آدمهابرای ماندن وقت کم میارن،غافل ازآنکه برای رفتن همیشه وقت هست
و رویای ما به حقیقت پیوست ، قلبهای ما به هم پیوست و زندگی آغاز شد…
به تو رسیدم در اوج آسمان عشق ، این بود قصه ی من و تو و سرنوشت….
تو آمدی و دنیا مال من شد ، همه ی انتظار و دلتنگی ها و غصه ها تمام شد
تو آمدی و عشق آمد و پیوند ما در کتاب عشق ثبت شد….
باور نداشتم مال من شده ای ، لحظه ای به خودم آمدم و دیدم همه زندگی ام شده ای
عشق معجزه نیست ، حقیقتیست در قلب ها که پنهان است
به پاکی عشق ، به لطافت با تو بودن و ما با هم آمده ایم که به همه ثابت کنیم معنای عشق واقعی را….
تو همانی که من میخواستم ، مثل تو کسی در دنیا نیست برایم ، مثل تو هیچگاه
نیامد و نمی آید و نخواهد آمد ، تو اولین و آخرینی برایم….
و با عشق
پرواز میکنیم ، میرویم به جایی که تنها آرامش باشد در بینمان، تا در یک
سکوت عاشقانه و در اوج آرامش بدون هیچ غمی در آغوشت آرام بگیرم !
اینبار سکوت زیباست، چون درونش یک عالمه حرفهاست ، حرفهایی در دلهای من و
تو ، که هم تو میدانی راز دلم را و هم من میدانم راز درونت را…
و من ثابت کردم عشق هست ، تو همیشه هستی ، و روزی میرسد که ثابت خواهم کرد از عشقت خواهم مرد….
و من و تو همسفران عشقیم تا ابد ، این احساسم همیشه در قلبت بماند….
به سلامتیه دختری که سردی دستاشو
با بخاری ماشین یه بچه پولدار عوض نمیکنه
و به سلامتیه پسری که وقتی یه دختر نازو خوشگل تو خیابون میبینه
سرشو میندازه پایینو میگه هر چی باشه انگشت کوچیکه عشق خودم نمیشه
حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد ...
عروس :خودت بگو خلافت چیه؟
داماد :فقط ادامس زیاد میجوم.
آدامس !!!! حالا چرا آدامس میجوی ؟
بو سیگارو از بین میبره
مگه سیگار میکشی؟
اره بعد از عرق حال میده
مگه عرق میخوری؟
اره گیرایی تریاک رو زیاد میکنه
مگه تریاک میکشی؟
اره از بیکاری بهتره
مگه بیکاری؟
اره خوب همیشه که نمیشه دزدی کرد
مگه دزدی هم میکنی ؟
نه بعد اینکه از زندان اومدم بیرون دیگه دزدی نکردم .
مگه زندان بودی ؟
الکی فرستادنم اون تو . من که نکشتم طرف رو ...
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا
دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺣﺴﺮﺕ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ ﻧﺨﻮﺭ
ﺗﯿﭗ،ﻗﯿﺎﻓﻪ،ﻣﻌﺮفت ﻣﺎﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ؟
ﻫﺎ ﺑﻪ
ﮐﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪﻡ ؟
هنوز نیامدی خداحافظ؟؟؟؟
تقصیر تو نیست
هیشه همین گونه بوده
برو اما...
من پشت سرت دست نه
دل تکان میدهم!!!!
روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم ،
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم ،
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد ،
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ،
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را ،
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .