دلم واسه مشهد پرمیکشد

اتفاقی دیدمو ثبت نام کردم اونم تو پنج دقیقه

چه قدر دلم میخواد گریه کنم حرم خودمو سبک کنم حرم امام رضا

خیلی خیلی باید گریه کنم

به خودش توسل کردم

خودش صلاح دید همچین اتفاقاتی بیفته

علارغم میل باطنیم بود

گفتم امام رضا تو خودت صلاحمو میدونی تو شفاعتمو کن پیش خدا

به خدا بگو صلاحترین اتفاق ممکن بیفته

که این اتفاق به ظاهر بد برام افتاد که از نظر من تو زمان فعلی بده 

الان حس میکنم میخواد امام رضا بغلم کنه بگه دیوونه شک نکن

من برات بهترینو میخوام

چه قدر عاشقم

عاشق امام رضام

نمیدونم  این نبودنا دلیلش چیه

از کجا معلوم شاید اینا همش  برای پیدا کردن خودمه

ولی ی چیزو میدونم خیلی گنگم فعلا