وبلاگ مسافر رضا شوشتری
پنجشنبه 16 آبان 1398 :: نویسنده : مهدی سیامکی

روز پنج‌شنبه 1398/8/9 ششمین جلسه از دور بیست و یکم ،کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی با، استادی کمک راهنما محترم مسافر رضا  نگهبانی مسافر هادی و دبیری هم‌سفر محمدجواد با دستور جلسه اول وادی دوم و تاثیر آن روی من و دستور جلسه دوم سومین سال رهایی کمک راهنما محترم مسافر علیرضا ساعت 17 آغاز به کار نمود. 


خداوند به ما اختیار داده است و همانطور که ما با اختیار این مسیر اعتیاد را انتخاب کردیم و با پا و پول خودمان این مسیر را ادامه دادیم و خودمان را به این جایگاه رساندیم، قطعا خودمان هم قادریم که از اختیار استفاده کنیم و مسیر را تغییر بدهیم و راهی را برویم که در نهایت به موفقیت و رهایی برسیم.


سلام دوستان رضا هستم مسافر. خداوند را شاکرم که فرصتی پیش آمد که مجدداً در خدمت شما عزیزان باشم. از نگهبان جلسه و آقا علیرضا سپاسگزارم که به من فرصت دادند که خدمت بکنم. ما پنجشنبه‌ها دو تا دستور جلسه داریم؛ دستور جلسه اول، وادی دوم و تاثیر آن روی من است و دستور جلسه دوم تولد ۳ سال رهایی علیرضا عزیز است.

وادی دوم به ما می‌گوید: "هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌دهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم." این دستور جلسه برای عزیزان تازه‌وارد کمی تفهیم‌اش سخت است؛ همانطور که برای خود من هم سخت بود وقتی برای اولین بار می‌خواندم. یک فرد مصرف‌کننده برای درمان اعتیادش سفرش را شروع می‌کند و سپس به وادی اول برخورد می‌کند و به آن عمل می‌کند؛ که عمل آن هم تفکر است و می‌بیند که چه کارهای اشتباهی را انجام داده است و یا چه موقعیت‌ها و فرصت‌های بزرگی را از دست داده است. و همینطور در ادامه باز هم تفکر می‌کند که الان برای درمان اعتیادم چه مسیر طولانی و سختی را در پیش داریم که باید آن را بروم و چگونه می‌توانم جبران مافات کنم.


واقعا وقتی که این تفکرات به ذهن می‌آید، یک هجمه‌ای به او وارد می‌شود که ممکن است باعث ضعف و ناتوانی و حتی ناامیدی بشود. ناامیدی بدترین حس منفی می‌باشد که واقعا انسان را ساقط کند. و در پی این ناامیدی، مشکلاتی مثل حالت پوچی و بیهودگی آرام آرام شروع می‌کند در ذهن انسان آمدن. در این موقع است که به خودش و به خداوند شِکوه و گلایه دارد که چرا این اتفاقات افتاد. اصول حرکت کردن در جهت ضدارزش‌ها پیروی کردن از مسائل منفی و مخرب و دور شدن از صراط مستقیم یک حس منفی و خیلی بدی را برای انسان بوجود می‌آورد؛ که نهایت آن ناامیدی است که بدترین حس منفی است. این واقعا یک قانون است که وقتی که از ارزش‌ها دور شویم و بع طرف ضدارزش‌ها برویم، قطعاً این حس‌های منفی سراغ ما خواهند آمد.

وادی دوم دقیقا در این موقع است که به کمک ما می‌آید؛ و به ما می‌گوید که این تفکرات خطرناک و مهلک واقعاً اینگونه نیست و خداوند آنقدر ما را قوی و با عظمت و با قدرت آفریده که ما قادر هستیم تمام این مشکلاتی که خودمان به وجود آورده‌ایم را قطعاً خودمان هم می‌توانیم آن‌ها را حل کنیم. وادی دوم ما را تجهیز و آماده می‌کنند برای شروع سفر. هر کدام از ما نقش و عملکرد بسیار حساس و مثبتی داریم؛ و نقشی که به ما واگذار شده است، هیچ چیزی و احدی نمی‌تواند آن را جبران کند و اینجاست که ما به اهمیت خودمان پی می‌بریم. خیلی مهم است که بفهمیم ما مسئولیتی داریم که دیگری نمی‌تواند آن را انجام بدهد. و اینگونه نیست که ما بگوئیم که من دیگر نمی‌توانم کاری بکنم، من اعتیاد دارم و دیگر همه هستی‌ام را از دست داده‌ام.


خداوند به ما اختیار داده است و همانطور که ما با اختیار این مسیر اعتیاد را انتخاب کردیم و با پا و پول خودمان این مسیر را ادامه دادیم و خودمان را به این جایگاه رساندیم، قطعه خودمان هم قادریم که از اختیار استفاده کنیم و مسیر را تغییر بدهیم و راهی را برویم که در نهایت به موفقیت برسیم. آقای مهندس می‌فرمایند: "ما اگر فقط وادی اول را مطالعه کنیم، بفهمیم و عمل کنیم، همه مشکلات ما حل خواهد شد." و این یک واقعیت است. ولی هر کدام از وادی‌ها هم جایگاه خاص خودشان را دارند. حس ناامیدی که یکی از بدترین حس‌ها است، وادی دوم آن را کمرنگ می‌کند و به ما امید می‌دهد که تو هم می‌توانی به نتیجه مثبت برسی مثل همه.



دستور جلسه دوم؛ سومین سالروز رهایی کمک راهنما محترم مسافر علیرضا


دستور جلسه دوم، تولد ۳ سال رهایی آقای علیرضا است. من واقعا از صمیم قلبم این تولد را به خودشان، همسفران‌شان و جناب آقای مهندس و همه شما عزیزان تبریک می‌گویم. آقای علیرضا با تخریب‌های بسیار زیادی از جمله تریاک، شیره و قرص‌های اعصاب و روان وارد لژیون شدند. و در مورد اعصاب و روان مشکلات بسیار زیادی داشتند؛ اضطراب، استرس، افسردگی و... . ولی خواسته عمیقی داشتند. به موقع به جلسات می‌آمدند و بسیار کمک حال راهنما بودند. آقا علیرضا در طول سفر سوال پرسیدند چه کار کنم که یک اتفاقی بیفتد و من جواب دادم که هدف شما فقط درمان اعتیاد نباشد و چند هدف دیگر را در دورتر نگاه کن؛ مثل ماندن در کنگره بعد از درمان، خدمت کردن، رسیدن به جایگاه کمک راهنمایی و خدمت‌های بالاتر و بالاتر. و خدا را شکر که ایشان به جواب سوالش رسید و به درجه کمک راهنمایی و من خیلی از این بابت خوشحال هستم. و بعضی از رهجوهای من مثل آقا علیرضا واقعا شگفت انگیز بودند و بلافاصله بعد از رهایی و درمان در اولین امتحان کمک راهنمایی قبول شدند. و این به همان دلیل بود که سفر خوبی داشتند و پایه گذاری این امتحان را در همان سفر اول گذاشت. انشاالله که همه عزیزان سفر اولی موفق باشند. خیلی ممنون.


پس از سخنان استاد، مشارکت مسافران و هم‌سفران و قرائت آوای کنگره 60 سومین سالروز رهایی کمک راهنما محترم مسافر علیرضا را با شور و شوق فراوان جشن گرفتیم:





آرزو کمک راهنما محترم مسافر علیرضا:
من آرزو می‌کنم که کنگره جهانی شود و ما هم بتوانیم خدمتی بکنیم و جهانیان را از دام اعتیاد بیرون آوریم.




سخنان کمک راهنما محترم مسافر علیرضا:


بسم الله الرحمن الرحیم. من خیلی تشکر می‌کنم از دوستان که در این جشن شرکت کردند؛ خصوصا کمک راهنمایان محترم. خدا را خیلی شاکر و سپاسگزارم که از آن ظلمات به سمت نور و روشنایی حرکت کردم، همانطور که در کلام الله می‌گوید. اگر بخواهم کمی از خودم بگویم، من تفریحی مواد مصرف می‌کردم و چون ورزش هم می‌کردم به خودم می‌گفتم که من نه مصرف کننده می‌شوم و نه معتاد و هر روز حالم بدتر می‌شد. اوایل به صورت ماهیانه و بعد هفته‌ای و بعد از آن هر روزی شد. بعد از مدتی که گذشت هر روزی شد و بعد به دکتر مراجعه کردم و خیلی هم اخلاقم بد بود. و این را می‌گویم چون باید از همسفرم تشکر کنم؛ چون همسفرم را به خاطر اخلاقم خیلی اذیت کردم. چون پا گذاشتن به ضدارزش‌ها روحیه انسان را پرخاشگر می‌کند و من هم چه در کار و اداره و چه در خانه همینطور بودم و روز به روز حالم بدتر می‌شد. در اینجا می‌خواهم از تخریب قرص بگویم چون که قرص تخریب خیلی خیلی بالایی دارد و من با مراجعه به دکتر برای اعتیادم، دکتر گفت شما اضطراب و افسردگی داری و باید یکسری قرص مصرف کنی. و خوب آن موقع آشنایی نداشتم و من قرص‌ها را مصرف می‌کردم و حدود ۱۵ سال من مصرف قرص داشتم. هر موقع هم که مراجعه می‌کردم به دکتر به او می‌گفتم کی قضیه قرص‌ها تمام می‌شود و دکتر می‌گفت که حالت خوب است و من هم می‌گفتم نه و دکتر می‌گفت باید مصرف کنی و یا اینکه دوز قرص‌ها را عوض می‌کرد و می‌گفت باید به مشاوره مراجعه کنی که من هرگز نرفتم. می‌خواهم راجع به قرص بگویم که آقای مهندس می‌گویند که شما هیچوقت نتوانستید بیماری را تشخیص بدهید یا درمان را؛ و اینجا می‌گویم ما خیلی به پزشک ها احترام می‌گذاریم و قصد توهین نداریم و این پزشکی که من میرفتم جزو ۵ پزشک معروف اصفهان بود و من کلا با او دوست شده بودم و من هر وقت مراجعه می‌کردم پیش او که این قرص‌ها کی تمام می‌شود، می‌گفتند که شما حالت خوب نشده و یک قرص جدید ـموه و آن قرص جدید را برای من تجویز می‌کردند و حدود روزی ۶ الی ۷ عدد قرص مصرف می‌کردم مثل کلرازپام و دیپاکینگ؛ که این‌ها عوارض و تخریب بسیار بالایی داشت و بعد دکتر گفت شما برو اعتیاد رو بزار کنار، قرص‌ها پیشکش. همان روز کلینیک به من معرفی کرد و یک مدتی متادون درمانی انجام دادم و هیچ نتیجه‌ای نگرفتم تا این که به کنگره آمدم و یکی از همکاران معرفی کردم و در اینجا راهش باز شد. برای سفرم روز اول که آمدم آقای فنایی که یکی از پیشکسوت‌های کنگره بودند ایشان راهنمای تازه واردین بودند و انشالله هرجا که هستند سلامت باشند.

جلسه اول تازه واردین که با آقای فنایی داشتم در ساختمان اجاره‌ای روبروی بیمارستان چمران اصلا صحبت‌هایی که آقای فنایی کرد من اعتیادم یادم رفت و تخریب‌هایی که داشتم یادم رفت. سخنانی که در هیچ جایی هیچ دانشگاهی و نه در هیچ مجلسی بود و همین مرا به کنگره جذب کرد. و چیزی که بیشتر من را مجذوب خودش کرد در کنگره همین نوشتارها و سی‌دی‌های آقای مهندس بود و من روز به روز تشنه همین‌ها بودم و اصلا درمانم برای خودم یک چیز پیش پا افتاده‌ای بود و این مطالب برای من جذاب بود و خیلی ها این مطالب و نشنیدند و آگاهی ندارند. این نوشتارها وسی‌دی‌ها در هیچ دانشگاهی نیست و در هیچ جایی پیدا نمی‌شود. من خودم کلاس‌های متعدد رفتم مثل معارف اسلامی، فلسفه، معرفت شناسی و در هیچ جا این نوشتارها را ندیدم و این واعظ و سخنرانی به این زیبایی صحبت نمی‌کند. شاید خیلی‌ها از این صحبت ها بکنند ولی کاربرد ندارد این چیزها که آقای مهندس برای ما می‌گویند خودشان کاربردی کرده‌اند. آقای امین رشته تحصیلی‌شان فیزیک است و آقای مهندس فنی است. چطور می‌تواند اینگونه صحبت کند خوب آقای مهندس سال‌ها مطالعه کرده و در سی‌دی‌ها گوش دادید که تمام کتاب‌های علما کتابهای تفاسیر رو مطالعه کرده و این راه را پیش پای ما گذاشته و واقعا یک جمله ای هست که خداوند خودش را از طریق انسان‌ها به ما نشان می‌دهد یعنی تجلی نور خداوند در انسان‌هاست. و این در انسان‌هایی که تزکیه و پالایش کردند و آقای مهندس از آن سری افراد است که بسیار وارسته، فرهیخته، عارف و من در کنگره این مطالب خیلی مرا جذب کرد.

آقای شوشتری می‌دانند و من خیلی ایشان را اذیت کردم و روزهای اول بسیار سی‌دی می‌نوشتم و گوش می‌دادم؛ چون آقای مهندس راجع به اعتیاد زیاد نمی‌گویند. علم زندگی کردن را به ما یاد می‌دهند و علم زندگی کردن را هیچ جایی یاد نمی‌دهند هیچ جا هیچ خبری نیست و هر خبری هست در کنگره است. این را بگویم که در خود امری که اروپا هنوز اعتیاد را نشناخته‌اند و اعتیاد برای کنگره یک چیز پیش پا افتاده است اینجا جمعیت احیا انسانی است و خیلی علما در جامعه می‌گفتند که دروغ نگویید رشوه نخورید و... . کی گوش می‌داد چرا چون خودشان عمل نمی‌کردند و آقای مهندس چون خودشان و خانواده‌شان عمل کردند، موفق شدند و یک شعری هست که می‌گوید هر چه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. همین است که اول اعتیاد بعد سیگار و بعد دی‌سپ و الان هم دارند راجع به اضافه وزن صحبت می‌کنند هیچ جا این مسئله اضافه وزن را کار نکردند و می‌گویند خیلی چیزها را مصرف نکن که خود دکترها هم نمی‌دانند. من این را می‌خواستم بگویم که فکر نکنید که علم زندگی کردن به سواد است. آقای مهندس آن قدر مطالبش دلنشین و زیباست که کسی که دو کلاس سواد دارد با کسی که لیسانس دارد و کسی که دکتر است این مطالب را می‌فهمد. آن قدر آقای مهندس مطالب را ساده می‌گوید خیلی‌ها علم و سواد دارند ولی مطالب را نمی‌توانند بگویند و این خودش یک هنر است و این جهانبینی که آقای امین کار می‌کند بسیار زیباست. ما خیلی کتاب‌های جهانبینی داریم مثل جهانبینی توحیدی و جهانبینی دیالکتیک از فلان دانشمند و هیچ چیز نمی‌فهمیم ولی جهانبینی آقای امین با این که رشته تحصیلی‌شان فیزیک است واقعا کار کردند و این همان تجلی نور خداوند در انسان است ‌که این خانواده را سر راه ما بگذارد و واقعا ما را از تاریکی ها نجات دهد.

من همیشه خدا را شکر می‌کنم و سپاسگزارم که معتاد شدم چون این مطالب را دارم می‌فهمم و این مطالب سلسله‌وار هست آقای مهندس در یکی از سی‌دی‌ها می‌گوید من تا صد سال دیگر هم مطلب دارم که بگویم که اصلا نمی‌رسیم که بنویسیم و گوش بدهیم. ببینید که آقای مهندس چقدر جلو هستند و هیج جا هیچ خبری نیست و هر خبری هست در کنگره است و واقعا من کجا من می‌توانستم بروم و درمان شوم کجا می‌توانستم بروم و قرص مصرف نکنم. پیش کدام دکتر من در فامیل خودمان چندین دکتر داریم آن‌ها هم خودشان قرص مصرف می‌کنند. هنگام ورود به اتاق عمل فلوکستین مصرف می‌کنند رئیس شورای شهر اصفهان که در بعضی از راهپیمایی‌های کنگره شرکت کردند می‌گفتند من مسافر نیستم ولی مطالب کنگره را ما واقعا احتیاج داریم دلم می‌خواست می‌توانستم بیایم و این مطالب را یاد می‌گرفتم و چقدر این آموزش‌های شما خوب است؛ چون که می‌دید در همایش‌های ما با نظم همه کنگره‌ای ها می‌رفتند و هیچ مشکلی پیدا نمی‌شد و سازمان‌های دیگر هم می‌دیدند که چقدر مشکل سازند. من خودم چون شغلم اداری بود می‌گویم که اداره‌های ما واقعا مصرف کننده نیست حتی سیگار هم مصرف نمی‌کند. ولی اصلا حالش هم خوب نیست و من بخاطر کارم هر روز چندین اداره می‌روم پیش رئیس و مدیر میبینم که حالش خوب نیست و حاضر نیست طرف را در اتاق راه بدهد یا سلام کند و جواب نمی‌دهد. و این همان علم زندگی کردن است که آقای مهندس در کنگره به ما یاد می‌دهد. اعتیاد به نظر من یک چیز کوچکی است ولی علم زندگی کردن ادامه دار است این مطالب را باید واقعا قدر بدانیم.

از آقای شوشتری بسیار سپاسگزارم از خدای خودم بسیار سپاسگزارم در دوران مصرف انسان ناسپاسی بودم و اصلا تشکر کردن بلد نبودم و همیشه ناسپاس بودم و آقای مهندس هم می‌گوید انسان ذاتا ناسپاس است نسبت به خدا مربی و معلمش و پدر مادر و همسرش یا انسان ذاتا حریص است. آقای مهندس از کلام الله برای ما صحبت می‌کند و من از بنیان کنگره تشکر می‌کنم. از همسرم که خیلی اذیتش کردم تشکر می‌کنم اخلاق خوبی نداشتم و الان هم در حال تزکیه هستم و همانطور که هستی در حال تغییر است. ما هم باید همیشه در حال تغییر باشیم و روز به روز عوض بشویم و حضرت علی در نهج البلاغه می‌گوید انسانی که امروزش با دیروزش یکسان باشد ضرر کرده است و ما باید با آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیریم هر روز تغییر کنیم و من همیشه به رهجوهایم می‌گویم که با آموزش‌هایی که از کنگره می‌گیرید روز به روز بهتر شوید و به قول آقای مهدی صدیقی میگوید که یک روزی نیست آقای مهندس و کسی دیگر بیاید که به ما آموزش دهد و ما باید قدر بدانیم استفاده کنیم تزکیه و پالایش کنیم از همه شما دوستان کمک راهنمایان مرزبانان و ایجنت محترم سپاسگزاری می‌کنم. ممنون.






















نوع مطلب : کنگره 60، دستور جلسات کنگره 60، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 2 فروردین 1398 :: نویسنده : مهدی سیامکی

نوروز ۹۸ مبارک





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 1 فروردین 1398 :: نویسنده : مهدی سیامکی

به نام خالق عشق
روز پنج‌شنبه 1397/12/16 جلسه سوم از دور نوزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی با نگهبانی مسافر  علیرضا،  و استادی مسافر  رضا و دبیری  مسافر  علی بادستور جلسه  : هفته راهنما رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


مسیر راهنمایی یک مسیر طولانی، فوق العاده سخت و بسیار با اهمیت است . باید از این راهنمایان که با دل و جان در طول سال خدمت می‌کنند، قدردانی کنیم.

سلام دوستان رضا هستم مسافر. خداوند را شاکرم که یکبار دیگر فرصت پیش آمد که در خدمت شما عزیزان باشم. از آقا علیرضا نگهبان و آقا علی مرزبان که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، بی نهایت سپاسگزارم. در این هفته به دلیل اهمیت هفته راهنما تولد کنسل شده است و آخرین جلسه‌ای است که ما در مورد جشن هفته راهنما می‌توانیم صحبت کنیم. ولی با توجه به این که مسئول درختکاری هستم، به بنده اجازه داده شده است که بعد از دستور جلسه هفتگی مختصر در مورد درختکاری صحبت کنم. خوب در مورد دستور جلسه هفتگی که هفته راهنما است می‌دانید که مسیر راهنمایی یک مسیر طولانی، فوق العاده سخت و بسیار با اهمیت است . به عنوان مثال من که وارد کنگره می‌شوم طبیعتا باید ۱۰-۱۱ ماه بعد از انتخاب راهنما سفر کنم و در طول سفر باید مطالعه کنم و تمام مطالب علمی کنگره را یاد بگیرم به علاوه مشارکت و سی‌دی. و بعد از گرفتن گل رهایی از دستان پربرکت آقای مهندس، باید امتحان بدهم از قبیل جهان‌بینی و فنی و تمام مطالب باید مطالعه شود. و این را هم بدانید که آقای مهندس این مورد را خیلی سخت می‌گیرند به دلیل اهمیت کار و آقای مهندس می‌گویند که من باید انسان‌ها را بدهم در اختیار این افراد. و خوب بعد از این که قبول شدند عزیزان و پیمان بستند و گرفتن شال نارنجی که بسیار با ارزش است و خدمت بزرگی محسوب می‌شود. راهنما فردی است که یک مسیری را رفته است و کاملا از این مسیر اطلاعات و آگاهی دارد. بنابراین راهنما رهجوها را راهنمایی می‌کند و راه را نشان می‌دهد و راه بلد است. حالا آیا می‌توانیم بگوئیم که هر شخصی که وارد شد و رفت زیر دست یک راهنما ۱۰۰ درصد درمان می‌شود و پرونده اعتیاد برای او بسته می‌شود!؟ قطعا اینگونه نیست. همه آن بستگی به تلاش و فعالیت خود من رهجو دارد. اگر من تمام حرمت‌ها و قوانین کنگره را رعایت کنم، مطالعه کنم مطالب علمی کنگره را، مشارکت داشته باشم، به موقع سر جلسه باشم و سی‌دی‌ها را گوش کنم و کامل بنویسم، قطعا به این موفقیت خواهم رسید و آن زمان است که از سفرم هم لذت می‌برم؛ برعکس اوایل کار که آدم وارد کنگره می‌شود، مثل خود من که اینگونه بودم. در صورتی که اگر سفر خوبی داشته باشد، واقعا لذت‌بخش‌ترین سفری که آدم در کنگره است، همین سفر اول است. همیشه در لژیون که بودم می‌گفتم که آیا اصلا کسی است که در سفر اول کاملا لذت نبرد و وقتی برمی‌گردد پر انرژی نباشد؟ خوب اکثرا همه درست بودند ولی طبیعتا ۱-۲ نفر می‌گفتند نه. و من می‌گفتم که برو درون خودت و ببین مشکل کجاست؛ یا مطالعه کم می‌کنی، یا سی‌دی کم می‌نویسی، یا به موقع سر جلسه نیستی و مشارکت نمی‌کنی. هر کدام از این‌ها جزئی هستند ولی بسیار تاثیرگذار هستند در رهایی.انشاالله همه عزیزان اگر این خواسته را داشته باشند و تلاش بکنند در این مسیر قطعا به این جایگاه والا می‌رسند. من بر خودم واجب می‌دانم که اول این هفته را به بنیان کنگره، بزرگ راهنمای کنگره جناب آقای مهندس حسین دژاکام این هفته را تبریک بگویم. و به همه عزیزانی که در کلیه شعبات کنگره چه در مسافران و چه در همسفران تبریک می‌گویم. و در نهایت به راهنمای عزیز خودم، آقای احمد حکیمی، آقای شاپور و مدتی در خدمت آقای فنایی بودم و خیلی از ایشان آموختم و انشاالله که مختصر بیماری ایشان بهبود پیدا کند و از سال آینده دوباره در خدمت ایشان باشیم. واقعا ما نعمتی داریم که قدرش را نمی‌دانیم و این است که ما هفته‌ای ۳ جلسه در کنگره هستیم؛ چون من وضعیت کلینیک‌ها را می‌بینم که چه مشکلاتی دارند. خوب من مسافر اگر بیایم در کنگره و از این امکانات استفاده نکنم، واقعا در حق خودم ظلم کردم و اگر وقفه‌ای یا خطایی ایجاد شود، دیگر مثل دفعه قبل نیست و شرایط خیلی سخت می‌شود. به هر حال باید حداکثر استفاده را بکنیم. و همیشه هدفمان این باشد که ما وقتی که می‌آییم اینجا داریم یک پیمانی با خدا می‌بندیم که خدایا من می‌آیم و این مراحل را در کنگره طی می‌کنم و انشاالله این پرونده تا آخر عمر بسته باشد. و از این راهنمایان که با دل و جان در طول سال خدمت می‌کنند، قدردانی کنیم؛ چون ما داریم یک تمرین می‌کنیم که بعدا در همه امور زندگی به کار ما می‌آید. به دلیل این که زحمات افراد در کنار ما خیلی کم دیده می‌شد به خاطر مسئله اعتیاد.


مورد دوم که می‌خواستم در مورد آن صحبت کنم، ما در وادی ۸ و ۱۲ یک بخش‌های عملی داریم. وادی ۸ همان بستن پیمان است که نشانش روی شال اکثر راهنما‌ها است. وادی ۱۲ در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود؛ که این در فصل درختکاری است و ما باید بابت پرداخت خسارتی که به خودمان، به خانواده‌مان و هستی زدیم، این را باید جبران خسارت کنیم. بعد از رهایی و مراحل دیگر می‌بینیم که ما به طبیعت خیلی ضرر زده‌ایم. بزرگترین و زیباترین مکانی که خداوند برای زندگی انسان به وجود آورده است همین زمین است. حال کم کم با دستورات آقای مهندس باید فکری بکنیم و این چرخه باید تغییر پیدا بکند. و اگر همه افراد درخت بکارند این کشور می‌شود گلستان؛ شاید بعد از آب که این قدر اهمیت دارد، درخت در درجه دوم باشد. اگر دقت کنید، هرجایی درخت هست، زندگی هم هست. و ما باید ارج بنهیم و این مراسم را به بهترین وجه انجام دهیم. و این کاری را که فردا انجام می‌دهید، بسیار کار بزرگ و ارزشمندی است و قدرش را بدانید. و از سازمان‌های متفاوت به دلیل نظمی که ما دو سال پیش انجام دادیم، خیلی تشکر و قدردانی کردند و دوباره می‌آیند که شاهد این قضیه باشند؛ هم از رادیو و تلویزیون، هم از منابع طبیعی و هم از ستاد مبارزه با مواد مخدر. خیلی ممنون.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
شنبه 27 بهمن 1397 :: نویسنده : مهدی سیامکی

به نام خالق عشق

روز پنج‌شنبه 1397/11/25 جلسه چهاردهم از دور هجدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی با نگهبانی مسافر مصطفی ،  و استادی مسافر  رضا و دبیری  مسافر  محمد رضابا دستور جلسه وادی ششم  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


 عقل دارای فر ایزدی است یعنی قدرتش را از قدرت الهی دریافت می‌کند و زمانی که شخص در صراط مستقیم قرار بگیرد این قوه تعقل کاملاً نیرومند، قوی و پررنگ عمل می‌کند 

سلام دوستان رضا هستم مسافر.

خداوند را شاکرم فرصتی پیش آمد که در خدمت شما عزیزان باشم. از آقا مصطفی نگهبان جلسه و حسین آقا سپاسگزارم که مسئولیت جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم.

پنجشنبه‌ها دو تا دستور جلسه داریم که دستور جلسه اول، دستور جلسه هفتگی است که وادی ششم و تأثیر آن روی من است و دستور جلسه دوم هم تولد سومین سال رهایی حسین آقا عزیز است.

عنوان وادی ششم این است که حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم که این واقعیتی انکارناپذیر است. ما در این وادی به دو مقوله برخورد می‌کنیم که از قسمت‌های اساسی صور پنهان ما است که تشکیل‌شده است از عقل و نفس. 

کنگره انسان را به دو بخش تقسیم می‌کند یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان. صور آشکار آن اجزا انسان است که قابل‌ رؤیت است و حتی می‌توانید لمس کنید مثل دست ، پا ، قلب و ... . صور پنهان آن اجزایی از بدن انسان است که قابل‌ رؤیت نیست و لمسش هم نمی‌توانیم کنیم و یا نمی‌دانیم اصلاً کجا است ولی از شواهد آن‌ها متوجه می‌شویم که هستند که این اعضا صور پنهان تشکیل‌ شده‌اند از عقل، نفس ، حس و ... . 

ما عقل را که در نظر بگیریم که قسمت اعظم این وادی ششم است یکی از اجزا اساسی و مهم همان صور پنهان است که دیده نمی‌شود و این عقل دارای فر ایزدی است یعنی قدرتش را از قدرت الهی دریافت می‌کند و زمانی که شخص در صراط مستقیم قرار بگیرد این قوه تعقل کاملاً نیرومند، قوی و پررنگ عمل می‌کند و متأسفانه اگر در صراط مستقیم نباشیم قطعاً این نتیجه عکس می‌شود.

 حال می‌پرسیم کار عقل چیست!؟ 

 عقل یک سنجش است، یک ارزیابی و یک ترازو است و به ما می‌گوید که خواسته‌های ما آیا درست هستند یا غلط هستند. ما باید هر تعقلی انجام می‌دهیم با تعقل باشد. انسان به‌ طور کلی دارای ۲ تا راهنما است یکی راهنمای بیرون و دیگری راهنمای درون. راهنمایان بیرون همان پیامبران و فرستادگان خداوند هستند و پیامبر درون ما عقل است. 

عقل آیا اشتباه هم می‌کند؟!

 عقل هرگز اشتباه نمی‌کند. فقط مشکلی که پیش می‌آید این است که اگر ما اطلاعاتی که به عقل داده باشیم صحیح نباشد قطعاً وقتی هم که عقل می‌خواهد فرمان صادر کند آن فرمان احتمالاً صحیح نیست. یا اگر در نظر بگیریم، قبل از این‌که عزیزان تشریف بیاورند کنگره و با علم و آگاهی کنگره آشنا بشوند ما در مورد درمان ، اعتیاد و جسم، آن‌ چنان اطلاعات درست و دقیق نداشتیم در نتیجه عقل حکم صادر می‌کرد که اگر ۳ روز مصرف نکنیم دیگر کار تمام است و ترک کرده‌ایم

عزیزانی که وارد سفر دوم شده‌اند دیگر کاملاً با همه وجود حس می‌کنند که بدین‌ صورت نیست و تقریباً در این مورد درمان، عزیزانی که سفر خوبی داشته‌اند به یک نقطه‌ای رسیده‌اند که همگی متوجه می‌شوند.

 

دستور جلسه دوم ؛ سومین سال رهایی مسافر حسین :

 

حسین آقا با توجه به خدمت‌های صادقانه می‌کرد اکثراً با ایشان آشنایی دارید مگر عزیزانی که جدید تشریف آورده‌اند. حسین آقا ثمره‌اش از ۱۸ اسفند ۹۳ شروع شد البته یک‌ چند وقت قبل تشریف آوردند با یک حال‌ و روز سخت.

 

 عزیزانی که یادشان هست، در شعبه قبلی مرزبانی در طبقه دوم بود و حسین آقا از افرادی بود که توسط خود من مشاوره شد ولی بنده هر چه پرسیدم هیچ جوابی نمی‌داد و من هیچ‌ چیزی نفهمیدم ، نه فهمیدم مصرف‌ کننده هست نه فهمیدم مصرف‌ کننده نیست و نه هیچی.

 بعد علی آقا را دیدم و از ایشان خواهش کردم که ایشان هم مشاوره کنند و  ببینید می‌توانند یک‌چیزی از زیر زبان ایشان بکشند و خوب ایشان هم‌ صحبت کردند و گفتند که هیچ‌ چیز نمی‌گوید.

 خوشبختانه آن خواسته قلبی را داشت ولی حال‌ و روز بدی داشت که ما هم قبلاً به این صورت بودیم. خوب مرتب و منظم آمد و بعد از مدت‌ها آن یخ آب شد و ما هر چه اسم مواد می‌گفتیم، می‌گفت بله.



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
شنبه 3 آذر 1397 :: نویسنده : مهدی سیامکی
به نام خدا

روز پنج‌شنبه 1397/9/1 جلسه سوم  از دور هجدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی با نگهبانی مسافر مصطفی ،  و استادی مسافر رضا  و دبیری  مسافر علی  با دستور جلسه: وادی سوم و دستور جلسه دوم: سومین سال رهایی مسافر محمد  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود


 وادی سوم دیگر خیال مصرف‌کننده را راحت می‌کند که هیچ‌کس به‌جز خودتو به تو فکر نخواهد کرد ، هیچ‌کس به‌جز خود به سود تو نیست ، آن‌کسی که باید به تو فکر بکند فقط شخص شخیص خودت هستی تا به مقصد برسی. خودت به‌تنهایی باید فکر کنی، باید عمل کنی و حرکت کنی تا به مقصد برسی. 

خداوند را شاکرم که باز این فرصت و توفیق نصیب بنده شد که در این جایگاه در خدمت شدم و شاید بتوانم یک خدمت کوچکی انجام دهم.

 به آقا مصطفی و علی آقا جایگاهشان را تبریک می‌گویم و به همه عزیزانی که در هفته مالی زحمت کشیدند و تلاش کردند و گل‌ریزان را به بهترین نحو اجرا کردند هم تبریک ویژه می‌گویم و آن عزیزانی که در سفر اول بودند و آن امکانات آن‌چنان را نداشتند انشا الله بذر این را کاشتند و در سال دیگر از اولین نفراتی هستند که در لژیون مالی شرکت خواهند کرد. 

ما قبلاً دو وادی را پشت سر گذاشتیم که وادی اول بود که با موضوع تفکر بسیار حائز اهمیت است و آموزش گرفتیم که اگر زندگی سالم ، با آگاهی ، دانایی و با تعادلی می‌خواهیم ، باید در هر مورد و هر کاری  تفکر کنیم.

 تجربه‌ای که اکثرمان داریم این است که در دوران تخریب چون فکر نکردیم و یک سری کارها را بدون تفکر انجام دادیم، بسیار ضرر و زیان داشتیم حالا با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و دقیقاً این را باید عمل کنیم. 

وادی دوم که ما به هیچ نیستیم و خودمان هیچ ارزشی برای خودمان قائل نیستیم که قطعاً این‌گونه نیست و همه ما دارای یک جایگاه و ارزش خاص خودمان هستیم. هرکدام از ما پتانسیل و استعدادهایی داریم که برای شکوفایی آن‌ها باید در درون صراط مستقیم قرار بگیریم و تک‌تک ما توانایی‌هایی داریم که شاید خود ما هم خبر نداریم و شاید هیچ‌کس آن توانایی انجام مسئولیت و کاری که ما باید انجام بدهیم را ندارد پس به این آگاهی و توانایی‌‌مان باید واقف بشویم.

ادامه مطلب


نوع مطلب : دستور جلسات کنگره 60، گزارش دستور جلسات لژیون، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
 

به نام خدایی که عاشقی اش دل می خواهد نه دلیل



روز پنجشنبه 21/4/97 جلسه چهاردهم از دور شانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی

با نگهبانی  مسافر حسین ، استادی مسافر رضا و دبیری مسافر اصغر  

با دستور جلسه اول: حرمت کنگره 60 ، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟  

و دستور جلسه دوم:جشن پنجمین سال رهایی مسافر مهدی  

رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود. 

  

همه حرمت کنگره را میدانیم و هر روز دو بار حرمت خوانده میشود که در آن مطالب بسیار ریزی وجود دارد که ما باید به تک ‌تک آنها عمل کنیم تا بتوانیم تغییر پیدا کنیم و سپس تبدیل شویم و پس ‌از آن از دنیای تاریک اعتیاد ترخیص شویم.


خداوند را شاکرم که این توفیق دوباره نصیب بنده شد که در خدمت شما باشم. از آقای نگهبان و آقا مهدی که به من اجازه دادند که در این جایگاه خدمت کنم تشکر میکنم.

 قبل از این‌ که بنده در مورد دستور جلسات صحبت کنم، لازم میدانم که از آقا جلال ایجنت گذشته که واقعاً زحمت کشیدند تشکر و قدردانی کنم و به ایشان خدا قوت بگویم و به آقا مهدی ایجنت جدید خدا قوت میگویم و آرزو دارم که به نحو شایسته از پس این مسئولیت برآیند و مسئولیت ما هم این است که به‌ عنوان یک فرد ایرادگیر و عیبجو نباشیم و سعی کنیم برای مشکلات راه‌ حل ارائه کنیم.

همه حرمت کنگره را میدانیم و هر روز دو بار حرمت خوانده میشود که در آن مطالب بسیار ریزی وجود دارد که ما باید به تک ‌تک آنها عمل کنیم تا بتوانیم تغییر پیدا کنیم و سپس تبدیل شویم و پس ‌از آن از دنیای تاریک اعتیاد ترخیص شویم.

 حرمت کنگره ۶۰ میگوید: کنگره مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخص با ورود به آن باید حرمت آن را حفظ کند. این جمله بسیار تأکیدی میباشد و یکی از وظایف ماست که اینها را حفظ کنیم.


حالا چرا مقدس میباشد. مقدس اصولاً به‌ جاهایی گفته میشود که کار ضد ارزشی در آن نباشد. ما نباید در اینجا دروغ بگوییم، تهمت بزنیم یا پشت سر دیگری حرف بزنیم و اینها مطالبی است که روی آن تحقیق و بررسی ‌شده و هر روز به دلیل اهمیتش دو بار خوانده میشود.

این مکان واقعاً مکان مقدسی میباشد و واقعاً هم مقدس است و همه این تجربه را کرده‌اند و بنده هم این تجربه را از روی ناآگاهی داشتم که طی مدتی بعد از این که از جلسه میرفتم دارو مصرف نمیکردم به دلیل انرژی زیاد جلسه ولی راهنمایم گفتند این کار اشتباه است و عوارض دارد و این به همین دلیل است که این مکان مقدس و امن جایی است که ما میآییم برای آموزش دیدن و بهتر شدن تا از دام اعتیاد رهایی پیدا کنیم.

 وقتی‌ که جایی مقدس است قطعاً یک حرمتی دارد و ما مسئول هستیم و بر ما واجب است که این حرمت ها را رعایت کنیم به‌ طور مثال دیدیم یکی از دوستان به کنگره آمده و در تازه واردین بود و ما  حق نداریم این موضوع را در جایی عنوان کنیم.

انشاالله سعی کنیم تک ‌تک مطالبی که در حرمت و آموزشها است یاد بگیریم و در مورد آنها مشارکت کنیم و از همه مهمتر به آنان عمل کنیم.

دیروز آقای مهندس نکاتی را طبق تحقیقات آقای امین فرمودند که کمک راهنمایان تکلیف شان برای تازه واردین در ۵ هفته اول این ۵ سی دی باشد: ندانی را بدان ، منیت ، اهمیت خواب شب ، کابوس و قیاس.

 

دستور جلسه دوم ؛ پنجمین سال رهایی مسافر مهدی:

از ایشان تشکر میکنم که به بنده این اجازه را دادند که به‌ عنوان استاد جلسه خدمت کنم.

 مسئله کمک راهنمایی یکی از والاترین و با ارزش ترین خدمتها است که در یک سری جلسات که در تهران بود خود دیده ‌بانان میگفتند که تمام خدمت‌ها با ارزش هستند و حال انسان را خوب میکنند ولی کمک راهنمایی یک‌ چیز دیگر است. به همه عزیزان توصیه میکنم که اولین هدفی که پس از رهایی خواستار آن باشند رسیدن به کمک راهنمایی باشد. البته این هم مستلزم مطالعه و شرکت کردن در امتحانات شعبه میباشد زیرا امتحان کمک راهنمایی هم ساده و هم سخت است و در این راستا اگر افراد سعی کنند پس از ۴-۵ ماه که به کنگره آمدند و از آن جهالت بیرون آمدند و کمی مطالعه داشته باشند قطعاً به‌ راحتی میتوانند در این امتحان قبول شوند.

در مورد آقا مهدی هم اگر بخواهم بگویم ایشان فردی هستند بسیار مرتب، منظم و به ‌روز هستند چه در مورد کنگره و چه در مورد دنیای بیرون و خوش به حال رهجوهای ایشان که میتوانند از مطالب زیادی بهره مند شوند و بتوانند هدف‌ گذاری برای خدمتها داشته باشند.

ادامه مطلب


نوع مطلب : دستور جلسات کنگره 60، درمان اعتیاد، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
دوشنبه 27 فروردین 1397 :: نویسنده : مهدی سیامکی
به نام قدرت مطلق الله

روز پنج‌شنبه 97/01/16جلسه چهاردهم از دور پانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی با نگهبانی مسافر علی، استادی مسافررضا و دبیر مسافر اکبر با دستور جلسه اول: دانایی.دانایی موثر و سواد و دستور جلسه دوم اولین سال رهایی مسافر احمد  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


در کلام الله هم در این مورد بسیار صحبت شده است و قطعا انسان های گمراه اگر بخواهند با توجه به قدرت اختیاری که خداوند در آنها قرار داده می توانند تغییر کرده و قاعدتا شدنی است. 



خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا سال جدید را خدمت همه عزیزان تبریک عرض نموده و خوشحالم که در اولین جلسه عمومی سال جدید در خدمت شما عزیزان هستم . همانطور که دبیر عزیز فرمودند امروز دو دستور جلسه داریم : دستور جلسه اول دانایی، دانایی موثر و سواد و دستور جلسه دوم جشن اولین سالروز رهایی مسافر احمد.
اما دستور جلسه اول: مقوله دانایی در متون و نوشتار های کنگره 60 به خصوص در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر در بخش های مهمی بسیار زیبا بیان شده است . میزان  دانایی مبحث مهمی دارد که من نوعی میزان دانایی ام تا چه حد است. در این جایگاهی که هستم قصد دارم میزان دانایی ام را بالاتر ببرم یا خیر! مبحث دیگری که در کتابمطرح شده است: با نادانان سخن مگو ، که مبحث بسیار مهمی است که آقای مهندس بیان نموده اند و مبحث سوم اینکه بسیاری از انسان ها بیان می کنند که ما خود دانا هستیم که ممکن است دانا باشند اما بیان این مطلب دلیل بارزی است بر نادانی!در همین مبحث دانایی سوالی مطرح شده که انسانی که گمراه است ایا می تواند هدایت شود یا باید تا ابد در نادانی و گمراهی به سر ببرد؟ استاد سردار در جواب این سوال می فرمایند اگر بخواهم مختصر پاسخ دهم ((بله)) ! اگر بخواهیم در مورد این سوال صحبت کنیم در کلام الله هم در این مورد بسیار صحبت شده است و قطعا انسان های گمراه اگر بخواهند با توجه به قدرت اختیاری که خداوند در آنها قرار داده می توانند تغییر کرده و قاعدتا شدنی است. 


میزان دانایی به سواد نیست،به تمدن نیست، به سخن گفتن و ظاهر زیبا نیست. چه بسا انسان هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند اما مشکلات و معضلات اجتماعی زیادی دارند. تحصیلات، پوشش، زیبا سخن گفتن و ... شاید لازمه ی دانایی باشند اما کافی نیست.
آقای امین در جزوه جهان بینی قدرت تشخیص ماهیت خواسته ها در هر شکل و لباسی را دانایی تعریف کرده اند. که ما باید برای تشخیص این خواسته ها باید دانایی خود را بالا ببریم. انسان دانا انسانی است که به فرمان عقل نزدیک شود. انسانی که به فرمان عقل نزدیک شود طبعا کارهای زشت و نا پسند انجام نمی دهد و با انجام ندادن کارهای زشت و ناپسند به صلح و آرامش نسبی دست پیدا می کند و از زندگی بهره لازم را می برد. می توان گفت اشتباه برابر است با نادانی.


همچنین آقای امین برای دانایی یک مثلثی را مطرح کرده اند که دارای سه ضلع: تفکر، تجربه و آموزش است. برای به دست آوردن دانایی باید آموزش بگیریم، باید تفکر کنیم و مسائل زیادی را تجربه کنیم. حال اگر این سه مورد را به دست آوریم و میزان دانایی خود را بالاتر ببریم، آیا هر عملی که انجام می دهیم درست است؟ قطعا پاسخ منفی است!! باید به آگاهی و دانایی که به دست آورده ایم جامه عمل بپوشانیم. مثلا همه ما می دانیم پرخوری عمل خوبی نیست اما در بسیاری از موارد این کار را انجام داده ایم. اینجاست که متوجه می شویم دانایی ما باید به دانایی موثر تبدیل شود و سه ضلع مثلث دانایی به شکل برابر رشد کنند و در انجام کارها از این دانایی به دست آمده به نحو مطلوب استفاده کنیم.


و اما دستور جلسه دوم اولین سالروز رهایی مسافر احمد:
 احمدآقا هم مثل همه ما با کوهی از مشکلات که همه از همین نادانی سرچشمه می گرفت وارد کنگره شد ولی با خواسته قوی که داشت خیلی منظم آمد و سفر خوبی را انجام داد. احمد متوجه شده بود که این نادانی مشکلات عدیده ای براش به وجود آورده و خیلی منظم حرکت کرد. تمام اصول و حرمت ها را در حد توان رعایت کرد و مزد زحمات خود را از دستان پر توان آقای مهندس دریافت کرد . در سفر دوم هم به خوبی حرکت کرد. در صبر بی صبری نکرد و با بالا بردن دانایی خود و حرکت در صراط مستقیم بسیاری از مشکلات شخصی خود را حل کرد و خدا را شکر امروز ایشان را در کنار همسفر و فرزند خود می بینم. من این تولد زیبا را خدمت آقای مهندس، خانم آنی، خانواده و همسفران احمدآقا، راهنمای همسفرشان و خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک عرض می کنم و جایگاه های بالاتر را برای ایشان آرزومندم.


 پس از سخنان استاد٬ مشارکت مسافران و هم‌سفران و قرائت آوای کنگره اولین سال رهایی مسافر احمد را با شور و شوق فراوان جشن گرفتیم:

اعلام سفر مسافر احمد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر
آنتس ایکس مصرفی تریاک ، شیره ، متادون ، الکل ، شیشه
با ده سال تخریب وارد کنگره شدم ،
 یازده ماه و یازده روز سفر کردم به راهنمایی آقا رضا شوشتری 
روش دی اس تی همراه با شربت اوتی
 رشته ورزشی والیبال
رهایی یک سال و چند روز



آرزو مسافر احمد :
آرزو می کنم تمام سفر اولی هایی که اینجا در جشن ما شرکت کردند با یک سفر بسیار عالی و خوب به رهایی برسند و این جایگاه را لمس کنند.


آرزو همسفر زهرا:
من از خداوند می خواهم که کمک کند همه ما به درجه ای از آگاهی و دانایی برسیم که هیچ وقت در راهی که باعث تباهی ما می شود قدم نگذاریم.



صحبت های مسافر احمد:
ضمن تبریک سال نو به همه مسافران عزیز و همسفران بزرگوار و همه کسانی که در این جشن شرکت کرده اند.  انشالله سال خوبی را داشنه باشند و به همه خواسته های قلبی شان برسند.
تبدیل شدن من به مصرف کننده مواد مخدر از دوران جوانی ام شروع شد و در خانواده و اطرافیانم مصرف کننده زیاد بود. من هم هر از گاهی در مراسم ها و مهمانی ها مصرف می کردم ، تا اینکه ازدواج کردم و بعد از آن مصرف تریاک و شیره من هر روزه شد. در خانه به من شک کردند که قرار شد به دکتر برویم تا من آزمایش اعتیاد بدهم. قبل از آن خیلی فکر کردم که چکار کنم که کسی متوجه نشود من مصرف کننده ام. رفتم در جایی که مواد مصرف می کردم و از یکی از دوستانم پرسیدم که چکار کنم ، دوستم با پزشکی تماس گرفت و آن پزشک گفت که اگر من یکبار شیشه مصرف کنم دیگر جواب آزمایش اعتیاد منفی خواهد شد. که همان موقع من شیشه را مصرف کردم و فردای ان روز رفتم آزمایش و جوابش منفی شد. چون در آن زمان آزمایش متا آمفتامین نبود ، در آن موقع از یک آزمایش اعتیاد رها شدم ولی در عوض درگیر اعتیاد به شیشه شدم . 
در این چندسالی که شیشه مصرف می کردم از لحاظ رفتاری ، روحی ، جسمی مشکل پیدا کرده بودم و باعث می شد که از خانه و خانواده ام دور بشوم و هیچوقت در جمع حاضر نشوم.
تا زمانی که مصرف من تریاک و شیره بود بازهم از لحاظ اجتماعی و حاضر شدن در پیش فامیل و مراسم ها مشکل زیادی نداشتم ولی زمانی که مصرف من ، به شیشه تغییر پیدا کرد دیگر نمی توانستم با بستگان ارتباط برقرار کنم. شاید حتی وقتی که در پشت بام خانه می رفتم تا سیگار‌ بکشم ، چندین ساعت به جایی خیره می شدم.


این موضوعات مشکلات خیلی زیادی بین من و همسرم بوجود آورد و ما باهم، هم حس نبودیم تا اینکه جرقه ای در زندگی ما خورد و شبی من و همسرم دعوایمان شد ، که باعث شد من به همسرم آسیب برسانم و آن شب همسرم به خانه مادرش رفت.
تا اینکه ، شخصی که الان در جشن ما حضور دارد ، پیام کنگره را به من داد ، البته قبل از آن هم افراد کنگره ای را می شناختم ولی هیچوقت این مکان را باور نداشتم ، و چون سطح آگاهی ام پایین بود فکر می کردم که افراد کنگره ای مشکل روی مشکلشان اضافه کرده اند.
 به هرحال به کنگره امدم و با اقا رضا راهنمای عزیزم اشنا شدم و ماجرای زندگی ام را برای ایشان تعریف کردم ، اقا رضا گفتند که مرحله اول این است که قبول کنی همه مشکلات را خودت ایجاد کرده ای ، و کسی که می تواند این مشکلات را حل کند خودت هستی.
من حرف ایشان را قبول کردم و پرسیدم که درمان من به چه صورتی است که راهنمایم گفتند که باید یک سفر خوب و عالی داشته باشم و در صراط مستقیم حرکت کنم ، بعد از آن مشکلاتم به ارامی حل خواهند شد
در اوایل سفر مشکلات زیادی برای من بوجود آمد، همسرم مهریه و نفقه اش را به اجرا گذاشت و بخاطر آسیبی که به ایشان رسانده بودم از من شکایت کرده بودند و زندگی من در حال متلاشی شدن بود.
ولی راهنمای من بود که به من امید می داد و می گفت که صبر داشته باشم.
زمانی که آمدند جهیزیه همسرم را ببرند من با این مسئله کنار امدم و ازآن محل دور شدم و می دانستم این مشکل را خودم درست کردم و خودم باید آن را حل کنم و این تلنگری بود به من که سفرم را تمام کنم.
آن روز اگر من نپذیرفته بودم که مشکلات از من است ، من اجازه نمی دادم که این جهیزیه همسرم از خانه من خارج شود.
در کنگره و در مسیر حرکت برای اشخاص یکسری نیروهای بازدارنده پیش می آید ولی اگر کسی عزم خود را جزم کرده باشد که به رهایی برسند می تواند از جنگ این نیروها با سرافرازی بیرون بیاید. 
در کنگره من همه جلسات را سرموقع آمدم در ساخت و ساز و در بقیه موارد خدمت کردم ، سی دی نوشتم و همه مطالب را کار کردم و اینها باعث شدند من به دانایی موثر برسم و بتوانم راه خودم را پیدا کنم و خدارا شکر می کنم که الان در این جایگاه حضور دارم.
در ابتدا از جناب مهندس دژاکام تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند که اشخاص با هرگونه مواد مصرفی بتوانند خود را با این شربت شفابخش اوتی درمان کنند.
همسر من در گذشته که برای مشاوره به مکانی رفته بود ، به او گفته شده بود که من مصرف کننده شیشه شده ام دیگر راهی برای بازگشتم نیست و قابل درمان نیستم. ولی من به شما می گویم که با هرگونه مواد مصرفی که تاکنون اسمش را هم نشنیده اید در اینجا به درمان می رسید. 
از ایجنت شعبه،  گروه مرزبانی، نشریات و قسمت اوتی و  همه اعضا تشکر می کنم.
 از همسفرم که همیشه پای من ایستاد که این روز را ببیند. از دخترم نهال که همیشه همراهم بود تشکر می کنم.
با اینکه دو سه ماه بیشتر نیست که همسفرم به این مکان می آید ولی من تغییرات را در زندگیمان حس می کنم و باعث شده باهم ، هم حس شویم و حرف هم را بفهمیم و مشکلاتمان را به آسانی حل کنیم. از راهنمای همسفرم خانم زهره بسیار سپاس گزارم. از اقا رضا راهنمای عزیزم و تمام برادران هم لژیونی ام کمال تشکر را دارم.
همچنین از مادر و خانواده ام که امروز در اینجا حضور پیدا کردند کمال تشکر را دارم.
سخنان کمک راهنما همسفرزهره:

زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا

چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا

چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید

چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا

زهی ماه زهی ماه زهی باده همراه

که جان را و جهان را بیاراست خدایا

خیلی خوشالم که در این روزهای آغازین سال 97 به بهانه این تولد در این جایگاه قرار گرفتم و این سال جدید را به همه شما حاضرین تبریک می گویم و امیدوارم که همه ما با عملکرد و افکار درستمان بتوانیم سال پرباری را برای خودمان رقم بزنیم. 
و اینکه باید بدانیم همه چیز دست خودمان است و اینکه این سال 97 برای ما چگونه سالی باشد  و قرار است چگونه بگذرد ، این چگونه گذشتن همه اش در اختیار خودمان است.
من این تولد فرخنده را به جناب مهندس دژاکام و سرکار خانم آنی و فرزندان محترمشان تبریک می گویم.
همچنین به شما مسافران و همسفران در شعبه شیخ بهایی و کمک راهنمای مسافر جناب آقای شوشتری تبریک می گویم و همچنین تبریک ویژه به مسافر احمد و همسفرشان خانم زهرا و نهال خانم.
اگر به افرادی که به کنگره وارد می شوند نگاهی بکنیم ، متوجه می شویم که گاهی مسافر و همسفر باهم وارد این مکان می شوند و این سفر را آغاز می کنند که این می تواند بهترین حالت باشد و کسانی که از آن نعمت برخوردارند واقعا باید شکر گذار باشند چون در این حالت احتمال لغزش خیلی کمتر است. 
اما گاهی هم مشاهده می کنیم که همسفر به تنهایی سفر را شروع می کند و گاهی هم مسافر. 
شرط اینکه همسفران و یا مسافرانی که به تنهایی سفر را شروع می کنند بتواند دیگری را با خود همراه کنند این است که اینقدر قوی حرکت کنند و قدرتمند بشوند که بتوانند روی همسفرشان یا مسافرشان تاثیر بگذارند.
مسافر احمد هم از دسته مسافرانی بود که به تنهایی وارد کنگره شد و آنقدر محکم و با اراده سفر کرد که توانست همسرش را با خودش همراه کند 
و توانست کاری کند که همسرش در تولد یکسالگی اش کنارش باشد. 
واقعا چقد زیباست وقتی انسان این وصل هارا می بیند و زیباتر و لذت بخش تر از آن اینست که انسان می بیند که فرزندی به آغوش‌ گرم خانواده اش برمی گردد.
در اوایل اینکه خانم زهرا وارد لژیون شدند چنان آرامش و شادابی در چهره ایشان می دیدم که هیچوقت حس نمی کردم شاید آسیب هایی دیده اند و یا ترکش های اعتیاد خیلی ایشان را زخمی نکرده است. و تنها با شنیدن یک جمله از ایشان دریافتم که ایشان هم مشکلات بسیار زیادی را تجربه کرده است و شاید به واسطه آن صبر و شکیبایی که داشته است  زندگی اش که به اندازه یک تار مو رسیده بود را مواظبت کرد و باعث شد از هم نپاشد و در ادامه راه کنگره برای او باز شد.
چون می دانید راه کنگره برای هرکسی باز نمی شود ،به قول آقای حکیمی ما انسان های خوشبختی هستیم که امروز در این مکان حضور داریم و خداوند اجازه دانستن مطالب درستش را به ما داده است.
من خیلی خوشحالم که در اوایل حضور همسفر زهرا اتفاقات خوبی برایشان افتاد و باعث شد با ایمان بیشتری قدم بردارند و آن آرامش ظاهری تبدیل به آرامش عمیق درونی بشود  و از لحظه به لحظه حضور در این مکان لذت ببرند.
در واقع باید بگویم لحظه به لحظه حضور ما در این مکان باید لذت بخش باشد و اگر اینطور نباشد شاید مشکلی در کار ما وجود دارد و شاید درک نکردیم که در چه مکانی حضور داریم و این درک کردن اینکه کنگره کجاست کار سختی نیست کافی است در جامعه نگاه کنیم آن وقت متوجه می شویم اکثر افراد فقط سرشان در کار خودشان است ولی ما درکنگره می بینیم افرادی را که خدمت می کنند و منافع دیگران را به منافع خودشان ترجیح می دهند چرا که ارامش خود را در به ارامش رساندن دیگران می بینند و این یعنی لمس و درک محبت.
من یکبار دیگر به این خانواده تبریک می گویم و امیدوارم سال دیگر شال کمک راهنمایی را گردن هر دو عزیز ببینم و از مسافر احمد تشکر می کنم که به واسطه سفر بسیار عالیشان باعث شدند همسرشان هم همراهشان شوند و اینکه من هم به عنوان کمک راهنما همسفرشان در این جشن همراهیشان کنم.

صحبت های همسفر زهرا:


در ابتدا سال جدید را به همه شما تبریک می گویم. همچنین سال جدید را به آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره تبریک می گویم و از ایشان تشکر می کنم بابت این بستر که فراهم کردند که افراد در اینجا به رهایی برسند و امروزه اگر کنگره نبود شاید زندگی ما هم از بین رفته بود. از راهنمای مسافرم اقای شوشتری و راهنمای گل خودم که ایشان تشویقم کردند الان در این جایگاه باشم کمال تشکر را دارم. از مسافرم  تشکر می کنم که با اراده حرکتش را ادامه داد و به جشن تولد یکسال رهایی اش رسید.
از مرزبانان محترم گروه همسفران ،  تشکر می کنم، که با روی خوششان باعث شدند من دلگرم شوم و در این مکان حضور داشته باشم.
ودر پایان از همه شما که در جشن ما شرکت کردید کمال تشکر را دارم.

صحبت های همسفر نهال:
 

خدارا شکر می کنم که پدرم به رهایی رسید و تولد یکسال رهایی اش را به ایشان و مادرم و همه اعضا کنگره تبریک می گویم.

و در ادامه....
















نوع مطلب : گزارش دستور جلسات لژیون، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 1 فروردین 1397 :: نویسنده : مهدی سیامکی
نوروز سال 97 مبارک باد





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

به نام خالق یکتا

 در باب دستور جلسه هفتگی ( غذای ما دوای ما ، دوای ما غذای ما )


به قلم مسافر رضا




عامل مریضی ما غذای ماست و عامل بهبودی ما نیز غذای ماست و این بسیار حائز اهمیت است

مطلبی که فوق‌ العاده مهم است و گذشتگان به آن اعتقاد داشتند و شعار آن‌ها در این چند کلمه بود: غذای ما دوای ماست و دوای ما غذای ماست. یعنی عامل مریضی ما غذای ماست و عامل بهبودی ما نیز غذای ماست و این بسیار حائز اهمیت است.

در واقع ما باید با غذاهای مناسبی که می‌خوریم مواد مورد نیاز، ویتامین‌ها و املاح مختلف را جذب بدنمان می‌کنیم هر چند که در بعضی بیماری‌ها ناگزیریم که از دارو استفاده کنیم و مهم این است که ما در مصرف دارو افراط نکنیم.

بیماری‌های ما اصولاً شامل سه قسمت است:

1-   بیماری‌هایی که بر اثر یک حادثه و یا از طریق سرایت به وجود می‌آید. مانند شکسته شدن دست یا پا.

2-   بیماری‌هایی که بر اثر کمبود مواد غذایی به وجود می‌آیند. مانند بیماری‌های کم‌خونی  

3-   بیماری‌هایی که در اثر کمبود موادی است که خود بدن آن مواد را می‌سازد. مانند انکفالین که مربوط به سیستم ضد درد است.

البته حدود 98% از بیماری‌ها مربوط به قسمت 2 و 3 می‌باشد و  دو درصد از بیماری‌ها نیز مربوط به همان حادثه یا سانحه است.

 

رهجوهایی که در کنگره سفر اول هستند چه بخواهند و چه نخواهند بر روی پروژه بکش و بکش هستند. چرا که در مصرف اوتی ابتدا با سرنگ آن را به‌ اندازه کاملاً مشخص می‌کشند و بعد مصرف می‌کنند.

 

مثلاً گفته ‌شده است پرتقال دارای ویتامین سی است حال ما نمی‌توانیم طبق این حرف دو کیلو پرتقال را به‌صورت یکجا بخوریم این کار بی‌فایده است زیرا فقط از این دو کیلو پرتقال فقط یک عدد پرتقال جذب می‌شود.

ما باید به‌ گونه‌ای در زندگی خودمان و اعضاء خانواده مان برنامه‌ ریزی کنیم که غذای ما دوای ما باشد و دوای ما نیز غذای ما باشد. یعنی از طریق مواد غذایی و خوراکی‌ها بتوانیم آنها کنترل کنیم.

حال میرسیم به عواملی که در سلامتی ما نقش مهمی دارند.

آب نقش بسیار مهمی در سلامتی ما دارد و بهتر است صبح ها بعد از بیدار شدن به ‌اندازه دو کف دست آبی که سرد نباشد بنوشیم . هوا و مواد غذایی نقش مهمی در سلامتی ما دارند.

مواد غذایی شامل سه قسمت است:

1-   میوه‌ جات و سبزی‌ها که باید در فصل خودشان استفاده گردد.

2-   غلات و حبوبات

3-   گوشت

گوشت هم به سه قسمت تقسیم می‌شود:

1-   گوشت سفید

2-   گوشت قرمز

3-   گوشت ماهی‌ها

با احترام کمک راهنما؛ مسافر رضا

تایپ: مسافر امیر

 





نوع مطلب : کنگره 60، دستور جلسات کنگره 60، 
برچسب ها : کنگره 60،
لینک های مرتبط :
بسم الله الرحمن الرحیم
مطلبی که فوق العاده مهم است و گذشتگان به آن اعتقاد داشتند و شعار آنها در این چند کلمه بود: غذای ما دوای ماست و دوای ما غذای ماست . یعنی عامل مریضی ما غذای ماست و عامل بهبودی ما نیز غذای ماست و این بسیار حائز اهمیت است .
در واقع ما باید با غذاهای مناسبی که می خوریم ، مواد مورد نیاز و ویتامین ها و املاح مختلف را جذب بدنمان می کنیم هرچند که در بعضی بیماریها ناگزیریم که از دارو استفاده کنیم و مهم اینست که ما " در مصرف دارو افراط نکنیم "
بیماریهای ما اصولا شامل سه قسمت است:
الف) بیماریهایی که بر اثر یک حادثه و یا از طریق سرایت به وجود می آید . مانند شکسته شدن دست یا پا.
ب) بیماریهایی که بر اثر کمبود مواد غذایی به وجود می آیند . مانند بیماریهای کم خونی .
ج) بیماریهایی که در اثر کمبود موادی است که خود بدن آن مواد را می سازد . مانند انکفالین که مربوط به سیستم ضد درد است.
البته حدود 98% از بیماریها مربوط به دو عامل ردیف ب و ج می باشد و 2% از بیماریها نیز مربوط به همان حادثه یا صانحه است .
رهجو هایی که در کنگره60 در سفر اول به سر می برند اینان چه بخواهند و چه نخواهند در واقع بر روی پروژه بکش و بکش هستند چرا که در مصرف OT ابتدا با سرنگ آن را به اندازه کاملا مشخص می کشند و بعد مصرف می کنند.
مثلا گفته شد پرتقال ویتامین C دارد حال ما نمیتوانیم طبق این حرف دو کیلو پرتقال را بصورت یکجا بخوریم چرا که این کار بی فایده است چون از این دو کیلو پرتقال فقط یک عدد پرتقال جذب می شود و مابقی همه دفع میگردد.
ما باید به گونه ای در زندگی خودمان واعضاء خانواده مان برنامه ریزی کنیم که غذای ما دوای ما باشد و دوای ما نیز غذای ما باشد .یعنی از طریق مواد غذایی و خوراکیها بتوانیم آنرا کنترل کنیم.
حال می رسیم به عواملی که در سلامتی ما نقش مهمی دارند .
* آب نقش بسیار مهمی در سلامتی ما دارد *
(بهتر است صبحها بعد از بیدار شدن به اندازه دو کف دست آبی که سرد نباشد ، بنوشیم.)
* هوا نیز نقش مهمی در سلامتی ما دارد *
* مواد غذایی نیز نقش مهمی در سلامتی ما دارند * البته مواد غذایی شامل سه قسم است :
1) میوه جات و سبزیجات ( البته بایستی در فصل خودشان استفاده گردد)
2)غلات و حبوبات
3)گوشت (البته لازم و ضروریست که به صورت تازه به تازه مورد استفاده قرار گیرد ) . همچنین خود گوشت نیز در سه رسته قرار میگیرد :
الف) گوشت سفید
ب) گوشت قرمز
ج) گوشت ماهی ها
 




نوع مطلب : دستور جلسات کنگره 60، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :

به نام قدرت مطلق

پنجشنبه 4 آبان ماه جلسه دهم از دوره سی و سوم کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی سلمان فارسی

به استادی کمک راهنما مسافر رضا؛ نگهبانی کمک راهنما مسافر محسن و دبیری کمک راهنما مسافر رضا

با دستور جلسه: "وادی دوم" و جشن تولد سومین سال رهایی کمک راهنما مسافر جواد؛  رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شکر می‌کنم به جهت اینکه توانستم در خدمت شما عزیزان باشم و خدمت کنم. اگر دقت کنیم می‌بینیم هیچ مخلوقی نیست که بیهوده باشد و به دردی نخورد شاید ما از روی ندانستن موجوداتی را بیهوده می‌پنداشتیم و فکر می‌کردیم ضرر هم دارند درصورتی‌که هر موجودی برای انجام مسئولیتی است که با غریزه این مسئولیت را انجام می‌دهد

خداوند همه موجودات مانند شیر، کفتار، حتی میکروب‌ها و باکتری‌ها را باهدفی حلق کرده است و سودشان بیشتر از ضررشان است. ما برای تغذیه و آنزیم‌های که در بدنمان تولید می‌شود احتیاج به مواد غذایی داریم ولی بعضی‌اوقات در اثر ناآگاهی موادی را به بدن می‌دهیم که هضم این غذاها برای بدن دشوار است مانند هلیو باکتر میکروبی است که در روده تولید می‌شود و باید همیشه میزانش بالانس باشد و کم‌وزیاد شدنش برای بدن مضر است.


اگر دقت کنیم این وادی به یک سفر اولی کمک می‌کند چون شخص می‌گوید چندین سال مصرف مواد داشته‌ام و دیگر بدرد نمی‌خورم و دیگر قادر به تغییر نیستم ولی این وادی به شخص امیدواری می‌دهد و به شخص امید می‌دهد که این‌طور نیست چون هیچ مخلوقی پا به این حیات نمی‌گذارد چون خداوند به ما اختیار داده است و ما می‌توانیم از پایین‌ترین نقطه به بالاترین نقطه برسیم خداوند در وجود تک‌تک ما توانایی قرار داده است که تا در صراط مستقیم قرار نگیریم به این توانایی‌ها پی نخواهیم برد.

تک‌تک انسان‌ها هم مسئولیتی دارند که هیچ‌کس به‌جز خود شخص نمی‌تواند آن را انجام دهد و هرکس مسئول کار خودش است. جناب مهندس همیشه میگویند که وعده خداوند دروغ نیست و باید با اعمال ارزشی مسئولیت خودمان را انجام دهیم.



خلاصه سخنان استاد درباره مسافر جواد:

آقای جواد سفر بسیار خوبی داشتند، آقا جواد یکی از بهترین‌ها بود و خود من همیشه لذت می‌بردم از اینکه ایشان به این خوبی سفر می‌کنندایشان در تاریخ 92/10/10 وارد کنگره شدند 92/10/15 شروع به مصرف دارو کردند و 93/7/30 گل رهایی را دریافت کردند.

یک روز ایشان به من تماس گرفتند و گفتند عکس شمارا در سایت کنگره دیده‌ام و می‌خواهم وارد کنگره بشوم همان روز تشریف آورند و از همان روز تا الآن یک جلسه هم از کنگره دور نمانده و همیشه برای دیگران الگوی خوبی بود و الآن هم مزد زحماتش را دریافت کرد و عمل کنگره را عملی کرد و شال کمک راهنمایی را دریافت کرد. تبریک میگویم به آقای مهندس و خانم آنی، ایجنت، مرزبانی، رهجو های عزیزشان، به خانواده محترمشان و خود آقا جواد و امیدوار هستم به جایگاه‌های بالاتر صعود کنند.


 

اعلام سفر مسافر جواد:

آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و متادون مدت سفر 10 ماه روش درمان DST داروی درمان OT نام راهنما آقای رضا رشته ورزشی والیبال رهایی 3 سال.


 

آرزوی مسافر جواد:

به امید جهانی‌شدن کنگره 60



 

خلاصه سخنان مسافر جواد:

در سن 19 سالگی توسط یکی از دوستان با مواد مخدر آشنا شدم و به‌صورت تفریحی به صورتی که هرچند ماهی یک‌مرتبه مواد مصرف می‌کردیم. قبلاً از مواد و مصرف‌کننده متنفر بودم به دلیل اینکه در دوران کودکی قرار بود با پدرم به مسافرت برویم ولی من علاقه‌ای به رفتن نداشتم و مدام گریه می‌کردم تا اینکه ساعت 4 صبح به مقصد رسیدیم با پدرم تا سر کوچه مادربزرگم رفتیم (تهران خیابان مولوی) پدرم به من گفت برو خانه مادربزرگ، می‌ترسیدم ولی با کتک رفتم به سمت خانه مادربزرگ، می‌دویدم و به پشت سرم نگاه می‌کردم تا اینکه متوجه شدم پدر نیست تا وقتی پدرم را می‌دیدم ترسم کم بود ولی وقتی رفت تا خانه چندین مرتبه به زمین خوردم و باز بلند می‌شدم و می‌دویدم تا اینکه به خانه رسیدم چنان به در می‌کوبیدم که تمام همسایه‌ها از خواب بیدار شدند، به‌محض اینکه درباز شد خودم را در آغوش کسی که در را باز کرد انداختم و از ترس گریه می‌کردم.

مادربزرگم آمد و گفت: چطور آمدی ؟ با چه کسی آمدی ؟ گفتم با پدرم وقتی این را شنید باخشم گفت آدم بی‌مسئولیت می‌مرد پنج دقیقه دیرتر برای مصرف کردن برود. آن موقع متوجه این حرفی که مادربزرگم زد نبودم تا اینکه دو سال بعد در سن 25 سالگی پدرم در اثر آور دوز به رحمت خدا رفت وقتی برای پدر مرد می‌گفتند در اثر ناراحتی قلبی فوت‌شده است تا اینکه بزرگ‌تر شدم فهمیدم در اثر مصرف هروئین آور دوز کرده است، از آن موقع که فهمیدم پدرم جگرگوشه‌اش را ساعت 4 صبح در کوچه رها کرد و رفت از مواد و مصرف‌کننده متنفر شدم و تا سن سی‌وچندسالگی بر سر مزار پدرم نرفتم. تا زمانی که برای اولین بار طعم خماری را چشیدم.

دوستی که باهم هم مصرفی بودیم به آلمان رفت به همین دلیل 12 سال همان تفریحی را هم انجام ندادم. چون از مواد متنفر بودم اما هسته این کار در درون داشت جوانه می‌زد بدون اینکه متوجه بشوم در سن 32 سالگی شروع به مصرف مواد کردم و اولین خماری را که چشیدم درد پدرم را فهمیدم، فهمیدم اگر من هم بودم همین کار را انجام می‌دادم و اگر هرکس دیگری هم بود این کار را انجام می‌داد چه‌بسا که خیلی از ما این کار را انجام داده‌ایم.

مدتی که مواد مصرف می‌کردم به دلیل اینکه مانند پدرم یک موقع آور دوز نکنم مصرفم در حد شیره و تریاک بود و پا فراتر از این دو ماده نگذاشتم به همین دلیل همیشه در طول سال چند مرتبه ترک می‌کردم ولی باز به همان نقطه بازمی‌گشتم. تا اینکه خبر مرگ دوستم که به آلمان رفته بود را به من دادند برای عرض تسلیت و به خانه این دوستم در ایران رفتم وقتی وارد مجلس شدم برادر دوستم و چند تن از دوستان قدیم که اطلاع داشتم مصرف‌کننده هستند را دیدم ولی چهره‌هایشان تغییر کرده بود یکی از دوستانم به من گفت فردا با من تماس بگیر، برای مراسم سوم دوستم وارد مسجد شدم که دیدم چندنفری با پیراهن سفید از طرف کنگره نشسته‌اند و یکی از این عزیزان به نمایندگی از بقیه از طرف کنگره 60 تسلیت گفت و آنجا با اسم کنگره آشنا شدم از طریق سایت با نمایندگی سلمان آشنا شدم و عکس‌های دوستانم را دیدم یکی از این عزیزان برادر دوست مرحومم بود،

به کنگره آمدم سفرم را شروع کردم و خیلی خوب سفر کردم اوایل قبول نداشتم ولی بعد از مدتی به باور رسیدم وقتی به باور رسیدم درست انجام دادم.

بعد از سفر خدمت کردم و من به این موضوع اعتقاددارم که دوستم با رفتنش کنگره را به من نشان داد وقتی امتحان کمک راهنمایی دادم قبل از قبولی‌ام برادر دوست مرحومم را در پارک دیدم که با رهجو هایش صحبت می‌کرد یکی می‌گفت شربتم ریخته و دیگری از مشقت‌های که در کمپ دیده بود می‌گفت، در درون خودم گفتم چه می‌کشی از دست این رهجو هایت تا اینکه در امتحان کمک راهنمایی قبول شدم و با دستور آقای تراب خانی با یکی دیگر از دوستان برای تشکیل لژیون به نمایندگی سلمان آمدیم و به من گفتند بجای برادر دوستم آقای مهران به لژیون بروم و به دوست دیگرم گفتند شما لژیون جدید تأسیس کن و آنجا بود که من به‌یقین رسیدم که دوستم با رفتنش کنگره را به من نشان داده است.

از آقای مهندس و خانواده عزیزشان، از آقا رضا راهنمایی عزیزم که صادقانه خدمت می‌کنند از کمک راهنما علی جمالی و علی کاظمی، از آقا جلال، از ایجنت قبل و ایجنت فعلی، از قسمت OT نشریات از هم‌سفرم که همیشه کنار من هستند از راهنمای هم‌سفرم و کلیه اعضای کنگره تشکر و قدردانی می‌کنم.


 

نگارش: مسافر مجید فروغی
ویرایش: مسافر فرزاد
عکس: مسافر محمد
نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

 





نوع مطلب : کنگره 60، 
برچسب ها : سالگرد رهایی،
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 1 شهریور 1396 :: نویسنده : امیر پنجه پور

به نام قدرت مطلق الله
جشن سومین سال رهایی مسافر رسول نصر رهجوی کمک راهنمای محترم جناب آقای رضا شوشتری را در روز پنجشنبه
1396/06/02 در نمایندگی شیخ بهایی جشن میگیریم.




نوع مطلب : کنگره 60، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 1 شهریور 1396 :: نویسنده : امیر پنجه پور
                           به نام قدرت مطلق الله
روز سه شنبه 96/05/31 لژیون شماره 6 با راهنمایی جناب آقای شوشتری با دستور جلسه : هفت خوان : که مسافر مجید

کنفرانس سی دی مربوطه را به عهده داشتند. در ابتدای جلسه طبق روال هر هفته پرسش و پاسخهایی بین رهجویان و استاد محترم صورت گرفت و در ادامه نوبت رسید به بخش کنفرانس که در اینجا خلاصه ای از سخنان مسافر مجید عنوان میگردد.

مسافر مجید : بر اساس سی دی هفت خوان ، جناب آقای مهندس معتقدند مشکلات و گرفتاریهایی که در سر راه انسان  پدیدار میگردد . خودش باید آنها را رفع نماید یعنی تا زمانی که انسان خودش تصمیم نگیرد که مشکلاتش را حل کند هیچ کس قادر به حل آنها نیست . همچنین انسان نباید تصور کند که وقتی مشکلی را رفع کرد دیگر مسیر زندگیش هموار میگردد ، هرگز اینگونه نیست چرا که انسان وفتی از یک مرحله ای وارد مرحله بالاتری میشود باطبع موانع وسختیهای بیشتری آشکار میگردد که باز باید با آنها نیز دست به گریبان شود تا بتواند از سر راه خود بردارد و مجددا وارد مرحله بالاتری شوند.






نوع مطلب : کنگره 60، گزارش دستور جلسات لژیون، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 1 شهریور 1396 :: نویسنده : امیر پنجه پور
به نام قدرت مطلق 

روز سه شنبه 31 مرداد ماه 1396 جلسه چهاردهم از دور سیزدهم کارگاه  آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهایی اصفهان به نگهبانی مسافر مجتبی   استادی  مسافر علی  و دبیری مسافر    مجید بادستور جلسه"سیستم ایکس" رأس ساعت 17 آغاز به کار  نمود.

خلاصه سخنان استاد

ما موقعی میتوانیم  بیماری اعتیاد را درمان کنیم که شناخت مناسبی در مورد سیستم های بدن و تخریبهایی
 که مواد روی جسم انسان ایجاد میکند داشته باشیم 

سیستم ایکس سیستم تولید کننده مخدر های طبیعی بدن شامل غدد و هرمونها و واسطه های شیمیایی (لوروترانسمیترها ) میباشد که به دلیل مصرف مواد مخدر جایگزینی مزمن صورت گرفته و مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد مخدر درونی شده و باعث تخریب در این سیستم شده است و واسطه های عصبی که در تمام بدن انسان هستند و کوچکترین آنها نرون نام دارند و نورونها باید مواد مخدر طبیعی مانند  انکفالین ، آدرنالین ، دینورفین ، اندورفین و ... را بسازند و به جاهای لازم بدن ببرند و در اثر مصرف مواد بیرونی این سیستم ضعیف شده و در آن تخریب بوجود آمده است و همین باعث میشود که در اثر قطع ناگهانی مواد علائمی در جسم و روان ما پدید می آید.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
سه شنبه 23 خرداد 1396 :: نویسنده : امیر پنجه پور
به نام قدرت مطلق الله

خلاصه عملکرد لژیون شماره 6 در روز سه شنبه مورخه 96/03/23 .

سلام دوستان امیر هستم مسافر؛
ضمن قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان در این ماه پر خیر و برکت ، به اطلاع شما میرسانم که جلسه کارگاههای عمومی در تاریخ اعلام شده با دستور جلسه « که چی ؟»  از ساعت 17:30 برگزار میشود. و بعد ازآن متعاقبا کارگاههای خصوصی لژیونها دایر میگردد. که در آغاز به مدت 10 دقیقه دوستان هم لژیون میتوانند سوالات خود را از راهنمای محترم جناب آقای شوشتری بپرسند ، و در ادامه نوبت به کنفرانس به استادی مسافر اکبر با دستور جلسه «مرز» ،میرسد.
لازم به ذکر است
مسافر علی و مسافر رسول بصورت داوطلبانه قصد مشارکت در خصوص دستور جلسه مرز را دارند.
بعد از اتمام مشارکت که همزمان میشود با اذان مغرب ، دوستانی که در تهیه افطاری خدمت میکنند ،شروع به توزیع افطاری و پایان جلسه مینمایند.




نوع مطلب : گزارش دستور جلسات لژیون، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


( کل صفحات : 6 )    1   2   3   4   5   6   
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات