تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان عربستان در جدیدترین ناکامی خود، نتوانست آرای لازم برای عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل را کسب کند. جهان
اکنون عربستان را به عنوان یک رژیم قرون وسطایی و کشوری که به حقوق بشر
اعتنایی ندارد، میشناسد و به همین خاطر، هر روز فشار سازمانهای
بینالمللی بر عربستان بیشتر میشود. حتی سازمانهایی که تحت فشار لابیهای عربستان هستند، نیز نتوانستهاند نسبت به جنایات این کشور سکوت کنند. اما، با توجه به چنین شرایطی، رژیم سعودی تلاش کرد خود را به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل درآورد، تلاشی که با شکست مواجه شد. پایگاه خبری «الخلیج الجدید» گزارش داد که بسیاری از کشورها با این پیشنهاد، مخالفت کردند و به همین دلیل، عربستان در عضویت خود ناکام ماند. به گزارش این پایگاه، شورای حقوق بشر دارای 47 کرسی است، و به خاطر «پرونده سیاه سعودی و هشدارهای گروههای حقوقی مبنی بر اینکه انتخاب ریاض، اعتبار این سازمان بینالمللی را زیر سؤال میبرد»، با عضویت این کشور مخالفت شد. روزنامه انگلیسی «گاردین» نیز گزارش داد که این اتفاق به منزله «ضربه مهلکی» بر پیکره تلاشهای ریاض برای بهبود وجهه خود در محافل بینالمللی است. به گزارش این روزنامه، عربستان از دور این رقابت کنار زده شد و موفق نشد کرسی را به دست آورد. ریاض از این طریق، میخواست وجهه خود را بهتر کند. سازمان دیدبان حقوق بشر، از این اتفاق استقبال و تأکید کرد که شکست سعودی در به دست آوردن این کرسی در شورای حقوق بشر، مورد استقبال است. دیدبان حقوق بشر پیش از رأیگیری برای عضویت سعودی، اعلام کرده بود که نباید کشورهایی که ناقض حقوق مسلمانان هستند، در شورای حقوق بشر عضو شوند. مجمع عمومی سازمان ملل در این انتخابات، کشورهای روسیه، چین، ساحل عاج، گابن، مالاوی، کوبا، بولیوی، ازبکستان، فرانسه و انگلیس را برای شورای حقوق بشر انتخاب کرد. کشورهای سنگال، نپال، پاکستان، اوکراین و مکزیک نیز برای دومین بار و به مدت سه سال دیگر، انتخاب شدند. افراد ناشناس بیمارستانهای حشدالشعبی را آتش زدند افراد ناشناس دو درمانگاه سیار حشدالشعبی، که در نجف اشرف جهت خدمت رسانی به زائران اربعین حسینی(ع) مستقر شده بودند، را آتش زدند. حشدالشعبی
طی بیانیهای اعلام کرد، دو درمانگاه سیار این نهاد در نجف اشرف به آتش
کشیده شد. در این بیانیه آمده است: « تمام تجهیزات این دو درمانگاه
پزشکی،که برای خدمت به زائران اربعین امام حسین(ع) و سالگرد وفات پیامر
اکرم (ص) [در نجف اشرف مستقر بودند] در نتیجه آتشسوزی عمدی، کاملا سوخت».به گزارش خبرگزاری فارس، در ادامه این بیانیه آمده است: «کماکان تحقیقات برای شناسایی عاملان این جرم جریان دارد». حشدالشعبی همچنین خاطر نشان کرد: «در این درمانگاهها از برق که معمولا عامل آتش سوزی است، استفاده نشده است». دوشنبه گذشته نیز حشدالشعبی از کشف چاشنیهای انفجاری در اطراف مزار شهید «ابومهدی المهندس» نایبرئیسسابق حشد، در شهر نجف اشرف خبر داده بود. فارین پالیسی: ذات سفارت عظیم آمریکا در عراق گستاخی به ملت این کشور است یک روزنامه آمریکایی با اشاره به ابعاد عظیم سفارت این کشور در بغداد، احداث یک چنین سفارت بزرگی را گستاخی به ملت عراق خواند. «فارین
پالیسی» طی تحلیلی به قلم «استیون ای. کوک»، کارشناس ارشد مطالعات
خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی آمریکا، نوشت: دو هفته پیش «مایک
پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا، تهدید به تعطیلی سفارت این کشوردر شهر بغداد
کرد و بهانه او نیز تداوم حملات علیه سفارت و ناتوانی آشکار دولت عراق در
برخورد با آن بوده است.به گزارش ایسنا، این نشریه افزود: قضاوت درباره اینکه آیا راههای دیگری برای آمریکا جهت محافظت از سفارت وجود دارد، یا اینکه پمپئو از این تهدید، هدف دیگری دارد، دشوار است. اما این سفارت باید تعطیل شود. هر انگیزهای که پشت ایده پمپئو باشد، اجرای این ایده، خوب و درست است. کوک در تحلیل خود میافزاید: هر آمریکایی ممکن است سفارت آمریکا در بغداد را یک ساختمان تصور کند، در حالی که خیلی فراتر از آن است. این مجتمع که تنها کمی کوچکتر از مجموعه تفریحی «دیزنی لند» آمریکا است، در بردارنده ۲۰ ساختمان اداری، شش بلوک آپارتمانی، امکانات مختلف برای کارکنانی است که در یک مقطع، تعدادشان به ۱۶ هزار تن میرسید. صورت حساب مربوط به تکمیل این مجتمع، ۷۵۰ میلیون دلار بوده است. این(سفارت) جلوه فیزیکی، گستاخیهای آمریکا در عراق است و بر خلاف دیزنی لند، در آنجا هیچ رویایی محقق نمیشود. فارین پالیسی در ادامه، افزود: دولت بعدی آمریکا باید این مجتمع را تعطیل کند و آن را تحویل عراقیها بدهد. زمینهای آن میتواند یک ضمیمه خوب برای دانشگاه بغداد باشد. خلاصی پیدا کردن از مجتمع فعلی سفارت آمریکا در بغداد، به معنی این نیست که آمریکا باید کل این شهر را رها سازد. وزارت خارجه آمریکا ایده منتقل کردن سفارت به شهر اربیل، مرکز اقلیم کردستان، را مطرح کرده است، اما این کار موثر نخواهد بود و خیلی عجیب به نظر میرسد. این کارشناس آمریکایی ادامه داد: در عوض، واشنگتن باید یک ساختمان در بغداد متناسب با نقش، ماموریت و نفوذ فعلیاش در عراق بخرد. اگر مجتمع فعلی سفارت آمریکا، گویای غرور دو دهه گذشته است، مقر جدید سفارت آمریکا، نمادی برای فروتنی آمریکا بعد از یک حمله و اشغال نادرست خواهد بود. سفارت قدیمی، که «جوزپ لوئیس سرت» در دهه ۱۹۵۰ طراحی کرده بود، توسط دولت عراق تصرف و تبدیل به وزارت خارجه شده است. این خیلی بد است (چون) این ساختمان به شکل متناسبی فروتنانه و (همچون) یک جواهر متعلق به اواسط قرن گذشته بود. نشریه مذکور افزود: این درست است که برای آمریکا کار چندانی برای انجام دادن در عراق باقی نمانده است، مقامهای آمریکایی مسئله اصلاحات سیاسی و اقتصادی عراق را تبدیل به بخشی از گفت وگوی استراتژیک اخیر میان دو کشور کردهاند، اما جدی گرفتن این اهداف سخت است. بیش از ۱۷ سال از زمان حمله به عراق گذشته و دلیلی ندارد باور کنیم که آمریکا حالا با موفقیت بیشتری نسبت به گذشته روبهرو خواهد شد. عراقیها اگر میخواهند یک اقتصاد موفق و یک سیاست نجیب داشته باشند، قرار است خودشان راهشان را مشخص کنند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یک
روزنامه آمریکایی ادعای «دونالد ترامپ» درباره خروج نیروهای این کشور از
افغانستان را لفاظی و دروغ خواند و اعلام کرد که رئیسجمهور میخواهد از
این حرفهای خود، بهره انتخاباتی ببرد. ترامپ
چند روز پیش طی توئیتی، مدعی شده بود که کل سربازان آمریکایی تا کریسمس(11
دی) باید از افغانستان به خانه خود برگردند. «نیویورک تایمز» به این ادعای
ترامپ، واکنش نشان داد و نوشت که رئیسجمهور مدتها قبل و در کمپین
انتخاباتی 2016، وعده خارج شدن از افغانستان را داده وحتی ادعا کرده بود
که "جنگهای بیپایان" را در خاورمیانه پایان خواهد داد. اما این وعدههای
او محقق نشده است. با این حال، یکبار دیگر میخواهد از این ادعاها بهره
انتخاباتی ببرد. به گزارش ایسنا، نیویورک تایمز نوشت،هر چند ترامپ هزاران سرباز را از افغانستان، عراق و سوریه خارج کرده است، ولی هزاران تن دیگر همچنان در این مناطق بر سر جانشان ریسک میکنند. این روزنامه در ادامه، به نقل از «دانا استرول»، کارشناس «انستیتوی سیاست خاور نزدیک » در واشنگتن نوشت: [اکنون] دهها هزار نیرو در سراسر خاورمیانه مستقر هستند و از عملیات جاری در منطقه و فرا منطقه پشتیبانی میکنند. او تاکید کرد: رئیسجمهوری آمریکا حتی حضور نظامی در عربستان سعودی را افزایش داده است. هیچ نیرویی در طول دوران ریاست جمهوری او، از عربستان خارج نشده است. لفاظی او با واقعیت حضور نیروهای آمریکایی در سراسر خاورمیانه، همخوانی ندارد. اخیرا نیز، ژنرال «مارک میلی» رئیسستاد مشترک نیروهای آمریکایی در افغانستان، به توئیت هفته گذشته ترامپ مبنی بر خروج از افغانستان تا ابتدای سال نو میلادی آتی، واکنش نشان داده و گفته بود که به جزییات این موضوع نمیپردازد، اما قطعا همه نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج نخواهند شد. موضع طالبان در قبال آتش بس «محمد نعیم» سخنگوی دفتر
سیاسی طالبان در قطر، ضمن بیان اینکه آتش بس موضوع مهمی است، گفت: هنوز
مذاکرات به مرحلهای نرسیده است که در این مورد(آتش بس)، گفتوگوها آغاز
شود! به گزارش فارس، نعیم افزود: هنوز قدم اول برای حرکت به سمت گفتوگوهای
صلح برداشته نشده است. این اظهارات در حالی صورت میگیرد که جنگ در
افغانستان، به شدت ادامه دارد و دو روز قبل تنها در استان جنوبی «هلمند»،
80 عضو طالبان در عملیات نیروهای دولتی، کشته و 100 جنگجوی طالبان نیز
مجروح شدهاند. از استان هرات در غرب افغانستان نیز خبر رسید، یک سرباز
ارتش افغانستان که به میان عناصر طالبان نفوذ کرده بود، توانست 13 فرمانده
طالبان را بکشد. وزارت
کشور بحرین هشدار داده از این پس، افرادی را که علیه عادی سازی روابط با
رژیم صهیونیستی موضعی بگیرند، مورد پیگرد قرار خواهند داد. بر
اساس گزارش الخلیج الجدید، وزارت کشور بحرین دیروز، اعلام کرده فعالان
شبکههای اجتماعی را که در مخالفت با توافق عادی سازی این کشور با رژیم
صهیونیستی فعالیت میکنند، تحت پیگرد قرار میدهد و اقدامات قانونی را علیه
آنها اعمال میکند. اداره موسوم به مقابله با فساد و امنیت اقتصادی و
الکترونیکی بحرین (وابسته به وزارت کشور) اعلام کرده حسابهای کاربری موجود
در شبکههای اجتماعی که «در راستای تخریب چهره بحرین و اهانت به آن فعال
هستند» را مورد رصد قرار میدهد. وزارت کشور بحرین در ادامه ادعا کرده این
حسابهای کاربردی در زمینه فتنه انگیزی، تهدید صلح ملی و بافت اجتماعی و بر
هم زدن امنیت و ثبات فعالیت میکنند و از سوی شخصیتهای فراری در خارج از
بحرین اداره میشوند.در
حالی که شهرهای مختلف آمریکا طی ماههای گذشته شاهد اعتراضات گسترده علیه
نژادپرستی پلیس آمریکا بوده است گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که
نژادپرستی ساختاری ابعاد بسیار گستردهتری در این کشور دارد بی
بیسی در این باره نوشت: تعداد کارکنان سیاهپوست در شرکتهای دانش بنیان
آمریکا بسیار ناچیز است و در حال حاضر، تنها سه درصد از کارکنان شرکتهای
تکنولوژی محور آمریکایی را سیاهپوستان تشکیل میدهند و تنها یک درصد از
منابع مالی این حوزه در اختیار کارآفرینان سیاهپوست قرار میگیرد.این گزارش میافزاید: در آمریکا حدود ۱۳ درصد نیروی کار این کشور را سیاهپوستان تشکیل میدهند، اما در شرکتهای بزرگ تکنولوژی محور مانند گوگل و فیسبوک، تنها سه درصد کارکنانشان را سیاهپوستان تشکیل میدهند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۲۲ (FATF) ابزار تحریمهای دقیقتر است نه مکانیسم لغو تحریمها یک روزنامه اقتصادی اصلاحطلب تصریح کرد اجرای باقیمانده دیکتههای FATF موجب کاهش تحریمها نمیشود.روزنامه تعادل از قول یک اقتصاددان نوشت: افزایش قیمت ارز ارتباطی به FATF و لیست مقابلهای آن ندارد. اتفاقاً اجرای کامل دستورات FATF منجر به کاهش دسترسی دولت به منابع ارزی در کشور خواهد شد. ما سال 95 توافقی 41 بندی با FATF داشتیم که بخش مهمی از آن راجع به انتقال اطلاعات مالی کشور به خارج از کشور است. در شرایط جنگ اقتصادی، انتقال اطلاعات میتواند باعث لو رفتن مبادی ورود ارز به کشور شود. مقاطعی لو رفته و هزینه آن را هم دادهایم. زمستان 96 با یکاشتباه، اطلاعات چند صرافی توسط دولت لو رفت و بهار 97 شاهد تحریم صرافیها بودیم. توافق 41 بندی ایران و FATF علاوهبر لو رفتن اطلاعات، ورود ارز نقد را نیز دشوارتر میکند. بخشی از مقررات FATF به سختگیری در ورود ارز نقد به داخل کشور مربوط است که این مقررات در ایران اجرا هم شده و بخشی از اتفاقات ارزی سال 97 ناشی از این مسئله بود؛ بنابراین اجرای دستورات FATF منجر به دشوارتر شدن ورود ارز به کشور و بالاتر رفتن قیمت دلار میشود. اظهارات اسفند 98 آقای همتی مدیرکل بانک مرکزی مبنی عدم بروز مشکل در صورت بازگشت ایران به لیست FATF نشانه دیگری است که بیارتباط بودن افزایش قیمت دلار با مسئله FATF را نشان میدهد. همچنین که FATF به هیچوجه مانع روابط اقتصادی ایران و چین نیست.اطلاعات همکاری ایران و چین از چشم آمریکاییها مخفی نگه داشته میشود تا نتوانند طرفهای درگیر را تحریم کنند.همکاری ما با چین از جنس دور زدن تحریم است. وقتی ما میخواهیم تحریم را دور بزنیم نباید اطلاعات منتشر شود. از طرفی FATF به دنبال انتشار اطلاعات کشورها و شفافیت کشور هدف برای کشورهای دیگر است.چین این را میداند که همکاری بیشتر ایران با FATF منجر به لو رفتن اطلاعات میشود. هیچ سند متقنی نداریم که نشان دهد چین از ما خواسته به کنوانسیونهای مرتبط با FATF بپیوندیم. اما از آن طرف اسناد زیادی وجود دارند که نشان میدهند پمپئو و منوخین و اروپاییها بارها خواستهاند ما دستورات FATF را اجرا کنیم. تقریباً هیچ کشوری دستورات FATF را بهطور کامل اجرا نمیکند و بسیاری کشورها نیز نسبت به آن بیاعتماد هستند.کافی است به کشورهای اروپایی نگاه کنیم. این ادعا که این کشورها همه دستورات FATF را پذیرفتهانداشتباه است. زمستان سال 97 اروپاییها برخلاف استاندارد FATF لیست جداگانهای از کشورهای پرریسک ارایه کردند که مورد اعتراض آمریکاییها قرار گرفت. این نشان میدهد که اروپاییها FATF را قبول ندارند و به دنبال استاندارد بومی خودشان هستند. ایران باید اجرای تعهدات خود بر اساس FATF را متوقف کند تا در مذاکرات آتی بتواند با دست پر پای میز برود. ایران و FATF براساس توافق سال 95 تعهدات متقابلی دارند. از اسفند 98 این نهاد مجدداً اقدامات مقابلهای خود علیه ما را اجرا کرد. اما مثل برجام که تعهدات ما در آن یکطرفه اجرا میشود، در FATF هم تعهدات ما یکطرفه اجرا میشود. حتی اجرای کامل توصیههای FATF منجر به توقف اقدامات مقابلهای علیه ایران نمیشود. اساساً هیچ جایی در اسناد FATF نیامده که بعد از تکمیل برنامه اقدام 41 بندی، ما از لیست اقدامات مقابلهای خارج خواهیم شد. FATF فقط گفته پس از اجرای توصیهها به گام بعدی میرویم، گامی که ماهیت آن مشخص نیست. حتی با سفید شدن وضعیت ایران نزد FATF نیز قطعا مشکل ارتباطات بانکی حل نخواهد شد، چرا که اساساً این مشکل ناشی از تحریمهای ثانویه آمریکا است و نه FATF. FATF عملاً ابزاری برای دقیقتر و هدفمندتر کردن تحریمهای آمریکا است و اجرای کامل توصیههای آن به قفل شدن اقتصاد میانجامد. روایت تحلیلگر آمریکایی از شکست سیاست فشار حداکثری بر ایران در یک جمله میتوان گفت کمپین فشار حداکثری که ترامپ علیه ایران راه انداخت، شکست خورده است.دنیل دیپتریس تحلیلگر ارشد نشریه آمریکایی «نشنالاینترست»، در تارنمای «ریسپانسیبل استیت کرافت» نوشت: پیدایش کمپین اعمال فشار حداکثری توسط جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی ترامپ، براساس روایتی سادهانگارانه اما جذاب رخ داد: ایران طرحهای بزرگی در مورد خاورمیانه دارد. از آنجایی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده از پیش در چنین توهمی به سر میبردند، قانع کردن دولت به اقدام علیه ایران کار چندان دشواری نبود. فرضیه اصلی نظریه اعمال فشار حداکثری هم به همان اندازه کمعمق و وسوسهانگیز بود: تحریم اقتصاد ایران و اعمال محدودیتهای گسترده سبب خواهد شد که ایران چارهای غیر از حضور ملتمسانه پای میز مذاکره و گفتوگو درباره یک توافق جدید با شرایط دلخواه آمریکا نداشته باشد. به گزارش «دیپلماسی ایرانی» در ادامه این تحلیل آمده است: با این حال، دولت ایران که به خوبی میدانست پذیرش خواستههای آمریکا به معنای آسیبپذیری آتی در برابر روشهای مشابه خواهد بود، بر مواضع اصلی خود ایستادگی کرد: اگر ایالات متحده میخواهد درباره یک توافق بزرگتر و بهتر صحبت کند، باید مجددا به برجام بپیوندد و خسارات وارده به ایران را جبران کند. ایران بهرغم همه مشکلات مقاومت نشان داده است. در حقیقت، ایران اهرم فشار خود را با افزایش ده برابری ذخایر اورانیوم غنیشده تقویت کرده است. تنها دستاورد سیاست آمریکا تاکنون این بوده که ایران در رابطه با زمان و مکان استفاده از نیروی نظامی تهاجمیتر شده، جناح اصولگرای افراطی قدرت بیشتری به دست آورده، شمار موشکها و خمپارههایی که منافع و مواضع آمریکا را هدف میگیرند، افزایش یافته و مردم ایران نسبت به آمریکا منزجرتر از همیشه هستند. هیچیک از اینها را نمیتوان «موفقیت» خواند. آمریکا باید به این نتیجه برسد که سیاست فشار حداکثری یک فاجعه برایش به بار آورده است. اگر یک کلمه برای خلاصه کردن کارزار اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران وجود داشته باشد، «شکست» است. استراتژی دو سال و نیم تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران نتیجهای دقیقا عکس پیشبینی طرفداران آن داشت. رهبری ایران تسلیم نشد و در عوض، کارزار مقاومت حداکثری را به اجرا گذاشت. سبد مدیریت اقتصادی باید از دست دولت خارج شود یک روزنامه اصلاحطلب میگوید: سبد مدیریت اقتصادی باید از دست دولت خارج شود.آرمان از قول رضا پدیدار رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران نوشت: جریان اقتصادی ما با حجم فزاینده پول مواجه شده است، توقف تولید، تحریم و محدودیتهای مبادلاتی و عدم اعتماد، که مجموع اینها منجر به بروز اتفاقات ناخوشایندی میشود و ثمره آن ناپایداری است. به هر حال مسائل پولی و مالی در مورد وضعیت ورود و خروج ارز و یا موضوع نقش صادرات و سیاستهای تشویقی برگشت ارز انجام نشد. دغدغههایی که امروز مشاهده میشود حاصل رفتارهای نامتعادل اقتصادی است. آن چیزی که منجر به گرفتاری فعلی کشور شده، آن است که سبد مدیریت اقتصادی در دست دولت است، اگر وزارت صمت بتواند آن را از دست دولت خارج کند، گام مهمی برای بهبود شرایط خواهد بود. لازم به ذکر است حدود 86 درصد ترکیب سبد مدیریت اقتصادی، در دست دولت، خصولتیها و صندوقهای بازنشستگی است، مابقی آن در اختیار بخش خصوصی و تعاونی است. این ترکیب ناموزون سبب شده تا از ظرفیت بخش خصوصی استفاده نشود. باید اشاره کنم در گذشته مرکز مطالعات اقتصادی اتاق بازرگانی درخصوص قدرت اقتصادی بخش خصوصی مطالعه میدانی انجام داد که رقم اعلامی آن حدود 56 درصد بود این رقم بیانگر آن است که بخش خصوصی میتواند 56 درصد اقتصاد کشور را اداره کند، در حالی که رقم کنونی 16 درصد است. از طرفی دیگر قیمت تمامشده دولتیها و خصولتیها بالاست و با اعمال قوانین و مقررات قصد دارند از یکسو منافع دولت را حفظ و از سمت دیگر به جامعه فکر کنند. این دو مورد با هم تناقض دارد. گمرک نمونه مرزی که در اثر خودتحریمی بسته است! اقدامات اقتصادی بر زمین مانده بسیاری وجود دارد که دولت اگر به آنها اهتمام کند، محدودیتهای خودساخته برطرف میشود.روزنامه جامجم در یادداشتی نوشت: برای هر اقدامی از یکسو نیازمند شناخت مجموعه خودی و توانمندیهای داخلی و از سوی دیگر، شناخت آرایش و توان دشمن هستیم. اما در شرایط فعلی شاهد وجود چنین دیدگاهی از سوی برخی نیستیم، چرا که متاسفانه هیاهو و تهدیدهایی که در طول حدود ۴۰ سال پس از انقلاب وجود داشته از سوی برخی مسئولان بسیار جدی گرفته شده و به این ترتیب توان دشمن به معنای واقعی شناسایی نشده و اجازه دادهایم دشمنان با عملیات روانی آرامش جامعه را به هم بزنند. در این خصوص به مردم گفته نمیشود این تهدیدات تا چه حد قابل اجراست، در حالی که به رغم همه تهدیدها و تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان، جمهوری اسلامی از مزیتهای بسیاری برخوردار است که البته به دلیل غفلت مسئولان نادیده گرفته شده و حتی با تهدید تحریم دشمن، اقتصادمان دچار تلاطم میشود. در سفر آقای رئیسی به یکی از مناطق مرزی استان خراسان و پایانه مرزی که رابط بین ایران و افغانستان بود، مسئولان محلی از خودتحریمی انتقاد کرده و گفته بودند این مرز در دهه۸۰ به عنوان گمرک نمونه کشوری بوده که در حال حاضر بسته شده و همه ارتباط ما از این طریق با افغانستان قطع شده است. چنین اقداماتی نشان دهنده عدم شناخت ما از تواناییهای داخلی اعم از توانایی نیروی انسانی و منابع انسانی است؛ چرا که متاسفانه نگاه برخی مسئولان در کشورمان به غرب بوده و توانمندی داخلی را فراموش کردهاند. احتمال جنگ داخلی در آمریکا بسیار جدیتر از آنچه تصور میکنید استاد دانشگاه راتگرز معتقد است ایالات متحده در اثر بحرانهای مختلف در آستانه یک جنگ داخلی تمامعیار قرار دارد.الکس هینتون در «پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت» نوشت: مدتها بود صحبت از واژههایی نظیر حکومت نظامی و یا جنگ داخلی در آمریکا، کاملاً عجیب بهنظر میرسیدند. با این حال، اکنون و در آستانه انتخابات، این واژهها اصلا عجیب نیستند و نگرانیهای زیادی را در داخل آمریکا ایجاد کردهاند. بازداشت رهبران شبهنظامی در میشیگان آمریکا، و اذعان آنها به تلاش جهت ربودن فرماندار این ایالت و سرنگونی دولت فدرال، به خوبی حاکی از خطری هستند که آمریکا را در آستانه انفجار قرار داده است. مسائلی از این دست، هشدارها در مورد اینکه انتخابات ماه آینده ممکن است به یک بحران سخت و فراگیر تبدیل شود را بیش از پیش تقویت کردهاند. دونالد ترامپ که در آخرین نظرسنجیها، کاملاً پشتسرِ «جو بایدن» قرار داشته، بارها و بارها از عدم تعهد خود به انتقال مسالمتآمیز قدرت خبر داده است. در عوض، وی به تقویت و تحریک افراطگرایان دستِ راستی و سفید پوست میپردازد و در حالِ ارائه اطلاعات غلط در مورد هر چیزی است. وضعیت در آمریکا، از مدتها قبل حالت هشداردهنده به خود گرفته و به جاست بررسی کنیم که شرایط میتواند تا چه اندازه بد باشد. در شرایط فعلی، دلایل کافی برای نگران بودن در مورد این مسئله که درگیریهای مربوط به انتخابات، ممکن است به جنایتهای بیرحمانه علیه غیرنظامیان سیاه پوست و دیگر رنگین پوستان در آمریکا منجر شود، وجود دارد. من، بهعنوان کسی که بخش زیادی از عمرش را صرف مطالعات مربوط به نسلکشی و خشونت دسته جمعی کرده، کاملاً هراسانم و معتقدم، احتمال بروز خشونت در آمریکا در پی انتخابات، به مراتب بیشتر از آن چیزی است که عموم مردم فکر میکنند. وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در آمریکا کاملاً بیثبات است. شرایط کنونی، به مراتب بدتر از وضعیتی است که اغلب کارشناسان، تحقق آن را به مثابه بستری مناسب جهت وقوع خشونت و ناامنی ارزیابی میکردهاند. حتی برخی نسبت به احتمال وقوع پاکسازی قومیتی، وقوع جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت، و جنگ داخلی در آمریکا در ماههای آتی هشدار دادهاند. اوضاع به شدت وخیم است. آمریکا در برهه فعلی با بحران بیسابقه شیوع کرونا، اوضاع وخیم اقتصادی، بیکاری بالا، بلایای طبیعی و قطبیگراییِ بیسابقه سیاسی دست و پنجه نرم میکند. وجود حتی یک تا دو مولفه از موارد بالا، به اندازه کافی هشداردهنده است. آمریکا با دهها مورد شبیه به این بحرانها، مواجه است. گزاره بعدی که احتمال درگیری و خشونت را تقویت میکند، «غیریتسازی سیاسیِ» وحشتناکی است که مخصوصاًً در دوره ترامپ و با لفاظیهای وی بر علیه رنگین پوستان تقویت شده است. ترامپ از مکزیکیها با عنوان متجاوزان جنسی، از مسلمانان با عنوان تروریستها، و از لاتین تبارها با نامِ حیوانهای جانی و خطرناک یاد کرده است. وی سال گذشته،هائیتی و کشورهای قاره آفریقا را به چاه توالت تشبیه کرد. ترامپ در دوره ریاست خود تا حد زیادی نهادهای قانونی در آمریکا را تضعیف کرده و سطح نظارتهای قانونی را به نحو قابل توجهی تنزل داده است. ترامپ به وضوح مقررات را به سخره میگیرد و نهادهای مستقل را در چارچوب دستورکار خود، سیاسی میکند. به طور خاص میتوان به سیاسی شدن نهادهایی نظیر وزارت دادگستری آمریکا و همچنین مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. افراد عالیرتبه در دولت ترامپ نظیر دادستان کل به صراحت به نفع وی، مداخلات قانونی انجام میدهند و خودِ ترامپ نیز به نحو تأسفباری، از فرمان عفو ریاست جمهوری جهت اعطای آزادی به دوستان خود که مرتکب اقدامات غیرقانونی شدهاند، استفاده میکند. این شیوه موجب شده تا حامیان وی اینگونه حس کنند که در صورت وقوع هر مشکلی، از حمایت قاطع و تمامعیار رئیسجمهور برخوردارند. حامی سرسخت برجام به تنبلی دولت مشکوک شد! یک نماینده حامی دولت در مجلس دهم میگوید: دولت تنبل است.حشمتاله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجه در مجلس دهم و از حامیان دوآتشه برجام، در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد به آشفتهبازار سکه و ارز پرداخته و مینویسد: افزایش چشمگیر قیمت سکه و ارز در هفتههای اخیر فرضیههای گوناگونی را نسبت به عملکرد دولت ایجاد کرده است. در ابتدای امر به نظر میرسد دولت در عرصه اقتصادی به شدت منفعل است، انفعال در حوزه اقتصاد روزمره یعنی مقابله با گرانی، احتکار و نظارت بر قیمتها کاملا مشهود است و گویی دولت توجهی ندارد که چگونه قیمتها بر سر مردم آوار شده است. از سوی دیگر در حوزه کلان رفتارهای دولت مشکوک است و این فرضیه درحال تقویت است که دولت از افزایش قیمت دلار و طلا سود میبرد چرا که پرداختهای دولت به ملت 84 میلیونی ایران ریالی است و هرچه دلار و سکه گرانتر شود ارزش درآمدهای دولت بیشتر میشود. در یک ارزیابی کلی باید گفت که این دولت تنبل و بیتفاوت بوده است، با اینکه پشتوانه مردمی بسیار مناسبی را داشت اما همه هواداران خود چه آنها که به دلایل سیاسی رای داده بودند و چه آنها که به دلایل اقتصادی رای دادند را ناامید کرد و یأس را در جامعه گستراند. حالا هر دو ماه شاهد یک شوک اقتصادی شدید به زندگی مردم هستیم و قیمت ارز در حدود دو سال اخیر بیش از 10 برابر شده است. این نشان میدهد شاهد مدیریت کسانی هستیم که تنها هدف دستیابی به رای را داشتند و امروز نیز بیش از آنکه به فکر چاره باشند بهدنبال تنظیم متن سخنرانی و بازی با الفاظ هستند. آفتاب یزد همچنین در گزارشی با عنوان «خبری از تدبیر نیست» خاطرنشان کرده است: دستکم سه سال است که به نظر میرسد خبری از تدبیر و نظارت دولت نیست. جلال جلالیزاده میگوید: متاسفانه گویی دولت جامعه را رها کرده است، قیمتها رها شدهاند و برداشت بسیاری از مردم این نیست که دولت در فکر ساماندهی قیمتها و زندگی مردم است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : منابع
خبری میگویند که ائتلاف سعودی با هدایت فرماندهان آمریکایی، تحرکات خود
در مناطق مرزی با یمن را افزایش داده است و احتمالا قصد دارد دست به عملیات
گستردهای بزند. ائتلاف
سعودی در استان مارب در برابر انقلابیون یمن شکست سختی را متحمل شده و
مارب در آستانه آزاد شدن است. یکی از فرماندهان ائتلاف سعودی در مارب اخیرا
گفته بود که نیروهای انصارالله بدون هیچ توقفی در حال پیشروی هستند. برخی
خبرها نیز از نگرانی آمریکا از تحولات مارب حکایت میکنند. به دنبال این
حوادث، اکنون خبر رسیده که آمریکا و عربستان به دنبال انجام یک عملیات بزرگ
در مرزهای یمن هستند. به نوشته یک پایگاه خبری یمنی، ائتلاف سعودی قصد دارد عملیات نظامی وسیعی را در مرز با یمن انجام دهد و شروع به آموزش نیروهای جدید در پایگاههای خود کرده است. پایگاه الخبر الیمنی، این خبر را به نقل از «منابع آگاه» در داخل دولت منصورهادی نقل کرده و نوشته است که ارتش سعودی بیش از یک ماه است که تعداد زیادی از نیروهای یمنی خود را از میان ارتش وابسته به منصورهادی بیرون کشیده و به نیروهای خود در مرزها نیز فراخوان داده تا در دوره آموزشی جدید در پادگانهای ریاض، شرکت کنند و به جای آنها، نیروهای جدید مستقر شدهاند. به گفته این مقام مطلع یمنی، نیروهای یمنی در کنار نیروهای سعودی در پایتخت عربستان آموزش میبینند و همزمان نیرو و تجهیزات وسیعی به طور روزانه از ریاض روانه مرزهای جنوبی میشوند. همراه با آموزش گسترده نیروها و انتقال وسیع نیرو و تجهیزات به مرزها، پایگاه میدل ایست آی نیز چندی پیش نوشت که ۱۰۱۸ مزدور سودانی با کشتی وارد عربستان شدهاند تا از آنجا به یمن اعزام شوند. در کنار اینها، وزارت دفاع آمریکا نیز هفته گذشته از ورود فرماندهان آمریکایی به ریاض خبر داد و تصاویری نیز از حضور این فرماندهان در پایگاه هوایی «امیر سلطان» نیز منتشر شده است. آمریکا مادر تروریسم از سوی دیگر، «احمد حامد» مدیر دفتر ریاست جمهوری یمن، دیروز در مراسم رونمایی از یک کمپین رسمی و مردمی تحت عنوان جنایتهای آمریکای متجاوز علیه یمن، تأکید کرد که سیاست رسانهای آتی بر پایه رسوایی آمریکا به خاطر جنایاتش در یمن استوار خواهد بود. به گزارش پایگاه خبری «انصارالله»، مدیر دفتر ریاست جمهوری یمن در این ارتباط گفت که رسانههای ملی یمن با انجام وظیفه صحیح خود در محافل امت اسلامی، سطح آگاهی مردم را درخصوص عمق جنایتهای آمریکا علیه مردم یمن بالا خواهند برد. او در ادامه، ضمن تقدیر و تشکر از رسانههای ملی یمن،
بر لزوم کار جدی در راستای پرده برداشتن از دموکراسی جعلی آمریکا تأکید
کرد. حامد همچنین تأکید کرد که آمریکا رأس شرارت، مادر تروریسم و سازنده
بحرانهایی است که مردم یمن هماکنون از آن رنج میبرند. مهره اسرائیل باز هم بلوف زد سمیر جعجع: آمریکا با من است، آماده مقابله با حزبالله هستم! به
گزارش منابع خبری لبنانی، رئیسحزب «القوات اللبنانیه» در جمعی خصوصی، با
اشاره به حمایت آمریکا و عربستان از وی، بر ادامه مقابله با حزب الله تا
آخر خط سخن گفته و تعداد نیروهای خود را به رخ کشیده است. این
خبر از آنجا منتشر شد که «ولید جنبلاط» رئیسحزب « التقدمی الاشتراکی»، در
بخشی از مصاحبه روز دوشنبه خود با شبکه «الجدید»، گفته بود: «هر شخصی از
هر طایفهای در لبنان که به فکر ماجراجویی نظامی باشد، دیوانه است.» روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی به همین موضوع پرداخت و نوشت که این اظهارات جنبلاط از روی خیالبافی یا در پاسخ صرف به سؤالات الجدید نبود، جنبلاط در فکر حرفهایی بود که چند روز پیش شنیده و وی را شوکه کرده بود. چند روز پیش «سمیر جعجع» رئیسحزب «القوات المشترکه» در جمعی خصوصی به جنبلاط پیشنهاد استعفای نمایندگان این دو حزب از پارلمان را داده، ولی جنبلاط با آن مخالفت کرده بود. جعجع پس از آن بر ادامه مقابله خود با حزبالله تا آخر خط تأکید کرده و گفته بود: «من پانزده هزار جنگجو دارم و ما قادر به مقابله با حزبالله هستیم، حزباللهی که در نتیجه وضعیت لبنان و منطقه، بسیار ضعیف شده است.» به گزارش فارس، بر اساس این اطلاعاتی که الاخبار به دست میدهد، جعجع در ادامه میگوید که از حمایت آمریکا، عربستان سعودی، امارات و دیگر کشورها برخوردار است و به عقیده وی، از آنجا که حزبالله ضعیفتر از هر زمان دیگری است، ناچار به امتیازدهی است. گفتنی است، این ادعای جعجع درخصوص ضعف حزبالله، در حالی مطرح میشود که ارتش رژیم صهیونیستی بیش از دو ماه است که از وحشت انتقام حزبالله در آمادهباش کامل است. یا آنطور که سید «حسن نصرالله»، دبیرکل حزبالله، گفته و یکی از تحلیلگران نظامی رژیم تلآویو نیز آن را تأیید کرده بود، نظامیان اسرائیلی «از ترس، یک لنگه پا ایستادهاند.» الاخبار افزود، جنبلاط با حیرت از این جلسه خصوصی خارج میشود، اظهاراتی را که شنیده به گوش برخی از دوستانش میرساند و میگوید چه بسا اینها نشانههای خطرناکی از [فتنه جنگ داخلی و] موضوعی باشد که برای لبنان آماده شده و اوضاع بدتر خواهد شد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، جعجع مهره رژیم صهیونیستی است. جعجع رهبر سابق فالانژهاست و مورد زیر یک نمونه از جنایات کارنامه فالانژهاست: «فالانژها با حمایت و مشارکت ارتش صهیونیستی به مدت 3 روز (16، 17 و 18 سپتامبر برابر با 25، 26 و 27 شهریور) بین 3 الی 5 هزار پناهنده فلسطینی را در اردوگاههای صبرا و شتیلا به معنای واقعی کلمه سلاخی کردهاند.» البته بگذریم از پرونده ربایش و ترورِ محتملِ دیپلماتهای ایرانی و جاوید الاثر «احمد متوسلیان» و.... انتقاد جنبلاط از حریری جنبلاط در بخشی از گفتوگوی دیروز خود همچنین، از «سعد حریری» رئیسجریان «المستقبل»، انتقاد کرد و گفت، وی خودش را مأمور به تشکیل کابینه کرده، به جای اینکه فراکسیونهای پارلمانی خواستار برنامه شوند، حریری هیئتی را به سوی فراکسیونها فرستاده تا نظرات آنها را بشوند و این شبیه «کودتا بر نقشها و باقی مانده توافق طائف» است. وی در ادامه، ضمن اعلام اینکه هیئت المستقبل را به حضور نمیپذیرد، افزود، حریری از دولت تکنوکرات و غیرسیاسی سخن میگوید، در حالی که خودش سیاسی است. آزادی بیان به سبک فیسبوک؛ اهانت به ادیان آسمانی آزاد، انتقاد از افسانه هولوکاست ممنوع شبکه اجتماعی فیسبوک اعلام کرده نظراتی را که موضوع آنها «انکار یا تحریف» رویداد ادعایی «هولوکاست» باشد را حذف خواهد کرد! در
حالی که توهین به مقدسات آسمانی در بسیاری از کشورهای غربی آزاد است اما
پرسش و انتقاد (بله درست شنیدید انتقاد) از هولوکاست در همین کشورها نه
تنها آزاد نیست بلکه جرم است! این رویکرد متناقض در شبکههای اجتماعی غربی
نیز به شدت اجرا میشود. در همین راستا شرکت فیسبوک روز دوشنبه اعلام کرده
نظراتی را که موضوع آنها «انکار یا تحریف» رویداد ادعایی «هولوکاست» باشد
را حذف خواهد کرد. فیسبوک در بیانیهای دلیل این تصمیم را «افزایش
یهودیستیزی در سراسر جهان» و بیاطلاعی درباره هولوکاست به خصوص در میان
جوانان اعلام کرد!به گزارش فارس فیسبوک به نتایج یک نظرسنجی استناد کرده که در آن تقریباً ۲۵ درصد از بزرگسالان آمریکایی در رده سنی بین ۱۸ تا ۳۹ سال گفتهاند به نظر آنها هولوکاست افسانه است و یا درباره آن مبالغه شده است. «مارک زاکربرگ»، مدیرعامل فیسبوک در پیامی در حساب کاربریاش در این رسانه نوشته: «من با چالش دفاع از آزادی بیان یا آسیبهای ناشی از کوچکانگاری یا انکار رویداد وحشتناک هولوکاست دست و پنجه نرم کردهام». لابیهای حامی رژیم صهیونیستی از تصمیم فیسبوک استقبال کرده و گفتهاند از چند سال پیش، خواستار آن بودهاند. گفتنی است بسیاری از این شبکههای اجتماعی غربی، تحت سیطره همین صهیونیستها هستند. در حال حاضر در ۱۶ کشور جهان، زیر سؤال بردن هولوکاست از نظر قانونی ممنوع است. این کشورها عبارتند از: اتریش، بلژیک، کانادا، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، مجارستان، لیختناشتاین، لیتوانی، لوگزامبورگ، هلند، لهستان، پرتغال، رومانی، اسلواکی و سوئیس. این در حالی است که بسیاری از این کشورها، اهانت به اسلام و مقدسات اسلامی را جزو مصادیق «آزادی بیان» به شمار میآورند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اطمینان داد ارتش آمریکا در هرج و مرج انتخاباتی مداخله نخواهد کرد ۱۳۹۹/۰۷/۲۱ با
افزایش نگرانیها درباره خطر بروز شورش و جنگ داخلی پس از انتخابات آمریکا
رئیسستاد مشترک ارتش این کشور نیز اعلام کرده ارتش در هرج و مرج
انتخاباتی مداخله نخواهد کرد. این روزها و حدود سه هفته مانده به انتخابات،
«جنگ داخلی» به واژهای پرتکرار در رسانههای آمریکا تبدیل شده است. 21
روز بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقی نمانده است؛ شرایط
انتخابات کنونی آمریکا به گفته بسیاری از کارشناسان در تاریخ این کشور
بیسابقه است. فضایی دو قطبی ایجاد شده و تشدید فعالیت صدها گروه مسلح
نژادپرست طرفدار ترامپ «همه» را نگران کرده است. طی روزها و هفتههای گذشته
تقریباًاندیشکده و کارشناسی باقی نمانده که نسبت به خطر وقوع «جنگ داخلی»
در این کشور هشدار نداده باشد. با افزایش نگرانیها نسبت به بروز آشوب و
جنگ داخلی در روز پس از انتخابات ریاست جمهوری همه چشمها به مقامات ارتش
دوخته شده است. بر اساس برخی گزارشها احتمال دارد ترامپ با استفاده از
قانون شورش از ارتش این کشور برای سرکوب اعتراضات احتمالی به نتایج
انتخابات استفاده کند. اما روز یک شنبه رئیسستاد مشترک ارتش آمریکا آب
پاکی را روی دست ترامپ و طرفدارانش ریخت و اعلام کرد ارتش در تعیین نتیجه
انتخابات ریاست جمهوری امسال نقشی نخواهد داشت. ژنرال «مارک میلی» روز یکشنبه در مصاحبهای با رادیو ملی آمریکا تاکید کرد براساس قوانین آمریکا هیچ نقشی برای مداخله ارتش در صورت بروز تنش و آشوب مربوط به انتخابات تعریف نشده است و ارتش در این موضوع مداخله نخواهد داشت. این مقام بلندپایه ارتش آمریکا این را هم گفته که «من به پایبندی مردم آمریکا به اصول قانونی بسیار مطمئن هستم. ما به عنوان ارتش از سیاست داخلی که ریشه در اصل جمهوری ما دارد، بسیار فاصله داریم. ما به اصل ارتش دارای شخصیت غیر سیاسی اعتقاد داریم. این اعتقاد من نیست بلکه بر اساس قانون در صورت بروز اختلاف و مناقشه در انتخابات، کنگره و دادگاهها باید در این مورد تصمیم گیری کنند و نه ارتش».«مارک میلی» با یادآوری اینکه «ایجاد مناقشه در انتخابات موضوع تازهای نیست»، اضافه کرده که« ارتش هیچ نقشی در تعیین نتیجه انتخابات نخواهد داشت. هیچ نقشی برای ارتش در این خصوص تعریف نشده است». تمسخر ترامپ خبر دیگر اینکه، یک روزنامه آمریکایی نوشته، ترامپ وقتی قصد خروج از بیمارستان را داشته، پیشنهاد میکند، پیراهن منقش به تصویر سوپر من به تن کند تا قدرتمند به نظر برسد! به گزارش نیویورکتایمز، رئیسجمهوری آمریکا قصد داشت هفته گذشته به هنگام خروج از بیمارستان «والتر رید» نقش «کلارک کنت» شخصیت تخیلی در فیلمهای کمیک را که تبدیل به سوپرمن میشد تقلید کند و با باز کردن دکمه پیراهنش، تیشرت سوپرمنی را که زیر آن پوشیده بود، نشان دهد! به گزارش ایسنا، این روزنامه به نقل از منابع آگاه گزارش داده: «دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در جریان چندین تماس تلفنی از داخل بیمارستان والتر رید این ایده را مطرح کرد که با حالتی ضعیف و بیرمق از بیمارستان خارج شود و سپس تیشرت سوپرمنی را که زیر پیراهنش پوشیده به نمایش بگذارد؛ اقدامی که به گفته وی سمبل قدرت است». ظاهرا ترامپ در چندین تماس تلفنی درباره این ایده صحبت کرده بود اما در نهایت این کار انجام نشده است. این ایده رئیسجمهوری آمریکا با تمسخر همراه شده است. در فاضی مجازی یکی از کاربران نوشت: «خب ببینید در آسمان پرنده هست، هواپیما هست، دونالد ترامپ هم هست؟» کاربر دیگری نوشته: «یادآوری میکنم که سوپرمن یک سگ هم داشت. در ضمن او یک مهاجر بود». یک کاربر دیگر هم نوشته: «واقعا سوپرمن؟! راحت باش!». انهدام 2 مجسمه در پورتلند از اعتراضات علیه نژادپرستی نیز
گزارش میرسد، شهر پورتلند آمریکا بامداد دیروز بار دیگر صحنه اعتراضهای
خشونتآمیز بوده و معترضان دو مجسمه را واژگون و منهدم کردهاند. به نوشته
وبگاه شبکه خبری «فاکس نیوز»، معترضان موفق شدهاند مجسمههای «آبراهام
لینکلن» و «تئودور روزولت» را واژگون کنند. برخی منابع خبری نیز گفتهاند
که معترضان مجسمه «آبراهام لینکلن» را به همراه پرچم آمریکا به آتش
کشیدهاند. گزارشهای دیگر نیز حاکی از آن است که شیشههای برخی ساختمانها
از جمله بنای «انجمن تاریخی اورگن» خورد شدهاند. این در حالی است که گفته
میشود پلیس در این خصوص دخالتی نداشته و تنها با انتشار پیامی در توئیتر
خبر از واژگونی این مجسمهها داده است. این ناآرامیها با تظاهرات
«روزهای خشم» سال ۱۹۶۹ آمریکا مصادف بود. هشتم تا یازدهم اکتبر سال ۱۹۶۹
گروهی معترض در مخالفت با جنگ آمریکا در ویتنام به تظاهرات و تخریب
بخشهایی از شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی آمریکا پرداختند. اعتراضات در شهر
پورتلند بعد از قتل یک سیاه پوست آمریکایی به نام «جورج فلوید» در بیست و
پنجم ماه می(5 خرداد )، شروع شده و همچنان ادامه دارد. نظامیان آمریکایی در ادامه غارت منابع نفتی در شرق سوریه، 20تانکر حامل نفت را از این کشور وارد عراق کردند. نیروهای
آمریکایی در ادامه دستاندازیهای خود به منابع کشور سوریه، ۲۰تانکر حامل
نفت سرقت شده از چاههای نفتی، را از استان «حسکه » وارد خاک عراق کردند.
