زندگی
از خدا دیگر هیچ نمیخواهمدیگر هیچ آرزویی ندارم
رویایم را میخواستم که به آن رسیدم
دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم
رویایی که همان دنیای من است
و تویی که همان دنیای منی
+ نوشته شده در سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت 01:43 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
عشق تو...
عشق تو
شوخی زیبای بود که خداوند با قلب من کرد
تو حالا بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم
تمام این تنهایی تاوان جدّی گرفتن آن شوخی است
+ نوشته شده در چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 ساعت 08:43 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
...
گاهی وقتا مجبوری احمق باشی
روی کاغذ می نویسم دستهای تو
و روی آن دست میکشم
+ نوشته شده در یکشنبه 5 خرداد 1392 ساعت 11:11 ق.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
...
برایم سیگاری آتش بزن
میان لبهایم بگذار و دور شو ...
پر از باروتم
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 خرداد 1392 ساعت 02:54 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
کودکی
آرام آرام به خواب میروم
بی آنکه کسی برایم لالایی بخواند
بی هیچ قصه ای
در خواب نمیخندم
بالشم نمناک نمی شود
بیدار میشوم
بی هیچ بوسه ای
.
.
.
.
.
یادم نبود
دیگر کودک نیستم
+ نوشته شده در پنجشنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 12:33 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
سکوت
خسته ام
تکیه زدم بر دیواری از سکوت
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را می خراشد
و نقشی میزند از یادگاری
یادگاری هایی که سواد خواندنش را کسی
جز خدا ندارد
+ نوشته شده در چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 11:14 ق.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
...
حالم خوب است
اما دلتنگ آن روزهایی شده ام
که می توانستم از ته دل بخندم
+ نوشته شده در چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 11:07 ق.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
حرف نزده
بعضی حرفارو نمیشه گفت
باید خورد ...
ولی بعضی حرفارو نه میشه گفت نه میشه خورد
میمونه سر دل
میشه دلتنگی
میشه بغض
میشه سکوت
میشه همون وقتایی که خودتم نمیدونی چته ..... !!
+ نوشته شده در پنجشنبه 5 اردیبهشت 1392 ساعت 06:14 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
...
آخیش که چقدر گریه آدمو
سبک میکنه
اونم بعد از یه هفته پر حاشیه
دلت میخواد زودتر آخر هفته بشه و یکم دور شی از این همه افکار آزار دهنده
ولی ناخواسته یه بغض بزرگ مثل یه کوه تو گلوت سنگینی میکنه
اونقدر که صدای هق هق گریه هات تمام فضای اتاقتو پر میکنه
اشکات پهنای صورتت رو می پوشونه
ولی با یه دنیا احساس سستی و بیحالی از اونهمه گریه
نفس عمیقی میکشیو احساس سبکی میکنی
احساسی که می ارزه به تمام احساسا
همین احساس سبکی کافیه واسه جبران یه هفته پر درد
و این تنها چیزیه که این روزا به عمق وجودم میشینه
+ نوشته شده در جمعه 23 فروردین 1392 ساعت 07:32 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
خدا
خدایا سرده این پایین
از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی بیا دست منو ها کن
خدا گاهی که دلتنگم از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم
تو هم دلتنگو غمگینی ...!!
+ نوشته شده در یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 08:06 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
...
دلم گرفته
باید برم
+ نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 09:50 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
عاقبت ...
همون موقع
همون لحظه
با اون احوال خیلی بد
درست وقتی که می رفتی
دلم شور تورو می زد
همون وقت که تورو داشتم
یهو از دست می دادم
از اون شب به خودم هر شب
چقدر لعنت فرستادم
رفتی که تنها بمونم با خودم
هیزم آتیش تنهایی شدن
باعث اون همه تنهایی منم
عاقبت باید که تنها می شدم ...
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت 02:04 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
نفرین
ای کاش دنیام با همه خوبی ها و بدی هاش آتیش بگیره
+ نوشته شده در دوشنبه 14 اسفند 1391 ساعت 12:45 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
عشق
همه ی عمرم را جمع می کنم
و برای دیدن تو
آماده می شوم
عجله کن
فرصت برای فکر کردن نیست
با همین یک نگاه
باید عاشق شویم …
+ نوشته شده در چهارشنبه 9 اسفند 1391 ساعت 02:22 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
زندگیم ...
بودنت را دوست دارم
وقتی مرا دربر می گیری
و به آغوشت سفت مرا می فشاری
وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم
جز تو
و چه شیرین است این اجبار ...
+ نوشته شده در چهارشنبه 9 اسفند 1391 ساعت 02:01 ب.ظ توسط عاطفه کیانی|
نظرات()
.: تعداد کل صفحات 4 :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ]