
ﻋﻤﺮ
ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﺻﺖ
ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
ﺗﺼﻤﯿﻢ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻢ ...
ﭘﻨﺠﺮﻩ
ﻋﺸﻖ !!...
ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺑﻪ
ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﺸﻮﺩ...
ﺁﻥ ﻃﺮﻑ
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﺩ...

آدم هر چقدر جدی و خشک باشه
وقتی یه بچه با تفنگ اسباب بازیش بهش شلیک می کنه
باید بمیره ...!
موضوع انشا : وقتی بزرگ شدید میخواید چه کاره شوید ؟
کودک سرطانی : به نام خدا, من بزرگ نخواهم شد...
لازمه خوشبختی جذب کردن چیزهای تازه نیست,
بلکه
حذف کردن افکارکهنه است,
افکاری که به هیچ دردی نمی خورد.



با خود صحبت کن
خیلی چیزها داری که به خودت
بگویی
وخیلی سوال ها داری که باید از خودت بپرسی.


قند خون مادر بالاست
ولی دلش همیشه شور می زند برای ما
اشک های مادر مروارید شده است در صدف چشمانش
دکتر ها اسمش را گذاشته اند آب مروارید
حرف ها دارد چشمان مادر
دستانش را می بوسم داستانی دارد دستانش
انسان های ساده را احمق فرض نکنید؛
باور کنید آنها خودشان نخواستند که هفت خط باشند...
اگر پاهایت نتوانند تو را به ادای نماز ببرند
انتظار نداشته باش که بتوانند تو را به بهشت ببرند.
تنها کسی که لبخند مرا خواست عکاس بود
که او هم پولش را گرفت.
امروز که سربرحرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو!به غریبی سوگند
دل کندن ازاین ضریح مشکل شده است