خبرگزاری رسمی سوریه «سانا» به نقل از منابع محلی افزود، اینتانکرها که
از چاههای نفت منطقه «الجزیره» سوریه بارگیری کرده بودند،، از طریق
گذرگاه غیرقانونی «الولید» در حومه شرقی شهر حسکه، وارد خاک عراق شدند. به
گزارش ایسنا، نظامیان آمریکایی با همدستی شبه نظامیان کرد موسوم به
«نیروهای دموکراتیک سوریه»، دست به سرقت نفت سوریه میزند. شبه نظامیان نیز
در قبال این همکاری، از واشنگتن سلاح و تجهیزات دریافت میکنند.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : حشدالشعبی
درباره فروش منطقه «سنجار» توسط نخستوزیر دولت بغداد به اقلیم کردستان
عراق، موضع گرفت و اعلام کرد که با این اقدام، رنجهای مردم ایزدی ادامه
خواهد یافت. شیخ
«قیس الخزعلى» دبیر كل «جنبش عصائب اهل الحق» وابسته به حشدالشعبی، اعلام
كرد: توافق اخیر كه بین دولت مركزى(بغداد) و اقلیم كردستان درخصوص سنجار
صورت گرفت، متضمن اخراج حشدالشعبى از سنجار است، نیرویی كه سنجار را آزاد
كرده بود. وی افزود که این توافق به ضرر ایزدىها است، همان کسانی كه
رنجهاى زیادی را متحمل شدهاند و با این توافق جدید، رنجهای آنها ادامه
مییابد. الخزعلی افزود: از نیروهاى ملى میخواهیم كه نظر خود را در این خصوص ابراز كنند و تعارفى در این زمینه نداشته باشند و ضرورى است كه این نیروها، موضعى متناسب با خطیر بودن این وضعیت اتخاذ كنند. اشاره دبیركل عصائب اهل الحق به متن الحاقیه توافق اخیر میان بغداد و اربیل است، در این متن تصریح شده است که مسئولیت امنیت شهرستان سنجار برعهده سازمان امنیت ملى، پلیس فدرال و سازمان اطلاعات با هماهنگى با نهادهاى امنیتى اقلیم است و حشد (كه براى نجات ایزدىها و آزادى این شهرستان، جانفشانی کرده است)، از این منطقه خارج میشود. طبق توافق اخیر، بغداد و اربیل در یک همکاری مشترک مسئولیت اداره پرونده امنیتی سنجار را به عهده خواهند گرفت. شهر سنجار به عنوان مرکز شهرستان سنجار، در غرب استان نینوا و در فاصله ۸۰ کیلومتری موصل واقع شده است. از این منطقه به عنوان خاستگاه تاریخی اقلیت دینی ایزدی یاد میشود. طبق اعلام استاندار نینوا، این شهرستان در نتیجه هجوم داعش در سال ۲۰۱۴ بین ۶۰ تا ۸۰ درصد ویران شده و دستکم حدود ۲۰ میلیارد دلار اعتبار برای بازسازی آن، مورد نیاز است. حشد نباید از سنجار برود اعتراض گروهها و سیاستمداران عراقی به اخراج نیروهای حشدالشعبی (بسیج مردمی) از منطقه سنجار، همچنان ادامه دارد. به گزارش فارس، «مهدی آمرلی» نماینده و عضو کمیسیون امنیت و دفاع پارلمان عراق تأکید کرد که توافق اخیر بین دولت فدرال و دولت منطقه کردستان عراق درخصوص سنجار، وضعیت را وخیمتر خواهد کرد. آمرلی گفت: « توافق اربیل و بغداد بر سر سنجار ما را غافلگیر کرد... ساکنان سنجار، نمایندگان نینوا و ایزدیها مخالف این توافق هستند». وی ادامه داد: «تا زمانی که ساکنان این منطقه با این توافق و ورود نیروهای پیشمرگ به این شهرستان مخالف هستند، این توافق باعث برقراری امنیت نخواهد شد». این نماینده عراقی خاطرنشان کرد، عقلانی نیست نیروهای حشدالشعبی که «در آزادسازی این شهرستان نقش مهمی داشتند، اخراج شوند و نیروهایی آورده شوند که هنگام رسیدن داعش به سنجار، پا به فرار گذاشته بودند»! آمرلی در پایان خاطر نشان کرد، توافقی که دولت امضا کرده، هیچ ارتباطی به پارلمان ندارد و «بر این باور هستیم این توافق، سرآغاز اجرای ماده 140 –مربوط به مناطق مورد منازعه- در ازای اعطای امتیازات زیاد به کُردهاست». خیانت به حشد پذیرفتنی نیست «ابوعلی العسکری» مسئول امنیتی گردانهای حزبالله عراق، شامگاه دیروز درباره خیانت به حشدالشعبی هشدار داد. به گزارش فارس، العسکری در این خصوص گفت: «آتشبس مشروط با دشمن را لغو خواهیم کرد، اگر به حشدالشعبی نارو بزنند». العسکری در ادامه گفت: «به برادران در گروههای مقاومت توصیه میکنیم، در صورت انجام اقدامی گسترده علیه دشمن، در حالت آمادهباش باقی بمانند». مسئول امنیتی گردانهای حزبالله عراق افزود: «برادران [گروههای] مقاومت، روی عناصر دشمن صهیونیستی، که در پایگاههای آمریکا به سر میبرند و در کشور تردد دارند، متمرکز شوند.» اخیرا نیز کمیته هماهنگی مقاومت عراق با صدور
بیانیهای، درباره حضور نظامیان آمریکا در خاک عراق اعلام کرده بود: «در
شرایطی که ما به نیروهای بیگانه، مهلت مشروطی را برای تعیین یک جدول زمانی
مشخص و محدود برای اجرای مصوبه ملت و نمایندگان ملت و دولت عراق میدهیم
(که البته این فرصت هم به احترام تلاشهای برخی شخصیتهای ملی و سیاسی عراق
اعطا شده است)، قویا هم درباره هرگونه فریبکاری، تعلل و وقتکشی
آمریکاییها در عمل به خواسته اول ملت عراق هشدار میدهیم، وگرنه مجبور
میشویم به مرحله نظامی پیشرفتهای منتقل شویم که در آن، همه ظرفیتهای کمی
و کیفی را به کار خواهیم بست و در این صورت نیروهای بیگانه بهای مضاعفی را
خواهند داد و بینی آنها را به خاک خواهیم مالید، همانگونه که پیشتر هم
این اتفاق افتاده است». دختر رهبر محبوس «جنبش اسلامی نیجریه» از وخیمتر شدن وضعیت سلامت پدر و مادرش به دلیل محرومیت از خدمات پزشکی در زندان خبر داد. شیخ«ابراهیم
زکزاکی» و همسرش از سال 1394 و به دنبال یورش نظامیان نیجریه به حسینیه
شیعیان در «کانودا» بازداشت شدند و علیرغم وخامت شدید جسمانی، همچنان در
زندان به سر میبرند. «سهیلا زکزاکی» فرزند شیخ «ابراهیم زکزاکی»، درباره آخرین وضعیت پدر و مادرش در زندان گفت که پدر و مادرش زمانی که دستگیر شدند هر دو زخمی بودند و اکنون به دلیل محرومیت از مراقبتهای پزشکی و درمانی، وضعیت آنها وخیمتر شده است. به نوشته پایگاه خبری «المعلومه»، وی افزود که شیخ زکزاکی در زندان دو بار دچار سکته مغزی شده و از مسمومیت خونی با سرب به دلیل باقی ماندن گلولههای متعدد در بدنش رنج میبرد.سهیلا زکزاکی درباره مادرش نیز میگوید که به او پنج گلوله اصابت کرده بود و میبایست تحت عمل جراحی قرار میگرفت، اما چنین اقدامی صورت نگرفته است و وی از درد شدید در قلبش رنج میبرد. وی افزود که مادرش از «آرتروز» مفاصل نیز رنج میبرد و سه سال پیش میبایست تحت عمل جراحی برای تعویض مفصل زانو قرار میگرفت، اما به دلیل اهمال پزشکی، وی اکنون ناگزیر به استفاده از ویلچر است. گفتنی است در حمله ارتش نیجریه به شیعیان این کشور در کانودا، صدها نفر شهید و زخمی شدهاند. سازمان عفو بینالملل نیز اوایل اردیبهشت ۱۳۹۵، ارتش نیجریه را به کشتار شیعیان، دفن آنها در گورهای جمعی و نابود کردن اسناد مرتبط با این جنایت، متهم کرده است. «سعد
حریری» پس از دیدار با رئیسجمهور لبنان، ضمن اینکه مواضع خود را با «میشل
عون» هماهنگ خواند، طرح پیشنهادی فرانسه را آخرین و تنها فرصت برای نجات
کشورش معرفی کرد. نخستوزیر
اسبق لبنان و رئیسجریان «المستقبل»، که هفته گذشته برای دور جدید
نخستوزیری اعلام آمادگی کرده بود، دیروز با رئیسجمهور این کشور، در کاخ
«بعبدا» دیدار کرد. حریری پس از این دیدار، اظهار داشت: «بر بیداری احزاب
سیاسی تکیه دارم، مواضع من با رئیسجمهور یکی است و همین موضوع مرا تشویق
میکند تا با این ابتکار عمل (طرح فرانسه)، جلو بروم.» نخستوزیر اسبق
لبنان همچنین گفت: طرح «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، تنها و آخرین
فرصت باقی مانده برای توقف فروپاشی لبنان و بازسازی بیروت است، همه این را
میدانند و آگاهند که وقتی نداریم که آن را برای جدالهای سیاسی از دست
بدهیم. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اعتراف روسیه به شکست آتشبس در قرهباغ سلاحهای ممنوعه وارد جنگ شد! ۱۳۹۹/۰۷/۲۱ وزیر
خارجه روسیه به شکست آتش بس در منطقه «قره باغ کوهستانی» اعتراف کرد.
همزمان، سازمان ملل اعلام کرد که ارتش جمهوری آذربایجان از سلاح ممنوعه در
این جنگ استفاده میکند. «سرگئی
لاوروف» دیروز در دیدار با «زهراب مناتساکانیان» وزیر خارجه ارمنستان،
تصریح کرد که آتشبس در منطقه قره باغ کوهستانی به طور کامل رعایت نمیشود و
جنگ همچنان میان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری دانشجو، لاوروف که بامداد شنبه هفته جاری از توافق آتشبس میان دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان خبر داده بود، با اشاره به نقض این توافق توسط طرفین گفت: «جمعه و شنبه گذشته (۱۸ و ۱۹ مهرماه)، ما در این ساختمان(وزارت خارجه روسیه) با یکدیگر بودیم. توافق مهمی با ابتکار عمل (ولادیمیر) پوتین حاصل شد. اما، شاهدیم که این توافق به طور کامل رعایت نمیشود و جنگ همچنان ادامه دارد». تداوم درگیری تبادل آتش میان ارتشهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان در منطقه قره باغ همچنان ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری فارس، وزارت دفاع ارمنستان با صدور بیانیهای اعلام کرد: «دشمن از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی متحمل خسارات سنگینی شد. (جمهوری) آذربایجان، صبح امروز دو مرتبه حملات توپخانهای انجام داد. یگانهای ارتش، با اقدامات مناسب، این عملیات را متوقف کردند.» علاوهبر آن، ایروان اعلام کرد که ۵۱۴ خودروی زرهی جمهوری آذربایجان را از زمان آغاز دور جدید تنشها (۶ مهرماه) تاکنون منهدم کرده است. وزارت دفاع جمهوری آذربایجان نیز دیروز نیروهای مسلح ارمنستان را به حملات خمپارهای به منطقه «آغدام» در خط تماس قره باغ کوهستانی متهم کرد. خبرگزاری روسی تاس نیز گزارش داد، اوایل صبح دیروز چند بمب در شهر «استپاناکرت» (خان کندی) مرکز قره باغ کوهستانی منفجر شد و آژیرهای خطر در سراسر این شهر به صدا درآمد. در این میان، ارمنستان دیروز اعلام کرد، ارتش این کشور یک فروند جنگنده «سوخو- 25 » جمهوری آذربایجان را منهدم کرد. جمهوری آذربایجان از ساقط کردن پهپادهای ارمنستان خبر داد. اتهام استفاده باکو از سلاحهای ممنوعه « آرتاک بیگلریان»، سخنگوی کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل در قره باغ، ارتش جمهوری آذربایجان را به استفاده از تسلیحات ممنوعه در قره باغ متهم کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بیگلریان تصریح کرد، نیروهای ارتش باکو از گلولهها و بمبهای خوشهای استفاده کردهاند. وی مدعی شد: آنان از پهپادهای هجومی استفاده کردند و به نظر میرسد کشورهای دیگر این تجهیزات را به باکو دادهاند. استفاده از سلاحهای ممنوعه موجب شد تا شاهد کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از شهروندان باشیم که در میان آنان، زن و کودک نیز دیده میشوند. وی ادامه داد: گروهی خرابکار با ورود به شهر «هادروت»،
منازل مردم را به آتش کشیدند، غیر نظامیان را کشتند و موجب رعب و وحشت در
میان شهروندان شدند. نگرانی فرمانده ائتلاف سعودی از پیشروی سریع انقلابیون یمن در «مأرب» با
شکسته شدن صفوف شبهنظامیان دولت مستعفی «هادی» و ائتلاف سعودی، یکی از
فرماندهان این ائتلاف از پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی یمن در استان مأرب
آن هم «بدون مواجهه با هرگونه مقاومتی» خبر داد. انقلابیون
یمن در آستانه آزادسازی شهر راهبردی مأرب هستد. بسیاری از قبایل این شهر
با انصارالله هم پیمان، و گزارش شده تنها یک گام تا آزادی کامل مارب فاصله
دارند. این مسئله باعث وحشت در بین مزدوران سعودی شده است. «ناجی الحنیشی»
از فرماندهان وابسته به ائتلاف سعودی، مستقر در شهر مأرب، در صفحه فیس بوک
خود به «پیشروی آسان نیروهای دولت صنعا» اعتراف کرد. به نوشته پایگاه
«الخبرالیمنی»، وی که فرماندهی عناصر موسوم به «دفاع مردمی از مأرب» را بر عهدهدارد، نوشته ارتش و کمیتههای مرکزی یمن در جبهه «حریب» به راحتی توانستند جلو بیایند: «حوثیها به سمت منطقه «نقیل» و پس از آن منطقه «حمراء لحیان» پیشروی کرده و بر گلوگاه «حره الکبیر» مسلط شدند و در ادامه برای استقرار در منطقه «الصبرات» به راه افتادند و بر بلندیهای مشرف بر منطقه «القویم» مسلط شدند و باز هم به حرکت خود ادامه دادند تا به بلندیهای منطقه «الجرف» رسیدند و در نزدیکی منطقه «ذیوجان» موضع گرفتند و تمامی این تحرکات و موضعگیریها و پیشرویها بدون مقاومتی صورت گرفت». «طلعت الشرجبی» سخنگوی شورای عالی هماهنگی امور بشردوستانه در یمن نیز به شبکه العالم گفته ائتلاف سعودی تمام تلاش خود برای حفظ آخرین مواضع داعش و القاعده در شهر مأرب به کار گرفته است. او حتی گفته ائتلاف سعودی در یمن بر 2 مسئله اصرار زیادی دارد، اول اینکه بتواند شهر مأرب را از درگیریها دور نگه دارد و دوم اینکه مناطق مشرف به ساحل غربی را در کنترل خود داشتته باشد. به گفته وی، ارتش و کمیتههای مردمی پیشرویهای واقعی در مناطق تحت نفوذ القاعده و داعش در استان البیضا داشته و توانستهاند مراکز تروریستها را در مناطق شمالی پاکسازی کنند. نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن بیش از ۷۰ روز است که عملیات در اطراف شهر مأرب را آغاز کرده و در برخی مناطق به نزدیکی شهر رسیدهاند. تسلط بر این شهر به عنوان مرکز اصلی حزب «الاصلاح» یمن و اصلیترین نیروی حامی ائتلاف سعودی، میتواند روند جنگ را تغییر دهد. هلاکت و جراحت180 عضو طالبان در جنوب افغانستان سخنگوی
وزارت کشور افغانستان اعلام کرد، نیروهای دولتی طی عملیاتی در جنوب این
کشور، ۸۰ جنگجوی گروه طالبان را کشتند و ۱۰۰ عضو دیگر این گروه را نیز زخمی
کردند. «طارق
آرین» دیروز طی یک نشست مطبوعاتی در کابل اعلام کرد، عناصر گروه طالبان
که قصد پیشروی در منطقه «چهارم» شهر »لشکرگاه»، مرکز استان هلمند، را
داشتند، با ضد حمله نیروهای دولتی، متوقف شدند. به گزارش خبرگزاری میزان، وی گفت که با رسیدن نیروهای ویژه و کماندو، این ضد حمله ادامه یافت و بالگردهای ارتش نیز در این عملیات وارد عمل شدند. به گفته آرین، طی این عملیات، ۸۰ جنگجوی طالبان کشته و 100 تن دیگر نیز زخمی شدند. از استان « تخار» افغانستان نیز خبر رسید که در حمله طالبان، سه نیروی دولتی کشته و چهار تن دیگر زخمی شدند. در استان غربی هرات هم یک سرباز دولتی با نفوذ به میان عناصر طالبان، 13 فرمانده این گروه را کشت. طی 19 سال گذشته این نخستین بار است که یک نیروی دولتی دست به چنین عملیاتی میزند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۲۱ وقتی گروهک ورشکسته ادای مصلحتشناسی درمیآورد عضو گروهک ملی - مذهبی میگوید: مصلحت در مذاکره با آمریکاست!«احمد - ز» نوشته است: پرسشم از سران جمهوری اسلامی این است که اگر به فرض - حالا از نگاه آنان فرض محال - حفظ و بقای نظام در مذاکره و توافق با آمریکا «متعین» شود، آیا آنان تن به مذاکره و توافق خواهند داد؟ طبعا برخی از آنان خواهند گفت؛ از آنجا که «استکبارستیزی» هویت نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه سازش با «راس استکبار» این هویت را نابود میکند، بنابراین، چنین کاری نقض غرض و به عبارتی انتحار سیاسی و نوعی براندازی به دست خویش است که هرگز نباید به آن نزدیک شد حتی اگر بقای فیزیکی نظام به خطر افتد! این پاسخ البته در جای خودش قابل تامل است، اما اشکالش این است که با نظریات و آموزههای آیتالله خمینی سازگار نیست! از نگاه آیتالله خمینی، هویت و بلکه فلسفه وجودی نظام جمهوری اسلامی، اجرای احکام و قوانین شریعت اسلامی است، اما او بر این اعتقاد بود که برای حفظ نظام میتوان اجرای احکام شرعی حتی نماز و روزه و حج را هم تعطیل کرد! حال وقتی که برای حفظ نظام بتوان واجبات قطعی و مسلمی در حد نماز را که از آن به عنوان «ستون دین» یاد شده است، تعطیل کرد، چگونه به همین منظور، از «استکبارستیزی» که در هیچ رساله و کتاب فقهی از وجوب مسلم آن سخنی نرفته است، نمیتوان دست شست؟ همین پرسش را اما به شکل و صورتی دیگر، میتوان در برابر اپوزیسیون اصطلاحا برانداز گذاشت و از آنان پرسید؛ اگر به فرض - حالا از نگاه آنان فرض محال - جمهوری اسلامی با آمریکا وارد مذاکره شود و با آن به توافق رسد، فردای آن روز از این اپوزیسیون چه چیز مشخصی باقی میماند؟». فارغ از این که نویسنده خود از جماعت برانداز ورشکسته است و خواسته ردگمکنی کند، به نظر میرسد پاسخ نغز حضرت امام(ره) به کارتر، احتمالا برای این عنصر غربگرا ناباور به جمهوری اسلامی هم مصداق پیدا کند. سال 60 جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا مدعی شده بود که اقدامات جمهوری اسلامی در تضاد با دین اسلام و خلاف مصالح است. امام(ره) در پاسخی لطیف اما کوبنده فرمودند: «من فکر میکردم که اسلامشناسی [چیست.] قبلا یک مقالهای کسی مینوشت، میشد اسلامشناس؛ چند تا مقاله در روزنامه، در یک جا مینوشت، میشد اسلامشناس؛ گاهی یک کسی یک تاریخی مینوشت، میشد اسلامشناس، بعد کتابسوزی هم میکرد؛ مثل (احمد) کسروی، بلکه دعوی نبوت هم میکرد. اسلامشناسی تقریبا رو به تورم است. خوب، صدام هم اسلامشناس شده است! آقای (انور) سادات هم جزو اسلامشناسهاست که تشخیص میدهد که فلان امر موافق اسلام است، موافق اسلام نیست! اخیرا آقای کارتر هم جزو اسلامشناسهاست! در یک جلسهای که مسافرت کرده است، گفته است این کارهایی که در ایران، فلان میکند این موافق اسلام نیست! خوب معلوم شد که ما اسلامشناس داریم که به ابعاد اسلامشناسی اضافه میشود! فردا (مناخیم) بگین هم اسلامشناس میشود و یا شده است این! هی میگویند: موافق اسلام نیست». عضو گروهک ورشکسته در حالی مصلحت کشور و نظام را به مذاکره با آمریکا گره میزند که وی و طیف غربگرای متبوع باید حساب دروغهای قبلی درباره برجام را با مردم صاف کنند و توضیح دهند که اگر قصد خیانت به ملت نداشتند یا در بیسوادی و سفاهت محض نبودند، چرا مدعی شدند مشکلات کشور به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا و دادن برخی امتیازات هستهای برطرف میشود؟ اتفاقاً خدعه و خباثت و عهدشکنی دولتهای اوباما و ترامپ در برجام نشان داد سیاست بیاعتمادی به شیطان بزرگ، منطق استواری داشته است. حالا هم امثال این آقای گروهکی نمیتوانند پرسشگر باشند بلکه باید پاسخ دهند که چرا توافق بزک شده آنها، هم 95 درصد برنامه هستهای را تعطیل کرد و هم اقتصاد کشور را دچار نابسامانی نمود. آرمان: تنها به شرط لغو تحریمها باید به FATF پیوست یک کارشناس اقتصادی با رد ارتباط نوسانات قیمت ارز به FATF گفت: همکاری بیشتر با FATF موجب تشدید تحریمها میشود.جمشید عدالتیان به روزنامه اصلاحطلب آرمان گفته است: FATF بیفایده است، با پیوستن به این معاهده باید شفاف عمل کنیم در حالی که ما نمیتوانیم شفاف عمل کنیم، برای اینکه نمیتوانیم برای جابهجایی ارز مسیرهای مشخصی را تعیین کنیم. وقتی تمامی مسیرهای مبادلات ارزی کشور بسته و تحریم شدهایم پیوستن ما به FATF چه مزیتی دارد؟ جز اینکه جلوی کار صرافیهایی هم که ارز جابهجا میکنند گرفته خواهد شد. وی افزود: دولت موافق پیوستن است، اما از طرف دیگر واقعیت این است که در شرایط تحریم هستیم و نمیتوانیم شفاف عمل کنیم، این مسئلهای است که باید هزینه فایده آن مشخص شود و به نظرم مقامات این کار را انجام دادند. وقتی بانکهای خارجی با ما کار نمیکنند و بانکهای ما هم تحریم هستند پیوستن ایران به FATF چه کمکی میتواند به اقتصاد ما کند؟ تنها در صورتی که ایران باید به FATF بپیوندد که تحریمها برداشته شوند. عدالتیان خاطرنشان کرد: مشکل ما در واقع ارز نیست بلکه وابستگی اقتصاد به ارز است و چون تدبیر دیگری نداریم نرخ ارز در تورم اثرگذار میشود. زمانی که ریگان رئیسجمهور آمریکا بود ارزش مارک(واحد پول آلمان) آلمان در مقابل دلار 100 درصد کاهش یافت. یعنی یک دلار 1/1 مارک بود که بعد به 3/4 رسید یعنی حدود 100 درصد ولی هیچ نوع آثار تورمی که در اقتصاد آلمان نداشت هیچ، باعث افزایش صادرات آلمان به آمریکا و سایر کشورها شد چراکه اجناس آلمانی ارزان شده بود. کشوری که از نظر اقتصادی و تولید وابستگی کمتری دارد و میتواند کالای جانشینی داشته باشد، در اقتصادی که متغیرهایش درست عمل میکنند، چنین کاهشی باید باعث دو برابر شدن صادرات شود ولی میبینیم که صادرات غیرنفتی در کشور ما کاهش هم یافته است و این اتفاقات هیچکدام از معادلات اقتصادی را دربر نمیگیرد. به جای بدهکار کردن دولت آینده انضباط مالی پیشه کنید دولت و سازمان برنامه و بودجه باید پیش از آنکه دنبال «انبساط مالی» باشند، «انضباط مالی» را پیگیری کنند.روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: محمدباقر نوبخت طراح بودجههای دولت روحانی، راهبرد اصلی بودجه سال 1400 را در گزاره «انقباض پولی و انبساط مالی» تبیین کرده است. بخش اول این راهبرد برای شرایط کنونی اقتصاد ایران که با سیل نقدینگی 2600 هزار میلیارد تومانی دست و پنجه نرم میکند، بسیار حیاتی است. دولت اگر بتواند به این هدف نائل آید، میتواند از بار تورمی بازارهای دارایی مانند طلا، سکه، خودرو و مسکن تا حدودی جلوگیری کند. سناریوهای بسیاری در رابطه با اجرای سیاست انقباض پولی مطرح است که به نظر میرسد جدیترین و محتملترین آنها افزایش نرخ بهره بانکی در سال آینده باشد. بیشترین افزایش نرخ بهره هم در سپردههای غیردیداری یا بلندمدت اتفاق خواهد افتاد تا از این طریق دولت بتواند به هدف فریز پولی دست پیدا کند، البته همین سیاست اگر منجر به انتقال نقدینگی به سمت تولید نشود و بانکها اقدام به بنگاهداری کنند، صرفا انتقال بحران از شرایط کنونی به آینده است. اما نکته قابل توجهتر راهبرد بودجه سال آتی بحث انبساط مالی است. آنطور که پیداست دولتیها میخواهند در سال آینده برای خروج رکود اقدام به افزایش هزینهها کنند. اگر بخواهیم راحتتر سخن بگوییم، دولت میخواهد سال 1400 ولخرجی کند و از این طریق تقاضا را در کشور افزایش دهد. این سیاست میتواند در قالب شروع ابرپروژههای عمرانی، افزایش یارانههای نقدی، افزایش حقوق و اقداماتی از این دست محقق شود. نکته قابل توجه در این رابطه محل تامین اعتبار اجرای چنین راهبردی است. دولت سال جاری بین 150 تا 200 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشت و به نظر میرسد این کسری بودجه سال آینده با توجه به افزایش تبعات اقتصادی کرونا به صورت فزایندهای افزایش یابد، با این تفاوت که در سال جاری دولت برای فرار از کسری بودجه از ظرفیت اوراق بدهی استفاده کرد اما سال آتی این ظرفیت آنطور که سال 99 از آن بهرهگیری شد قابل استفاده نیست. از یک سمت خریداران اوراق در شرایط اشباع قرار دارند و از سوی دیگر مردم هم بهدلیل نوسانات پیدرپی بازار سرمایه به نظر میرسد به سمت خرید سهامهای دولتی نخواهند رفت کما اینکه این ریزش خرید توسط مردم در خرید دارادوم مشهود است. اما اینطور که پیداست محمدباقر نوبخت فکر این موضوع را کرده و در اظهارات اخیر خود تاکید ویژهای بر فروش اوراق سلف نفتی داشته است. این یعنی دولتیها میخواهند چالههای بودجهای خود را در سال آینده از این طریق پر کنند. این اقدام ضمن مقروض کردن دولت آتی میتواند تبعات بسیاری در اقتصاد کشور داشته باشد. از بدترین آسیبهای این اتفاق به رسمیت شناختن گزاره کسری بودجه و حرکت نکردن به سمت راهبردی مناسب در این زمینه است. به نظر میرسد اگر در شرایط کنونی دولت به جای انبساط مالی به سمت انضباط مالی حرکت کند بسیار مناسبتر است. انضباط مالی از طریق کاهش هزینهها و هدفمند کردن هزینههای دولت حاصل میشود، از سوی دیگر دولت میتواند در فرصت باقیمانده در تنظیم بودجه 1400 یک بار برای همیشه به سمت اصلاح ساختار مالیاتی کشور حرکت کرده و بودجهریزی خود را منوط به دریافت مالیات از دهکهای ثروتمند کند. ترکان: فریبکاری است که حامیان دولت بگویند با دولت نبودیم دبیر
پیشین شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و مشاور رئیس جمهور درباره
فاصلهگذاری اصلاحطلبان با دولت در آستانه انتخابات تاکید کرد؛ «اگر کسی
از روی زرنگی این کار را میکند و میخواهد بگوید کی بود کی بود من نبودم،
اسم این کار فریبکاری است، ما طرفدار دولت روحانی بودیم و از او طرفداری
کردیم.»اکبر ترکان در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان اظهار داشت: مدیریت نظام ارزی در دورهای که ارز 4200تومانی را توزیع کردند، تاریکترین نقطه دولت روحانی است چراکه ارز ارزان فروختن، خیانت به تولید داخلی است. وی افزود: سؤال ما این است که اگر با این نرخ جنس وارد کردند آن را چند فروختند؟ اینها همان رانتهایی است که ثروتهای بادآورده را میآورد. اگر فکر کنیم که یک نفر در آلمان ثروتمند است و احترام دارد، علت احترام به او این است که همه مردم میفهمند ثروت این فرد محصول کار و کوشش و صنعت و فناوری است و کسی فکر نمیکند بلیت این فرد برده و ثروتمند شده است، ولی در کشور ما اگر کسی ثروتمند شد، مردم نمیگویند او بابت لیاقتش ثروتمند شده، میگویند حتما کلاه کسی یا جایی را برداشته و حتما دولتی خریده و آزاد فروخته است و میگویند این جزو درآمد سالم نیست. وی در پاسخ این سؤال که «برخی اصلاحطلبان با دولت روحانی فاصلهگذاری میکنند و نمیخواهند هزینه حمایت از او را بپردازند، بهنظر شما مردم چقدر این دور شدن را در آستانه انتخابات میپذیرند و واقعی میدانند؟» گفت: اگر کسی از روی زرنگی این کار را میکند و میخواهد بگوید کی بود کی بود من نبودم، اسم این کار فریبکاری است، ما طرفدار دولت روحانی بودیم و طرفداری کردیم و فکر میکنیم که مزایای بسیار بالایی نسبت به دولت احمدینژاد داشته و دارد، اشکالاتش را هم باید سر جای خودش برای اصلاح آن بگوییم. عارف: توهین شنیدم تحت فشار چپهای اصلاحطلب بودم رئیس
فراکسیون امید مجلس دهم گفت: من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود
نمیدانم بلکه رسالت خود را حرکت در قالب سازمان، نظام و سیستم میدانم و
بابت آن هزینه هم دادهام که همین توهینهایی است که به من میشود.محمدرضا عارف در ویدئویی، با اشاره به تقسیم کار فراکسیون امید در مجلس دهم، اظهار کرد: راهبرد ما در مجلس دهم به نتیجه رسیدن مسائل بود. در مسایل حساس و مسائل سیاسی و امنیتی راهبرد ما این بود که اگر امضای اول و دوم متعلق به فراکسیون امید است، امضای سوم برای اصولگرایان باشد زیرا ما دنبال نتیجه بودیم. وی ادامه داد: من میتوانستم از جایگاه خود بهعنوان رأی اول تهران بهترین استفاده را کرده و اقدامات خوب فراکسیون امید را به نام خودم تمام کنم. از هرکدام از اعضای فراکسیون اگر میخواستم وقت خود را در مجلس به من بدهند، دریغ نمیکردند اما این کار اخلاقی نبود و مبنای کار من اخلاق است و نمیخواهم از جایگاه خود سوءاستفاده کنم. من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود نمیدانم و بابت آن هزینه هم دادهام که همین توهینهایی است که به من میشود. عارف با بیان اینکه مجلس دهم «آرامش آگاهانه» داشت، خاطرنشان کرد: بعد از پیروزی در مجلس دهم، جناح چپ اصلاحطلبان فشار زیادی وارد کردند و کسانی روبهروی ما قرار گرفتند که اصلاحطلب بوده و ما آنها را قبول داشتیم. رئیس مستعفی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان همچنین با اشاره به رویکرد جریان سوم در مجلس دهم، گفت: این جریان میخواست با هر دو طرف کار کند و پیروزی روحانی را به نام خود بنویسد. آنها دنبال اصلاحطلب و اصولگرای میانه بودند. من به آنها گفتم شما کجای کار بودهاید؟در انتخابات۹۶ آنها به التماس ما افتادند اما بعد از پیروزی روحانی، کاملاً روی خود را چرخاندند. وی با بیان اینکه دستاوردهای مجلس دهم هنوز ارزیابی نشده، گفت: حضور اعضای فراکسیون امید در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با حضور در شورای نظارت بر مطبوعات بخشی از دستاوردهای اصلاحطلبان است. اشتباه کردیم که گفتیم ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم سخنگوی ستاد انتخاباتی عارف در سال 92، حسن روحانی را متهم به بیوفایی کرد.رسولی که عضو شورای شهر تهران است، در سرمقاله روزنامه آفتاب یزد نوشت: در حالی که در سال پایانی ریاست جمهوری آقای حسن روحانی هستیم اصلاحطلبان باید مسئولیت حمایت تاریخی خود از روحانی را بپذیرند. جریان اصلاحات که یکی از شعارهای اساسی آن شفافیت و راستگویی است باید مسئولیت فراهم آوردن رأی به روحانی را هم در عصر حاضر و هم در افق تاریخ معاصر بپذیرد اما اینکه آیا تمام مسئولیت رسیدن کشور به چنین نقطهای اولاً برعهده شخص آقای روحانی است و ثانیاً اینکه نقش جریان مقابل که با همصدایی خود با دولت ترامپ و متحدان منطقهای خود نسبت به دستاوردهای برجام چه کارشکنیهایی را انجام داد، چه بوده نیز مهم است. چهبسا در صورتی که چنین فاکتورهایی وجود نداشت امروز کشور در این شرایط نبود. با این حال نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی نقد جدی وارد است.رئیسجمهور میتوانست عمل کند. رسولی ادامه داد: آقای روحانی از جهت وفای بهعهده به رأی اصلاحطلبان بیوفاترین نامزد یک جریان سیاسی بوده و هست! بدون شک این صفت برای او در حافظه تاریخی و به ویژه بخش اصلاحطلب ثبت و ضبط خواهد شد. در این زمینه کافی است سخنان رئیس دفتر رئیسجمهور و سایر افراد حاضر در اتاق فکر او را به یاد بیاوریم که مغرورانه نه تنها قدرشناسی نکردند بلکه پیروزی آقای روحانی را ناشی از نفوذ اجتماعی او دانستند و حتی به دنبال گفتمانسازی برای رئیسجمهور تحت عنوان گفتمان اعتدال بودند. به ویژه در دوره دوم روحانی از وعدههای شبهاصلاحطلبانه خود بسیار دور شد و شاهد بودیم این شکاف میان او و بدنه اجتماعی بسیار عمیق شد و توسعه پیدا کرد. وی افزود: نگارنده سخنگوی اصلاحطلبان نیست. اما تأکید دارم این جریان باید حتماً مسئولیت حمایت از آقای روحانی را بپذیرد کمااینکه باید مسئولیت لیست 21 نفره شورای شهر تهران را هم بپذیرد که اگر خدای نکرده در این دوره شاهد بروز اتفاقاتی بودیم اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند. در سال 92 دودستی نباید همه سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات بدون دریافت کوچکترین ضمانت اجرایی تقدیم آقای روحانی میشد و این اشتباه قابل انکار نیست. رسولی توضیح نداده که چرا سال 96 نیز طیف متبوع وی از روحانی حمایت کردند و گفتند ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : مردم،
گروههای سیاسی و مقامات منطقه «سنجار»، به معامله مشکوک بغداد- اربیل بر
سر این منطقه اعتراض کردند و خواستار باقی ماندن نیروهای حشدالشعبی در
سنجار شدند. در
پی انتشار خبر توافق میان «مصطفی کاظمی» نخستوزیر عراق و «نیچروان
بارزانی» رئیسمنطقه کردستان عراق، مبنی بر انضمام این منطقه به منطقه خود
مختار و جایگزین شدن پیشمرگان به جای حشدالشعبی، مردم و مقامات ایزدی به آن
واکنش نشان دادند. به گزارش خبرگزاری فارس، «حسین حجی» از رهبران حزب
ایزدی «الحریه» در استان نینوا، گفت که این توافق بیانگر وجود توطئهها و
معاملات سیاسی بر روی دردهای ملت ما است. وی تصریح کرد: به حاشیه راندن ایزدیها، امر جدیدی نیست و آنها شش سال است که به حاشیه کشانده میشوند و حقوقشان تضییع میشود. هنوز ساکنان سنجار آواره هستند و گورهای جمعی در این شهر وجود دارند؛ هیچ غرامتی به این مردم پرداخت نمیشود و آوارگان آن به دلیل فقر، توان بازگشت به محل زندگی خود را ندارند. حجی ادامه داد: اکنون نیز توطئهها و معاملات سیاسی به قیمت دردهای بیشتر برای ایزدیها ادامه دارد. توافق میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان نمیتواند در سنجار اجرا شود، زیرا اهالی این شهرستان با این توافق سیاسی قربانی میشوند. به همین دلیل آنها، قاطعانه این توافق را رد میکنند. این مقام ایزدی هشدار داد: در صورتی که دولت مرکزی به صدای اهالی سنجار درباره این توافق گوش ندهد، ساکنان این شهرستان موضع دیگری اتخاذ میکنند. وی در گفتوگو با شبکه «العهد» تصریح کرد: کلیه اقوام و احزاب سیاسی حاضر در سنجار و اطراف آن و حتی دشت نینوا، در حال حاضر توافق صورت گرفته میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان را رد میکنند. به زودی یک تظاهرات مسالمتآمیزی را نیز برای منصرف کردن دولت از این توافق برگزار خواهند کرد. جمعه گذشته، پس از نشست مقامات دولت مرکزی عراق و دولت منطقه کردستان درخصوص وضعیت اداره «سنجار» در استان نینوا (شمال عراق) که با حضور مصطفی کاظمی و «جنین پلاسخارت» نماینده سازمان ملل برگزار شد، توافق سنجار میان دو طرف امضا شد. عدم حضور نمایندگان ایزدی و ترکمن در این نشست موجب شد تا آنها، این توافق را نوعی معامله میان کاظمی و بارزانیها برای بازگشت پیشمرگه به سنجار توصیف کنند و به همین دلیل نیز جنجال جدیدی بر سر این توافق به راه افتاد. مخالفان میگویند که با این توافق، بار دیگر نیروهای پیشمرگ، که در سال ۲۰۱۴ این شهر را به داعش تسلیم کردهاند، وارد عمل میشوند و به تضییع حقوق ایزدیها ادامه میدهند. ضمن اینکه این توافق به نوعی به معنای اخراج نیروهای حشدالشعبی از دشت نینوا و سنجار خواهد بود. «صباح العکیکی» کارشناس امنیتی عراق، هم تأکید کرد که هدف اصلی از امضای توافقنامه اخیر بین کاظمی و منطقه کردستان عراق، هدف قراردادن حشدالشعبی و زمینهسازی برای ورود نیروهای پیشمرگ به سنجار است. نیروهای پیشمرگه در سال ۲۰۱۴ پس از اشغال سنجار توسط داعش، این شهرستان را خالی و فرار کردهاند و همین امر، باعث ورود عناصر داعش و فجایع زیادی برای ایزدیها شده است. همچنین، «محمد البلداوی» نماینده پارلمان عراق از ائتلاف الفتح گفت که توافقنامه مذکور تحت فشار آمریکا و کردستان عراق امضا شده و فرستاده سازمان ملل نیز تلاش بسیار کرد تا خواسته آمریکاییها اجرا شود. تهدید علیه آمریکا « محمد محیی»، سخنگوی «گردانهای حزبالله عراق»، در مصاحبه با رویترز، گفت که مقاومت عراق به آمریکا فرصت میدهد از عراق خارج شود. وی تاکید کرد: این آتشبس با هدف اعطای فرصت به دولت عراق برای طرح جدول زمانی جهت خروج نیروهای آمریکایی از کشور است. او ادامه داد: باید مصوبه پارلمان درخصوص خروج تمام نیروهای بیگانه از کشور توسط دولت اجرا شود. او خاطرنشان کرد: تشکلهای مسلح عراقی موافقت کردند تا حملات موشکی به سربازان آمریکایی را در این کشور متوقف کنند به شرطی که دولت عراق برنامه زمانی خروج نیروهای آمریکایی را ارائه دهد. محیی بیان کرد: همه جناحهای مقاومت
(ضدآمریکایی) از جمله گروههایی که به نیروهای آمریکایی حمله میکردند،
شرایطی را برای برقراری آتشبس ارائه کردند. وی افزود: اگر آمریکا اصرار به
ماندن داشته باشد و به تصمیم پارلمان احترام نگذارد، گروههای مقاومت از
هر نوع سلاحی که در اختیار دارند استفاده خواهند کرد. محیی همچنین ادامه
داد: حملات موشکی به نظامیان آمریکایی و اماکن دیپلماتیک صرفاً «یک سیگنال
از عدم رضایت (آنها) از حضور آمریکا در این کشور است». پلیس با معترضان درگیر شد تظاهرات بیسابقه در سرزمینهای اشغالی /مردم خشمگین در 1200 نقطه علیه نتانیاهو راهپیمایی کردند مخالفان
نخستوزیر رژیم صهیونیستی در ادامه اعتراضها علیه فساد وی و اوضاع بد
اقتصادی، در بیش از ۱۲۰۰ نقطه اراضی اشغالی به خیابانها آمدند که در
تلآویو، این تجمعات به خشونت کشیده شد. سرزمینهای
اشغالی در سومین ماه متوالی شاهد اعتراض علیه بنیامین نتانیاهو نخستوزیر
رژیم صهیونیستی است. معترضان، فساد مالی نتانیاهو و سوء مدیریت وی در بحران
کرونا را برجسته کرده و خواستار برکناری او هستند. در ادامه این
اعتراضها، اراضی اشغالی فلسطین شاهد تجمعات دهها هزار نفری علیه سیاست
بنیامین نتانیاهو در بیش از ۱۲۰۰ نقطه بود. رسانههای عبری، تظاهرات شنبه
شب را «بی سابقه» توصیف کردند. رسانهها همچنین گزارش دادند پس از یورش
معترضان به یک ایست بازرسی نیروهای پلیس، درگیری بین پلیس و تظاهرکنندگان
به وجود آمد. در تلآویو دو اعتراض برگزار شد، اولی در میدان «رابین» و
تظاهرات دوم در میدان تئاتر «حبیما». تظاهرکنندگان پرچمهای رژیم صهیونیستی
و پرچمهای سیاه و بنرهایی را حمل میکردند که شامل نوشتههایی در محکومیت
نتانیاهو بود. تظاهرات همزمان با تعطیلات یهودیان موسوم به «شادی تورات" و تعطیلی اعمال شده برای مبارزه با شیوع کرونا است که طبق آن صهیونیستها نباید از منازلشان بیش از هزار متر دور شوند. جنبش «پرچمهای سیاه» که از سازمان دهندگان این اعتراضات است برخی نیروهایش را در نزدیکی تظاهرات شمال تلآویو مستقر و اعلام کرد پلیس رژیم صهیونیستی با برخی از خشونتها علیه تظاهرکنندگان از سوی طرفداران نتانیاهو برخورد نمیکند. نتانیاهو تظاهرات را تلاشی برای «زیر پا گذاشتن دموکراسی» میداند و رسانههای صهیونیستی را به «تحریک علیه خود» متهم میکند. از سوی دیگر، یکی از رهبران حزب لیکود نخستوزیر این رژیم را به باد انتقاد گرفت و گفت چنین شخصیتی شایستگی بودن در رأس دولت این رژیم را ندارد. به گزارش ایسنا، به نقل از عربی۲۱، «دان مریدور»، از رهبران حزب لیکود که پیش از این ریاست وزارت خارجه، دارایی، اطلاعات و انرژی دولت رژیم صهیونیستی را بر عهده داشته در گفتوگوی تلویزیونی از رفتار شوکهکننده بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم انتقاد کرد و گفت که او هیچ معیار اخلاقی ندارد و سیاستهایش نشانه هرج و مرج و آشوب است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اعتصاب غذای ماهر الاخرس 78 روزه شد مقاومت فلسطین: آسیب رساندن به اسیران به معنای اعلان جنگ است ۱۳۹۹/۰۷/۲۰ شاخه
نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین در پی وخیم اعلام شدن حال «ماهر الاخرس»
اسیر فلسطینی و همچنین اعلام اعتصاب غذای اسرای فلسطینی، هر گونه آسیب
رسیدن به این اسرا را به منزله اعلان جنگ تلقی کرد. اسرای
فلسطینی در چند هفته گذشته و در واکنش به رفتار نامناسب نیروهای امنیتی
رژیم صهیونیستی برای چندمین بار دست به اعتصاب غذا زدهاند. در این میان
«ماهر الاخرس» امروز وارد هفتادوهشتمین روز از اعتصاب غذای خود شده که این
مسئله واکنش مقاومت فلسطین را به دنبال داشته است. گردانهای «شهید ابوعلی مصطفی»، شاخه نظامی جبهه خلق برای آزادی فلسطین در پی اعلام تصمیم اعتصاب غذای باز ۳۰ اسیر این جبهه در زندان «عوفر» و در همبستگی با دو اسیر فلسطینی؛ «ماهر الاخرس» و «وائل الجاغوب» که رژیم صهیونیستی مدتهاست به خواستههای آنها بیاعتناست، بیانیهای منتشر و اعلام کرد: «اسرای فلسطینی خط قرمز هستند و اگر آسیبی به آنها برسد این موضوع را به معنای اعلان جنگ برداشت میکند...یک برنامه جامع مبارزاتی در جهت نبرد با اعتصاب غذا تدارک دیدهایم و انتظار میرود دهها نفر از برادران و مبارزان فلسطینی در خارج زندان هم به آن ملحق شوند که شاید برای مدت سه ماه تداوم داشته باشد». از سوی دیگر خبر رسیده که پس از انتشار اخباری پیرامون وخیم شدن حال «ماهر الاخرس»، بادبادکهای آتش زا و انفجاری به سوی شهرکهای صهیونیست نشین هم مرز با نوار غزه به پرواز درآمدهاند. ماهر الاخرس از ۷۷ روز پیش در اعتراض به بازداشت اداری در اعتصاب غذا به سر میبرد. شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز در پیامی به رژیم صهیونیستی هشدار داده که «صبر ما هرگز طول نخواهد کشید». پیام ویدیویی که گردانهای صلح، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی در فلسطین برای رژیم صهیونیستی ارسال کرده، با این سخن زیاد النخاله، دبیرکل این جنبش آغاز شده که «دشمن اسرائیلی را مسئول جان تمامی اسرا به ویژه ماهر الاخرس میدانیم». در ادامه پیام ویدیویی گردانهای
صلح با عنوان «صبر ما هرگز طول نخواهد کشید»، تصاویری از موشکهای آماده
پرتاب «بدر۳» همراه با صدای آژیر هشدار در شهرکهای غلاف غزه پخش شدند. المسیره: یک فاجعه تمام عیار انسانی زنان و کودکان یمن را تهدید میکند سازمان
حقوق بشری یمنی ضمن اعلام کشته و مجروح شدن بیش از 13 هزار زن و کودک یمنی
در تجاوز ائتلاف سعودی به این کشور هشدار داد، در پی ممانعت ائتلاف سعودی
از ورود مشتقات نفتی به بندر «الحدیده» یک فاجعه انسانی بزرگ دیگر در حق
زنان و کودکان یمنی رخ خواهد داد. حملات
پنج ساله ائتلاف سعودی به یمن زنان و کودکان زیادی را قربانی کرده است.
آمارهای مختلفی تاکنون در مورد جنایتهای ائتلاف سعودی در یمن منتشر شده
است. در جدیدترین آمار، «انتصاف» سازمان یمنی حامی حقوق کودکان و زنان یمن
اعلام کرد، جمع قربانیان زن و کودک در پی حملات ائتلاف سعودی به ۱۳۰۷۳ نفر
رسیده است. بر اساس گزارش شبکه «المسیره»، سازمان مذکور افزود، در پی
بمباران مستقیم ائتلاف سعودی ۵۱۸۳ زن و ۷۸۹۱ کودک شهید یا مجروح شدهاند.در ادامه این گزارش آمده صدها مرکز بهداشتی ویژه مادران و کودکان در نتیجه ممانعت ائتلاف سعودی از ورود مشتقات نفتی به بندر «الحدیده» در آستانه بسته شدن هستند و با این روند یک فاجعه انسانی بزرگ در حق زنان و کودکان یمنی در راه است. سازمان انتصاف سپس اعلام کرد، حملات مستقیم و غیرمستقیم ائتلاف سعودی به تأسیسات آموزشی به حدود دو میلیون دانشآموز دختر و پسر آسیب وارد کرده است. این سازمان، طرفهای مربوطه را به حمایت روانی از زنان و کودکان آسیب دیده فراخواند و خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب بیطرف برای بررسی جنایات ائتلاف متجاوز و محاکمه عاملان این جنایات شد. خبر دیگر اینکه، در درگیری بین نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن با نیروهای منصورهادی در منطقه «بیر المرازیق» معروف به دروازه شرقی شهر الحزم، مرکز استان الجوف، یک فرمانده برجسته نیروهایهادی کشته شد. وزارت دفاع و ریاست ستاد کل ارتش یمن وابسته به دولتهادی در بیانیهای اعلام کرد که «عبدالعزیز حنکل» فرمانده تیپ ۱۱۰ در درگیریهای شدید در حوالی شهر الحزم مرکز الجوف کشته شده است. طبق گزارش پایگاه «عربی ۲۱»، در این بیانیه آمده است که حنکل از جمله فرماندهانی بود که در عملیاتها و درگیریهای زیادی با نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن نقش داشته است. حضور احتمالی تکفیریها در قره باغ چه کشورهایی را تهدید میکند؟ سبحان محقق اقدام ترکیه به انتقال هزاران شبهنظامی تکفیری و غیرتکفیری از سوریه و لیبی به منطقه «قرهباغ کوهستانی»، اگر صحت داشته باشد، در آیندهای نه چندان دور، یکبار دیگر مسکو را مقابل آنکارا قرار خواهد داد. زیرا این اقدام، فقط امنیت روسیه را در معرض خطر قرار میدهد و برای سایر کشورهای منطقه، خطر محسوب نمیشود. در اثبات این ادعا، چند نکته وجود دارد، که در زیر به آنها اشاره میشود. اول، مردم جمهوری آذربایجان مثل مردم ایران، شیعه مذهب هستند و از لحاظ اعتقادی، اصولا هیچ وجه مشترکی با تکفیریها و سلفیها ندارند. بنابراین، اندیشههای افراطی وهابیگری و سلفیگری در میان شهروندان جمهوری آذربایجان جایگاهی ندارند و نمیتوانند منتشر شوند. دوم، جمعیت غالب در جمهوریهای چچن، اینگوش، داغستان و تاتارستان، بهعنوان بخشهایی از فدراسیون روسیه، همگی اهل سنت هستند. جمهوری چچن تا همین دو دهه اخیر نا آرام بوده و دعوی استقلال داشته است. در آن زمان کسانی این قیام و شورش را رهبری میکردهاند که از سوی وهابیت تغذیه ایدئولوژیکی و از سوی دولت ریاض نیز تغذیه مالی و تسلیحاتی میشدهاند. با توجه به این سابقه، حضور تکفیریها در نزدیکی مرزهای چچن، میتواند آتش جنگ در این جمهوری را دوباره شعلهور کند. سوم، در جنگ داخلی سوریه، که از سال 2011 آغاز شده است، صدها نفر از ملیتهای قفقازی و آسیای مرکزی نیز حضور داشتهاند. این نیروهای بومی آموزشدیده، ممکن است در میان کسانی باشند که اکنون در قفقاز حضور دارند. اگر چنین انتقالی صورت گرفته باشد، زنگ خطری نه تنها برای روسیه، بلکه برای بسیاری از کشورهای مناطق قفقاز و آسیای مرکزی خواهد بود. حتی اگر کسانی که از سوریه به قرهباغ اعزام شدهاند، غیرقفقازی باشند، باز هم برای دو منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، یک خطر بالقوه محسوب میشوند، چون آنها احتمالا میتوانند از میان مردم کشورهای مذکور یارگیری کنند و حوزه عملیات پنهانی خود را توسعه بدهند. با توجه به نکات بالا، اگر ترکیه اقدام به انتقال عناصر تکفیری به قفقاز کرده باشد، این اقدام هر چند ممکن است باعث شود جمهوری آذربایجان در نبرد علیه ارمنستان، دست بالا را داشته باشد، کما اینکه اینگونه نیز هست، ولی از نگاه مقامات مسکو، حرکت ترکیه، اقدام مستقیم علیه امنیت ملی روسیه محسوب میشود. لذا، بعید است که مقامات آنکارا و شخص «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه، از نکته ذکرشده در بالا غافل بوده و در طول جنگ قرهباغ، دست به این ریسک زده باشد. البته، ترس اردوغان از پیامدهای اعزام شبهنظامیان تکفیری به قرهباغ، نافی این نیست که او هیچ شبهنظامی مسلحی را از سوریه و لیبی راهی قرهباغ نکرده باشد؛ ممکن است که اردوغان دست به این ریسک در حد محدود زده باشد. این ظن قریب به یقین و جود دارد که رئیسجمهور ترکیه طی یکی دو هفته گذشته، شبه نظامیان غیرتکفیری و خصوصاً عناصری که وابسته به گروه تروریستی «ارتش ملی سوریه» هستند، را به قرهباغ برده باشد و حتی گفته میشود که شماری از آنها، در این نبرد کشته شدهاند. در مجموع، چیزی که برخی از ناظران را متقاعد میکند در جنگ جدید و 15 روزه قرهباغ، عناصری از شبهنظامیان سوریه و لیبی حضور دارند، این است که جمهوری آذربایجان در این جنگ، دست بالا را دارد و حضور ترکیه نیز در این میان، بسیار پررنگ است. با این حال، تحولات مذکور به تنهایی نمیتوانند نشانه حضور گسترده تکفیریها در نبرد مذکور باشند. از همه مهمتر، این نکته است که رئیسجمهور ترکیه میداند این اقدام او، ممکن است باعث عصبانیت شدید روسیه شود و ماجرای قطع یکباره همه روابط اقتصادی میان دو کشور، یکبار دیگر تکرار شود. پیش از این و در اوایل آذر 1394، پس از سرنگونی یک فروند «سوخو»ی روسیه توسط جنگنده ترکیه در آسمان شمال سوریه، مسکو همه روابط خود را به یکباره با ترکیه قطع کرده بود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۲۰ آدرس همکاری بیشتر با FATF را میدهند تا دور زدن تحریمها سختتر شود دادن آدرسهای غلط برای همکاری با FATF موجب تخریب روابط ایران و چین میشود.روزنامه قدس در یادداشتی نوشت: در حال حاضر ایران تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار دارد هر از چند گاهی برخی جریانها با فراموشی این موضوع، مشکلات اقتصادی کشور و روابط تجاری را به موضوع FATF نسبت میدهند، اظهارات اخیر یکی از مقامات ارشد حوزه سیاست خارجی درباره روابط ایران و چین نیز سبب شد بار دیگر این مسئله مطرح شود. طرح این موضوعات همزمان با تحریمهای جدید بانکی آمریکا نیز قابل توجه است. چینیها با آغاز دور جدید تحریمها در سال 90 و 91 همکاری جدی با ایران داشته و بخشی از مسائل را با دور زدن تحریمها و ایجاد پوشش برای ایران حل میکردند اما متاسفانه در سال 97 و 98 که تحریم دوباره تشدید شد، این همکاری کاهش پیدا کرد. عامل اصلی این کاهش همکاری ایران و چین تحریمها بود و ربطی به FATF نداشت. چرا که در زمان خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها ایران هنوز خارج از لیست سیاه FATF بود. ضعف همکاری فعلی چین و ایران به نسبت سالهای 90 .و 91 به برخی بیتدبیریهای داخلی برمیگردد،به نحوی که دولت حتی روابطی هم که از قبل وجود داشت را تضعیف کرد. تاجران چینی جملهای را عنوان میکنند که «ایران پس از توافق هستهای ما را به غربیها و اروپاییها فروخت» هرچند بهخاطر این بیتدبیری، همکاریهای ایران و چین محدود شد اما برخلاف سایر کشورها به صفر نرسیده است. تقریبا از سال 97 دولت فهمید باید به چین توجه کرد، اما با یک بیاعتمادی عمیق روبهرو شد. رئیس مجلس در سال گذشته به عنوان نماینده حاکمیت به چین سفر کرد تا بتواند این روابط دچار اختلال شده را ترمیم کند، حتی تدوین توافق راهبردی میان ایران و چین مطرح شد اما متاسفانه در فضای داخلی موجی علیه این توافق ایجاد شد که به نهایی شدن این توافق لطمه زد. در این شرایط باز هم همکاریهای ایران و چین مورد تخریب رسانهای قرار میگیرد. متاسفانه به نظر، برخی به صورت عامدانه به دنبال تخریب این روابط در حال ترمیم هستند و این موضوع را به تکمیل برنامه اقدام FATF مرتبط میکنند. باید اذعان کرد اکشنپلنی که FATF در حال دیکته به ایران بود، مشکلاتی برای ایران ایجاد میکرد و مجموعه آن دستورالعملها کاملا تکمیلکننده فشار آمریکا و پازل تحریمی بود. برای همین شخص ترامپ و پمپئو اصرار داشتند ایران باید اکشن پلن را اجرا کند و اروپایی هم به زبان دیگری آن را عنوان میکردند. از منظر کارشناسی کاملا روشن است استانداردهای FATF نه تنها کمکی به ما در مقابله با تحریم نمیکند بلکه به شدت در بخش صادرات غیرنفتی که الان مهمترین تکیهگاه ما در بحث صادرات است، فشار خواهد آورد. عدهای میخواهند جلوی همکاری ایران و چین که اکنون در حال نهایی شدن مراحل آن است گرفته شود، چرا که این همکاری در مقابل تحریمهای آمریکاست و خود آمریکاییها هم بارها اذعان داشتند این قرارداد خلاف تحریمهای ماست و تاکید کردند ما حتما طرفین این قرارداد را تحریم میکنیم. متاسفانه عدهای دارند به دروغ میگویند اکشنپلن FATF باید تکمیل شود تا ایران بتواند با چین همکاری کند. اتفاقا اگر ما این اکشنپلن را کامل کنیم نمیتوانیم هیچ همکاری خارج از آنچه آمریکا بخواهد، انجام دهیم و تنها گزینه در چنین شرایطی تسلیم در برابر آمریکا خواهد بود. حرکت لاکپشتی در شناسایی و اخذ مالیات از خانههای خالی «ناتوانی سازمانهای ذیربط در تعیین تکلیف املاک، دریافت مالیات از خانههای خالی را با چالش مواجه کرده است.»روزنامه همشهری ضمن انتشار این خبر نوشت: شناسایی خانههای خالی از طریق خوداظهاری مالکان با چالش جدی مواجه و به بروز سوءتفاهم میان وزارت راه و شهرسازی و سازمان امور مالیاتی منجر شده است. براساس شیوهنامهای که 2 ماه پیش وزارت راه و شهرسازی برای شناسایی خانههای خالی منتشر کرده بود، برای ایجاد بانک اطلاعاتی حوزه مسکن، به تدریج به همه مالکان پیامک ارسال میشود تا وضعیت سکونت واحد یا واحدهای تحت مالکیت خود را اظهار کنند و چنانچه کسی در مهلت 2 هفتهای نسبت به این خود اظهاری اقدام نکند، ملک او به عنوان خانه خالی قلمداد خواهد شد. در اواسط مردادماه، در فاز اول شناسایی خانههای خالی، ارسال پیامک برای مالکان دارای بیش از یک واحد مسکونی در دستور کار قرار گرفت و روزانه صد هزار پیامک برای این افراد ارسال شد. در ادامه از مجموع 1/5 میلیون پیام ارسالی، تعداد 109 هزار واحد مسکونی، خالی یا فاقد خوداظهاری اعلام شدند و این فهرست برای تعیین تکلیف و وصول مالیات به سازمان امور مالیاتی ارسال شد. حالا، آخرین اظهارات متولیان سازمان امور مالیاتی نشان میدهد از مجموع این فهرست، فقط 2 هزار و 574 واحد قطعا خالی هستند و مابقی همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند. در شرایط فعلی، چالش اصلی متولیان شناسایی و وصول مالیات خانههای خالی این است که فعلاً قادر به تعیین تکلیف موارد مشکوک و فاقد خوداظهاری نیستند و عملاً در صورت تداوم این مشکل، کل فرآیند شناسایی خانههای خالی با خوداظهاری به شکست منجر خواهد شد. البته پیش از اجرای طرح شناسایی خانههای خالی، اعلام شده بود که اطلاعات مورد نیاز برای راستیآزمایی اطلاعات اظهارشده از سوی مالکان در دسترس سامانه ملی املاک و اسکان قرار دارد. بر این اساس، احتمال اینکه طولانی شدن پروسه تعیین تکلیف املاک مشکوک یا مجهول فقط ناشی از یک سوءتفاهم یا طولانی شدن مراحل کار باشد نیز وجود دارد که در این صورت، در نهایت وصول مالیات از خانههای خالی با وقفه مواجه خواهد شد و اصل طرح به مرور زمان اجرایی میشود. آمارهای فعلی از وضعیت خوداظهاری املاک در سامانه شناسایی خانههای خالی حاکی از این است که همچنان بخشی از مالکان حتی با الزام قانون نیز رغبتی برای افشای اطلاعات ملکی خود ندارند. از سوی دیگر به نظر میرسد طبق روال دورههای قبل، مقاومت حداکثری ذینفعان در عقیم کردن قانونهای شفافساز در بازار مسکن آغاز شود و کار را به جایی برسانند که ایجاد بانک اطلاعاتی جامع حوزه مسکن نیز به سرنوشتی نظیر طرحها و لایحههای ارائه شده برای اخذ مالیات بر عایدی مسکن، تغییر قانون روابط موجر و مستأجر، طرح پیشفروش مسکن و... دچار شود. گویا عزمی وجود ندارد اطلاعات حوزه مالکیت و اسناد به صورت یکپارچه تجمیع شود و ضمن ایجاد یک پایگاه داده قوی برای دریافت مالیات بر مجموع درآمد، ثروت و نقل و انتقال داراییها، زمینه مورد نیاز برای استخراج اطلاعاتی نظیر وضعیت سکونت و مالکیت حوزه مسکن نیز مهیا شود. یادآور میشود براساس برخی ارزیابیها، 2/6 میلیون واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد. شرق: یک
روزنامه زنجیرهای بزککننده FATF اذعان کرد: حتی اگر ایران تمام
خواستههای FATF را بپذیرد، بانکها به خاطر تحریمهای آمریکا نمیتوانند
با ایران همکاری کنند.روزنامه شرق با اشاره به تحریمهای چندباره آمریکا نوشت: تصور نمیکنم تحریم جدید، تغییری در روابط بانکهای ما با خارج ایجاد کند. دو سالی هست که تحریم بسیار سختی بر ما تحمیل و اعمال شده است. هیچیک از بانکهای دنیا اعم از اروپایی و آسیایی از بانکهای ما سپرده و حواله نمیپذیرند و نقل و انتقال وجوه انجام نمیدهند. تحریمی که اکنون درباره آن حرف میزنند، بیشتر جنبه تبلیغاتی و روانی دارد و جنبههای دیگر آن هم بسیار محدود است. حداکثر تحریم و فشار را روی ما اعمال کردهاند. تحریم جدید هیچ فشار یا تاثیری بیش از آنچه تاکنون داشتیم، ندارد؛ زیرا همین بانکهایی را تحریم کردهاند که تحریم بودهاند. حتی اگر FATF را بپذیریم و بانکهای دنیا هم تایید کنند، باز آمریکا تحریمی بر ما اعمال کرده است که به خاطر آن بانکها حاضر نیستند با ما فعالیت کنند. سیستم بانکی را جوری تنظیم کردهاند که هرجا یک ایرانی و فرد متولد ایران - حتی تبعه خارج - بخواهد کاری در عرصه بانکداری بینالمللی انجام دهد، سیستم کامپیوتری هشدار میدهد که این فرد مشکوک است و جلوی آن را بگیرید. وارداتی که اکنون داریم ماهانه 2 میلیارد دلار است، همه از طریق غیررسمی انجام میشود. بانکهای دنیا ارتباطی مستقیم در این زمینه ندارند. بیشتر از طریق صرافیهای ناشناخته از گوشه و کنار دنیا انجام میشود و کالا به ایران میآید، بدون اینکه ردیابی شود. بیشتر صرافیهایی که با ما کار میکنند، قابل شناسایی نیستند. سیستم آنها مثل بانک مرکزی نیست که همه بانکها را دائم رصد میکند. یک صرافی مرکزی وجود ندارد که این صرافیها را پیمایش کند. فارن افرز: دردآور است /نفوذ منطقهای ایران افزایش یافته است یک
نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا در گزارشی تاکید کرد آمریکا به زودی
شاهد افزایش نفوذ ایران در غرب آسیا و کاهش بیشتر تاثیرگذاری کشورهای همسوی
خود خواهد شد.مجله فارنافرز نوشت: مدتهاست معلوم شده آمریکا باید با توجه به هزینهها و ریسکهای موجود، حضور و تقلای کمتری در خاورمیانه داشته باشد. تحولات جنجالی ماههای اخیر تاکیدی است بر اینکه آمریکا باید کمتر بر این منطقه تمرکز داشته باشد. این تحولات هزینههای درگیر ماندن و نیز خطرات غریب رویکرد ترامپ را روشن ساخت. البته در منطقهای که آمریکا، برای دورانی طولانی به عنوان یک هژمون، دست برتر را داشته، برای بسیاری از سیاستگذاران و تحلیلگران آمریکایی پذیرش واقعیتهای مربوط به کاهش منافع و در نتیجه کاهش نفوذ آمریکا، دردآور است. چالش آمریکا این است که از باقیمانده منافع مهمش در یک دوران اضطرار و رقابت حفاظت کند بیآنکه بر رویکردهای ناکام گذشته، بیشتر پافشاری داشته باشد. تمرکز بر محدود کردن رقابت ژئوپولیتیکی با منطقه، مقابله موثرتر با رفتار ایران و چاره کردن کشمکشهای نیابتی تا حد ممکن، میتواند واشنگتن را قادر سازد تا نفوذ غالب خود را حفظ کرده و بیآنکه بهطور کامل کنار بکشد، تقلای کمتری در خاورمیانه داشته باشد. به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه این تحلیل آمده است: کاراترین ابزار کشورهای عرب خلیج فارس در رقابت ژئوپولیتیکی منطقهای، پول است که اکنون با کاهش بهای نفت، ته کشیده است. عربستان و امارات، سی میلیارد دلار هزینه کردند تا دولت ژنرال عبدالفتاح السیسی در مصر را سر پا نگه دارند. اکنون اقتصادهای خودشان به مشکل خورده و همه کشورهای خلیج فارس با انسداد مالی روبهرو هستند. اکنون باید چرتکه بیندازند که چقدر میتوانند در مصر و اردن خرج کنند، چقدر برای پس زدن نفوذ ایران در عراق و لبنان هزینه کنند و چطور میتوانند همزمان با پیجویی صلح در یمن، منافع کلیدی خود را حفظ کنند. اکنون باید رویاپردازی درباره ناکار کردن دشمنان ایدئولوژیکی و شکل دادن منطقه مطابق میل خود را کنار گذارند. ایران دیرزمانی است که زندگی بدون درآمد نفتی را آموخته و اعمال نفوذ کمهزینه در منطقه را به خوبی تمرین کرده است. سپاه با دور زدن تحریمها، هزینه خودش را درمیآورد. زمانی که بحران کرونا ویروس به پایان برسد، نفوذ نسبی ایران در جاهایی مثل عراق، لبنان و سوریه، بیشتر و نفوذ کشورهای عربی، کمتر خواهد شد. این تغییر بازنگری در رویکرد بیحاصل ترامپ در برابر ایران را ضروریتر میسازد. ترامپ، فشار اقتصادی و نظامی بر ایران را به سطوح تنبیهی افزایش داد اما هرگز درخواستهای واقعبینانهای نداشته یا روشن نکرده که کدام خواسته، اولویت دارد. دستاورد اصلی کارزار فشار حداکثری ترامپ، انزوای بینالمللی آمریکا در رویارویی با بلندپروازی هستهای ایران، فشارهای تازه بر دولت عراق برای اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه بوده است. آمریکا همچنین باید آتش دیگر کشمکشهای منطقهای را که به دردسرآفرینانی همچون ایران و روسیه، فرصتهایی برای گسترش نفوذ میدهد، فرونشاند. کمبودهای مالی کشورهای خلیج فارس هم ممکن است علاقه آنها به بلندپروازی منطقهای را کاهش دهد. جنگ یمن، بهترین فرصت برای آمریکاست تا راهی را به سوی حل و فصل منازعه بگشاید. هم امارات و هم سعودیها، اندک اندک میفهمند که بهای درگیریشان در جنگ یمن قابل تحمل نیست. آنها نه تنها در رسیدن به هدف خود برای بازگرداندن دولت منصور هادی ناکام ماندند بلکه ثبات یمن و منطقه را هم عمیقا تضعیف کردند که به سود ایران است. دور زدن وزیر زیبنده معاون رئیسجمهور نیست روزنامه همشهری از معاون اقتصادی رئیسجمهور خواست از دور زدن وزیر پرهیز کند.این روزنامه نوشت: محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیسجمهوری در نامهای به وزارت اقتصاد و نه وزیر اقتصاد؛ بخشنامهای صادر کرده و گفته فعالان اقتصادی باید اطلاعات مربوط به اظهار کالا را به جای گمرک ایران از سامانه تازه راهاندازی شده جامع تجارت دریافت کنند. این اقدام نهاوندیان البته با واکنش فرهاد دژپسند مواجه شده تا جایی که او به صراحت اعلام کرده این درخواست معاون اقتصادی رئیسجمهوری با قانون امور گمرکی همخوانی ندارد و دخالت در تکالیف حاکمیتی گمرک است. جدا از این واکنش و گلایه وزیر اقتصاد، دژپسند از نهاوندیان خواسته تا سلسلهمراتب اداری را در تصمیمگیریها رعایت کند و جمعبندی مذاکرات در ستاد اقتصادی دولت را به جای وزارت اقتصاد به دفتر وزیر اقتصاد ارسال کند و به صراحت از نهاوندیان درخواست کرده بهمنظور ایجاد وحدت رویه و پرهیز از موازیکاری از مکاتبه مستقیم با واحدهای تابعه وزارت اقتصاد دست بردارد. از منظر حقوقی و قانونی حق با آقای وزیر است و انتظار میرود معاون اقتصادی رئیسجمهوری به این حق قانونی پایبند باشد زیرا وزیر اقتصاد در برابر قانون و البته مجلس باید پاسخگو باشد. افزون بر اینکه دور زدن وزیر اقتصاد نه زیبنده دولت و نه شایسته معاون اقتصادی رئیسجمهور است. مکاتبه وزیر اقتصاد با معاون اقتصادی رئیسجمهوری نشاندهنده نوعی ناهماهنگی و نادیده گرفتن حقوق قانونی گمرک است و مشخص نیست چرا دولت اصرار دارد به جای اظهار کالا در سامانه جامع گمرک، این اقدام در سامانه جامع تجارت انجام پذیرد. سامانه جدید ازجمله سامانههایی است که دولت امیدوار است بر بستر آن یک انسجام اطلاعات در زنجیره تامین و توزیع کالا ایجاد کند اما ضرورت هرگونه انسجام اطلاعاتی در فرایند واردات و صادرات کالا تا توزیع در سطح بازارها مستلزم رعایت قوانین و مقررات و البته شأن وزیر است. حالا باید دید آیا دستور آقای نهاوندیان ملاک عمل خواهد بود یا نظر وزیر اقتصاد اما آینده روشن خواهد کرد که سامانه جامع تجارت میتواند به گفته رئیسجمهوری به مرکز اطلاعات کالاها و صادرات و واردات تبدیل شود یا اینکه سامانهای در کنار سامانههای متعدد خواهد بود که نتیجه آن موازیکاری است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : «نورمن
فینکلشتاین»، استاد دانشگاه و نویسنده مطرح آمریکایی، با اعلام اینکه «جو
بایدن» در انتخابات ریاستجمهوری پیروز خواهد شد، گفته «سیاست خارجی آمریکا
در غرب آسیا، پس از انتخابات تغییری نخواهد کرد». «نورمن
فینکلشتاین» در مصاحبهای با وبگاه خبری عربی۲۱، و در پاسخ به اینکه به
نظر او چه کسی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز میشود؟ گفته: «اگر
این سؤال را هشت ماه پیش از من میپرسیدند، میگفتم که ترامپ به راحتی
پیروز خواهد شد و بایدن در جریان مناظرات شکست بدی خواهد خورد. اما دو عامل
اساسی کرونا و اقتصاد باعث شد نظرم را تغییر دهم و از این لحظه به بعد
میتوانم بگویم بایدن برنده خواهد شد». این نویسنده درخصوص مصر و فلسطین که
مورد سؤال خبرنگار بود، نیز گفت «میان اوباما و ترامپ تفاوت ریشهای
درخصوص نوع نگاه به دو کشور مذکور وجود ندارد». شورای روابط خارجی آمریکا هم خطر جنگ داخلی را «بسیار جدی» دانست شورای
روابط خارجی آمریکا هم مثل بسیاری از نخبگان سیاسی و تحلیلگران این کشور
با هشدار نسبت به تشدید «دو قطبی» در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا،
خطر بروز جنگ داخلی در این کشور را «جدی» دانست. مواضع دو نامزد انتخابات
ریاست جمهوری آمریکا نشان میدهد، هیچ یک قصد ندارند در صورت شکست، نتیجه
را بپذیرند. 22
روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انشقاق و دو قطبی در جامعه این
کشور به شدت زیاد شده. بسیاری پیش از این هشدار داده بودند این دور از
انتخابات به دلیل شرایط اجتماعی، کرونا و تاثیرات مخرب این ویروس بر شرایط
اقتصادی مردم آمریکا و از همه مهمتر، شخصیت خاص دو نامزد انتخاباتی، ممکن
است به جنگ داخلی، آشوب و حتی تجزیه این کشور منتهی شود. هر دو طرف دموکرات
و جمهوریخواه نیز نسبت به پیروزی خود اطمینان دارند و در موضعی بیسابقه
تهدید کردهاند در صورتی که شکست بخورند نتیجه را نخواهند پذیرفت. در چنین شرایطی «راجر استون» استراتژیست برجسته جمهوری خواه و مشاور سابق ترامپ به او توصیه کرده در صورت شکست در انتخابات، قدرت کامل را به دست گرفته و چهرههای شناخته شده دموکراتها را نیز به زندان بیندازد. «توماس فریدمن»، تحلیلگر برجسته آمریکایی و ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز نیز طی روزهای گذشته چندین بار هشدار داده چشمانداز برگزاری یک انتخابات آزاد و منصفانه و انتقال مسالمتآمیز قدرت در این کشور به شدت زیر سؤال رفته و انتخابات آتی ممکن است به جنگ داخلی در آمریکا منجر شود. حالا «شورای روابط خارجی » آمریکاست که با انتشار گزارشی مشابه هشدار داده خطر جنگ داخلی بعد از انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر(13 آبان) «بسیار جدی» است. در این گزارش که با عنوان «تهدید اخلال در انتخابات آمریکا و دامن زدن به ناآرامیهای پس از آن، چقدر واقعی است؟» منتشر شده میخوانیم: «این تهدید بسیار واقعی است. در زمانی که قطبی گرایی سیاسی عمیقی در آمریکا وجود دارد؛ نتیجه انتخابات امسال به طور قطع باعث ایجاد نگرانی شدیدی میشود. دونالد ترامپ، برای رفع این نگرانیها کم کاری کرده است. مدتها قبل از آغاز رأی گیری، در بهار گذشته، ترامپ در حال زیر سؤال بردن صحت انتخابات بود. او ماه گذشته در یک تجمع انتخاباتی در نوادا اعلام کرد دموکراتها در تلاشند تا در این انتخابات تقلب کنند، زیرا این تنها راهی است که آنها برای پیروزی در اختیار دارند». شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه گزارش آورده: «بنابراین جای تعجب نیست که برخی از پرشورترین حامیان رئیسجمهور آمریکا و همچنین شبه نظامیان به شدت مسلح از جمله «حافظان سوگند خورده» متعهد شدهاند در صورت شکست ترامپ در انتخابات به خشونت متوسل شوند. توطئه افراطگرایان ضد دولت برای ربودن «گرتچن ویتمر» فرماندار میشیگان در کمتر از یک ماه از زمان برگزاری انتخابات نشان میدهد؛ باید پتانسیل خشونت را بسیار جدی گرفت. طبق یک تخمین، حدود سیصد گروه مختلف شبه نظامی وجود دارد که شاید در حدود پانزده تا بیست هزار عضو مسلح دارند و اغلب از نظر نظامی در هر ایالت آموزش دیده و فعال هستند. مسئلهای که بیش از پیش سبب نگرانی میشود درخواستهای آشکار برای انقلاب و ایجاد فتنه توسط گروه به اصطلاح "بوگالو بویز" است. این افراد افراطی فعالانه در تلاش برای آغاز یک جنگ داخلی در آمریکا هستند. بین ماههای فوریه و آوریل(بهمن و اسفند98) امسال، فعالیت این گروهها در فیس بوک ۶۰ درصد افزایش داشته است». به گزارش باشگاه خبرنگاران در ادامه این گزارش میخوانیم: «آیا اکنون تهدید جدیتر از ماههای پیش است؟ پاسخ این سؤال مثبت است. با گذشت هفت ماه از تعطیلی و قرنطینه مرتبط با همهگیری ویروس کرونا در سراسر آمریکا به همراه برگزاری حدود ۱۳ هزار و ۵۰۰ مورد اعتراضی که از زمان کشته شدن جورج فلوید در سراسر این کشور برگزار شد، این طور به نظر میرسد. هرچند اکثر این اعتراضات مسالمتآمیز بوده است، تنشها و مواضع سیاسی قطبی در سطحی افزایش یافته که شاید از دهه ۱۹۶۰ مشاهده نشده است». نویسنده گزارش خود را نیز با این جملات به پایان میرساند: «یک مقام مجری قانون فدرال اخیرا اعلام کرد «اف بیآی» و وزارت دادگستری آمریکا به طور فعالانهای در حال برنامهریزی برای «احتمالات مرتبط با خشونت در مراکز اخذ رأی هستند». در عین حال، مشخص نیست که دهها هزار تن از اعضای هیئت انتخابات محلی و آژانسها و ادارات مجری قانون در سطح ایالتی، محلی و قبیلهای در صورت حضور افراد مسلح در مراکز اخذ رأی برای تهدید یا ایجاد رعب و وحشت، چه خواهند کرد. مشخص نیست چگونه این گروههای تندرو واکنش نشان خواهند داد اگر اعلام نتیجه انتخابات به تأخیر بیفتد یا اینکه در ارتباط با آن مناقشاتی وجود داشته باشد یا اگر رئیسجمهور مجدداً انتخاب نشود. به طور خلاصه باید گفت این یک انتخابات ملی و برخلاف انتخاباتی است که آمریکاییها در طول زندگی خود تجربه کردهاند». حمام خون!! «تدکروز» سناتور جمهوریخواه آمریکایی نیز روز یکشنبه هشدار داده، درصورت شکست «دونالد ترامپ» در انتخابات، حمام خونی در ابعاد رسوایی «واترگیت» در این کشور به راه خواهد افتاد. به نوشته روزنامه «گاردین»، کروز گفته: «نگران هستم. اوضاع شکننده است، بسیار شکننده است. اگر مردم به سرکار برگردند و خوشبین باشند، اگر نسبت به آینده دید مثبت داشته باشند، انتخاباتی فوقالعاده را در پیش خواهیم داشت و رئیسجمهور با اختلافی بالا پیروز خواهد شد. جمهوریخواهان هر دو مجلس کنگره را خواهند برد و فکر میکنم امکان آن زیاد است...اما همچنین فکر میکنم که اگر در روز انتخابات مردم عصبانی باشند و امید خود را از دست داده باشند و افسرده باشند که آن چیزی است که پلوسی رئیسمجلس نمایندگانو چاک شومر رهبر اقلیت دموکرات سنا میخواهند، انتخابات افتضاحی خواهد شد. فکر میکنم ممکن است کاخ سفید و هردو مجلس را از دست بدهیم و چنین چیزی میتواند حمام خونی در ابعاد واترگیت باشد». رئیسجمهور مکزیک: پاپ بابت جنایات کلیسا علیه سرخپوستان عذرخواهی کند رئیسجمهور
مکزیک از پاپ فرانسیس خواسته «برای نقشی که واتیکان در فتوحات
اسپانیاییها و جنایات زشتشان علیه بومیان قاره آمریکا داشته» عذرخواهی
کند. در
ایام پانصدمین سالگرد ورود اروپاییها، با پیشقراولی اسپانیاییها و
حمایت کلیسا، به قاره آمریکا هستیم. به همین مناسبت، «مانوئل آندرس لوپز
اوبرادور»، رئیسجمهور مکزیک، در نامهای که روز شنبه انتشار یافت، از پاپ
«فرانسیس»، رهبر مسیحیان کاتولیک جهان، خواست به خاطر نقش کلیسای کاتولیک
در سرکوبی مردم بومی در جریان فتح مکزیک در اوایل قرن شانزدهم توسط اسپانیا
عذرخواهی کند.«اوبرادور» نوشته کلیسای کاتولیک، سلطنت اسپانیا و دولت مکزیک باید علناً از بابت «جنایات زشتی» که مردم بومی تحمیل شده عذرخواهی کنند. او خاطر نشان کرد که آنها نه تنها شایسته یک چنین رفتاری از جانب ما هستند بلکه همچنین شایسته یک تعهد صادقانه مبنی بر عدم رخداد مجدد اقدامات غیرمحترمانه علیه باورها و فرهنگهایشان نیز هستند. رئیسجمهور مکزیک در عین حال خواهان آن شده که پاپ در گرامیداشت «میگوئل هیدالگو»، رهبر جنگ استقلال مکزیک در قرن نوزدهم سخنرانی داشته باشد. به گزارش ایسنا، او در این نامه گفته: «من فکر میکنم این یک اقدام فروتنانه و همچنین از سر بزرگی است که کلیسا با هیدالگو بعد از مرگش آشتی کند». این نامه که به تاریخ دوم اکتبر (11 مهر) نگاشته شده است و از سوی «بئاتریس گوتیرز مولر»، همسر رئیسجمهور تحویل پاپ شده است. این درخواست رئیسجمهور مکزیک از پاپ بخشی از تدارکات وی برای یادبود پانصدمین سالگرد حملههای سالهای ۱۵۱۹-۱۵۲۱ و استعمارِ بومیان قاره آمریکا است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : کره شمالی طی یک رژه نظامی گسترده در تاریکی شب، از بزرگترین موشک بالستیک قارهپیمای جهان رونمایی کرد. در
مراسم رژه نظامی شبانه، که به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس حزب
حاکم «کارگران» در پیونگ یانگ انجام گرفت، از بزرگترین موشک بالستیک
قارهپیمای جهان رونمایی شد. این موشک، که احتمالاً سوخت مایع و ۲ مرحلهای
دارد، قادر به حمل کلاهکهای هستهای MIRV است. رؤسای ستاد مشترک ارتش کره جنوبی دیروز طی بیانیهای کوتاه، اعلام کردند که ظاهراً کره شمالی رژه نظامی گستردهای را حدودا سه بامداد در «پیونگیانگ» برگزار کرده است. در بیانیه ستاد مشترک ارتش کره جنوبی آمده است، نشانههایی مبنیبر بسیج تعداد زیادی تجهیزات و پرسنل در میدان «کیم ایل سونگ» شهر پیونگیانگ وجود دارد. به گزارش فارس، «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی، نیز در این مراسم بر «تداوم تقویت توان نظامی و بازدارندگی» این کشور،از جمله در برابر تهدیدات فزاینده هستهای، تأکید کرد. کیم از ارتش بهخاطر «کمک به جبران خسارات طوفان اخیر» در این کشور و همچنین، «تلاشهای انجام شده برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا» قدردانی کرده است. او سپس گفت، امید دارد پس از اتمام بحران شیوع جهانی ویروس کرونا، بار دیگر دو کره متحد شوند. علیرغم
مذاکره 10 ساعته میان وزرای خارجه دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان در
مسکو و توافق آنها بر سر آتش بس، خبر رسیده این آتش بس فقط نیم ساعت دوام
آورده و جنگ میان طرفین بار دیگر شعلهور شده است. بامداد
دیروز و پس پایان مذاکره 10 ساعته وزیران خارجه ارمنستان و جمهوری
آذربایجان، خبرگزاری «اسپوتنیک» اعلام کرده بود که پس از 13 روز جنگ شدید و
تمام عیار در قره باغ، آتش بس میان این دو کشور وارد مرحله اجرایی شده
است. اما نیم ساعت نگذشت که خبر شعلهور شدن مجدد جنگ در قره باغ روی آنتن
رفت. تا آن زمان، کشورهای مختلف، از جمله جمهوری اسلامی ایران، از آتش بس
استقبال کرده بودند. البته، نا گفته نماند که «سرکئی لاوروف» وزیر خارجه
روسیه، که در نشست گفتوگوهای صلح مشارکت داشته است، گفت که بر اساس توافق
طرفین، آتشبس در قرهباغ، از ۱۲ ظهر روز دهم اکتبر(دیروز) آغاز میشود.
با این حال، چیزی که در عرصه میدانی مشاهده میشود، تداوم جنگ میان
ارتشهای دو طرف است.در باره چگونگی آغاز درگیری نیز، ارمنستان و آذربایجان یکدیگر را مقصر معرفی میکنند؛ در این خصوص، وزارت دفاع دولت ایروان اعلام کرد که آذربایجان حملاتی را علیه شهر «کاپان»، در جنوب غرب ارمنستان ترتیب داد. در مقابل، وزارت دفاع دولت باکو دیروز اعلام کرد، ارمنستان آتش بس را آشکارا نقض و به اهدافی در جمهوری آذربایجان حمله کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، تنها30 دقیقه پس از اجرای رسمی آتش بس در منطقه مورد مناقشه قره باغ، وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد، نیروهای ارمنستان مناطق مسکونی «ترتر» و «آغدام» را گلوله باران کردند. در این میان، خبرگزاری اسپوتنیک از شنیده شدن صدای آژیرهای خطر در سراسر شهر «استپانکرت» مرکز قره باغ کوهستانی، خبر داد. در ارتباط با تلفات احتمالی جمهوری آذربایجان و ارمنستان در نبردهای پس از آتش بس، خبری نرسیده است. طعنه سنگین رای الیوم به سعد حریری آیا نصف بیروت باید نابود میشد تا حریری برگردد؟ روزنامه
«رای الیوم» با طعنه به «سعد حریری» که آیا برای بازگشت تو نیاز به ویرانی
نیمی از بیروت را داشت، تلویحاً او را به دست داشتن در این واقعه متهم
کرده است. رأی
الیوم در سرمقاله خود آورده است، با نابودی نیمی از بیروت به خاطر انفجار
بندری (14 مرداد) که تمام کارشناسان بر این باورند، در نتیجه یک اقدام
تروریستی بوده است و بعید نیست اسرائیل با تحریک آمریکا، آن را انجام داده
باشد و نیز عدم اعلام نتایج تحقیقات، حتی بعد از دو ماه و فروپاشی اقتصاد و
لیره، شک و تردیدهای ما بیشتر و بیشتر میشود و چیزی که بر این شک
میافزاید شکست تمام تلاشها برای تشکیل دولت لبنان چه از سوی «حسان دیاب» و
چه «مصطفی ادیب» است. اکنون «سعد حریری»، نخستوزیر سابق لبنان بزرگواری
کرده و شروطی را برای بازگشت به پست نخستوزیری مطرح کرده است.«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه مذکور، با جملات بالا، انفجار بیروت و شکست نخستوزیران پیشین را به بازگشتِ مشروطِ حریری به صحنه قدرت ربط میدهد. او پس از پر رنگ کردن احتمال مشارکت حریری در یک حمله تروریستی، که نیمی از پایتخت لبنان را ویران کرده است، تلاش میکند تا قرائن بیشتری را برای حرفش مطرح کند. نگارنده این مقاله، آنطور که ایسنا نقل کرده است، مینویسد که از جمله مهمترین شرطهای حریری، قبول شرطهای صندوق بینالمللی پول و اجرای بندهای طرح فرانسه است که «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور این کشور، به عنوان تنها گزینه برای بازسازی بیروت آنها را مطرح کرده است. این شرطها، جدید نیست، اما مسئله جدید این است که شرطهای مذکور، این بار همراه با هشدار نسبت به وقوع جنگ داخلی بود. حریری تهدیدش به جنگ داخلی را این گونه توجیه کرد که خیابانهای لبنان شاهد گسترش سلاح و مظاهر نظامی است. نویسنده رای الیوم افزود: نمیدانیم واکنش فراکسیون مقاومت و همپیمانانش به این شرطها و لحن تهدیدآمیز حریری و نشان دادن خودش به عنوان تنها ناجی لبنان چه خواهد بود، اما آنچه میدانیم همزمانی این شرطها با مطرح شدن میانجیگری آمریکا است که عملا دامنه شرطها را گسترش میدهد. آمریکا تلاش میکند، از مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی و زمینی لبنان و رژیم صهیونیستی سوءاستفاده کند. این نشان میدهد که طرفی برای بهرهبرداری از انعطافپذیری برخی جریانها درباره میانجیگری آمریکا و کشاندن لبنان به دامنه کشورهایی که به عادیسازی روابط میپردازند، تلاش میکند. مسئله دیگر این است که حریری توان اجرایی ندارد؛ او زمانی که پشتیبانی کامل آلسعود را داشت، نتوانست بر مشکلات مالی لبنان فائق شود، حالا که او حتی پشتیبانی پیشین را از دست داده است، چه توان اجرایی خواهد داشت؟ آن هم در کشوری که تبدیل به یک کشور هزاردستان شده است. روزنامه لبنانی «الجمهوریه» نیز خبر داد که یک منبع نزدیک به جنبشهای« امل» و «حزبالله» گفت: «تا این لحظه نمیدانیم که سعد حریری چه میخواهد، روز گذشته به همه حمله کرد و [در عین حال] همه را راضی کرد و [بحث] نامزدی مشروط را پیش کشید. نه میخواهیم عجله کنیم و نه در محل کشمکش قرار خواهیم گرفت، بلکه منتظر طرح او خواهیم ماند و با ارائه طرح تصمیم خواهیم گرفت.» خبر گزاری فارس نیز از لبنان گزارش داد، انفجاری در انبار نفت کوره در بیروت روی داد و خودروهای آتشنشانی و اورژانس به محل وقوع حادثه اعزام شدند. تا عصر دیروز خبر رسید که متاسفانه حدأقل چهار تن در حادثه مذکور، جان خود را از دست دادهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ملت امام حسین(ع) ۱۳۹۹/۰۷/۱۹ سید محمد امین آبادی پیادهروی اربعین امسال سرور و سالار شهیدان، تحت شرایط ویژهای انجام شد. بر اساس آخرین دادههای وبگاه ورلد امتر بیش از 37 میلیون در سراسر جهان به کرونا مبتلا و نزدیک به یک میلیون و 74 هزار نفر نیز به دلیل ابتلا به این ویروس متاسفانه فوت کردهاند. موج دو کرونا نیز در بسیاری از کشورها شروع شده و آمار مبتلایان و مرگ و میرها نیز به شدت بالا رفته است. تحت این شرایط ویژه و خاص، دولت عراق تصمیم گرفت پذیرای زائران مسلمان و غیر مسلمان از دیگر کشورها نباشد. با این وجود اخبار و گزارشهای منتشر شده از منابع عراقی نشان میدهد که نزدیک به 14 میلیون عراقی از جمعیت 38 میلیونی این کشور در راهپیمایی اربعین امسال حضور داشتند. تصاویر و فیلمهای منتشر شده از این راهپیمایی بزرگ و حماسی نشان میدهد که مردم عراق پرچمهای بزرگ حشدالشعبی و تصاویر سردار رشید سپاه اسلام، سیدالشهدای جبهه مقاومت، سپهبد شهید قاسم سلیمانی و مجاهد بزرگ ابومهدی المهندس و دیگر شهدای جبهه مقاومت را در مسیر راهپیمایی در دستان خود حمل میکردند. این موج خروشان مردمی حاوی چهار پیام بسیار مهم برای دولت عراق و دولت آمریکاست. اول، امام حسین(ع) و فرهنگ ایثار و شهادت با هویت مردم عراق به شدت گره خورده است و هر دولت مستقر یا دولتی که در این کشور بر سر کار آید باید به این عنصر مهم هویت ساز توجه کرده و از اتخاذ سیاستهایی که آن را تضعیف میکند به شدت اجتناب کند. دوم، «حشدالشعبی» و «جبهه مقاومت» پایگاه گستردهای در نزد مردم عراق دارد و تصاویر و فیلمهای منتشر شده از راهپیمایی اربعین امسال به خوبی این مسئله را ثابت میکند. دولت کاظمی باید متوجه باشد که اگر عراقی تا کنون باقی مانده و داعش و سایر تروریستهای سلفی تکفیری در بغداد پرچم خود را برافراشته نکردهاند مدیون جانفشانیهای همین نیروهای بسیج مردمی است و راز محبوبیت حشدالشعبی در بین ملت عراق نیز همین نکته است. آنها عزت و استقلال عراق را با جانفشانی خود و تقدیم هزاران شهید حفظ کردهاند و به همین دلیل است که امروز پرچم و تصاویر فرماندهان آن بر دوش ملت عراق حمل میشود. پیام سومی که راهپیمایی اربعین امسال برای دولت عراق به همراه داشت، این بود که مردم این کشور از دولت کشورشان میخواهند در مسیر درست تاریخ بایستد. تاکید بر خلع سلاح حشدالشعبی در شرایطی که هستههای فروخفته داعش در گوشه و کنار این کشور فعال شدهاند و اشغالگران آمریکایی نیز هنوز در کشور فعال هستند عمل کاملاً غیر عقلانی به نظر میرسد. نیروهای حشدالشعبی ساختاری نظامی زیرمجموعه فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق تعریف میشوند و فرماندهان این نیروها نیز بارها بر این نکته اذعان کردهاند. نیروهای مقاومت بسیح مردمی رودرروی دولت و ملت عراق تعریف نمیشوند. آنها مسلح نشدهاند که اقتدار دولت را تضعیف کنند بلکه آنها بازوان توانمند دولت برای مقابله با چالشهای امنیتی هستند که عراق این روزها با آن دست بهگریبان است. سلاح نیروهای مقاومت ابزار بسیار مهمی در دست دولت کاظمی برای مقابله با تهدیدات امنیتی نامتقارن از سوی گروههای تروریستی و نظامیان آمریکایی در این کشور است. مقابله با داعش و ماجراجوییهای نظامیان آمریکا مستلزم حضور بسیج مردمی مسلح در این کشور است و تا زمانی که نیروهای نظامی آمریکا خاک این کشور را ترک نکرده و تروریستهای سلفی تکفیری به طور کامل نابود نشدهاند؛ دولت نباید کمترین سخنی از خلع سلاح مقاومت بگوید؛ چرا که با خلع سلاح نیروهای مقاومت، دولت در واقع حکم نابودی خود را امضا میکند. در همین روزهای اخیر و در جریان برگزاری راهپیمایی بزرگ اربعین در عراق نیروهای حشدالشعبی دوشادوش نیروهای امنیتی، پلیس و ارتش در استانهای مختلف این کشور درگیر شناسایی و دستگیری هستههای مخفی گروهک تروریستی داعش و پاکسازی مناطق آلوده و ناامن بودند و چندین توطئه خطرناک امنیتی را علیه زوار ابی عبدالله علیهالسلام خنثی کردند. این روزها جریاناتی در عراق به شدت فعال هستند تا با کمک سفارت خانههای دولتهای غربی مستقر در عراق حشدالشعبی را مسئول ناامنی و حمله به مناطق مسکونی و اماکن حفاظت شده معرفی کرده و دولت و ملت عراق را مقابل این نیرو قرار دهند. مردم عراق با بلند کردن پرچمهای حشدالشعبی و شهدای جبهه مقاومت در راهپیمایی اربعین امسال نشان دادند که فریب این صحنه سازیها را نخواهند خورد و دولت این کشور نیز باید هوشیاری خود را در مقابل این توطئهها حفظ کند. پیام چهارم راهپیمایی اربعین امسال خطاب به
دولت آمریکاست. مردم عراق با ادای احترام گسترده به حشدالشعبی و شهدای جبهه
مقاومت در راهپیمایی اربعین امسال به دولت ترامپ نشان دادند که حشدالشعبی
نیرویی ریشه دار است و پایگاه گسترده مردمی دارد و نیرویی نیست که با چند
حمله یا تهدید از بین بروند. مردم عراق نشان دادند که در تقابل بین این
نیروها و نیروهایاشغالگر آمریکایی در طرف مقاومت ایستادهاند واشغالگران
آمریکایی نیز راهی ندارند جز اینکه خاک این کشور را ترک کنند. ملت عراق
امسال با بلند کردن پرچمهای حشدالشعبی و تصاویر سردار سلیمانی و ابومهدی
المهندس نشان دادند که آنها نیز مانند مردم ایران، ملت امام حسین هستند و
نیروهایی را که امروز پرچم یا حسین را در عراق و کل منطقه بلند کردهاند،
تنها نخواهند گذاشت و دولتی را نیز که سرداران این جبهه را در تاریکی شب و
ناجوانمردانه ترور کردند نخواهند بخشید. آمریکا 3 هفته به سودان فرصت داد رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد! یک
مقام آگاه از جریان مذاکرات آمریکا با سودان، فاش کرد که واشنگتن از
خارطوم خواست پیش از انتخابات این کشور، گامهایی عملی برای سازش با رژیم
صهیونیستی بردارد. «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، که به خاطر انتخابات پیش رو(13 آبان)، خیلی عجله دارد بر تعداد کشورهای دارای روابط با رژیم صهیونیستی بیفزاید، دولت سودان را برای این کار، تحت فشار قرارداده است. پیش از این، امارات و بحرین با اسرائیل روابط خود را عادی کردند و سودان به عنوان کشور سوم از سوی آمریکا تحت فشار قرار گرفته است. اخیرا مقامات آمریکایی 47 شرط برای عادی سازی روابط سودان و رژیم صهیونیستی تعیین کردهاند. با این حال، واشنگتن تاکنون در این مورد به نتیجه دلخواه نرسیده است. اما کشورهای عربی در نهایت، تحت سلطه آمریکا هستند و وارد فرایند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهند شد. اکنون برخی خبرها حاکی از این است که سودان باید تا سه هفته آینده اسرائیل را به رسمیت بشناسد. به گزارش فارس، یک مقام آگاه از جریان مذاکرات آمریکا با سودان، در گفتوگو با روزنامه «الشرق الاوسط» جزئیات جدیدی از این مذاکرات را فاش کرد. طبق این گزارش، منبع یادشده فاش کرد که واشنگتن به خارطوم اطلاع داده است که حذف نام سودان از فهرست تروریستی وزارت خارجه آمریکا، کاملا مرتبط با عادیسازی روابط با تلآویو است. از طرف دیگر، این مقام فاش کرد که آمریکا از دولت سودان خواسته است پیش از آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گامهای عملی عادیسازی روابط را تسریع کند. «ایهود یعاری» پژوهشگر صهیونیست، هم از فشارهای شدید بر مقامات سودانی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ظرف سه هفته خبر داده است. اظهارات این مقام آگاه پس از آن است که برخی منابع، قبلا گزارش داده بودند، رئیسجمهور آمریکا در تلاش است تا با بالا بردن تعداد کشورهای سازشکننده با رژیم صهیونیستی، برای خود دستاورد انتخاباتی بسازد. هراس صهیونیستها از انتفاضه در حالی که تظاهرات و راهپیماییها در مخالفت با شهرکسازی، مصادره اراضی، طرحهای الحاق و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی همچنان ادامه دارد، احتمال وقوع انتفاضه فلسطین در کرانه باختری، مایه نگرانی صهیونیستها شده است. «درور شالوم» رئیسدایره تحقیقات سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی (امان)، طی مصاحبه با روزنامه «یدیعوت آحارونوت» اظهار داشت، فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین و تهدید ایران، دو خطر اصلی برای اسرائیل هستند. وی افزود که این یک هشدار استراتژیک است؛ نسل جوان در کرانه باختری در سایه شیوع کرونا و بحران اقتصادی، به دنبال راهی است و احتمال ناآرامی و انتفاضه در کرانه باختری وجود دارد. به گفته شالوم، در حال حاضر تنها سه چیز آرامش نسبی در کرانه باختری را حفظ کرده است: وجود ارتش اسرائیل، اوضاع اقتصادی که البته هنوز هم معقولانه نیست و هماهنگیهای امنیتی. خبر دیگر اینکه، «آلیدا» دختر «ارنستو چهگوآرا» در گفتوگو با المیادین، سازش عربی-صهیونیستی را فاجعهای بزرگ خواند و افزود، کاری کردهاند که توجهات از امور مهم به سمت امور سطحی معطوف شود. وی ادامه داد: «اقدام کشورهای عربی در عادیسازی روابط با اسرائیل، مسئلهای عجیب و فاجعهای بزرگ است و انسان به هیچ وجه نمیتواند آن را درک کند.» خشم پکن از ورود بیاجازه ناوشکن آمریکا به آبهای مورد مناقشه چین سخنگوی
ارتش چین ورود بیاجازه ناوشکن نیروی دریایی آمریکا به دریای چین جنوبی را
اقدامی تحریکآمیز خواند و درباره تبعات چنین ماجراجوییهایی به این کشور
هشدار داد. سخنگوی ارتش چین اعلام کرد ناوشکن «جان
مککین» نیروی دریایی آمریکا در اقدامی تحریکآمیز وارد آبهای اطراف
جزایر مورد مناقشه «پاراسل» و مورد ادعای این کشور در دریای چین جنوبی بدون
اجازه پکن شده است.به گزارش ایسنا، این سخنگو افزود: آمریکا فوراً چنین اقدامات تحریکآمیزی را متوقف کند... چین همه تدابیر لازم را با هدف حراست قاطعانه از حاکمیت و امنیت ملی خود و حفظ صلح و ثبات در دریای چین جنوبی اتخاذ خواهد کرد. گفتنی است تنشها بین چین و آمریکا با روی کار آمدن دونالد ترامپ، به طرز چشمگیری افزایش یافته و این تنشها درهمه حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصاد و اطلاعاتی دیده میشود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۱۹ تشدید تحریم و تورم نتیجه 5 سال اجرای دیکتههای FATF نتیجه 5 سال پذیرش و اجرای اکشن پلن FATF، چیزی جز تشدید تحریم و گرانی و مشکلات اقتصادی نبوده است. روزنامه جوان در واکنش به آدرس غلط برخی دولتمردان و رسانهها و احزاب همسو که عدم پذیرش باقیمانده دیکتههای باقی مانده FATF را علت مشکلات اقتصادی میدانند، نوشت: پنج سال از پذیرش 41 ماده الزامآور موسوم به اکشنپلن FATF توسط وزیر وقت اقتصاد آن هم بر خلاف روند قانونی مورد تأکید در اصل ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی میگذرد و طی این مدت نهتنها مشکلات اقتصادی، تجاری و معیشتی کشور کاهش پیدا نکرده، بلکه میزان و سطح آن به شکل خیرهکنندهای افزایش یافته است. بعد از تعهد وزیر اقتصاد کشور، FATF در بیانیه ژوئن همان سال خود، در برابر تعهدات عینی و قطعی دولت به اجرای جامع توصیههای «کارگروه ویژه اقدام مالی» و اجرای کامل «برنامه اقدام»، به صورت مبهم اعلام میکند «در صورت اجرای برنامه اقدام، گام بعدی را بررسی خواهد کرد». از آن تاریخ به بعد FATF خواستههای متعددی از ایران مطرح کرد. دولت ۳۷ بند از ۴۱ بند مورد اصرار FATF را به صورت محرمانه اجرا کرد و نتیجه مشترک آن با برجام «گرانی»، «رکود»، «تورم»، «بیکاری»، «مسدود شدن فراگیرتر روابط مالی و بانکی»، «فروش نزدیک به صفر نفت»، «شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی که تحریمهای بینالمللی را دور میزدند» و «اثرگذارتر کردن محدودیتهای بینالمللی توسط غرب» است؛ نتایجی که امروز تلاش میشود به پای نظام و نه ناتوانی و فقدان کارایی یک جریان سیاسی گذاشته شود. در صورت تصویب لوایح چهارگانه مربوط به FATF ایران مجموعه تعهداتی را میپذیرد که هر کدام از آنها هزینههای فراوانی را بهدنبال دارد، به عنوان نمونه در توصیهنامه شماره ۷ این کارگروه اشعار میشود: «در اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با پیشگیری، مبارزه و توقف اشاعه سلاحهای کشتارجمعی و تأمین مالی، کشورها باید تحریمهای هدفمند را به اجرا بگذارند. اعضا باید در راستای اختیارات شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فصل هفتم منشور ملل متحد عمل کنند. دارایی متهمان باید بدون تأخیر مسدود شود و هیچگونه دارایی دیگری بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار آنها قرار نگیرد.» تعداد قابل توجهی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی ایرانی در لیست تحریمهای سازمان ملل و لیست SDN امریکا است که دولت و دستگاههای مربوطه موظف به تحریم این افراد هستند و در صورت عدم تبعیت پیامدهای سنگینی را باید پرداخت کنند. یا در توصیهنامه شماره چهار، طبق بندهای ۱۷ و ۱۱ اکشن پلن، اعضا باید کشورهای حاضر در لیست SDN را از نظر مالی تحت فشار قرار داده، دارایی افراد مندرج در این لیست را مسدود و به دادگاههای امریکا استرداد کنند! بعد از 7 ماه شما هم با رعایت پروتکل به جامعه بیایید آقای روحانی بهتر است بعد از 7 ماه، از پشت محفظه شیشهای بیرون بیاید.وبسابت الف با اشاره به قرنطینهنشینی مطلق رئیسجمهور نوشت: طی چند روز گذشته دو خبر توجه محافل خبری را به خود جلب کرد. خبر اول؛ امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در حاشیه بازدید خود از یک مرکز خیریه کودکان در پاریس با کادر پزشکی و پرستاری بیمارستان مجاور که به خیابان آمده بودند و انتقادات و گلایههایی در نحوه مواجهه با کرونا داشتند گفتوگو کرد. خبر دوم؛ دکتر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی با حضور در بخش بیماران کروناییها در بیمارستان امام خمینی ضمن عیادت از بیماران، با کادر پزشکی و درمانی بیمارستان گفتوگو و در جریان مسائل و مشکلات آنان قرار گرفت. اما اعلام شد جلسه مهم سران سه قوه لغو شد و متاسفانه سخنگوی دولت در توجیه این تصمیم اعلام کرد که این جلسه توسط آقای روحانی لغو شده و علت آن هم این بود که شاید آقای دکتر قالیباف مبتلا به کرونا شده باشند و ممکن است آقای رئیسجمهور مبتلا شوند. بدیهی است در صورت تشکیل نشست سران سه قوه که جلسه مهمی برای پیشبرد امور کشور است تمام پروتکلهای بهداشتی از جمله استفاده از ماسک و رعایت فاصلهای بیش از حد مجاز هم قابل انجام بود و هیچ خطری جان عزیز آقای رئیسجمهور را تهدید نمیکرد. رئیسجمهور ما در هفت ماه گذشته که کرونا در کشور شایع شده خود را در یک محفظه شیشهای قرار داده و به هیچ وجه از داخل اتاق ریاستجمهوری و منزل خودشان خارج نشده و همه دیدارها و ملاقاتها در این مکان انجام شده است. نه در سمیناری شرکت کردهاند، نه به سفر استانی رفتهاند و نه حتی در جلسات مجلس شورای اسلامی که باید از وزیر معرفی شده خود دفاع میکردند حضور یافتهاند، فقط با این توجیه که جان عزیز ایشان در امان بماند. ما به اهمیت جایگاه ریاستجمهوری واقفیم، اما مگر جان ایشان از جان صدها نفر از کادر پزشکی بیمارستانهای کشور عزیزتر است! واقعا این نوع از حکمرانی و اداره امور قابل افتخار و پذیرش است؟ مدلی که در آن همه مردم، دانشآموزان، معلمان، کادر پزشکی به حضور عادی در جامعه همراه با رعایت پروتکلهای ابلاغی دعوت میشوند؛ اما رئیسجمهور حاضر است پیشبرد امور کشور را معطل گذارد. برای رئیسجمهور سیل است برای مردم سیل نیست؟! یک فعال اصلاحطلب از رئیس جمهور خواست مانند فرماندهان دفاع مقدس در وسط میدان مقابله با مشکلات باشد و نه حاشیهنشین.در پی اظهارات اخیر آقای روحانی که تلویحا بازدید رئیس مجلس از بیمارستان امام خمینی و شنیدن دردِدلهای کادر درمانی را مورد طعنه و تخطئه قرار داده بود، مینو خالقی در یادداشتی انتقادی نوشت: «باور کنید نمیخواستم به داستان لغو جلسه سران قوا به خواست رئیسجمهور به جهت بازدید جناب قالیباف از بخش بیماران کرونایی واکنش نشان دهم. اما صحبتهای آقای روحانی، مرا بر آن داشت چند نکته را خدمت جناب ایشان متذکر شوم. جناب آقای رئیس جمهور! بله عقلانی نیست کسی در مسیر سیل بایستد و انتظار داشته باشد سیل او را با خود نبرد، اما اکنون کادر درمان کشور مدتهاست با جانبازی، دست خالی دقیقاً در همین مسیر سیل ایستادهاند. کادر درمانیای که به سرپرستی وزیر بهداشت شما فعالیت میکنند و وزیرتان هر روز گلایه و درد دارد که از مبلغ اختصاص داده شده از صندوق توسعه ملی به بحث کرونا جز اندکی از جانب رئیس سازمان برنامه و بودجه شما و رئیس بانک مرکزی شما، به همان کادر درمان وسط سیل ایستاده، اختصاص داده نشده است. جناب روحانی! این سیل اگر سیل است، برای مردم عادی و دانشآموزان و معلمان و بازاریان و کارمندان دولت و بخش خصوصی و... هم سیل است. آیا جان آنها اهمیتی ندارد که در مدت گذشته، اقدام به عادیسازی شرایط و بازگشاییها فرمودید؟! مگر همچون روزهای دیگر، در جلسه دولت نفرمودید که اکنون در شرایط جنگی هستیم. اگر شرایط، جنگی است، فرمانده جنگ نیز باید از جان گذشتگی کند و در میانه میدان بایستد. حداقل بهخاطر دل مردمی که روزگاری به او امید بستند و رای دادهاند. او باید همگام با ملت باشد تا درد این ایام مردم کشورش، کمی کاهش یابد. من که در ایام جنگ هشتساله کودکی بیش نبودهام. اما از آنها که باید، شنیدهام که همت و باکری و خرازی و آقابابایی و بسیاری شهدای دیگر که از قضا فرماندهان جنگ هم بودند، همراه با سربازانشان دل به طوفان بلا زدند و حتی پیشگامتر از آنان شهید شدند. مگر آن روز جنگ نبود؟ و مگر آنها فرمانده نبودند؟! جناب روحانی! غرض از نوشتن این چند خط، توصیه به جنابعالی جهت ایستادن شما وسط مسیل نیست، حتی انتظار این هم نیست که حداقل همچون بسیاری سران کشورهای دنیا که بازدیدهایی از بیمارستانهای درگیر با کرونا و کادر درمان خود داشتهاند، با رعایت همه پروتکلها، سری به بیمارستان و یا پزشکان و پرستاران بزنید؛ خیر. غرض، عرض این موضوع بود که لطفا اگر امکان حداقلهای همدلی با کادر درمان و مردم معمولی در کشور ندارید، نمکی بیشتر بر زخمها نپاشید و گاه سکوت را بر کلام ارجح بدانید». یادآور میشود دولتمردان بسیاری از کشورهای درگیر با کرونا از جمله فرانسه و روسیه و چین و... طی هفتهها و ماههای اخیر به میان کادر درمانی رفتهاند. طلاق مصلحتی از دولت روحانی به عشق حضور در دولت جدید! اصلاحطلبان صرفاً به عشق تداوم قدرت در انتخابات 1400، دنبال طلاق مصلحتی از دولت روحانی هستند.روزنامه فرهیختگان در گزارشی مینویسد: درگیری سیاسی میان اصلاحطلبان و دولت مجدداً به یکی از بحثهای سیاسی و رسانهای بدل شده و تک و پاتکهای آنها از گفتوگوهای حاشیه جلسات هیئت دولت تا شبکههای اجتماعی را دربرگرفته است. رئیسدفتر رئیسجمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران به انتقادات برخی اصلاحطلبان از دولت واکنش نشان داد و گفت: «از اصلاحطلبان وزیر و استاندار در دولت وجود دارد و اگر آنها منتقد هستند، به رفقای خودشان هم انتقاد باید بکنند. ولی حداقل مراعات حال رفقای خود را بکنند.» در پاسخ به این اظهارنظر، جمعی از اصلاحطلبان این بار مستقیماً رئیسدفتر رئیسجمهور را مورد انتقاد قرار دادند و از اقدامات و تصمیمات وی چه در عرصه امور اجرایی و چه مسائل سیاسی گلایه کردند. برای مثال جواد امام از اعضای بنیاد باران خطاب به واعظی نوشت: «جنابعالی کاری بوده که علیه اصلاحطلبان خصوصا در دوره مسئولیت دفتر رئیسجمهور نکرده باشید؟ متاسفانه اصلاحطلبان امروز هزینه حضور افرادی چون شما را در دولت مورد حمایتشان پرداخت میکنند. به جای پاسخگو بودن طلبکار هم شدهاید؟» اگر کمی با دقت نگاه کنیم خواهیم دید که درگیری اصلاحطلبان با دولت حسن روحانی حداقل دو بخش مهم دارد، بخش اول درگیری که جزئی و گذرا بود و بر سر تقسیم پستها و سمتها صورت گرفت و دقیقا از فردای پیروزی در انتخابات ۹۶ آغاز شد و در طول تابستان به اوج خود رسید و البته برای چند ماهی تداوم هم داشت و بخش دوم پس از آن زمانی که ناکارآمدی روحانی به صورت محسوسی به چشم آمد آغاز شد و تا همین امروز هم ادامه دارد. فرهیختگان با اشاره به اینکه اصلاحطلبان در سال 92 و 96 رأی کافی نداشتند و مجبور به به حمایت از روحانی شدند میافزاید: از یکسو کارگزارانیها واعظی و نوبخت را تصمیمگیر اصلی و موجب ناکارآمدی دولت میدانستند و میگفتند: «دولت فاقد استراتژی اقتصادی است و کابینه روحانی مجمع بروکراتهای بیانگیزه است» و از سوی دیگر اعتدال و توسعهایها به ساز ناکوک جهانگیری و دیگر وزرا و مدیران اصلاحطلب دولت اعتراض داشتند و حتی در پاسخ به بیانیه کارگزارانیها نوشتند که این جماعت کارخانه تخریب علیه دولت به راه انداختهاند. چالش اصلی اما به فاصله ۶ ماه بعد از انتخابات سال ۹۶ بروز کرد. در زمستان ۹۶ که برخی اعتراضات بروز کرد و زمینه اغتشاش را فراهم نمود، همه فهمیدند که عملکرد روحانی چه زمینهای را در کشور ایجاد کرده است. در تابستان ۹۷ انتقادات اصلاحطلبان از دولت اوج گرفت. در همین شرایط ناگهان رئیس دولت اصلاحات لب به انتقاد از دولت گشود و به اصطلاح فرمان عبور از حسن روحانی را صادر کرد و همین هم زمینهساز تعمیق چالشها و درگیریها میان دولت و اصلاحطلبان بود. در چنین شرایطی درگیری سیاسی – اجرایی فراگیرتر از همیشه از درون تا بیرون کابینه را فراگرفت. این وضعیت البته با تشدید ناکارآمدی و اقدامات عجیب و غریب دولت چون ماجرای افزایش ناگهانی نرخ سوخت در کشور در آبانماه گذشته تداوم یافت و به تدریج این انتقادها هفتگی و روزانه شد و حالا اصلاحطلبان که خود هم نقش موثری در پیروزی و تشکیل دولت داشتند و هم بخش مهمی از دولت را همچنان در اختیار دارند، منتقد عملکرد روحانی شدهاند. آنها امیدوارند که بتوانند این بار از مسیر جدایی از روحانی، بدنه ریزش یافته خود را جمع و جور کرده و خود را بازسازی کنند، امری که البته به این سادگیها نیست. آیا مردم باور میکنند که اصلاحطلبان از دولت جدا شدهاند و نقشی در ناکارآمدیهای آن ندارند؟ آفتاب یزد: دولت روحانی رکورددار تورم در 60 سال گذشته است یک روزنامه حامی دولت تصریح کرد دولت روحانی رکورددار تورم در 60 سال اخیر بوده است.آفتاب یزد با اشاره به سخنان اخیر رئیسجمهور که گفته بود «دولت مصمم است با اجرای برنامه جامع نظارتی، قیمتها را کنترل و دسترسی مردم را آسانتر کند» نوشت: حسن روحانی، حضور میدانی ناظران و ایجاد شفافیت در قالب یک سامانه فراگیر در حوزه توزیع و قیمتگذاری را از جمله ضرورتهای کنونی برای کنترل قیمتها برشمرد و اظهار کرد: دولت مصمم است با وجود همه محدودیتها با اجرای این برنامه کماکان قیمت کالاهای اساسی را به قیمت تعیین شده با نرخ ترجیحی به دست مصرف کننده برساند. این در حالی است که طبق بررسی آمارهای سالهای گذشته و سوابق مستند به همان گزارش مرکز آمار، دولت حسن روحانی رئیس جمهوری فعلی ایران رکورد دار بیش از نیم قرن تورم در ایران است و نرخ تورم سالانه در دوران روحانی رکورددار 60 سال اخیر بوده است و بهجز سال ۱۳۷۴ (دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی) بالاترین نرخ تورم طی ۶۰ سال اخیر یعنی از سال ۱۳۳۸در دوران ریاست جمهوری او رخ داده است. آمار منتشره از شاخص تورم در دولت دوازدهم نشان میدهد که یک بار نرخ تورم در پاییز 98 از مرز 40 درصد عبور کرده بود و در دوازده ماهه منتهی به تیرماه امسال به 40.4 درصد رسیده بود؛ نرخ تورم دوازده ماهه منتهی به تیرماه 1398 در مناطق شهری 39.7درصد و در مناطق روستایی 44.4درصد برآورد شد و این در حالی است که او در سالهای اخیر مدام شعار تورم تک رقمی را تکرار میکرد؛ هرچند براساس آمار و روی کاغذ این شعار برای مقطعی نیز محقق شد، ولی نه تنها دوام نداشت، بلکه باعث شد فنر تورم که فشرده شده بود باز شود و تورم سرسامآور را به ارمغان بیاورد. نکته مهم در مرور نرخ تورم در 80 سال گذشته نشان میدهد که درحالی رکورد تورم 40 درصدی بعد از دولت سازندگی به دولت روحانی رسیده که در سالهای جنگ تحمیلی نیز این اعداد و ارقام از تورم در اقتصاد ایران ثبت نشده است. بالاترین تورم در سالهای جنگ تحمیلی و در فاصله سالهای 1357 تا 1367 معادل 28.9 درصد در سال 1367 بوده است. کمترین نرخ تورم در این دوره زمانی نیز 6.9 درصد در سال 1364 بود. همه اظهارات روحانی در وصف مهار تورم در حالی است که مواضع متناقض وی در خصوص وضعیت بهتر اقتصاد نسبت به اقتصاد آلمان در همین چند روز گذشته اسباب سوژه خنده در فضای رسانهای و محافل عمومی شده است و کاربران با استناد به «بیخبری»های حسن روحانی در زمینه افزایش قیمت بنزین و... آمارهای اقتصادی او را نیز به طنز میگیرند. اتفاقی که شاید برای خود او و اطرافیانش مسئله عادی باشد اما هواداران سابقش را به شدت شرمنده دوست و آشنا کرده است! ادعای روحانی در حالی مطرح شده که در شش ماهه گذشته قیمت دلار از 15 هزار تومان به 30 هزار تومان رسیده و قیمت مسکن در تهران از میانگین متری 17 میلیون تومان به بیش از 27 میلیون تومان رسیده و درباره بقیه کالاها هم تورم بین 50 تا 100 درصد به وجود آمده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |