اگر شما هم در خانه یک کودک در سن پیش دبستانی دارید و اگر کارهایی می
کند یا حرف هایی می زند که مطابق رفتارهای گذشته او و تربیت رایج در خانه ی
شما نباشد.
برخی از آنها طبیعی است و ما راهکارهایی برای مواجهه با این رفتارها برای تان داریم:
استفاده از كلمات نامناسب و زشت، جواب پس دادن:
تقریباً تمام كودكان در سنین پیش دبستانی گاه از كلمات نامناسب استفاده
میكنند. گاهی آنان كلماتی زشت به زبان میآورند كه باعث شرمندگی والدین
میشود.دلیل روشن به كارگیری این كلمات، شنیدن آنها در منزل یا مهد كودك
یا محیط های دیگر است. زمانی كه كودك از این عبارات استفاده میكند
معمولاً با توجه شدید و واكنش بیش از حد والدین روبرو میشود كه باعث
تكرار بیشتر این كلمات خواهد شد.
راهكارهای زیر میتوانند در برخورد با این رفتار كودك كمك كننده باشند
ـ اگر كودك برای اولین بار از این كلمات استفاده میكند بهتر است
معنای آن را از كودك بپرسید. اگر وی بتواند معنی كلمه را بگوید برایش توضیح
دهید كه این كلمه دیگران را ناراحت میكند و نباید در خانه استفاده شود.
ـ در مراحل اول آرام ماندن و نادیده گرفتن این عبارات و دور نگهداشتن
كودك از محیط هایی كه در آنها چنین كلماتی استفاده میشود بهترین روش
برخورد است.
ـ اگر با وجود نادیده گرفتن این رفتار ادامه یابد از شیوههای تنبیهی مناسب مانند منزوی سازی یا محروم كردن بهره گیرید.
ـ به كودك كلماتی بیاموزید كه بتواند احساس ناكامی و ناراحتی خود را به صورت مودبانه ابراز كند.
جواب پس دادن اغلب شیوهای برای نشان دادن نافرمانی و لجبازی كودك و نشانهای از تكامل كودك برای به دست آوردن استقلال است.
تنشهای زندگی روز مره
مانند به دنیا آمدن كودك دیگر یا تغییر منزل ممكن است این رفتارها را تشدید
كند. در مواجهه با این مشكل توصیههای زیر را به كار گیرید:
ـ به خاطر داشته باشید كودكان پیش دبستانی نیاز به ابراز وجود و احساسات
خود دارند. بنابراین اجازه ابراز نظر به صورت مودبانه را به آنان بدهید.
ـ سعی كنید انتظارات خود را با توانایی كودك تطبیق دهید.
ـ در صورت نافرمانی و بی ادبی كودك در پاسخ دادن، از روشهای تنبیهی مناسب استفاده كنید.
ـ رفتارهای مناسب وی را تشویق كنید.
پرخاشگری و حملات بدخلقی (قشقرق)
پرخاشگری كودكان علل مختلفی دارد. كودكان كوچكتر ممكن است به علت این كه
نمیدانند احساسات ناخوشایند خود مانند خشم و ناكامی را چگونه با كلمات
ابرا كنند به پرخاشگری روی آورند. صحبت با كودكان و كمك به آنان برای بیابن احساساتشان بدون پرخاشگری در این موارد مفید است.
كودك ممكن است شاهد دعوا و پرخاشگری والدین یا دیگر
اعضای خانواده باشد و از این رفتارها الگو برداری كند. بنابراین كنترل محیط
منزل، عدم به كار گیری پرخاشگری در روابط بین فردی اعضای خانواده و همچنین
نظارت بر برنامههای تلویزیونی كه كودك مشاهده میكند میتواند این
اثرات را تا حد ممكن كاهش دهد.
قوانین را به صورت روشن به كودك بگویید. او باید بداند
احساس خشم و ناكامی طبیعی است ولی مرزهایی برای شیوه ابراز آن وجود دارد
مثلاً زدن دیگران ممنوع است
گاهی به مرور زمان كودك یاد میگیرد كه با بد خلقی و پرخاشگری
میتواند به آنچه میخواهد دست یابد. اگر والدین در برابر داد و فریاد یا
پرخاشگری وی تسلیم شوند او در مییابد این رفتار راهی برای گرفتن آنچه
میخواهد از بزرگسالان است. بعضی كودكان با فرد خاصی مانند مادر یا مادر
بزرگ بیشتر این رفتارها را نشان میدهند تا با دیگر اعضای خانواده. این
موضوع اهمیت برخورد یكسان و یكنواخت همه بزرگسالان در خانواده و اطراف كودك
را نشان میدهد. اگر كودك در یابد كه هر وقت و هر كجا پرخاشگری كند پیامد یكسانی متحمل میشود چنین رفتاری قطعاً كاهش مییابد.
بنابراین علیرغم علت پرخاشگری و بدخلقی كودك رعایت بعضی اصول میتواند موجب كاهش این رفتارها شود:
ـ در انتظارات خود از كودك و به كارگیری روشهای تربیتی
در زمانها، مكانها و توسط افراد مختلف مانند مادر، پدر، مادربزرگ و... تا
حد ممكن یكنواخت عمل كنید. قابل پیشبینی بودن پیامد یك رفتار به كودك احساس امنیت میدهد و وی را از سر درگمی میرهاند و مشكلات رفتاری وی را كاهش میدهد.
ـ قوانین را به صورت روشن به كودك بگویید. او باید
بداند احساس خشم و ناكامی طبیعی است ولی مرزهایی برای شیوه ابراز آن وجود
دارد مثلاً زدن دیگران ممنوع است.
ـ در صورت پرخاشگری كودك از روشهای تنبیهی مناسب مانند منزوی سازی استفاده كنید.
ـ بر اثر بد خلقی و قشقرق كودك تسلیم خواستههای غیرمنطقی او نشوید.
این رفتار كودك را نادیده بگیرید. (در عین حال ایمنی كودك را در نظر داشته
باشید. اگر وی به كار خطرناكی دست زد بلافاصله باید مداخل كنید).
ـ تلاش كودك برای ابراز مناسب احساسات ناخوشایند مثل خشم را تشویق كنید.
ـ موقعیتهایی كه كودك بیشتر دچار بدخلقی و پرخاشگری میشود مانند زمانی
كه خسته، گرسنه یا خواب آلود است را شناسایی كرده، توجه به نیازهای جسمانی
و روانشناختی كودك را در برنامه ریزیهای روزانه خود در اولویت قرار
دهید.
ج ـ دزدی
تا سن سه سالگی بیشتر كودكان معنای دزدی را درك نمیكنند و حداقل یك
سال دیگر طول میكشد تا آنها مفهوم مال من و مال تو را در یابند.
اگر كودك وسایل دیگران را بدون اجازه بر میدارد راهكارهای زیر را به كار برید:
ـ آرامش خود را حفظ كنید و واكنش بیش از حد نشان ندهید.
ـ برای وی توضیح دهید كه چیزهایی كه متعلق به دیگران است نباید برای خود بردارد.
ـ به كودك بگویید صاحب آن شیئی برای از دست دادن آن، غمگین و ناراحت میشود.
ـ مطمئن شوید كه وی شیئی موردنظر را به صاحبش برگردانده و عذرخواهی كند.
ـ به خاطر داشته باشید با این كه كودك ممكن است بداند دزدی كار بدی است
چون دیگران به وی چنین گفتهاند تا سن 7 ـ 6 سالگی ممكن است بدرستی علت بد
بودن آن رفتار را درك نكرده و در باره آن احساس گناه نكند.
ـ در صورتی كه این مشكل به صورت مكرر و مزمن رخ دهد حتماً با یك مشاور یا روانپزشك كودك مشورت كنید.
د ـ دروغگویی:
دروغگویی یكی از رفتارهای شایع كودكان است كه اغلب والدین را خیلی ناراحت میكند.
دروغگویی كودكان معمولاً سه دلیل عمده دارد:
1ـ كودك واقعیت و خیال را در هم میآمیزد و گاه تصورات خود را كاملاً
واقعی میپندارد. معمولاً تا 6 یا 7 سالگی، توانایی كودك برای افتراق
وقایع واقعی از خیالی، كامل نشده است.
2ـ كودك به نوعی تفكر آرزومندانه پسرفت كرده است و بدین طریق با یك
واقعیت غیرقابل تحمل انطباق مییابد. مثلا كودكی كه پدرش وی را ترك كرده
است ممكن است داستانهایی در باره این كه پدرش شماره تلفن وی را نمیداند
بسازد. گاهی كودك با چنان شدتی خواستار این آرزوها است كه خود نیز باور
میكند آن چیز را به دست خواهد آورد. مثلاً «من دوست دارم یك دوچرخه داشته
باشم» ممكن است است به «من برای تولدم یك دوچرخه هدیه میگیرم» تبدل شود.
3ـ كودك به منظور فرار
از تنبیه یا انتقاد دروغ میگوید. وی ممكن است بداند آنچه كه میگوید
حقیقت ندارد ولی بتدریج خودش هم بخشهایی از آن را باور میكند. گاهی اوقات كودكان با هوشتر بیشتر به دروغگویی پناه میبرند تا تایید والدین را از دست ندهند و از عواقب كار خود فرار كنند.
اگر
كودك برای فرار از پیامد كار اشتباهش دروغ بگویید بهتر است به جای واكنش
شدید نسبت به دروغ گفتن، در باره كار اشتباه او و علت بد بودن كارش با وی
صحبت كنید
توصیههای زیر در برخورد با دروغگویی میتوانند كمك كننده باشند:
ـ در مواجهه با كودكی كه دروغ گفته است آرامش خود را حفظ كنید و سعی كنید آرام بمانید.
ـ سعی كنید نوع دروغ كودك را تعیین كنید و بسته به آن واكنش مناسب نشان دهید.
ـ اگر كودك با موقعیتی دشوار روبرو است و آرزوهایش را به عنوان واقعیت
بیان میكند وی را تشویق كنید كه به جای این كار به بیان احساساتش بپردازد
و از دیگران برای حل مشكلات كمك بخواهد.
ـ اگر كودك برای فرار از پیامد كار اشتباهش دروغ بگویید بهتر است به
جای واكنش شدید نسبت به دروغ گفتن، در باره كار اشتباه او و علت بد بودن
كارش با وی صحبت كنید.
ـ زمانی كه میدانید كودك كار بدی كرده است خود را درگیر بحث با وی
برای اعتراف گرفتن نكنید. مثلاً اگر كودك كیك تولدی را كه پخته اید بی
اجازه خورده است و آثار شكلات روی كیك را در اطراف دهانش میبینید به جای
اینكه بپرسید «آیا تو كیك را خورده ای؟» و او به دروغ «نه» بگوید، وی را
جلوی آینه ببرید و بگویید «كیك خورده شده و به صورت تو شكلات آن چسبیده
است. من از تو خواسته بودم به كیك بدون اجازه دست نزنی». در این صورت موضوع
صحبت به جای دروغگویی كودك به پیروی از قوانین باز میگردد.