پیغام ورود و خروج

Silent love
Silent love

alone girl


             عکس خوش آمد گویی, تصاویر خوش آمد گویی, تصاویر متحرک, عکس حرکتی, welcome img

به وبلاگ من خوش اومدین...


نوشته شده در شنبه 7 مرداد 1391 ساعت 10:03 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!

ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!

ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!

ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!

ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!

ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!

ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!

ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!

ﻫِـــــــــــــــــﻪ ......!

ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!

ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!

ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!



نوشته شده در جمعه 27 تیر 1393 ساعت 01:31 ب.ظ توسط shirin نظرات | |


سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . .

سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . .

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . .

سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . .

سلامتی عشق پاکشون. . .

سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون

قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . .

سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد. . .

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرش رو باور کرد. . .

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد. . .

سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد. . .

سلامتی پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت. . .

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد. . .

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری. . .

سلامتی 21 ماه پست دادن ها و لحظه شماری ها دور بودن ها. . .

سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن

اما پسر خندیدتا جشن خراب نشه. . .

سلامتی اون خنده ی زوری. . .

سلامتی عروسی که ماه شده بود. . .

سلامتی عاقدی که اومد. . .

سلامتی شناسنامه ها. . .

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار اول. . .

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار دوم. . .

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بارآخر. . .

سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی روز عقدش گرفت تو جیبش موند. . .

سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد. . .

سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه. . .

سلامتی اجازه بزرگترها. . .

سلامتی بله. . .

سلامتی بغض پسر. . .سلامتی چشم خیس دوستان. . .

سلامتی اون حلقه که جایگزین حلقه پسر شد. . .

سلامتی ماشین عروس. . .

سلامتی سستی زانو. . .سلامتی سیاهی چشم. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی پاکت سیگار و نخهایی که با نخ قبلی روشن شد. . .

سلامتی فرداش. . .

سلامتی مهمونی که دختر گرفت. . .

سلامتی دوستایی که جمع شدن. . .

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت. . .

سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت. . .

سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد. . .

سلامتی تیغی که تیز بود. . .سلامتی رگ دست. . .

سلامتی دختری که خودکشی کرد. . .

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن . . .

سلامتی ملاقات تو بیمارستان. . .

سلامتی اون 5 و 6 دقیقه ی تنها با دختر. . .

سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس. . .

سلامتی شرم دختر. . .سلامتی صبر پسر. . .

سلامتی قسمهایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه. . .

سلامتی قسم جون پسر. . .

سلامتی قبول کردن دختر. . .

سلامتی لحظه خداحافظی. . .

سلامتی چشمای خیس. . .سلامتی یه عمر تنهایی. . .

سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد. . .

سلامتی خنده هایی کودکی که توی راه بود. . .

سلامتی دختری که مادر شد. . .

سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند. . .

سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه. . .

سلامتی امشب. . .

سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن

واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه

این که دستش توی دستای تویه همه دنیای منه

خیلی مراقبش باش. . .

نوشته شده در جمعه 22 فروردین 1393 ساعت 10:29 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

خیلی سخت است عاشق کسی باشی

که روحش هم خبرنداشته باشد.

اماخیلی شیرین است که آهسته

وعاشقانه نگاهش کنی ودر دلت

بگی خیلی دوستت دارم...!



نوشته شده در جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 04:10 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

یه وقتایی... حتی حوصله ی خودتم نداری چه برسه به دیگران!


یه وقتایی... هیشکی حوصله ی خودشم نداره، چه برسه به تو!


یه وقتایی... همه ازت انتظار دارن که درکشون کنی، اما کَسی تو رو درک نمیکنه!


یه وقتایی... از همه انتظار داری که درکت کنن، اما تو کَسی رو درک نمیکنی!


یه وقتایی... یکی از تو خوشش میاد اما تو نه!


یه وقتایی... هم، تو از یکی خوشِت میاد اما اون نه!


یه وقتایی... حرفِ دلت رو به هزاران نفر میتونی بگی الّا به یه نفر..


یه وقتایی... حرفِ دلت رو به هیشکی نمیتونی بگی جز به یه نفر.!


یه وقتایی... فقط به حرفِ خودت میتونی اعتماد کنی نه دیگران!


یه وقتایی... به حرفِ همه میتونی اعتماد کنی جز حرف خودت!


و اینکه


یه وقتایی... با یه لبخند کوچیک میشه سر و تهِ یه قضیه رو هَم آورد..


همینطور که یه وقتایی با یه لبخندِ کوچیک میشه اوضاع رو خراب تر از اونی که هست کرد!



نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 01:30 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

اصلا می دونی فلسفه ی وجود سرماخوردگی به همینه.

اینکه صدات بگیره و کسی پشت گوشی بپرسه: رفتی دکتر؟!؟

اصلا عطسه و سرفه برای اینه که صداش به گوش کسی برسه.

بلند شه یک چای لیمو برایت دم کنه … نگران حالت بشه.

گلو دردو واسه این نازل کردن که ببینی در اون وضعیت ناگوار

چقد حاضره روی سلامتیش خطر کنه و ببوستت.

سرفه روبرای عشق اختراع کردن. پنی سیلین بهونست!

هر وقت دیدی از دو نفره ها فقط یک نفرشون سرما خورده ،می تونی

به عشقشون شک کنی. سرما رو فقط باید دو نفره خورد!


نوشته شده در چهارشنبه 2 بهمن 1392 ساعت 07:32 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست!
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم.....
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا....!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی....



نوشته شده در سه شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 02:43 ق.ظ توسط shirin نظرات | |



شـَب عـَروسے کــُت و شـلوار سیــاهش را بـﮧ او بپـُوشــاטּ

رنـگ سیــآه بـﮧ مـَـرد ِ مـَـטּ خـیلے می آیـَد

بـند کـرواتـش رآ خـُـودت سـفت کـُن

ایــטּ کــار را دوسـت دآرد...

وقـتے دستــانت را مے گیــرد

خـُـودت را در آغـُـوش ِ او بینـداز...

بــا ایــטּ کــار احســآس ِ آرامـِش مے کــُند

زَحمـَت ِ تــاج عـَروس رآ نــَکش

سـَلیقـﮧ اش رآ خـُـوب مے دانـَم ، بـَرایت گـِرفتـﮧ اسـت

خـُلاصـﮧ کـُنم غـَریبـﮧ

جــان ِ تـُـو و جــاטּ ِ مـَـرد ِ مـَـטּ


نوشته شده در جمعه 27 دی 1392 ساعت 01:03 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

نه ح‍وصله دوس‍ت داشتن دارم...

نه می خواهم كس‍ی دوستم داشته باشد...

ای‍ن روزها سردم...

مثل دی...

مثل بهمن...

مثل اسفند...

مثل زِمستان...

احساسم یخ زده اس‍ت...

آرزوهایم ق‍ندیل بسته اس‍ت...

امیدم زی‍ر بهمن سرد احساسم دفن شده اس‍ت...

نه به آمدنی دلخوشم

نه از رفتنی غمگین...



نوشته شده در چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 07:41 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

 
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم


تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟


چطور میتونی بگی عاشقمی؟

 
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم

 
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی 


باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

 
صدات گرم و خواستنیه،

 همیشه بهم اهمیت میدی،

 
دوست داشتنی هستی،


با ملاحظه هستی،

 
بخاطر لبخندت،


دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

 
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت


پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون


عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟


نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم


گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی،

پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

 
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم

 
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم 



اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن

وجود نداره

 
عشق دلیل میخواد؟

 
نه!معلومه که نه!!

 
پس من هنوز هم عاشقتم


عشق واقعی هیچوقت نمی میره


این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

 
عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

 
"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم

 
"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در

قلبت باشه


نوشته شده در یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 10:52 ب.ظ توسط sheida JoOoN نظرات | |

با آرزوی
12 ماه شادی
52 هفته پیروزی
365 روز سلامتی
8760 ساعت عشق
525600 دقیقه برکت
و 3153000 ثانیه دوستی
سال نوتون مبارک


نوشته شده در چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 02:31 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

سلام سلام سلام.....سلام به همگی...من یه وب جدید درست کردم...
اینم آدرسش:

http://gimcrack-girl.blogfa.com/

منتظرتونم



نوشته شده در دوشنبه 30 بهمن 1391 ساعت 11:08 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربیست Www.bahar22.com
نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391 ساعت 01:21 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم


در چشمانت خیره شوم دوستت دارم

را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....

از داشتن تو...اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

آری من تورا دوست دارم



نوشته شده در چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 04:41 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

شیشه ای می شكند...

                یك نفر می پرسد...

                           چرا شیشه شكست؟        

 مادر می گوید...

               شاید این رفع بلاست.

 یك نفر زمزمه كرد...

                    باد سرد وحشی مثل یك كودك شیطان آمد.         

 شیشه ی پنجره را زود شكست.

         كاش امشب كه دلم مثل آن شیشه ی مغرور شكست،

عابری خنده كنان می آمد...

 تكه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد...

 اما امشب دیدم...

            هیچ كس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...

 از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم كمتر است؟

دل من سخت شكست اما،

                      هیچ كس هیچ نگفت و نپرسید چرا...
نوشته شده در چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 04:34 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

من هنوز نفس میكشم......

 هنوز می توانم ببینم...

بشنوم....

دل مرده ام را هركجا كه میروم به دوش میكشم.......

مرگ تدریجی روحم رو كه ذره ذره تاریك وتاریك تر میشه روجلوی چشمام می بینم....

دیگه جرقه ی سلولهای مغزم نمی تونن فاصله ی بین سطرهای خالیه كاغذ روپركنن...

دیگه اشكی توچشمام نمونده كه سرقبرآرزوهای مرده ام بریزم.....

دیگه برام كبریتی نمونده كه باهاش برگ های خشك غمم رو به آتیش بكشم

وباگرمای شعله اش دلمو گرم كنم.....

مدتهاست كه منظر پایان این كابوس وبیدارشدن از این حواب لعنتیم...

كابوسی كه مدتهاست دارم میبینم....

رویایی كه بیدارشدن ازش به قیمت زندگی تموم میشه...

من هنوز راه میرم .. میبینم .. میشنوم..نفس میكشم..

ولی زنده نیستم... .خیلی وقته مردهام.... خیلی وقته...


نوشته شده در چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 04:27 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

دیوونه ی نگاهتم. وقتی بهت زل می زنم 


با شوخیا و خنده ها . می خوام بهت پل بزنم 


می خوام بگم حقیقت رو . بگم چقدر دوستت دارم 


دلم می خواد بفهمی که .واسه تو کم نمیذارم 


از بابت اشکای تو . دلم پشیمونه هنوز 


دلم برات اسیر و . اسارتش بی انتهاست 


پایان عشق منو تو . نبودنه خود خداست





نوشته شده در چهارشنبه 11 بهمن 1391 ساعت 03:24 ب.ظ توسط shirin توچی؟ | |


یادته یــــه روز بهـــــم گــفتــــــــی:
                                                     هــــر وقــــــت خواســـــتی گریـــــه کنــــــی بـــــــرو زیـــــــر بــــــــارون تا هیـــــــچ نامـــــــردی اشــــــکات و نبیـــــنـــــــه !؟

گفتـــــــم:
                اگـــــــه بــــــارون نیــــــومـــد چــــــــــی؟
گفتـــــــی:
                 اگه چشــــــمای قشــــــنگ تو بــــباره اســـــــمونـــم بغضــــــش میــــــگیــــــره
گفتــــــــم:
                 یه قولـــــــــــی بهـــــــم میــــدی؟هروقـــــــت چشــــــمام باریــــد کنـــــــارم بــــــــاش

گفتـــــــی:
                 باشــــــه

امـــــــا حالــــــا چشـــــــمــام داره میـــــباره ، اســـــــمونـم بغضــــــش نگـــرفته، تـــــــوام یه جــایـــــــــی اون دور دورا داری هــــر هــــر بهــــــــم میخــــــــــندی

نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391 ساعت 01:32 ب.ظ توسط shirin دلداری | |

اگه یه روز کسی بهت گفت دوست دارم

سعی نکن بهش بگی دوستش داری

اگه گفت عاشقتم

سعی نکن عاشقش بشی

اگه گفت همه ی زندگیش تویی

سعی نکن همه ی زندگیش باشی

چون یه روز میاد و بهت میگه

ازت متنفرم

اونوقت تو نمی تونی سعی کنی

ازش متنفر بشی....



نوشته شده در سه شنبه 21 آذر 1391 ساعت 11:38 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

پسر در حال دویدن...

زااااارت (صدای زمین خوردن)

رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")

یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!

یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

.

.

.

.

.

دختر در حال راه رفتن

دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای

یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟

یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من!

من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
!!


نوشته شده در سه شنبه 18 مهر 1391 ساعت 07:36 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

نفسم نفستو خیلی میخواد،اگه نفست نفسمو نخواد،نفسم واسه نفست بندمیاد،پس بیا نفسامونو یکی کنیم تا نفسم واسه نفست نفس نفس بزنه نفسم...قابل توجه نفسم!



نوشته شده در پنجشنبه 23 شهریور 1391 ساعت 12:09 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.

پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.

وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.

فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟

شوهر فقط گفت: "عزیزم دوستت دارم!"

عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.

اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.

حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.

نوشته شده در یکشنبه 29 مرداد 1391 ساعت 12:34 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

لمس تن تو شهوت است و گناه، حتی اگر خدا عقدمان را ببندد
داغی لبت جهنم من است، حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند
هم آغوشی با تو، هم خوابگی چرک آلودیست حتی اگر خانه خدا خوابگاهمان باشد
فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است حتی اگر تو روح القدس باشی و من مریم
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم، یک بوسه - یک نگاه حتی- حرامم باد، اگر تو عاشق من نباشی !
 

نوشته شده در جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 01:15 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

من قصه ی خزانم من رنگ زردزردم

 

من طرح یک سقوطم من رونوشت دردم

 

دنیا جهنم است ومن غرق رنج وغصه

 

با خاطرات زشتم همیشه در نبردم

 

پاهای خسته دارم قلبی شکسته دارم

 

یخ بسته قلبم اری من سرد سرد سردم

 

راهی به خود ندارم درگیر غصه هستم

 

بخت سیاهم این است بیراهه در نوردم

 

عادت به قلب تنها با هستی ام سرشته

 

من نقش یک شکستن من مرد قصه گردم

 


نوشته شده در دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 10:37 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

نمـــــی خوام تنــــها بمونــــــم


 

مـــــث شعــــله ای بســــــوزم


 

وقتــــی گفتی هــــمزبونـــــــی


 

یــــــه رفیــــــق مـــهربونـــــــی


 

فهمیدم بــی تو مــــی مــــــیرم


 

درد عـــــاشقی مــــی گیــــــرم


 

آخــــــه بودنــــــــت همیشــــــه


 

باعــــث دلگرمـــــــی میشــــــه


 

پس بــزار پیشـــــــت بمونـــــــم


 

اشـــک چشـــــــماتو ببوســــــم


 

دو هـزار بــار گریـــــــه کــــــردم


 

کـــــه بمـــــــونی تــو کنـــــــارم


 

حـــالا کــــــه اســــیر عشقـــــم


 

تـــــو وجودم غــــــرق مهـــــــرم


 

دوســـــت دارم با من بمونـــــــی


 

هـــــــمه شـــــعرامو بخونـــــــی


 

آره این دلــــــــــــــــــــم گرفتــــه


 

یــــــکی این قــــــلبو شکستــــه


 

اگــــــــــه این زخمـــو نبیـــــــنی


 

اگـــــــــــه مرهـــــــــــمی نزاری


 

شـــــــب یـــــــلدایی نـــــــداری


 

یــــــه هـــــوای ســــــردی داری


 

می دونم باهـــــام می مونــــــی


 

راز ایـــــن دلـــــــو می دونــــــی


 

مــــی دونم هســـــتی کنـــــارم


 

پیــــــش قلــــب بــــی قــــــرارم


 

دســــتتو بــــــــــزار تـــو دســـتم


 

با تــــــو من ســــــــتاره هســـتم


 

دیــــــــگه تنــــهایـــــــی تمــــومه


 

تـــــــا همیشه عشق می مــــونه

لالا لایی لالالا لایی


نوشته شده در جمعه 13 مرداد 1391 ساعت 11:12 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

FriEND ( دوست ) ...

  BoyfriEND ( دوست پسر ) ...

  GirlfriEND (دوست دختر ) ...

  BestFriEND (بهترین دوست ) ...

  همگی سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند ...

  اما کلمه FamILY ( خانواده ) سه حرف " ILY " را دارد ،

که همان مخفف " I Love You " می باشد ...

 و جالب است بدانید :
 FAMILY = Father And Mother I Love You


نوشته شده در جمعه 13 مرداد 1391 ساعت 12:33 ق.ظ توسط shirin نظرات | |

سلام.بچه ها حالم هیچ خوب نیست. . . بچه ها فرهادم مرد . . .مگه من شیرینش نبودم؟چراتنهام گذاشت؟دارم دیوونه میشم. . .منم میخوام برم پیشش . . .اون بایدمنم باخودش میبرد. . .مگه نگفته بودهیچوقت تنهام نمیذاره؟مگه نگفت هیچوقت ناراحتم نمیکنه؟پس چرارفت؟من فرهادمومیخوام. . .خدایامنو ببرپیشش. . .وگرنه خودم میرم . . .


نوشته شده در دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 03:49 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

ازین به بعدهرکد پیشوازی که پیداکنم واستون میذارم.امیدوارم به دردتون بخوره

آخرین آلبوم زنده یاد(ناصرعبدالهی)اضافه شد

برید ادامه مطلب


ادامه مطلب
نوشته شده در پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت 02:23 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

خدایا ازین دنیای نامرد خسته شدم.میگن تو بنده هاتو دوس داری.پس آرزوی این بنده شکست خوردتورد نکن:

                                                             منوببرپیش خودت


نوشته شده در دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 10:26 ب.ظ توسط shirin نظرات | |

اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن باکی قرار داری؟اگه تیپ نزنن میگن کلا صلیقه نداری!!
اگه زیاد بگن دوست دارم میگن باز چه نقشه ای تو سرته؟اگه نگن میگن پای یکی دگ وسطه!!
اگه زیاد زنگ بزنن میگن اعتماد نداری اگه زنگ نزنن میگن سرت شلوغه!!
اگه تو خونه زیاد بخندن میگن لوسه اگه نخندن میگن چه مرگته عاشق شدی؟؟؟
اگه غذا بخوان میگن فقط به فکر شکمتی اگه نخوان میگن بیرون چی کوفت کردی؟

نوشته شده در چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 11:41 ق.ظ توسط shirin نظرات | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 دانلود آهنگ - قیمت خودرو - قالب وبلاگ