این وبلاگ برای مدرسه حضرت راضیه (س) آزادشهر است
توی این وب بسیاری از چیزای مذهبی اجتماعی و... است
امیدوارم از این وب نهایت استفاده رو ببرید
خود من هم با این پیج فتوشاپ رو یاد گرفتن و واقعا پیشنهاد میکنم
خلاصه درس
پاور پینت
تدریس کامل
و...
ریاضی علوم فارسی زبان و عربی نهم
http://www.kanoon.ir/Amoozesh/Course/27-3079/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D9%86%D9%87%D9%85
سایت رو پیشنهاد میکنم خود من هم از این سایت استفاده میکنم
آدرس را در مرورگر کپی کنید ****
همه پایه های درسی در این سایت وجود داره
http://www.kanoon.ir/Amoozesh/
امیدوارم از این سایت نهایت استفاده رو ببرید
پروژه من درباره ی شکاف نسل ها
«چگونه شکاف نسل ها را کم کنیم ؟»
فایل PDF
دانلود پروژه
فایل word
دانلود پروژه
سلام ایام امتحانا تموم شد خسته نباشید و تسلیت برای پلاسکو
که خیلی درد ناک بود
و آتش نشانای شجاع ما واقعا تمام تلاششونو کردن و شهید شدن
اونا جونشونو دادن اما ما فیلم گرفتیم
و کارو بدتر کردیم
شاید اگر چند فیلم کمتر گرفته میشد
چند نفر بیشتر زنده بودن
کمک نخواستن ...
خواستن ک ما بزاریم اونا کمک کنن
امــــــــــــــــــروز چــــــــــند تـا عکــــــــــــــس آموزنــــــــــده آوردمــــــــ
امیــــــــــــــــــدوارم لـــــــــذت بـبریــــــــــــــــــــد
ادامه عکس ها
به ادامه ی مطلب برویذ
ادامه مطلب
اگر برای پیروزی عجله دارید
زود بیدار شوید
در اوج انگیزه كار كنید
و بهانه جویی را فراموش كنید
مطالب مانند این و حتی بهتر از این ادامه مطلبه بفرمایید بخونید
ادامه مطلب
چگونه یک دوست خوب باشیم ؟؟
{ دوست خوب واقعا خیلی خوبه برای این که یه دوست خوب داشته باشی اول باید خودتت دوست خوب باشی }
دوستی یک رابطه دوطرفه است. در این رابطه مقدار زیادی از خود گذشتگی وجود دارد، پس اگر دلیل اینکه چرا به نظر می رسد هیچ دوست خوبی ندارید را نمی دانید، احتمالاً باید به درون خودتان نگاهی بیندازید. یعنی خودتان را بررسی کنید و سؤالات خاصی از خودتان بپرسید. چقدر برای اینکه دوستی شما موفقیت آمیز باشد، حاضر به ازخودگذشتگی هستید؟ در رابطه دوستی چقدر سهم دارید؟ البته این سؤالات قصد ندارد به شما بگوید که برای اینکه یک رابطه دوستی خوب داشته باشید، باید نقش یک آدم ساده لوح را بازی کنید، بلکه صرفاً برای این است که بدانید ازخودگذشتگی بعضی از مواقع لازم است.
دوست خوب بودن، بعضی از مواقع با سطح درکی که از یکدیگر دارید مشخص می شود، یعنی چیزی که زمان انتخاب دوستتان در نظر گرفتید. این به میزان زیادی بسته به شخصیت شما، به چیزهایی که دوست دارید، و ... بستگی دارد. برای همین است که زمانی که فردی که علایق مشترکی با شما دارد را پیدا می کنید، به نظر می رسد خیلی راحت با هم ارتباط برقرار می کنید. ولی انتخاب دوستان تنها نیمی از قضیه است. نیمی دیگر قضیه این است که یک دوست خوب باشید.
ما در چند مرحله ساده زیر، خواهیم دید که چطور می توانید این کار را به انجام رسانید:
دوستان خودتان را بشناسید
من دوستی دارم که هیچ وقت در زمان سختی ها و مشکلات زندگی در کنار من نیست. زمانی که شرایط آرام می شود، سر و کله او پیدا می شود و شروع به استفاده از کلمه ما در جمله هایش می کند. وقتی نوشتن آن کتاب را تمام کردی، ما باید به این فکر کنیم که چطور درآمد آن را سرمایه گذاری کنیم … ما چه زمانی استخدام کارمندان برای شرکت جدید تو را شروع می کنیم؟ ما، ما، ما ... او گفتن این کلمه را تا زمانی که شرایط دوباره سخت می شود ترک نمی کند و در آن زمان مجدداً غیبش می زند! ولی ما برای پنج سال است که با هم دوست هستیم و دوستی ما هنوز قوی است.
می خواهید دلیلش را بدانید؟ برای این است که من او را شناخته ام و شخصیت او دیگر مرا اذیت نمی کند. انسان ها موجودات پیچیده ای هستند و اکثر مواقع کنار آمدن با آن ها مشکل است، ولی یکی از راه هایی که شما می توانید یک دوست خوب باشید، این است که ابتدا فرد مقابل را بشناسید. با این کار در مسیر تبدیل شدن به یک دوست خوب، پیشرفت زیادی خواهید داشت.
اضافه کردن ارزش
اگر شما همیشه به دنبال فرصت هایی باشید که تأثیر مثبتی روی دوستانتان بگذارید، ضعف های آن ها به زحمت شما را ناراحت می کند، به جای آن شما از دیدن آن ضعف ها خوشحال می شوید، برای اینکه این فرصتی است که بتوانید به آن ها کمک کنید تا خودشان را اصلاح کنند. ترک کردن افراد، در حالی که آن ها نسبت به زمانی که آن ها را پیدا کرده بودید تبدیل به انسان های بهتری شده اند، لذت خیلی زیادی دارد. این باعث می شود که آن ها برای شما احترام زیادی قائل باشند. زمانی که آن ها به دوستان و مربی های خودشان فکر می کنند، اسم شما به ذهنشان می آید. این واقعاً احساس خوبی است، احساس اینکه نزد افرادی که برای آن ها ارزش قائلید احترام زیادی داشته باشید. این طرز برخورد باعث می شود که شما یک دوست قابل اعتماد باشید. این کار نزدیک شدن به شما ممکن می کند، و یکی از اصلی ترین بخش های دوستی است.
گوش کردن
کم گوی و گزیده گوی. برای اینکه بتوانید به زندگی دوستتان ارزش بدهید، باید بتوانید کلماتی که گفته نشده اند را بشنوید. این کار فقط از عهده یک شنونده برمی آید. بله درست است که شما می توانید مربی آن ها باشید، ولی قبل از آن، باید بتوانند در کنار شما احساس امنیت و اطمینان داشته باشند. زمانی که شما طرف گوش دهنده باشید، چیزی از دستتان در نمی رود. البته معنی این جملات این نیست که همیشه باید زمانی که با آن ها هستید ساکت باشید؛ قاعدتاً زمان هایی برای تفریح، بازی، و حتی ناراحتی و غم و اندوه پیش خواهد آمد، اما نکته کلیدی این است که زمانی که به همراهی شما نیاز دارند در کنارشان باشید. با این کار امکان اشتباه وجود ندارد.
زمانی که می توانید، کمک کنید
چیزهایی که در دوستی بیشتر از همه اهمیت دارند، کارهای بزرگ نیستند، بلکه کارهای کوچک هستند. اینکه وقتی می بینید که سر دوست شما شلوغ است، پیشنهاد بدهید که بچه های او را از مدرسه بر دارید، یا اینکه کار رسیدگی به باغچه را به همراه او انجام بدهید، کمک مالی زمانی که او شدیداً به آن نیاز دارد، ... این کارها مخصوصاً زمانی که از صمیم قلب باشند، سرمایه گذاری های خوبی برای دوستی شما هستند.
سریع ببخشید
از آنجا که همه ما انسان هستیم، غیرممکن است که بدون اینکه در زمان هایی (به صورت خواسته یا ناخواسته) یکدیگر را ناراحت کنیم و یا برنجانیم با هم زندگی کنیم. پس زمانی که دوست شما، باعث ناراحتی شما شد، خیلی سریع این را به او منتقل کنید. کینه های روی هم انباشته شده، ممکن است به آرامی تبدیل به تنفر شوند. پس از یکدیگر کینه به دل نگیرید. آن ها را دور بیندازید و از شرشان راحت شوید. آن ها را برای همیشه از ذهن خودتان خارج کنید!
شما احتمالاً این را قبلاً شنیده اید، که انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند. به همین دلیل دوستی یک جزء لاینفک وجود انسان ها است. امکان ندارد که بخواهید به یک فرد دیگر کمک کنید، بدون اینکه واقعاً به خودتان کمک کرده باشید، پس کمک کردن را شروع کنید و خودتان را ببینید که چقدر سریع تبدیل به یک دوست و مربی واقعی شده اید!
آن هنگام که در جلوی چشمان پاکت یاران شهادت طلب می رفتند و شجاعت را در عین از خود گذشتگی و ایثارتمام کردند تا آن هنکام که در بین تیر و ترکشهای فراوان ایستادی و نماز بر پا داشتی، هیچ نمی پنداشتی که نعمت بزرگ شهادت نصیب تو نیز خواهد شد . حال رفتی و ما مانده ایم، ای شهید پاک نام و یادت در میان تمام ذهن ها تمام ایثار ها و تمام شجاعت ها به جا مانده، حال این حسرت شهادت را چه کنم ، مگر این که تو سفارش این بنده ی حقیر را بکنی ای پاک ترین پاک نامان......
ایــــــران باستان
"امروز میخام بزنم تونخ تاریخ "
ایــــــول تخت جمشمید
میخام درباره ی سلسله ی هخامنشان توضیح بدم :
سلسله ی هخامنشیان را کوروش تاسیس کرد و 200 سال طول کشید
تاسیس سلسله ی هخامنشیان و امدن سلوکیان :
{ با سپاس از خانم گلچین ک کامل برای ما تعریف کرد }
اول قبیله ی ماد ها بوده ک پادشاهش پدر بزرگ کوروش بوده است
روزی پدر بزرگ کوروش چند شب خواب دید که کسی می آید قبیله ماد را شکست میدهد و مال خود میکند
این خواب را برای خوابگذارانش تعرف کردو آنها اینگونه تعبیر کردن
: دختر تو پسری ب دنیا آورد که این کار را انجام میدهد
وپدر بزرگ کوروش دخترش را میفرستت به قبیله پارس ها چند وقتی دیگر خواب ندید ولی باز بعد مدتی این خواب رو دید
دیگر کلافه شد و چند نفر را پیش دخترش فرستاد ک از لو پرستاری کنند و کمک کنند ولی آنها برای این نرفته بودن به محظ زایمان بچه را دزدیدن و برای آژیدهاک پدر بزرگ کوروش بردن
{ و مادرش از غم بچه اش و چیزای دیگر فوت کرد }
آژیدهاک بچه را به وزیرش داد و گفت برو این بچه را ببر بکش
دیااکو که بپه را برده بود دلش نیامد بکشتش و به مرد و زنی در جنگل سپر
آژیدهاک ک برای شکار به جنگل می امد کوروش را میدید و حرف میزنند آژیهاک خیلی از این بچه خوشش امد
روزی وزیر پیش شاه رفت و حقیقت را گفت { دیگه خودتون بدونید چی شد}
شاه کمی عصبی شدو چند روز بعداش جشنی برپا کرد و موقع غذا خوردن برای وزیر یه غذای متفاوتی اورد و او خورد و شاه هی وسط غذا خوردنش میپرسید خوشمزس ؟ و وزیر تشکر میکردو میگفت بله بعئ خوردن غذا شه گفت "
اون گوشتی ک خوردی گوشت پسرت بود { مگه نگفتم برو بچه رو گمو گور کن }
وزیر اولش باور نکرد و دید پسرش نا پدید شده و تحقیق کرد از همه و آشپز فهمید درسته { فحشم ندید مگه تقصیر منه}
کوروش رفت به قبیله پارس ها و حکومت هخامنشیان را تاسیس کرد و دیااکو هم با کوروش رفت و سلسله هخامنشیان هر روز بزرگ تر وبزرگتر میشد و
روزی به قبیله ماد ها حمله کردند { نمیدونن کشتنش یا ن }تصرف کردن
کوروش همش کشور گشایی میکرد ولی با مردم آنجا با رحم ومهربانی برخورد میکرد
روزی که میخاست به یونان حمله کنه موقع ی حمله کم آوردند و اسکند مقدونی از جای دیگه به ایران حمله کرد و ایران را به تصرف در اورد
اسکند مقدونی 7 سال بر ایران حکومت میکرد و در آخر از ایران رفت { از بس لج میکردیم دیگه گفت برم سنگین تره } به کشورای عربی رفته و جانشینان او سلسله یجدیدی به نام سلوکیان متاسفانه تاسیس کردن
سلوکیان سعی داشتن آداباو رسوم وخط یونانی را در ایران رواجدهند
و..........................................................
ادامه مطلب
به گزارش موعود محمدرضا مسجدی آرانی درباره دلایل و عوامل روانی بیتوجهی به مقوله حجاب و عفاف در جامعه گفت: یکی از مشکلات در این حوزه وجود شخصیتهای نمایشی است و این موضوع یک اختلال روانی محسوب میشود، اینکه فرد علاقمند به جلوهگری است و تمایل دارد
تا با پوششی بیرون بیاید که دیگران به وی نگاه کنند و مورد توجه قرار بگیرد.وی ادامه داد: افرادی به دلیل تحقیرهایی از سوی خانواده دچار عقده حقارت هستند که تلاش میکنند این عقده را با آرایش، مدل لباس، پوشش و نوع رفتاری که در اجتماع دارند، عرضه کنند.وی ادامه داد: به عنوان مثال فردی دوست دار آزادی غربی است، اما امکان دستیابی برای وی وجود ندارد پس با این روش به دنبال انتقام گرفتن از مملکت، نظام و حکومت است.
وی تاکید کرد: برخی افراد بدحجاب دچار کمبودهایی هستند که به دلیل این کمبودها دنبال تظاهر و خودنمایی هستند و دچار فخر فروشی میشوند، انواع آرایشها را انجام میدهند، لوازم زینتی و لباسهای متفاوت استفاده میکنند و افتخار میکنند که فلان لباس را از فلان کشور خریداری کردهاند و در واقع این موضوع به دلیل کمبودهای روانی است که وجود دارد.
وی با اشاره به عوارض ناشی از تکنولوژی بر مقوله بیحجابی در جامعه بیان کرد: ماهواره و سایر فضاهای مجازی دیگر بر این موضوع اثر گذار هستند به عنوان مثال در دهه 60 ویدئو بر این موضوعات حجاب و عفاف اثرگذار بود، دهه 70 ماهواره و در حال حاضر اینترنت باعث افزایش تحریک پذیری جنسی میشود.
داستان های کوتاه
مادر با او تماس گرفت و از او خواست مقداری میوه را پوست بكند و آنهارا آماده روی
میز بگذارد.هیچ وقت دلیل كار های مادرش را نمی فهمید.تاكید مادر برروی پوست كندن
میوه ها بیشتر گیجش كرده بود.
به هر ترفندی بود سعی كرد میوه های پوست گرفته را تا رسیدن مادر تازه نگه دارد اما
وقتی مادر از راه رسید میوه ها شادابی و طراوتشان را از دست داده بودند.هنوز منتظر
بود تا دلیل كار مادر را بداند.مادر هدیه كادو پیچ شده ای را به او داد و گفتː<دلیل كارم
اینجاست.من نمی خواهم تو مثل این میوه ها طراوت و تازگی ات را از دست بدی عزیزم.>
درون بسته هدیه یك چادر مشكی بود.
حجاب تلالوشبنم بر چهره ی زیبای گل است.
امروز میخاییم درباره ی شکاف نسل ها
اگر میخایین بیشتر در این مورد بدونید به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب