مرگ بر جنگ
من میجنگم
بجنگ و برو جلو این زندگی بهت میگه بدو بدو
تا پاهات از خستگی ذوق ذوق کنن و به دیوار مرگ سک سک کنن
یکی نیست بگه چته؟ یکی نیست یه امیدی به دل تو بده
میمونی تک و تنها با یه دنیا گله یه روح تو زندون با بدنی که وله
تو دل دنیایی که داری بهش میگی بیرحم از اول داری میگی سیرم
من هر دردی که دیدی دیدم با این کوله بارا به سمت پیری میرم
میبینی پس حتما یه تریپی هست تو باید ببینی دردا رو تا بگیری درس
یه روزی درد از بختو میچینی پس واسه ی هر در بسته کلیدی هست
وقتی غرب و شرق در جنگ گرم و نرم و مرد و زن در نقش رهگذر
درگذر از بحث مرگ و خسته از تفنگ تخ تخ کمک کمک
دختر و پسر سر مست الکلن تا درد و در هر لحظه حل کنن
هرج و مرج در بطنو سطح شهر و مردمم سرگرم ضرب و شتم
این حرفا قابل درکن
ولی من قاتل مرگم
چشمامو یه مشتی خاطره ترک کرد
ولی بازم منم عامل حرکت
پس من میجنگم
میدونم تو هم هستی پر از درد ولی بگو بلندتر بلندتر
با صدای برندت مرتب بگو
من میجنگم
بگو مجدد مرتب بگو بلندتر بلندتر
باصدای بردنت مرتب بگو
من میجنگم ...
من میجنگم ...
یاس با دلی که مثل دریاست کسیکه
تنها دوست و رفیق درداست
من بی تاب ترینم من بیدار ترینم
اگه درا بسته شد به روم
پس منم از دیوار پریدم
به نام خداوند مهربان
تیمر من با استفاده از گزارشات لحظه به لحظه مسافرتها و مذاکرات صدام با سران کشورهای غربی , در چهره های مختلف از قبیل نماینده حسن البکر ، رئیس جمهور و گاه ناشناس، شخصیت صدام یا هدفهای او را از تجهیز ارتش عراق به نمایش می گذارد و نشان می دهد که چگونه صدام با برخورداری از سیاست مکارانه و زیرکی خاص قدرت تصمیم گیری فوق العاده و با بهره گیری از خشونت و بدور داشتن سران ارتش از فساد اداری توانسته است با بالاترین سطح تکنولوژی غرب دست یافته و با کمک شرکتها و دولتهای غربی ارتش را به جدید ترین و مهیب ترین جنگ افزارها مجهز کند . او در این راستا از یاری کلیه کشورهای قدرتمند بهره جسته است تا حدی که به جرات می توان گفت جنگ عراق علیه ایران در واقع جنگ تمام کشورهای سودا گر و سلطه گر علیه ایران بوده است ام آنچه به کتاب جذابیت می بخشد همان نبوغ و حیله های صدام در دستیابی به آنهمه امکانات بوده است از قبیل پیدا کردن اولین مخترع توپهای جنگی و نخستین طراح هواپیماهای نظامی در ارتش نازی هیتلر و یا دسترسی به شرکتها و کارخانه های گمنانی که می توانستند او را در بدست آوردن مواد ممنوعه شیمیایی یا تکولوژی غیر قابل صدور سوخت موشکها و حتی کلاهکهای اتمی یاری رسانند . با این همه این کتاب افشاگر بسیاری از نکات ناگفته درباره جنگ ایران و عراق است و به وضوح نشان می دهد که چگونه صدام و همفکرانش از سالها پیش در اندیشه ایجاد قادسیه دیگری بوده اند تا بدان وسیله بتوانند رهبری خود را بر جهان عرب تحمیل کنند . در واقع آنها از اولین روزهای بدست گیری قدرت همواره کوشیده اند که پا به پای رژیم پهلوی , ارتش عراق را در ظاهر به بهانه موازنه قوا ولی در باطن به خاطر جنگ با ایران در فرصتی مناسب تجهیز کنند و در این راستا شعار حزب بعث را نیز مبارزه با سه آفت طبیعی ( یهود , مگسها و ایرانیان ) قرار داده بودند.
به نام خداوندی که در روز عاشورا برای حسین گریست
تصویر بالا عکس کودک خردسالی که در جنگ های داخلی سومالی به شدت ضربه دیده، در آن جنگ ها حدود یک میلیون نفر همه با کتک و چاقو و تبر کشته شدند. به همه راهبه ها تجاوز شد، پدرهای مقدس کشته شدند، مادرها پاشیده شدند، کودکان سر بریده شدند. شاید باید با عاشورا مقایسه بکنیم که همه جسم ها تکه تکه شده بودند، هر کسی که رد می شد، با تبر بر جسم سرد یک ضربه ای وارد می کرد، جسم متلاشی می شد، فیلم های بسیاری از این حرکت ها گرفته شده، و من یکی دارم، دوست ندارم هیچ کس حتی خودم دوباره، آن فیلم را ببینم. آخرین عکس یکی از صحنه های همین درگیری ها می باشد، اگر کمی دقت کنید می بینید اطراف پر از جسم مُرده است..
چه باید کرد ؟
آیا میتوان انسان بود ،
آیا میتوان احساس داشت ،
آیا میتوان به زلالی کودکان عشق ورزید ،
آنگاه با دیدن تصویرهایی اینچنین تلخ ،
با دیدن اشکهای این کودک معصوم ،
از ژرفای وجود فرباد سر نکرد که :
مرگ بر جنگ ، مرگ بر جنگ ،
و بازهم مرگ بر جنگ …
خدایا چه رنجی است انسان بودن؟ زنده بودن و دیدن ؟
تایوان
چه وصفی می توان کرد وقتی بچه ها گروگان باشند؟
واقعا برای انسان ها متأسفم
به نام خالق عدالت
به راستی چرا بعضی آدم ها
برای منافع خودشون
این همه جنایت می کنند؟
چرا؟
به نام خداوند عشق و خون
به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ
که بر جنگ
شعر از قیصر امین پور
لعنت خداوند توانا بر جنایت کاران رژیم صهیونیستی
هولوکاست بزرگ ترین دروغ اسرائیل
به نام خداوند مهربان
دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا
کبر پستان بین و جام جهل و فرجام گناه
تیر و ترکش ، خون وآتش ، خشم سرکش ، بیم چاه
دیده بگشا بر ستم ، دراین فریبستان ، علی
شمع شبهای دژم ، ماه غریبستان ، علی
دیده بگشا نقش انسان ماند باجامی تهی
سوخت لاله ، مرد لیلی ، خشک شد سرو سهی
دیده بگشا ای صنم ای ساقی مستان ، علی
تیره شد از بیش و کم ، آیینه هستان ، علی
Template By : Pichak |