justkore
سلام من پرنیا مدیر وبلاگ هستم خوشحال می شم که ازوبلاگم دیدن کنید ونظربدید امیدوارم لحظات خوبی رادر وبلاگ من سپری کنید
آیا میدانید نظر گذاشتن باعث کوتاه شدن عمر شما نمیشود؟! آیا میدانید نظر گذاشتن فقط چند ثانیه طول میکشد؟! آیا میدانید نظر گذاشتن باعث شادی دل ادمین و بالارفتن انگیزه وی میشود و 1 در این دنیا و 100 در آخرت ثواب دارد؟! آیا میدانید خرابی ماوس به خاطر نظر گذاشتن نمیباشد؟! اگه همه اینها رو میدونی پس نظر رو بذار دیگه!! عــــــــــــــــــه !! الان میخوای بزاری دیگه نه؟ فقط یه دونه که اگه نباشیم تمام عروسک های دنیا بی مادر میشن رنگ های صورتی تو مغازه ها خاک میخوردن پاستیل فوروشی ها ورشکست میشدن خونه سوت وکور میشد و کسی دیگه جنگولک بازی در نمیاورد دیگه کسی نیست مامانش سرش غر بزنه پسرا دققققققق میکردن سوسکا افسردگی میگیرن چون کسی ازشون بترسه تو یخچال جای سالاد خالی میموند ظرفای چینی چن سال کار میکردن و نمیشکستن واقعا عجب چیزی همستیمااااا خلاصه: . . .کوچه تنگه بله دختر قشنگه بله....!!!! روزمون مبارک!!! اَندَکـی تـَعـَمُل لُطـفـا ........ بَـرای بَرقَراری اِرتـبآط بـآ نویسنـدِه ی ایـن مَـتـن [ کـلیـک کُنـید ] دَر صـورتِ کُپـی کَردَن ذِکـر آدرسِ نـویسَنـدهـ اِلزامـیست ... بنیامین بهادری دیشب این متن و عکس را به یاد همسرش، روی اینستاگرام خود منتشر کرد «روز عشق من و تو، ٢٢ دى ماه ١٣٧٩ ساعت گرگ و میش، درست سیزده سال پیش در چنین ساعتى همین جا، حالا من سویشرت سورمه اى اون روز تو رو پوشیدم و پایین ولنجک رو به روى در نمایشگاه منتظر تو که بیایى و از کنارم رد شوى و من با تمام معنویت اون سال ها تو را بخواهم و …»
گفتم:ببخشید چی واقعا؟
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد؟
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن!!
ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید
گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم : آره تو راست میگی برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا باید زانو زد... حقا که سر پایین انداختن کمه!
پـیـام دادم ..
سلام قـلفونت بلم عجـیـقـم جـوجـوت دلـش بلای آغـوش گـلمـت تـنگ شـده
فرستادمش واسه چند تا شماره الکے
یکیش جواب داد:
وای مریم میدونستم بالاخره بر میگردی,میدونستم میبخشیم بیا بغلم
من : چشم عجیج دلم
اون :حالا یه بوس بده
من : 0_o دیدم داره خاک بر سری میشه دیگه جوابشو ندادم :|
یکیش زنگ زد با صدا دخترونه گفتم الوووو
یه صدای کلفتے گف : الو و درد پدر سوخته ول کن بچم رو ,,, سعید میخواد درسشو بخونه
من : ولے من بدون سعید میمیرم
سعید عجق منه سعیددددددد دوست دارم قوفونت بلم
اون : شتلــــــــــق (صدای شتلق طوری بود که کاملا مشهود بود گوشے رو تو سر سعید خورد کرده )
یکیش پیام داد :
زنم پیشم نشسته بـعدا جـواب میدم باز که سیم کارتتو عوض کردی
من : ؟_؟
نـتیـجـه گیـری اخـلاقـی : بـه پـدر مـادر خـود نـیکـے کنید
هنوز تصمیم نگرفته بود چه کسانی رو دعوت کند.
لیست مهمان ها و کار های عروسی ذهنش را پر کرده بود!
برای عروس بسیار مهم بود که چه کسانی حتما در عروسی اش باشند.
از این که دایی اش سفر بود و به عروسی نمی رسید دلخور بود..
کاش می آمد..
خیلی از کارت ها مخصوص بودند!
مثلا فلان دوست.. فلان فامیل .. فلان مدیر!!
خود و همسرش کارت ها را می بردند و سفارش می کردند که حتما تشریف بیاورید
خوشحال می شویم.. اگر نیایید دلخور می شویم.
دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد.. همه باشند و حسابی خوش بگذرانند.
همه چیز هم تدارک دیده بود..
آهنگ.. گروه های ارکس.. و بسیاری چیزها و افراد و وسایل دیگر!
آنها حتما باید باشند بدون آنها که خوش نمی گذرد!
بهترین تالار شهر را آذین بسته بودند.. چندتا از دوستانشان هم که خوب میرقصید دعوت کردند بالاخره مجلس گرم کن خوبی بوند!
آخر شوخی نبود که.. شب عروسی بود
همون شبی هزار شب نمی شه..
همان شبی که عروس وقتی بله می گوید تمام مردان شهر به اون محرم می شوند.
این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر می گیرند فهمیدم.
همان شبی که فراموش می شود عالم محضر خداست!
اما نه.. یادم آمد!
این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصییت کنید!
همان شبی که حتی داماد هم آرایش می کند..
همه و همه آمدند حتی دایی که مسافرت بود.. همه بودند!
اما........
کاش امام زمان هم حضور داشت!حق پدری دارد بر ما! مگر می شود اون نباشد؟!
آخه عروس که برای ایشان کارت دعوت نفرستاده بود !
با این حال آقا آمده بودند!
ولی متأستفانه به تالار که رسیدند سر در تالار نوشته بود " ورود امام زمان ( عج ) اکیداً ممنوع " !!!!
آقا دور از تالار ایستادند و فرمودند: دخترم عروسیت مبارک! ولی ای کاش کاری می کردی که من هم می توانستم بیایم!
دخترم من آمدم اما...
گوشه ای نشسته و برای خوشبختی آن دو دست به دعا برداشت! ))
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا ؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری آقا ...
گفتم: نه من فقط دختر دارم
چند بار کوبید بر سینه اش که الهی،الهی خدا بهت یک پسر بدهد
من هم چندبار کوبیدم بر سینه ام،که الهی،الهی خدا یک جوعقل به تو بدهد
خدا وقتی به کسی دختر میدهد،به او میگوید به شکرانه این دختر
نماز شــکر بخوان انا اعطینــاک الکوثرفصـــل لربــک...
حدیث داریم خانه ای که درآن چند دختر داشته باشد،محل رفت و آمد ملائکه است ....
خدایابه خاطر هر چی دادی و ندادیبه هر چی صلاح دونستی فکرشو بکنیم که می دهی و ندادی و هر آن چه که فکرش را نمی کردیم ،دادیبه هر چی که صلاح دونستی بهمون بدهی و صلاح دونستی بگیریبه خاطر بهترین هات و بهترین هایی که به ما بخشیدیبه خاطر تمام نفس هایی که در راهت کشیدیم و تمام نفس هایی که در راه دیگر خرج کردیم و با توبه امان بخشیدیبه خاطر داشتنت در هر لحظهشکرخدایا هزار بار تو را شکر
شهریور 1393(3)
مرداد 1393(1)
تیر 1393(4)
خرداد 1393(4)
اردیبهشت 1393(3)
اسفند 1392(4)
بهمن 1392(4)
دی 1392(1)
آذر 1392(1)
مهر 1392(1)
شهریور 1392(1)
نویسندگان:
بروزرسانی:
بازدید امروز:
بازدید دیروز:
بازدید ماه:
بازدید ماه پیش:
بازدیدکل:
آخرین بازدید: