرابه
من با همه ی عشقم این خونه رو ساختم
خیلی سخته بفهمی خونت روی آبه

بگو هنوزم اسمم رو یادته
شبا صدام توی خوابته
بگو اشتباه کردی
بعد من دلت غمگین و ساکته

بدون تو دیگه همش بی تابم
بی تابم و نمیخوابم
نمیخوابم که یه لحظه فراموشی نیاد سراغم

بعد تو آسمون آبی نیست
جز غم دیگه انتخابی نیست
فهمیدم که بدتر از عشق
دیگه هیچ سرابی نیست

بعد تو دیگه حال من غم و اضطرابه
نبودی که ببینی چقدر حالم خرابه
من با همه ی عشقم این خونه رو ساختم
خیلی سخته بفهمی خونت روی آبه




سلام. آهنگ جدید خسروی بزرگ به اسم قاب عکس خالی چند روز پیش منتشر شد، ولی چون اون موقع حال و حوصله نداشتم الان پستش کردم.
به نظر من کار خوبیه، نه اینکه فاز عشق و عاشقی و عاشق شکست خورده داشته باشم، اتفاقا این خیلی مسخره ست که فکر کنیم هر کس چنین کارای گوش میده حتما تجربه ناموفق! و این ماجراها توی زندگیش بوده. اگه اینجوری فکر میکنید سعی کنید تفکرتون رو اصلاح کنید.
سیروان خسروی از بهترین های موسیقی ایرانه، شاید مخاطب عام نداشته باشه، ولی کلاس کاری و دانش بالایی داره و روی آثارش وقت میذاره.

لینک دانلود
این آهنگ از سایت رسمی ایشون رو یه کم پایین تر واستون گذاشتم، بشنوید و لذت ببرید.

قاب عکس خالی








یاعلی،
خوش باشید...


دسته بندی شده در: جریان ها , خودمونی , Music,Video ,


تازه به دستم رسید...
18 شهریور 95 ساعت 12:44 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
سلام.
اینها هم باشه در تکمیل پست قبلی که در مورد
موزیک ویدئو سپر، اثر جدید حامد زمانی، و مراسم رونمایی و ... بود. تازه به دستم رسید، و البته یه کم دیر...



اگه توی اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی رفت و آمد داشته باشید، احتمالا عکس زیر رو توی پروفایل آقای زمانی و ایستاده ها دیدید.



تی وی پلاس هم گزارشی از مراسم رونمایی تهیه و منتشر کرده، البته همراه با مصاحبه با آقای زمانی، آقای امینی کارگردان و آقای جمالفرد تنظیم کننده که میتونید از طریق لینک زیر ببینید.



یه عکس دیگه هم بود از یه کوچولوی ایستاده، ولی انگار لینکش مشکل پیدا کرده، چون الان Error داد :(



یا علی،
نحن صامدون...

دسته بندی شده در: جریان ها , خودمونی , Music,Video ,


طوفان رسید، سپر به دست بگیرید!
16 شهریور 95 ساعت 22:02 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )


تا بهار عربی روی علف باز کند
جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند
وای اگر دست کجی پا به نجف باز کند
عاشق شیر خدا، وارث شمشیر خداست
سینه ی شیعه و سنی سپر شیر خداست


میزند قهقه القارعه بر خامیِ شان
خون دین میچکد از دولت اسلامیِ شان
رگ بیداری ما شد شریانی که زدند
بشنوید بر دُهُل جنگ جهانی که زدند

سنگ تکفیر به آیینه ی مذهب هیهات
ذوالفقار علی (ع) و رحم به مرحب هیهات
دست خولی طرف معجر زینب (س) هیهات
ما نمک خورده ی عشقیم، به زینب (س) سوگند
پاسبانان دمشقیم،
به زینب (س) سوگند

بی جگرها جگر حمزه به دندان گیرند
انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند
چه تقاصی ز لب قاری قرآن گیرند
بیشتر زانکه از این قوم بدی میجوشد
از زمین غیرت حجر بن عَدی میجوشد

پایتان گر طرف کرب و بلا باز شود
آخرین جنگ جهانی حق آغاز شود

سپر

سلام. ترانه ای که بالا خوندید، بخش فارسی اثر جدید حامد زمانی به نام سپر هستش. ترانه سرای بخش فارسی این اثر آقای احمد بابایی هستن و بخش عربی هم به قلم آقای مرتضی آل کثیر است. آهنگسازی این کار رو هم مثل بقیه آثار خود آقای زمانی انجام دادن و تنظیم اثر هم به عهده آقای امیر جمالفرد بوده.

مراسم رونمایی از کلیپ
سپر دیروز توی مجموعه فرهنگی سیدالشهداء برگزار شد. کارگردان کلیپ هم آقای وحید امینی هستن. عکس های مراسم دیروز رو میتونید کمی پایین تر ببینید.



























آقای وحید امینی



آقای امیر  جمالفرد









از سمت راست: آقای نیما نور محمدی (تنظیم کننده) پیمان معصوم زاده (مدیر برنامه های آقای زمانی) امیر جمالفرد (تنظیم کننده) حامد زمانی (همه فن حریف :) ) وحید امینی (کارگردان)



و لینک دانلود آهنگ، کلیپ و ویدئو مراسم رونمایی از سایت رسمی حامد زمانی:

آهنگ سپر

موزیک ویدئو سپر

ویدئو مراسم رونمایی کلیپ سپر




یا علی،
نحن صامدون...


دسته بندی شده در: جریان ها , خودمونی , Music,Video ,


دوباره گوش کن!
13 شهریور 95 ساعت 12:45 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
سلام. گفته بودم پرچم ایستاده ها بالاست، خیــــــــلی بالا...



آهنگ میکشیم از آقای حامد زمانی توی نظرسنجی این هفته برنامه دوباره گوش کن با بیش از 50% آرا رتبه اول رو کسب کرد. من توی یکی از پست های قبل درمورد این نظرسنجی گفته بودم که میتویند توی لینک زیر ببینیدش.

پرچممون بالاست، خیــــــــلی بالا...


باز هم این رو بگم که آقای زمانی توی نظرسنجی آهنگ های امام رضا(ع) هم اول شدن، البته خوب با تلاش ما هوادارها، و خودشون هم به این نتیجه رسیدن که:

نظرسنجی+ایستاده ها=پرچم ایستاده ها بالاست







یا علی،
نحن صامدون...

دسته بندی شده در: خودمونی , Music,Video ,


بار ما را نه بیفزا، نه سبک تر گردان!
12 شهریور 95 ساعت 19:43 | نوشته ‌شده به دست Za _ Va | ( یادداشت های دوستان )
گوشه ی چشم بگردان و مقدر گردان
ما که هستیم در این دایره ی سرگردان؟!

دور گردید و به ما جرات مستی نرسید
چه بگوییم به این ساقی ساغر گردان!

این دعایی ست که رندی به من آموخته است
بار ما را نه بیفزا، نه سبک تر گردان!

غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است
تا شکوفا نشده، بشکن و پرپر گردان

من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟
مرگ حق است، به من حق مرا برگردان!

زمین

سلام. چند وقت پیش یکی از شعر های آقای فاضل نظری رو اینجا گذاشته بودم که میتونید توی لینک زیر ببینیدش. الان هم داشتم مجموعه شعر اقلیت که سروده ی ایشون هست رو میخوندم که به شعر بالا رسیدم. خودم که دوستش داشتم، امیدوارم شما هم ازش خوشتون اومده باشه.

پاسخ دشنام، مهربانی نیست!



یاعلی،
خوش باشید...

دسته بندی شده در: خودمونی ,




 
نویسنده
آمار دفترچـه
تعداد یادداشت ها :
آخرین بروز رسانی :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
بازدید کل :
آخرین بازدید :

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات