انسانم آرزوست ....! از دیو و دد ملول بود و با چراغ گرد شهری می گشت. در جست و جوی انسان بود. قلیلی گفتند "نگرد که ما گشته ایم و آنچه می جویی یافت نمی شود". گفت: می گردم زیرا گشتن از یافتن زیباتر است و گفت: قحطی است نه قحطی آب و نان که قحطی انسان. کثیری بر آشفتند و به کینه بر خاستند و هزار تیر ملامت روانه اش کردند که ما را مگر نمی بیینی که منکر انسانی. چشم باز کن تا انکارت از میانه بر خیزد. خنده زنان گفت: پیشتر که چشم هایم بسته بود هیاهو می شنیدم . گمانم این بود که صدای انسان است چشم که باز کردم اما همه چیز دیدم جز انسان!! خنجر کشیدند و کمر به قتلش بستند و گفتند: حال که ما نه انسانیم تو بگو که این انسان کیست که ما نمیشناسیمش. گفت:آنکه دریا دریا می نوشد و هنوز تشنه است. آنکه کوه را بر دوشش می گذارد و خم به ابرو نمی آورد. آنکه نه او از غم که غم از او می گریزد. آنکه در رزمگاه دنیا جز با خود نمی جنگد و از هر طرف که می رود جز او را نمی بیند. آنکه با قلبی شرحه شرحه تا بهشت می رقصد. آنکه خونش عشق است و قولش عشق. آنکه سرمایه اش حیرت است و ثروتش بی نیازی. آنکه سرش را می دهد آزادگی اش را اما نه. آنکه در زمین نمی گنجد. در آسمان نیز. آن که خدا را به اختیار بنده است و لا غیر و فقط برای او سر به تعظیم خم میکند. او هنوز می گفت که چراغش را شکستند و با هزار دشنه پهلویش را دریدند... فردا اما باز کسی خواهد آمد. کسی که از دیو و دد ملول است و انسانش آرزوست. |
چقدر خوبن بعضی آدم ها که حال دل آدم را خوب می کنند
اونم بسادگی .... !
آهنگ زیبایی است که هدیه دوستی عزیز هست
سپاسگزارم دوست خوب
ای کاش قدردانی منو میخواندی
یك سری از آدم ها را حاضری همه جوره
كنار خودت داشته باشی؛
به عنوان هر چیزی كه میشود و امكان دارد..
عشق ، دوست ،رفیق..... !
مهم بودنشان است ،
اینكه مطمئن باشیم كه هستند ، چه دور
چه نزدیك،
حتی اگر غریبه ترین آشنا شوند!
حتی اگر دیدنشان سالی یك بار
آن هم درجایی با دوستانِ
مشترك باشد...
باز هم به همین قانع هستیم؛
ما برای داشتن و بودنِ یك سری از آدم ها
در زندگیِ مان
از خودمان و احساسِ مان گذشته ایم...
ادامه مطلب
میخوام چند روزی از چشمِ تموم شهر پنهون شم
برم هم صحبت خاک و رفیق عطرِ بارون شم
میخوام از پاکی چشمه ، یه جسم تازه بردارم
میخوام چند روزی روحم رو به دست باد بسپارم
پشت سر میزارم این شهر شلوغو
پشت سر میزارم این همه دروغو
من به آفتاب یه سلامِ تازه میدم
جا میزارم این روزای بی فروغو
یه سفر رهایی از دلهره میخوام
از طبیعت یکمی خاطره میخوام
دیگه خستم از حصارِ دود و آهن
نفسم تنگه یکم پنجره میخوام
پشت سر میزارم این شهر شلوغو
پشت سر میزارم این همه دروغو
من به آفتاب یه سلامِ تازه میدم
جا میزارم این روزای بی فروغو
شیشه ها ! سنگ چیز خوبی نیست
وصله ها را به من بچسبانید
به شما انگ چیز خوبی نیست
های ! عاشق نشو نمی دانی
که دل تنگ چیز خوبی نیست
کری از پیش یک سه تار گذشت
گفت : آهنگ چیز خوبی نیست
گفته بودی شهید یعنی چه
پسرم ! جنگ چیز خوبی نیست
دکتر اللهیاری
کتاب عقاب قله پوشان
انسان برای دوستان ویژه
وقت ویژه میذاره
که همیشه در نزد اون آد م ها
جای گاهش ویژه باشه ....!
بعدا نوشت رویــROYAـا : افسوس !
پارسایی را دیدم در کنار دریا،که زخم پلنگ داشت و با هیچ
چیز بهبودی نمی یافت.مدت ها در آن حال رنج برد و همچنان
شکر خدای تعالی می کرد.
از او پرسیدند:"که شکر چه می گویی؟"
گفت:"شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه بر معصیتی!!!"
لازم نیست زخم پلنگ داشته باشیم که به هیچ دارو بهتر نشود تا به شناخت تازه و معرفتی نو برسیم زیر همیشه زخم هایی هستند از زخم پلنگ سخت تر
بر دل و جان و بر تن.... شاید که پلنگان بسیارند ! نه از پلنگانی که باید دوستشان بداریم زیرا که نفیسند و نسلیاند در معرض نابودی .... و خطر پلنگانی از نوعی دیگر که نسلشان هرگز منقرض نخواهد شد و کارشان زخم زدن است
پس بعید نیست که ما نیز در کنار دریای زندگی باشیم
با زخم پلنگی که به هیچ دارو به نشود ....اما شکر بر زخم پلنگ، رفتاری عجیب است .چرایی این شکر اما چقدر عجیب تر و زیبا تر !!
شکر چرا بر مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی !
و چه شکر باشکوهی است این شکر
به زندگی ات نگاه کن و ببین کجاها مصیبت است؟ و کجاها معصیت ؟
کجاها به مصیبت گرفتاری و کجاها به معصیت ؟
شاید فراموش کرده باشی که سخت ترین مصیبت ها به معصیتی گرفتار بودن است .
غم هایت را مرور کن ....
شاید بیاد آوری چقدر شکر به جای نیاورده ای !
(عرفان نظر آهاری )
پی نوشت رویا بر گرفته از دکتر علی شریعتی:
خدای خوبم،
هرگز کسی را به آنچه که قسمتش نیست عادت نده!
که یا دلهای کوچک شان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند...
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می کنند؟
نه، همیشه جنگیدن خوب نیست!
این روزها فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن، برای به دست آوردن دل آدمها،
برای اثبات خوب بودن نباید جنگید!
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می آیند بی ارزش میشوند!
این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم برای هرکسی که رنجم می دهد...
این را با خود تکرار میکنم و می بخشمشان...
نه بخاطر اینکه مستحق بخششند!
تنها به این خاطر که "من مستحق آرامشم" ....
نوروز98مبارک ...