ســکوت همیــشگی

لــبخـند بزن !

تو نســل ما .. 

با این همه مشغله های کوچیک و بزرگ که ایجاد میکنیم واسه خودمون ..

بــاید جایی باشه که به دور از همه چی ... فقط بیای بنویسی و خالی شی 

از هرچی .. شادی . غم و ... 

بنویسی بدون اینکه نگران باشی نکنه قضاوت الکی بشه دربارت یا کلی چیزای دیگه !

لبخند فراموش نشه ! 


نوشته شده در دوشنبه 18 بهمن 1395 ساعت 10:07 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

ســـــــــــــــــــــلام علیکم حالتون چطوره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میدونم خوبید همگی اصن مگه دلیلی هست واسه بد بودن حال 

مگه میشه ؟؟؟؟؟/ مگه داریم ؟؟؟؟؟؟؟؟

عاقا عرضم به خدمتتون که منو ببخشید بخاطر اینکه کم سر میزنم
هم درگیر امتحانات هستم هم اسباب کشی 

بسی خسته گشتیم

ایشالا از آخر هفته بعد 24 ساعته تو وبلاگم و به همگی هم سر میزنم

همیشـــــــــــه بخندید

نوشته شده در دوشنبه 1 خرداد 1396 ساعت 10:30 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

ham (5)


هیچ وقت نمی فهمـــی چقدر قـــوی هستی…

مگـــر زمانی

شـــرایط جوری میشه که

 تنهـــا راهت اینه که قـــوی باشی…

نوشته شده در سه شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 07:52 ب.ظ توسط دخترک کامنت |




Image result for ‫تکست شاخ‬‎


خیلی راحت است که آدم

روز به همه چیز بی اعتنا باشد

 اما شب همــه چیز فرق می کند




نوشته شده در سه شنبه 8 فروردین 1396 ساعت 07:50 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

سالی که گذشت روزای زندگیمون بود

مگه میشه بگیم همه اش خوشی بود

مگه میشه بگیم همه اش تلخی بود

اما میشه گفت همه اش درس بود

اما نمیشه گفت همین بس بود...

باید ببینیم بعد این یه سال رسیدیم به بلوغی که مسئول اشتباهاتمون باشیم بی اون که بندازیمشون گردن دیگرون...؟

باید ببینیم انقدر قدرتمند شدیم که کسایی رو که زخمیمون کردن ببخشیم
از کسایی که زخمی کردیم طلب بخشش کنیم...؟

باید ببینیم وقتی سرمون رو میگذاریم رو بالشِ آخرین شب سال 
با دوستمون، با خانواده مون، با اجتماعمون،
از همه مهم تر با خودمون چند چندیم؟

باید ببینیم امسال خدارو چقدر توو تک تک لحظه هامون حاضر دیدیم

چقدر خودمون رو دیدیم
چقدر جلوی پامون رو
چقدر دورتر هارو...؟

باید ببینیم توو تک تک لحظه های امسال حاضر بودیم
یا غایب بودیم و یکی دیگه جامون حاضر زده...؟

باید امسال این آخر سال رو متفاوت ببینیم
یه سفره هفت سین بچینیم از اونچه که میخوایم باشیم

بشینیم کنارش
چشمامون رو ببندیم و دعا کنیم
توپ رو که در کردن
دوباره متولد بشیم...
اجباری در کار نیست
این تولد اینبار به انتخاب ماست 

عیدتون پیشاپیش مبارک


نوشته شده در شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 09:03 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

حالم این روزا حال خوبی نیست

مث حالِ عقاب بی پرواز

شکل حالِ ژوکوند بی لبخند

مثل احوالِ تار بی شهناز 


حالم این روزا حال خوبی نیست

قلوه سنگی تو کفش این دنیا

من به روزای شاد مشکوکم

شک دارم ختم ماجرا اینجاست


من سفر کردم از ترانه شدن

کوچ کردم به سرزمین سکوت . . .

نوشته شده در پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت 06:20 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

درماندگی یعنی

تو اینجایی

من هم همین جایم

ولی دورم ...

تو اختیارِ زندگی داری

من زندگی را

سخت

مجبورم ...

نوشته شده در پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت 06:19 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

بی تو بودن زخمی ست که هرگز التیام نمیابد


صفحه های زندگی ام این روزها ، بی تو ،


سفید سفید میگذرند…


خالی ، بدون کلام



نوشته شده در شنبه 7 اسفند 1395 ساعت 07:45 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

سهم من از آن همه دلتنگی،

شد یه اتاقک خالی،

گوشه ای از این شهر بارانی !

بین خودمان بماند،

داخل اتاقم هم

همیشه بارانیست !

تمام عکس هایت خیس شده اند

لباس هایت هم !

کاش میشد باز آرزویت کنم،

باز برای بار اول آشنا شویم،

عاشقت شوم،

زندگی کنیم !

سرت را درد آوردم

بروم کم کم . . .

متن هم دارد

خیس میشود 

نوشته شده در شنبه 7 اسفند 1395 ساعت 07:42 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

تا حالا فقط یه بار تو قرعه‌کشی برنده شدم

که اونم بعد شام قرعه‌کشی کردن

سر این که کی ظرفارو بشوره اسم من دراومد 


نوشته شده در شنبه 7 اسفند 1395 ساعت 07:39 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

واااااایییی ســـــــــــلاممممممم 

این چند وقت اینقدر درگیر بودم اصلا نتونستم سر بزنم به اینجا ...

امیدوااااارم حال همگی خوب باشههههه

منو فراموش نکنید

فدای همگی 

نوشته شده در سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت 09:40 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

ســـلام ســـــلام صبح زمستونیتون بخیر 

نگید صبح نیست ظهره .. من هروقت از خواب بیدار شم صبحه 

عاقا جااتون خالی دیشب رفتیم تولد .. هوااا بس ناجوان مردانه سرد بود یعنی باید به این هوا بگیم مشکلت دقیقا چیه با ما ؟؟؟؟

خوووو چــــــــــــــرا اینقدر سرده واقعا ؟؟؟؟

یعنی دیگه آخراش از سرمای زیاد بدنمون سـر شده بود 

اوا راستی خـــوبید ؟؟؟؟ ببخشید اینقدر حرف زدم یادم رفت 


مواظــــب لبخنداتون باشـــید 
تو مشکلات قوی باشید 



نوشته شده در چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 11:07 ق.ظ توسط دخترک کامنت |

عـاقا ســــــــلام 

به قول نیما تو خندوانه عشــقا چــٌـطـٌــورید ؟؟؟؟

من که خیــلی خوبــم 


اصن پیچوندن مدرسه به قدری به آدم انرژی میده که نگــــــو 

البته ها من اینقدر میخوام برای کنکور بخونم وقت کم میارم بخاطر همین بعضی روزا نمیرم مدرسه ( الکی ) 

ما که نمیخونیم ولی ایشالا اونایی که میخونن رتبه خوب بیارن به جای ما 

نوشته شده در سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت 12:54 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

مشکل ما در فهم زندگیست

لذت بردن را یادمان ندادند

همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم که

بهترین روزهای زندگیمان را تشکیل می دهند

مدرسه..دانشگاه..کار

حتی در سفر

همواره به مقصد می اندیشیم

بدون لذت از مسیر

غافل از اینکه زندگی

همان لحطاتی بود

که میخواستیم بگذرند


نوشته شده در سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت 12:53 ب.ظ توسط دخترک کامنت |

یاید یه لیست بنویسیم طوری که هر سطرش با این کلمه شروع شه: "چقدرخوبه که"...
مثل این:
چقدر خوبه که میتونم هنوز لبخند بزنم...
چقدر خوبه که سالمم...
چقدر خوبه که خانوادم رو دارم...
چقدر خوبه که میتونم  هنوز آبی اسمون رو ببینم..
چقدر خوبه که میتونم انسانیت درونم رو حس کنم..
چقدر خوبه ک...

بیاین برای یه بار هم که شده،داشته هامون رو به یاد بیاریم
نه نداشته هامون رو!
خداجون!شکرت...❤️


نوشته شده در دوشنبه 18 بهمن 1395 ساعت 10:41 ب.ظ توسط دخترک کامنت |


پیچك دات نت طراح قالب