چند روز دیگر قراره مراسم عروسی‌اش برگزار بشود. با توجه به فرهنگ امروزه، عروس خانم از صبح به آرایشگاه می‌رود و تا آخر شب نیز باید آرایش بر روی صورتش باشد و معمولاً هم نگه داشتن وضو در این زمان طولانی بعید است؛ بنابراین می‌ترسد که مبادا زندگی‌اش با گناه شروع بشود، نه می‌تواند با تیمم نماز بخواند و نه با این توجیه که «یک شب که هزار شب نمی‌شود» از خیرِ نماز بگذرد.

تنها راهش این است که وضو بگیرد و دو ساعت مانده به غروب به آرایشگاه برود تا بتواند نماز مغرب و عشاء را با وضو بخواند. اینجاست که باید گفت: «عروسی‌ات مبارک!»



بسم رب العشاق

photo_2017-07-04_16-24-09

رفیقام رفتن و من جا موندم
گوشه ی زندون دنیا موندم
وقتی بارونی می شه این چشمام
می بینم که تک و تنها موندم
رفیقام پیش چشام فدای حیدر شدن
شبیه  اربابشون شهید بی سر شدن
اشک چشمای من تا ابد روونه
نغمه ی غریبی  تو دلم خونه
رفیقم کجایی

کاش می شد پیکرشون می اومد
یه خبر از پرشون می اومد
اگه تشییع می شدن می دونم
فاطمه مادرشون می اومد
نداریم چند وقتیه خبر از احوالشون
کاش می شد با هم بریم سوریه دنبالشون
ای خدا تموم شه انتظاره چشمام
پیکر رفیقام بر نگشته از شام
رفیقم کجایی

زندگی خوبه بهاری باشه
واسه هر دل یه نگاری باشه
خوبه هر کس که می ره از دنیا
براش اینجا یه مزاری باشه
بمیرم زهرا برات که نداری تو مزار
کجا دنبالت بیان نوکرای بی قرار
نشسته با حسرت رو لبم نوایی
ای شکسته پهلو مادرم کجایی
مادرم کجایی

 

شاعر : محسن طالبی پور






سلام خدا!
میدونم خیییلیی بد کردم!:انّی کنت من الظالمین



تعداد صفحات : 4

 | 1 |  2 |  3 |  4 | 
[Designed By Ashoora.ir    مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات