وبلاگ الی و زیبا
به سلامتی کسی که گفت عشق چهار حرفه. همه مسخرش کردند. گفت: ر ف ی ق عشقه... 

[ شنبه 17 اسفند 1392 ] [ 11:18 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

ادمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همین جاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند

 آدمک خر نشوی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند

 آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست بخند




[ چهارشنبه 19 آذر 1393 ] [ 09:51 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
 یادش بخیر :

تو دبستان که زنگ تفریح تموم می شد ، مامور آبخوری دیگه نمی ذاشت آب بخوریم.

یادش بخیر :

زمستون اون وقتا تمام عشقمون این بود که رادیو بگه مدرسه ها بخاطر برف تعطیله.

یادش بخیر :

مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت و سر صف به ما میداد و بعد می گفت: همه تو صفاشون از جلو نظام برید سرکلاس ها.

یادش بخیر:

آلوچه و تمبر هندی ، بستنی آلاسکا ، همشون هم غیربهداشتی بودند.

یادش بخیر:

وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم.

یادش بخیر:

دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم....

یادش بخیر:

پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.

یادش بخیر:

وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم، بعد عرق میکرد، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم، بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد، میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده.

-یادش بخیر:

از جلو نظااااااااااااااااام ...

-یادش بخیر:

سر صف پاهامونو 180 درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم.

-یادش بخیر:

آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی ک. لا. چی...

یادش بخیر:

گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن!

یادش بخیر:

صفحه چپ دفتر مشق رو بیشتر دوست داشتیم، به خاطر اینکه برگه های سمت راست پشتشون نوشته شده بود، ولی سمت چپی ها نو بود.

یادش بخیر:

آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن.

-یادش بخیر:

برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز میکردیم و میبردیم سر کلاس پز میدادیم.

-یادش بخیر:

تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم.

-یادش بخیر:

دفتر پرورشی با اون نقاشی ها و تزئینات...

یادش بخیر:

شما یادتون نمیاد تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم!!

شما یادتون نمیاد اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم!

واقعنییییییییی یاااااااادش بخییییر...


[ چهارشنبه 2 مهر 1393 ] [ 09:13 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

زندگی گل به توان ابدیت...

زندگی ضرب زمین در ضربان دل ها...

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفس هاست...

هر کجا هستم " باشم...

آسمان مال من است...

پنجره " فکر " هوا " عشق " زمین " مال من است...

چه اهمیت دارد " گاه اگر می رویند قارچ های غربت؟!

خواهم آمد " گل یاسی به گدا خواهم داد...

زن زیبای جذامی را " گوشواری دیگر خواهم بخشید...

کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ !

دوره گردی خواهم شد " کوچه ها را خواهم گشت...

جار خواهم زد " آی شبنم..شبنم..شبنم...

رهگذری خواهد گفت : راستی " شب تاریکی است...

کهکشانی خواهمش داد...!

روی پل دخترکی بی پاست...دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت....!

  به سراغ من اگر می آیید...پشت هیچستانم...

پشت هیچستان جایی است...

پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدک هایی است که خبر می آرند...

 از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک...

روی شن ها هم نقش سم اسب سواران ظریفی است که صبح...

به سرتپه ی معراج شقایق رفتند....

پشت هیچستان چتر خواهش باز است....

تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می آید....

آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است...

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید....

مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من....!



[ چهارشنبه 2 مهر 1393 ] [ 09:09 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

 

ببار باران

 که دلتنگم...

 

مثال مرده بی رنگم 



 ببار باران 

 کمی آرام....که پاییز هم صدایم شد 


 که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد



 ببار باران 


 بزن بر شیشه قلبم....بکوب این شیشه را بشکن


 که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد 



 ببار باران 


 که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش



 ببار باران 


 درخت و برگ خوابیدن


 اقاقی....یاس وحشی....کوچه ها روزهاست خشکیدن



 ببار باران


 جماعت عشق را کشتن


 کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن


 ولی باران ، تو با من بی وفایی


 توهم تا خانه ی همسایه می باری


 و تا من


 میشوی یک ابر تو خالی



 ببار باران 


 ببار باران.......که تنهایم



[ چهارشنبه 18 تیر 1393 ] [ 10:44 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]


غمگین نباش! تو کار درستی کردی... درستش همینه که هرچی تو دلت هست بهش بگی. چه خوب چه بد! تا وقتی که دلخوری هایت رو ازش پنهان کنی. اون این امکان رو پیدا نمی کنه که دلایل خودش رو برایت توضیح بده و اگه این فرصت رو پیدا نکنه. همیشه این امکان وجود داره که تو توی دلت حکمی درباره اش صادر کنی و بدون اینکه فرصت دفاع بهش داده باشی محکومش بکنی و این خلاف قاعده دوست داشتنه.



ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 تیر 1393 ] [ 12:16 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

تیغ روزگار

شاهرگ " کلامم " را چنان بریده که

سکوتم

" بند " نمی آید...!


wWw.hamedhakan29.mihanblog.com

[ چهارشنبه 4 تیر 1393 ] [ 12:12 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

wWw.hamedhakan29.mihanblog.com



ادم عاشق احمق نیست...

 فقط خوبیاهاش بی حدو حسابه اینو به پای حماقتش نذارید و ازش سواستفاده نکنید!

[ چهارشنبه 4 تیر 1393 ] [ 11:54 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]


روی میز صبحانه شما این میوه‌ها را گذاشته شده‌اند، که یکی را باید انتخاب کنید:

سیب

موز

توت فرنگی

هلو
پرتقال


اولین انتخاب شما کدام خواهد بود؟

لطفاً خوب فکر کنید و به میز غذا حمله‌ور نشوید!

این یک امتحان بزرگ است و نتایج آن شما را متحیر خواهد کرد.

انتخاب شما چیزهای عجیبی در مورد شما خواهد گفت.

باز هم فکر کنید و قبل از انتخاب‌کردن به انتهای نامه نروید.

پس از انتخاب برای شناخت خودتان نتیجه را در انتهای صفحه ببینید.

عجله نکنید، خوب فکر کنید!

اگر انتخاب نهایی را کردید پایین صفحه را ببینید:

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ادامه مطلب نتایج معلوم میشه...

 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 3 تیر 1393 ] [ 11:27 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
عشق...

معنای عشق را چه کسی میداند...

افراد به اصطلاح عاشق بدون فهمیدن معنی عشق تنها دیگران را بازیچه قرار میدن...

هوس های خود را با عشق لیلی و مجنون مقایسه نکنید...

اسم هوس های زودگذرتون رو عشق ننامید...

با اسم عشق و دوست داشتن دل نشنکنید...

ولی حیف که دل شکستن عادتمان شده...

[ یکشنبه 1 تیر 1393 ] [ 12:20 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

یک دقیقه سکوت به خاطر شب هایی که با اندوه سپری شدند.

یک دقیقه سکوت به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد.

یک دقیقه سکوت به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند.


یک دقیقه سکوت به خاطر سال ها آرامش از دست رفته.

یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که معتقدند یک روز همه چیز تغییر خواهد کرد.


یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که شادی خود را به بهای ناراحت کردن یکدیگر به دست می آورند.


یک دقیقه سکوت برای رویاهای شیرین کودکی، که هرگز باز نخواهند گشت.

 یک دقیقه سکوت به خاطر انسان بودنمان

یک دقیقه سکوت  خاطر حرف های نگفته.

یک دقیقه سکوت برای زندگی

یک دقیقه سکوت به احترام کلمه ی "عشق" که هیچ کس معنی آن را درست نفهمید

یک دقیقه سکوت برای بالشی که تنها همدم غصه ها بود.


یک دقیقه سکوت برای دل گرفته ام.

یک دقیقه سکوت برای اشک هایی که همگان سعی در پنهان کردن شان دارند.


یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند لبخند بزنند.

یک دقیقه سکوت به خاطر کسانی که هرگز نیاموختند گریه کنند

یک دقیقه سکوت به احترام قلب هایی که از سنگ اند.

یک دقیقه سکوت به احترام کسانی که هرگز درک نشدند.

یک دقیقه سکوت به احترام احساس هایی که هرگز بیان نشدند.

یک دقیقه سکوت به احترام تمام کسانی که سکوت کردند
.

یک دقیقه سکوت ...

یک دقیقه سکوت به احترام تمام سکوت هایم...

[ یکشنبه 1 تیر 1393 ] [ 12:18 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]


می گوینـد قسمت نیست حکمت است

خدایـا...

من معنی قسمت و حکمت را نمی دانم


        امـا تـو معنی طاقت را  می دانـی ... مگـر نــه ؟




http://up.98love.ir/up/mamadzar/Pictures/love/love_girl_2013_%281%29.jpg


[ شنبه 31 خرداد 1393 ] [ 10:21 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

حال خراب این روزات حسی شبیه  پوچیه  ...
 گفتم که میره از قفس این پرنده کوچیه ...
 گفتم نذار عمرشو پاش سرک کشیده میپره ...
 پرنده ی خوشبختی نیست یه هوس زود گذره یه هوس زود گذره



[ یکشنبه 18 خرداد 1393 ] [ 10:33 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
دیدی که سخت نیست تنها بدون من؟!

دیدی که صبح میشود شبها بدون من؟!

این نبض زندگی بی وقفه میزند...

فرقی نمیکند...با من...بدون من...

دیروز گرچه سخت... امروز هم گذشت

طولی نمیشود فردا بدون!!!


[ یکشنبه 4 خرداد 1393 ] [ 11:03 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

 

جنس من از آهن و از سنگ نیست


من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست


حال دل از من نمیپرسی چرا


حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست



[ چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ] [ 02:25 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
این روزها اینقدر ارام هستم که وجودم موجب ازار کسی نیست...

ارامتر از انچه که فکر کنی...

نه کسی صدای خنده هایم را میشنود

نه از ان شیطنت هایم خبریست...

دیگر به دنبال حرف هایم،خنده بر لب کسی نمیشیند

صدایم را جز خدا کسی نمیشنود...

این روزها تنها مخاطبم خداست...

میدانم که تنها خداست که طاقت شنیدن حرف هایم را دارد...

از کسی توقعی ندارم...

هیچ کس..حتی تو...

نه دلسوزی را دوست دارم..نه همدردی...

منم و خدا و تنهایی...

وفادارترین همراهان همیشگی... 




[ سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 ] [ 01:47 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]

تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..

می خوام بگم تو دنیای منی ..

می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..

می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!

می خوام بگم شدی مجنون عشقم …

 !می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..

می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!

می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!

می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …

می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …

می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..

می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!

می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!

می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..

می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …

می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!

می خوام بگم جایگاه همیشگی توقلب منه !!

می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..

می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!

می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!


[ سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 ] [ 01:36 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
b4d30c070f6841912d94d4feb4c4d3f0-425

[ سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 ] [ 01:30 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
کســــی چهـ  میـــــداند کهـ

امـــــروز چند بار فــــــرو ریختمــ

از دیدن کســــی کهـ

تنهــــــا لباسشـ  شبیهـ  تــــــــو بود...





[ دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ] [ 08:59 ق.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
به گزارش تکناز دین او کالاهان، هنرمند بریتانیایی، این اتوماسیون چوبی کوچک را

 با استفاده از حلقه های هم مرکز چوبیو محور دستی ساخته است

 تا تأثیر سقوط قطره باران و لحظه برخورد آن به سطح آب را شبیه سازی کند.



                                                                                    
شبیه سازی جالب قطره باران (+ عکس متحرک)
شبیه سازی جالب قطره باران (+ عکس متحرک)

[ چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ] [ 03:09 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻨـﺪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ که ﻣﯿگوﯾﻨﺪ :

ﻣﺮﺩ ﺑـﺎﯾﺪ ﻗﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑـﺎﺷﺪ…

ﭼﺸﻤـﻭ ﺍﺑـﺮﻭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑـﺎﺷﺪ…

ﺗه ﺭﯾﺶ ﺩﺍﺷته ﺑـﺎﺷﺪ...

ﻭ ...!

ولی عقل میگوید :

مرﺩ ﺑاﯾﺪ ﺑﺎ ﻭﺟــﻮﺩ ﺗﻤﺎم ﻏﺮﻭﺭﺵ , ﻣﻬﺮبون ﺑﺎﺷﺪ…

ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻤﺎم ﻟﺠﺒﺎﺯﯾﻬﺎیش , ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ….

ﺑــﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻤﺎم ﺧﺴﺘگی ﻫﺎﯾﺶ , ﺻﺒـﻮﺭ ﺑﺎﺷﺪ…

ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻤﺎم ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯾﺶ , ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺷﺪ…

ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﮑـــــــــــــــــﻢ ﺑﺎﺷﺪ….

                              

[ چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 ] [ 02:40 ب.ظ ] [ الی و زیبا ] [ نظرات ]
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 7 :: 1 2 3 4 5 6 7

درباره وبلاگ

سلام رفقاااا
به وبلاگ الی و زیبا خوش اومدید
این وبلاگو ما دوتا رفیق سرکلاس تصمیم به راه اندازیش گرفتیم!و معمولا تو دانشگاه باهم میایم سراغ وبلاگمونو مطلب میذاریم درباره موضوع خاصی هم قرارش ندادیم و همه موضوع جالبی رو میذاریم
نویسندگان
آمار سایت
بازدیدهای امروز : نفر
بازدیدهای دیروز : نفر
كل بازدیدها : نفر
بازدید این ماه : نفر
بازدید ماه قبل : نفر
تعداد نویسندگان : عدد
كل مطالب : عدد
آخرین بروز رسانی :
امکانات وب

کد حرکت متن دنبال موس

.








قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات