اسلایدر

بهترین دوست
بهترین دوست
خدا بهترین دوست انسان است
صفحه نخست         تماس با مدیر         پست الکترونیک        RSS         ATOM
اگه میتونستی به خدا پیامک بزنی چی مینوشتی براش

لطفا نظر بدهید.





نوع مطلب :
برچسب ها : خدا، پیامک، اس ام اس، نظر، خواندنی، جالب،
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 3 دی 1393 :: نویسنده : sheyda @

" هَل مِن ناصر یَنصُرنی

           کیست مرا یاری کند؟ "

و عجیب است که

هر که ندایت را لبیک گفت ؛

از سوی تو یاری شد و سعادتمند

و هر که روی برگرداند مغبون و زیان دیده

آقای من ؛

از ندایت " کیست که بخواهد یاریش کنم؟ " می شنوم.

لبیک یا حسین و روحی فداک

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین


کربلا

کربلا





نوع مطلب :
برچسب ها : مطلب برای محرم، عاشورا، امام حسین، متن برای امام حسین، عدالت، کمک و یاری، مطالب مذهبی،
لینک های مرتبط :
جمعه 1 آبان 1394 :: نویسنده : sheyda @

واقعه ی کربلا اتفاق می افتد ...

هرگاه ؛

دلت با دینت نباشد ،

 قدمت با قلمت نباشد ،

و عملت به قولت نباشد ...

آری بدون شک اتفاق می افتد ؛

هرگاه ... هرگاه ... هرگاه ...



روز تاسوعا,نهم محرم روز تاسوعا,وقایع روز تاسوعا






نوع مطلب :
برچسب ها : واقعه ی کربلا اتفاق می افتد،
لینک های مرتبط :
جمعه 1 آبان 1394 :: نویسنده : sheyda @

 روز اول : پنج‌شنبه ۲۶ صفر ۱ قمری/‏۹ سپتامبر ۶۲۲ : ترک مکه و اقامت سه‌روزه در غار ثور در نزدیکی مکه.




 

روز پنجم : دوشنبه ۱ ربیع‌الاول ۱ قمری‏/۱۳ سپتامبر ۶۲۲ : ترک ناحیهٔ مکه و سفر به ناحیهٔ یثرب.

 



روز دوازدهم : دوشنبه ۸ ربیع‌الاول ۱ قمری‏/۲۰ سپتامبر ۶۲۲ : ورود به قباء در نزدیکی مدینه.



 



روز شانزدهم : جمعه ۱۲ ربیع‌الاول ۱ قمری‏/۲۴ سپتامبر ۶۲۲ : ورود به مدینه برای نماز جمعه و بازگشت مجدد به قباء.



 



روز بیست و ششم : دوشنبه ۲۲ ربیع‌الاول ۱ قمری‏/۴ اکتبر ۶۲۲ : انتقال به مدینه



 

ماجرای لیلة المبیت در قرآن کریم

  



یکی از داستان های مهم زندگی پیامبر اسلام- صلّی الله علیه وآله-ماجرای عظیم هجرت او ویارانش از مکّه به مدینه است،چنان که قرآن در سوره انفال آیه۳۰،و سوره بقره آیه ۲۰۷به این مطلب اشاره کرده است،که خلاصه اش چنین است :  



هنگامی که مسلمانان در مکّه در فشار و آزار شدید مشرکان قرار گرفتند،پیامبر- صلّی الله علیه وآله-مسلمانان را به هجرت به مدینه دستور داد،مشرکان احساس خطر شدید کردند…و با خود گفتند:هجرت مسلمانان به مدینه موجب تشکّل آنها از مدینه شده،ودر آینده نزدیک کار را بر ما سخت خواهد کرد.



 



سران آنها در((دار النّدوَه))مجلس شورای خود اجتماع کردند،وهر کدام در مورد جلوگیری از اسلام و دعوت پیامبر،پیشنهادی نمودند،چنان که در آیه ۳۰سوره انفال به این توطئه اشاره شده است.در این زمان بود که ابلیس خود را به شکل یک پیرمرد مسن در آورده و به مجلس وارد شد و پیشنهاد خود را مطرح کرد.



 



سرانجام پیشنهاد ابوجهل تصویب شد،پیشنهاد او این بود که: از هر قبیله ای،یک جوان شجاع به عنوان نماینده انتخاب شود،وهمه آن نمایندگان در یک شب،خانه پیامبر را محاصره کنند،وبه سوی او حمله کرده و او را در رختخوابش بکشند.



 



آن شب فرا رسید جبرئیل ماجرای توطئه کودتاچیان را به پیامبر خبر داد.پیامبر ماجرا را به علی-علیه السلام-خبر داد و به او فرمود : امشب در رختخواب من بخواب،تا کافران گمان کنند که من در رختخواب خود خوابیده ام،به انتظار من در بیرون خانه بمانند و من پنهانی از خانه خارج شوم.



 



با این که خوابیدن در رختخواب پیامبر وافکندن روپوش سبز پیامبر بر روی خود،صد در صد خطرناک بود،حضرت علی با جان و دل این پیشنهاد را پذیرفت و در رختخواب آن حضرت خوابید.آن شب نمایندگان مشرکان،با شمشیر های برهنه،خانه پیامبر را محاصره کردند. پیامبر شبانه بی آن که مشرکان متوجه شوند در تاریکی شب از خانه بیرون آمد و به سوی غار ثور که در هفت کیلومتری جنوب مکّه قرار گرفته،رفت و در آن جا مخفی شد،در این هنگام ابوبکر نیز همراه پیامبر بود.



 



سپس پیامبر(ص) از غار ثور به سوی مدینه هجرت نمود،آن حضرت در روز پنجشنبه اول ربیع الاول سال۱۳بعثت از مکّه خارج شد ودر روز۱۲ همین ماه به مدینه وارد گردید.(۱)



 



مباهات خدا به فرشتگان در مورد خوابیدن علی-علیه السلام-



 



جبرئیل و میکائیل از سوی خداوند،کنار رختخواب حضرت علی-علیه السلام-آمدند،جبرئیل به آن حضرت گفت: به به!کیست مثل تو ای فرزند ابوطالب،که فرشتگان به وجود تو(وفداکاری تو)مباهات می کنند.آن گاه این آیه را از طرف خداوند،در شان علی-علیه السلام-به پیامبر- صلّی الله علیه وآله-نازل کرد:



 



وَمِنَ النّاسِ مَن یشرِی نَفسَهُ ابتِغاَ مَرضاتِ اللهِ وَ اللهُ روفٌ بِالعِبادِ : بعضی از مردم،(فداکار و با ایمان،هم چون علی-علیه السلام-به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر)جان خود را در برابر خشنودی خدا می فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.(۲)




پی نوشتها :

(۱).اقتباس از سیره ابن هشام،ج۲،ص۱۲۶ به بعد،ناسخ التواریخ بخش هجرت،ج۱،ص۱۴٫

(۲).تاریخ یعقوبی،ج۲،ص۲۳و۲۹٫(سوره بقره،آیه ۲۰۷).



برگرفته از نشریه ی: نوسازی معنوی

منبع: سایت صالحین





نوع مطلب :
برچسب ها : اول ربیع الاول، ماجرای اول ربیع اول، پیامبر، امام علی، غار ثور، هجرت پیامبر از مکه به مدینه، لیلة المبیت،
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 3 دی 1393 :: نویسنده : sheyda @
کف دسته چپتو نگاه کن    چه عددی میبینی??    81 خو ب .حالا کف دسته راستتو نگاه کن  چه عددی میبینی??   18   سن حضرت فاطمه(س)  خو ب.حالا این دو رو از هم کم کن??   میشه 63      63سن پیامبر و بیشتر اصحاب پیامبرخوب.حالا این دو رو با هم جمع کن??    میشه99  99تعداد القاب خدا و بزرگترین عدد دو رقمی  حالا 99  را در 63 ضرب کن??   میشه 6237    تعداد آیات قرآن   ??سبحان الله??

این پیام رو در حد توانت منتشر کن ؛ الان یه دست میذاری رو دکمه میفرستی و فراموشش میکنی ولی روز قیامت چنان ثوابی برات داره که غافلگیرت میکنه .

مطمعن باش
( و خداوند هرگز خلاف وعده نمیکند) قرآن کریم




نوع مطلب :
برچسب ها : راز اعداد کف دست، فال، راز های کف دست، انبیا، معصومین، خواندنی،
لینک های مرتبط :
شنبه 29 آذر 1393 :: نویسنده : sheyda @

 

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

 عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 16 آبان 1393 :: نویسنده : sheyda @

http://ruhbakhsh.persiangig.com/image/4880224md.jpg

از اعماق رویاهایم ،فریادهایم را سکوت میکنم
تا در حقیقت بمیرد این جسد متحرک
 میان اینهمه دروغ های واقعی
زیر آوارهای باران مانده ام با چتر آهنی
 میشوید خوبی هایم ،را نمیبرد پلیدیهایم را ،
بس که سنگین شده ام سیل ها هم طرفم نمی آیند
بی تو من اینم نه کمتر نه بیشتر





نوع مطلب : خدایا، 
برچسب ها : خدا، بدون خدا، خواندنی، تنهایی، جالب، عاشقانه،
لینک های مرتبط :
جمعه 16 آبان 1393 :: نویسنده : sheyda @
گفتم : خسته ام

 

گفت : از رحمت خدا نا امید نشوید ( زمر ۵۳)

 

گفتم : هیچ کس نمیداند در دلم چه میگذرد

 

گفت : خدا حایل است بین انسان و قلبش ( انفال ۲۶ )

 

گفتم : کسی را ندارم

 

 گفت : ما از رگ گردن به تو نزدیک تریم ( ق ۱۶ ) 

 

گفتم : گویا فراموشم کرده ای

 

گفت : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ( بقره ۱۵۲ )

 

 





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
جمعه 16 آبان 1393 :: نویسنده : sheyda @
 

وقتی پایین ترینم خدا امید من است

 

وقتی تاریک ترینم خدا روشنایی من است

 

وقتی ضعیف ترینم خدا نیروی من است

 

وقتی غمگین ترینم خدا آرام جان من است

 

 





نوع مطلب : خدایا، 
برچسب ها : خدا، ارام جان، تاریک، دلشستگی، خواندنی، جالب، متن های زیبا،
لینک های مرتبط :
جمعه 16 آبان 1393 :: نویسنده : sheyda @




نوع مطلب : خدایا، 
برچسب ها : الهی، خدا، نیایش، ستایش، دعا، امام سجاد، مفاتیح الجنان،
لینک های مرتبط :
جمعه 24 مرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

توی تصویر زیر عکس مسجد کوفه رو در شب اول قدر می بینید

شب اول قدر در مسجد کوفه/عکس


امشب شب قدر است

شبی به بلندای هزار ماه

شب سونوشت

شب بندگی

شب مناجات

شب بخشش

شب توبه

شب نزدیک شدن به خدا

شب عزیز شدن پیش خدا

شبی زیبا

شبی...

***

از تمام دوستانی که امشب بیدارن و به مناجات می پردازند عاجزانه تقاضای التماس دعا دعا دارم

امیدوارم سرنوشت همه خوب رقم بخوره

امیدوارم بعد همین شب ها شاهد ظهور آقا باشیم

ای شمایی که شیعه هستید

ای شمایی که مسلمونید

تو یک قسمت کوچیک دنیا

دارن همینطور ادم میکشن

بچه میکشن

زن می کشن

جوون می کشن

اما به کدوم گناه؟؟؟

براشون دعا کنید

اونا هم مثل ما آدمن

حق زندگی دارن

حق امنیت دارن

حق آرامش دارن

از دست ماکه کاری برنمیاد

لاقل دعاشون کنیم

که نجات پیدا کنن





نوع مطلب :
برچسب ها : شب قدر، خدا، نیایش، مناجات، کودکان فلسطینی، کودکان غزه،
لینک های مرتبط :
جمعه 27 تیر 1393 :: نویسنده : sheyda @

SMS ویژه شب قدر،متن شب احیا

شب قدر، آبستن سپیده فلاح و رستگاری انسانهای دل سپرده به مهر مهربانترین مهربانان است.

. . .

شب قدر، شب حضور روح و ملایک در محضر امام زمان (عج) است.

. . .

شب قدر، شبی است که در عرصه آن انسان، ره صد ساله را یک شبه طی می کند.

. . .

شب قدر، حاوی نهر نوری است که در زلال پر برکت آن جان مؤمنان از گناه تطهیر می شود.

. . .

شب قدر، طلایه دار فلاح و رستگاری عارفان عاشق و عاشقان بیدل در بین شبهای سال است.

. . .

شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان مؤمنان به غیب نجوا می کند.

. . .

شب قدر، شب شناخت قدر خویش است!

. . .
شب قدر شبی است که باید شکواییه هجران را درنوردید و به امید وصل و دیدار، بیدار نشست و از جام طهور «سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.

. . .

شبی که باید در عاشقی ثابت‌قدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت و به نیایش پرداخت و کار خیر کرد و صالحات به جا آورد و به نیازمندان رسید و دانایی طلبید و به دانش‌آموزی پرداخت.

. . .

شب قدر، شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندی‌های عاشقانه نالید و دیدار او را ازخدای طلبید.

. . .

شب قدر، شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.

. . .

شبی که در آن خطاب می‌آید: کجایند جوانمردان شب‌خیز که در آرزوی دیدار، بی‌خواب و بی‌آرام بوده‌اند و در راه عشق شربت بلا نوشیده‌اند، تا خستگی ایشان را مرهم گذاریم و اندر این شب قدر ایشان را با قدر و منزلت گردانیم؛ که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.

. . .

شبی است که «لیله البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند

. . .
شب قدر، فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جان‌های روحانی است.
. . .
شب قدر، گاه رویش جوانه‌های الغوث الغوث بر عرصه لب‌های تائب است.
. . .
شب قدر، بهترین منزلگاه نیایش‌گران سرسپرده به مهر حق است.
. . .
شب قدر، وقت شناخت قدر خویش است.
. . .
شب قدر، بهترین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست.
. . .
شب قدر، بزرگ‌ترین میدان‌گاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خیرات است.
. . .
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان انسان‌ها ترنم می‌کند.
. . .
شب قدر، فاصله مُلک و ملکوت را به حداقل ممکن می‌رساند.
. . .
شب قدر، گشاینده پنجره کشف و شهود بر منظر روح عارفان است.
. . .
شب قدر، لاله‌ای شکفته در کویر شب‌های عادی سال است.
. . .
آی فقیران غنی، کجایید که شبهای قدر آمده است؟!
. . .

تشنه ام این رمضان تشنه تر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
لیله القدر عزیزی است بیا دل بتکانیم
سهم ما چیست از این روز همین خانه تکانی

. . .

تقدیری سراسر خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی، سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.

. . .

خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه امشب دست ملکوت به طرف زمین کشیده می شود.

. . .

کجایید خاکیان سدره نشین و زمینیان آسمانی که ملکوتیان امشب شیفته شمایند؟!

. . .

شب قدر، سرنوشت یکسال ما تعیین می شود. این شبها را از دست ندهیم. برای تعجیل در فرج مولایمان دعا کنیم.

. . .

فرشته ها برای آزادی انسان ها از دستان شیطان و بخشش معاصی و بردن آنها به ملکوت مسابقه داده و منتظر ندای بنده خدا هستند. (اللهم لبیک) مرا دعا کنید.

. . .

شب قدر است و من قدری ندارم
چه سازم توشه قبری ندارم

. . .

مبادا لیله القدرت سرآید
گنه بر ناله ام افزون تر آید
مبادا ماه تو پایان پذیرد
ولی این بنده ات سامان نگیرد

. . .

خدایا قدر ما را به قدر مولاعلی(ع) نزدیک فرما.

. . .

الهی آن شب که همه قرآن به سر می کنند ما را توفیق بده قرآن را به دل کنیم.
. . .

امشب تمام آینه ها را صدا کنید
گاه اجابت است رو به سوی خداکنید
ای دوستان آبرودار در نزد حق
درنیمه شب قدرمرا هم دعا کنید

. . .

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش ازهمگان گناه مابود ولی
ما را به محبت علی(ع)بخشیدند.
با عرض تسلیت در لیالی قدر این حقیر را ازدعای خیرخویش فراموش نکنید.التماس دعا

. . .

مارا به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند

. . .

از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید
مهمان خدا سوی خدا می آید

. . .

گویند کریم است و گنه می بخشد
گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم

. . .

یا رب ز تو امروز عطا می طلبم
هشیاری و بخشش خطا می طلبم
مقبولی روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا می طلبم

. . .

ز مردم دل بکن یاد خدا کن
خدا را وقت تنهایی صدا کن
در آن حالت که اشکت می چکد گرم
غنیمت دان و ما را هم دعا کن

. . .

شب قدر است و من قدری ندارم
چه سازم توشه ی قبری ندارم . . .

. . .

خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.





نوع مطلب :
برچسب ها : اس ام اس های شب قدر، شب قدر، قدر، خدا، مناجات،
لینک های مرتبط :
جمعه 27 تیر 1393 :: نویسنده : sheyda @




نوع مطلب : خدایا، 
برچسب ها : خدایا، خدا، نیایش، دعا، ستایش، صحیفه سجادیه،
لینک های مرتبط :
سه شنبه 17 تیر 1393 :: نویسنده : sheyda @
هر عمل از خیر و شر ، کز آدمی سر می زند
آن عمل مزدش به زودی، پشت در در می زند




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
سه شنبه 27 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @
زندگی آرام است ، مثل آرامش یك خواب بلند .

زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یك روز قشنگ .

زندگی رویایی است ، مثل رویای یك كودك ناز .

زندگی زیبایی است ، مثل زیبایی یك غنچه باز .

زندگی تك تك این ساعتهاست ،

زندگی چرخش این عقربه هاست .

زندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه دست پدر است .

زندگی مثل زمان در گذر است .

منبع:http://21204.blogfa.com/





نوع مطلب :
برچسب ها : زندگی،
لینک های مرتبط :
شنبه 10 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

68c9c55a78f40f72d75486d2afb71ea3-425


روزی می رسد که فقط تو میمانی و  او...  


و همان لحظه است که میفهمی


از اولش هم باید فقط او را دوست میداشتی و بــس .... !

---


floating.gifیا حبیب من تحبب الیک...floating.gif


かわいい のデコメ絵文字かわいい のデコメ絵文字かわいい のデコメ絵文字かわいい のデコメ絵文字


مقصد دور نیست از همین الان شروع کن


33248969546cfc0af32bf09d08c3cb2d-425

منبع:http://delashoob.mihanblog.com/





نوع مطلب :
برچسب ها : خدا، جاده، نهایت زندگی، زندگی،
لینک های مرتبط :
دوشنبه 5 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

الو؟... خونه خدا؟؟؟؟..... خدایا...... نذار بزرگ شم.....

الو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمیده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس:بله با کی کار داری کوچولو؟

 

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.

 

بگو من میشنوم.

 

کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

 

هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم .

 

صدای بغض آلودش آهسته گفت: یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

 

فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی: نه خدا خیلی دوستت داره، مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟

 

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت: اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما.....

 

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛صدایی شنید

 

:بگو عزیزم، بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو......

 

دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگفت: خدا جون، خدای مهربون، خدای قشنگم، میخواستم بهت بگم تو رو خدا، نذار بزرگ شم تو رو خدا...

 

:چرا ؟ این مخالف تقدیره. چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

 

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، ده تا دوستت دارم. اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟

 

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.

 

مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم. مگه ما باهم دوست نیستیم؟ پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد.......؟!

 

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک، فرمود

 

:آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. ،چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب، من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت.

 

کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند .دنیا برای تو کوچک است ...

 

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...

 

کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخند بر لب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.

منبع:http://haniehandshingo.blogfa.com/





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
دوشنبه 5 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

خدایا!
امروز دلم را به تو می سپارم

دلی که همچون یک دفتر
پر است از غم.. دلتنگی.. گناه و آرزو …
خدای من!
با دستان مهربانت قلمی به دست گیر
و به لطف خود
پاک کن گناهانم را
خط بزن غم هایم را
تایید کن آرزوهایم را
و دلی رسم کن
در دفتر دلم به بزرگی دریا …




منبع:http://sibsher.blogfa.com/




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 1 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

خُـــدا را دوســـت بدار

حــداقـلـــش ایــن اســـت کــه یــکــی را دوســـت داری ؛

کـــه ...

روزی بـــه او مـــی رســـی :(

 

فـــــــراغت را بـــا رفــــــــاقت با خـــــــدا باید پـــــــُر کـــــــرد ..

منبعhttp://karbala123.blogfa.com/





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 1 خرداد 1393 :: نویسنده : sheyda @

 دل عاشق, توکل به خدا

خدا دوستمان دارد...
یه روز خدا یک گلی رو از بهشت به زمین فرستاد و به اون گفت روی زمین برای خود نقطه ای پیدا کن تا همون جا منزلگاه تو باشه.

 دل عاشق, توکل به خدا

گل از اون بالا منطقه ای رو دید زرد رنگ، سرزمین وسیع و پهناوری بود پیش خودش گفت من همین جا می مونم رو به خدا کرد و گفت: خدایا منو همین جا قرار بده خدا گفت گل من اینجا مناسب تو نیست؛گل گفت خدایا خودت به من گفتی انتخاب کن و من هم اینجا رو انتخاب کردم خدا گفت: نه همین که گفتم.

 دل عاشق, توکل به خدا

گل نالید که خدایا تو دل منو آزردی چرا با من این کار رو کردی کره زمین می چرخید و گل نظاره گر زمین بود ناگهان گل منطقه ای رو دید آبی رنگ آبی که از بالا برق زیبایی داشت زیبایی و برق رنگ آبی دل گل رو با خودش برد گل گفت خدایا من اینجا رو می خوام خدایا من و همین جا پایین بزار خدا گفت گل من اینجا هم مناسب تو نیست گل گفت خدایا چرا منو اذیت می کنی چرا به من سخت می گیری تو دل منو گل آفریدی شکننده و عاشق و حالا مدام دل عاشق منو می شکنی چرا اون چیزی که بهش علاقه*مند می شم و عاشق رو از من دور می کنی خدا گفت همین که گفتم.

و کره زمین همچنان می چرخید گل گریه می کرد و با چشمان گریان به زمین نگاه می کرد دلش گرفته بود خسته شده بود دوری اون دوتا سرزمین خیلی اذیتش می کرد به طوری که از خدا آرزوی مرگ می کرد. دوست داشت زود منزلگاهی رو پیدا کنه دیگه براش هیچی مهم نبود عشق مهم نبود، فقط یه چیز مهم بود دیگه خسته شده بود دوست داشت سریع جایی رو پیدا کنه و توش منزل کنه.

 دل عاشق, توکل به خدا

ناگهان چشم گل به سرزمینی افتاد سبز و زیبا گل پیش خودش فکر کرد و گفت عجب جایی چقدر اینجا سبزه سبز مثل برگهام مثل ساقه ام حتما اینجا جای منه خدا می خواسته من اینجا باشم که نگذاشته او دو مکان قبلی بمونم آره بابا جای من اینجاست گل عاشق و دل داده تر از گذشته شده بود عاشق تر از گذشته رو به خدا کرد و گفت خدایا فهمیدم چقدر دوستم داری تو همین رو می خواستی خدایا منو اینجا قرارم بده زود باش دیگه طاقت ندارم خدا گفت گل من اینجا هم مناسب تو نیست جای دیگه*ای رو انتخاب کن.

گل گریه کرد و گفت:خدایا چرا با من اینکار رو می کنی من گلم دل منو نشکن خدایا من با تو قهر می کنم خودت برام جایی پیدا کن تو برای خواسته های من اهمیتی قایل نیستی خدا گفت:به من توکل می کنی ؟ گل گفت: هر کاری دوست داری بکن. خدا دست گل رو گرفت و در تاریکی شب او را در جایی گذاشت.

گل از بس گریه کرده بود خوابش گرفت و ندید که خدا او را کجا گذاشت.گل خواب بود که نوری ملایم به چشمش خورد آروم چشماش رو باز کرد تا چشماش رو باز کرد دونه دونه های آبی خنک ریخت روی صورتش گل خیلی تشنه بود تشنه تشنه.

با قطره های آب تشنگیش رو بر طرف کرد با آب چشماشو شست وقتی چشماش بازتر شد دید پیر مردی مهربان با وجدی که توی چشماش فریاد می زد داره گل رو نگاه می کنه
گل اطرافشو نگاه کرد خدا اونو گذاشته بود توی یه باغچه کوچک توی خونه یه پیرمرد تنها پیر مرد خدا رو شکر کرد که گلی زیبا توی خونش در اومده گل*های دیگه به گل تازه وارد سلام گفتن و از اون استقبال کردن.

گل عاشق رو به آسمون کرد و به خدا گفت:خدایا منو توی این باغچه کوچک گذاشتی من لیاقتم این بود یا اون سرزمین های قشنگی که دیدم این بود اون سرزمینی که به من وعده داده بودی؟
خدا گفت:اولین جایی رو که دیدی اسمش بیابان بود جایی که توش آب نیست و خاکش داغه داغه تو اونجا بیش از چند دقیقه طاقت نمی آوردی و می مردی.

گل گفت :خوب اون سرزمین آبی چی بود
خدا گفت:اون قسمت دریا بود دریا پر آبه،آب شور تو اونجا خفه می شدی و می مردی.

گل گفت خدایا اون سرزمین سبز رنگ که هم جنس و رنگ خودم بود چی؟
خدا گفت:اسم اون سرزمین جنگله جنگل پر از درخت های بلند و تو هم رفته هست تو گلی هستی کوچک که احتیاج به آفتاب داری وجود اون درخت های بلند به تو اجازه نمی داد که آفتاب بخوری تو بدون آفتاب خشک می شدی و می مردی.

گل گفت:اینجا کجاست؟

 دل عاشق, توکل به خدا

خدا گفت:اینجا باغچه کوچک پیرمردیه که به تو می رسه آبت میده، کود برات می ریزه، مواظب حشره های موذی روت نشینه ...
گل گفت: خدایا پس چرا تو منو آنقدر عاشق کردی چرا اونجاها رو به من نشون دادی؟
خدا گفت:همه اینها بخاطر این بود که بفهمی و کاملاً درک کنی که من چقدر تو رو دوست دارم اگر از اول می آوردمت اینجا این قدر که الآن می دونی دوست دارم اون موقع نمی فهمیدی من تو رو اونقدر دوست دارم که دلم نمی خواد تو سختی بکشی .

اگر توی صحرا می مردی صحرا هم از مرگ تو غمگین می شد و دل مرده می شدمن هم به خاطر تو هم بخاطر صحرا این کار رو نکردم صحرای منم قشنگه پر از زیبایی هاست اگر تو توی دریا می مردی هم دریا ناراحت می شد هم ماهی های توی دریا تو خودت می دونی چقدر دریا قشنگه و زیبا اگر توی جنگل می مردی جنگل از قصه دق می کرد و خشک می شد اونوقت تمام حیوان ها هم می مردن حالا می بینی من همه شما رو دوست دارم گل و دریا و صحرا و هر چیزی که توی دنیاست همتون زیبا هستین و زیبا گل گفت خدایا منو ببخش تو چقدر مهربون هستی و ما چقدر نادون اما یه چیزی روی گل مونده بود رنگ گل از داغ عشق سرخ سرخ شده بود.

منبع:kocholo.org





نوع مطلب :
برچسب ها : خدا، نکته های زندگی، زندگی، درس های زندگی،
لینک های مرتبط :
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @
عکس و تصویر مهربان باش و به هر کسی میرسی لبخند بزن تو نمی دانی به آدم ها ...

مهربان باش و به هر کسی میرسی لبخند بزن

تو نمی دانی به آدم ها چه میگذرد،

شاید لبخندت برایشان مانند گنجی ارزشمند باشد،

و آنها بسیار به آن لبخند محتاج باشند...

 

 

چارلی چاپلین




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @

به درگاهی پناه آورده‌ام کز در نمی‌راند

که هرکس را که درمانده‌ست سوی خویش می‌خواند

امید اولی که هر زمان او را رها کردم،

امید آخرم شد نام او را تا صدا کردم

خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش

جهان تاریکی محض است، می‌ترسم، کنارم باش

اگر گم کرده‌ام در این همه بی‌راهه راهم را

تویی که می‌بری سوی سپیدی‌ها نگاهم را

صدایم می‌کنی وقتی صدایم غیرِ آهی نیست

خطابخشی، به اشک و توبه می‌بخشی گناهم را

خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش

جهان تاریکی محض است، می‌ترسم کنارم باش






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @


یه روزی یه جایی یه ساعتی میگی خدایا ممنون که اون دعامو براورده نکردی





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @

عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !

بعد از چند روز به دوستی

بعد از چند ماه به همکاری

بعد از چند سال به همسایه ای

اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم . . .





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @

خداجونم من از نردبون بالا میام
تا به تو برسم
غافل از اینکه
تو نردبون رو نگه داشتی تا نیفتم !!






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @
تو اوج خستگیهات..
تو اوج دلتنگیهات..
تو اوج تموم مشکلات..
اونجا ک رسیدی ته خط ...
سرتو بگیر بالا ، چشماتو ببند ، ی نفس عمیق بکشو از ته قلبت بگو :
"خدایـــــــا شکــــــــرت"
(معجزه میکنه!!)




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @

زندگی چون گل سرخ است

پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف



یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 :: نویسنده : sheyda @

 خداوند همه ی ما را دوست دارد و درک می کند ،
 منظورم از ما ، من و توست ...

مهربانی او همه را کفایت می کند ،
 از پیر و جوان گرفته ،
تا افراد تنها و ناتوان ،
از تند خویان تا متکبران ...

عشق او حد و مرزی نمی شناسد ،
پس هرگز گمان مکن که مورد رحمت او واقع نمی شوی ؛

 مهم نیست که چه کسی هستی یا چه شغلی داری ،
 نام تو نیز در فهرست خداست ...

مهم نیست که چه گذشته ای داشته ای ،
 به خدا اعتماد کن تا حقیقت این کلمات را دریابی ؛

به سختی کارت فکر نکن فقط آنرا در دست خدا بگذار  ،
زیرا آن زمان که همه رهایت می کنند هنوز در آغوش او هستی ؛

 خدا هنوز هم دوستمان دارد ،
 از آغاز جهان شیفته مان بوده ،
و همیشه هم خواهد بود ...!





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 7 فروردین 1393 :: نویسنده : sheyda @


خدایا...

خواستم بگویم تنهایم ،

اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد ؛

چه کسی بهتر از تو ...؟





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
پنجشنبه 7 فروردین 1393 :: نویسنده : sheyda @


( کل صفحات : 6 )    1   2   3   4   5   6   
درباره وبلاگ

این وبلاگ پیش کشی است به خدا....به بهترین دوست ما......
خدایی که این همیشه مراقب ماست اما ما هربار بهش بی محلی می کنیم......
دوستی که بی عوض ما رو دوست داره وبهمون نعمت میده......
دوستی که هر موقع حتی نصف شبم درشو بزنیم بی درنگ پاسخ مارو میده.....
خدایا حتی نمیتونم بگم عاشقتم چون انقدر مهربون بودی و محبت در حقم و کردی که از زیادی شون من درکشون نکردم و تنها گناه کردم
خدایا تو همچی تو برتری اما تو یه چیز من برترم اونم این که من چون تو رو دارم و تو چون خودت رو نداری....خدایا شکررررررررررررت بابت همه چیز
مدیر وبلاگ : solmaz *
موضوعات
نویسندگان
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :


رفتـــ 25

                    
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات